🔸جديت در روزنامهنگاری
كالایی كه كمتر يافت میشود
▫️#عیسی_محمدی - روزنامهنگار
یکی از بهترین فرمولهای #روزنامهنگاری که تا به حال آموختهام و توی دفترچههایم ثبت کردهام و البته ارتباطی هم به تکنیکهای روزنامهنگاری ندارد، یک نگرش روزنامهنگارانه است. این را هم از #سیدفرید_قاسمی آموختهام؛ که ده، پانزده سال پیش گمانم در مصاحبه با جامجم اشاره کرده بود. جایی که مصاحبهشونده از او میپرسد یک فرمول در دنیای روزنامهنگاری؟ و او هم پاسخ میدهد که: از میزان کسانی که در روزنامهنگاری جدی کار میکنند، کم میشود.
در واقع یک نمودار است. یعنی هرچقدر عدد جدیت در کار بالاتر میرود، به همان نسبت عدد فعالانی که با این جدیت کار میکنند، کم میشود. شايد نود درصد فعالان روزنامهنگاری، نزدیک به ده، بیست درصد در کارشان جدی باشند. همینطور این عدد جلوتر میرود. در نهایت کسانی که هشتاد یا نود درصد در کارشان جدی هستند، تعدادشان کمتر میشود، ده درصد یا کمتر. و حتی بالاتر از این، کسانی که نود یا نود و پنج درصد در کارشان جدی هستند، دیگر انگشتشمار میشوند.
بد نیست در این میانه، جملهای از #اندرو_کارنگی، میلیاردر بزرگ چند دهه گذشته #آمریکا و جهان را مرور کنیم. در جایی گفته بود که بیشتر آدمها مقداری از وجودشان یا زندگیشان را برای کارشان میگذارند. اما عدهای دیگر نیمی از وجودشان را برای کار میگذارند و باید به آنها احترام گذاشت. اما گروهی دیگر هستند که همه وجود و زندگیشان را برای کارشان میگذارند و دنیا باید به افتخار اینها، بایستد و کلاه از سر بردارد.
برگردیم به ماجرای اصلی. امروزه #روزنامهنگاران و کارمندان رسانه زیادی را داریم که سرگرم تولید خبر و محتوای خبری و رسانهای هستند؛ حالا در هر #ژانر و قالبی که میخواهد باشد. واقعاً چند درصد این افراد، بالای نود درصد در کارشان جدیت دارند؟ اما وقتی که از جدیت صحبت میکنیم، یعنی چه؟ #محسن_چاوشی روزگاری در یکی از مصاحبههای خود، ماجرای خواندن آهنگ علی سنتوری را ذکر کرده بود. او میگفت که به قدری وضعیت مالی بدی داشت که حتی پول نداشت تا ازگل، محل اقامت #داریوش_مهرجویی برود. او حتی استودیویی هم نداشت، در نهایت یک پتو داخل دیوارهای یکی از اتاقهایش کشیده و یک پتو هم بیرون در و دیوار، تا حالت عایق ایجاد شود. حتی گاهی میرفت زیر پتویی که روی خودش و ادوات موسیقیاش کشیده بود، شروع به تمرین میکرد؛ هم برای اینکه صدا بیرون نرود و همسایهها شاکی نشوند و هم برای اینکه کیفیت بهتری داشته باشد. جدیت، یعنی چنین چیزی. چقدر ما حاضریم با این وضعیت کار کنیم؟
بیشتر نقل قولها و گفتههایی که از روزنامهنگاران شاغل میشنویم، حاکی از این است که اگر در بخشی دیگر، کاری بهتر پیدا کنند با موقعیت شغلی بهتر، حتماً خواهند رفت. حتی بخشی از بدنه روزنامهنگاری، اساساً به اینجا آمده است تا راه را برای یک کار کارمندی و روابط عمومی و مشاوری و کار در جایی دیگر باز کند. در واقع برای آنها، روزنامهنگاری یک غایت نیست؛ یک مسیر است. آنها نمیخواهند #روزنامهنگار بمانند و روزنامهنگار بمیرند؛ آنها از پلهای به نام روزنامهنگاری میخواهند بالا بروند به سمت مقصد دلخواهشان.
یکی از دوستان، نقل قول جالبی از یکی از اعضای تیم #محمد_قوچانی نقل میکرد. البته این نقل قول برای ده، دوازده سال پیش بود. میگفت وقتی قوچانی از زندان آزاد شد، پیش ما آمد و گفت روزنامه بعدی را کی بزنیم؟ به او گفتیم شما همین امروز از زندان آمدهای، چند روزی صبر کن. قوچانی هم جواب داده بود که ما روزنامهنگاریم، اگر هم نگذارند کارمان را بکنیم، حتی اگر شده با یک روزنامه دیواری هم باید کارمان را پیش ببریم.
روزنامهنگار جدی از نظر من یعنی کسی که به روایت قوچانی، در این شغل از حیث مالی و فرهنگی و ذهنی به رضایت کامل برسد. نه اینکه هنوز بخشی از ذهنش پیش دنیای #سینما و موسیقی و #سلبریتیها و سیاست و دولت و ... باشد. نه اينكه به قول برخي از هنرمندان، روزنامهنگاري آكنده از هنرمنداني شكستخورده و عقيم مانده باشد كه عقدههاي فروخوردهاي دارند. او همه ذهن و روانش در این کار لبریز شده و به ارضای کامل حرفهای و فرهنگی و ذهنی میرسد. دیگر نیاز به تجربهای در حوزهای دیگر نداشته و ندارد.
یک روزنامهنگار جدی، در یک روزنامه یا مجله یا شبکه تلویزیونی یا سایت کار میکند. اگر نشد، در یک سایت یا حساب شبکه مجازی اجتماعی. اگر نشد به صورت ناشناس کارش را پیش میبرد. اگر باز هم نشد، به ارسال سوژه و مطالعه و تمرین ادامه میدهد تا فرصت مناسب برسد.
او یا روزنامهنگاری میکند، یا وقتی روزنامهنگاری نمیکند دربارهاش حرف میزند. یا وقتی که هیچ کدام را انجام نمیدهد دربارهاش فکر میکند.
واقعاً فکر میکنید چند درصد روزنامهنگارانی چنین جدی داریم؟
▫️روزنامهنگاری جدید | NewJournalism@
كالایی كه كمتر يافت میشود
▫️#عیسی_محمدی - روزنامهنگار
یکی از بهترین فرمولهای #روزنامهنگاری که تا به حال آموختهام و توی دفترچههایم ثبت کردهام و البته ارتباطی هم به تکنیکهای روزنامهنگاری ندارد، یک نگرش روزنامهنگارانه است. این را هم از #سیدفرید_قاسمی آموختهام؛ که ده، پانزده سال پیش گمانم در مصاحبه با جامجم اشاره کرده بود. جایی که مصاحبهشونده از او میپرسد یک فرمول در دنیای روزنامهنگاری؟ و او هم پاسخ میدهد که: از میزان کسانی که در روزنامهنگاری جدی کار میکنند، کم میشود.
در واقع یک نمودار است. یعنی هرچقدر عدد جدیت در کار بالاتر میرود، به همان نسبت عدد فعالانی که با این جدیت کار میکنند، کم میشود. شايد نود درصد فعالان روزنامهنگاری، نزدیک به ده، بیست درصد در کارشان جدی باشند. همینطور این عدد جلوتر میرود. در نهایت کسانی که هشتاد یا نود درصد در کارشان جدی هستند، تعدادشان کمتر میشود، ده درصد یا کمتر. و حتی بالاتر از این، کسانی که نود یا نود و پنج درصد در کارشان جدی هستند، دیگر انگشتشمار میشوند.
بد نیست در این میانه، جملهای از #اندرو_کارنگی، میلیاردر بزرگ چند دهه گذشته #آمریکا و جهان را مرور کنیم. در جایی گفته بود که بیشتر آدمها مقداری از وجودشان یا زندگیشان را برای کارشان میگذارند. اما عدهای دیگر نیمی از وجودشان را برای کار میگذارند و باید به آنها احترام گذاشت. اما گروهی دیگر هستند که همه وجود و زندگیشان را برای کارشان میگذارند و دنیا باید به افتخار اینها، بایستد و کلاه از سر بردارد.
برگردیم به ماجرای اصلی. امروزه #روزنامهنگاران و کارمندان رسانه زیادی را داریم که سرگرم تولید خبر و محتوای خبری و رسانهای هستند؛ حالا در هر #ژانر و قالبی که میخواهد باشد. واقعاً چند درصد این افراد، بالای نود درصد در کارشان جدیت دارند؟ اما وقتی که از جدیت صحبت میکنیم، یعنی چه؟ #محسن_چاوشی روزگاری در یکی از مصاحبههای خود، ماجرای خواندن آهنگ علی سنتوری را ذکر کرده بود. او میگفت که به قدری وضعیت مالی بدی داشت که حتی پول نداشت تا ازگل، محل اقامت #داریوش_مهرجویی برود. او حتی استودیویی هم نداشت، در نهایت یک پتو داخل دیوارهای یکی از اتاقهایش کشیده و یک پتو هم بیرون در و دیوار، تا حالت عایق ایجاد شود. حتی گاهی میرفت زیر پتویی که روی خودش و ادوات موسیقیاش کشیده بود، شروع به تمرین میکرد؛ هم برای اینکه صدا بیرون نرود و همسایهها شاکی نشوند و هم برای اینکه کیفیت بهتری داشته باشد. جدیت، یعنی چنین چیزی. چقدر ما حاضریم با این وضعیت کار کنیم؟
بیشتر نقل قولها و گفتههایی که از روزنامهنگاران شاغل میشنویم، حاکی از این است که اگر در بخشی دیگر، کاری بهتر پیدا کنند با موقعیت شغلی بهتر، حتماً خواهند رفت. حتی بخشی از بدنه روزنامهنگاری، اساساً به اینجا آمده است تا راه را برای یک کار کارمندی و روابط عمومی و مشاوری و کار در جایی دیگر باز کند. در واقع برای آنها، روزنامهنگاری یک غایت نیست؛ یک مسیر است. آنها نمیخواهند #روزنامهنگار بمانند و روزنامهنگار بمیرند؛ آنها از پلهای به نام روزنامهنگاری میخواهند بالا بروند به سمت مقصد دلخواهشان.
