خاطرات : اهمیت تربیت طلاب
آیت الله سید موسی شبیری زنجانی می گوید:
« آقای بهجت نقل می کردند: زمانی که آقا شیخ محمود حلی به نجف آمدند ما برای دیدن ایشان خدمتشان رسیدیم و ایشان نیز برای بازدید به خانه ما آمدند، وقتی آیت الله خوئی شنیدند که آقا شیخ محمود به منزل ما می آیند برای دیدار ایشان تشریف آوردند تا به اصطلاح دید دیگری ( از نظر معنوی ) به ایشان کنند. آقا شیخ محمود یک ساعت تأخیر کردند و آقای خوئی منتظر نشستند تا اینکه تشریف آوردند. آقای خوئی فرمودند: من دلم می خواست مقداری از آقا حسنعلی نخودکی اصفهانی تعریف کنید، تا وقتی ما می خواهیم برای اثبات عالم ماوراء دلیل بیاوریم، تنها از آیات و روایات استفاده نکنیم بلکه از حالات یک شخص هم در این مورد استفاده کنیم.
آقا شیخ محمود فرمودند: آقا شیخ حسنعلی مختصرات داشت ( یعنی مختصری از مطالب و عوالم را داشتند )، و اگر شما به همین کارتان ( تربیت طلاب ) توجه کنید بیشتر می توانید به اسلام خدمت کنید، تازه آقا شیخ حسنعلی مرید یکی از شماها بود. که آقای بهجت می فرمودند: منظورشان آقای بروجردی بود. »
@ziaossalehin
آیت الله سید موسی شبیری زنجانی می گوید:
« آقای بهجت نقل می کردند: زمانی که آقا شیخ محمود حلی به نجف آمدند ما برای دیدن ایشان خدمتشان رسیدیم و ایشان نیز برای بازدید به خانه ما آمدند، وقتی آیت الله خوئی شنیدند که آقا شیخ محمود به منزل ما می آیند برای دیدار ایشان تشریف آوردند تا به اصطلاح دید دیگری ( از نظر معنوی ) به ایشان کنند. آقا شیخ محمود یک ساعت تأخیر کردند و آقای خوئی منتظر نشستند تا اینکه تشریف آوردند. آقای خوئی فرمودند: من دلم می خواست مقداری از آقا حسنعلی نخودکی اصفهانی تعریف کنید، تا وقتی ما می خواهیم برای اثبات عالم ماوراء دلیل بیاوریم، تنها از آیات و روایات استفاده نکنیم بلکه از حالات یک شخص هم در این مورد استفاده کنیم.
آقا شیخ محمود فرمودند: آقا شیخ حسنعلی مختصرات داشت ( یعنی مختصری از مطالب و عوالم را داشتند )، و اگر شما به همین کارتان ( تربیت طلاب ) توجه کنید بیشتر می توانید به اسلام خدمت کنید، تازه آقا شیخ حسنعلی مرید یکی از شماها بود. که آقای بهجت می فرمودند: منظورشان آقای بروجردی بود. »
@ziaossalehin
شیخ حسنعلی نخودکی(ره):
و من يعش عن ذكر الرحمن نقيض له شيطانا فهو له قرين (496) يعنى : هر كس از ياد خداوند رحمت غفلت نمايد، شيطانى را بر او مستولى مى كنيم كه همگام و هم نفس او باشد و مراد از كلمه نقيض تخليه است يعنى او را به خود وا مى گذاريم ، و اين ادنى مرتبه غفلت است زيرا بعد از آنكه شيطان بر انسان مسلط شد، او را نسبت به ذكر خدا بى توجه و فراموشكار مى سازد و چون انسان خدا را فراموش كرد، خداوند نيز انسان را از شمول رحمت خاصه خويش محروم مى كند كه از آن در اين آيه كريمه به فراموشى خداوند تعبير شده است : استحوذ عليهم الشيطان فانسيهم ذكر الله (497) نسواالله فنسيهم (498) يعنى : شيطان بر آنان مسلط شد آنگاه ياد خداوند را از دل آنان برد. خدا را فراموش كردند، پس خداوند نيز آنان را فراموش كرد
✍️سایت معاونت تهذیب حوزه های علیمه(درس اخلاق7)
@ziaossalehin
و من يعش عن ذكر الرحمن نقيض له شيطانا فهو له قرين (496) يعنى : هر كس از ياد خداوند رحمت غفلت نمايد، شيطانى را بر او مستولى مى كنيم كه همگام و هم نفس او باشد و مراد از كلمه نقيض تخليه است يعنى او را به خود وا مى گذاريم ، و اين ادنى مرتبه غفلت است زيرا بعد از آنكه شيطان بر انسان مسلط شد، او را نسبت به ذكر خدا بى توجه و فراموشكار مى سازد و چون انسان خدا را فراموش كرد، خداوند نيز انسان را از شمول رحمت خاصه خويش محروم مى كند كه از آن در اين آيه كريمه به فراموشى خداوند تعبير شده است : استحوذ عليهم الشيطان فانسيهم ذكر الله (497) نسواالله فنسيهم (498) يعنى : شيطان بر آنان مسلط شد آنگاه ياد خداوند را از دل آنان برد. خدا را فراموش كردند، پس خداوند نيز آنان را فراموش كرد
✍️سایت معاونت تهذیب حوزه های علیمه(درس اخلاق7)
@ziaossalehin
🔹آیتالله حائری شیرازی رضواناللهعلیه🔹
🔸دراویش؛ مراد و مرید بازی🔸
هیچ کس نباید شاگرد را جوری به خودش وابسته کند که هر چه گفت او هم قبول کند.
