🔸در فراگیری کرونا از چه بترسیم و از چه نترسیم؟
▫️#هادی_خانیکی _ استاد ارتباطات
از ما سراغ منزل آسودگی مجو
چون باد، عمر ما به تکاپو گذشته است
-صائب
تجربههای جوامع کنونی بهطور عام و جامعه ایرانی بهطور خاص، آموخته است که باید با زیستن در «جامعه خطر» - به تعبیر #اولریش بک، جامعهشناس آلمانی- آشنا بود، در آن توانا شد و از «طبیعت بحرانی» و «جامعه در معرض تهدید» سبکهای جدید به زیستن را در همه وجوه انسانی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی آموخت. ضرورتهای «حکمرانی خوب»، «توانمندی جامعه مدنی» و «مسئولیت اجتماعی شهروندان» برآمده از همین واقعیت گریزناپذیر است. افقهای ناشناخته و ناگشوده مدام در حال پیدایش و گسترش است.
بحرانهای جدید زیستی و اقلیمی و اجتماعی در دور و نزدیک جهان اکنون مشهود و مشهورند؛ پیدایش و گسترش #ویروس_کرونا که در کمتر از چند ماه در عالم از مرحله #اپیدمی (همهگیری) به #پاندمی (عالمگیری) رسید و ذهن و روان و زندگی جامعه ایرانی را از روال متعارف به وضعی متفاوت کشاند، از این شمار است. کرونا تنها بر سطوح سخت و فیزیکی ننشسته و فقط مجاری تنفسی شهروندان ما را در معرض تهدید قرار نداده است؛ کرونا به همه لایههای معرفت، دانش، نگرش، سنت، آیین و مناسبات فردی و اجتماعی و حاکمیتی وارد شده و پرسشها و روشهای جدیدی در برابر همه نهاده است. ویروس کرونا ما را مجبور کرده است که چیزهای نو بیاموزیم و به شیوههای نو زندگی کنیم. مسئولیت بزرگ ما در خانه، در اجتماع، در آموزش، در کسبوکار و در مدیریت و حکمراندن این است که چگونه از «مرزهای زندگی برای همه» حفاظت کنیم.
پرسشها و مسئولیتها در همهجا و از سوی همه یکسان فهمیده نمیشود و نتیجه، آن که بهسادگی سر از اقدام مشترکی درنمیآورد. مسئله کرونا اگرچه ابتدا در حوزه سلامت بهچشم آمد، اما با شتاب به میدانهای سیاست، مدیریت، اقتصاد و اجتماع وارد شد. اکنون اپیدمی و پاندمی دیگر رویدادهای اقلیمی و سرزمینی برای کرونا نیستند؛ مرزهای معرفت دینی، آرامش ذهنی و روانی، همبستگی اجتماعی، معیشت و کسبوکار، امنیت ملی و مدیریت سیاسی هم بهصورت همهگیر و عالمگیری درگیر کرونا شدهاند. کرونا چه زود برود و چه دیر بماند، «جهان زیستی» دیگر خلق کرده است؛ جهان زیستی که در آن خطراتی دیگر، بایدها و نبایدهایی دیگر و بهطور خلاصه «ادراکی دیگر» ایجاد شده است. ولی پرسش این است که آیا ادراک مشترکی از «آینده کرونا» در جامعه ما شکل گرفته است؟
حاکمیت، نهادهای مدنی و حتی غالب شهروندان در این روزها بهدرستی از «خطر شیوع کرونا» سخن میگویند، اما بهنظر نمیرسد که در عمل، یک مسئله و یک راهحل را در آن زمینه دنبال کنند. به زبان دیگر، گویی یک احساس، یک ادراک از کرونا و یک اقدام برای مهار بحران کرونا و وضعیت آینده آن در همهجا میداندار نشده است. مشخص نیست که در این میان از چه، باید در کجا و تا چه حد ترسید و از چه چیز نباید ترسید! زمان #ارتباطات_بحران، شیوه آگاهیدادن و سازوکارهای آموزش همگانی و جلب مشارکت شهروندان کجاست؟
ابعاد ناشناخته اما گسترده و درهمتنیده بحران کرونا ایجاب میکند که اشتراک نظر و همکاری در سهسوی نهادهای مدنی، شهروندان و نهادهای حاکمیتی پیرامون «میزان جدیبودن بحران» و در عین حال «توانایی عبور از آن» بهوجود آید. باید این فهم از مسئله کرونا را به اشتراک گذاشت که کرونا خطر جدید جامعه و جهان ماست اما میتوان با رویارویی سنجیده و فعالانه و بهنگام با آن، افقهایی تازه به روی زندگی گشود.