یکی از دوستان، نقل قول جالبی از یکی از اعضای تیم #محمد_قوچانی نقل میکرد. البته این نقل قول برای ده، دوازده سال پیش بود. میگفت وقتی قوچانی از زندان آزاد شد، پیش ما آمد و گفت روزنامه بعدی را کی بزنیم؟ به او گفتیم شما همین امروز از زندان آمدهای، چند روزی صبر کن. قوچانی هم جواب داده بود که ما روزنامهنگاریم، اگر هم نگذارند کارمان را بکنیم، حتی اگر شده با یک روزنامه دیواری هم باید کارمان را پیش ببریم.
روزنامهنگار جدی از نظر من یعنی کسی که به روایت قوچانی، در این شغل از حیث مالی و فرهنگی و ذهنی به رضایت کامل برسد. نه اینکه هنوز بخشی از ذهنش پیش دنیای #سینما و موسیقی و #سلبریتیها و سیاست و دولت و ... باشد. نه اينكه به قول برخي از هنرمندان، روزنامهنگاري آكنده از هنرمنداني شكستخورده و عقيم مانده باشد كه عقدههاي فروخوردهاي دارند. او همه ذهن و روانش در این کار لبریز شده و به ارضای کامل حرفهای و فرهنگی و ذهنی میرسد. دیگر نیاز به تجربهای در حوزهای دیگر نداشته و ندارد.
یک روزنامهنگار جدی، در یک روزنامه یا مجله یا شبکه تلویزیونی یا سایت کار میکند. اگر نشد، در یک سایت یا حساب شبکه مجازی اجتماعی. اگر نشد به صورت ناشناس کارش را پیش میبرد. اگر باز هم نشد، به ارسال سوژه و مطالعه و تمرین ادامه میدهد تا فرصت مناسب برسد.
او یا روزنامهنگاری میکند، یا وقتی روزنامهنگاری نمیکند دربارهاش حرف میزند. یا وقتی که هیچ کدام را انجام نمیدهد دربارهاش فکر میکند.
واقعاً فکر میکنید چند درصد روزنامهنگارانی چنین جدی داریم؟
▫️روزنامهنگاری جدید | NewJournalism@
#زوم #ارتباطات #مدیاویژن #کلاس
🔸 ملاحظات ارتباطی رسانهها
رسانهها در چارچوب انتخاب و مقولهبندي (Paradigmatic) و تركيب و نقل كردن (Syntagmatic) عمل میكنند. آنها در واقع رويدادها را در مقولات محتوايی ثابت خود میريزند و در اين روند هم به شيوه خودشان اين رويدادها را تركيب و نقل میکنند.
اما آنچه در اين مسير برای رسانهها مشكل ايجاد میكند میتواند در دو بخش قابل بررسی باشد:
- تمايزهای مخاطبان
- و خود رويدادها [واقعيتها] كه قرار است خبر شوند.
اين درست است كه #رويدادها بخشی از طبيعت هستند؛ اما انتخاب آنها برای تبديل كردنشان به #خبر ممكن است الزاما يك انتخاب يا رويه طبيعي نباشد؛ همانطور كه شيوه #روايت آنها هم میتواند به طور طبيعی صورت نگيرد.
به اين مقولات فكر كنيد:
- آيا رسانهها آينههايی برای نمايش رويدادهای پيرامون ما هستند؟
- آيا رسانهها به رويدادها شكل میدهند؟
- آيا رسانهها كنش هستند؟
- آيا رسانهها سعی در كنترل واقعيتها دارند؟
- آيا ممكن است خبرهای خبرگزاریهای جهانی (يعني رويدادهای واقعی كه رسانهای شدهاند) بازتاب شرايط سياسی يا اقتصادی حاكم بر اين نوع صنايع رسانهای باشند؟
آيا میتوان گفت كه رسانهها - به خصوص تلويزيون و سينما - ژانريك هستند و #ژانر رويهای فرهنگی است كه میكوشد به طيف متون و معانی [كه در فرهنگ میجوشد]؛ نظم ببخشد؟ (برای راحتتر توليدكردن #محتوا توسط رسانه و راحتتر مصرف كردن همان محتوا توسط مخاطب)
كمی درباره اين واژه تحقيق كنيد: mediality
🔸 ملاحظات ارتباطی رسانهها
رسانهها در چارچوب انتخاب و مقولهبندي (Paradigmatic) و تركيب و نقل كردن (Syntagmatic) عمل میكنند. آنها در واقع رويدادها را در مقولات محتوايی ثابت خود میريزند و در اين روند هم به شيوه خودشان اين رويدادها را تركيب و نقل میکنند.
اما آنچه در اين مسير برای رسانهها مشكل ايجاد میكند میتواند در دو بخش قابل بررسی باشد:
- تمايزهای مخاطبان
- و خود رويدادها [واقعيتها] كه قرار است خبر شوند.
اين درست است كه #رويدادها بخشی از طبيعت هستند؛ اما انتخاب آنها برای تبديل كردنشان به #خبر ممكن است الزاما يك انتخاب يا رويه طبيعي نباشد؛ همانطور كه شيوه #روايت آنها هم میتواند به طور طبيعی صورت نگيرد.
به اين مقولات فكر كنيد:
- آيا رسانهها آينههايی برای نمايش رويدادهای پيرامون ما هستند؟
- آيا رسانهها به رويدادها شكل میدهند؟
- آيا رسانهها كنش هستند؟
- آيا رسانهها سعی در كنترل واقعيتها دارند؟
- آيا ممكن است خبرهای خبرگزاریهای جهانی (يعني رويدادهای واقعی كه رسانهای شدهاند) بازتاب شرايط سياسی يا اقتصادی حاكم بر اين نوع صنايع رسانهای باشند؟
آيا میتوان گفت كه رسانهها - به خصوص تلويزيون و سينما - ژانريك هستند و #ژانر رويهای فرهنگی است كه میكوشد به طيف متون و معانی [كه در فرهنگ میجوشد]؛ نظم ببخشد؟ (برای راحتتر توليدكردن #محتوا توسط رسانه و راحتتر مصرف كردن همان محتوا توسط مخاطب)
كمی درباره اين واژه تحقيق كنيد: mediality
#سینما 🔸ژانر کمدی سیاه چیست؟
▫️بهترین فیلمهای این ژانر را بشناسید
#کمدی_سیاه یکی از زیرژانرهای #ژانر #کمدی است که اگرچه آثار بسیاری در محدوده اصول آن ساخته نشدهاند اما هر کدام از آنها بهشکل بینظیری آموزنده و سرگرمکننده هستند.
ژانر کمدی یکی از کلیدیترین و مهمترین ژانرهای سینما است که از دههها پیش میزبان هزاران فیلم ارزشمند و بیفایده بوده که بخشی از تاریخ این ژانر دوستداشتنی هستند. از #چارلی_چاپلین تا #سث_روگن، هر بازیگر کمدی تلاش کرده دستاوردهای جدیدی برای این ژانر به همراه داشته باشد اما زیرژانری در کمدی وجود دارد که به کمدی سیاه مشهور شده است. کمدی سیاه پس از جنگ جهانی دوم و در دوران جنگ سرد شکل گرفت. این فیلمهای کمدی نوظهور با توجه به فضای تلخ و شرایط اسفناک پس از جنگ ساخته شدند و از آنجایی که شادابی دوران پیش از جنگ را نداشتند، مخاطبان سینما را با نوع دیگری از طنز و کمدی آشنا کردند.
کمدی سیاه تلاش میکند موقعیتهای تازهای را به فیلمهای کمدی ببخشد. در ادامه با بهترین فیلمهای کمدی سیاه آشنا میشوید
life.irna.ir/news/84120108/
▫️بهترین فیلمهای این ژانر را بشناسید
#کمدی_سیاه یکی از زیرژانرهای #ژانر #کمدی است که اگرچه آثار بسیاری در محدوده اصول آن ساخته نشدهاند اما هر کدام از آنها بهشکل بینظیری آموزنده و سرگرمکننده هستند.
ژانر کمدی یکی از کلیدیترین و مهمترین ژانرهای سینما است که از دههها پیش میزبان هزاران فیلم ارزشمند و بیفایده بوده که بخشی از تاریخ این ژانر دوستداشتنی هستند. از #چارلی_چاپلین تا #سث_روگن، هر بازیگر کمدی تلاش کرده دستاوردهای جدیدی برای این ژانر به همراه داشته باشد اما زیرژانری در کمدی وجود دارد که به کمدی سیاه مشهور شده است. کمدی سیاه پس از جنگ جهانی دوم و در دوران جنگ سرد شکل گرفت. این فیلمهای کمدی نوظهور با توجه به فضای تلخ و شرایط اسفناک پس از جنگ ساخته شدند و از آنجایی که شادابی دوران پیش از جنگ را نداشتند، مخاطبان سینما را با نوع دیگری از طنز و کمدی آشنا کردند.
