#دوستان 🔸 در کنار میهمان
از راست: #هادی_خانیکی، #مهدی_فرقانی، #مانوئل_کاستلز، #کاظم_معتمدنژاد، #یونس_شکرخواه
از راست: #هادی_خانیکی، #مهدی_فرقانی، #مانوئل_کاستلز، #کاظم_معتمدنژاد، #یونس_شکرخواه
#تاریخ #رخنما #روزنامهنگاری #ارتباطات
🔸جلد کیهان فرهنگی بهمن ١٣٨٣
▫️#کاظم_معتمدنژاد #نعیم_بدیعی #مهدی_محسنیانراد #مهدی_فرقانی #حسامالدین_آشنا #سیدفرید_قاسمی #یونس_شکرخواه #حسن_نمکدوست #احمد_میرعابدینی
🔸جلد کیهان فرهنگی بهمن ١٣٨٣
▫️#کاظم_معتمدنژاد #نعیم_بدیعی #مهدی_محسنیانراد #مهدی_فرقانی #حسامالدین_آشنا #سیدفرید_قاسمی #یونس_شکرخواه #حسن_نمکدوست #احمد_میرعابدینی
🔸اخلاقیترین روزنامهنگار حرفهای
▫️دکتر #مینو_بدیعی
در یک صبح زیبای پائیزی، در روزهایی که دوران سرخوشی دبیرستانی بلافاصله به دوران پر تب و تاب و پرشور دانشکده ختم میشد، در یک روز که همه دانشجویان با چهرههای جوان و انگیزهای بسیار قوی در سالنی موسوم به ۱۰۰ در دانشکده علوم ارتباطات اجتماعی سابق گردهم آمده بودند، چهره یک جوان بلندقد سیهچرده و بسیار آرام در بین آن همه دانشجویان پر سر و صدا و پرهیاهو شاید گم بود اما هیچ کس تصور نمیکرد این جوان محجوب که از شهرستان یزد آمده بود، روزی و روزگاری به مدیریت و سرپرستی همین دانشکده پر سر و صدا منصوب شود.
آن جوان قدبلند آنقدر محجوب و آرام بود که شاید کمتر در جمع دانشجویان پسر پرسروصدا وارد میشد اما همه میدانستند که این جوان اندیشه و همت والایی دارد و راه سترگ روزنامهنگاری و در کنار علم و خلاقیت را بی وقفه میپیماید.
دخترهای دانشکده و همکلاس به این جوان احترام میگذاشتند و پسرهای دانشجو، او را انسانی عمیق و خودساخته میدانستند. او شخصیتی جز محمدمهدی فرقانی نبود که راههای پرفراز و نشیب کار خطیر روزنامهنگاری و دوران شاد اما بسیار جدی کلاسهای رشته علوم ارتباطات اجتماعی را در کنار او و سایر همکلاسیها و بعدها همکاران مطبوعاتی طی کردم. مهدی فرقانی، حسابش از همه جدا بود و این را دانشجویان تیزهوش روزنامهنگاری و روابط عمومی به فراست دریافته بودند و انگار از همان زمان میخواست تجربههای مدیریت عالی دانشگاهی را تجربه کند و یکروز... در کلاس درس تکنیکهای مصاحبه مطبوعاتی دکتر صدرالدین الهی، #مهدی_فرقانی کاری کرد کارستان و همه به عزم بالای این جوان محجوب و اخلاقمدار ایمان آوردند.
در کلاس درس تکنیکهای مصاحبه همواره روال بر این پایه بود که درس تئوریک را در یک جلسه استاد مطرح میکرد و در جلسه بعدی از دانشجویان میخواست در این مورد کار کلاسی خود را ارائه دهند اما کار کلاسی در حقیقت یک کار شسته و رفته حرفهای بود که اساساً میتوانست در همان زمان با کمی ویراستاری در روزنامه چاپ شود. در آن جلسه موعد استاد سوژه یک مصاحبه سیاسی را داده بود که آن هم مصاحبه با هنری کیسینجر وزیر امور خارجه وقت امریکا بود که در سفری به ایران و در فرودگاه، دانشجویان روزنامهنگاری یعنی ما باید به سراغاش میرفتیم و با او مصاحبه میکردیم. در حقیقت این یک مصاحبه تخیلی بود اما آنقدر سؤالات و جوابها باید دقیق تنظیم میشد که به عنوان یک مصاحبه واقعی قابل چاپ در روزنامه به نظر میآمد.