بهگفته نیچه «آنچه تو را نکشد تنها قویترت میکند».
از زاویه #ارتباطات، اکنون دو پرسش در این مواجهه پیش روی ماست: نخست اینکه در سه حوزه نهادهای حاکمیتی، جامعه مدنی و عموم شهروندان، در شرایطی که جامعه گرفتار «ضعف سرمایه اجتماعی» از جمله اعتماد، همبستگی اجتماعی و امید به آینده و «ناکارآمدی مرجعیتهای سیاسی و ارتباطی» است، چگونه میتوان ادراک از بحران کرونا و شیوههای مهار آن را در دو سوی نهادهای رسمی و مردم، به هم نزدیک کرد؟ دوم اینکه در میانه دو راهبرد رایج کنونی یعنی «مدیریت ترس» یا «عادیسازی»، چطور میتوان راهی ترکیبی و معطوف به حساسشدن جامعه و مشارکت فعال شهروندان در عبور از بحران برگزید؟ واقعیت آن است که جامعه برای این کار هم نیازمند «امید به آینده» و هم تشنه «صداقت در فهم وضع خویش» است؛ پس برای آنکه بتواند خطر پیش رو را بهخوبی حس کند و در دفع آن بهدرستی بکوشد، باید نوع امیدوارانهای از کنش عملی مبتنی بر صداقت در سه سطح حاکمیت، جامعه مدنی و شهروندان، سامان بگیرد.
▫️روزنامه همشهری
▫️یکشنبه ۲۵ اسفند ۱۳۹۸
@younesshokrkhah
▫️#هادی_خانیکی _ استاد ارتباطات
از ما سراغ منزل آسودگی مجو
چون باد، عمر ما به تکاپو گذشته است
-صائب
تجربههای جوامع کنونی بهطور عام و جامعه ایرانی بهطور خاص، آموخته است که باید با زیستن در «جامعه خطر» - به تعبیر #اولریش بک، جامعهشناس آلمانی- آشنا بود، در آن توانا شد و از «طبیعت بحرانی» و «جامعه در معرض تهدید» سبکهای جدید به زیستن را در همه وجوه انسانی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی آموخت. ضرورتهای «حکمرانی خوب»، «توانمندی جامعه مدنی» و «مسئولیت اجتماعی شهروندان» برآمده از همین واقعیت گریزناپذیر است. افقهای ناشناخته و ناگشوده مدام در حال پیدایش و گسترش است.
بحرانهای جدید زیستی و اقلیمی و اجتماعی در دور و نزدیک جهان اکنون مشهود و مشهورند؛ پیدایش و گسترش #ویروس_کرونا که در کمتر از چند ماه در عالم از مرحله #اپیدمی (همهگیری) به #پاندمی (عالمگیری) رسید و ذهن و روان و زندگی جامعه ایرانی را از روال متعارف به وضعی متفاوت کشاند، از این شمار است. کرونا تنها بر سطوح سخت و فیزیکی ننشسته و فقط مجاری تنفسی شهروندان ما را در معرض تهدید قرار نداده است؛ کرونا به همه لایههای معرفت، دانش، نگرش، سنت، آیین و مناسبات فردی و اجتماعی و حاکمیتی وارد شده و پرسشها و روشهای جدیدی در برابر همه نهاده است. ویروس کرونا ما را مجبور کرده است که چیزهای نو بیاموزیم و به شیوههای نو زندگی کنیم. مسئولیت بزرگ ما در خانه، در اجتماع، در آموزش، در کسبوکار و در مدیریت و حکمراندن این است که چگونه از «مرزهای زندگی برای همه» حفاظت کنیم.
