تقدیم به شهدای فاطمیون
کوچههامان پر از سیاهی بود، شهر را از عزا در آوردند
چشمهای ستارهها خندید، ماه را سمت دیگر آوردند
شاخههایی که سرفرازانند، میوههایی که جلوهی باغند
مادران مثل ام لیلایند، که پسر مثل اکبر آوردند
روی تابوتهایشان بستند پرچمی که به رنگ خورشید است
فاطمیون فداییان حرم، سرورانی که سر برآوردند
قصهها را یکی یکی خواندند، آخر ماجرا سفر کردند
عاشقی هم برایشان کم بود، عشق بردند و باور آوردند
عصر یک جمعهی بهاری بود، همه در انتظارشان بودیم
بادهای بهاری از هر باغ، لالههایی معطر آوردند
#عاطفه_جعفری
#دوره_ششم_آفتابگردانها
#ما_همه_آفتابگردانیم
@Aftab_gardan_ha
کوچههامان پر از سیاهی بود، شهر را از عزا در آوردند
چشمهای ستارهها خندید، ماه را سمت دیگر آوردند
شاخههایی که سرفرازانند، میوههایی که جلوهی باغند
مادران مثل ام لیلایند، که پسر مثل اکبر آوردند
روی تابوتهایشان بستند پرچمی که به رنگ خورشید است
فاطمیون فداییان حرم، سرورانی که سر برآوردند
قصهها را یکی یکی خواندند، آخر ماجرا سفر کردند
عاشقی هم برایشان کم بود، عشق بردند و باور آوردند
عصر یک جمعهی بهاری بود، همه در انتظارشان بودیم
بادهای بهاری از هر باغ، لالههایی معطر آوردند
#عاطفه_جعفری
#دوره_ششم_آفتابگردانها
#ما_همه_آفتابگردانیم
@Aftab_gardan_ha
حیّ علی الفلاح که گل کرده بعثتش
باید نماز بست نمازی به قامتش
این نور از کجاست که همواره روشن است؟
این شعله چیست در دلمان جز محبتش؟
جاری شدهست چشمهی آیات در حجاز
گلها شکفتهاند برای تلاوتش
حسن ختام و نقطهی آغاز دهر بود
حسن ختام بود شروع نبوتش
از آسمان کوه حرا، نور میرسید
نوری که داد مژده برای رسالتش
دستان اتحاد نباید جدا شوند
آری امید داشت به دستان امتش
#عاطفه_جعفری
#دوره_ششم_آفتابگردانها
#ما_همه_آفتابگردانیم
@Aftab_gardan_ha
باید نماز بست نمازی به قامتش
این نور از کجاست که همواره روشن است؟
این شعله چیست در دلمان جز محبتش؟
جاری شدهست چشمهی آیات در حجاز
گلها شکفتهاند برای تلاوتش
حسن ختام و نقطهی آغاز دهر بود
حسن ختام بود شروع نبوتش
از آسمان کوه حرا، نور میرسید
نوری که داد مژده برای رسالتش
دستان اتحاد نباید جدا شوند
آری امید داشت به دستان امتش
#عاطفه_جعفری
#دوره_ششم_آفتابگردانها
#ما_همه_آفتابگردانیم
@Aftab_gardan_ha
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
نماهنگی تقدیم به
حضرت محمد (صلی الله علیه و آله)
شاعر:
#سعید_مبشر
#دوره_پنجم_آفتابگردانها
با صدای:
#عاطفه_جعفری
#دوره_ششم_آفتابگردانها
#ما_همه_آفتابگردانیم
@Aftab_gardan_ha
حضرت محمد (صلی الله علیه و آله)
شاعر:
#سعید_مبشر
#دوره_پنجم_آفتابگردانها
با صدای:
#عاطفه_جعفری
#دوره_ششم_آفتابگردانها
#ما_همه_آفتابگردانیم
@Aftab_gardan_ha
Forwarded from آفتابگردانها
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
نماهنگی تقدیم به
حضرت محمد (صلی الله علیه و آله)
شاعر:
#سعید_مبشر
#دوره_پنجم_آفتابگردانها
با صدای:
#عاطفه_جعفری
#دوره_ششم_آفتابگردانها
#ما_همه_آفتابگردانیم
@Aftab_gardan_ha
حضرت محمد (صلی الله علیه و آله)
شاعر:
#سعید_مبشر
#دوره_پنجم_آفتابگردانها
با صدای:
#عاطفه_جعفری
#دوره_ششم_آفتابگردانها
#ما_همه_آفتابگردانیم
@Aftab_gardan_ha
به بهانهء زخم تازهء کابل
شعر کهنه، به افغانستان عزیزم:
یک کوه درد با تو برابر نمیشود
آری، بخند، زخم تو بهتر نمیشود
از روزگار تلخ خودت شکوه کن، وطن!