بسیار کار سختی برای یک جوان ۱۹ یا ۲۰ ساله دانشجو بود چون اطلاعات وسیع و درست میخواست و در عین حال دقت در انجام مصاحبه را چه با شکل طرح پرسشها و چه با پاسخها ایجاب میکرد. در هر جلسه استاد کارهای کلاسی دانشجویان را تحویل میگرفت و در جلسه بعد با بررسی دقیق روی تک تک کارها آنها را میآورد و سر کلاس باردیگر کارهای انجام شده مورد نقد و بررسی خود دانشجویان قرار میگرفت. در چنین جلسهای بود که مهدی فرقانی آن جوان محجوب بهترین کار کلاسی را ارائه داد. استاد گفت این مصاحبه بی نظیر است و قابل چاپ در روزنامه. از آن به بعد بود که همه دانشجویان ، دختر و پسر به اختلاف خود با فرقانی پی بردند و دانستند که از این لحظه فرقانی یک روزنامهنگار حرفهای است.
بعد از آن، مهدی فرقانی با معرفی استادان به روزنامه پیوست اما من نوعی برای رسیدن به جایگاهی که مهدی فرقانی با هوش و درایت سرشار خود در کوتاهترین زمان کسب کرده بود، باید خیلی تلاش میکردم. دو سه سال بعد که من با دریافت مدرک لیسانس و گذشتن دوره سربازی و خدمت در سپاه بهداشت! به روزنامه آمده بودم مهدی فرقانی را در جایگاه معاون سرویس گزارش عریض و طویل کیهان دیدم و من به عنوان یک گزارشگر ساده، همکلاسی سابقم رئیسم شد و چه رئیس واقعاً سختگیر و اخلاقی و کوشندهای. یک کلمه اشتباهی من در گزارشها، واکنش مدیریتی و روزنامهنگاری او را برمیانگیخت و در مقابل اگر کار خوبی انجام میدادی، لبخند تحسین بر صورتش ظاهر میشد. او یک مدیر پایهای خیلی خوب رسانهای بود و اینکه در آغاز جوانی، سمت بالایی به خاطر ردهبندی سازمانی در تحریریه به دست آورده بود نه ناشی از پارتی بازیهای امروزه و زد و بندهای نادرست امروزی، بلکه ناشی از صلاحیت، دانش و تخصصش در رشته روزنامهنگاری بود. او بعد از تغییرات اساسی در تحریریه بعد از انقلاب در کیهان، دبیر سرویس گزارش روزنامه کیهان شد که در شرایط پر تب و تاپ آن روزها جایگاه بسیار سترگی بود و همان طور که گفتم، نسل ما در آن زمان در آغاز جوانی بود و آماده پذیرفتن مسئولیتهای مهم در مهمترین و پرتیراژترین روزنامه آن زمان کشور یعنی کیهان.
▫️دکتر #مینو_بدیعی
در یک صبح زیبای پائیزی، در روزهایی که دوران سرخوشی دبیرستانی بلافاصله به دوران پر تب و تاب و پرشور دانشکده ختم میشد، در یک روز که همه دانشجویان با چهرههای جوان و انگیزهای بسیار قوی در سالنی موسوم به ۱۰۰ در دانشکده علوم ارتباطات اجتماعی سابق گردهم آمده بودند، چهره یک جوان بلندقد سیهچرده و بسیار آرام در بین آن همه دانشجویان پر سر و صدا و پرهیاهو شاید گم بود اما هیچ کس تصور نمیکرد این جوان محجوب که از شهرستان یزد آمده بود، روزی و روزگاری به مدیریت و سرپرستی همین دانشکده پر سر و صدا منصوب شود.