پرسشها و مسئولیتها در همهجا و از سوی همه یکسان فهمیده نمیشود و نتیجه، آن که بهسادگی سر از اقدام مشترکی درنمیآورد. مسئله کرونا اگرچه ابتدا در حوزه سلامت بهچشم آمد، اما با شتاب به میدانهای سیاست، مدیریت، اقتصاد و اجتماع وارد شد. اکنون اپیدمی و پاندمی دیگر رویدادهای اقلیمی و سرزمینی برای کرونا نیستند؛ مرزهای معرفت دینی، آرامش ذهنی و روانی، همبستگی اجتماعی، معیشت و کسبوکار، امنیت ملی و مدیریت سیاسی هم بهصورت همهگیر و عالمگیری درگیر کرونا شدهاند. کرونا چه زود برود و چه دیر بماند، «جهان زیستی» دیگر خلق کرده است؛ جهان زیستی که در آن خطراتی دیگر، بایدها و نبایدهایی دیگر و بهطور خلاصه «ادراکی دیگر» ایجاد شده است. ولی پرسش این است که آیا ادراک مشترکی از «آینده کرونا» در جامعه ما شکل گرفته است؟
حاکمیت، نهادهای مدنی و حتی غالب شهروندان در این روزها بهدرستی از «خطر شیوع کرونا» سخن میگویند، اما بهنظر نمیرسد که در عمل، یک مسئله و یک راهحل را در آن زمینه دنبال کنند. به زبان دیگر، گویی یک احساس، یک ادراک از کرونا و یک اقدام برای مهار بحران کرونا و وضعیت آینده آن در همهجا میداندار نشده است. مشخص نیست که در این میان از چه، باید در کجا و تا چه حد ترسید و از چه چیز نباید ترسید! زمان #ارتباطات_بحران، شیوه آگاهیدادن و سازوکارهای آموزش همگانی و جلب مشارکت شهروندان کجاست؟
ابعاد ناشناخته اما گسترده و درهمتنیده بحران کرونا ایجاب میکند که اشتراک نظر و همکاری در سهسوی نهادهای مدنی، شهروندان و نهادهای حاکمیتی پیرامون «میزان جدیبودن بحران» و در عین حال «توانایی عبور از آن» بهوجود آید. باید این فهم از مسئله کرونا را به اشتراک گذاشت که کرونا خطر جدید جامعه و جهان ماست اما میتوان با رویارویی سنجیده و فعالانه و بهنگام با آن، افقهایی تازه به روی زندگی گشود.
بهگفته نیچه «آنچه تو را نکشد تنها قویترت میکند».
از زاویه #ارتباطات، اکنون دو پرسش در این مواجهه پیش روی ماست: نخست اینکه در سه حوزه نهادهای حاکمیتی، جامعه مدنی و عموم شهروندان، در شرایطی که جامعه گرفتار «ضعف سرمایه اجتماعی» از جمله اعتماد، همبستگی اجتماعی و امید به آینده و «ناکارآمدی مرجعیتهای سیاسی و ارتباطی» است، چگونه میتوان ادراک از بحران کرونا و شیوههای مهار آن را در دو سوی نهادهای رسمی و مردم، به هم نزدیک کرد؟ دوم اینکه در میانه دو راهبرد رایج کنونی یعنی «مدیریت ترس» یا «عادیسازی»، چطور میتوان راهی ترکیبی و معطوف به حساسشدن جامعه و مشارکت فعال شهروندان در عبور از بحران برگزید؟ واقعیت آن است که جامعه برای این کار هم نیازمند «امید به آینده» و هم تشنه «صداقت در فهم وضع خویش» است؛ پس برای آنکه بتواند خطر پیش رو را بهخوبی حس کند و در دفع آن بهدرستی بکوشد، باید نوع امیدوارانهای از کنش عملی مبتنی بر صداقت در سه سطح حاکمیت، جامعه مدنی و شهروندان، سامان بگیرد.