آدم باید فرزند خودش را هم از خودش آزاد کند؛ بهترین پدرها پدرانی هستند که اگر پدر خطائی کرد، فرزند درک کند و به بابا ایراد بگیرد!
گروهکها جوری با طرفدارانشان رفتار میکردند که اگر آنها میگفتند الآن شب است، همه تایید میکردند!
مرید و مرادی بنحوی که مرید همه چیز را از زاویه چشم مراد ببیند، خوب نیست. مشکل دراویش همین مراد و مرید بازی است که هر چه مراد گفت میگوید درست است و مرید برای خودش استقلال فهم و درک ندارد.
#وابسته_کردن
#دراویش
#مرید_مراد
@ziaossalehin
🔸دراویش؛ مراد و مرید بازی🔸
هیچ کس نباید شاگرد را جوری به خودش وابسته کند که هر چه گفت او هم قبول کند.
آدم باید فرزند خودش را هم از خودش آزاد کند؛ بهترین پدرها پدرانی هستند که اگر پدر خطائی کرد، فرزند درک کند و به بابا ایراد بگیرد!
گروهکها جوری با طرفدارانشان رفتار میکردند که اگر آنها میگفتند الآن شب است، همه تایید میکردند!
مرید و مرادی بنحوی که مرید همه چیز را از زاویه چشم مراد ببیند، خوب نیست. مشکل دراویش همین مراد و مرید بازی است که هر چه مراد گفت میگوید درست است و مرید برای خودش استقلال فهم و درک ندارد.
#وابسته_کردن
#دراویش
#مرید_مراد
@ziaossalehin
💥 می خواهی با این بیچارگی ات #ملکوت_عالم را طی کنی؟!
💥 تویی که شبانه روز هیچ تکان نمی خوری می خواهی #اهل_باطن شوی و سفرها کنی و آسمانها را طی کنی؟!
🌸 اگر انسان حقیقتاً به خود بنگرد، می بیند که چقدر بیچاره است.
💥 تویی که شبانه روز هیچ تکان نمی خوری می خواهی #اهل_باطن شوی و سفرها کنی و آسمانها را طی کنی؟!
🌸 اگر انسان حقیقتاً به خود بنگرد، می بیند که چقدر بیچاره است.
#موفقیت
☑️ میلیاردها سلول
☑️ صدها عضو
☑️ کیلومترها رشته عصبی
☑️ و هزاران عضله
👈 مثل ساعت؛ هدفمند و هماهنگ در بدن تو در حال کار کردن هستند.
🌀 به احترامشون با هدف زندگی کن
☑️ میلیاردها سلول
☑️ صدها عضو
☑️ کیلومترها رشته عصبی
☑️ و هزاران عضله
👈 مثل ساعت؛ هدفمند و هماهنگ در بدن تو در حال کار کردن هستند.
🌀 به احترامشون با هدف زندگی کن
#حدیث
💠 امیرالمومنین امام على عليه السلام: أجمِلُوا في الخِطابِ تَسمَعُوا جَميلَ الجَوابِ
زيبا سخن بگوييد تا پاسخ زيبا بشنويد.