آن جوان قدبلند آنقدر محجوب و آرام بود که شاید کمتر در جمع دانشجویان پسر پرسروصدا وارد میشد اما همه میدانستند که این جوان اندیشه و همت والایی دارد و راه سترگ روزنامهنگاری و در کنار علم و خلاقیت را بی وقفه میپیماید.
دخترهای دانشکده و همکلاس به این جوان احترام میگذاشتند و پسرهای دانشجو، او را انسانی عمیق و خودساخته میدانستند. او شخصیتی جز محمدمهدی فرقانی نبود که راههای پرفراز و نشیب کار خطیر روزنامهنگاری و دوران شاد اما بسیار جدی کلاسهای رشته علوم ارتباطات اجتماعی را در کنار او و سایر همکلاسیها و بعدها همکاران مطبوعاتی طی کردم. مهدی فرقانی، حسابش از همه جدا بود و این را دانشجویان تیزهوش روزنامهنگاری و روابط عمومی به فراست دریافته بودند و انگار از همان زمان میخواست تجربههای مدیریت عالی دانشگاهی را تجربه کند و یکروز... در کلاس درس تکنیکهای مصاحبه مطبوعاتی دکتر صدرالدین الهی، #مهدی_فرقانی کاری کرد کارستان و همه به عزم بالای این جوان محجوب و اخلاقمدار ایمان آوردند.
در کلاس درس تکنیکهای مصاحبه همواره روال بر این پایه بود که درس تئوریک را در یک جلسه استاد مطرح میکرد و در جلسه بعدی از دانشجویان میخواست در این مورد کار کلاسی خود را ارائه دهند اما کار کلاسی در حقیقت یک کار شسته و رفته حرفهای بود که اساساً میتوانست در همان زمان با کمی ویراستاری در روزنامه چاپ شود. در آن جلسه موعد استاد سوژه یک مصاحبه سیاسی را داده بود که آن هم مصاحبه با هنری کیسینجر وزیر امور خارجه وقت امریکا بود که در سفری به ایران و در فرودگاه، دانشجویان روزنامهنگاری یعنی ما باید به سراغاش میرفتیم و با او مصاحبه میکردیم. در حقیقت این یک مصاحبه تخیلی بود اما آنقدر سؤالات و جوابها باید دقیق تنظیم میشد که به عنوان یک مصاحبه واقعی قابل چاپ در روزنامه به نظر میآمد.
بسیار کار سختی برای یک جوان ۱۹ یا ۲۰ ساله دانشجو بود چون اطلاعات وسیع و درست میخواست و در عین حال دقت در انجام مصاحبه را چه با شکل طرح پرسشها و چه با پاسخها ایجاب میکرد. در هر جلسه استاد کارهای کلاسی دانشجویان را تحویل میگرفت و در جلسه بعد با بررسی دقیق روی تک تک کارها آنها را میآورد و سر کلاس باردیگر کارهای انجام شده مورد نقد و بررسی خود دانشجویان قرار میگرفت. در چنین جلسهای بود که مهدی فرقانی آن جوان محجوب بهترین کار کلاسی را ارائه داد. استاد گفت این مصاحبه بی نظیر است و قابل چاپ در روزنامه. از آن به بعد بود که همه دانشجویان ، دختر و پسر به اختلاف خود با فرقانی پی بردند و دانستند که از این لحظه فرقانی یک روزنامهنگار حرفهای است.
