#شهر🔸نشانسازی (برندینگ)
مساله #نشانسازی یا #برندینگ برای یك شهر كه به عبارتی خارج كردن یك شهر از یك وضعیت نكره و ناشناس به وضعیت معرفه و شناس تعبیر میشود، پروسهای است كه از دل طبیعت گرفته شده و شما می توانید جلوهظهای این تمایز را بین همهی موجودات ببینید. بنابراین مساله برندینگ در گام اول مساله ایجاد تمایز است. مساله ارائه دقیق و صحیح خود به عنوان یك بسته است. یا به عبارت بهتر مساله، مساله هویت است، یعنی شما در مقوله #هویت، میخواهید تفاوتهای خودتان راشناسایی و بر آنها تاكید كنید. بحث اساسا بر سر نشانسازی برای یك مكان است. مكانی كه میتواند سطح جهانی به خود بگیرد ، اما همین كه این تصمیم گرفته شد، باید به عنوان یك مكان، هدف خود را مشخص كنید، مثلا آیا به دنبال یك برند جهانی هستید؟ یعنی میخواهید ایرانیها را در جهان با چه عنوانی معرفی كنید؟ آیا میخواهید با مهمان دوست و مهمانپذیر بودن، خود را به دنیا معرفی كنید و همینطور كشورهای دیگر كه خودشان را با ویژگیهای مختلف معرفی میكنند.
اما سطح دوم منطقهای است، یعنی ممكن است فقط بخواهید غرب ایران را معرفی كنید. باید ببینید این خطه چه ویژگیهایی دارد.
سطح سوم هم محلی است، در سطوح محلی میخواهیم فلان روستا را در فلان نقطه كشور معرفی كنیم، پس موضوع از دید من كه برند شهری هم در درون آن قرار میگیرد، "برندسازی مكانی" است، یعنی شما تصمیم میگیرید مكانی را معرفی كنید كه به طور حتم برای طرفهای مختلف تماس، مفاهیم متفاوتی دارد. مثلا برای یك پلیس معرفی منطقه عمدتا از منظر امنیت صورت میگیرد. البته در این معرفی سازی یك پروسه طولانی از تحقیق و پژوهش و كار هم انجام میشود. نكتهی دیگر اینكه، فقط "معرفی" كافی نیست و مهمتر اینكه ما نمیتوانیم هر طور كه میخواهیم، خودمان را معرفی كنیم، یعنی موضوع برند شهری، موضوع انگارهسازی نیست، حتی اینكه "من چنانم كه نمودم دگر ایشان دانند" هم نیست. درحقیقت موضوعی است كه از سطح باید به عمق برسد. وقتی چنین مسالهای پیش میآید، ما باید به یك مدار بزرگ فكر كنیم و بعد در این مدار آن چه كه قرار است معرفی شود، یعنی آن "خدمت"، "محصول" و یا "مكان" قرار بگیرد. الان وقتی اسم محله "بورلی هیلز" در آمریكا را میشنوید، هویت هنرمندانه آن به ذهنتان میرسد یا درباره "منتهن" یك هویت تجاری، مالی و اداری متبادر میشود. بنابراین باید این مدار را دقیق پیمود، مداری كه از متولد سازی آن محصول، خدمت یا مكان شروع میشود و بعد باید دید این روند خلق چطور به حركت در میآید؟ تا چه زمانی باید دستش را بگیریم و چه زمانی خودش میتواند روی پای خودش بایستد؟
فاز سومی كه باید به آن توجه كرد، نحوه رفتاردیگران با شماست، یعنی اینكه آنها چطور با شما به تعامل میرسند. پس یك مرحله كلیدی در این مدار بزرگ اینست كه چطور آن هویت به مصرف برسد. از طرفی باید دید آن تلفیق و تعاملی كه در نهایت روی زمین میماند چه چیزی را درست خواهد كرد. پس برای طراحی برندها، همهی این مسیرباید تعقیب شود.
مساله #نشانسازی یا #برندینگ برای یك شهر كه به عبارتی خارج كردن یك شهر از یك وضعیت نكره و ناشناس به وضعیت معرفه و شناس تعبیر میشود، پروسهای است كه از دل طبیعت گرفته شده و شما می توانید جلوهظهای این تمایز را بین همهی موجودات ببینید. بنابراین مساله برندینگ در گام اول مساله ایجاد تمایز است. مساله ارائه دقیق و صحیح خود به عنوان یك بسته است. یا به عبارت بهتر مساله، مساله هویت است، یعنی شما در مقوله #هویت، میخواهید تفاوتهای خودتان راشناسایی و بر آنها تاكید كنید. بحث اساسا بر سر نشانسازی برای یك مكان است. مكانی كه میتواند سطح جهانی به خود بگیرد ، اما همین كه این تصمیم گرفته شد، باید به عنوان یك مكان، هدف خود را مشخص كنید، مثلا آیا به دنبال یك برند جهانی هستید؟ یعنی میخواهید ایرانیها را در جهان با چه عنوانی معرفی كنید؟ آیا میخواهید با مهمان دوست و مهمانپذیر بودن، خود را به دنیا معرفی كنید و همینطور كشورهای دیگر كه خودشان را با ویژگیهای مختلف معرفی میكنند.
