عرصههای ارتباطی
#واژهها #روزنامهنگاری #تاریخ 🔸نیویورکیها و روزنامهنگاری زرد اصطلاح #روزنامهنگاریزرد عبارتی است که در غرب از آن تحت عنوان Yellow Journalism یاد میکنند.
#واژهها #روزنامهنگاری #تاریخ
🔸نیویورکیها و روزنامهنگاری زرد
▫️#یونس_شکرخواه
اصطلاح #روزنامهنگاریزرد عبارتی است که در غرب از آن تحت عنوان "یلو جورنالیسم" (Yellow Journalism)
یاد میکنند.
روند تولد چنین نشریاتی، با نشریات شهر #نیویورک در دهه ۱۸۹۰ آغاز شد. شاید بتوان گفت اصلیترین نشریهای که بنیان #روزنامهنگاری_زرد را از نظر جذب مخاطب و نه محتوای آن پایهریزی کرد، #نیویورک_سان (New York Sun) بود.
این نشریه در سال ۱۸۸۳ متولد شد. نیویورک سان نشریهای بود با قیمت یک #پنی که در واقع همین ارزان بودنش سبب فروش زیاد آن شد. از سوی دیگر نیویورک سان بنیانگذار دورهای از نشریات است که در غرب به آنها #نشریات_یکپنی (penny press) گفته میشود.
نشریات یک پنی هم تقریباً مانند روزنامهنگاری زرد به میدان وارد شدند. نشریات یک پنی تیترهای بسیار درشتی داشتند و این تیترهای درشت به این دلیل استفاده میشد که شاید در آن مقطع فکر میکردند حتی یک پنی هم برای خرید نشریات زیاد است، بنابراین آنها را روی دیوارهای شهر نصب میکردند تا رهگذران بتوانند تیترها را راحت بخوانند و یا حتی اگر دلیجانی از خیابان میگذشت، سرنشینان آن بتوانند از موضوع روز مطلع شوند.
نشریات یک پنی در واقع روزنامههایی کاملاً مردمی بودند که خبر را برای مردم تولید میکردند. اما در قرن نوزدهم چرخشی در این پدیده به وجود میآید و روزنامهنگاری از تولید خبر برای مردم به سمت تولید خبر برای بازار کشانده میشود.
▫️دوران پس از سان:
در سال ۱۸۹۶ #جوزف_پولیترز (۱۸۴۷-۱۹۹۱) نشریهای را منتشر میکرد به نام #نیویورک_ورلد (New York World) که با هر شیوهای تلاش میکرد تا تعداد مخاطبانش را بالا برده و تیتراژش را افزایش دهد.
در همین دوران #ویلیام_راندولفهرست (۱۸۶۳-۱۹۵۱) هم نشریهای را منتشر میکرد به نام #نیویورک_مورنینگ_ژورنال
(New York Morning Journal)
که با نشریه پولیترز رقابت میکرد و به این ترتیب بود که جنگ این دو نشریه بر سر تیراژ آغاز شد.
▫️اما چرا روزنامهنگاری زرد؟
به دلیل این که ابتدا پولیترز در نشریه خودش یک شخصیت کارتونی خلق کرد که به آن اصطلاحاً Yellow Kid (بچه زرد) میگفتند. پس از ظهور این شخصیت در نشریه پولیترز، هرست هم بلافاصله به یک کاریکاتوریست سفارش یک شخصیت مشابه را داد و در واقع به این ترتیب بود که پدیده بچه زرد متولد و مظهر درگیری این دو روزنامه و نماد روزنامهنگاری جنجالی شد. سپس رقابت آغاز شد و ضمیمههای رنگی و عکسهای بزرگ و تیترهای درشت ابزار این مبارزه شد و آرامآرام "بچه زرد" سمبل یک نوع روزنامهنگاری شد که به روزنامهنگاری زرد شهرت یافت
🔸نیویورکیها و روزنامهنگاری زرد
▫️#یونس_شکرخواه
اصطلاح #روزنامهنگاریزرد عبارتی است که در غرب از آن تحت عنوان "یلو جورنالیسم" (Yellow Journalism)
یاد میکنند.