هرگز نترس، گوش فلک کر نمیشود
تاریخ، باز مرثیهات را مرور کرد
با روضهی تو، چشم کسی تَر نمیشود
وقتی جهان به پیش دو چشم تو تار شد
کابل، دوباره آینهای از غبار شد
این روزها نمیرود از یاد دِهمزنگ
لعنت به زخمِ دوم مرداد دِهمزنگ
در راه روشنایی شبهای بامیان
خاموش میشوند چرا این ستارگان؟
تو درد میکشیدی و درمان نداشتی
پاییز میشدی و بهاران نداشتی
تو آبِ دیدهی خود از آمو گرفتهای
وقت قیام، دست به زانو گرفتهای
من عهد میکنم که بیایم به کشورم
یک روز میرسد که در آغوش مادرم...
آن روز ناله کن به زبان دَریِ خود
آرام گریه کن به تَی چادَریِ خود
#عاطفه_جعفری
#دوره_ششم_آفتابگردانها
#ما_همه_آفتابگردانيم
@Aftab_gardan_ha
شعر کهنه، به افغانستان عزیزم:
یک کوه درد با تو برابر نمیشود
آری، بخند، زخم تو بهتر نمیشود
از روزگار تلخ خودت شکوه کن، وطن!
هرگز نترس، گوش فلک کر نمیشود
تاریخ، باز مرثیهات را مرور کرد
با روضهی تو، چشم کسی تَر نمیشود
وقتی جهان به پیش دو چشم تو تار شد
کابل، دوباره آینهای از غبار شد
این روزها نمیرود از یاد دِهمزنگ
لعنت به زخمِ دوم مرداد دِهمزنگ
در راه روشنایی شبهای بامیان
خاموش میشوند چرا این ستارگان؟
تو درد میکشیدی و درمان نداشتی
پاییز میشدی و بهاران نداشتی
تو آبِ دیدهی خود از آمو گرفتهای
وقت قیام، دست به زانو گرفتهای
من عهد میکنم که بیایم به کشورم
یک روز میرسد که در آغوش مادرم...
آن روز ناله کن به زبان دَریِ خود
آرام گریه کن به تَی چادَریِ خود
#عاطفه_جعفری
#دوره_ششم_آفتابگردانها
#ما_همه_آفتابگردانيم
@Aftab_gardan_ha
Forwarded from آفتابگردانها
به بهانهء زخم تازهء کابل
شعر کهنه، به افغانستان عزیزم:
یک کوه درد با تو برابر نمیشود
آری، بخند، زخم تو بهتر نمیشود
از روزگار تلخ خودت شکوه کن، وطن!
هرگز نترس، گوش فلک کر نمیشود
تاریخ، باز مرثیهات را مرور کرد
با روضهی تو، چشم کسی تَر نمیشود
وقتی جهان به پیش دو چشم تو تار شد
کابل، دوباره آینهای از غبار شد
این روزها نمیرود از یاد دِهمزنگ
لعنت به زخمِ دوم مرداد دِهمزنگ
در راه روشنایی شبهای بامیان
خاموش میشوند چرا این ستارگان؟
تو درد میکشیدی و درمان نداشتی
پاییز میشدی و بهاران نداشتی
تو آبِ دیدهی خود از آمو گرفتهای
وقت قیام، دست به زانو گرفتهای
من عهد میکنم که بیایم به کشورم
یک روز میرسد که در آغوش مادرم...
