This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔸تجلیل از اکبر عالمی | دوازدهمین جشن تصویر سال | ١٣٩٣
هشتم اسفندماه ٩٣، اهالی تصویر در سالن شهناز خانه هنرمندان ایران گردهم آمدند تا از یک عمرتلاش و حضور تاثیرگذار دکتر #اکبر_عالمی در اعتلای فرهنگ تصویری در ایران تجلیل کنند. در این مراسم که با نمایش مستند «مردی برای تمام فصول» از زندگی و کار دکتر عالمی، ساختهی «روناک جعفری» همراه بود، علاوه بر #سیفاله_صمدیان، دبیرجشن تصویرسال و جشنواره فیلم تصویر، بهترتیب: #هوشنگ_گلمکانی، #گیتی_خامنه، #ابراهیم_حقیقی، #احمد_ضابطیجهرمی، #علی_قلمسیاه، #عزیزاله_حاجیمشهدی، #ساعد_نیکذات و #حمیدرضا_صدر دربارهی شخصیت هنری و فرهنگی اکبر عالمی صحبت کردند. در پایان مراسم، علاوه بر هدایایی از سوی انجمن عکاسان ایران (مدال دوسالانه عکس ایران و لوح سپاس انجمن عکاسان ایران) که توسط مسعود زندهروح کرمانی و سعید دستوری اهدا شد، تابلوی خطی با تحریر استاد محمد حیدری با شعری از حضرت مولانا اهدایی از سوی #حجتاله_ایوبی - رییس وقت سازمان سینمایی, تقدیم شد. لوح سپاس و تندیس تصویر سال هم آخرین قدردانی اهالی تصویر از عالمی بود که از سوی صمدیان به این مرد عالم سینما و تصویر اهدا شد.
هشتم اسفندماه ٩٣، اهالی تصویر در سالن شهناز خانه هنرمندان ایران گردهم آمدند تا از یک عمرتلاش و حضور تاثیرگذار دکتر #اکبر_عالمی در اعتلای فرهنگ تصویری در ایران تجلیل کنند. در این مراسم که با نمایش مستند «مردی برای تمام فصول» از زندگی و کار دکتر عالمی، ساختهی «روناک جعفری» همراه بود، علاوه بر #سیفاله_صمدیان، دبیرجشن تصویرسال و جشنواره فیلم تصویر، بهترتیب: #هوشنگ_گلمکانی، #گیتی_خامنه، #ابراهیم_حقیقی، #احمد_ضابطیجهرمی، #علی_قلمسیاه، #عزیزاله_حاجیمشهدی، #ساعد_نیکذات و #حمیدرضا_صدر دربارهی شخصیت هنری و فرهنگی اکبر عالمی صحبت کردند. در پایان مراسم، علاوه بر هدایایی از سوی انجمن عکاسان ایران (مدال دوسالانه عکس ایران و لوح سپاس انجمن عکاسان ایران) که توسط مسعود زندهروح کرمانی و سعید دستوری اهدا شد، تابلوی خطی با تحریر استاد محمد حیدری با شعری از حضرت مولانا اهدایی از سوی #حجتاله_ایوبی - رییس وقت سازمان سینمایی, تقدیم شد. لوح سپاس و تندیس تصویر سال هم آخرین قدردانی اهالی تصویر از عالمی بود که از سوی صمدیان به این مرد عالم سینما و تصویر اهدا شد.
#روزنامهنگاری
🔸 حمیدرضا صدر درگذشت
#حمیدرضا_صدر (۱۳۳۴-١۴٠٠) نویسنده، منتقد سینما و مفسر فوتبال، امروز به دیار باقی شتافت.
حمیدرضا که بیشتر به عنوان کارشناس فوتبال به برنامههای تلویزیونی دعوت میشد زاده مشهد بود. او از کارشناسان عرصه سینما و منتقد فیلم هم بود. حمیدرضا صدر که در ایران و بریتانیا تحصیل کرد؛ دانشآموختهٔ کارشناسی اقتصاد و کارشناسی ارشد شهرسازی از دانشگاه تهران و مقطع دکترا از دانشگاه لیدز بریتانیا بود.