اما سطح دوم منطقهای است، یعنی ممكن است فقط بخواهید غرب ایران را معرفی كنید. باید ببینید این خطه چه ویژگیهایی دارد.
سطح سوم هم محلی است، در سطوح محلی میخواهیم فلان روستا را در فلان نقطه كشور معرفی كنیم، پس موضوع از دید من كه برند شهری هم در درون آن قرار میگیرد، "برندسازی مكانی" است، یعنی شما تصمیم میگیرید مكانی را معرفی كنید كه به طور حتم برای طرفهای مختلف تماس، مفاهیم متفاوتی دارد. مثلا برای یك پلیس معرفی منطقه عمدتا از منظر امنیت صورت میگیرد. البته در این معرفی سازی یك پروسه طولانی از تحقیق و پژوهش و كار هم انجام میشود. نكتهی دیگر اینكه، فقط "معرفی" كافی نیست و مهمتر اینكه ما نمیتوانیم هر طور كه میخواهیم، خودمان را معرفی كنیم، یعنی موضوع برند شهری، موضوع انگارهسازی نیست، حتی اینكه "من چنانم كه نمودم دگر ایشان دانند" هم نیست. درحقیقت موضوعی است كه از سطح باید به عمق برسد. وقتی چنین مسالهای پیش میآید، ما باید به یك مدار بزرگ فكر كنیم و بعد در این مدار آن چه كه قرار است معرفی شود، یعنی آن "خدمت"، "محصول" و یا "مكان" قرار بگیرد. الان وقتی اسم محله "بورلی هیلز" در آمریكا را میشنوید، هویت هنرمندانه آن به ذهنتان میرسد یا درباره "منتهن" یك هویت تجاری، مالی و اداری متبادر میشود. بنابراین باید این مدار را دقیق پیمود، مداری كه از متولد سازی آن محصول، خدمت یا مكان شروع میشود و بعد باید دید این روند خلق چطور به حركت در میآید؟ تا چه زمانی باید دستش را بگیریم و چه زمانی خودش میتواند روی پای خودش بایستد؟
فاز سومی كه باید به آن توجه كرد، نحوه رفتاردیگران با شماست، یعنی اینكه آنها چطور با شما به تعامل میرسند. پس یك مرحله كلیدی در این مدار بزرگ اینست كه چطور آن هویت به مصرف برسد. از طرفی باید دید آن تلفیق و تعاملی كه در نهایت روی زمین میماند چه چیزی را درست خواهد كرد. پس برای طراحی برندها، همهی این مسیرباید تعقیب شود.
#عکاسی #عکاسانه
🔸 هویت
لباس بهمثابه #هویت فردی، قبیلهای، #خرده_فرهنگ، جغرافیا، #فرهنگ جهانی...؟
یک #عکاس به نام هانس ایجکلبوم (Hans Eijkelboom) تجربه منحصر به فردی را به ثبت رسانده است: یافتن پاسخ برای پرسشهای فوق در پیادهروها.
او این کار را از دهه ۹۰ آغاز کرده و برای شکار سوژهها در هر موقعیت در هر لوکیشن؛ زیر دو ساعت وقت صرف کرده است. برخی از فریمها را میببینید.
@younesshokrkhah
🔸 هویت
لباس بهمثابه #هویت فردی، قبیلهای، #خرده_فرهنگ، جغرافیا، #فرهنگ جهانی...؟
یک #عکاس به نام هانس ایجکلبوم (Hans Eijkelboom) تجربه منحصر به فردی را به ثبت رسانده است: یافتن پاسخ برای پرسشهای فوق در پیادهروها.
او این کار را از دهه ۹۰ آغاز کرده و برای شکار سوژهها در هر موقعیت در هر لوکیشن؛ زیر دو ساعت وقت صرف کرده است. برخی از فریمها را میببینید.
@younesshokrkhah
#رساله🔸بازتعریف هویت بریتانیایی
▫️استاد راهنما: #یونس_شکرخواه
▫️استاد مشاور: #حسامالدین_واعظزاده
▫️دانشجو: #مرضیه_موسینژاد
وزارت علوم، تحقیقات و فناوری، دانشگاه تهران؛دانشکده مطالعات جهان، ۱۳۹۰ [ارشد]
▫️کلیدواژه: #بریتانیا #هویت
*زبان رساله: انگلیسی
▫️استاد راهنما: #یونس_شکرخواه
▫️استاد مشاور: #حسامالدین_واعظزاده
▫️دانشجو: #مرضیه_موسینژاد
وزارت علوم، تحقیقات و فناوری، دانشگاه تهران؛دانشکده مطالعات جهان، ۱۳۹۰ [ارشد]
▫️کلیدواژه: #بریتانیا #هویت
*زبان رساله: انگلیسی
#زوم #نظریه #ارتباطات
🔸نظریهٔ برچسبزنی
▫️ برچسبزنی | Labeling Theory
▫️شروع: دهههای ۶۰ و ۷۰
▫️ریشهها: آرای #امیل_دورکهیم
#نظریهٔ #برچسبزنی از نظر مضمون شبیه به تحلیلهای مرتبط با #ساختاجتماعی و کنش و واکنش نمادین است.
▫️جانمایه:
تمایل اکثریت به چسباندن #برچسب منفی به اقلیت؛ چرا که آنها را منحرف از هنجارهای معمول تلقی میکند و دنبال تبیین این است که چگونه #هویت و رفتار افراد ممکن است توسط واژگانی که برای تشریح یا طبقهبندیشان بهکار میرود، ارزیابی شده و یا تحتتأثیر قرار گیرد.