📚 ميزان الحكمه ج 10 ص207
💠 امیرالمومنین امام على عليه السلام: أجمِلُوا في الخِطابِ تَسمَعُوا جَميلَ الجَوابِ
زيبا سخن بگوييد تا پاسخ زيبا بشنويد.
📚 ميزان الحكمه ج 10 ص207
#کودک
✅ خوشرفتاریِ شما با کودک به او یاد میدهد چگونه باید رفتار کند؛ چه رفتاری پذیرفتنی است و چه رفتاری در هر شرایطی نادرست است.
👈 اگر توقع دارید همیشه کودکتان با خطاب محترمانه حرف بزند. باید همیشه خودتان با همین شیوه حرف بزنید.
✅ خوشرفتاریِ شما با کودک به او یاد میدهد چگونه باید رفتار کند؛ چه رفتاری پذیرفتنی است و چه رفتاری در هر شرایطی نادرست است.
👈 اگر توقع دارید همیشه کودکتان با خطاب محترمانه حرف بزند. باید همیشه خودتان با همین شیوه حرف بزنید.
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
داداش شما بی خیال پارو زدن بشو تا کار دست خودت ندادی 😐
🍀 #برگ_سبز
☀️ عابد و تواب
🍃 روزی حضرت عیسی (ع) از صحرایی می گذشت. در راه به عبادت گاهی رسید که عابدی در آنجا زندگی می کرد. حضرت با او مشغول سخن گفتن شد.
🍃 در این هنگام جوانی که به کارهای زشت و ناروا مشهور بود، از آنجا گذشت. وقتی چشمش به حضرت عیسی (ع) و مرد عابد افتاد، پایش سست شد و از رفتن باز ماند. همان جا ایستاد و گفت:
🍃 خدایا من از کردار زشت خویش شرمنده ام. اکنون اگر پیامبرت مرا ببیند و سرزنش کند، چه کنم؟! خدایا عذرم را بپذیر و آبرویم را مبر
🍃 مرد عابد تا آن جوان را دید سر به آسمان بلند کرد و گفت: خدایا! مرا در قیامت با این جوان گناه کار محشور نکن. در این هنگام خداوند به پیامبرش وحی فرمود که به این عابد بگو:
✨ ما دعایت را مستجاب کردیم و تو را با این جوان محشور نمی کنیم، چرا که او به دلیل توبه و پشیمانی اهل بهشت است و تو به دلیل غرور و خودبینی، اهل دوزخ! ✨
📚 محمد غزالی، کیمیای سعادت، ج1
☀️ عابد و تواب
🍃 روزی حضرت عیسی (ع) از صحرایی می گذشت. در راه به عبادت گاهی رسید که عابدی در آنجا زندگی می کرد. حضرت با او مشغول سخن گفتن شد.
🍃 در این هنگام جوانی که به کارهای زشت و ناروا مشهور بود، از آنجا گذشت. وقتی چشمش به حضرت عیسی (ع) و مرد عابد افتاد، پایش سست شد و از رفتن باز ماند. همان جا ایستاد و گفت:
🍃 خدایا من از کردار زشت خویش شرمنده ام. اکنون اگر پیامبرت مرا ببیند و سرزنش کند، چه کنم؟! خدایا عذرم را بپذیر و آبرویم را مبر
🍃 مرد عابد تا آن جوان را دید سر به آسمان بلند کرد و گفت: خدایا! مرا در قیامت با این جوان گناه کار محشور نکن. در این هنگام خداوند به پیامبرش وحی فرمود که به این عابد بگو:
✨ ما دعایت را مستجاب کردیم و تو را با این جوان محشور نمی کنیم، چرا که او به دلیل توبه و پشیمانی اهل بهشت است و تو به دلیل غرور و خودبینی، اهل دوزخ! ✨
📚 محمد غزالی، کیمیای سعادت، ج1
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🕋 امروز با #قرآن
🔹تفسیر نور حجت الاسلام قرائتی
🔹 آیه ۱۴۳ سوره مبارکه اعراف
🔸موضوع: تجلی خداوند به کوه طور
🔹تفسیر نور حجت الاسلام قرائتی
🔹 آیه ۱۴۳ سوره مبارکه اعراف
🔸موضوع: تجلی خداوند به کوه طور
#خانواده
✅ گاهی به همسرتان سفارش کنید هوای مادرش را داشته و بیشتر از قبل جویای حالش باشد.
