عرصه‌های‌ ارتباطی
3.64K subscribers
29.7K photos
3.06K videos
872 files
5.98K links
🔸عرصه‌های‌ ارتباطی
▫️کانال رسمی یونس شُکرخواه
Agora | The official Telegram channel of Younes Shokrkhah
https://t.iss.one/boost/younesshokrkhah
🔹اکانت اینستاگرام من:
https://www.instagram.com/younesshokrkhah
Download Telegram
🔸اخلاقی‌ترین روزنامه‌نگار حرفه‌ای
▫️
دکتر #مینو_بدیعی
در یک صبح زیبای پائیزی، در روزهایی که دوران سرخوشی دبیرستانی بلافاصله به دوران پر تب و تاب و پرشور دانشکده ختم می‌شد، در یک روز که همه دانشجویان با چهره‌های جوان و انگیزه‌ای بسیار قوی در سالنی موسوم به ۱۰۰ در دانشکده علوم ارتباطات اجتماعی سابق گردهم آمده بودند، چهره یک جوان بلندقد سیه‌چرده و بسیار آرام در بین آن همه دانشجویان پر سر و صدا و پرهیاهو شاید گم بود اما هیچ کس تصور نمی‌کرد این جوان محجوب که از شهرستان یزد آمده بود، روزی و روزگاری به مدیریت و سرپرستی همین دانشکده پر سر و صدا منصوب شود.
آن جوان قدبلند آنقدر محجوب و آرام بود که شاید کمتر در جمع دانشجویان پسر پرسروصدا وارد می‌شد اما همه می‌دانستند که این جوان اندیشه و همت والایی دارد و راه سترگ روزنامه‌نگاری و در کنار علم و خلاقیت را بی وقفه می‌پیماید.
دخترهای دانشکده و همکلاس به این جوان احترام می‌گذاشتند و پسرهای دانشجو، او را انسانی عمیق و خودساخته می‌دانستند. او شخصیتی جز محمدمهدی فرقانی نبود که راه‌های پرفراز و نشیب کار خطیر روزنامه‌نگاری و دوران شاد اما بسیار جدی کلاس‌های رشته علوم ارتباطات اجتماعی را در کنار او و سایر همکلاسی‌ها و بعدها همکاران مطبوعاتی طی کردم. مهدی فرقانی، حسابش از همه جدا بود و این را دانشجویان تیزهوش روزنامه‌نگاری و روابط عمومی به فراست دریافته بودند و انگار از همان زمان می‌خواست تجربه‌های مدیریت عالی دانشگاهی را تجربه کند و یکروز..‌. در کلاس درس تکنیک‌های مصاحبه مطبوعاتی دکتر صدرالدین الهی، #مهدی_فرقانی کاری کرد کارستان و همه به عزم بالای این جوان محجوب و اخلاق‌مدار ایمان آوردند.
در کلاس درس تکنیک‌های مصاحبه همواره روال بر این پایه بود که درس تئوریک را در یک جلسه استاد مطرح می‌کرد و در جلسه بعدی از دانشجویان می‌خواست در این مورد کار کلاسی خود را ارائه دهند اما کار کلاسی در حقیقت یک کار شسته و رفته حرفه‌ای بود که اساساً می‌توانست در همان زمان با کمی ویراستاری در روزنامه چاپ شود. در آن جلسه موعد استاد سوژه یک مصاحبه سیاسی را داده بود که آن هم مصاحبه با هنری کیسینجر وزیر امور خارجه وقت امریکا بود که در سفری به ایران و در فرودگاه، دانشجویان روزنامه‌نگاری یعنی ما باید به سراغ‌اش می‌رفتیم و با او مصاحبه می‌کردیم. در حقیقت این یک مصاحبه تخیلی بود اما آنقدر سؤالات و جواب‌ها باید دقیق تنظیم می‌شد که به عنوان یک مصاحبه واقعی قابل چاپ در روزنامه به نظر می‌آمد.