بر اساس این نظریه، توصیفها یا طبقهبندیهای ناخواسته، اعم از واژگانی که به انحراف، ناتوانی، یا تشخیص یک اختلال روانی مربوطند، میتوانند عمدتاً با تلاش برای جایگزین کردنشان با یک زبان سازندهتر، برپایهٔ اینکه صرفاً برچسبهایی هستند، رد شوند.
@younesshokrkhah
🔸نظریهٔ برچسبزنی
▫️ برچسبزنی | Labeling Theory
▫️شروع: دهههای ۶۰ و ۷۰
▫️ریشهها: آرای #امیل_دورکهیم
#نظریهٔ #برچسبزنی از نظر مضمون شبیه به تحلیلهای مرتبط با #ساختاجتماعی و کنش و واکنش نمادین است.
▫️جانمایه:
تمایل اکثریت به چسباندن #برچسب منفی به اقلیت؛ چرا که آنها را منحرف از هنجارهای معمول تلقی میکند و دنبال تبیین این است که چگونه #هویت و رفتار افراد ممکن است توسط واژگانی که برای تشریح یا طبقهبندیشان بهکار میرود، ارزیابی شده و یا تحتتأثیر قرار گیرد.
بر اساس این نظریه، توصیفها یا طبقهبندیهای ناخواسته، اعم از واژگانی که به انحراف، ناتوانی، یا تشخیص یک اختلال روانی مربوطند، میتوانند عمدتاً با تلاش برای جایگزین کردنشان با یک زبان سازندهتر، برپایهٔ اینکه صرفاً برچسبهایی هستند، رد شوند.
@younesshokrkhah
عرصههای ارتباطی
#رخنما #شهر 🔸چگونه هویت را به شهرهای ایران بازگردانیم؟ ▫️ابعاد پدیده #برندینگ شهری در میزگردی با حضور #عبدالله_گیویان، #یونس_شکرخواه و #حسن_نمکدوست ▫️حرفهایم در گفتگوی حمیده امینی فرد از روزنامه ایران
نکته سومی که باز هم من آن را به عنوان یک آسیب مطرح میکنم، این است که برند شهری درعین حال که صاحبان زیادی دارد، اما بیصاحب هم هست. چون یک امراجتماعی محسوب میشود، پس یک تلاش اجتماعی هم میطلبد، ولی همه در آن ذی نفعند و از طرفی ممکن است که هیچ کس هم مسئولیت مشخصی را نپذیرد. ممکن است شهرداری فکر کند برند متعلق به آنهاست یا مثلاً یک نهاد امنیتی معتقد است، مسئولیت با اوست، پس ببینید کانونهای متعددی وجود دارند که هیچ کس هم نمیخواهد خود را درمعرض راهبری پروژه قرار دهد. چون کار باید مشارکتی پیش برود و همین هم آن را با سختی مواجه کرده است.... اما وقتی نمیتوانیم این روند را به درستی طی کنیم، ازمیزان مشارکت هم کم میشود. باید تأکید کنم که برای پدیده حیاتی مثل زندگی مدنی و شهری، یک فرمول مشخص جهانی وجود ندارد، یعنی الزاماً مدل نیویورک برای ایجاد برند شهری، در کشور ما جواب نمیدهد، پس به یک تلاش بسیارجدی در زمینه رفتار سازمان یافته مشارکتی نیازمندیم دروهله اول باید همان طور که گفتم تفاوت «ارتقا» و «تمایز» را تشخیص بدهیم، سپس باید بین«تجارت» و ایجاد «یک سپر زیستی چند جانبه» تفاوت قائل شویم. همچنین باید از جنبه نظری به رگههای بسیج کننده بومی خودمان برسیم. البته به شدت نیازمند آنیم که این کار را به شکل یک پروژه تیمی جلو ببریم. من تردید ندارم وقتی شما نگاهها را جذب و وارد شهرتان کردید، سیستم ارتباطی شما مثلاً نمیتواند وایفای دراختیار نگذارد یا تولید کننده، ازبرند شما استفاده نکند، در حوزه آکادمیک هم باید نظریههای متناسب خودمان را استخراج کنیم و نکته آخر اینکه، فرمول طلایی واحد برای کلیت اتفاق وجود نداردما دراصفهان به دنبال یک منطق ارتباطی رفتیم، هدفمان هم این بود که اصفهان را از یک «موقعیت» به یک «مقصد» تبدیل کنیم، بنابراین نقطه شروع را گفتوگو با مقامات کلیدی شهر ازامام جمعه گرفته تا استاندار و مسئولان ارشاد و شهرداری و پزشکان و….گذاشتیم. از طرفی تلاش کردیم با یک منطق ارتباطی جلو برویم، چون به هرحال از اصفهانیها و همینطور مشهدیها، شیرازیها و مردم همه شهرهای کشور، یک ایماژدرسطح ملی وجود دارد، بحث من البته مثبت و منفی نیست، فقط باید این ایماژ را به واقعیت نزدیک کرد، بنابراین مدلهای برند شهری به نوعی مدلهای توسعه پایدارمحسوب میشوند، یعنی میخواهد یک هویت واحد را پیدا کند، اما مجبوراست آن را به همه ارزشهای کلیدی هم گره بزند.
