#سینماویژن 🔸 آرای آرنهایم درباره سینما
▫️نویسنده: #پترا_کوپرس*
▫️مترجم: #یونس_شکرخواه
نوشتههای ردولف آرنهایم (۱۹۰۴–۲۰۰۷) فیلسوف، نظریهپرداز آلمانی سینما و هنر درباره فیلم از دهه ١٩٣٠ به بعد مواضع ضدرئال و فرمالیستی درباره فیلم را فرموله میكند: او مخالف این دیدگاه است كه سینما یك باز تولیدكننده بیخاصیت و مكانیكی از زندگی واقعی است. سینما (یا هر نوع ابداع دیگر) نوعی ذوب كردن، شكل دادن و بازآفریدن واقعیت است و با این نوع كنشهاست كه سینما به هنر تبدیل میشود. آرنهایم مثالهای زیادی را در این زمینه عرضه میكند تا نشان دهد كه این شكل دادن مجدد چگونه به وقوع میپیوندد. او در واقع دوباره آن جنبههایی از سینما كه آنرا از دریافت صرف واقعیت متمایز میسازد، توصیف میكند. سیاه و سفید بودن، تصاویر صامت، لبههای پرده نمایش، زوایای دوربین، تدوین و غیره جزو مواردی هستند كه آرنهایم به طرح آنها میپردازد. از دیدگاه او اگر سینما قرار است به هنر تبدیل شود، این جنبهها باید مورد توجه قرار گیرند. او به تكنیكهای مونتاژ در مكتب روسی اشاره میكند و نشان میدهد چگونه فیلم با استفاده از امكانات خود به پدیدهای منحصر به فرد تبدیل میشود.
آرنهایم (و همینطور #آیزنشتاین) از اولین نظریهپردازان #سینما است كه نحوه افزوده شدن #معنی به معانی رویدادهای روبهروی دوربین و منابع نمایشی و یا هنرهای عالی را مطرح میكند. آرنهایم اینچنین استدلال میكند كه فیلم زمانی دارای موقعیت هنری میشود كه ذات و در عین حال تفاوت خود را با سایر هنرها به تصویر میكشد و این در واقع ادامه استدلال گوتولد لسینگ (Gotthold lessing) فیلسوف آلمانی است كه میگوید هر هنری باید براساس ذات خود تعریف شود. فیلم زمانی هنری میشود كه از ابزارهای خودش استفاده میكند.
Rudolf Arnheim
*PETRA KUPPERS
▫️نویسنده: #پترا_کوپرس*
▫️مترجم: #یونس_شکرخواه
نوشتههای ردولف آرنهایم (۱۹۰۴–۲۰۰۷) فیلسوف، نظریهپرداز آلمانی سینما و هنر درباره فیلم از دهه ١٩٣٠ به بعد مواضع ضدرئال و فرمالیستی درباره فیلم را فرموله میكند: او مخالف این دیدگاه است كه سینما یك باز تولیدكننده بیخاصیت و مكانیكی از زندگی واقعی است. سینما (یا هر نوع ابداع دیگر) نوعی ذوب كردن، شكل دادن و بازآفریدن واقعیت است و با این نوع كنشهاست كه سینما به هنر تبدیل میشود. آرنهایم مثالهای زیادی را در این زمینه عرضه میكند تا نشان دهد كه این شكل دادن مجدد چگونه به وقوع میپیوندد. او در واقع دوباره آن جنبههایی از سینما كه آنرا از دریافت صرف واقعیت متمایز میسازد، توصیف میكند. سیاه و سفید بودن، تصاویر صامت، لبههای پرده نمایش، زوایای دوربین، تدوین و غیره جزو مواردی هستند كه آرنهایم به طرح آنها میپردازد. از دیدگاه او اگر سینما قرار است به هنر تبدیل شود، این جنبهها باید مورد توجه قرار گیرند. او به تكنیكهای مونتاژ در مكتب روسی اشاره میكند و نشان میدهد چگونه فیلم با استفاده از امكانات خود به پدیدهای منحصر به فرد تبدیل میشود.
آرنهایم (و همینطور #آیزنشتاین) از اولین نظریهپردازان #سینما است كه نحوه افزوده شدن #معنی به معانی رویدادهای روبهروی دوربین و منابع نمایشی و یا هنرهای عالی را مطرح میكند. آرنهایم اینچنین استدلال میكند كه فیلم زمانی دارای موقعیت هنری میشود كه ذات و در عین حال تفاوت خود را با سایر هنرها به تصویر میكشد و این در واقع ادامه استدلال گوتولد لسینگ (Gotthold lessing) فیلسوف آلمانی است كه میگوید هر هنری باید براساس ذات خود تعریف شود. فیلم زمانی هنری میشود كه از ابزارهای خودش استفاده میكند.
