عرصه‌های‌ ارتباطی
3.64K subscribers
29.8K photos
3.06K videos
872 files
5.98K links
🔸عرصه‌های‌ ارتباطی
▫️کانال رسمی یونس شُکرخواه
Agora | The official Telegram channel of Younes Shokrkhah
https://t.iss.one/boost/younesshokrkhah
🔹اکانت اینستاگرام من:
https://www.instagram.com/younesshokrkhah
Download Telegram
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#خبر🔸برخی از طبقه‌بندی‌ها
روزﻧﺎﻣﻪﻧﮕﺎران؛ ﺧﺒﺮﻫﺎ را در ﻃﺒﻘﻪﺑﻨﺪیﻫﺎی مختلفی ﻗﺮار می‌دﻫﻨﺪ ﻛـﻪ از آن ﺟﻤﻠﻪ می‌ﺗﻮان ﺑﻪ اﻳﻦ ﻣﻮارد اﺷﺎره داﺷﺖ:
📍ﺳﺨﺖ ﺧﺒﺮ: ﺧﺒﺮﻫﺎیی ﻛﻪ ﻓﻮری و در ﺣﺎل وﻗﻮع ﻫـﺴﺘﻨﺪ و نمی‌ﺗﻮان آﻧﻬﺎ را در اﻧﺘﻈﺎر ﮔﺬاﺷﺖ؛
📍ﻧﺮم ﺧﺒﺮ: ﺧﺒﺮﻫﺎیی ﻛﻪ می‌ﺗﻮاﻧﻨﺪ در اﻧﺘﻈﺎر ﺑﻤﺎﻧﻨﺪ و ﻋﻤﻮﻣﺎً ﻣﺮﺑﻮط ﺑﻪ ﻳﻚ روﻧﺪ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﻳﺎ درﺑﺎره ﻳﻚ روﻳﺪاد ﺟﺎری درﺑﺎره ﻳﻚ ﻓﺮد ﺟﺎﻟﺐ؛
📍ﻓﻴﭽﺮ: ﻣﻄﺎﻟﺐ ﻧﺴﺒﺘﺎً ﻃﻮﻻنی و ﻣﺠﻠﻪای و ﻋﻤﻴﻖﺗﺮ از ﺧﺒﺮ ﻛﻪ روزﻧﺎﻣﻪﻧﮕﺎران آﻧ‌ﻬﺎ را ﻣﻌﺎدل ﻣﻘﺎﻟﻪ میﭘﻨﺪارﻧد؛
📍ﭘﺮوﻓﺎﻳﻞﻫﺎی شخصیتی: ﺑﻪ آن‌ها ﺧﺒﺮﺳﺎز ﻫﻢ میﮔﻮﻳﻨﺪ و ﻣﺮﺑﻮط اﺳﺖ ﺑﻪ ﺗﻮﺻﻴﻒ اﻓﺮاد ﻣﻄﺮح در
ﺧﺒﺮﻫﺎ و ﻳﺎ درﺑﺎره اﻓﺮاد ﺟﺎﻟﺐ اﻣﺎ ﮔﻤﻨﺎم و ﺑﻪﻃﻮر ﻛﻠﻲ ﻣﺮﺑﻮط ﺑﻪ ﻫﺮ ﭼﻪ ﻛﻪ ﻃﺮف ﺗﻮﺟﻪ اﻧﺴﺎنﻫﺎ ﻗﺮار ﺑﮕﻴﺮد؛
📍ﭘﺲزﻣﻴﻨﻪﻫﺎ: ﻛﻪ ﻃﺒﻘﻪای دﻳﮕﺮ در
درون ﻃﺒﻘﻪﺑﻨﺪی ﺧﺒﺮﻫﺎ ﻫﺴﺘﻨﺪ و ﺑﻪ ﻣﻄﺎلبی ﮔﻔﺘﻪ می‌ﺷﻮد ﻛﻪ اﻃﻼﻋﺎت ﺑﻴـﺸﺘﺮی را ﺑـﻪ ﻳﻚ ﺧﺒﺮ می‌اﻓﺰاﻳﻨﺪ ﻛﻪ ﮔﺎﻫﻲ ﻫﻢ می‌ﺗﻮاﻧـﺪ ﺑـﻪﺻـﻮرت ﺑـﺎﻛﺲ ﻳـﺎ در ﻗﺎﻟﺐ ﻛﺎدر در ﻛﻨﺎر ﻳﻚ ﺧﺒﺮ ﺑﻴﺎﻳﺪ.