بعد از آن، مهدی فرقانی با معرفی استادان به روزنامه پیوست اما من نوعی برای رسیدن به جایگاهی که مهدی فرقانی با هوش و درایت سرشار خود در کوتاهترین زمان کسب کرده بود، باید خیلی تلاش میکردم. دو سه سال بعد که من با دریافت مدرک لیسانس و گذشتن دوره سربازی و خدمت در سپاه بهداشت! به روزنامه آمده بودم مهدی فرقانی را در جایگاه معاون سرویس گزارش عریض و طویل کیهان دیدم و من به عنوان یک گزارشگر ساده، همکلاسی سابقم رئیسم شد و چه رئیس واقعاً سختگیر و اخلاقی و کوشندهای. یک کلمه اشتباهی من در گزارشها، واکنش مدیریتی و روزنامهنگاری او را برمیانگیخت و در مقابل اگر کار خوبی انجام میدادی، لبخند تحسین بر صورتش ظاهر میشد. او یک مدیر پایهای خیلی خوب رسانهای بود و اینکه در آغاز جوانی، سمت بالایی به خاطر ردهبندی سازمانی در تحریریه به دست آورده بود نه ناشی از پارتی بازیهای امروزه و زد و بندهای نادرست امروزی، بلکه ناشی از صلاحیت، دانش و تخصصش در رشته روزنامهنگاری بود. او بعد از تغییرات اساسی در تحریریه بعد از انقلاب در کیهان، دبیر سرویس گزارش روزنامه کیهان شد که در شرایط پر تب و تاپ آن روزها جایگاه بسیار سترگی بود و همان طور که گفتم، نسل ما در آن زمان در آغاز جوانی بود و آماده پذیرفتن مسئولیتهای مهم در مهمترین و پرتیراژترین روزنامه آن زمان کشور یعنی کیهان.
Interviews.pdf
2.3 MB
#رسانه #رخنما #روزنامهنگاری
🔸آسیب شناسی فرهنگی و رسانهها
نویسندگان: #مهدی_محسنیانراد، #باقر_ساروخانی، #علیاکبر_فرهنگی، #حسین_قندی، #مهدی_منتظرقائم، #یونس_شکرخواه، #مهدی_فرقانی
▫️نگاه حوزه اردیبهشت ١٣٨١ شماره ٨٠ و ٨١
▫️فایل پیوست را دانلود کنید
🔸آسیب شناسی فرهنگی و رسانهها
نویسندگان: #مهدی_محسنیانراد، #باقر_ساروخانی، #علیاکبر_فرهنگی، #حسین_قندی، #مهدی_منتظرقائم، #یونس_شکرخواه، #مهدی_فرقانی
▫️نگاه حوزه اردیبهشت ١٣٨١ شماره ٨٠ و ٨١
▫️فایل پیوست را دانلود کنید
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
#ارتباطات #روزنامهنگاری #رخنما
🔸خوبی از خودتونه
خوبی از خودتونه عنوان یک برنامه تلویزیونی بود که مجری آن #میثم_زمانآبادی بود. این برنامه چند سال پیش پخش میشد.
▫️حرفهایی درباره ارتباطات و روزنامهنگاری
▫️دکتر #مهدی_فرقانی #یونس_شکرخواه
🔸خوبی از خودتونه
خوبی از خودتونه عنوان یک برنامه تلویزیونی بود که مجری آن #میثم_زمانآبادی بود. این برنامه چند سال پیش پخش میشد.
▫️حرفهایی درباره ارتباطات و روزنامهنگاری
▫️دکتر #مهدی_فرقانی #یونس_شکرخواه
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
#تاریخ #روزنامهنکاری #روزتامهنکاران
🔸دورهمی تاریخی روزنامهنگاران قدیمی
▫️چهارشنبه ۲۳ مرداد ۱۳۹۸
#محمد_بلوری، #یونس_شکرخواه، #مهدی_فرقانی، #بهروز_بهزادی، #حسن_نمکدوست، #مینو_بدیعی، #علیاکبر_قاضیزاده، #مجید_رضاییان، #رضا_قویفکر و...
https://www.isna.ir/news/98052211029
🔸دورهمی تاریخی روزنامهنگاران قدیمی
▫️چهارشنبه ۲۳ مرداد ۱۳۹۸
#محمد_بلوری، #یونس_شکرخواه، #مهدی_فرقانی، #بهروز_بهزادی، #حسن_نمکدوست، #مینو_بدیعی، #علیاکبر_قاضیزاده، #مجید_رضاییان، #رضا_قویفکر و...