آن روز ناله کن به زبان دَریِ خود
آرام گریه کن به تَی چادَریِ خود
#عاطفه_جعفری
#دوره_ششم_آفتابگردانها
#ما_همه_آفتابگردانيم
@Aftab_gardan_ha
شعر کهنه، به افغانستان عزیزم:
یک کوه درد با تو برابر نمیشود
آری، بخند، زخم تو بهتر نمیشود
از روزگار تلخ خودت شکوه کن، وطن!
هرگز نترس، گوش فلک کر نمیشود
تاریخ، باز مرثیهات را مرور کرد
با روضهی تو، چشم کسی تَر نمیشود
وقتی جهان به پیش دو چشم تو تار شد
کابل، دوباره آینهای از غبار شد
این روزها نمیرود از یاد دِهمزنگ
لعنت به زخمِ دوم مرداد دِهمزنگ
در راه روشنایی شبهای بامیان
خاموش میشوند چرا این ستارگان؟
تو درد میکشیدی و درمان نداشتی
پاییز میشدی و بهاران نداشتی
تو آبِ دیدهی خود از آمو گرفتهای
وقت قیام، دست به زانو گرفتهای
من عهد میکنم که بیایم به کشورم
یک روز میرسد که در آغوش مادرم...
آن روز ناله کن به زبان دَریِ خود
آرام گریه کن به تَی چادَریِ خود
#عاطفه_جعفری
#دوره_ششم_آفتابگردانها
#ما_همه_آفتابگردانيم
@Aftab_gardan_ha
به جانم، به افغانستانم
آخر چطور بعد غروب تو سر کنم؟
رخت سیاه باید ازین پس به بر کنم
اینبار آرزوم به مقصد نمیرسد
دیگر نمیشود به هراتت سفر کنم
این دختران کوچک در خانهی تو را
باید عروس حجلهی یک بیپدر کنم
درد زنان بیوهی بیشوی مانده را
فریاد میزنم که جهان را خبر کنم
اینک جهان نشسته به تطهیر طالبان
گویا نبوده مرگ تو تقصیر طالبان
این بغض لب به لب شده را داد میزنم
امشب برای داغ تو فریاد میزنم
از یادمان نمیرود اندوه سالیان
برگشته است قاتل بودای بامیان
دیگر به جای چادَری آبیات وطن
از خاک و خون کنند زنانت کفن به تن
بعد از هرات و غزنی و قندوز و قندهار
رفتند دشمنان سخی جانب مزار
از بوی خون دوباره دهان تو پر شدهست
آموی چشم دخترکان تو پر شدهست
با بغض پیش پای تو آمو گریسته
در گوشهای بدون هیاهو گریسته
این گریهی مدام به مقصود میرسد
روزی ز راه جمعهی موعود میرسد
#عاطفه_جعفری
#دوره_ششم_آفتابگردانها
#ما_همه_آفتابگردانیم
@Aftab_gardan_ha
آخر چطور بعد غروب تو سر کنم؟
رخت سیاه باید ازین پس به بر کنم
اینبار آرزوم به مقصد نمیرسد
دیگر نمیشود به هراتت سفر کنم
این دختران کوچک در خانهی تو را
باید عروس حجلهی یک بیپدر کنم
درد زنان بیوهی بیشوی مانده را
فریاد میزنم که جهان را خبر کنم
اینک جهان نشسته به تطهیر طالبان
گویا نبوده مرگ تو تقصیر طالبان
این بغض لب به لب شده را داد میزنم
امشب برای داغ تو فریاد میزنم
از یادمان نمیرود اندوه سالیان
برگشته است قاتل بودای بامیان
دیگر به جای چادَری آبیات وطن
از خاک و خون کنند زنانت کفن به تن
بعد از هرات و غزنی و قندوز و قندهار
رفتند دشمنان سخی جانب مزار
از بوی خون دوباره دهان تو پر شدهست
آموی چشم دخترکان تو پر شدهست
با بغض پیش پای تو آمو گریسته
در گوشهای بدون هیاهو گریسته