Rudolf Arnheim
*PETRA KUPPERS
#سینماویژن🔸سینما به مثابه هنر
▫️نویسنده: #پترا_کوپرز*
▫️مترجم: #یونس_شکرخواه
نوشتههای #ردولف_آرنهایم (Rudolf Arnheim) درباره فیلم از دهه ١٩٣٠ به بعد مواضع ضدرئال و فرمالیستی درباره فیلم را فرموله میكند: او مخالف این دیدگاه است كه سینما یك باز تولیدكننده بیخاصیت و مكانیكی از زندگی واقعی است. سینما (یا هر نوع ابداع دیگر) نوعی ذوب كردن، شكل دادن و بازآفریدن واقعیت است و با این نوع كنشهاست كه سینما به هنر تبدیل میشود. آرنهیم مثالهای زیادی را در این زمینه عرضه میكند تا نشان دهد كه این شكل دادن مجدد چگونه به وقوع میپیوندد. او در واقع دوباره آن جنبههایی از سینما كه آنرا از دریافت صرف واقعیت متمایز میسازد، توصیف میكند. سیاه و سفید بودن، تصاویر صامت، لبههای پرده نمایش، زوایای دوربین، تدوین و غیره جزو مواردی هستند كه آرنهیم به طرح آنها میپردازد. از دیدگاه او اگر سینما قرار است به هنر تبدیل شود، این جنبهها باید مورد توجه قرار گیرند. او به تكنیكهای #مونتاژ در مكتب روسی اشاره میكند و نشان میدهد چگونه فیلم با استفاده از امكانات خود به پدیدهای منحصر به فرد تبدیل میشود.
آرنهایم (و همینطور #آیزنشتاین) از اولین نظریهپردازان سینما است كه نحوه افزوده شدن معنی به معانی رویدادهای روبهروی دوربین و منابع نمایشی و یا هنرهای عالی را مطرح میكند. آرنهایم اینچنین استدلال میكند كه فیلم زمانی دارای موقعیت هنری میشود كه ذات و در عین حال تفاوت خود را با سایر هنرها به تصویر میكشد و این در واقع ادامه استدلال #گوتولد_لسینگ (Gotthold lessing) فیلسوف آلمانی است كه میگوید هر هنری باید براساس ذات خود تعریف شود. فیلم زمانی هنری میشود كه از ابزارهای خودش استفاده میكند.
*PETRA KUPPERS
▫️نویسنده: #پترا_کوپرز*
▫️مترجم: #یونس_شکرخواه
نوشتههای #ردولف_آرنهایم (Rudolf Arnheim) درباره فیلم از دهه ١٩٣٠ به بعد مواضع ضدرئال و فرمالیستی درباره فیلم را فرموله میكند: او مخالف این دیدگاه است كه سینما یك باز تولیدكننده بیخاصیت و مكانیكی از زندگی واقعی است. سینما (یا هر نوع ابداع دیگر) نوعی ذوب كردن، شكل دادن و بازآفریدن واقعیت است و با این نوع كنشهاست كه سینما به هنر تبدیل میشود. آرنهیم مثالهای زیادی را در این زمینه عرضه میكند تا نشان دهد كه این شكل دادن مجدد چگونه به وقوع میپیوندد. او در واقع دوباره آن جنبههایی از سینما كه آنرا از دریافت صرف واقعیت متمایز میسازد، توصیف میكند. سیاه و سفید بودن، تصاویر صامت، لبههای پرده نمایش، زوایای دوربین، تدوین و غیره جزو مواردی هستند كه آرنهیم به طرح آنها میپردازد. از دیدگاه او اگر سینما قرار است به هنر تبدیل شود، این جنبهها باید مورد توجه قرار گیرند. او به تكنیكهای #مونتاژ در مكتب روسی اشاره میكند و نشان میدهد چگونه فیلم با استفاده از امكانات خود به پدیدهای منحصر به فرد تبدیل میشود.
آرنهایم (و همینطور #آیزنشتاین) از اولین نظریهپردازان سینما است كه نحوه افزوده شدن معنی به معانی رویدادهای روبهروی دوربین و منابع نمایشی و یا هنرهای عالی را مطرح میكند. آرنهایم اینچنین استدلال میكند كه فیلم زمانی دارای موقعیت هنری میشود كه ذات و در عین حال تفاوت خود را با سایر هنرها به تصویر میكشد و این در واقع ادامه استدلال #گوتولد_لسینگ (Gotthold lessing) فیلسوف آلمانی است كه میگوید هر هنری باید براساس ذات خود تعریف شود. فیلم زمانی هنری میشود كه از ابزارهای خودش استفاده میكند.
*PETRA KUPPERS