https://www.isna.ir/news/98052211029
#روزنامهنگاری
▫️ گفتگوی #مهدی_فرقانی با شفقنا
🔸اخلاق حرفهای در رسانهها
فرقانی: نهادی از درون صنف باید بر اجرای کدهای اخلاقی نظارت داشته باشد
▫️ گفتگوی #مهدی_فرقانی با شفقنا
🔸اخلاق حرفهای در رسانهها
فرقانی: نهادی از درون صنف باید بر اجرای کدهای اخلاقی نظارت داشته باشد
🔸پاسداشت رفاقت؛ برای نازنینم مهدی فرقانی
#یونس_شكرخواه
با هم پیر شدیم. با #مهدی_فرقانی، #فریدون_صدیقی و #منصور_سعدی و ... حرفم پیری شناسنامهای نیست؛ پیری حرفهای است در تجربه كردن چهرههای گوناگون یك حرفه به نام #روزنامهنگاری.
مهدی برای من، فریدون و منصور كه بیش از یك دهه در اتاق تیتر كیهان بودیم احترام برانگیز بود؛ هست و میماند. فرصت نیست به همین وجه فریدون و منصور بپردازم؛ شاید وقتی دیگر به سزا و بایستهتر.
مهدی مرد رفتارهای نیك است به ویژه در قبول مسئولیت برای هر چه كه حتی گاه چندان هم جدی نیست. وقتی كاری را میپذیرد باید با خلوص تام و تمام در پی انجام آن برآید. استارت این خصلت اول از هر چیز؛ گره خوردن ابروهایش است و اتفاق بعدی نیمه گشوده نگاه داشتن لبهایش با ته مایهای از رنگ انتظار در كل چهرهاش و تكرار چند واژه: "چی؟ چرا؟ اصلا! واقعا كه..."
باور كنید همین الان صدایش را میتوانم حس كنم: "واقعا كه!"
اعتراض مهدی مهربان به دیگران در همین حد است و بعد هم همیشه میگوید: "والله دارم روزی چهار قرص میخورم".
مهدی مرد آموزش است. هر وقت تیتر اول از او نبود میتوانست چند ساعت در نقد تیترهای ما كه بر صفحه اول روزنامه مینشست؛ حرف بزند و .... ما تن نمیدادیم؛ اما خیلی وقتها حق با او بود. وقتی فردی كار برایش عادی نمیشود؛ هر روز زندگی میتواند یك انرژی ذخیره شده ناباورانه داشته باشد كه داشت و دارد هنوز. او با همین انرژی هم به كلاس میرفت و باز دیروزش مثل امروزش نبود؛ تسلیم درد هم نمیشد و نمیشود. مهدی با انجمن و كتاب و جزوه و نوشتن و گفتن مانوس است. او به وجدان، به شرافت حرفهای و اخلاق حرفه ای دلبسته و وابسته است و شاگردانش بچههایش هستند و دوستانش سرمایههایی كه قدرشان را میداند.
مهدی گنجینه ای بیپایان از حیا؛ شرم و حرمت دارد. مهدی مرد باور و ایمان است. نه به قد افراد كاری دارد و نه به موقعیت آنها؛ حرمت را پاس میدارد و كسانی كه شانس پیوسته بودن با او را نداشتهاند به اشتباه این خصیصه را به پای محافظه كاری میگذارند. من این متانت رازآلوده او را در سالهایی كه در ماهنامه تدبیر كنارش بودم؛ بیشتر احساس كردم.
باز صدایش میآید: " والله اگر پای احترام نبود ....."
مهدی مرد مدد و كمك است. مطمئن هستم كه راضی نیست در این باره حتی كلمهای به میان آید. اما چه كنم كه من هم راضی نمیشوم اشارهای به این وجه او نكنم. هر كه از یزد و كاشان به تهران میآید به درد و گرفتاری؛ خیال راحتی دارد كه خانه پر مهر مهدی و مهدخت درهای گشودهای دارد.