▫️روزنامه همشهری
▫️یکشنبه ۲۵ اسفند ۱۳۹۸
@younesshokrkhah
🔸ارتباطات بحران: صراحت و مسئولیت
#حسن_نمكدوست
صراحت در بيان واقعيت، حتي بيمقدمه و تلخ، از منظر #ارتباطات_بحران، بهتر از دوپهلو و در پرده گفتن است. تازهترين مثال، توييت مشاور رييسجمهور، آقاي دكتر آشناست كه رُك و راست به سراغ مساله رفتهاند: «كساني كه شعار ميدهند كشور را بايد تعطيل كرد لابد نفسشان از جاي گرم بلند ميشود و خيالشان از درآمد خود و نزديكانشان راحت است.» قصد اين نوشته تاييد يا رد مضمون نوشته يا لحن ايشان نيست، توجه به ضرورت صراحت بيان در وضعيتهاي بحراني است. همانقدركه بحران، اهل ابهام و زبانبازي با ما و زندگي ما نيست، ما هم نبايد گنگ و مبهم درباره بحران سخن بگوييم. اين، همان اصل قابل دفاع و توصيه ارتباطات بحران است. صريحبودن گوينده، يكي از فايدههايش، برداشت و نتيجهگيري صريح مخاطب است.
براي مثال، استنباط آدمي چون من از متن آقاي دكتر آشنا اين است: «دولت تلاش ميكند وضع را بالنسبه تحتكنترل نشان دهد. در عين حال – فارغ از اينكه نفسش از جاي گرم بلند ميشود يا نه – ميداند كه اوضاع خوب نيست. در واقع، خاطرش از وضعيت اقتصادي مملكت بسيار نگران و ناراحت است ميخواهد مردم فعاليت اقتصادي را از سر بگيرند.» پس اميد را به امكان حمايت اقتصادي حكومت موكول نميكنم و احتمالا به دوستان و آشنايان با قدري صراحت توصيه ميكنم اگر بضاعت مالي دارند در خانه بمانند و اگر ندارند دل به تقدير بسپرند و با رعايت حداكثر جوانب ممكن بهداشت فردي، كار و جستوجوي معيشتشان را از سر بگيرند. اما چرا «قدري صراحت»؟ قرارمان براساس ارتباطات بحران صراحت كامل است. بايد رودربايستي را كنار بگذارم و به خود و اطرافيانم بيمجامله بگويم: اولا اوضاع اقتصادي خوب نيست و ثانيا با توجه به عملكرد ويروس كرونا و سرعت و فراگيري شيوع آن، حتي در خانه ماندن هم به معناي مصونيت كامل نيست. مادام كه دارو و واكسني براي اين بيماري پيدا نشده، احتمال ابتلاي هر كداممان بيشتر از بيمار نشدن است. همانطوركه توان اقتصادي مملكت بسيار محدود است، امكانات فني، بهداشتي و مراقبتي نيز محدود است و قطعا جوابگوي شمار فراوان مبتلايان در آن واحد نيست. بنابراين، اگر قرار است - كه گويا قرار است - تعداد زياديمان مبتلا شويم، لازم است همه، تا آنجا كه سهم ماست، بكوشيم اين ابتلا تدريجي صورت بگيرد. هر قدر اين تلاش بيشتر باشد، احتمال جانباختن خود و هموطنانمان كمتر ميشود. اين يك واقعيت تلخ است و مانند هر تلخي ديگر، بيان آن از سوي گوينده و پذيرش آن از سوي مردم به هيچوجه آسان نيست. حُسن بزرگ آن، اما اين است كه راه را براي راستگويي و گفتن واقعيتهاي ديگر هموار ميكند و بهخصوص متوليان امر را از پنهانكاري يا دادن اطلاعات غلط نجات ميدهد. ضمن اينكه به ميزان قابلملاحظهاي از دامنه شايعه و خبرهاي دروغ كم ميكند. يك قلم، ميتوان آمار دقيق تعداد مبتلايان و شمار واقعي هموطناني كه متاسفانه جان خود را بر اثر كرونا از دست دادهاند اعلام كرد. آن وقت سازمان نظام پزشكي هم نگران «فاصله قابل توجه گزارش رسمي آمار مبتلايان با واقعيت ميداني» نخواهد بود. يا دولت راحتتر ميتواند توضيح دهد كه مشكلات اقتصادي، چرا