درگذشت حمیدرضا صدر را به خانواده، به دلبندانش و به جامعه رسانهای ایران تسلیت میگویم. روحش قرین آرامش و رحمت حق.
🔸 حمیدرضا صدر درگذشت
#حمیدرضا_صدر (۱۳۳۴-١۴٠٠) نویسنده، منتقد سینما و مفسر فوتبال، امروز به دیار باقی شتافت.
حمیدرضا که بیشتر به عنوان کارشناس فوتبال به برنامههای تلویزیونی دعوت میشد زاده مشهد بود. او از کارشناسان عرصه سینما و منتقد فیلم هم بود. حمیدرضا صدر که در ایران و بریتانیا تحصیل کرد؛ دانشآموختهٔ کارشناسی اقتصاد و کارشناسی ارشد شهرسازی از دانشگاه تهران و مقطع دکترا از دانشگاه لیدز بریتانیا بود.
درگذشت حمیدرضا صدر را به خانواده، به دلبندانش و به جامعه رسانهای ایران تسلیت میگویم. روحش قرین آرامش و رحمت حق.
عرصههای ارتباطی
#روزنامهنگاری 🔸 حمیدرضا صدر درگذشت #حمیدرضا_صدر (۱۳۳۴-١۴٠٠) نویسنده، منتقد سینما و مفسر فوتبال، امروز به دیار باقی شتافت. حمیدرضا که بیشتر به عنوان کارشناس فوتبال به برنامههای تلویزیونی دعوت میشد زاده مشهد بود. او از کارشناسان عرصه سینما و منتقد فیلم هم…
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#دورونزدیک
دکتر #حمیدرضا_صدر متعلق به نسل طلایی مفسران فوتبال بود که اهل نوشتن بود چون مدام میخواند. او امروز به آرامش ابدی دست یافت با تسلیت مرگ غمگنانه او یکی از ویدیوهای پروژه کتابخوانی را که روی پلههای کتابفروشی ثالث ضبط شد ببینیم.
https://t.iss.one/pabepaybarf
دکتر #حمیدرضا_صدر متعلق به نسل طلایی مفسران فوتبال بود که اهل نوشتن بود چون مدام میخواند. او امروز به آرامش ابدی دست یافت با تسلیت مرگ غمگنانه او یکی از ویدیوهای پروژه کتابخوانی را که روی پلههای کتابفروشی ثالث ضبط شد ببینیم.
https://t.iss.one/pabepaybarf
یاد 🔸 #حمیدرضا_صدر (منتقد #سینما و مفسر #فوتبال) که امروز درگذشت | #هادی_حیدری | طرح صفحهی یک #روزنامه_سازندگی | شنبه ٢۶ تیر ١۴٠٠
@hadi_heidari
@hadi_heidari
عرصههای ارتباطی
#روزنامهنگاری 🔸 حمیدرضا صدر درگذشت #حمیدرضا_صدر (۱۳۳۴-١۴٠٠) نویسنده، منتقد سینما و مفسر فوتبال، امروز به دیار باقی شتافت. حمیدرضا که بیشتر به عنوان کارشناس فوتبال به برنامههای تلویزیونی دعوت میشد زاده مشهد بود. او از کارشناسان عرصه سینما و منتقد فیلم هم…
#کیوسک 🔸 صفحه اول روزنامه شهرآرا
شنبه ۲۶ تیر ۱۴۰۰
▫️پایان آقای مفسر
▫️ #حمیدرضا_صدر (۱۳۳۴-١۴٠٠) نویسنده، منتقد سینما و مفسر سرشناس فوتبال؛ زاده مشهد
@ShahraraNews
شنبه ۲۶ تیر ۱۴۰۰
▫️پایان آقای مفسر
▫️ #حمیدرضا_صدر (۱۳۳۴-١۴٠٠) نویسنده، منتقد سینما و مفسر سرشناس فوتبال؛ زاده مشهد
@ShahraraNews
🔸ماراتن رنج
▫️یادداشت #امیر_حاجرضایی
درباره #حمیدرضا_صدر در روزنامه ایران ورزشی