مهدی به آداب پایبند است و شالودهها برایش مهم تر از شمایلهاست. من اگر عیدها به او زنگ میزنم برای تبریك؛ حتما به من میگوید: "باز خوبه هنوز عقلت به این كارها میرسه !" .... و البته این شیوه تشویق اوست!
حساب منصور به كنار؛ اما مهدی همیشه به من و فریدون به دیده دو عقل زائل شده نگاه میكند: "من هیچ وقت عقلم را دست شما دو تا نمیدم؛ چند بار دادم برای هفت پشتم بس شد."
و هزار البته هر چه به ما میگوید ریشهای جز بذلهگوییهایش ندارد و بعد هم همیشه خودش بیشتر از بقیه میخندد. به خصوص اگر حامی ما مهدخت خانم آنجا نباشد...
-" واقعا كه!"
من این چند سطر را از اعماق جان نوشتم تا بگویم و تكرار كنم دكتر محمد مهدی فرقانی را از صیمیم دل به عنوان رفیق؛ همكار و همراه دوست دارم. نوشتم تا بگویم دوست دارم لبخند همیشه بر لبانش باشد و سایهاش بر سرمان.
روزگار آدمها را جا به جا میكند؛ مثل آینهای كه فرو میافتد و چند تكه میشود؛ اما هر تكه را كه برداری دوباره بازتاب میدهد. من هنوز تكهام را در دست دارم. مهدی نازنین هنوز با من است؛ بی دریغ؛ كویری؛ با قلبی در دست برای همه روزهای سخت.
#یونس_شكرخواه
با هم پیر شدیم. با #مهدی_فرقانی، #فریدون_صدیقی و #منصور_سعدی و ... حرفم پیری شناسنامهای نیست؛ پیری حرفهای است در تجربه كردن چهرههای گوناگون یك حرفه به نام #روزنامهنگاری.
مهدی برای من، فریدون و منصور كه بیش از یك دهه در اتاق تیتر كیهان بودیم احترام برانگیز بود؛ هست و میماند. فرصت نیست به همین وجه فریدون و منصور بپردازم؛ شاید وقتی دیگر به سزا و بایستهتر.
مهدی مرد رفتارهای نیك است به ویژه در قبول مسئولیت برای هر چه كه حتی گاه چندان هم جدی نیست. وقتی كاری را میپذیرد باید با خلوص تام و تمام در پی انجام آن برآید. استارت این خصلت اول از هر چیز؛ گره خوردن ابروهایش است و اتفاق بعدی نیمه گشوده نگاه داشتن لبهایش با ته مایهای از رنگ انتظار در كل چهرهاش و تكرار چند واژه: "چی؟ چرا؟ اصلا! واقعا كه..."
باور كنید همین الان صدایش را میتوانم حس كنم: "واقعا كه!"
اعتراض مهدی مهربان به دیگران در همین حد است و بعد هم همیشه میگوید: "والله دارم روزی چهار قرص میخورم".
مهدی مرد آموزش است. هر وقت تیتر اول از او نبود میتوانست چند ساعت در نقد تیترهای ما كه بر صفحه اول روزنامه مینشست؛ حرف بزند و .... ما تن نمیدادیم؛ اما خیلی وقتها حق با او بود. وقتی فردی كار برایش عادی نمیشود؛ هر روز زندگی میتواند یك انرژی ذخیره شده ناباورانه داشته باشد كه داشت و دارد هنوز. او با همین انرژی هم به كلاس میرفت و باز دیروزش مثل امروزش نبود؛ تسلیم درد هم نمیشد و نمیشود. مهدی با انجمن و كتاب و جزوه و نوشتن و گفتن مانوس است. او به وجدان، به شرافت حرفهای و اخلاق حرفه ای دلبسته و وابسته است و شاگردانش بچههایش هستند و دوستانش سرمایههایی كه قدرشان را میداند.
مهدی گنجینه ای بیپایان از حیا؛ شرم و حرمت دارد. مهدی مرد باور و ایمان است. نه به قد افراد كاری دارد و نه به موقعیت آنها؛ حرمت را پاس میدارد و كسانی كه شانس پیوسته بودن با او را نداشتهاند به اشتباه این خصیصه را به پای محافظه كاری میگذارند. من این متانت رازآلوده او را در سالهایی كه در ماهنامه تدبیر كنارش بودم؛ بیشتر احساس كردم.