حرفهایم در گفتگوی حمیده امینی فرد از روزنامه ایران
چگونه #هویت را به شهرهای ایران بازگردانیم؟
ابعاد پدیده برندینگ شهری در میزگردی با حضور #عبدالله_گیویان، #یونس_شکرخواه و #حسن_نمکدوست
@younesshokrkhah
حرفهایم در گفتگوی حمیده امینی فرد از روزنامه ایران
چگونه #هویت را به شهرهای ایران بازگردانیم؟
ابعاد پدیده برندینگ شهری در میزگردی با حضور #عبدالله_گیویان، #یونس_شکرخواه و #حسن_نمکدوست
@younesshokrkhah
#هویت
🔸مسجد ساوی، با یکصد کتیبۀ فارسی، شهر مُلتان، پاکستان.
#مسجد زیبا و غیر مسقف #ساوی (فیروزهای)، در عهد #شاه_جهان (۱۶۶۶-۱۵۹۲ م) و #اورنگ_زیب ( ۱۷۰۷-۱۶۱۸ م) پادشاهانِ #مغول ساخته شده است. این مسجد بعنوان عیدگاه برای نماز عید و دیگر تجمعاتِ مذهبی استفاده میگردید لذا مسقف نیست.
بیش از یکصد #کتیبۀ فارسی از اشعار جامی، ابوسعید ابوالخیر، و برخی دیگر از عرفای اسلامی، بر دیوارهای مسجد نقش بسته است.
ملک غلام محمد، مسئول بخش باستان شناسی ملتان در گزارش مرمت مسجد اعلام میکند: کار مرمت مسجد ۳ سال به طول انجامید، برای کامل کردن قطعات گمشده از کتیبههای فارسی زحمات زیادی متحمل شدیم اما تا زمان یافتن تمام ابیات، نمیتوان پروژه را پایان یافته اعلام کرد.
▫️متن کتیبه:
رباطیست گیتی دو در ساخته،
پی رهروان رهگذر ساخته
یکی میرسد وان دگر میرود،
ولیکن به خون جگر میرود/
عبدالرحمن جامی
▫️#مرتضی_رضوانفر
▫️پژوهشگاه میراث فرهنگی
🔸مسجد ساوی، با یکصد کتیبۀ فارسی، شهر مُلتان، پاکستان.
#مسجد زیبا و غیر مسقف #ساوی (فیروزهای)، در عهد #شاه_جهان (۱۶۶۶-۱۵۹۲ م) و #اورنگ_زیب ( ۱۷۰۷-۱۶۱۸ م) پادشاهانِ #مغول ساخته شده است. این مسجد بعنوان عیدگاه برای نماز عید و دیگر تجمعاتِ مذهبی استفاده میگردید لذا مسقف نیست.
بیش از یکصد #کتیبۀ فارسی از اشعار جامی، ابوسعید ابوالخیر، و برخی دیگر از عرفای اسلامی، بر دیوارهای مسجد نقش بسته است.
ملک غلام محمد، مسئول بخش باستان شناسی ملتان در گزارش مرمت مسجد اعلام میکند: کار مرمت مسجد ۳ سال به طول انجامید، برای کامل کردن قطعات گمشده از کتیبههای فارسی زحمات زیادی متحمل شدیم اما تا زمان یافتن تمام ابیات، نمیتوان پروژه را پایان یافته اعلام کرد.
▫️متن کتیبه:
رباطیست گیتی دو در ساخته،
پی رهروان رهگذر ساخته
یکی میرسد وان دگر میرود،
ولیکن به خون جگر میرود/
عبدالرحمن جامی
▫️#مرتضی_رضوانفر
▫️پژوهشگاه میراث فرهنگی
#هویت #شهر #مشهد
🔸گنبد خشتی، همسایه ششصد ساله حرم مطهر امام رضا(ع)
خشتهای بیرنگ گنبد بیزرقوبرقش، آسمان فیروزهای مشهد را رج زده و بالا رفته است. کبوترها گرد این دوار پرگرفتهاند و صدای استغاثه زائرانش، نجوای دلنشین «یا وجیه» است.
#گنبد_خشتی آرام و بیحرف، پیرمردی دیرسال را میماند که خود سالهاست روبهروی حرم حضرت دوست، «السلامعلیک یاحبیب» میگوید؛ قدیمیترین بنای تاریخی پس از حرم مطهر رضوی که میزبان زائران و مجاوران بسیاری از دور و نزدیک است.
این گزارش را در لینک زیر بخوانید:
https://shahraranews.ir/00078S
🔸گنبد خشتی، همسایه ششصد ساله حرم مطهر امام رضا(ع)
خشتهای بیرنگ گنبد بیزرقوبرقش، آسمان فیروزهای مشهد را رج زده و بالا رفته است. کبوترها گرد این دوار پرگرفتهاند و صدای استغاثه زائرانش، نجوای دلنشین «یا وجیه» است.
#گنبد_خشتی آرام و بیحرف، پیرمردی دیرسال را میماند که خود سالهاست روبهروی حرم حضرت دوست، «السلامعلیک یاحبیب» میگوید؛ قدیمیترین بنای تاریخی پس از حرم مطهر رضوی که میزبان زائران و مجاوران بسیاری از دور و نزدیک است.