شنبه ٢۶ تیر ١۴٠٠
با آقای صدر از زمانی که در ماهنامه فیلم مطالبی با عنوان «سایه خیال» مینوشتند، آشنا شدم. به سرعت مجذوب قلم شیوای ایشان و دایره گسترده دانش او شدم. وقتی اولین کتاب خود را با نام «روزی روزگاری فوتبال» نوشتند، که نام کتاب الهامی بود از فیلم معروف سرجیو لئونه که ادای دینی بود به سینما، دانستم پشت این نوشتهها شخصیتی عمیقاً فرهیخته و فرهنگی قرار دارد. یک کتاب در حوزه جامعهشناسی با محوریت فوتبال. سرانجام آقای صدر به تلویزیون آمدند. عشق و شوریدگی آن عشق فوتبال را برای علاقهمندان جذابتر کرد. تصاویر زیبای فوتبال همراه با کلام او که بسیار بر آن تسلط داشتند، به سرعت از او چهرهای محبوب و دوستداشتنی را ترسیم کرد. وقتی به دفعات در کنار هم نشستیم و از فوتبال گفتیم، یک پیوند عاطفی فراتر از فوتبال بین ما شکل گرفت. آقای دکتر زندگی را دوست داشتند تا اینکه علائم حضور یک بیماری مهلک عشق او به زندگی را به مخاطره انداخت و بسیار مرگاندیش شد. مرگ، این راز بزرگ، سراسر ذهن او را به خود مشغول کرد. در حالی که ما به عنوان دوستان نزدیکش از ماهیت و خطر رو به افزایش آن بیخبر بودیم. سرانجام برای مداوا به آن سوی مرزها سفر کرد و همزمان هجوم آن بیماری وحشتناک با شدت تمام آغاز شد. او رنج بسیاری کشید. بدون اینکه عزت نفسش را از دست بدهد، مرگ را پذیرا شد و بامداد جمعه او این دنیای بیرحم و ویرانگر را ترک کرد و همگان را در اندوهی عمیق بر جای گذاشت. دکتر صدر عزیز یک انسان چند ساحتی بود. در حوزههای مختلف اجتماعی صاحب نظر بود، او سینما، ادبیات، فوتبال، فلسفه و تاریخ را در هم آمیخت و آن را به جامعهای انتقال داد که تشنه بدعت و نوآوری بودند. کتابهای او در ارتقای سطح فرهنگی جامعه تأثیرگذار است. سراسر امروز را درباره رفیق سفر کردهام صحبت کردم و نوشتم و میدانم اندوهی که قلبم را میفشارد و بغضی که راه گلویم را بسته است، نگذاشت حق مطلب را در مورد این بزرگوار ادا کنم. مطلبم را با شعری از استاد هوشنگ ابتهاج(سایه) به پایان میبرم:
یک روز ببینی که هم از سایه اثر نیست و ز باغ جهان بلبل شیرین نفسی رفت
این عمر سبک سایه ما بسته به آهی
دودی ز سر شمع پرید و نفسی رفت
▫️یادداشت #امیر_حاجرضایی
درباره #حمیدرضا_صدر در روزنامه ایران ورزشی
شنبه ٢۶ تیر ١۴٠٠