کمدی سیاه تلاش میکند موقعیتهای تازهای را به فیلمهای کمدی ببخشد. در ادامه با بهترین فیلمهای کمدی سیاه آشنا میشوید
life.irna.ir/news/84120108/
#سینماویژن🔸گریزگرایی در سینما
▫️نویسنده: #گیل_برانتسون
▫️مترجم: #یونس_شکرخواه
معنی آشکار #گریزگرایی (escapism) یا گرایش به گریز و فرار، یعنی تمایل به گریختن به ویژه از #واقعیت. اما این اصطلاح را بیشتر برخی از منتقدانی به کار گرفتهاند که میخواستهاند #سینما و #تلویزیون را به عنوان صورتهای #سرگرمی فرهنگی تودهها کوچک بشمارند و آن را عمدتاً در برابر جدیت سینمای هنری به کار بردهاند. این واژه همچنین همه تماشاگران غیر انتقادی سینما را نیز در بر میگیرد و معمولاً به عنوان واژه مترادف سرگرمی یا برخی از ژانرهای سینمایی از جمله #ژانر موزیکال و عشقی به کار میرود. فیلمهای جنگی یا درامهای دادگاهی نیز که جزو این ژانرها محسوب نمیشوند، نوعی گریز سرگرمکننده برای مخاطبان به شمار میآیند. پرسش اصلی ممکن است این باشد: چه کسی میگریزد، به درون کدام دنیای تخیلی و چرا؟
GILL BRANSTON
▫️نویسنده: #گیل_برانتسون
▫️مترجم: #یونس_شکرخواه
معنی آشکار #گریزگرایی (escapism) یا گرایش به گریز و فرار، یعنی تمایل به گریختن به ویژه از #واقعیت. اما این اصطلاح را بیشتر برخی از منتقدانی به کار گرفتهاند که میخواستهاند #سینما و #تلویزیون را به عنوان صورتهای #سرگرمی فرهنگی تودهها کوچک بشمارند و آن را عمدتاً در برابر جدیت سینمای هنری به کار بردهاند. این واژه همچنین همه تماشاگران غیر انتقادی سینما را نیز در بر میگیرد و معمولاً به عنوان واژه مترادف سرگرمی یا برخی از ژانرهای سینمایی از جمله #ژانر موزیکال و عشقی به کار میرود. فیلمهای جنگی یا درامهای دادگاهی نیز که جزو این ژانرها محسوب نمیشوند، نوعی گریز سرگرمکننده برای مخاطبان به شمار میآیند. پرسش اصلی ممکن است این باشد: چه کسی میگریزد، به درون کدام دنیای تخیلی و چرا؟
GILL BRANSTON
#کتاب:
🔸راهنمای ژانر، معرفی و بررسی ۱۰ گونه سینمایی
نویسنده: #یحیی_نطنزی
این کتاب با توجه به فیلمهای مهمی که در سینماهای دنیا اکران شده است، ژانرهای اصلی و عمده را دستهبندی و معرفی کرده است. این کتاب در ۱۰ فصل ژانرهای سینمایی رادر گروههای علمی- خیالی، وحشت، فانتزی، انیمیشن، کمدی، تاریخی، نوآر، جنگی، وسترن و ملودرام قرار داده است.
کتاب راهنمای #ژانر برای علاقمندان #سینما که قصد دارند از دیدگاههای مختلف همچون تاریخ ژانر، کارکردهای فرهنگی و گرایشهای اجتماعی فیلم های سینمایی را در ژانرهای گوناگون شناخته و بررسی کنند، کاملا می تواند مفید باشد.
▫️انتشارات: نشر چشمه
@museumcinema
🔸راهنمای ژانر، معرفی و بررسی ۱۰ گونه سینمایی
نویسنده: #یحیی_نطنزی
این کتاب با توجه به فیلمهای مهمی که در سینماهای دنیا اکران شده است، ژانرهای اصلی و عمده را دستهبندی و معرفی کرده است. این کتاب در ۱۰ فصل ژانرهای سینمایی رادر گروههای علمی- خیالی، وحشت، فانتزی، انیمیشن، کمدی، تاریخی، نوآر، جنگی، وسترن و ملودرام قرار داده است.
کتاب راهنمای #ژانر برای علاقمندان #سینما که قصد دارند از دیدگاههای مختلف همچون تاریخ ژانر، کارکردهای فرهنگی و گرایشهای اجتماعی فیلم های سینمایی را در ژانرهای گوناگون شناخته و بررسی کنند، کاملا می تواند مفید باشد.
▫️انتشارات: نشر چشمه
@museumcinema
#خبر #روزنامهنگاری #ارتباطات
🔸 خبر به مثابه ژانر
خبر در ارتباطات جمعی؛ گزارشهایی رسمی است درباره رویدادهایی كه برای #مخاطبان هدف مهم تلقی میشوند و معمولا به محض اینكه اطلاعات در دسترس قرار میگیرد؛ به صورت پخش رادیو تلویزیونی یا چاپی ارائه میشوند.
معمولا توقع بر این است كه خبر به مثابه یك #ژانر در هر رسانهای در حالت ارتباطات استنادی و اطلاع رسان قرار داشته باشد و به صورت دقیق و عاری از #جانبداری عرضه شود.
▫️فرهنگ لغت رسانهها و ارتباطات آكسفورد
🔸 خبر به مثابه ژانر
خبر در ارتباطات جمعی؛ گزارشهایی رسمی است درباره رویدادهایی كه برای #مخاطبان هدف مهم تلقی میشوند و معمولا به محض اینكه اطلاعات در دسترس قرار میگیرد؛ به صورت پخش رادیو تلویزیونی یا چاپی ارائه میشوند.
معمولا توقع بر این است كه خبر به مثابه یك #ژانر در هر رسانهای در حالت ارتباطات استنادی و اطلاع رسان قرار داشته باشد و به صورت دقیق و عاری از #جانبداری عرضه شود.
▫️فرهنگ لغت رسانهها و ارتباطات آكسفورد
#سینما 🔸به رنگ تاریخ، به طعم حماسه
همهگیر شدن تلویزیون، رواج فیلمبرداری رنگی و ظهور سینما اسکوپ باعث شد #هالیوود سراغ فیلمهای پر هزینه تاریخی برود. #سینمایحماسی، تاریخی هالیوود از دهه۵۰ اوج گرفت. ساخت فیلمهای پرهزینه با پروداکشن عظیم، سیاهیلشکرهای فراوان و فیلمبرداری رنگی و پرده عریض، چند سال بعد از پایان جنگ جهانی دوم، رایج شد.
فیلمهایی که بسیاریشان از عهد عتیق بهعنوان منبعی مهم بهره میگرفتند و شاید لازم باشد به این نکته هم اشاره کنیم که بسیاری از تهیهکنندگان و مدیران استودیوها یهودی بودند و پشت تولید این فیلمهای عظیم تاریخی، انگیزههای مذهبی هم وجود داشت.
موفقیت خیرهکننده #دهفرمان نشان داد فتح #گیشه بهتر از هر ژانری با همین روایتهای فاخر تاریخی مذهبی بهدست میآید. ساخته شدن #بنهور و بعد #اسپارتاکوس نقطه اوج موفقیتهای این #ژانر بود. به مرور هرچه گذشت هالیوود بلندپروازتر و فیلمهای تاریخی پرهزینهتر شدند.
ادامه مطلب #مهرنوش_سلماسی:
https://tinyurl.com/fj3xankp
همهگیر شدن تلویزیون، رواج فیلمبرداری رنگی و ظهور سینما اسکوپ باعث شد #هالیوود سراغ فیلمهای پر هزینه تاریخی برود. #سینمایحماسی، تاریخی هالیوود از دهه۵۰ اوج گرفت. ساخت فیلمهای پرهزینه با پروداکشن عظیم، سیاهیلشکرهای فراوان و فیلمبرداری رنگی و پرده عریض، چند سال بعد از پایان جنگ جهانی دوم، رایج شد.
فیلمهایی که بسیاریشان از عهد عتیق بهعنوان منبعی مهم بهره میگرفتند و شاید لازم باشد به این نکته هم اشاره کنیم که بسیاری از تهیهکنندگان و مدیران استودیوها یهودی بودند و پشت تولید این فیلمهای عظیم تاریخی، انگیزههای مذهبی هم وجود داشت.
موفقیت خیرهکننده #دهفرمان نشان داد فتح #گیشه بهتر از هر ژانری با همین روایتهای فاخر تاریخی مذهبی بهدست میآید. ساخته شدن #بنهور و بعد #اسپارتاکوس نقطه اوج موفقیتهای این #ژانر بود. به مرور هرچه گذشت هالیوود بلندپروازتر و فیلمهای تاریخی پرهزینهتر شدند.
ادامه مطلب #مهرنوش_سلماسی:
https://tinyurl.com/fj3xankp
#متدولوژی #سینماویژن
🔸شیوه خطاب در سینما چیست؟
▫️نوشته #استوارت_الن*
▫️ترجمه #یونس_شکرخواه
در بررسی اینکه یک متن فیلم یا متن تلویزیونی چگونه با مخاطب خود صحبت میکند، توجه به شیوههایی معطوف است که طی آنها بین مخاطب و فرستنده رابطهای ضمنی ایجاد میشود.
ویژه بودن #شیوهخطاب (mode of address) یک متن ـ یعنی شیوه معمولی گفتگوی آن با خواننده ـ کاری پیچیده و برهانی است.
عوامل مهم، که هریک از آنها نوعاً برای #ژانر متن مناسب هستند، شامل این مواردمیشود:
▫️نوع روایت (اولشخص یا سومشخص، استفاده از ضمایر مانند من، او و غیره)
▫️نوع و لحن حرفزدن (مستقیم یا غیر مستقیم، رسمی یا غیر رسمی، جدی یا طنز، صمیمانه یا طعنهآمیز، و غیره)، و همچنین شاخصهای زمانی (حالا یا بعد) و مکانی (اینجا یا آنجا).