این گزارش را در لینک زیر بخوانید:
https://shahraranews.ir/00078S
#هویت #فرهنگ
🔸کتیبۀ ارزشمند فارسی، شهر دربند، جمهوری داغستان، روسیه
طبق پروندۀ ثبت جهانیِ دربند در #یونسکو (۲۰۰۳م)، دیوار دربند نمادی از معماری ساسانی است که ۱۵۰۰ سال کارکرد دفاعی داشته است. این دیوار ۴۰ کیلومتری، توسط قباد و فرزندش انوشیروان برای حفاظت از منطقۀ آذربایگان احداث شده است و جدای از ۳۲ کتیبۀ پهلوی، چندین #کتیبه به خط فارسیدری دارد که غالباً به مرمت آن اشاره دارند. اعتقاد است دیوار دربند همان دیوار ذوالقرنین (یا سدِ سکندر) است که در تورات، انجیل و قرآن کریم ذکر شده است و هنگامیکه دیوار توسط قوم یأجوج و مأجوج فتح شود، روز حشر یا قیامت فرا میرسد (اشاراتی در کتیبه).
🔹متن کتیبۀ دروازۀ چهلتن: در عصر شاه شروان سلطان خلیل سرور، این حِصن شد مرتب واین قلعه گشت ساتر/ یأجوج باز برگشت چون فتنه سکندر، تا صیْت این عمارت شد در بلاد کافر/ بادا بُن حصارش تا روز حشر معمور، بادا ثبات ملکش تا قرنهاء وافر/ مخبر شوی هرآنگه یابی خبر ز سالش، گر زانک برشماری تاریخ او ز مخبر ( ۸۴۲-ق).
▫️با سپاس از پژوهشگرانگرانقدر دکتر داریوش ذوالفقاری و سعید فرمانی برای مساعدت در خوانش کتیبه.
▫️#مرتضی_رضوانفر
▫️پژوهشگاه میراث فرهنگی
🔸کتیبۀ ارزشمند فارسی، شهر دربند، جمهوری داغستان، روسیه
طبق پروندۀ ثبت جهانیِ دربند در #یونسکو (۲۰۰۳م)، دیوار دربند نمادی از معماری ساسانی است که ۱۵۰۰ سال کارکرد دفاعی داشته است. این دیوار ۴۰ کیلومتری، توسط قباد و فرزندش انوشیروان برای حفاظت از منطقۀ آذربایگان احداث شده است و جدای از ۳۲ کتیبۀ پهلوی، چندین #کتیبه به خط فارسیدری دارد که غالباً به مرمت آن اشاره دارند. اعتقاد است دیوار دربند همان دیوار ذوالقرنین (یا سدِ سکندر) است که در تورات، انجیل و قرآن کریم ذکر شده است و هنگامیکه دیوار توسط قوم یأجوج و مأجوج فتح شود، روز حشر یا قیامت فرا میرسد (اشاراتی در کتیبه).
🔹متن کتیبۀ دروازۀ چهلتن: در عصر شاه شروان سلطان خلیل سرور، این حِصن شد مرتب واین قلعه گشت ساتر/ یأجوج باز برگشت چون فتنه سکندر، تا صیْت این عمارت شد در بلاد کافر/ بادا بُن حصارش تا روز حشر معمور، بادا ثبات ملکش تا قرنهاء وافر/ مخبر شوی هرآنگه یابی خبر ز سالش، گر زانک برشماری تاریخ او ز مخبر ( ۸۴۲-ق).
▫️با سپاس از پژوهشگرانگرانقدر دکتر داریوش ذوالفقاری و سعید فرمانی برای مساعدت در خوانش کتیبه.
▫️#مرتضی_رضوانفر
▫️پژوهشگاه میراث فرهنگی
🔸نگاه پروفسور کاظم معتمدنژاد به روزنامهنگاری آنلاین
▫️#یونس_شكرخواه
پیش از هر چیزی باید بگویم نگاه پروفسور #کاظم_معتمدنژاد به #روزنامهنگاری و شیوه #آنلاین آن به مثابه متنی بود كه باید در فرامتن ارتباطات درك میشد.
اصلیترین گونه روزنامهنگاری برای دكتر، #روزنامهنگاریتحقیقی و #انتقادی بود. پس به این ترتیب نحوه روایت؛ موضوعی ثانویه قلمداد میشد.
كسی كه در سال تولد من دبیر سرویس خارجی روزنامه كیهان بوده و تا سه سال بعد یعنی تا سال ۱۳۳۹ آن را اداره كرده و در آن دوران از لومومبا و كاسترو نوشته به اندازه كافی فرق فرمت و محتوا را میدانسته است. كسانی كه در كلاسهای دكتر معتمدنژاد نشستهاند میدانند چه بحثهایی درباره ریشههای تاریخی #ارتباطات مدرن و نقش آن در تحکیم سلطه جهانی غرب داشته است و باز میدانند دكتر چقدر بر ضرورت درك رویههای انفعالی تجددخواهی به خصوص از طریق رسانهها تاكید داشته است و بارها گفته است وسایل ارتباط جمعی ایران با شرایط کنونی جامعه ایرانی انطباق ندارند.