روند تولد چنین نشریاتی، با نشریات شهر #نیویورک در دهه ۱۸۹۰ آغاز شد. شاید بتوان گفت اصلیترین نشریهای که بنیان #روزنامهنگاری_زرد را از نظر جذب مخاطب و نه محتوای آن پایهریزی کرد، #نیویورک_سان (New York Sun) بود.
این نشریه در سال ۱۸۸۳ متولد شد. نیویورک سان نشریهای بود با قیمت یک #پنی که در واقع همین ارزان بودنش سبب فروش زیاد آن شد. از سوی دیگر نیویورک سان بنیانگذار دورهای از نشریات است که در غرب به آنها #نشریات_یکپنی (penny press) گفته میشود.
نشریات یک پنی هم تقریباً مانند روزنامهنگاری زرد به میدان وارد شدند. نشریات یک پنی تیترهای بسیار درشتی داشتند و این تیترهای درشت به این دلیل استفاده میشد که شاید در آن مقطع فکر میکردند حتی یک پنی هم برای خرید نشریات زیاد است، بنابراین آنها را روی دیوارهای شهر نصب میکردند تا رهگذران بتوانند تیترها را راحت بخوانند و یا حتی اگر دلیجانی از خیابان میگذشت، سرنشینان آن بتوانند از موضوع روز مطلع شوند.
نشریات یک پنی در واقع روزنامههایی کاملاً مردمی بودند که خبر را برای مردم تولید میکردند. اما در قرن نوزدهم چرخشی در این پدیده به وجود میآید و روزنامهنگاری از تولید خبر برای مردم به سمت تولید خبر برای بازار کشانده میشود.
▫️دوران پس از سان:
در سال ۱۸۹۶ #جوزف_پولیترز (۱۸۴۷-۱۹۹۱) نشریهای را منتشر میکرد به نام #نیویورک_ورلد (New York World) که با هر شیوهای تلاش میکرد تا تعداد مخاطبانش را بالا برده و تیتراژش را افزایش دهد.
در همین دوران #ویلیام_راندولفهرست (۱۸۶۳-۱۹۵۱) هم نشریهای را منتشر میکرد به نام #نیویورک_مورنینگ_ژورنال
(New York Morning Journal)
که با نشریه پولیترز رقابت میکرد و به این ترتیب بود که جنگ این دو نشریه بر سر تیراژ آغاز شد.
▫️اما چرا روزنامهنگاری زرد؟
به دلیل این که ابتدا پولیترز در نشریه خودش یک شخصیت کارتونی خلق کرد که به آن اصطلاحاً Yellow Kid (بچه زرد) میگفتند. پس از ظهور این شخصیت در نشریه پولیترز، هرست هم بلافاصله به یک کاریکاتوریست سفارش یک شخصیت مشابه را داد و در واقع به این ترتیب بود که پدیده بچه زرد متولد و مظهر درگیری این دو روزنامه و نماد روزنامهنگاری جنجالی شد. سپس رقابت آغاز شد و ضمیمههای رنگی و عکسهای بزرگ و تیترهای درشت ابزار این مبارزه شد و آرامآرام "بچه زرد" سمبل یک نوع روزنامهنگاری شد که به روزنامهنگاری زرد شهرت یافت
٣🔸تفاوت ترامپ با ترامپیسم
به اعتقاد برخی آمریکاییهای آفریقاییتبار برجسته، سفیدپوستان با انتخاب #ترامپ در واقع سیاهپوستان و همپیمانانشان را بهدلیل انتخاب یک رئیسجمهور سیاهپوست یعنی #باراک_اوباما تنبیه کردند. به یاد داشته باشیم که #ترامپیسم یک شاخه جدا از روابط نژادی در تاریخ آمریکا نیست و در دورهای از تاریخ این کشور روسایجمهور (#جورج_واشنگتن، #توماس_جفرسون و #جیمز_مونرو) در کاخ سفید خرید و فروش برده انجام میدادند. محققان معتقدند که آلمان نازی، سیاستها و حقوق نژادی خود را از آمریکا اتخاذ کرده بود. #جو_بایدن بارها گفته است «این کمپین فقط بهدنبال بردن رأیها نیست؛ بلکه هدفش پیروزی در قلبهاست؛ بله، روح آمریکا» که این گفته یک کشمکش واقعی را نشان میدهد.