این گریهی مدام به مقصود میرسد
روزی ز راه جمعهی موعود میرسد
#عاطفه_جعفری
#دوره_ششم_آفتابگردانها
#ما_همه_آفتابگردانیم
@Aftab_gardan_ha
#ویژهنامه_شهید_قاسم_سلیمانی
ز شوقت واژههای شعر هم جان میدهد اینجا
به پای مقدمت جان را به قربان میدهد اینجا
به خود لرزیدهاند از اتحادی که تو آوردی
مسیر ظلم را نام تو پایان میدهد اینجا
نگین پادشاهی هیچ چیزی جز شهادت نیست
نگینی که خدا دست سلیمان میدهد اینجا
شهادت مکتب ایمان و انسانپروری بوده
که درس عشق بر طفل دبستان میدهد اینجا
بساط انتقام سخت از ابلیس آمادهست
بگو این را به هر دیوی که جولان میدهد اینجا
به خونخواهی تو روزی قیامت میکنیم آری
و شیطان سخت بر خون تو تاوان میدهد اینجا
#عاطفه_جعفری
#دوره_ششم_آفتابگردانها
#ما_همه_آفتابگردانیم
@Aftab_gardan_haa
ز شوقت واژههای شعر هم جان میدهد اینجا
به پای مقدمت جان را به قربان میدهد اینجا
به خود لرزیدهاند از اتحادی که تو آوردی
مسیر ظلم را نام تو پایان میدهد اینجا
نگین پادشاهی هیچ چیزی جز شهادت نیست
نگینی که خدا دست سلیمان میدهد اینجا
شهادت مکتب ایمان و انسانپروری بوده
که درس عشق بر طفل دبستان میدهد اینجا
بساط انتقام سخت از ابلیس آمادهست
بگو این را به هر دیوی که جولان میدهد اینجا
به خونخواهی تو روزی قیامت میکنیم آری
و شیطان سخت بر خون تو تاوان میدهد اینجا
#عاطفه_جعفری
#دوره_ششم_آفتابگردانها
#ما_همه_آفتابگردانیم
@Aftab_gardan_haa
مرا سریست که آشفته پریشانیست
مرا دلیست که مهمانپذیرِ حیرانیست
به استقامت این شهر میخورم سوگند
که عمر غائله در ایستگاه پایانیست
به استقامت شهری که نقش دیوارش
هنوز شعر رسای نِزار قبانیست
دیار عشق، پراکندگی نمیداند
اگر چه آه عراقیست، حنجر ایرانیست
هماره در پی آزادسازی قدس است
کسی که درسرش اندیشهٔ سلیمانیست
قسم به شاخه زیتون که سبز خواهد شد
هرآن کفن که در این سرزمینِ بارانیست
#عاطفه_جعفری
@aftabgardan_ha
مرا دلیست که مهمانپذیرِ حیرانیست
به استقامت این شهر میخورم سوگند
که عمر غائله در ایستگاه پایانیست
به استقامت شهری که نقش دیوارش
هنوز شعر رسای نِزار قبانیست
دیار عشق، پراکندگی نمیداند
اگر چه آه عراقیست، حنجر ایرانیست
هماره در پی آزادسازی قدس است
کسی که درسرش اندیشهٔ سلیمانیست
قسم به شاخه زیتون که سبز خواهد شد
هرآن کفن که در این سرزمینِ بارانیست
#عاطفه_جعفری
@aftabgardan_ha
به عشق شهیدان میهن بیا
از آنهاست حقی به گردن، بیا
نه چون بادِ هرجایی هرزه گرد
که با عزمی از جنس آهن بیا
بنفشه نباشی که سر خم کنی
سرافزاری ای سرو گلشن! بیا
گر امروزِ دوران، چنین و چنان
به امید فردای روشن بیا
تو را رای، تضمین امنیت است
پی پایداریِ مامن بیا
جهان هر طرف فتنه در فتنه است
به کوری چشمان دشمن، بیا
زن و مرد و پیر و جوان همدلند