ضرورت تولید #محتوایبومی، تكیهزدن بر #تاریخ و #هویت و همچنین داشتن درك علمی از روزنامهنگاری برای دكتر معتمدنژاد اصل بود و بر فرم و فرمت غلبه داشت و تفاوتی نمیكرد كه نگاه نقادانه و پژوهشگرانه در قالب چاپی ارئه شود یا در شكل الكترونیك؛ یا #دیجیتال و آنلاین.
اما در مورد #روزنامهنگاریآنلاین به طور خاص میتوان به جوانبی مشخص اشاره كرد:
۱.دكتر معتمدنژاد اگر چه علاقه بیشتری به روزنامهنگاری چاپی داشت اما ترجیح میداد روزنامهنگاری آنلاین برای شرایط رو به ظهور #جامعهاطلاعاتی تعریف و آماده شود. نگاه دكتر در این زمینه به تكنیكهای روزنامهنگاری آنلاین و یا به اینكه چطور باید برای وب بنویسیم؛ چندان معطوف نبود. دكتر عمدتا بر جنبههای مربوط به افزودن مطلب به فضای وب، نظیر نقش #شبكههایاجتماعی، وبلاگ نویسی و دانشنامههایی نظیر دانشنامه #ویكیپدیا که همگان میتوانند در آن به نوشتن و ویرایش نوشتارها بپردازند و در واقع جولانگاهی برای محتواسازی در شبکه جهانی اینترنت است؛ تمركز و تاكید بیشتری داشت.
۲.دكتر معتقد بود روزنامهنگاری آنلاین عمدتا حركتی اجتماعی و از پایین به بالا در برابر روزنامهنگاری جریان اصلی (مین استریم) است و باید طرف توجه باشد و چون معتقد بود روزنامهنگاری یك تخصص است تاكید میكردند كه باید این روشهای نوین را هم مثل وكالت و پزشکی و مهندسی در دانشگاه فرا گرفت و لذا دوست داشتند روزنامهنگاری آنلاین در كنار مباحثی مثل #تكنولوژیهاینوین و #جامعهاطلاعاتی در دانشگاه به طور تخصصی و در قالب واحدهای مشخص فراگرفته شوند. به دیگر سخن جنبهای از #ارتباطاتتوسعه در این عرصه برای دكتر مهم بود که تأکید بر ارتباطات دموكراتیك مشارکتی داشت. دكتر تاكید میكرد كه نظریههایی برای این عرصه شناسایی و دنبال شود كه به جای تماشا كردن از زاویه دسترسی #مخاطبان به رسانهها، بر مقوله مشارکت مخاطبان و کنشگری آنها در ارتباطات تكیه داشته باشند و این درست نقطه مقابل #نظریهنوسازی #دانیل_لرنر از طریق رسانهها بود كه شاگردان دكتر با نقد جامع آرای لرنر در كلاسهای ایشان اشنا هستند. باید به گفته بیفزایم كه قدرت #شبکههایاجتماعی و روزنامهنگاری آنلاین فقط از منظر همین ظرفیتها بود كه طرف توجه دكتر بود و به عبارت بهتر؛ صرفا همین وجه #اینترنت و به طورخاص همین وجه مشاركتی فضای وب بود كه از دیدگاه دكتر دستمایه خوبی برای ارتباطات توسعه به حساب میآمد. همان مفهومی كه بعدها با عنوان "ما رسانهها" ابتدا در قالب جوامع محلی در وب آشكارتر شد و بعدها با صورتبندی شبكههای اجتماعی پر رنگتر شد. دكتر اتفاقا در موقع حضور #مانوئل_كستلز در ایران هم همین مبحث را در قالب فرایند #معناسازی فرهنگی به بحث گذاشتند.
۳.نكته دیگر مورد توجه دكتر؛ جذابیتهای #آزادیبیان در روزنامهنگاری آنلاین بود؛ به طوریكه رساله دكتری من هم به توصیه ایشان تحت عنوان تاثیر تكنولوژیهای نوین بر آزادی بیان دنبال شد. البته دكتر مثل همیشه متذكر میشدند كه بحث #آزادی را باید در كنار مفهوم #عدالت تعقیب كرد؛ نه آزادی مورد بحث غرب و نه عدالت مورد بحث شرق هیچكدام به تنهایی گرهگشا نیستند و این دو را باید با هم و همزمان تعقیب كرد.
۴.و بالاخره دكتر به مفهوم روزنامهنگاری آنلاین شهروندی هم علاقهمند شده بودند و این علاقه را در سال ۲۰۰۳ در #ژنو برای من و دكتر #حسن_نمكدوست بیان كردند؛ در آن موقع دكتر از طریق وبلاگهای جوامع مدنی كه درباره "اجلاس جهانی سران درباره جامعه اطلاعاتی" مطالب انتقادی و الترناتیو مینوشتند؛ با این مفهوم آشنا شده بودند و بعدها هم این موضوع را شخصا تعقیب میكردند
▫️#یونس_شكرخواه
پیش از هر چیزی باید بگویم نگاه پروفسور #کاظم_معتمدنژاد به #روزنامهنگاری و شیوه #آنلاین آن به مثابه متنی بود كه باید در فرامتن ارتباطات درك میشد.
اصلیترین گونه روزنامهنگاری برای دكتر، #روزنامهنگاریتحقیقی و #انتقادی بود. پس به این ترتیب نحوه روایت؛ موضوعی ثانویه قلمداد میشد.