نگاه ترامپ به آمریکا یک تصویر ایدهآل از دهه ١٩۵٠ است. در آن زمان بعد از جنگ جهانی دوم، شرایط برای سفیدپوستان ایدهآل بود؛ سیاهان و مهاجران در قسمت عقب اتوبوس مینشستند، جای زنان در آشپزخانه بود و هنوز جنبشهای فمینیسم پا نگرفته بود. در واقع نقش اقلیتها فقط خدمتکردن به سفیدپوستان بود. ارجاعات فرهنگی ترامپ همه نوستالژی دهه ۵٠ است؛ او بارها به برنامههای تلویزیونی، شخصیتها و تصویرسازیهای این برهه از تاریخ اشاره کرده و انگار که بهنوعی نماینده گذشته است.
ترامپیسم در واقع درباره خشم نژادی و سیاستهای هویتی است. دفاع ترامپیسم از #برتری_سفیدپوستان باید در بافت مناسب خود درک شود. برتری سفیدپوستان درباره دستاوردها و تواناییهای فردی نیست و باید در یک سیستم سیاسی و اجتماعی دیده شود. ترامپیسم تنها یک شکل از پوپولیسم نیست که در سرتاسر جهان رواج پیدا کرده است. اگرچه چنین شاخههایی از پوپولیسم خود را بهصورت فرهنگی نمایان میکنند، اما میتوان ریشههای آنها را در زمینههای اقتصادی و سیاسی پیدا کرد. در بسیاری از جوامع اروپا و آمریکا، افزایش فاصله اقتصادی، حذف خدمات اجتماعی و کاهش رفاه (مانند آموزش عمومی و سلامت) عواقب جدی بهدنبال دارد. در جوامع نئولیبرال چنین شرایطی بهجای اینکه به سیستم سیاسی و اجتماعی نسبت داده شود، بهعنوان شکست فردی دیده میشود. در نتیجه، احزاب و افراد جناح راست، این انشعاب اجتماعی را به گروههایی مانند سیاهان، مهاجران و «مهاجران مسلمان» بهعنوان دلیل افزایش شکاف و شکست دولت در محافظت از شهروندانش نسبت میدهند. از نظر آنها، اقلیتها شغل آنها را گرفتهاند؛ درحالیکه در واقعیت دستکم در آمریکا مهاجران جزو گروههای اصلی مولد در جامعه هستند و کمک بزرگی به اشتغالزایی کردهاند.
ترامپیسم و دیگر گفتمانهای راست، این دیدگاه «دیگران» را در بین خود زیاد بهکار میبرند. حتی امروز وقتی ترامپ میخواهد درباره اوباما صحبت کند، میگوید «باراک حسین اوباما»؛ با تأکید بر کلمه حسین بهعنوان نشانهای از «دیگری» بودن. یا تعمد او به اشتباه تلفظ کردن نام #کاملا_هریس، معاون بایدن نیز از همین دیدگاه نشأت میگیرد. مهم نیست که او بارها گفته مسلمانان همیشه از آغاز بخشی از آمریکا بودهاند، زیرا به اعتقاد او، آمریکاییبودن برابر با سفیدبودن است. به همین دلیل کسانی مانند اوباما همیشه یک «دیگری» باقی میمانند.
دعوای بین دمکراتها و جمهوریخواهان درباره آینده است. یک مزیت این آمریکا این است که همچنان تضادهای سیاسی را تاب میآورد و به مهاجران فرصت پیشرفت میدهد.
دلیل اینکه شخص ترامپ به نماد #پوپولیسم آمریکایی تبدیل میشود، به شناخت او از نقاط قوت و ضعف رسانههای این کشور برمیگردد. او چرخه #خبر و #روزنامهنگاری را میشناسد و میداند که چطور از ارزشی که رسانهها برای نهاد ریاستجمهوری قائل هستند به نفع خود استفاده کند. یکی از ویژگیهای مهم او این است که اهل خجالت و شرمندگی نیست. رئیسجمهور آمریکا از #نیویورک، شهر #روزنامهنگاری_زرد میآید و از تأثیر عواطف بر مردم آگاه است. او استاد خشم، ترس و شکایت است که خیلی از آنها پایه نژادی دارند.