نوشته یک مولف یا سخنران در متن، یا انکار چنین وجهی؛ به گونهای که به نظر آید رویدادها خود را #روایت میکنند، از نظر ایدئولوژیک فرایندی غنی است.
Stuart Allan*
🔸شیوه خطاب در سینما چیست؟
▫️نوشته #استوارت_الن*
▫️ترجمه #یونس_شکرخواه
در بررسی اینکه یک متن فیلم یا متن تلویزیونی چگونه با مخاطب خود صحبت میکند، توجه به شیوههایی معطوف است که طی آنها بین مخاطب و فرستنده رابطهای ضمنی ایجاد میشود.
ویژه بودن #شیوهخطاب (mode of address) یک متن ـ یعنی شیوه معمولی گفتگوی آن با خواننده ـ کاری پیچیده و برهانی است.
عوامل مهم، که هریک از آنها نوعاً برای #ژانر متن مناسب هستند، شامل این مواردمیشود:
▫️نوع روایت (اولشخص یا سومشخص، استفاده از ضمایر مانند من، او و غیره)
▫️نوع و لحن حرفزدن (مستقیم یا غیر مستقیم، رسمی یا غیر رسمی، جدی یا طنز، صمیمانه یا طعنهآمیز، و غیره)، و همچنین شاخصهای زمانی (حالا یا بعد) و مکانی (اینجا یا آنجا).
نوشته یک مولف یا سخنران در متن، یا انکار چنین وجهی؛ به گونهای که به نظر آید رویدادها خود را #روایت میکنند، از نظر ایدئولوژیک فرایندی غنی است.
Stuart Allan*
#سینماویژن 🔸 فریادهای ناشنیدنی؟
▫️نوشته #سیندی_وونگ
▫️ترجمه #یونس_شکرخواه
فیلمهای #مستند همگام با تکنولوژیهای رسانهای متحول شدند و عرضه دوربینهای دستی و ویدیویی تغییر و تحولات چشمگیری در این #ژانر ایجاد کرد و به این ترتیب بود که واقعیتها هم در ارتباط با لنزها تغییر کردند.
معمولاً ادعا میشود که فیلمهای مستند صدای انسانهایی هستند که فریادشان به گوش کسی نمیرسد، با این حال، هنوز پرسشها و تردیدهایی در مورد دستاویز قرار داده شدن همین انسانها از سوی ژانر مستند وجود دارد.
▫️نوشته #سیندی_وونگ
▫️ترجمه #یونس_شکرخواه
فیلمهای #مستند همگام با تکنولوژیهای رسانهای متحول شدند و عرضه دوربینهای دستی و ویدیویی تغییر و تحولات چشمگیری در این #ژانر ایجاد کرد و به این ترتیب بود که واقعیتها هم در ارتباط با لنزها تغییر کردند.
معمولاً ادعا میشود که فیلمهای مستند صدای انسانهایی هستند که فریادشان به گوش کسی نمیرسد، با این حال، هنوز پرسشها و تردیدهایی در مورد دستاویز قرار داده شدن همین انسانها از سوی ژانر مستند وجود دارد.
#سینماویژن #زوم #واژهها
🔸درباره آیکون (شمایل)
▫️نوشته #اوا_ویت*
▫️ترجمه #یونس_شکرخواه
واژه #آیکون (icon) از واژه یونانی eikon، به معنای #بازتولید یا #انگاره ریشه گرفته است. این واژه در وسیعترین معنا، به تمامی چیزهایی اشاره دارد که از تشابهی محسوس با شیئی مورد نظر برخوردار هستند.
در حالی که شمایلنگاری قرون وسطایی، عمدتاً به توصیف تناسب اسطورهای ابراز شده به وسیله چنین تشابهی مشغول بوده، #اروین_پانوفسکی بین #شمایلنگاری و #شمایلشناسی تفکیک قائل شد و بدین وسیله بر این واژهها معنایی جدید اطلاق کرد.
شمایلنگاری، بهطور فزاینده بر شیوههای توصیفی تعریف موضوعات (themes) دلالت میکرد، در حالی که شمایلشناسی بیانگر کشف معنای نمادین اشکال تصویری است. تعریف #نشانهشناس آمریکایی، #چارلز_سندرس_پیرس، از #نشانهشمایلی (iconic sign) که به کمک #همانندسازی بصری یا آوایی به مرجع خود مربوط میشود (به عنوان مثال تصاویر ایست / رو بر روی چراغهای ترافیک، نقشهها، گرافها، همانندسازیهای صورتی موسیقیایی یا شعر تقلید شده از روی صدا، به حوزه شمایلنگاری تعلق دارد، در حالی که تحلیل #شمایلهایفرهنگی متعلق به حوزه شمایلشناسی است. اصطلاح شمایل در نشانهشناسی #سینما که بیشتر از آنکه از پرس اخذ شده باشد، از سنت فرانسوی #فردینان_دوسوسور و به وسیله #کریستین_متز نشأت میگیرد، چندان فراگیر نیست؛ گرچه پیتر وولن به طور مختصر کاربرد نشانهشناسی پیرسی را درباره متنهای سینمایی (فیلمی) (film texts) مورد ملاحظه قرار داده است.
نقد #ژانر با اشاره به مشخصات بصری ژانرهای ویژه، نسبت به پانوفسکی، از اصطلاح شمایلشناسی به معنای غیر تخصصیتری استفاده میکند؛ برای مثال، استفاده غربیها از کلاههای سفید برای انسانهای خوب و کالاهای سیاه برای انسانهای بد.
*EVA VIETH
🔸درباره آیکون (شمایل)
▫️نوشته #اوا_ویت*
▫️ترجمه #یونس_شکرخواه
واژه #آیکون (icon) از واژه یونانی eikon، به معنای #بازتولید یا #انگاره ریشه گرفته است. این واژه در وسیعترین معنا، به تمامی چیزهایی اشاره دارد که از تشابهی محسوس با شیئی مورد نظر برخوردار هستند.
در حالی که شمایلنگاری قرون وسطایی، عمدتاً به توصیف تناسب اسطورهای ابراز شده به وسیله چنین تشابهی مشغول بوده، #اروین_پانوفسکی بین #شمایلنگاری و #شمایلشناسی تفکیک قائل شد و بدین وسیله بر این واژهها معنایی جدید اطلاق کرد.
شمایلنگاری، بهطور فزاینده بر شیوههای توصیفی تعریف موضوعات (themes) دلالت میکرد، در حالی که شمایلشناسی بیانگر کشف معنای نمادین اشکال تصویری است. تعریف #نشانهشناس آمریکایی، #چارلز_سندرس_پیرس، از #نشانهشمایلی (iconic sign) که به کمک #همانندسازی بصری یا آوایی به مرجع خود مربوط میشود (به عنوان مثال تصاویر ایست / رو بر روی چراغهای ترافیک، نقشهها، گرافها، همانندسازیهای صورتی موسیقیایی یا شعر تقلید شده از روی صدا، به حوزه شمایلنگاری تعلق دارد، در حالی که تحلیل #شمایلهایفرهنگی متعلق به حوزه شمایلشناسی است. اصطلاح شمایل در نشانهشناسی #سینما که بیشتر از آنکه از پرس اخذ شده باشد، از سنت فرانسوی #فردینان_دوسوسور و به وسیله #کریستین_متز نشأت میگیرد، چندان فراگیر نیست؛ گرچه پیتر وولن به طور مختصر کاربرد نشانهشناسی پیرسی را درباره متنهای سینمایی (فیلمی) (film texts) مورد ملاحظه قرار داده است.
نقد #ژانر با اشاره به مشخصات بصری ژانرهای ویژه، نسبت به پانوفسکی، از اصطلاح شمایلشناسی به معنای غیر تخصصیتری استفاده میکند؛ برای مثال، استفاده غربیها از کلاههای سفید برای انسانهای خوب و کالاهای سیاه برای انسانهای بد.
*EVA VIETH
#ارتباطات #تکنوکلاس #رساله
🔸درباره رمانهای ضد کارآگاهی توماس پینچان
▫️خلاصه رساله به زبان انگلیسی تحت عنوان:
صفحات بیشاشباع: خوانش رمانهای ضد کارآگاهی توماس پینچان*
#تکنولوژی و #رسانه همواره دو پارادایم تاثیرگذار بر تولید، انتشار و مصرف روایتها بودهاند. #روایتشناسی نو به عنوان یک عرصهی چندرشتهای و در حال رشد، چهارچوب نظری مناسبی را برای وارسی این تاثیرات مهیا میکند. یکی از چهرههای ادبی که رمانهایش به مثابه آزمایشگاهی برای سنجش دلالتهای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی تکنولوژی و رسانه در ادبیات عمل میکنند، #توماس_پینچان است. در چهار رمان V. (١٩۶٣)، حراج کالای شماره ۴٩ (١٩۶۶)، نقص ذاتی (٢٠٠٩) و لبه خونین (٢٠١٨)، پینچان #ژانر ضدکارآگاهی را بهترین مجال برای درگیر شدن با این دلالتها مییابد؛ ژانری که به عنوان استعارهای واضح از خود عمل #روایت شناخته میشود. در این رساله، دلالتهای تلاقی این ژانر ادبی با محیط بیشاشباع رمانهای پینچان مورد تحلیل قرار میگیرد. این رساله با استفاده از تحلیل ژانری و مولفهمحور، روایتی را از چهار رمان ضدکارآگاهی پینچان استخراج میکند و نیز تغییر جهتی را در سوگیری نهایی آنها تشخیص میدهد، که به عنوان تغییر جهت از #پستمدرنیسم به #پستپستمدرنیسم صورتبندی شده است. این صورتبندی بر این است که دو رمان اول که در اوج دورهی پستمدرنیسم منتشر شدند، فروپاشی روایت به دلیل طنز خودارجاع آن و همچنین حس گمگشتگی انسان در دنیای تکنولوژیزده را نمایش میدهند. اما دو رمان آخر که در دورهی معاصر که پستپستمدرن نامیده شده منتشر شدهاند، نوعی حساسیت و مسئولیت اخلاقی جدید را بر پایهی همدردی، اعتماد و ارتباط انسانی به نمایش میگذارند. این دو رمان آخر بر مرکزیت روایت در همهی جنبههای زندگی انسان تاکید میکنند و نشان میدهند انسانها چطور میتوانند با پذیرفتن خصوصیات پساانسان، سوژگی خود را بازیابند. بدین ترتیب، توماس پینچان در چارچوب فلسفی #پساانسانگرایی قرار داده شده است که تاکیدش را بر ارزیابی مجدد معنای انسان در دنیای اشباعشده از تکنولوژی و رسانه میگذارد تا راههایی را برای کنار آمدن با ضرورتهای هستی در دنیای معاصر پیدا کند.
