Forwarded from آینده مشترک
در هر دورهای #آموزش برای ما یک معنا و مفهومی دارد و به دنبال آن نیز ابزارهای آموزشی.
این عکس قدیمی که به تازگی در «#کتاب_کودکی» به همت #مهرداد_اسکویی منتشر شده است و نوروز امسال هدیه گرفتم، مرا به حیرت «عریانی فلک» انداخت!
معلم با ترکهای در دست و چوب بستهشده به پای #دانشآموز، نه تنها به عنوان امری زشت، پنهان نشده است؛ بلکه به عنوان ابزاری مهم در عکس جای گرفته است. فلک در کنار کتاب و دفتر و صندوقچه میشود ابزار کمکآموزشی دوره خودش!
یادآور همان اصطلاح «#چوب_معلم گله» که تا زمان کودکی ما نیز ادامه داشت. هرچند در دوران کودکی امر افتخارآمیزی نبود؛ بلکه تنها ابزاری ضروری، هرچند نادرست، تلقی میشد. اما در این تصویر عریانی افتخارآمیز فلک است.
دانشآموز بستهشده در این فلک نیز سر برگردانده است؛ نه برای آنکه به عذاب تماشای چشمان گریان یک قربانی را بدهد؛ بلکه با خندهاش به ما یادآوری میکند که فلک ابزار مشروع دوره خویش بوده است!
دنیا باقی میماند؛ اما ابزارهای کهنهتر میروند تا ابزارهای جدیدتر جایگزین شوند. ابزارهایی قدیمیتر که اگر امروز خود را از دید آیندگان ببینیم، پر است از این ابزارها.
سال ۱۵۰۰ را میتوان تصور کرد وقتی کسی نشسته و دارد عکسهای امروز ما را میبیند و در آن چه فلکهایی که نخواهد دید! چه خندههایی که بر لبان فلکخورده ننشسته است؛ و چه حیرتها که نخواهد انگیخت!
یاد کتاب «مراقبت و تنبیه» نوشته #فوکو میافتم و البته یاد فهیمه که برای تولدم هدیه داد به توصیه نرگس (آخه چرا برای تولد باید تاریخ زجر آدمی را خواند 😄). یاد آن جمله که «تنبیهپذیر بودن زشت است؛ اما تنبیه کردن نیز چندان جلال و شکوهی ندارد». فکر میکنم به معلم تنبیهگر در این عکس و جلال و شکوهی که از آن ترکهاش گرفته است.
به همه ترکههایی که روزی سطری میشوند در کتابی مشابه «مراقبت و تنبیه» برای تاریخ تنبیه و تبدیل آن از یک امر آشکار به امری پنهانی-ضروری که هنوز در حوزههای مختلف گریبانگر ما انسانها و جوامع است.
بهاشتراک بگذارید تا آفریده شود
@ShareNovate
در هر دورهای #آموزش برای ما یک معنا و مفهومی دارد و به دنبال آن نیز ابزارهای آموزشی.
این عکس قدیمی که به تازگی در «#کتاب_کودکی» به همت #مهرداد_اسکویی منتشر شده است و نوروز امسال هدیه گرفتم، مرا به حیرت «عریانی فلک» انداخت!
معلم با ترکهای در دست و چوب بستهشده به پای #دانشآموز، نه تنها به عنوان امری زشت، پنهان نشده است؛ بلکه به عنوان ابزاری مهم در عکس جای گرفته است. فلک در کنار کتاب و دفتر و صندوقچه میشود ابزار کمکآموزشی دوره خودش!
یادآور همان اصطلاح «#چوب_معلم گله» که تا زمان کودکی ما نیز ادامه داشت. هرچند در دوران کودکی امر افتخارآمیزی نبود؛ بلکه تنها ابزاری ضروری، هرچند نادرست، تلقی میشد. اما در این تصویر عریانی افتخارآمیز فلک است.
دانشآموز بستهشده در این فلک نیز سر برگردانده است؛ نه برای آنکه به عذاب تماشای چشمان گریان یک قربانی را بدهد؛ بلکه با خندهاش به ما یادآوری میکند که فلک ابزار مشروع دوره خویش بوده است!
دنیا باقی میماند؛ اما ابزارهای کهنهتر میروند تا ابزارهای جدیدتر جایگزین شوند. ابزارهایی قدیمیتر که اگر امروز خود را از دید آیندگان ببینیم، پر است از این ابزارها.
سال ۱۵۰۰ را میتوان تصور کرد وقتی کسی نشسته و دارد عکسهای امروز ما را میبیند و در آن چه فلکهایی که نخواهد دید! چه خندههایی که بر لبان فلکخورده ننشسته است؛ و چه حیرتها که نخواهد انگیخت!
یاد کتاب «مراقبت و تنبیه» نوشته #فوکو میافتم و البته یاد فهیمه که برای تولدم هدیه داد به توصیه نرگس (آخه چرا برای تولد باید تاریخ زجر آدمی را خواند 😄). یاد آن جمله که «تنبیهپذیر بودن زشت است؛ اما تنبیه کردن نیز چندان جلال و شکوهی ندارد». فکر میکنم به معلم تنبیهگر در این عکس و جلال و شکوهی که از آن ترکهاش گرفته است.
به همه ترکههایی که روزی سطری میشوند در کتابی مشابه «مراقبت و تنبیه» برای تاریخ تنبیه و تبدیل آن از یک امر آشکار به امری پنهانی-ضروری که هنوز در حوزههای مختلف گریبانگر ما انسانها و جوامع است.
بهاشتراک بگذارید تا آفریده شود
@ShareNovate
Telegram
آینده مشترک