ممکن است بایدن با تفاوت اندکی ترامپ را شکست دهد، اما این یک باخت بزرگ برای آمریکا خواهد بود، زیرا این کشور این شانس را داشت که ترامپیسم را بهصورت قاطع شکست بدهد. حتی اگر ترامپ ببازد، ترامپیسم همیشه هست و خودش یا فرزندانش یک امپراتوری رسانهای با تفکرات راست افراطی، پر از ترس و نفرت پایهگذاری خواهند کرد. ترامپیسم باید شکست بخورد؛ یک شکست سنگین
▫️روزنامه همشهری
به اعتقاد برخی آمریکاییهای آفریقاییتبار برجسته، سفیدپوستان با انتخاب #ترامپ در واقع سیاهپوستان و همپیمانانشان را بهدلیل انتخاب یک رئیسجمهور سیاهپوست یعنی #باراک_اوباما تنبیه کردند. به یاد داشته باشیم که #ترامپیسم یک شاخه جدا از روابط نژادی در تاریخ آمریکا نیست و در دورهای از تاریخ این کشور روسایجمهور (#جورج_واشنگتن، #توماس_جفرسون و #جیمز_مونرو) در کاخ سفید خرید و فروش برده انجام میدادند. محققان معتقدند که آلمان نازی، سیاستها و حقوق نژادی خود را از آمریکا اتخاذ کرده بود. #جو_بایدن بارها گفته است «این کمپین فقط بهدنبال بردن رأیها نیست؛ بلکه هدفش پیروزی در قلبهاست؛ بله، روح آمریکا» که این گفته یک کشمکش واقعی را نشان میدهد.
نگاه ترامپ به آمریکا یک تصویر ایدهآل از دهه ١٩۵٠ است. در آن زمان بعد از جنگ جهانی دوم، شرایط برای سفیدپوستان ایدهآل بود؛ سیاهان و مهاجران در قسمت عقب اتوبوس مینشستند، جای زنان در آشپزخانه بود و هنوز جنبشهای فمینیسم پا نگرفته بود. در واقع نقش اقلیتها فقط خدمتکردن به سفیدپوستان بود. ارجاعات فرهنگی ترامپ همه نوستالژی دهه ۵٠ است؛ او بارها به برنامههای تلویزیونی، شخصیتها و تصویرسازیهای این برهه از تاریخ اشاره کرده و انگار که بهنوعی نماینده گذشته است.
ترامپیسم در واقع درباره خشم نژادی و سیاستهای هویتی است. دفاع ترامپیسم از #برتری_سفیدپوستان باید در بافت مناسب خود درک شود. برتری سفیدپوستان درباره دستاوردها و تواناییهای فردی نیست و باید در یک سیستم سیاسی و اجتماعی دیده شود. ترامپیسم تنها یک شکل از پوپولیسم نیست که در سرتاسر جهان رواج پیدا کرده است. اگرچه چنین شاخههایی از پوپولیسم خود را بهصورت فرهنگی نمایان میکنند، اما میتوان ریشههای آنها را در زمینههای اقتصادی و سیاسی پیدا کرد. در بسیاری از جوامع اروپا و آمریکا، افزایش فاصله اقتصادی، حذف خدمات اجتماعی و کاهش رفاه (مانند آموزش عمومی و سلامت) عواقب جدی بهدنبال دارد. در جوامع نئولیبرال چنین شرایطی بهجای اینکه به سیستم سیاسی و اجتماعی نسبت داده شود، بهعنوان شکست فردی دیده میشود. در نتیجه، احزاب و افراد جناح راست، این انشعاب اجتماعی را به گروههایی مانند سیاهان، مهاجران و «مهاجران مسلمان» بهعنوان دلیل افزایش شکاف و شکست دولت در محافظت از شهروندانش نسبت میدهند. از نظر آنها، اقلیتها شغل آنها را گرفتهاند؛ درحالیکه در واقعیت دستکم در آمریکا مهاجران جزو گروههای اصلی مولد در جامعه هستند و کمک بزرگی به اشتغالزایی کردهاند.