با آقای صدر از زمانی که در ماهنامه فیلم مطالبی با عنوان «سایه خیال» مینوشتند، آشنا شدم. به سرعت مجذوب قلم شیوای ایشان و دایره گسترده دانش او شدم. وقتی اولین کتاب خود را با نام «روزی روزگاری فوتبال» نوشتند، که نام کتاب الهامی بود از فیلم معروف سرجیو لئونه که ادای دینی بود به سینما، دانستم پشت این نوشتهها شخصیتی عمیقاً فرهیخته و فرهنگی قرار دارد. یک کتاب در حوزه جامعهشناسی با محوریت فوتبال. سرانجام آقای صدر به تلویزیون آمدند. عشق و شوریدگی آن عشق فوتبال را برای علاقهمندان جذابتر کرد. تصاویر زیبای فوتبال همراه با کلام او که بسیار بر آن تسلط داشتند، به سرعت از او چهرهای محبوب و دوستداشتنی را ترسیم کرد. وقتی به دفعات در کنار هم نشستیم و از فوتبال گفتیم، یک پیوند عاطفی فراتر از فوتبال بین ما شکل گرفت. آقای دکتر زندگی را دوست داشتند تا اینکه علائم حضور یک بیماری مهلک عشق او به زندگی را به مخاطره انداخت و بسیار مرگاندیش شد. مرگ، این راز بزرگ، سراسر ذهن او را به خود مشغول کرد. در حالی که ما به عنوان دوستان نزدیکش از ماهیت و خطر رو به افزایش آن بیخبر بودیم. سرانجام برای مداوا به آن سوی مرزها سفر کرد و همزمان هجوم آن بیماری وحشتناک با شدت تمام آغاز شد. او رنج بسیاری کشید. بدون اینکه عزت نفسش را از دست بدهد، مرگ را پذیرا شد و بامداد جمعه او این دنیای بیرحم و ویرانگر را ترک کرد و همگان را در اندوهی عمیق بر جای گذاشت. دکتر صدر عزیز یک انسان چند ساحتی بود. در حوزههای مختلف اجتماعی صاحب نظر بود، او سینما، ادبیات، فوتبال، فلسفه و تاریخ را در هم آمیخت و آن را به جامعهای انتقال داد که تشنه بدعت و نوآوری بودند. کتابهای او در ارتقای سطح فرهنگی جامعه تأثیرگذار است. سراسر امروز را درباره رفیق سفر کردهام صحبت کردم و نوشتم و میدانم اندوهی که قلبم را میفشارد و بغضی که راه گلویم را بسته است، نگذاشت حق مطلب را در مورد این بزرگوار ادا کنم. مطلبم را با شعری از استاد هوشنگ ابتهاج(سایه) به پایان میبرم:
یک روز ببینی که هم از سایه اثر نیست و ز باغ جهان بلبل شیرین نفسی رفت
این عمر سبک سایه ما بسته به آهی
دودی ز سر شمع پرید و نفسی رفت
#روزنامهنگاری
🔸مراسم یادبود حمیدرضا صدر
مراسم یادبود حمیدرضا صدر به مناسبت هفتمین روز درگذشت این چهره فرهنگی و ورزشی به صورت مجازی برگزار میشود.
به گزارش ایسنا، مراسم یادبود این نویسنده، منتقد سینما و مفسر فوتبال روز پنجشنبه (۳۱ تیرماه) از ساعت ۲۱ تا ۲۲ از طریق صفحه instagram.com/yaad.baad برگزار خواهد شد.
#حمیدرضا_صدر متولد ۳۰ فروردین ۱۳۳۵ در شهر مشهد بود که پس از مدتی مبارزه با بیماری سرطان در روز جمعه (۲۵ تیرماه) و در سن ۶۵سالگی در آمریکا از دنیا رفت.
صدر دانشآموخته رشته برنامهریزی شهری در دانشگاه تهران و لیدز انگلستان بود و سالها به عنوان نویسنده، منتقد سینما، و همچنین مفسر فوتبال در برنامههای تلویزیونی فعالیت داشت.
«نیمکت داغ»، «روزی روزگاری فوتبال»، «پسری روی سکوها» و «تو در قاهره خواهی مرد» از جمله کتابهای منتشرشده او هستند.