*Oversaturated Pages: A Neo-Narrative Reading of Thomas Pynchon’s Anti-Detective Novels
🔸درباره رمانهای ضد کارآگاهی توماس پینچان
▫️خلاصه رساله به زبان انگلیسی تحت عنوان:
صفحات بیشاشباع: خوانش رمانهای ضد کارآگاهی توماس پینچان*
#تکنولوژی و #رسانه همواره دو پارادایم تاثیرگذار بر تولید، انتشار و مصرف روایتها بودهاند. #روایتشناسی نو به عنوان یک عرصهی چندرشتهای و در حال رشد، چهارچوب نظری مناسبی را برای وارسی این تاثیرات مهیا میکند. یکی از چهرههای ادبی که رمانهایش به مثابه آزمایشگاهی برای سنجش دلالتهای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی تکنولوژی و رسانه در ادبیات عمل میکنند، #توماس_پینچان است. در چهار رمان V. (١٩۶٣)، حراج کالای شماره ۴٩ (١٩۶۶)، نقص ذاتی (٢٠٠٩) و لبه خونین (٢٠١٨)، پینچان #ژانر ضدکارآگاهی را بهترین مجال برای درگیر شدن با این دلالتها مییابد؛ ژانری که به عنوان استعارهای واضح از خود عمل #روایت شناخته میشود. در این رساله، دلالتهای تلاقی این ژانر ادبی با محیط بیشاشباع رمانهای پینچان مورد تحلیل قرار میگیرد. این رساله با استفاده از تحلیل ژانری و مولفهمحور، روایتی را از چهار رمان ضدکارآگاهی پینچان استخراج میکند و نیز تغییر جهتی را در سوگیری نهایی آنها تشخیص میدهد، که به عنوان تغییر جهت از #پستمدرنیسم به #پستپستمدرنیسم صورتبندی شده است. این صورتبندی بر این است که دو رمان اول که در اوج دورهی پستمدرنیسم منتشر شدند، فروپاشی روایت به دلیل طنز خودارجاع آن و همچنین حس گمگشتگی انسان در دنیای تکنولوژیزده را نمایش میدهند. اما دو رمان آخر که در دورهی معاصر که پستپستمدرن نامیده شده منتشر شدهاند، نوعی حساسیت و مسئولیت اخلاقی جدید را بر پایهی همدردی، اعتماد و ارتباط انسانی به نمایش میگذارند. این دو رمان آخر بر مرکزیت روایت در همهی جنبههای زندگی انسان تاکید میکنند و نشان میدهند انسانها چطور میتوانند با پذیرفتن خصوصیات پساانسان، سوژگی خود را بازیابند. بدین ترتیب، توماس پینچان در چارچوب فلسفی #پساانسانگرایی قرار داده شده است که تاکیدش را بر ارزیابی مجدد معنای انسان در دنیای اشباعشده از تکنولوژی و رسانه میگذارد تا راههایی را برای کنار آمدن با ضرورتهای هستی در دنیای معاصر پیدا کند.
*Oversaturated Pages: A Neo-Narrative Reading of Thomas Pynchon’s Anti-Detective Novels
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#سینماویژن🔸فدریکو فلینی
▫️#هوشنگ_گلمکانی
آمیزهای از نبوغ و جنون (که معمولا نبوغ با مقداری جنون همراه است)، تغزل و طنز، نوستالژی و نیش، خاطره و رؤیا، تاریخ و امروز، معصومیت و شرارت، نوآوری و بازیگوشی... سینمای #فدریکو_فلینی خود بهتنهایی یک #ژانر و مکتب است که پیروانش اصراری به پنهان کردن تأثیرشان از استاد را ندارند. از انتهای نئورئالیسم آغاز کرد اما در همان نخستین فیلمهای نئورئالیستنما هم جنون فلینیوار چشمک میزد. از اواخر دهۀ پنجاه هم که دیگر وارد قلمروی در مضمون و ساختار روایی و بصری شد که انگار به نام فلینی سند خورده است. فدریکو فلینی یک شمایل فرهنگی جهانی (و نه فقط ایتالیایی) و سینمایش یک میراث فرهنگی است. همین ویدئو را ببینید و به یاد بیاورید که شبیه کدام یک از فیلمهای پیش از خود بوده و چهقدر فیلمهای پس از آنها شبیه او هستند.
@filmemrooz_official
▫️#هوشنگ_گلمکانی
آمیزهای از نبوغ و جنون (که معمولا نبوغ با مقداری جنون همراه است)، تغزل و طنز، نوستالژی و نیش، خاطره و رؤیا، تاریخ و امروز، معصومیت و شرارت، نوآوری و بازیگوشی... سینمای #فدریکو_فلینی خود بهتنهایی یک #ژانر و مکتب است که پیروانش اصراری به پنهان کردن تأثیرشان از استاد را ندارند. از انتهای نئورئالیسم آغاز کرد اما در همان نخستین فیلمهای نئورئالیستنما هم جنون فلینیوار چشمک میزد. از اواخر دهۀ پنجاه هم که دیگر وارد قلمروی در مضمون و ساختار روایی و بصری شد که انگار به نام فلینی سند خورده است. فدریکو فلینی یک شمایل فرهنگی جهانی (و نه فقط ایتالیایی) و سینمایش یک میراث فرهنگی است. همین ویدئو را ببینید و به یاد بیاورید که شبیه کدام یک از فیلمهای پیش از خود بوده و چهقدر فیلمهای پس از آنها شبیه او هستند.
@filmemrooz_official
#رساله🔸سینمایجاسوسیبریتانیا: مطالعه موردی پرفروشترین
فیلم جیمز باند
▫️استاد راهنما: #یونس_شکرخواه
▫️استاد مشاور: #محمدرضا_سعیدآبادی
▫️دانشجو: #مهرناز_نظارتیورکانی
وزارتعلوم، تحقیقاتوفناوری، دانشگاه تهران؛دانشکده مطالعات جهان، ۱۳۹۳ [ارشد]
▫️کلیدواژه: #ژانر #بریتانیا #جیمز_باند
*زبان رساله: انگلیسی
فیلم جیمز باند
▫️استاد راهنما: #یونس_شکرخواه
▫️استاد مشاور: #محمدرضا_سعیدآبادی
▫️دانشجو: #مهرناز_نظارتیورکانی
وزارتعلوم، تحقیقاتوفناوری، دانشگاه تهران؛دانشکده مطالعات جهان، ۱۳۹۳ [ارشد]
▫️کلیدواژه: #ژانر #بریتانیا #جیمز_باند
*زبان رساله: انگلیسی
#سینماویژن #تکنوکلاس
🔸مستندها و تکنولوژیها
▫️نوشته #سیندی_وونگ
▫️ترجمه #یونس_شکرخواه
فیلمهای #مستند همگام با تکنولوژیهای رسانهای متحول شدند و عرضه دوربینهای دستی و ویدیویی تغییر و تحولات چشمگیری در این #ژانر ایجاد کرد و به این ترتیب بود که واقعیتها هم در ارتباط با لنزها تغییر کردند.
معمولاً ادعا میشود که فیلمهای مستند صدای انسانهایی هستند که فریادشان به گوش کسی نمیرسد، با این حال، هنوز پرسشها و تردیدهایی در مورد دستاویز قرار داده شدن همین انسانها از سوی ژانر مستند وجود دارد.
🔸مستندها و تکنولوژیها
▫️نوشته #سیندی_وونگ
▫️ترجمه #یونس_شکرخواه
فیلمهای #مستند همگام با تکنولوژیهای رسانهای متحول شدند و عرضه دوربینهای دستی و ویدیویی تغییر و تحولات چشمگیری در این #ژانر ایجاد کرد و به این ترتیب بود که واقعیتها هم در ارتباط با لنزها تغییر کردند.
معمولاً ادعا میشود که فیلمهای مستند صدای انسانهایی هستند که فریادشان به گوش کسی نمیرسد، با این حال، هنوز پرسشها و تردیدهایی در مورد دستاویز قرار داده شدن همین انسانها از سوی ژانر مستند وجود دارد.
🔸جانشینی و همنشینی
#مدیاویژن #روزنامهنگاری #خبر
▫️ پسزمينه برای كلاس رسانههای بریتانیا
رسانهها در چارچوب #جانشینی (انتخاب و مقولهبندی) (Paradigmatic) و #همنشینی (تركيب و نقل كردن) (Syntagmatic) عمل میكنند. آنها در واقع رويدادها را در مقولات محتوايی ثابت خود میريزند و در اين روند هم به شيوه خودشان اين رويدادها را تركيب و نقل میكنند.