كسی كه در سال تولد من دبیر سرویس خارجی روزنامه كیهان بوده و تا سه سال بعد یعنی تا سال ۱۳۳۹ آن را اداره كرده و در آن دوران از لومومبا و كاسترو نوشته به اندازه كافی فرق فرمت و محتوا را میدانسته است. كسانی كه در كلاسهای دكتر معتمدنژاد نشستهاند میدانند چه بحثهایی درباره ریشههای تاریخی #ارتباطات مدرن و نقش آن در تحکیم سلطه جهانی غرب داشته است و باز میدانند دكتر چقدر بر ضرورت درك رویههای انفعالی تجددخواهی به خصوص از طریق رسانهها تاكید داشته است و بارها گفته است وسایل ارتباط جمعی ایران با شرایط کنونی جامعه ایرانی انطباق ندارند.
ضرورت تولید #محتوایبومی، تكیهزدن بر #تاریخ و #هویت و همچنین داشتن درك علمی از روزنامهنگاری برای دكتر معتمدنژاد اصل بود و بر فرم و فرمت غلبه داشت و تفاوتی نمیكرد كه نگاه نقادانه و پژوهشگرانه در قالب چاپی ارئه شود یا در شكل الكترونیك؛ یا #دیجیتال و آنلاین.
اما در مورد #روزنامهنگاریآنلاین به طور خاص میتوان به جوانبی مشخص اشاره كرد:
۱.دكتر معتمدنژاد اگر چه علاقه بیشتری به روزنامهنگاری چاپی داشت اما ترجیح میداد روزنامهنگاری آنلاین برای شرایط رو به ظهور #جامعهاطلاعاتی تعریف و آماده شود. نگاه دكتر در این زمینه به تكنیكهای روزنامهنگاری آنلاین و یا به اینكه چطور باید برای وب بنویسیم؛ چندان معطوف نبود. دكتر عمدتا بر جنبههای مربوط به افزودن مطلب به فضای وب، نظیر نقش #شبكههایاجتماعی، وبلاگ نویسی و دانشنامههایی نظیر دانشنامه #ویكیپدیا که همگان میتوانند در آن به نوشتن و ویرایش نوشتارها بپردازند و در واقع جولانگاهی برای محتواسازی در شبکه جهانی اینترنت است؛ تمركز و تاكید بیشتری داشت.
۲.دكتر معتقد بود روزنامهنگاری آنلاین عمدتا حركتی اجتماعی و از پایین به بالا در برابر روزنامهنگاری جریان اصلی (مین استریم) است و باید طرف توجه باشد و چون معتقد بود روزنامهنگاری یك تخصص است تاكید میكردند كه باید این روشهای نوین را هم مثل وكالت و پزشکی و مهندسی در دانشگاه فرا گرفت و لذا دوست داشتند روزنامهنگاری آنلاین در كنار مباحثی مثل #تكنولوژیهاینوین و #جامعهاطلاعاتی در دانشگاه به طور تخصصی و در قالب واحدهای مشخص فراگرفته شوند. به دیگر سخن جنبهای از #ارتباطاتتوسعه در این عرصه برای دكتر مهم بود که تأکید بر ارتباطات دموكراتیك مشارکتی داشت. دكتر تاكید میكرد كه نظریههایی برای این عرصه شناسایی و دنبال شود كه به جای تماشا كردن از زاویه دسترسی #مخاطبان به رسانهها، بر مقوله مشارکت مخاطبان و کنشگری آنها در ارتباطات تكیه داشته باشند و این درست نقطه مقابل #نظریهنوسازی #دانیل_لرنر از طریق رسانهها بود كه شاگردان دكتر با نقد جامع آرای لرنر در كلاسهای ایشان اشنا هستند. باید به گفته بیفزایم كه قدرت #شبکههایاجتماعی و روزنامهنگاری آنلاین فقط از منظر همین ظرفیتها بود كه طرف توجه دكتر بود و به عبارت بهتر؛ صرفا همین وجه #اینترنت و به طورخاص همین وجه مشاركتی فضای وب بود كه از دیدگاه دكتر دستمایه خوبی برای ارتباطات توسعه به حساب میآمد. همان مفهومی كه بعدها با عنوان "ما رسانهها" ابتدا در قالب جوامع محلی در وب آشكارتر شد و بعدها با صورتبندی شبكههای اجتماعی پر رنگتر شد. دكتر اتفاقا در موقع حضور #مانوئل_كستلز در ایران هم همین مبحث را در قالب فرایند #معناسازی فرهنگی به بحث گذاشتند.
۳.نكته دیگر مورد توجه دكتر؛ جذابیتهای #آزادیبیان در روزنامهنگاری آنلاین بود؛ به طوریكه رساله دكتری من هم به توصیه ایشان تحت عنوان تاثیر تكنولوژیهای نوین بر آزادی بیان دنبال شد. البته دكتر مثل همیشه متذكر میشدند كه بحث #آزادی را باید در كنار مفهوم #عدالت تعقیب كرد؛ نه آزادی مورد بحث غرب و نه عدالت مورد بحث شرق هیچكدام به تنهایی گرهگشا نیستند و این دو را باید با هم و همزمان تعقیب كرد.