🔸مراسم یادبود حمیدرضا صدر
مراسم یادبود حمیدرضا صدر به مناسبت هفتمین روز درگذشت این چهره فرهنگی و ورزشی به صورت مجازی برگزار میشود.
به گزارش ایسنا، مراسم یادبود این نویسنده، منتقد سینما و مفسر فوتبال روز پنجشنبه (۳۱ تیرماه) از ساعت ۲۱ تا ۲۲ از طریق صفحه instagram.com/yaad.baad برگزار خواهد شد.
#حمیدرضا_صدر متولد ۳۰ فروردین ۱۳۳۵ در شهر مشهد بود که پس از مدتی مبارزه با بیماری سرطان در روز جمعه (۲۵ تیرماه) و در سن ۶۵سالگی در آمریکا از دنیا رفت.
صدر دانشآموخته رشته برنامهریزی شهری در دانشگاه تهران و لیدز انگلستان بود و سالها به عنوان نویسنده، منتقد سینما، و همچنین مفسر فوتبال در برنامههای تلویزیونی فعالیت داشت.
«نیمکت داغ»، «روزی روزگاری فوتبال»، «پسری روی سکوها» و «تو در قاهره خواهی مرد» از جمله کتابهای منتشرشده او هستند.
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#روزنامهنگاری 🔸یاد شما همیشه با ما خواهد بود دکتر صدر عزیز
#حمیدرضا_صدر، نویسنده، منتقد سینما و مفسر ورزشی پس از یک دوره مبارزه با بیماری سرطان درگذشت. روحش شاد و یادش گرامی.
🎬 بخشی از صحبتهای حمیدرضا صدر در شب چله #چلچراغ سال ٩۵ .
@chelcheraghmag
#حمیدرضا_صدر، نویسنده، منتقد سینما و مفسر ورزشی پس از یک دوره مبارزه با بیماری سرطان درگذشت. روحش شاد و یادش گرامی.
🎬 بخشی از صحبتهای حمیدرضا صدر در شب چله #چلچراغ سال ٩۵ .
@chelcheraghmag
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#کیوسک 🔸 فیلم امروز
نگاهی به مطالب شماره چهارم مجله فیلم امروز؛ با تمرکز بر #ناصر_تقوایی و #حمیدرضا_صدر
نگاهی به مطالب شماره چهارم مجله فیلم امروز؛ با تمرکز بر #ناصر_تقوایی و #حمیدرضا_صدر
🔸پیکر حمیدرضا صدر در قطعه نامآوران
پیکر #حمیدرضا_صدر بعد از اتمام تحقیقات علمی به ایران منتقل و شنبه ۱۳ شهریور ١۴٠٠ در قطعه نامآوران بهشت زهرا آرام گرفت.
حمیدرضا صدر متولد ۳۰ فروردین ۱۳۳۵ در شهر #مشهد بود که پس از مدتی مبارزه با بیماری سرطان در روز جمعه ۲۵ تیر ١۴٠٠ و در سن ۶۵ سالگی در آمریکا از دنیا رفت. ایسنا
پیکر #حمیدرضا_صدر بعد از اتمام تحقیقات علمی به ایران منتقل و شنبه ۱۳ شهریور ١۴٠٠ در قطعه نامآوران بهشت زهرا آرام گرفت.
حمیدرضا صدر متولد ۳۰ فروردین ۱۳۳۵ در شهر #مشهد بود که پس از مدتی مبارزه با بیماری سرطان در روز جمعه ۲۵ تیر ١۴٠٠ و در سن ۶۵ سالگی در آمریکا از دنیا رفت. ایسنا
🔸حمیدرضا صدر و جادوی خیال
▫️یادداشت #مجتبی_هاشمی درباره #حمیدرضا_صدر
در همان نخستین ساعات بعد از درگذشت دکتر صدر، ویدئویی از او در فضای مجازی بارها بازنشر شد که در آن جملهای را از #وودی_آلن نقل میکرد: «مهم نیست که مرگ چه زمانی و کجا به سراغ من بیاید. مهم این است که وقتی میآید من آنجا نباشم.» این جمله که به یمن کلام دکتر صدر بارها شنیده شد، از نمایشنامۀ مرگ میآمد.