اما آنچه در اين مسير براي #رسانهها مشكل ايجاد میكند میتواند در دو بخش قابل بررسی باشد:
- تمايزهای مخاطبان
- و رويدادها [واقعيتها] كه قرار است خبر شوند.
اين درست است كه رويدادها واقعیت دارند؛ اما انتخاب آنها برای تبديل كردنشان به خبر ممكن است الزاما يك انتخاب يا رويه طبيعی نباشد؛ همانطور كه شيوه روايت آنها هم میتواند به طور طبيعی صورت نگيرد.
به اين مقولات فكر كنيد:
آيا رسانهها آينههايی برای نمايش رويدادها هستند؟ آيا رسانهها به رويدادها شكل میدهند؟ آيا رسانهها كنش هستند؟ آيا رسانهها سعی در كنترل واقعيتها دارند؟ آیا ممكن است خبرهای خبرگزاریهای جهانی (يعنی رويدادهای واقعی كه رسانهای شدهاند) بازتاب شرايط سياسی يا اقتصادی حاكم بر اين نوع صنايع رسانهای باشند؟ آيا میتوان گفت كه رسانهها - به خصوص تلويزيون و سينما - ژانر هستند و #ژانر رويهای فرهنگی است كه میكوشد به طيف متون و معانی [كه در فرهنگ میجوشد]؛ نظم ببخشد؟ (براي توليد راحتتر محتوا توسط رسانهها و مصرف راحتتر محتوا توسط مخاطبان)
*كمی درباره اين واژه تحقيق كنيد:
Mediality
*کمی هم درباره این گروه تحقيق کنید:
Glasgow University Media Group
#مدیاویژن #روزنامهنگاری #خبر
▫️ پسزمينه برای كلاس رسانههای بریتانیا
رسانهها در چارچوب #جانشینی (انتخاب و مقولهبندی) (Paradigmatic) و #همنشینی (تركيب و نقل كردن) (Syntagmatic) عمل میكنند. آنها در واقع رويدادها را در مقولات محتوايی ثابت خود میريزند و در اين روند هم به شيوه خودشان اين رويدادها را تركيب و نقل میكنند.
اما آنچه در اين مسير براي #رسانهها مشكل ايجاد میكند میتواند در دو بخش قابل بررسی باشد:
- تمايزهای مخاطبان
- و رويدادها [واقعيتها] كه قرار است خبر شوند.
اين درست است كه رويدادها واقعیت دارند؛ اما انتخاب آنها برای تبديل كردنشان به خبر ممكن است الزاما يك انتخاب يا رويه طبيعی نباشد؛ همانطور كه شيوه روايت آنها هم میتواند به طور طبيعی صورت نگيرد.
به اين مقولات فكر كنيد:
آيا رسانهها آينههايی برای نمايش رويدادها هستند؟ آيا رسانهها به رويدادها شكل میدهند؟ آيا رسانهها كنش هستند؟ آيا رسانهها سعی در كنترل واقعيتها دارند؟ آیا ممكن است خبرهای خبرگزاریهای جهانی (يعنی رويدادهای واقعی كه رسانهای شدهاند) بازتاب شرايط سياسی يا اقتصادی حاكم بر اين نوع صنايع رسانهای باشند؟ آيا میتوان گفت كه رسانهها - به خصوص تلويزيون و سينما - ژانر هستند و #ژانر رويهای فرهنگی است كه میكوشد به طيف متون و معانی [كه در فرهنگ میجوشد]؛ نظم ببخشد؟ (براي توليد راحتتر محتوا توسط رسانهها و مصرف راحتتر محتوا توسط مخاطبان)
*كمی درباره اين واژه تحقيق كنيد:
Mediality
*کمی هم درباره این گروه تحقيق کنید:
Glasgow University Media Group
#سینماویژن
🔸رویداد رسانهای چیست؟
▫️نوشته #مایک_هاموند*
▫️ترجمه #یونس_شکرخواه
رویداد رسانهای (media event) اتفاقی است که به میزان خارقالعادهای توجه رسانهها را جلب میکند.
این توجه عموماً دامنه بینالمللی دارد، از مرزهای بین خبرهای عامهپسند و رویداد سیاسی میگذرد، و معمولاً نقطه مرجعی در تخیل فرهنگی و تاریخی پس از آن بر جا میگذارد؛ برای مثال مرگ و مراسم تدفین #دایانا شاهزاده ویلز، در همان حال که برای پخش اخبار در سراسر جهان مهم بود، موضوع طیف گستردهای از گفتمان رسانهای و بحث درباره پیامدهای قانونی مرگ نابهنگام او برای خانواده سلطنتی انگلیس، تا تجزیه و تحلیل وی به عنوان شمایلی فرهنگی در محافل دانشگاهی بود.
از دیگر نمونههای رویداد رسانهای که اغلب به آنها اشاره میشود، قتل جان اف کندی، فاجعه سفینه فضایی چلنجر، سقوط دیوار برلین و دستگیری و محاکمه او. جی. سیمپسون است.
#دیوید_دایان و #الیهو_کاتز با تأکید بر خصوصیت قطعکنندگی این رویدادها، درباره تعریف خاصتری بحث میکنند. آنان میگویند: این رویدادها در جریان عادی پخش اخبار و زندگی ما مداخله میکنند.
دایان و کاتز با تأکید بر ماهیت تشریفاتی و رسمی بودن رویدادهایی مانند ازدواج چارلز و دایانا یا فرود آپولو در کره ماه، رویدادهای رسانهای را به عنوان برنامههای فیلم و تلویزیونی مشاهده میکند که "ادعا میکنند تاریخی هستند، آشتی را توصیه و تبلیغ میکنند، ابتکار را گرامی میدارند، و با حرمت و احترام تولید و نمایش داده میشوند".
آنان همچنین بر اهمیت تجربه دستهجمعی در زمینة چنین رویدادهایی تأکید میکنند. تماشا کردن هنجاری است که در آن، تماشاگران با تماشای آن رویداد در گروهها و به عنوان موقعیتی ویژه آن را فعالانه گرامی میدارند.
در این زمینه دایان و کاتز تلاش میکنند رویداد رسانهای را به عنوان یک #ژانر تعریف کنند که نه فقط متن، بلکه همچنین تأثیر آن بر برنامه زمانبندیشده پخش و شرکت تماشاگر را در بر میگیرد.
این موضوع که رویداد رسانهای میتواند نه فقط احساس وحدت را با "تمرکز بر بعضی ارزشها یا جنبههای مهم حافظه و خاطره دستهجمعی" گرامی بدارد، بلکه همچنین احساس کثرتگرایی را در جایی که موضوع فراگیر، مانند محاکمات واتر گیت، "مبارزه" است، گرامی بدارد، در بحث کلی آنان نقش حیاتی دارد. آنان با کشیدن خط تمایزی روشن بین استفادههای دموکراتیک و خودکامه از مراسم و تشریفات سیاسی، انتقادات خود را به جای خود مراسم، متوجه انواع مراسم و تشریفات سیاسی میکنند.
در حالی که دایان و کاتز ویژگیهای خاص رویداد رسانهای را به عنوان یک ژانر وصف میکنند، دیدگاههای دیگر بر شیوهای که در آن ژانرهای موجود را به منزله چارچوبهای تعبیری میپذیرند، تمرکز کردهاند. در اینجا پوشش رسانهای گسترده فراوانی "چارچوبهای درک" را ارائه میدهد که با آن رویدادها تکرار میشوند.
تجزیه و تحلیلی مفید از این پدیده را میتوان در ژورنال فیلم آکادمیک #اسکرین پیدا کرد. نویسندگان اسکرین در این ژورنال مجموعه ویژهای از مقالات را درباره مرگ دایانا تحت عناوین شمایل، داستان، تصویر، ملت و فضا ارائه دادند. هر مقاله مطالبی را که در نخستین گزارشهای مربوط به مرگ او تا هفته قبل از مراسم تدفین و زمان خاکسپاری وی مطرح شده بود، بررسی میکرد.
این بحثها ویژگیهای رویدادهای رسانهای را که طیفی گسترده از افکار و واکنشها را بسیج و بیان میکرد، نشان میداد؛ برای مثال کریستین گراگتی به فرمهای داستانهایی اشاره میکند که "در زمان زندگی دیانا درباره او ساخته شد... و "در شرایطی که مردم تلاش میکردند از مرگ او سردرآورند همچنان وجود داشته است. "
با "داستان عاشقانه افسانهای" شروع کردند، اما بعد که رسانهها زندگی او را در خانواده سلطنتی و سپس در خارج از آن برجسته کردند، این کار به صورت ساختار نامحدود نمایشهای پراحساسات و کمارزش درآمد.
"گراگتی" میگوید این شکلها در آغاز به وسیله رسانههای خبری در طول هفته مرگ و تشییع جنازه او ارائه شدند، اما بخشی اساسی در تدوین داستان، مشارکت روزافزون عزاداران در این رویداد، در حالی که با آنان در بیرون قصرها مصاحبه میشد نیز بود.
گراگتی میگوید زبانی که تعدادی از عزاداران برای ابراز احساسات خصوصی خود به کار میبردند، در چارچوب ارزشهای نمایشهای احساساتی و بیارزش بود و گفتگو درباره احساسات خصوصی ـ از عناصر اصلی نمایشهای آبکی ـ به عنوان بهترین راه ابراز غم ارزشگذاری میشد؛ ارزشی که پوشش مراسم تدفین به وسیله رسانهها را تعریف میکرد.