#روزنامه‌نگاری #سخت_خبر #نرم_خبر #فیچر #پروفایل #پس_زمینه
🔸دایرکت مساوی است با بلاک؛ مجهز به آنفالویاب
▫️#فریبا_خانی
🔹روزنامه‌نگار
وقتی ما مدرسه می‌رفتیم اوضاع و احوال یک شکل دیگری بود؛ #فضای_مجازی هنوز اختراع نشده بود، آدم‌ها #تلفن_همراه نداشتند، #واتس‌اپ، #اینستاگرام، #اسنپ‌چت و... هیچ‌کدام وجود نداشت، حتی #مسنجر نبود، بنابراین آدم‌ها حضوری حرف‌هایشان را به هم می‌زدند، حضوری عاشق می‌شدند و هیچ‌کس نمی‌توانست در #دایرکت با #پروفایل جعلی حرف‌های نامربوط بزند و کسی نبود که تهدید کند: «دایرکت مساوی است با #بلاک!‌» حتی هیچ‌کس نبود که مجهز به #آنفالویاب باشد. کوچه‌های دبیرستان‌های دخترانه غوغایی بود. پسرهای نوجوان و جوان جان خود را به خطر می‌انداختند و با موتورهای فکسنی تک‌چرخ می‌زدند یا روی دوچرخه‌های اسقاطی و دست دوم می‌ایستادند تا جلب توجه کنند. لایوهایشان بدون استیکر بود. بدون تتو و تیپ‌های عجیب. اما زندگی در اینستاگرام و فضای مجازی چیز دیگری است. شاید ما همه آلیس باشیم در سرزمین عجایب. در #اینستاگرام عکس و فیلم حرف اول را می‌زند. این سرویس قابلیت‌های خدمات متنوعی ارائه می‌دهد. بیش از یک‌میلیارد آدم در این جهان کاربر اینستاگرام هستند و روزانه بیش از ۵۰۰ میلیون #کاربر فعال دارد و ۵۰ میلیارد عکس هر روز در این فضا به اشتراک گذاشته می‌شود. ۵۹‌ درصد کاربران #اینترنت بین ۱۸ تا ۲۹ سال دارند که از اینستاگرام استفاده می‌کنند. ۳۳‌ درصد از آنها ۳۰ تا ۴۹ سال هستند. ۷۲‌ درصد نوجوانان دنیا در اینستاگرام حضور دارند. روزانه.۴ میلیارد لایک رد و بدل می‌شود. بیشتر کاربران اینستاگرام زنان هستند. جالب است بدانید «پیتزا» محبوب‌ترین غذایی است که در اینستاگرام پست شده و بعد «سوشی» است. بیشترین هشتگی که در اینستاگرام ثبت شده واژه‌ love است و بعد واژه photo.
بنابراین با دانستن اینکه محبوب‌ترین غذا پیتزاست و بیشترین هشتگ، کلمه‌ عشق، معلوم است که بیشتر کاربران اینستاگرام جوانان و نوجوانان هستند. در اینستاگرام کاربران برای جلب فالوئر مرزها را زیر پا می‌گذارد. یاد حرف‌های #دکتر داور شیخاوندی، جامعه‌شناس می‌افتم. می‌گفت: «‌چرا در کلانشهرها این‌همه جرم و جنایت و بی‌اخلاقی اتفاق می‌افتد؟! در روستاها و شهرهای کوچک آدم‌ها همدیگر را می‌شناسند؛ حتی نسل‌های گذشته افراد را، بنابراین فرد احساس می‌کند اگر کار خلافی کند آبروی خود و خانواده‌اش را به باد می‌دهد. اما در کلانشهرها همه با هم غریبه‌اند و این یک فضای امن برای شهروندان ایجاد می‌کند که هر کار خلافی بکنند. به این امید که کسی آنها را نمی‌شناسد.» در فضای مجازی، آدم‌ها در یک فضای بزرگ لایتناهی زندگی می‌کنند و #هویت‌های‌جعلی پوشش امنی برای درونیات آدم‌ها شده است. اینستاگرام اسپانسر خیلی‌ از برندهای در حال رشد است و جنبه اقتصادی هم دارد. بنابراین شاخ‌های اینستاگرامی با پست یک آگهی، کلی پول به جیب می‌زنند. این روزها، هفته‌ای نیست که یک پست جنجالی جامعه ما را آشفته نکند. سلبریتی‌های کم‌مایه با پست‌های غیرمعمول سعی در جذب مخاطب دارند و ما ناخودآگاه با پرداختن به آنها و حتی انتقاد از آنها آتش شهرت آنها را شعله‌ورتر می‌کنیم. واقعا ما در این شهر مجازی غریبه‌ایم و در این فضای غریب و بزرگ گرفتار شده‌ایم. خیلی از ما کاربران ناشی هستیم، مثلا نمی‌دانیم انتشار عکس کودکان یا فیلم‌های آنها چه آسیبی ممکن است به کودکمان بزند. خیلی از این پست‌های جنجالی، توسط #سناریونویسان مخفی صورت می‌گیرد. آدم‌های شهرت‌طلب، مانند بازیگران بیچاره‌ای نقش‌های مبتذل تعریف‌شده خود را اجرا می‌کنند و به نتیجه این پست‌ها بی‌توجه هستند. هیجان را کنار بگذاریم. کارشناسان اهل فن را دعوت کنیم تا درباره مدیریت‌ دیتا و اخلاق در فضای مجازی حرف بزنند. در مدرسه‌ها کارشناسان حضور پیدا کنند و ذهن دانش‌آموزان را روشن کنند. ما در زندگی به همه اطلاعات احتیاج نداریم و قرار نیست هر فیلم و پستی را نگاه کنیم و وقت و انرژی خود را خرج کنیم. اما بدترین برخود نفی است. نفی نکنیم ما در این فضا خیلی‌ چیزهای خوب هم آموخته‌ایم. لایو‌های هنری و علمی و ورزشی دستاورد خوب این فضاهاست. در ماجرای کرونا، کلی فیلم‌های کوتاه و آموزشی خوب در اینستاگرام دیدیم و ذهن ما روشن شد. اتفاقا اینستاگرام فضای خوبی برای بالارفتن سواد هنری ماست. در ضمن این پدیده‌ها، نفی‌شدنی نیستند. فقط باید مهارت خود را بالا ببریم. آن وقت شاید مجبور نباشیم تهدید کنیم دایرکت مساوی است با بلاک. چون احترام به حریم دیگران را می‌دانیم. متوقع هم نباشیم خزعبلات ما را همه دنبال کنند و بنویسیم مجهزیم به آنفالویاب. باور کنید ما محکوم نیستیم هر چیزی را در این جهان ببینیم.