بسیار کار سختی برای یک جوان ۱۹ یا ۲۰ ساله دانشجو بود چون اطلاعات وسیع و درست می‌خواست و در عین حال دقت در انجام مصاحبه را چه با شکل طرح پرسش‌ها و چه با پاسخ‌ها ایجاب می‌کرد. در هر جلسه استاد کارهای کلاسی دانشجویان را تحویل می‌گرفت و در جلسه بعد با بررسی دقیق روی تک تک کارها آنها را می‌آورد و سر کلاس باردیگر کارهای انجام شده مورد نقد و بررسی خود دانشجویان قرار می‌گرفت. در چنین جلسه‌ای بود که مهدی فرقانی آن جوان محجوب بهترین کار کلاسی را ارائه داد. استاد گفت این مصاحبه بی نظیر است و قابل چاپ در روزنامه. از آن به بعد بود که همه دانشجویان ، دختر و پسر به اختلاف خود با فرقانی پی بردند و دانستند که از این لحظه فرقانی یک روزنامه‌نگار حرفه‌ای است.
بعد از آن، مهدی فرقانی با معرفی استادان به روزنامه پیوست اما من نوعی برای رسیدن به جایگاهی که مهدی فرقانی با هوش و درایت سرشار خود در کوتاه‌ترین زمان کسب کرده بود، باید خیلی تلاش می‌کردم. دو سه سال بعد که من با دریافت مدرک لیسانس و گذشتن دوره سربازی و خدمت در سپاه بهداشت! به روزنامه آمده بودم مهدی فرقانی را در جایگاه معاون سرویس گزارش عریض و طویل کیهان دیدم و من به عنوان یک گزارشگر ساده، همکلاسی سابقم رئیسم شد و چه رئیس واقعاً سختگیر و اخلاقی و کوشنده‌ای. یک کلمه اشتباهی من در گزارش‌ها، واکنش مدیریتی و روزنامه‌نگاری او را برمی‌انگیخت و در مقابل اگر کار خوبی انجام می‌دادی، لبخند تحسین بر صورتش ظاهر می‌شد. او یک مدیر پایه‌ای خیلی خوب رسانه‌ای بود و اینکه در آغاز جوانی، سمت بالایی به خاطر رده‌بندی سازمانی در تحریریه به دست آورده بود نه ناشی از پارتی بازی‌های امروزه و زد و بندهای نادرست امروزی، بلکه ناشی از صلاحیت، دانش و تخصصش در رشته روزنامه‌نگاری بود. او بعد از تغییرات اساسی در تحریریه بعد از انقلاب در کیهان، دبیر سرویس گزارش روزنامه کیهان شد که در شرایط پر تب و تاپ آن روزها جایگاه بسیار سترگی بود و همان طور که گفتم، نسل ما در آن زمان در آغاز جوانی بود و آماده پذیرفتن مسئولیت‌های مهم در مهم‌ترین و پرتیراژترین روزنامه آن زمان کشور یعنی کیهان.
🔸توصیه‌های دکتر مینو بدیعی
به روزنامه‌نگاران در زمینه پیک دوم کرونا

دکتر #مینو_بدیعی روزنامه‌نگار باسابقه معتقد است که رسانه‌ها در موج دوم #کرونا باید با نظرخواهی از متخصصان امر شرایط را برای رعایت و ارتقای پروتکل‌های بهداشتی فراهم کنند و در گزارش‌ها به دنبال راه‌حل باشند. او می‌گوید: بحران کرونا یک بحران ملی و جهانی است و رقابت رسانه‌ها در اینجا معنایی ندارد. به همین دلیل در چنین شرایطی رسانه‌ها باید هشیارانه رقابت را کنار گذاشته و در قالب یک ستاد مشترک بحران، اقدام به اطلاع‌رسانی درباره این ویروس کنند. باید علاوه بر مطالب هشداری، مطالب آموزشی، مصاحبه‌های آموزنده و روایت‌های دست‌اول از این بیماری را کار کنند و حس مسئولیت‌پذیری نسبت به سلامت خود و دیگران را در بین مردم و اهالی رسانه تقویت کنند.