🔸رویداد رسانهای چیست؟
▫️نوشته #مایک_هاموند*
▫️ترجمه #یونس_شکرخواه
رویداد رسانهای (media event) اتفاقی است که به میزان خارقالعادهای توجه رسانهها را جلب میکند.
این توجه عموماً دامنه بینالمللی دارد، از مرزهای بین خبرهای عامهپسند و رویداد سیاسی میگذرد، و معمولاً نقطه مرجعی در تخیل فرهنگی و تاریخی پس از آن بر جا میگذارد؛ برای مثال مرگ و مراسم تدفین #دایانا شاهزاده ویلز، در همان حال که برای پخش اخبار در سراسر جهان مهم بود، موضوع طیف گستردهای از گفتمان رسانهای و بحث درباره پیامدهای قانونی مرگ نابهنگام او برای خانواده سلطنتی انگلیس، تا تجزیه و تحلیل وی به عنوان شمایلی فرهنگی در محافل دانشگاهی بود.
از دیگر نمونههای رویداد رسانهای که اغلب به آنها اشاره میشود، قتل جان اف کندی، فاجعه سفینه فضایی چلنجر، سقوط دیوار برلین و دستگیری و محاکمه او. جی. سیمپسون است.
#دیوید_دایان و #الیهو_کاتز با تأکید بر خصوصیت قطعکنندگی این رویدادها، درباره تعریف خاصتری بحث میکنند. آنان میگویند: این رویدادها در جریان عادی پخش اخبار و زندگی ما مداخله میکنند.
دایان و کاتز با تأکید بر ماهیت تشریفاتی و رسمی بودن رویدادهایی مانند ازدواج چارلز و دایانا یا فرود آپولو در کره ماه، رویدادهای رسانهای را به عنوان برنامههای فیلم و تلویزیونی مشاهده میکند که "ادعا میکنند تاریخی هستند، آشتی را توصیه و تبلیغ میکنند، ابتکار را گرامی میدارند، و با حرمت و احترام تولید و نمایش داده میشوند".
آنان همچنین بر اهمیت تجربه دستهجمعی در زمینة چنین رویدادهایی تأکید میکنند. تماشا کردن هنجاری است که در آن، تماشاگران با تماشای آن رویداد در گروهها و به عنوان موقعیتی ویژه آن را فعالانه گرامی میدارند.
در این زمینه دایان و کاتز تلاش میکنند رویداد رسانهای را به عنوان یک #ژانر تعریف کنند که نه فقط متن، بلکه همچنین تأثیر آن بر برنامه زمانبندیشده پخش و شرکت تماشاگر را در بر میگیرد.
این موضوع که رویداد رسانهای میتواند نه فقط احساس وحدت را با "تمرکز بر بعضی ارزشها یا جنبههای مهم حافظه و خاطره دستهجمعی" گرامی بدارد، بلکه همچنین احساس کثرتگرایی را در جایی که موضوع فراگیر، مانند محاکمات واتر گیت، "مبارزه" است، گرامی بدارد، در بحث کلی آنان نقش حیاتی دارد. آنان با کشیدن خط تمایزی روشن بین استفادههای دموکراتیک و خودکامه از مراسم و تشریفات سیاسی، انتقادات خود را به جای خود مراسم، متوجه انواع مراسم و تشریفات سیاسی میکنند.
در حالی که دایان و کاتز ویژگیهای خاص رویداد رسانهای را به عنوان یک ژانر وصف میکنند، دیدگاههای دیگر بر شیوهای که در آن ژانرهای موجود را به منزله چارچوبهای تعبیری میپذیرند، تمرکز کردهاند. در اینجا پوشش رسانهای گسترده فراوانی "چارچوبهای درک" را ارائه میدهد که با آن رویدادها تکرار میشوند.
تجزیه و تحلیلی مفید از این پدیده را میتوان در ژورنال فیلم آکادمیک #اسکرین پیدا کرد. نویسندگان اسکرین در این ژورنال مجموعه ویژهای از مقالات را درباره مرگ دایانا تحت عناوین شمایل، داستان، تصویر، ملت و فضا ارائه دادند. هر مقاله مطالبی را که در نخستین گزارشهای مربوط به مرگ او تا هفته قبل از مراسم تدفین و زمان خاکسپاری وی مطرح شده بود، بررسی میکرد.
این بحثها ویژگیهای رویدادهای رسانهای را که طیفی گسترده از افکار و واکنشها را بسیج و بیان میکرد، نشان میداد؛ برای مثال کریستین گراگتی به فرمهای داستانهایی اشاره میکند که "در زمان زندگی دیانا درباره او ساخته شد... و "در شرایطی که مردم تلاش میکردند از مرگ او سردرآورند همچنان وجود داشته است. "
با "داستان عاشقانه افسانهای" شروع کردند، اما بعد که رسانهها زندگی او را در خانواده سلطنتی و سپس در خارج از آن برجسته کردند، این کار به صورت ساختار نامحدود نمایشهای پراحساسات و کمارزش درآمد.
"گراگتی" میگوید این شکلها در آغاز به وسیله رسانههای خبری در طول هفته مرگ و تشییع جنازه او ارائه شدند، اما بخشی اساسی در تدوین داستان، مشارکت روزافزون عزاداران در این رویداد، در حالی که با آنان در بیرون قصرها مصاحبه میشد نیز بود.
گراگتی میگوید زبانی که تعدادی از عزاداران برای ابراز احساسات خصوصی خود به کار میبردند، در چارچوب ارزشهای نمایشهای احساساتی و بیارزش بود و گفتگو درباره احساسات خصوصی ـ از عناصر اصلی نمایشهای آبکی ـ به عنوان بهترین راه ابراز غم ارزشگذاری میشد؛ ارزشی که پوشش مراسم تدفین به وسیله رسانهها را تعریف میکرد.
#مدیاویژن #کلاس
🔸انتخاب و روایت در رسانهها
رسانهها در چارچوب انتخاب و مقولهبندی رويدادها (Paradigmatic) و در تركيب و نقل رویدادها (روایت) (Syntagmatic) رفتارهای تعریف شدهای دارند. آنها در واقع رويدادها را در مقولات محتوايی ثابت خود میريزند و سپس اين رويدادها را به شيوه خودشان تركيب و روایت میکنند.
اما آنچه در اين مسير برای رسانهها مشكل ايجاد میكند میتواند در دو بخش قابل بررسی باشد:
- تمايزهای مخاطبان
- و خود رويدادها [واقعيتها] كه قرار است به خبر تبدیل شوند.
اين درست است كه رويدادها به طرزی طبیعی در جهان واقعی رخ میدهند؛ اما انتخاب آنها برای تبديل كردنشان به #خبر ممكن است الزاما يك انتخاب يا رويه طبيعي نباشد؛ همانطور كه شيوه #روايت آنها هم میتواند به طور طبيعی صورت نگيرد.
به اين مقولات فكر كنيد:
- آيا رسانهها آينههايی برای نمايش رويدادهای پيرامون ما هستند؟
- آيا رسانهها به رويدادها شكل میدهند؟
- آيا رسانهها كنش هستند؟
- آيا رسانهها سعی در كنترل واقعيتها دارند؟
- آيا ممكن است خبرهای خبرگزاریهای جهانی (يعنی رويدادهای واقعی كه رسانهای شدهاند) بازتاب شرايط سياسی يا اقتصادی حاكم بر اين نوع صنايع رسانهای باشند؟
آيا میتوان گفت كه رسانهها - به خصوص تلويزيون و سينما - مبتنی بر #ژانر هستند و ژانر رويهای فرهنگی است كه میكوشد به طيف متون و معانی [كه در فرهنگ میجوشد]؛ نظم ببخشد؟ (برای تسهیل توليد #محتوا توسط رسانه و تسهیل مصرف همان محتوا توسط مخاطب)
كمی درباره اين واژه تحقيق كنيد: mediality
🔸انتخاب و روایت در رسانهها
رسانهها در چارچوب انتخاب و مقولهبندی رويدادها (Paradigmatic) و در تركيب و نقل رویدادها (روایت) (Syntagmatic) رفتارهای تعریف شدهای دارند. آنها در واقع رويدادها را در مقولات محتوايی ثابت خود میريزند و سپس اين رويدادها را به شيوه خودشان تركيب و روایت میکنند.
اما آنچه در اين مسير برای رسانهها مشكل ايجاد میكند میتواند در دو بخش قابل بررسی باشد:
- تمايزهای مخاطبان
- و خود رويدادها [واقعيتها] كه قرار است به خبر تبدیل شوند.
اين درست است كه رويدادها به طرزی طبیعی در جهان واقعی رخ میدهند؛ اما انتخاب آنها برای تبديل كردنشان به #خبر ممكن است الزاما يك انتخاب يا رويه طبيعي نباشد؛ همانطور كه شيوه #روايت آنها هم میتواند به طور طبيعی صورت نگيرد.