۴.و بالاخره دكتر به مفهوم روزنامهنگاری آنلاین شهروندی هم علاقهمند شده بودند و این علاقه را در سال ۲۰۰۳ در #ژنو برای من و دكتر #حسن_نمكدوست بیان كردند؛ در آن موقع دكتر از طریق وبلاگهای جوامع مدنی كه درباره "اجلاس جهانی سران درباره جامعه اطلاعاتی" مطالب انتقادی و الترناتیو مینوشتند؛ با این مفهوم آشنا شده بودند و بعدها هم این موضوع را شخصا تعقیب میكردند
🔸ارتباطات در جهان ارتباطات
▫️#علی_غروی
زمانی تلقی منتقدان فرهنگی این بود که چون فضای مجازی عرصهای است که مهندسان فنی، و نه مهندسان فرهنگی، آن را ساختهاند، بنابراین نقطهضعف آن عدم وجود روایت است.
امروز دنیای مجازی آنچنان با زندگی و فرایند هویتسازی بشر درآمیخته است که نهفقط روایتهای بیشمار در آن قابل درك است، بلکه سرعت خلق این روایتها از دنیای واقعی نیز پیشی گرفتهاند.
شکلگیری فضای مجازی در کنار جهان فیزیکی و حضور انبوهی از انسانها در هر دو فضا، انقلابی در فرایند ارتباطات و فرهنگ به وجود آورده است.
امر قابلتوجه در ارتباط از طریق اینترنت این است که خصوصیاتی که معیار قضاوت ما درباره افراد در دنیای غیرمجازی است، در دنیای مجازی عمدتاً مشاهدهناپذیرند.
ما در ارتباطهای اینترنتی، در قیاس با ارتباطهای معمول روزمره، کنترل بیشتری بر آن جنبههایی از شخصیتمان که به دیگران عرضه میکنیم اعمال میکنیم.
در فضای مجازی یا اینترنت، زمان، مکان و هویت تعریفی تازه یافتهاند. اینترنت در واقع، مکان بیمکان است؛ جایی که انسانها میتوانند بهراحتی با یکدیگر ارتباط برقرار کنند، قرارداد ببندند، گروههای خود را بسازند، پیام بفرستند یا چیزی را معرفی کنند.
🗞منبع: بخشی از مقالهای به نام «خود آرمانیمان را کجا بیایم؟» منتشر شده در شماره ٩٩ #ماهنامه_مدیریت_ارتباطات، مرداد ١٣٩٧
#آرشیو_مدیریت_ارتباطات
#انقلاب_ارتباطات
#هویت
▫️متن کامل مقاله در لینک زیر:
https://t.iss.one/cm_magazine
▫️#علی_غروی
زمانی تلقی منتقدان فرهنگی این بود که چون فضای مجازی عرصهای است که مهندسان فنی، و نه مهندسان فرهنگی، آن را ساختهاند، بنابراین نقطهضعف آن عدم وجود روایت است.
امروز دنیای مجازی آنچنان با زندگی و فرایند هویتسازی بشر درآمیخته است که نهفقط روایتهای بیشمار در آن قابل درك است، بلکه سرعت خلق این روایتها از دنیای واقعی نیز پیشی گرفتهاند.
شکلگیری فضای مجازی در کنار جهان فیزیکی و حضور انبوهی از انسانها در هر دو فضا، انقلابی در فرایند ارتباطات و فرهنگ به وجود آورده است.
امر قابلتوجه در ارتباط از طریق اینترنت این است که خصوصیاتی که معیار قضاوت ما درباره افراد در دنیای غیرمجازی است، در دنیای مجازی عمدتاً مشاهدهناپذیرند.
ما در ارتباطهای اینترنتی، در قیاس با ارتباطهای معمول روزمره، کنترل بیشتری بر آن جنبههایی از شخصیتمان که به دیگران عرضه میکنیم اعمال میکنیم.
در فضای مجازی یا اینترنت، زمان، مکان و هویت تعریفی تازه یافتهاند. اینترنت در واقع، مکان بیمکان است؛ جایی که انسانها میتوانند بهراحتی با یکدیگر ارتباط برقرار کنند، قرارداد ببندند، گروههای خود را بسازند، پیام بفرستند یا چیزی را معرفی کنند.
🗞منبع: بخشی از مقالهای به نام «خود آرمانیمان را کجا بیایم؟» منتشر شده در شماره ٩٩ #ماهنامه_مدیریت_ارتباطات، مرداد ١٣٩٧
#آرشیو_مدیریت_ارتباطات
#انقلاب_ارتباطات
#هویت
▫️متن کامل مقاله در لینک زیر:
https://t.iss.one/cm_magazine
Telegram
ماهنامه مديريت ارتباطات
ماهنامه مدیریت ارتباطات
نشریه تخصصی حوزه ارتباطات، رسانه، روابطعمومی، جامعه اطلاعاتی و تبلیغات
مدیرمسئول: امیرعباس تقیپور
سردبیر: علی ورامینی
ادمین:
@majalleh2
تلفن:
۰۲۱۸۸۳۵۶۰۷۶
نشریه تخصصی حوزه ارتباطات، رسانه، روابطعمومی، جامعه اطلاعاتی و تبلیغات
مدیرمسئول: امیرعباس تقیپور
سردبیر: علی ورامینی
ادمین:
@majalleh2
تلفن:
۰۲۱۸۸۳۵۶۰۷۶