متن کامل:
https://media.shafaqna.com/news/503015
#تاریخ #روزنامه‌نگاری #عکس
🔸سال ١٣۶٣ تحریریه روزنامه‌ کیهان
▫️خانم دکتر #مینو_بدیعی و آقایان #نرجه‌پور و #فتیق قابل شناسایی هستند، اما #یونس_شکرخواه و #فریدون_صدیقی ؟ 😉
🔸تسلیت
همکار گرامی سرکار خانم دکتر خانم #مینو_بدیعی درگذشت خواهر دلبندتان‌ را صمیمانه به شما و خانواده محترم تسلیت می‌گویم.
روحشان قرین رحمت و آرامش
#روزنامه‌نگاری 🔸 دکتر #مینو_بدیعی
روزنامه‌نگاری بحران را آموزش می‌دهد
#روزنامه‌نگاری
🔸روزنامه‌نگاری بحران
لایو آموزشی روزنامه‌نگاری بحران - دکتر #مینو_بدیعی بر روی سایت آپارات منتشر و قابل دانلود است.
https://www.aparat.com/v/2Txyd
#روزنامه‌نگاری
🔸یادداشت مینو بدیعی درباره هادی خانیکی
▫️
استاد دکتر #هادی_خانیکی، نه یک استاد دانشمند علوم #ارتباطات اجتماعی، بلکه سردبیر و روزنامه‌نگار توانمندی در یکی از بحرانی‌ترین دوره‌های تاریخی این کشور بوده است در دوران جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، که جامعه هر روز با فراز ونشیب‌های تازه‌ای روبه رو بود...
ادامه یادداشت دکتر #مینو_بدیعی:
https://tinyurl.com/y7pfwbfp
#روزنامه‌نگاری🔸این مشکل سر دراز دارد!
#مینو_بدیعی روزنامه‌نگار و گزارشگر حرفه‌ای در گفت‌وگویی با ایسنا درباره دو دغدغه مهم این روزهای خبرنگاران چنین می‌گوید: بحث معیشت و امنیت شغلی از سال‌های دور و از نسل ما تا به امروز بوده و به طور کلی امنیت شغلی و رفاه همواره جزو مسئله‌های اساسی خبرنگاران بوده و تقریبا از ابتدای راه به همین شکل بوده است. رفته رفته روزنامه‌های باسابقه‌تر که ساختار محکم‌تری داشتند توانستند وضعیت بهتری برای خبرنگارانشان ایجاد کنند اما در روزنامه‌های جدید که به دنبال روزنامه‌هایی چون کیهان و اطلاعات آمدند ـ به ویژه در دوره اصلاحات ـ این مسئله بسیار تشدید شد و خبرنگارانی که جذب روزنامه‌ها می‌شدند، حقوق بسیار پایین و حتی در حد پایین‌ترین حقوق کارگری داشتند. متن کامل
#روزنامه‌نگاری🔸در سوگ همکار
▫️یادداشت دکتر #مینو_بدیعی
🔸از طلا‌گشتن پشیمان گشته‌ایم
داستان بیمه درمان تأمین اجتماعی، داستان پای لنگ من است و سیستم خیلی پیشرفته استفاده از کد ملی در بیمارستان‌ها، درمانگاه‌ها، پزشکان، داروخانه‌ها و... یعنی این مجموعه عجیب‌و‌غریب و در ظاهر خیلی کارا، پای لنگ من را به گونه‌ای به مخ و ذهن من وصل کرده که موجب انبساط خاطر که نه؛ بلکه باعث همان عصبانیت‌های همیشگی من شده است و این پرسش را در برابر تأمین اجتماعی عریض و طویل به وجود آورده که بازنشستگان خود را برای یک لقمه نان بیشتر به خیابان‌ها می‌کشانند و هزاران قصه و داستان... اما روایت من و پای لنگم چیست؟
ادامه یادداشت دکتر #مینو_بدیعی در روزنامه شرق
#روزنامه‌نگاری🔸از درگذشت علیرضا فرهمند سالی دگر گذشت، بار دیگر مرگ پایان کبوتر نیست
▫️یادداشت دکتر #مینو_بدیعی
در آن تحریریه شلوغ و پرسروصدا در انتهای سالنی که کنارش اتاق تلکس بود، مردی آرام با سیمایی متفکر و عینک بر چشم، همیشه سخت مشغول کار بود. مردی آرام که زبان دوم یعنی انگلیسی را مانند بلبل حرف می‌زد و آنقدر آرامش داشت که در برابر همه هیاهوی بچه‌های جوان تحریریه که سر از پا نمی‌شناختند آرام گذر می‌کرد. او در سرویسی خدمت می‌کرد و دبیر سرویس بود که غول‌های روزنامه‌نگاری و مترجمی دهه ۴٠ و ۵٠ تا اواسط آن برخاسته بودند، هوشنگ حسامی، عبدالله گله‌داری، حبیب چینی، حسام‌الدین امامی، دکتر علی‌اصغر ‌حاج‌سیدجوادی و ...نسل بعد آن‌ها علی‌ کسمایی ایثاری، مهدی سحابی و نسل بعد از انقلاب دکتر یونس شکرخواه و غلامرضا تاجیک...