🔸واتساپ قابلیت لست‌سین را به‌روزرسانی می‌کند
#واتساپ قصد دارد در جهت حفظ بیشتر #حریم‌خصوصی کابران قدم بردارد و به شما اجازه دهد تا وضعیت آخرین بازدید خود را از افراد خاصی در لیست مخاطبانتان مخفی کنید. گفته می‌شود این قابلیت برای عکس #پروفایل و #بیو نیز در دسترس خواهد بود.
🔸قصه‌های رفتگان و بازماندگان
#سهیلا_عابدینی
زندگی این روزها این‌طور شده که وقتی #خبرگزاری‌ها آمار مرگ و میر و مبتلایان جدید #کرونا را اعلام می‌کنند، می‌رویم خانواده و فامیل و آشنا و سایر بستگان را به نوعی سرشماری می‌کنیم که ببینیم در چه حالی‌اند. شاید هم مراكز آمار از روی فوتی‌های ماها این اعداد و ارقام را اعلام می‌کنند. هر چه باشد، ما باز می‌رویم ببینیم دوروبرمان از مرگ و زندگی چه خبرهایی هست. این تعداد رفتگان که در خانه و کوچه و شهر و کشور با اعلامیه و بنر و پارچه سیاه و عکس سیاه #پروفایل و مراسم یادبود مجازی می‌بینیم که در این نزدیک به دو سال بوده، این‌ها، این آدم‌ها قصه‌هایی داشتند که در گلوی‌شان و روی قفسه سینه‌شان با کرونا مسدود شد و در غریبی مرگ اندود ناگفته و ناشنیده ماند و غصه‌های این قصه‌ها برای بازماندگان ماند. آدم‌ها از قبل از تولدشان قصه دارند تا بعد از مرگشان. کرونا آدم‌ها را قصه‌های پراکنده کرد و هر کسی عزیزانش را با قصه‌هایی ناتمام از دست داد.
نیستی و مرگی که یک‌هو از یک گوشه جهان شروع به نابودی آدم‌ها و قصه‌هایشان کرد؛ آدم‌هایی که مشغول زندگی بودند، ناغافل از زندگی رفتند، آدم‌هایی که آدم‌های زندگی‌شان را از دست دادند، آدم‌هایی که درست در وسط قصه زندگی‌شان متوقف شدند، آدم‌هایی که شروع زندگی‌شان بود، آدم‌هایی که داشتند به اوج می‌رسیدند، آدم‌هایی که می‌خواستند از ته خط دوباره شروع کنند، همگی مثل قصه‌ها، مثل قصه‌نویس‌ها، مثل کتاب قصه‌های پرغصه در هوای مرگ پخش شدند و هر روز از زندگی‌شان به دست ویروسی به جایی کشید و رسید و تمام شد. آدم‌های رفته و آدم‌های مانده هیچ کدام، قصه هایشان، غصه هایشان شنیده نشد، دیده نشد، خوانده نشد، هیچ نشد.
حالا دیگر باید خبرگزاری نهادهای مربوط به کرونا قصه‌های آدم‌های رفته و مانده در روزگار کرونا را بخوانند و مهم بدانند و اعداد و ارقام بهبودی و سلامتی در خانواده و فامیل و آشنا و سایر بستگان را به درستی و راستی اعلام کنند تا دانای کل و راوی هرچندم شخص و مونولوگ گوی و هرچه بوده، دوباره به آفرینش و بازخوانی و بازنویسی آدم‌ها و قصه‌ها برگردد.
▫️مجله چلچراغ شماره ۸۳۰
@chelcheraghmag