ترامپیسم و دیگر گفتمانهای راست، این دیدگاه «دیگران» را در بین خود زیاد بهکار میبرند. حتی امروز وقتی ترامپ میخواهد درباره اوباما صحبت کند، میگوید «باراک حسین اوباما»؛ با تأکید بر کلمه حسین بهعنوان نشانهای از «دیگری» بودن. یا تعمد او به اشتباه تلفظ کردن نام #کاملا_هریس، معاون بایدن نیز از همین دیدگاه نشأت میگیرد. مهم نیست که او بارها گفته مسلمانان همیشه از آغاز بخشی از آمریکا بودهاند، زیرا به اعتقاد او، آمریکاییبودن برابر با سفیدبودن است. به همین دلیل کسانی مانند اوباما همیشه یک «دیگری» باقی میمانند.
دعوای بین دمکراتها و جمهوریخواهان درباره آینده است. یک مزیت این آمریکا این است که همچنان تضادهای سیاسی را تاب میآورد و به مهاجران فرصت پیشرفت میدهد.
دلیل اینکه شخص ترامپ به نماد #پوپولیسم آمریکایی تبدیل میشود، به شناخت او از نقاط قوت و ضعف رسانههای این کشور برمیگردد. او چرخه #خبر و #روزنامهنگاری را میشناسد و میداند که چطور از ارزشی که رسانهها برای نهاد ریاستجمهوری قائل هستند به نفع خود استفاده کند. یکی از ویژگیهای مهم او این است که اهل خجالت و شرمندگی نیست. رئیسجمهور آمریکا از #نیویورک، شهر #روزنامهنگاری_زرد میآید و از تأثیر عواطف بر مردم آگاه است. او استاد خشم، ترس و شکایت است که خیلی از آنها پایه نژادی دارند.
ممکن است بایدن با تفاوت اندکی ترامپ را شکست دهد، اما این یک باخت بزرگ برای آمریکا خواهد بود، زیرا این کشور این شانس را داشت که ترامپیسم را بهصورت قاطع شکست بدهد. حتی اگر ترامپ ببازد، ترامپیسم همیشه هست و خودش یا فرزندانش یک امپراتوری رسانهای با تفکرات راست افراطی، پر از ترس و نفرت پایهگذاری خواهند کرد. ترامپیسم باید شکست بخورد؛ یک شکست سنگین
▫️روزنامه همشهری
#واژهها #روزنامهنگاری #تاریخ
🔸نیویورکیها و روزنامهنگاری زرد
اصطلاح #روزنامهنگاری_زرد عبارتی است که در غرب از آن تحت عنوان "یلو جورنالیسم" (Yellow Journalism) یاد میکنند.
روند تولد چنین نشریاتی، با نشریات شهر #نیویورک در دهه ۱۸۹۰ آغاز شد. شاید بتوان گفت اصلیترین نشریهای که بنیان #روزنامهنگاری_زرد را از نظر جذب مخاطب و نه محتوای آن پایهریزی کرد، #نیویورک_سان (New York Sun) بود.
این نشریه در سال ۱۸۸۳ متولد شد. نیویورک سان نشریهای بود با قیمت یک #پنی که در واقع همین ارزان بودنش سبب فروش زیاد آن شد. از سوی دیگر نیویورک سان بنیانگذار دورهای از نشریات است که در غرب به آنها #نشریات_یکپنی (penny press) گفته میشود.
نشریات یک پنی هم مانند روزنامهنگاری زرد به میدان وارد شدند. نشریات یک پنی تیترهای بسیار درشتی داشتند و این تیترهای درشت به این دلیل استفاده میشد که شاید در آن مقطع فکر میکردند حتی یک پنی هم برای خرید نشریات زیاد است، بنابراین آنها را روی دیوارهای شهر نصب میکردند تا رهگذران بتوانند تیترها را راحت بخوانند و یا حتی اگر دلیجانی از خیابان میگذشت، سرنشینان آن بتوانند از موضوع روز مطلع شوند.
نشریات یک پنی در واقع روزنامههایی مردمی بودند که خبر را برای مردم تولید میکردند. اما در قرن نوزدهم چرخشی در این پدیده به وجود میآید و روزنامهنگاری از تولید خبر برای مردم به سمت تولید خبر برای بازار کشانده میشود.