تو ای مرد کشور! تو ای زن! بیا
#عاطفه_جعفری
#انتخابات
@Aftabgardan_ha
از آنهاست حقی به گردن، بیا
نه چون بادِ هرجایی هرزه گرد
که با عزمی از جنس آهن بیا
بنفشه نباشی که سر خم کنی
سرافزاری ای سرو گلشن! بیا
گر امروزِ دوران، چنین و چنان
به امید فردای روشن بیا
تو را رای، تضمین امنیت است
پی پایداریِ مامن بیا
جهان هر طرف فتنه در فتنه است
به کوری چشمان دشمن، بیا
زن و مرد و پیر و جوان همدلند
تو ای مرد کشور! تو ای زن! بیا
#عاطفه_جعفری
#انتخابات
@Aftabgardan_ha
👏1
داغ #رفح به قلب خبر میزند شرر
سرها بدون تن شده تنها بدون سر
وقتی جهان گرفته زبان در دهان خود
آتش زبانه میکشد و میدهد خبر
یکسو نشستهاست به سوگ پدر، پسر
سویی دگر نشسته به سوگ پسر، پدر
آتش بگیر تا که بدانی چه میکشند
ای پلک های تر شده ای بغض شعلهور
میسوزم از صدای زنی در میان دود
میسوزم از کنایه این روضه بیشتر
#عاطفه_جعفری
@Aftabgardan_ha
سرها بدون تن شده تنها بدون سر
وقتی جهان گرفته زبان در دهان خود
آتش زبانه میکشد و میدهد خبر
یکسو نشستهاست به سوگ پدر، پسر
سویی دگر نشسته به سوگ پسر، پدر
آتش بگیر تا که بدانی چه میکشند
ای پلک های تر شده ای بغض شعلهور
میسوزم از صدای زنی در میان دود
میسوزم از کنایه این روضه بیشتر
#عاطفه_جعفری
@Aftabgardan_ha
#السلام_علیک_یا_فاطمه_الزهرا
#فاطمیه
هم از تراوش طبع روان لطیفتر است
هم از خیال غزل بیگمان لطیفتر است
هم از سکوتِ سحرپرسۀ صحاریها
هم از ترنم رود روان، لطیفتر است
هم از تلالؤ خورشید، بین برکۀ صبح
هم از هوای سپیدهدمان لطیفتر است
قسم به نقطۀ آغاز آفریده شدن
که از طلوع نخستِ جهان لطیفتر است
بهشت زیر قدمهای اوست آری او
زن از بهشت، از آن جاودان؛ لطیفتر است
کدام زن؟ که به او مادر پدر گفتند
ز جان عزیزتر و از بیان لطیفتر است
کدام زن؟ که سرشتِ منزّه و پاکش
از آدمی و پری توامان لطیفتر است
مباد خاطرش آزردۀ کشاکشِ دهر
که از حریر، که از پرنیان لطیفتر است
⬛⬛⬛
دریغ و درد که سیلیخورِ حوادث شد
گلی که گونهاش از ارغوان لطیفتر است
#عاطفه_جعفری
@Aftabgardan_ha
#فاطمیه
هم از تراوش طبع روان لطیفتر است
هم از خیال غزل بیگمان لطیفتر است
هم از سکوتِ سحرپرسۀ صحاریها
هم از ترنم رود روان، لطیفتر است
هم از تلالؤ خورشید، بین برکۀ صبح
هم از هوای سپیدهدمان لطیفتر است
قسم به نقطۀ آغاز آفریده شدن
که از طلوع نخستِ جهان لطیفتر است
بهشت زیر قدمهای اوست آری او
زن از بهشت، از آن جاودان؛ لطیفتر است
کدام زن؟ که به او مادر پدر گفتند
ز جان عزیزتر و از بیان لطیفتر است
کدام زن؟ که سرشتِ منزّه و پاکش
از آدمی و پری توامان لطیفتر است
مباد خاطرش آزردۀ کشاکشِ دهر
که از حریر، که از پرنیان لطیفتر است
⬛⬛⬛
دریغ و درد که سیلیخورِ حوادث شد
گلی که گونهاش از ارغوان لطیفتر است
#عاطفه_جعفری
@Aftabgardan_ha
👏5👍2