از علیرضا فرهمند می‌گویم که روزنامه‌نگاری بسیار برجسته و مترجمی بسیار قابل بود و انگونه بر زبان انگلیسی تسلط داشت که همواره از او به عنوان یک مترجم بین‌المللی بهره می‌بردند. اما علیرضا فرهمند بدون تردید یکی از روزنامه‌نگاران متواضعی بود که هرگز در پی جار و جنجال و هیاهو نبود و بدون سرو صدا به کارش ادامه می‌داد و می‌نوشت و می‌نوشت...
روزی در تحریریه روزنامه سخن از چاپ و انتشار کتابی بسیار ارزشمند به نام ریشه‌ها نوشته الکس هیلی بود که در تحریریه گفته شد که مترجم آن #علیرضا_فرهمند است. من این کتاب را که در سه جلد بود گرفتم و آنقدر روان و با نثر سلیس فارسی ترجمه شده بود که برای یک لحظه نمی‌توانستی خواندن آن را متوقف کنی ... و اینهمه از هنر علیرضا فرهمند بود. آلکس هیلی نویسنده سیاهپوست در حقیقت با نوشتن این رمان شجره‌نامه خانواده خویش را که از آفریقا آمده و در مزارع پنبه در آمریکا در اوایل قرن نوزدهم به بردگی گرفته شده بودند و سپس در جنگ انفصال و نبرد بین شمال و جنوب آمریکا و لغو برده‌داری و تبعیض‌نژادی در این سرزمین از یوغ و ستم سیاهپوستان و مزرعه‌داران جنوب آمریکا به در امده‌اند داستان‌ها حکایت ‌کرده بود... هیلی‌ سپس به نسل‌های بعدی خانواده و اصل و نسب خویش اشاره کرده بود که همه آنها با ترجمه سحرانگیز علیرضا فرهمند در خاطره و یاد خوانندگان می‌نشست... علیرضا فرهمند، روزنامه‌نگار شایسته‌ای بود که در شرایط دشوار کسب خبرهای ‌جهانی با توانایی و مهارت بسیار کارش را انجام می‌داد .روزنامه‌نگاری امروز پیش هنر امثال علیرضا فرهمند بسیار ساده به نظر می‌رسد.یاد و نامش جاودان
#روزنامه‌نگاری🔸اهالی رسانه ضرورت کاریکاتور در نشریات را درک نکرده‌اند
شفقنا رسانه: #مینو_بدیعی روزنامه‌نگار با انتقاد از کمبود #کاریکاتور در نشریات امروزی می‌گوید: شاید بتوان گفت یکی از دلایل مهجور ماندن رسانه‌های ما از کاریکاتور، نشناختن جایگاه کاریکاتور است. به همین خاطر به تدریج از رسانه‌ها و به ویژه مطبوعات حذف شد. در واقع به نظر می‌رسد اهالی رسانه ضرورت کاریکاتور را درک نمی‌کنند و متوجه مزایای آن نیستند... +