▫️دوران بعد از نشریه سان:
در سال ۱۸۹۶ #جوزف_پولیترز ( ۱۸۴۷-۱۹۹۱) نشریهای را منتشر میکرد به نام #نیویورک_ورلد (New York World) که با هر شیوهای تلاش میکرد تا تعداد مخاطبانش را بالا برده و تیتراژش را افزایش دهد. در همین دوران #ویلیام_راندولفهرست ( ۱۸۶۳-۱۹۵۱) هم نشریهای منتشر میکرد بهنام #نیویورک_مورنینگ_ژورنال
(New York Morning Journal)
این نشریه با نشریه پولیترز به رقابت پرداخت و جنگ این دو بر سر تیتراژ آغاز شد.
▫️اما چرا روزنامهنگاری زرد؟
به دلیل این که ابتدا پولیترز در نشریه خودش یک شخصیت کارتونی خلق کرد که به آن اصطلاحاً Yellow Kid (بچه زرد) میگفتند. پس از ظهور این شخصیت در نشریه پولیترز، هرست هم بلافاصله به یک کاریکاتوریست سفارش یک شخصیت مشابه را داد و در واقع به این ترتیب بود که پدیده بچه زرد متولد و مظهر درگیری این دو روزنامه و نماد روزنامهنگاری جنجالی شد.
سپس رقابت آغاز شد و ضمیمههای رنگی و عکسهای بزرگ و تیترهای درشت ابزار این مبارزه شد و آرامآرام "بچه زرد" سمبل یک نوع روزنامهنگاری شد که به روزنامهنگاری زرد شهرت یافت
🔸نیویورکیها و روزنامهنگاری زرد
اصطلاح #روزنامهنگاری_زرد عبارتی است که در غرب از آن تحت عنوان "یلو جورنالیسم" (Yellow Journalism) یاد میکنند.
روند تولد چنین نشریاتی، با نشریات شهر #نیویورک در دهه ۱۸۹۰ آغاز شد. شاید بتوان گفت اصلیترین نشریهای که بنیان #روزنامهنگاری_زرد را از نظر جذب مخاطب و نه محتوای آن پایهریزی کرد، #نیویورک_سان (New York Sun) بود.
این نشریه در سال ۱۸۸۳ متولد شد. نیویورک سان نشریهای بود با قیمت یک #پنی که در واقع همین ارزان بودنش سبب فروش زیاد آن شد. از سوی دیگر نیویورک سان بنیانگذار دورهای از نشریات است که در غرب به آنها #نشریات_یکپنی (penny press) گفته میشود.
نشریات یک پنی هم مانند روزنامهنگاری زرد به میدان وارد شدند. نشریات یک پنی تیترهای بسیار درشتی داشتند و این تیترهای درشت به این دلیل استفاده میشد که شاید در آن مقطع فکر میکردند حتی یک پنی هم برای خرید نشریات زیاد است، بنابراین آنها را روی دیوارهای شهر نصب میکردند تا رهگذران بتوانند تیترها را راحت بخوانند و یا حتی اگر دلیجانی از خیابان میگذشت، سرنشینان آن بتوانند از موضوع روز مطلع شوند.
نشریات یک پنی در واقع روزنامههایی مردمی بودند که خبر را برای مردم تولید میکردند. اما در قرن نوزدهم چرخشی در این پدیده به وجود میآید و روزنامهنگاری از تولید خبر برای مردم به سمت تولید خبر برای بازار کشانده میشود.
▫️دوران بعد از نشریه سان:
در سال ۱۸۹۶ #جوزف_پولیترز ( ۱۸۴۷-۱۹۹۱) نشریهای را منتشر میکرد به نام #نیویورک_ورلد (New York World) که با هر شیوهای تلاش میکرد تا تعداد مخاطبانش را بالا برده و تیتراژش را افزایش دهد. در همین دوران #ویلیام_راندولفهرست ( ۱۸۶۳-۱۹۵۱) هم نشریهای منتشر میکرد بهنام #نیویورک_مورنینگ_ژورنال
(New York Morning Journal)
این نشریه با نشریه پولیترز به رقابت پرداخت و جنگ این دو بر سر تیتراژ آغاز شد.