اما وودی آلن نمایشنامۀ دیگری هم دربارۀ مرگ دارد که محتوای آن هم میتواند قرابت زیادی با زندگی و مرگ حمیدرضا صدر داشته باشد. در نمایشنامۀ مرگ در میزند، #نات_آکرمن در خانهاش نشسته که ناگهان با شبح مرگ روبهرو میشود و گفتوشنود بین او و مرگ، محتوای اصلی این نمایش کوتاه را شکل میدهد. آکرمن که نمیخواهد به این زودی بمیرد، سعی میکند با سرگرم کردن شبح مرگ، این اتفاق را تا جای ممکن عقب بیندازد. پس با مرگ سر یک میز به گپوگفت مینشیند و برای این که واقعه را هر چه بیشتر عقب بیندازد حتی با مرگ، ورقبازی هم میکند! سرگذشت نات آکرمن در مرگ در میزند سرگذشت غریب مردی است که با مرگ، زندگی میکند. تنها راه زنده ماندن او، سرگرم کردن مرگ است؛ پس مجال ندارد حتی برای یک لحظه از مرگ غافل شود.
به لطف جادوی خیال میتوان دکتر صدر را تصور کرد که مثل نات آکرمن، مرگ را به یک فنجان قهوه دعوت کرده و کمکم دلش را به دست آورده است. شاید همان ابتدا، داستان اولین سینما رفتن بعد از ازدواجش را تعریف کرده و برای مرگ توضیح داده که چهطور همسرش بعد از تماشای هفت سامورایی با او قهر کرده است. شاید هم اول از داستان زندگیاش شروع کرده باشد: "من زمان جام جهانی ١٩٧۴ وارد دانشگاه شدم. پدرم بعد از جام جهانی ٧٨ فوت کرد و قبل از جام جهانی ٨۶ ازدواج کردم. دخترم در جام جهانی ٩٠ به دنیا آمد..." این طور شده که مرگ، سالهای سال شانهبهشانه کنار دکتر زندگی کرده و لذتش را برده. یا با قصههای او سرگرم بوده یا آرشیو پروپیمان "سایۀ خیال" را ورق میزده است. سایۀ خیال که تمامی ندارد. میتوان خیال کرد مرگ هم مثل خیلی از ما، سالهای سال مسحور کلام دکتر صدر بوده، همراه او سینما را دنبال کرده، کنار او فوتبال دیده، مجله خوانده، و بعدها کتابهایش را ورق زده است...*
* متن کامل این یادداشت را در چهارمین شمارۀ فیلم امروز بخوانید.
▫️یادداشت #مجتبی_هاشمی درباره #حمیدرضا_صدر
در همان نخستین ساعات بعد از درگذشت دکتر صدر، ویدئویی از او در فضای مجازی بارها بازنشر شد که در آن جملهای را از #وودی_آلن نقل میکرد: «مهم نیست که مرگ چه زمانی و کجا به سراغ من بیاید. مهم این است که وقتی میآید من آنجا نباشم.» این جمله که به یمن کلام دکتر صدر بارها شنیده شد، از نمایشنامۀ مرگ میآمد.
اما وودی آلن نمایشنامۀ دیگری هم دربارۀ مرگ دارد که محتوای آن هم میتواند قرابت زیادی با زندگی و مرگ حمیدرضا صدر داشته باشد. در نمایشنامۀ مرگ در میزند، #نات_آکرمن در خانهاش نشسته که ناگهان با شبح مرگ روبهرو میشود و گفتوشنود بین او و مرگ، محتوای اصلی این نمایش کوتاه را شکل میدهد. آکرمن که نمیخواهد به این زودی بمیرد، سعی میکند با سرگرم کردن شبح مرگ، این اتفاق را تا جای ممکن عقب بیندازد. پس با مرگ سر یک میز به گپوگفت مینشیند و برای این که واقعه را هر چه بیشتر عقب بیندازد حتی با مرگ، ورقبازی هم میکند! سرگذشت نات آکرمن در مرگ در میزند سرگذشت غریب مردی است که با مرگ، زندگی میکند. تنها راه زنده ماندن او، سرگرم کردن مرگ است؛ پس مجال ندارد حتی برای یک لحظه از مرگ غافل شود.