باز صدایش میآید: " والله اگر پای احترام نبود ....."
مهدی مرد مدد و كمك است. مطمئن هستم كه راضی نیست در این باره حتی كلمهای به میان آید. اما چه كنم كه من هم راضی نمیشوم اشارهای به این وجه او نكنم. هر كه از یزد و كاشان به تهران میآید به درد و گرفتاری؛ خیال راحتی دارد كه خانه پر مهر مهدی و مهدخت درهای گشودهای دارد.
مهدی به آداب پایبند است و شالودهها برایش مهم تر از شمایلهاست. من اگر عیدها به او زنگ میزنم برای تبریك؛ حتما به من میگوید: "باز خوبه هنوز عقلت به این كارها میرسه !" .... و البته این شیوه تشویق اوست!
حساب منصور به كنار؛ اما مهدی همیشه به من و فریدون به دیده دو عقل زائل شده نگاه میكند: "من هیچ وقت عقلم را دست شما دو تا نمیدم؛ چند بار دادم برای هفت پشتم بس شد."
و هزار البته هر چه به ما میگوید ریشهای جز بذلهگوییهایش ندارد و بعد هم همیشه خودش بیشتر از بقیه میخندد. به خصوص اگر حامی ما مهدخت خانم آنجا نباشد...
-" واقعا كه!"
من این چند سطر را از اعماق جان نوشتم تا بگویم و تكرار كنم دكتر محمد مهدی فرقانی را از صیمیم دل به عنوان رفیق؛ همكار و همراه دوست دارم. نوشتم تا بگویم دوست دارم لبخند همیشه بر لبانش باشد و سایهاش بر سرمان.
روزگار آدمها را جا به جا میكند؛ مثل آینهای كه فرو میافتد و چند تكه میشود؛ اما هر تكه را كه برداری دوباره بازتاب میدهد. من هنوز تكهام را در دست دارم. مهدی نازنین هنوز با من است؛ بی دریغ؛ كویری؛ با قلبی در دست برای همه روزهای سخت.
#عکس #تاریخ #روزنامهنگاری
#یونس_شکرخواه دکتر #مهدی_فرقانی
منزل دکتر #حسن_نمکدوست. تاریخ عکس یادم نیست. به نظرم عکس را شایان پسر دکتر نمکدوست گرفت.
#یونس_شکرخواه دکتر #مهدی_فرقانی
منزل دکتر #حسن_نمکدوست. تاریخ عکس یادم نیست. به نظرم عکس را شایان پسر دکتر نمکدوست گرفت.
عرصههای ارتباطی
#کیوسک 🔸 دوشنبه ٢۵ اسفند ٩٩ درنگ؛ ویژه دکتر #محمدمهدی_فرقانی
پاسداشت رفاقت؛ یادداشت من در درنگ
🔸برای نازنینم مهدی فرقانی
با هم پیر شدیم. با #مهدی_فرقانی، #فریدون_صدیقی و #منصور_سعدی و... حرفم پیری شناسنامهای نیست؛ پیری حرفهای است در تجربه کردن چهرههای گوناگون یک حرفه به نام روزنامهنگاری.
متن کامل
🔸برای نازنینم مهدی فرقانی
با هم پیر شدیم. با #مهدی_فرقانی، #فریدون_صدیقی و #منصور_سعدی و... حرفم پیری شناسنامهای نیست؛ پیری حرفهای است در تجربه کردن چهرههای گوناگون یک حرفه به نام روزنامهنگاری.
متن کامل
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔸چند پیام برای یک دوست
▫️پیامهای صوتی استادان #ارتباطات و #روزنامهنگاران ایران برای دکتر #مهدی_فرقانی
🔻انجمن علمی-دانشجویی #روزنامهنگاری به بهانه بازنشستگی دکتر محمدمهدی فرقانی پای صحبت دوستان، همکاران و شاگردان دکتر او نشسته است.