▫️اما چرا روزنامهنگاری زرد؟
به دلیل این که ابتدا پولیترز در نشریه خودش یک شخصیت کارتونی خلق کرد که به آن اصطلاحاً Yellow Kid (بچه زرد) میگفتند. پس از ظهور این شخصیت در نشریه پولیترز، هرست هم بلافاصله به یک کاریکاتوریست سفارش یک شخصیت مشابه را داد و در واقع به این ترتیب بود که پدیده بچه زرد متولد و مظهر درگیری این دو روزنامه و نماد روزنامهنگاری جنجالی شد.
سپس رقابت آغاز شد و ضمیمههای رنگی و عکسهای بزرگ و تیترهای درشت ابزار این مبارزه شد و آرامآرام "بچه زرد" سمبل یک نوع روزنامهنگاری شد که به روزنامهنگاری زرد شهرت یافت
#واژهها #روزنامهنگاری #تاریخ
🔸نیویورکیها و روزنامهنگاری زرد
این #بچه_زرد (Yellow Kid) است همان شخصیت کارتونی نماد #روزنامهنگاری_زرد.
🔸نیویورکیها و روزنامهنگاری زرد
این #بچه_زرد (Yellow Kid) است همان شخصیت کارتونی نماد #روزنامهنگاری_زرد.
Forwarded from عرصههای ارتباطی
#واژهها #روزنامهنگاری #تاریخ
🔸نیویورکیها و روزنامهنگاری زرد
اصطلاح #روزنامهنگاری_زرد عبارتی است که در غرب از آن تحت عنوان "یلو جورنالیسم" (Yellow Journalism) یاد میکنند.
روند تولد چنین نشریاتی، با نشریات شهر #نیویورک در دهه ۱۸۹۰ آغاز شد. شاید بتوان گفت اصلیترین نشریهای که بنیان #روزنامهنگاری_زرد را از نظر جذب مخاطب و نه محتوای آن پایهریزی کرد، #نیویورک_سان (New York Sun) بود.
این نشریه در سال ۱۸۸۳ متولد شد. نیویورک سان نشریهای بود با قیمت یک #پنی که در واقع همین ارزان بودنش سبب فروش زیاد آن شد. از سوی دیگر نیویورک سان بنیانگذار دورهای از نشریات است که در غرب به آنها #نشریات_یکپنی (penny press) گفته میشود.
نشریات یک پنی هم مانند روزنامهنگاری زرد به میدان وارد شدند. نشریات یک پنی تیترهای بسیار درشتی داشتند و این تیترهای درشت به این دلیل استفاده میشد که شاید در آن مقطع فکر میکردند حتی یک پنی هم برای خرید نشریات زیاد است، بنابراین آنها را روی دیوارهای شهر نصب میکردند تا رهگذران بتوانند تیترها را راحت بخوانند و یا حتی اگر دلیجانی از خیابان میگذشت، سرنشینان آن بتوانند از موضوع روز مطلع شوند.
نشریات یک پنی در واقع روزنامههایی مردمی بودند که خبر را برای مردم تولید میکردند. اما در قرن نوزدهم چرخشی در این پدیده به وجود میآید و روزنامهنگاری از تولید خبر برای مردم به سمت تولید خبر برای بازار کشانده میشود.
▫️دوران بعد از نشریه سان:
در سال ۱۸۹۶ #جوزف_پولیترز ( ۱۸۴۷-۱۹۹۱) نشریهای را منتشر میکرد به نام #نیویورک_ورلد (New York World) که با هر شیوهای تلاش میکرد تا تعداد مخاطبانش را بالا برده و تیتراژش را افزایش دهد. در همین دوران #ویلیام_راندولفهرست ( ۱۸۶۳-۱۹۵۱) هم نشریهای منتشر میکرد بهنام #نیویورک_مورنینگ_ژورنال
(New York Morning Journal)
این نشریه با نشریه پولیترز به رقابت پرداخت و جنگ این دو بر سر تیتراژ آغاز شد.