👈 این کار هم همسرتان را به شما دل گرم میکند هم محبت و احترام مادرش را به شما بیشتر.
✅ گاهی به همسرتان سفارش کنید هوای مادرش را داشته و بیشتر از قبل جویای حالش باشد.
👈 این کار هم همسرتان را به شما دل گرم میکند هم محبت و احترام مادرش را به شما بیشتر.
#داستان_کوتاه
🌿 ابوعلی سینا در سفر بود. در هنگام عبور از شهری، جلوی قهوهخانهای اسبش را بر درختی بست و مقداری کاه و یونجه جلوی اسبش ریخت و خودش هم بر روی تخت جلوی قهوهخانه نشست تا غذایی بخورد.
👈 خرسواری هم به آنجا رسید، از خرش فرود آمد و خر خود را در پهلوی اسب ابوعلی سینا بست تا در خوردن کاه شریک او شود و خودش هم آمد در کنار ابوعلی سینا نشست.
🌿 شیخ گفت: خر را پهلوی اسب من نبند، چراکه خر تو از کاه و یونجه او میخورد و اسب هم به خرت لگد میزند و پایش را میشکند.
👈 خرسوار آن سخن نشنیده گرفت به روی خودش نیاورد و مشغول خوردن شد. ناگاه اسب لگدی زد و پای خر را لنگ کرد. خرسوار گفت: اسب تو خر مرا لنگ کرد و باید خسارت دهی.
🌿 شیخ ساکت شد و خود را به لال بودن زد و جواب نداد.
👈 صاحب خر، ابوعلی سینا را نزد قاضی برد و شکایت کرد.
🍃 قاضی سؤال کرد که چه شده؟ اما ابوعلی سینا که خود را به لال بودن زده بود، هیچچیز نگفت.
قاضی به صاحب خر گفت: این مرد لال است .........؟
👈 روستایی گفت: این لال نیست بلکه خود را به لال بودن زده تا اینکه تاوان خر مرا ندهد، قبل از این اتفاق با من حرف میزد....
🍃 قاضی پرسید: با تو سخن گفت .......؟ چه گفت؟
👈 صاحب خر گفت: او به من گفت خر را پهلوی اسب من نبند که لگد میزند و پای خرت را میشکند....... قاضی خندید و بر دانش ابوعلی سینا آفرین گفت.
🍃 قاضی به ابوعلی سینا گفت حکمت حرف نزدنت پس چنین بود؟!!!
🌾 ابوعلی سینا جوابی داد که از آن به بعد در زبان پارسی به #مثل تبدیل شد: "جواب ابلهان خاموشی ست"
📚 امثال و حکم - علی اکبر دهخدا
🌿 ابوعلی سینا در سفر بود. در هنگام عبور از شهری، جلوی قهوهخانهای اسبش را بر درختی بست و مقداری کاه و یونجه جلوی اسبش ریخت و خودش هم بر روی تخت جلوی قهوهخانه نشست تا غذایی بخورد.
👈 خرسواری هم به آنجا رسید، از خرش فرود آمد و خر خود را در پهلوی اسب ابوعلی سینا بست تا در خوردن کاه شریک او شود و خودش هم آمد در کنار ابوعلی سینا نشست.
🌿 شیخ گفت: خر را پهلوی اسب من نبند، چراکه خر تو از کاه و یونجه او میخورد و اسب هم به خرت لگد میزند و پایش را میشکند.
👈 خرسوار آن سخن نشنیده گرفت به روی خودش نیاورد و مشغول خوردن شد. ناگاه اسب لگدی زد و پای خر را لنگ کرد. خرسوار گفت: اسب تو خر مرا لنگ کرد و باید خسارت دهی.
🌿 شیخ ساکت شد و خود را به لال بودن زد و جواب نداد.
👈 صاحب خر، ابوعلی سینا را نزد قاضی برد و شکایت کرد.
🍃 قاضی سؤال کرد که چه شده؟ اما ابوعلی سینا که خود را به لال بودن زده بود، هیچچیز نگفت.
قاضی به صاحب خر گفت: این مرد لال است .........؟
👈 روستایی گفت: این لال نیست بلکه خود را به لال بودن زده تا اینکه تاوان خر مرا ندهد، قبل از این اتفاق با من حرف میزد....