▫️تدوین: امیرحسین زارع
▫️تنظیم: علی قلیزاده گردرودباری
▫️همکاران: هلیا نیکزاد دینان، فاطمه نظری
@atu_journalism
▫️پیامهای صوتی استادان #ارتباطات و #روزنامهنگاران ایران برای دکتر #مهدی_فرقانی
🔻انجمن علمی-دانشجویی #روزنامهنگاری به بهانه بازنشستگی دکتر محمدمهدی فرقانی پای صحبت دوستان، همکاران و شاگردان دکتر او نشسته است.
▫️تدوین: امیرحسین زارع
▫️تنظیم: علی قلیزاده گردرودباری
▫️همکاران: هلیا نیکزاد دینان، فاطمه نظری
@atu_journalism
Forwarded from shirvan yari
✍️#استادیونس_شکرخواه: وامدار فریدون صدیقی هستیم
استاد فریدون صدیقی از منظر و نگاه اساتیدی همچون یونس شکرخواه،مهدی فرقانی،علی اکبر قاضی زاده، مینو بدیعی،حسن نمک دوست تهرانی،محمود مختاریان ومجید رضائیان روزنامه نگاری بی بدیل در جهان روزنامه نگاری است.
طنازی در کلام ونوشتار، آدمی باپرستیژ و صادق در روزنامه نگاری،صاحب سبک وشاعرانگی نگاشتن از جمله کلید واژه همه اساتید در توصیف #استادفریدون_صدیقی است.
این فیلم مصاحبه محور با تلاش و همکاری دکتر منصور ساعی استاد و دوست ارجمندم و مرکز مطالعات و برنامه ریزی رسانه ها درزمان سمت دبیر نخستین جشنواره رسانه های کوردی با هدف نکوداشت استاد صدیقی( فریدون قلم) تهیه و تدوین شد.
برای دیدن اظهار نظر این اساتید ماندگار و جاودانه درعرصه رسانه پیرامون استاد فریدون صدیقی روزنامه نگار سنندجی مقیم تهران به پیج اینستاگرامی خانه مطبوعات و رسانه های کردستان مراجعه کنید.
#فریدون_صدیقی
#یونس_شکرخواه
#مهدی_فرقانی
#علی_اکبرقاضی_زاده
#مینوبدیعی
#حسن_نمک_دوست_تهرانی
#محمودمختاریان
#مجیدرضائیان
@khanematbooat_Kurdestan👈👈
استاد فریدون صدیقی از منظر و نگاه اساتیدی همچون یونس شکرخواه،مهدی فرقانی،علی اکبر قاضی زاده، مینو بدیعی،حسن نمک دوست تهرانی،محمود مختاریان ومجید رضائیان روزنامه نگاری بی بدیل در جهان روزنامه نگاری است.
طنازی در کلام ونوشتار، آدمی باپرستیژ و صادق در روزنامه نگاری،صاحب سبک وشاعرانگی نگاشتن از جمله کلید واژه همه اساتید در توصیف #استادفریدون_صدیقی است.
این فیلم مصاحبه محور با تلاش و همکاری دکتر منصور ساعی استاد و دوست ارجمندم و مرکز مطالعات و برنامه ریزی رسانه ها درزمان سمت دبیر نخستین جشنواره رسانه های کوردی با هدف نکوداشت استاد صدیقی( فریدون قلم) تهیه و تدوین شد.
برای دیدن اظهار نظر این اساتید ماندگار و جاودانه درعرصه رسانه پیرامون استاد فریدون صدیقی روزنامه نگار سنندجی مقیم تهران به پیج اینستاگرامی خانه مطبوعات و رسانه های کردستان مراجعه کنید.
#فریدون_صدیقی
#یونس_شکرخواه
#مهدی_فرقانی
#علی_اکبرقاضی_زاده
#مینوبدیعی
#حسن_نمک_دوست_تهرانی
#محمودمختاریان
#مجیدرضائیان
@khanematbooat_Kurdestan👈👈