به لطف جادوی خیال میتوان دکتر صدر را تصور کرد که مثل نات آکرمن، مرگ را به یک فنجان قهوه دعوت کرده و کمکم دلش را به دست آورده است. شاید همان ابتدا، داستان اولین سینما رفتن بعد از ازدواجش را تعریف کرده و برای مرگ توضیح داده که چهطور همسرش بعد از تماشای هفت سامورایی با او قهر کرده است. شاید هم اول از داستان زندگیاش شروع کرده باشد: "من زمان جام جهانی ١٩٧۴ وارد دانشگاه شدم. پدرم بعد از جام جهانی ٧٨ فوت کرد و قبل از جام جهانی ٨۶ ازدواج کردم. دخترم در جام جهانی ٩٠ به دنیا آمد..." این طور شده که مرگ، سالهای سال شانهبهشانه کنار دکتر زندگی کرده و لذتش را برده. یا با قصههای او سرگرم بوده یا آرشیو پروپیمان "سایۀ خیال" را ورق میزده است. سایۀ خیال که تمامی ندارد. میتوان خیال کرد مرگ هم مثل خیلی از ما، سالهای سال مسحور کلام دکتر صدر بوده، همراه او سینما را دنبال کرده، کنار او فوتبال دیده، مجله خوانده، و بعدها کتابهایش را ورق زده است...*
* متن کامل این یادداشت را در چهارمین شمارۀ فیلم امروز بخوانید.
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
#جور_دیگر
🔸به یاد حمیدرضا صدر
به یاد #حمیدرضا_صدر که عادت داشت در دل سادهترین موقعیتهای روزمره به دنبال درام بگردد. میگفت اگر در حال عبور از کوچهای ببیند چند بچه دروازهسنگی کاشتهاند و با توپ دولایه گلکوچیک بازی میکنند همانقدر برای رقابتشان به هیجان میآید که برای فینال جام جهانی... و واقعاً هم اینگونه بود. کافی بود چند دقیقه به تکاپو و بازیشان نگاه کند تا درام شکل بگیرد و شخصیتهای مثبت و منفی داستان هویت پیدا کنند. مثل همین ویدئو که مسابقه تشتکهای سر نوشابه و جریان حقیر جویی که احتمالاً به مرداب هم نخواهد ریخت بس که کوچک و سرگردان است تبدیل به مسابقه پرشوری از جنس نبردهای المپیکی میشود. ماهنامه فیلم امروز
🔸به یاد حمیدرضا صدر
به یاد #حمیدرضا_صدر که عادت داشت در دل سادهترین موقعیتهای روزمره به دنبال درام بگردد. میگفت اگر در حال عبور از کوچهای ببیند چند بچه دروازهسنگی کاشتهاند و با توپ دولایه گلکوچیک بازی میکنند همانقدر برای رقابتشان به هیجان میآید که برای فینال جام جهانی... و واقعاً هم اینگونه بود. کافی بود چند دقیقه به تکاپو و بازیشان نگاه کند تا درام شکل بگیرد و شخصیتهای مثبت و منفی داستان هویت پیدا کنند. مثل همین ویدئو که مسابقه تشتکهای سر نوشابه و جریان حقیر جویی که احتمالاً به مرداب هم نخواهد ریخت بس که کوچک و سرگردان است تبدیل به مسابقه پرشوری از جنس نبردهای المپیکی میشود. ماهنامه فیلم امروز