به اين مقولات فكر كنيد:
- آيا رسانهها آينههايی برای نمايش رويدادهای پيرامون ما هستند؟
- آيا رسانهها به رويدادها شكل میدهند؟
- آيا رسانهها كنش هستند؟
- آيا رسانهها سعی در كنترل واقعيتها دارند؟
- آيا ممكن است خبرهای خبرگزاریهای جهانی (يعنی رويدادهای واقعی كه رسانهای شدهاند) بازتاب شرايط سياسی يا اقتصادی حاكم بر اين نوع صنايع رسانهای باشند؟
آيا میتوان گفت كه رسانهها - به خصوص تلويزيون و سينما - مبتنی بر #ژانر هستند و ژانر رويهای فرهنگی است كه میكوشد به طيف متون و معانی [كه در فرهنگ میجوشد]؛ نظم ببخشد؟ (برای تسهیل توليد #محتوا توسط رسانه و تسهیل مصرف همان محتوا توسط مخاطب)
كمی درباره اين واژه تحقيق كنيد: mediality
#مدیاویژن #زوم #ارتباطات #کلاس
🔸 ملاحظات مقولهبندی و روایت در رسانهها
رسانهها در چارچوب انتخاب و مقولهبندی (Paradigmatic) و تركيب، نحو و روایت (Syntagmatic) عمل میكنند. آنها در واقع رويدادها را در مقولات محتوايی ثابت خود میريزند (مقولهبندی) و در اين روند هم به شيوه خودشان اين رويدادها را تركيب و روایت (نحو) میکنند.
اما آنچه در اين مسير برای رسانهها مشكل ايجاد میكند میتواند در دو بخش قابل بررسی باشد:
- تمايزهای مخاطبان
- و خود رويدادها [واقعيتها] كه قرار است خبر شوند.
اين درست است كه #رويدادها بخشی از جهان واقع هستند؛ اما انتخاب آنها برای تبديل كردنشان به #خبر ممكن است الزاما يك انتخاب يا رويه طبيعی نباشد؛ همانطور كه شيوه #روايت آنها هم میتواند به طور طبيعی صورت نگيرد.
به اين مقولات فكر كنيد:
- آيا رسانهها آينههايی برای نمايش رويدادهای پيرامون ما هستند؟
- آيا رسانهها به رويدادها شكل میدهند؟
- آيا رسانهها كنش هستند؟
- آيا رسانهها سعی در كنترل واقعيتها دارند؟
- آيا ممكن است خبرهای خبرگزاریهای جهانی (يعني رويدادهای واقعی كه رسانهای شدهاند) بازتاب شرايط سياسی يا اقتصادی حاكم بر اين نوع صنايع رسانهای باشند؟
آيا میتوان گفت كه رسانهها - به خصوص تلويزيون و سينما - ژانريك هستند و #ژانر رويهای فرهنگی است كه میكوشد به طيف متون و معانی [كه در فرهنگ میجوشد]؛ نظم ببخشد؟ (برای راحتتر توليدكردن #محتوا توسط رسانه و راحتتر مصرف كردن همان محتوا توسط مخاطب)
كمی درباره اين واژه تحقيق كنيد: mediality
🔸 ملاحظات مقولهبندی و روایت در رسانهها
رسانهها در چارچوب انتخاب و مقولهبندی (Paradigmatic) و تركيب، نحو و روایت (Syntagmatic) عمل میكنند. آنها در واقع رويدادها را در مقولات محتوايی ثابت خود میريزند (مقولهبندی) و در اين روند هم به شيوه خودشان اين رويدادها را تركيب و روایت (نحو) میکنند.
اما آنچه در اين مسير برای رسانهها مشكل ايجاد میكند میتواند در دو بخش قابل بررسی باشد:
- تمايزهای مخاطبان
- و خود رويدادها [واقعيتها] كه قرار است خبر شوند.
اين درست است كه #رويدادها بخشی از جهان واقع هستند؛ اما انتخاب آنها برای تبديل كردنشان به #خبر ممكن است الزاما يك انتخاب يا رويه طبيعی نباشد؛ همانطور كه شيوه #روايت آنها هم میتواند به طور طبيعی صورت نگيرد.
به اين مقولات فكر كنيد:
- آيا رسانهها آينههايی برای نمايش رويدادهای پيرامون ما هستند؟
- آيا رسانهها به رويدادها شكل میدهند؟
- آيا رسانهها كنش هستند؟
- آيا رسانهها سعی در كنترل واقعيتها دارند؟
- آيا ممكن است خبرهای خبرگزاریهای جهانی (يعني رويدادهای واقعی كه رسانهای شدهاند) بازتاب شرايط سياسی يا اقتصادی حاكم بر اين نوع صنايع رسانهای باشند؟
آيا میتوان گفت كه رسانهها - به خصوص تلويزيون و سينما - ژانريك هستند و #ژانر رويهای فرهنگی است كه میكوشد به طيف متون و معانی [كه در فرهنگ میجوشد]؛ نظم ببخشد؟ (برای راحتتر توليدكردن #محتوا توسط رسانه و راحتتر مصرف كردن همان محتوا توسط مخاطب)
كمی درباره اين واژه تحقيق كنيد: mediality
#سینماویژن
🔸جابهجایی | displacement
▫️نوشته آنجلو رستیوو*
▫️ترجمه #یونس_شکرخواه
جابهجایی یکی از چهار سازوکار "کار رویا" (جابهجایی، فشردگی، قابلیت ارائه و بازبینی ثانویه) است که یک احساس را از یک ایده واپس زده شده به ایدهای کمهزینهتر با بار احساسی کمتر ـ که با زنجیرهای از #تداعیمعانی ارتباط دارد ـ منتقل میکند. جابهجایی یکی از فرایندهای اولیه است که بر ضمیر ناخودآگاه تسلط دارد. در مطالعه #روایت و #ژانر، تحلیل جابهجایی در تعبیر و درک متون مبتنی بر #نشانهها اهمیت دارد.
جابهجایی میتواند در سطح گسترده و جامعتر، برای تحلیل ویژگیهای خاص کل یک ژانر مورد استفاده قرار گیرد؛ برای مثال، در ژانر #ملودرام همواره رویاهای ناخودآگاه شخصیتهای فیلم و داستان به یک #میزانسن شلوغ منتقل میشوند؛ امری که در واقع محصول جابهجایی است.
*Angelo Restivo
🔸جابهجایی | displacement
▫️نوشته آنجلو رستیوو*
▫️ترجمه #یونس_شکرخواه
جابهجایی یکی از چهار سازوکار "کار رویا" (جابهجایی، فشردگی، قابلیت ارائه و بازبینی ثانویه) است که یک احساس را از یک ایده واپس زده شده به ایدهای کمهزینهتر با بار احساسی کمتر ـ که با زنجیرهای از #تداعیمعانی ارتباط دارد ـ منتقل میکند. جابهجایی یکی از فرایندهای اولیه است که بر ضمیر ناخودآگاه تسلط دارد. در مطالعه #روایت و #ژانر، تحلیل جابهجایی در تعبیر و درک متون مبتنی بر #نشانهها اهمیت دارد.
جابهجایی میتواند در سطح گسترده و جامعتر، برای تحلیل ویژگیهای خاص کل یک ژانر مورد استفاده قرار گیرد؛ برای مثال، در ژانر #ملودرام همواره رویاهای ناخودآگاه شخصیتهای فیلم و داستان به یک #میزانسن شلوغ منتقل میشوند؛ امری که در واقع محصول جابهجایی است.
*Angelo Restivo
🔸روندهای تولید پادکست در جهان
▫️پادکستهای جنایات واقعی در صدر
🔻آنا فلک، ۴ اکتبر ٢٠٢۴
ده سال از انتشار سری اول یک #پادکست دنبالهدار میگذرد، یک پادکست جنایی واقعی درباره عدنان سید بود که در سال ١٩٩٩ به قتل محکوم شد. از بسیاری جهات، این سریال نقطه عطفی در تولیدات #ژانر پادکست به حساب میآمد، زیرا پیشگام بود، فرمت آزمایش شده و آزموده شده داستان سرایی اپیزودیک را داشت که شنوندگان را با تغذیه قطرهای از روایت بازسازیشده، نگه میداشت تا بیشتر به سراغش بیایند. این پادکست سریالی کمک کرد تا پادکستهای جنایی واقعی وارد جریان اصلی شود و در آن زمان به سریعترین پادکستی تبدیل شد که به رکورد پنج میلیون دانلود در آیتیونز (iTunes) رسید و جوایز متعددی دریافت کرد. ژانرهای محبوب بعدی عبارتند از سیاست و حکومت (١٠ درصد)، سرگرمی/فرهنگ پاپ و هنر (٩ درصد)، خودیاری و روابط (٩ درصد) و ورزش (۶ درصد). تاک شوها در گروه موضوعات چندگانه به حساب میآیند که ١٢ درصد از بیشترین تعداد شنیده شده به پادکستها را به خود اختصاص داده است.
▫️پادکستهای جنایات واقعی در صدر
🔻آنا فلک، ۴ اکتبر ٢٠٢۴
ده سال از انتشار سری اول یک #پادکست دنبالهدار میگذرد، یک پادکست جنایی واقعی درباره عدنان سید بود که در سال ١٩٩٩ به قتل محکوم شد. از بسیاری جهات، این سریال نقطه عطفی در تولیدات #ژانر پادکست به حساب میآمد، زیرا پیشگام بود، فرمت آزمایش شده و آزموده شده داستان سرایی اپیزودیک را داشت که شنوندگان را با تغذیه قطرهای از روایت بازسازیشده، نگه میداشت تا بیشتر به سراغش بیایند. این پادکست سریالی کمک کرد تا پادکستهای جنایی واقعی وارد جریان اصلی شود و در آن زمان به سریعترین پادکستی تبدیل شد که به رکورد پنج میلیون دانلود در آیتیونز (iTunes) رسید و جوایز متعددی دریافت کرد. ژانرهای محبوب بعدی عبارتند از سیاست و حکومت (١٠ درصد)، سرگرمی/فرهنگ پاپ و هنر (٩ درصد)، خودیاری و روابط (٩ درصد) و ورزش (۶ درصد). تاک شوها در گروه موضوعات چندگانه به حساب میآیند که ١٢ درصد از بیشترین تعداد شنیده شده به پادکستها را به خود اختصاص داده است.