و چگونه، حتي اجازه پرداخت دو، سه ماهه 300 هزار توماني به پنج دهك جامعه را نميدهد، چه رسد به دادن كمكمعيشت به دستكم نيمي از جامعه تا زمان يافتن دارو و واكسن و سپريشدن بحران. البته صراحت يكسويه صراحت نيست، تحكم است. حكومت هم بايد گوش شنوا و تحمل صراحت جامعه و پرسشهاي بجا، هر چند تلخ را داشته باشد. مهمترينشان اينكه تمهيدات واقعي و پاي كار پزشكي، اقتصادي، اجتماعي و سياسي براي حفاظت از جان شهروندان چيست و تا چه حد كافي است؟ و مكررترينشان اينكه چرا سالهاست شعارهاي پيشرفت و دستاورد در همه عرصهها و زمينهها عرش و فرش را به لرزه درميآورد، اما اقتصاد و اجتماع، حتي در كوتاهمدت هم تاب تحمل بحران را ندارند؟ و بسياري پرسشهاي تكراري و غيرتكراري بحق ديگر. سخن كوتاه. خوشبيني گاه يك بيماري مهلك است. احتمالا متن حاضر هم گرفتار چنين بيماري مهلكي است. به سياق همه اين سالها بعيد به نظر ميرسد كه حكومت شكيبايي لازم را براي انجام گفت و شنودي صريح و واقعبينانه داشته باشد. اما آدمي به اميد زنده است و حال كه قرار است چرخ جامعه از شنبه تندتر به حركت درآيد بايد آرزو كرد همه شنبهها روزهاي خوبي براي همه باشد؛ روزهايي كه پرداختن به واقعيتها، صريح و بيلكنت و به دور از مجامله يا پردهپوشي، وجه اصلي مناسبات ارتباطي جامعه است.
https://static.cdn.asset.aparat.com/avt/9094700-8120-b.jpg
#حسن_نمكدوست
صراحت در بيان واقعيت، حتي بيمقدمه و تلخ، از منظر #ارتباطات_بحران، بهتر از دوپهلو و در پرده گفتن است. تازهترين مثال، توييت مشاور رييسجمهور، آقاي دكتر آشناست كه رُك و راست به سراغ مساله رفتهاند: «كساني كه شعار ميدهند كشور را بايد تعطيل كرد لابد نفسشان از جاي گرم بلند ميشود و خيالشان از درآمد خود و نزديكانشان راحت است.» قصد اين نوشته تاييد يا رد مضمون نوشته يا لحن ايشان نيست، توجه به ضرورت صراحت بيان در وضعيتهاي بحراني است. همانقدركه بحران، اهل ابهام و زبانبازي با ما و زندگي ما نيست، ما هم نبايد گنگ و مبهم درباره بحران سخن بگوييم. اين، همان اصل قابل دفاع و توصيه ارتباطات بحران است. صريحبودن گوينده، يكي از فايدههايش، برداشت و نتيجهگيري صريح مخاطب است.
براي مثال، استنباط آدمي چون من از متن آقاي دكتر آشنا اين است: «دولت تلاش ميكند وضع را بالنسبه تحتكنترل نشان دهد. در عين حال – فارغ از اينكه نفسش از جاي گرم بلند ميشود يا نه – ميداند كه اوضاع خوب نيست. در واقع، خاطرش از وضعيت اقتصادي مملكت بسيار نگران و ناراحت است ميخواهد مردم فعاليت اقتصادي را از سر بگيرند.» پس اميد را به امكان حمايت اقتصادي حكومت موكول نميكنم و احتمالا به دوستان و آشنايان با قدري صراحت توصيه ميكنم اگر بضاعت مالي دارند در خانه بمانند و اگر ندارند دل به تقدير بسپرند و با رعايت حداكثر جوانب ممكن بهداشت فردي، كار و جستوجوي معيشتشان را از سر بگيرند. اما چرا «قدري صراحت»؟ قرارمان براساس ارتباطات بحران صراحت كامل است. بايد رودربايستي را كنار بگذارم و به خود و اطرافيانم بيمجامله بگويم: اولا اوضاع اقتصادي خوب نيست و ثانيا با توجه به عملكرد ويروس كرونا و سرعت و فراگيري شيوع آن، حتي در خانه ماندن هم به معناي مصونيت كامل نيست. مادام كه دارو و واكسني براي اين بيماري پيدا نشده، احتمال ابتلاي هر كداممان بيشتر از بيمار نشدن است. همانطوركه توان اقتصادي مملكت بسيار محدود است، امكانات فني، بهداشتي و مراقبتي نيز محدود است و قطعا جوابگوي شمار فراوان مبتلايان در آن واحد نيست. بنابراين، اگر قرار است - كه گويا قرار است - تعداد زياديمان مبتلا شويم، لازم است همه، تا آنجا كه سهم ماست، بكوشيم اين ابتلا تدريجي صورت بگيرد. هر قدر اين تلاش بيشتر باشد، احتمال جانباختن خود و هموطنانمان كمتر ميشود. اين يك واقعيت تلخ است و مانند هر تلخي ديگر، بيان آن از سوي گوينده و پذيرش آن از سوي مردم به هيچوجه آسان نيست. حُسن بزرگ آن، اما اين است كه راه را براي راستگويي و گفتن واقعيتهاي ديگر هموار ميكند و بهخصوص متوليان امر را از پنهانكاري يا دادن اطلاعات غلط نجات ميدهد. ضمن اينكه به ميزان قابلملاحظهاي از دامنه شايعه و خبرهاي دروغ كم ميكند. يك قلم، ميتوان آمار دقيق تعداد مبتلايان و شمار واقعي هموطناني كه متاسفانه جان خود را بر اثر كرونا از دست دادهاند اعلام كرد. آن وقت سازمان نظام پزشكي هم نگران «فاصله قابل توجه گزارش رسمي آمار مبتلايان با واقعيت ميداني» نخواهد بود. يا دولت راحتتر ميتواند توضيح دهد كه مشكلات اقتصادي، چرا و چگونه، حتي اجازه پرداخت دو، سه ماهه 300 هزار توماني به پنج دهك جامعه را نميدهد، چه رسد به دادن كمكمعيشت به دستكم نيمي از جامعه تا زمان يافتن دارو و واكسن و سپريشدن بحران. البته صراحت يكسويه صراحت نيست، تحكم است. حكومت هم بايد گوش شنوا و تحمل صراحت جامعه و پرسشهاي بجا، هر چند تلخ را داشته باشد. مهمترينشان اينكه تمهيدات واقعي و پاي كار پزشكي، اقتصادي، اجتماعي و سياسي براي حفاظت از جان شهروندان چيست و تا چه حد كافي است؟ و مكررترينشان اينكه چرا سالهاست شعارهاي پيشرفت و دستاورد در همه عرصهها و زمينهها عرش و فرش را به لرزه درميآورد، اما اقتصاد و اجتماع، حتي در كوتاهمدت هم تاب تحمل بحران را ندارند؟ و بسياري پرسشهاي تكراري و غيرتكراري بحق ديگر. سخن كوتاه. خوشبيني گاه يك بيماري مهلك است. احتمالا متن حاضر هم گرفتار چنين بيماري مهلكي است. به سياق همه اين سالها بعيد به نظر ميرسد كه حكومت شكيبايي لازم را براي انجام گفت و شنودي صريح و واقعبينانه داشته باشد. اما آدمي به اميد زنده است و حال كه قرار است چرخ جامعه از شنبه تندتر به حركت درآيد بايد آرزو كرد همه شنبهها روزهاي خوبي براي همه باشد؛ روزهايي كه پرداختن به واقعيتها، صريح و بيلكنت و به دور از مجامله يا پردهپوشي، وجه اصلي مناسبات ارتباطي جامعه است.
https://static.cdn.asset.aparat.com/avt/9094700-8120-b.jpg
گفتگوی شفقنا با دکتر نمکدوست
#کرونا 🔸روزنامهنگاری و میز بحران
▫️ در اوایل ورود کرونا به کشور بسیاری از اهالی رسانه به نقش مهم #خبرنگاران برای اطلاع رسانی دقیق و بدون غرض ورزی تاکید کردند تا اطلاعات درست به دست مردم برسد و از سلامت جسم و روان خود محافظت کنند. دکتر #حسن_نمکدوست_تهرانی مدیر مرکز آموزش و پژوهش همشهری در این باره پیشنهاد میز کرونا را میدهد که #شفقنا درباره ویژگیهای این میز و موانع تشکیل آن در تحریریهها با وی گفتگو کرده است.