▫️اما چرا روزنامهنگاری زرد؟
به دلیل این که ابتدا پولیترز در نشریه خودش یک شخصیت کارتونی خلق کرد که به آن اصطلاحاً Yellow Kid (بچه زرد) میگفتند. پس از ظهور این شخصیت در نشریه پولیترز، هرست هم بلافاصله به یک کاریکاتوریست سفارش یک شخصیت مشابه را داد و در واقع به این ترتیب بود که پدیده بچه زرد متولد و مظهر درگیری این دو روزنامه و نماد روزنامهنگاری جنجالی شد.
سپس رقابت آغاز شد و ضمیمههای رنگی و عکسهای بزرگ و تیترهای درشت ابزار این مبارزه شد و آرامآرام "بچه زرد" سمبل یک نوع روزنامهنگاری شد که به روزنامهنگاری زرد شهرت یافت
🔸نیویورکیها و روزنامهنگاری زرد
اصطلاح #روزنامهنگاری_زرد عبارتی است که در غرب از آن تحت عنوان "یلو جورنالیسم" (Yellow Journalism) یاد میکنند.
روند تولد چنین نشریاتی، با نشریات شهر #نیویورک در دهه ۱۸۹۰ آغاز شد. شاید بتوان گفت اصلیترین نشریهای که بنیان #روزنامهنگاری_زرد را از نظر جذب مخاطب و نه محتوای آن پایهریزی کرد، #نیویورک_سان (New York Sun) بود.
این نشریه در سال ۱۸۸۳ متولد شد. نیویورک سان نشریهای بود با قیمت یک #پنی که در واقع همین ارزان بودنش سبب فروش زیاد آن شد. از سوی دیگر نیویورک سان بنیانگذار دورهای از نشریات است که در غرب به آنها #نشریات_یکپنی (penny press) گفته میشود.
نشریات یک پنی هم مانند روزنامهنگاری زرد به میدان وارد شدند. نشریات یک پنی تیترهای بسیار درشتی داشتند و این تیترهای درشت به این دلیل استفاده میشد که شاید در آن مقطع فکر میکردند حتی یک پنی هم برای خرید نشریات زیاد است، بنابراین آنها را روی دیوارهای شهر نصب میکردند تا رهگذران بتوانند تیترها را راحت بخوانند و یا حتی اگر دلیجانی از خیابان میگذشت، سرنشینان آن بتوانند از موضوع روز مطلع شوند.
نشریات یک پنی در واقع روزنامههایی مردمی بودند که خبر را برای مردم تولید میکردند. اما در قرن نوزدهم چرخشی در این پدیده به وجود میآید و روزنامهنگاری از تولید خبر برای مردم به سمت تولید خبر برای بازار کشانده میشود.
▫️دوران بعد از نشریه سان:
در سال ۱۸۹۶ #جوزف_پولیترز ( ۱۸۴۷-۱۹۹۱) نشریهای را منتشر میکرد به نام #نیویورک_ورلد (New York World) که با هر شیوهای تلاش میکرد تا تعداد مخاطبانش را بالا برده و تیتراژش را افزایش دهد. در همین دوران #ویلیام_راندولفهرست ( ۱۸۶۳-۱۹۵۱) هم نشریهای منتشر میکرد بهنام #نیویورک_مورنینگ_ژورنال
(New York Morning Journal)
این نشریه با نشریه پولیترز به رقابت پرداخت و جنگ این دو بر سر تیتراژ آغاز شد.
▫️اما چرا روزنامهنگاری زرد؟
به دلیل این که ابتدا پولیترز در نشریه خودش یک شخصیت کارتونی خلق کرد که به آن اصطلاحاً Yellow Kid (بچه زرد) میگفتند. پس از ظهور این شخصیت در نشریه پولیترز، هرست هم بلافاصله به یک کاریکاتوریست سفارش یک شخصیت مشابه را داد و در واقع به این ترتیب بود که پدیده بچه زرد متولد و مظهر درگیری این دو روزنامه و نماد روزنامهنگاری جنجالی شد.
سپس رقابت آغاز شد و ضمیمههای رنگی و عکسهای بزرگ و تیترهای درشت ابزار این مبارزه شد و آرامآرام "بچه زرد" سمبل یک نوع روزنامهنگاری شد که به روزنامهنگاری زرد شهرت یافت