🍃 قاضی پرسید: با تو سخن گفت .......؟ چه گفت؟
👈 صاحب خر گفت: او به من گفت خر را پهلوی اسب من نبند که لگد میزند و پای خرت را میشکند....... قاضی خندید و بر دانش ابوعلی سینا آفرین گفت.
🍃 قاضی به ابوعلی سینا گفت حکمت حرف نزدنت پس چنین بود؟!!!
🌾 ابوعلی سینا جوابی داد که از آن به بعد در زبان پارسی به #مثل تبدیل شد: "جواب ابلهان خاموشی ست"
📚 امثال و حکم - علی اکبر دهخدا
#خانواده
⭕️ از ویژگیهای کلامی مردان، آن است که هنگامی که بخواهند مطلبی یا خواستهای را به صورت جدی و قاطع مطرح کنند، لحن سخن گفتنشان تا حدی حالت پرخاشگرانه به خود میگیرد.
👈 در این حالت، مرد قصد بد اخلاقی و تندی ندارد؛ در حالی که زن از این طرز سخن گفتن شوهرش به شدت میرنجد.
⭕️ از ویژگیهای کلامی مردان، آن است که هنگامی که بخواهند مطلبی یا خواستهای را به صورت جدی و قاطع مطرح کنند، لحن سخن گفتنشان تا حدی حالت پرخاشگرانه به خود میگیرد.
👈 در این حالت، مرد قصد بد اخلاقی و تندی ندارد؛ در حالی که زن از این طرز سخن گفتن شوهرش به شدت میرنجد.
#یادی_از_شهدا
بیمعرفتها رفتند!
🌷🌷🌷 ظهر عملیات مطلع الفجر پائین مقر یک رودخانه کوچکی داشت. یوسف آمده بود و داشت دست و صورت خودش را آب می زد.
رفتم کنارش و از احوالش جویا شدم. گفتم: «یوسف چه خبر؟»
جواب داد: «بیمعرفتها رفتن»
متعجب پرسیدم: کیا رفتن؟ گفت: «بیمعرفتها رفتن»
سؤال کردم: «یوسف! کی؟ چی داری می گی؟»
گفت: کاظم سرخ پر، محسن (برادرش)، حسن عشقیان، اسماعیل (یاسینی) و چندین نفر دیگر را اسم برد.
من فکر کردم رفتن پشت خط. گفتم: چرا رفتن؟ کجا رفتن؟ عملیات هنوز تموم نشده.
گفت: «رفتن پیش معشوقشون» با این که داداشش شهید شده بود ولی خم به ابرو نیاورد. واقعاً درس آموز بود.🌷🌷🌷
#شهید_یوسف_سجودی
بیمعرفتها رفتند!
🌷🌷🌷 ظهر عملیات مطلع الفجر پائین مقر یک رودخانه کوچکی داشت. یوسف آمده بود و داشت دست و صورت خودش را آب می زد.
رفتم کنارش و از احوالش جویا شدم. گفتم: «یوسف چه خبر؟»
جواب داد: «بیمعرفتها رفتن»
متعجب پرسیدم: کیا رفتن؟ گفت: «بیمعرفتها رفتن»
سؤال کردم: «یوسف! کی؟ چی داری می گی؟»
گفت: کاظم سرخ پر، محسن (برادرش)، حسن عشقیان، اسماعیل (یاسینی) و چندین نفر دیگر را اسم برد.
من فکر کردم رفتن پشت خط. گفتم: چرا رفتن؟ کجا رفتن؟ عملیات هنوز تموم نشده.
گفت: «رفتن پیش معشوقشون» با این که داداشش شهید شده بود ولی خم به ابرو نیاورد. واقعاً درس آموز بود.🌷🌷🌷
#شهید_یوسف_سجودی
#سلامت
8 علت تعریق زیاد در خواب👇
🔻یائسگی
🔻برخی داروها
🔻بیماری های عفونی
🔻کاهش قندخون یا هیپوگلیسمی
🔻بیماریهای مغز و اعصاب
🔻اختلالات هورمونی
🔻سرطان ها
🔻ناشناخته
8 علت تعریق زیاد در خواب👇
🔻یائسگی
🔻برخی داروها
🔻بیماری های عفونی
🔻کاهش قندخون یا هیپوگلیسمی
🔻بیماریهای مغز و اعصاب
🔻اختلالات هورمونی
🔻سرطان ها
🔻ناشناخته
#بدانیم
📺 افراد شاد، کمتر از ۳۰ درصد از وقتشان را در روز به تماشای تلویزیون اختصاص میدهند.
