🔅 چهار سخنی که زاهد را تکان داد! 🔅
🔅 زاهدی گوید:
جواب چهار نفر مرا سخت تکان داد .
👇👇👇👇👇
1⃣ مرد #فاسدی از کنار من گذشت و من گوشه لباسم را جمع کردم تا به او نخورد. او گفت ای #شیخ خدا میداند که فردا حال ما چه خواهد بود!
2⃣ #مستی دیدم که افتان و خیزان راه میرفت به او گفتم قدم #ثابت بردار تا نیفتی . گفت تو با این همه ادعا قدم ثابت کرده ای؟
3⃣ #کودکی دیدم که چراغی در دست داشت گفتم این روشنایی را از کجا آورده ای؟ کودک چراغ را فوت کرد و آن را خاموش ساخت و گفت: تو که شیخ شهری بگو که این روشنایی کجا رفت؟
4⃣ زنی بسیار #زیبا که درحال خشم از شوهرش شکایت میکرد. گفتم اول رویت را بپوشان بعد با من حرف بزن .
گفت من که غرق خواهش #دنیا هستم چنان از خود بیخود شده ام که از خود خبرم نیست تو چگونه غرق محبت خالقی که از نگاهی #بیم داری؟
(این به معنی جواز نگاه نیست بلکه نگاه توام با دقت و توجه است که توجه سالک باید همواره متوجه حق تعالی باشد.)
➖➖➖➖➖
🆔 برای بازدید و عضویت در کانال ضیاءالصالحین کلیک کنید
🌐 برای بازدید از سایت ضیاءالصالحین کلیک کنید
🔅 زاهدی گوید:
جواب چهار نفر مرا سخت تکان داد .
👇👇👇👇👇
1⃣ مرد #فاسدی از کنار من گذشت و من گوشه لباسم را جمع کردم تا به او نخورد. او گفت ای #شیخ خدا میداند که فردا حال ما چه خواهد بود!
2⃣ #مستی دیدم که افتان و خیزان راه میرفت به او گفتم قدم #ثابت بردار تا نیفتی . گفت تو با این همه ادعا قدم ثابت کرده ای؟
3⃣ #کودکی دیدم که چراغی در دست داشت گفتم این روشنایی را از کجا آورده ای؟ کودک چراغ را فوت کرد و آن را خاموش ساخت و گفت: تو که شیخ شهری بگو که این روشنایی کجا رفت؟
4⃣ زنی بسیار #زیبا که درحال خشم از شوهرش شکایت میکرد. گفتم اول رویت را بپوشان بعد با من حرف بزن .
گفت من که غرق خواهش #دنیا هستم چنان از خود بیخود شده ام که از خود خبرم نیست تو چگونه غرق محبت خالقی که از نگاهی #بیم داری؟
(این به معنی جواز نگاه نیست بلکه نگاه توام با دقت و توجه است که توجه سالک باید همواره متوجه حق تعالی باشد.)
➖➖➖➖➖
🆔 برای بازدید و عضویت در کانال ضیاءالصالحین کلیک کنید
🌐 برای بازدید از سایت ضیاءالصالحین کلیک کنید