👈 شادترها، بیشتر ورزش میکنند، وقتشان را با خانوادهشان میگذرانند، مطالعه میکنند و به فکر سلامت خود هستند و همه این کارها باعث میشود که آنها کمتر تلویزیون تماشا کنند.
📺 افراد شاد، کمتر از ۳۰ درصد از وقتشان را در روز به تماشای تلویزیون اختصاص میدهند.
👈 شادترها، بیشتر ورزش میکنند، وقتشان را با خانوادهشان میگذرانند، مطالعه میکنند و به فکر سلامت خود هستند و همه این کارها باعث میشود که آنها کمتر تلویزیون تماشا کنند.
✅ آیت الله بروجردی و بوسیدن دست یك طلبه
✅ آیت الله خزعلی می گوید: رفتار آیت الله العظمی بروجردی با طلبه ها موقرانه و محبت آمیز بود.
روزی طلبه ای سر كلاس درس از ایشان سؤالی كرد. ایشان تصور كرد این طلبه درخواست حاجت و نیازی خصوصی كرده است. در جواب او گفت بعد از این كه درس تمام شد بیا منزل تا مشكلت را حل كنم.
یكی از آقایان گفت آقا این اشكال درسی دارد. ایشان دید قدری از شأن و مرتبه ی طلبه كاسته شد. این طلبه چون قبلاً نیاز شخصی خود را با آیت الله العظمی بروجردی در میان نهاده بود ایشان تصور كرده بود ، این بار نیز همان درخواست قبلی را مطرح كرده است و نمیخواهد جلو مردم اظهار نیاز بكند.
آقای بروجردی بعد از این كه فهمید طلبه سؤال علمی داشته است خیلی پریشان شد. میگفت چرا گوش من این قدر سنگین است كه مطلب را درست تشخیص نمیدهم.
بعد از اتمام درس طرف كفش كَن نرفت به داخل جمعیت رفت طلبه را دید خم شد ودست او را بوسید.
ایشان این حركت را فقط به دلیل این كه گوششان سنگین بوده انجام دادند نه این كه عمداً آن طلبه را آزرده باشد.
گاه گاهی كه زود عصبانی می شد نذر میكرد تا یك سال روزه بگیرد، خدا بر ما منت نهاد و چنین استادانی را درك كردیم.
📖 كرمی پور ،حمید،خاطرات آیت الله ابوالقاسم خزعلی،انتشارات مركز اسناد انقلاب اسلامی،ص62.
🆔 @ziaossalehin
✅ آیت الله خزعلی می گوید: رفتار آیت الله العظمی بروجردی با طلبه ها موقرانه و محبت آمیز بود.
روزی طلبه ای سر كلاس درس از ایشان سؤالی كرد. ایشان تصور كرد این طلبه درخواست حاجت و نیازی خصوصی كرده است. در جواب او گفت بعد از این كه درس تمام شد بیا منزل تا مشكلت را حل كنم.
یكی از آقایان گفت آقا این اشكال درسی دارد. ایشان دید قدری از شأن و مرتبه ی طلبه كاسته شد. این طلبه چون قبلاً نیاز شخصی خود را با آیت الله العظمی بروجردی در میان نهاده بود ایشان تصور كرده بود ، این بار نیز همان درخواست قبلی را مطرح كرده است و نمیخواهد جلو مردم اظهار نیاز بكند.
آقای بروجردی بعد از این كه فهمید طلبه سؤال علمی داشته است خیلی پریشان شد. میگفت چرا گوش من این قدر سنگین است كه مطلب را درست تشخیص نمیدهم.
بعد از اتمام درس طرف كفش كَن نرفت به داخل جمعیت رفت طلبه را دید خم شد ودست او را بوسید.
ایشان این حركت را فقط به دلیل این كه گوششان سنگین بوده انجام دادند نه این كه عمداً آن طلبه را آزرده باشد.
گاه گاهی كه زود عصبانی می شد نذر میكرد تا یك سال روزه بگیرد، خدا بر ما منت نهاد و چنین استادانی را درك كردیم.
📖 كرمی پور ،حمید،خاطرات آیت الله ابوالقاسم خزعلی،انتشارات مركز اسناد انقلاب اسلامی،ص62.
🆔 @ziaossalehin