▫️نمکدوست درباره ضرورت تشکیل میز کرونا در تحریریه رسانهها به شفقنا رسانه توضیح میدهد: رسانهها در هر بحرانی، چه طبیعی و چه انسانساخت، باید گروهی را مأمور کنند که تا پایان بحران وقف آن باشند. به همین خاطر هم در همان اوایل ورود این ویروس به کشور، تشکیل میز کرونا به تحریریهها پیشنهاد شد. اهمیت این موضوع در کشور ما که همواره با انواع بحران ها مواجه است دو چندان است. در واقع، تشکیل میز بحران و برخورداری از آمادگیهای مهارتی، فنی و سازمانی برای مواجه شدن با وضعیتهای بحرانی، یک امر و ضرورت روزمره برای سازمانهای رسانهای ماست.
▫️فرض کنید زلزله، سیل، آتش سوزی یا بحران های اجتماعی مثل اعتراضات آبان ماه ۹۶ رخ دهد، در چنین مواقعی #رسانهها باید یک تیم چابک و توجیه شده از متخصصان در زمینههای مختلف، از جمله روزنامهنگاری بحرانی که رخ داده، #ارتباطات_بحران و سلامت، روانشناسان و جامعه شناسان، تشکیل بدهد و کار آن تیم پرداختن تمام و کمال به جنبههای مختلف بحران باشد.
▫️او درباره جزئیات پیشنهاد تشکیل میز تحریری کرونا به طور خاص میگوید: در مورد کرونا حضور پزشکان و پژوهشگران بهداشت و سلامت در کنار کسانی که نام بردم ضروری است. مهمترین ماموریت این تیم از یک سو ارائه #اطلاعات لازم و درست به مردم برای مراقبت از خود و دیگران و مقابله با اشاعه بیماری و از سوی دیگر توجه و نظارت بر رفتار مسؤولانی است که #مدیریت_بحران را برعهده دارند.
▫️او با توضیح درباره اینکه چرا چنین میزی در تحریریههای ما شکل نگرفته، بیان میکند: برای تشکیل چنین میزی در سطح رسانهها نیاز به احساس مسؤولیت و باور، تخصص و بودجه است. به نظرم عموم سردبیران نسبت به موضوع احساس مسؤولیت میکنند و به تشکیل چنین میزی اعتقاد دارند. یکی از مشکلات تعداد کم روزنامهنگارانی است که در موضوع متخصص باشند. طبعا روزنامهنگاران حوزه سلامت و روزنامهنگاران علم، نزدیکترین افراد به حوزه برای پوشش رویدادها هستند. کما اینکه شاهد هستیم برخی از این همکاران نه تنها در رسانهای که کار میکنند، که در صفحههای شخصیشان فعالانه و با دقت به طرح مسائل و موضوعات مربوط به کرونا پرداختهاند.
▫️نمکدوست درباره عملکرد رسانهها در این روزها برای جلوگیری از عادی شدن کرونا در جامعه میگوید: ما باید تمام توان خود را برای هشدار به مردم و مسئولان به کار بگیریم تا مسأله کوچک و عادی نشود. برای این کار هر رسانهای به تنهایی، رسانهها با هم و در همکاری با نهادهای مدنی دیگر میتوانند پروژههای مشترکی را به اجرا درآورند. مادامی که کرونا جان هم وطنان را میگیرد، باید در صفحه اول همه رسانهها حضور داشته باشد. ابتکارهای فردی و جمعی لازم است تا بتوانیم موضوع مقابله با کرونا را بهصورت مستمر به عنوان یکی از دستور کارهای اصلی اجتماعی حقظ کنیم. برای مثال میتوانیم چند رسانه با هم تصمیم بگیریم و در روز معینی از هفته صفحه نخست روزنامههایمان یا سایت و خبرگزاریهایمان را به اقدامی مشترک در خصوص کرونا اختصاص دهیم. یا میتوانیم به سراغ نهادهای مدنی دیگر برویم و با آنها درباره اقدام مشترک همفکری کنیم و کاری انجام دهیم.
▫️متن کامل:
https://media.shafaqna.com/news/498744
#کرونا 🔸روزنامهنگاری و میز بحران
▫️ در اوایل ورود کرونا به کشور بسیاری از اهالی رسانه به نقش مهم #خبرنگاران برای اطلاع رسانی دقیق و بدون غرض ورزی تاکید کردند تا اطلاعات درست به دست مردم برسد و از سلامت جسم و روان خود محافظت کنند. دکتر #حسن_نمکدوست_تهرانی مدیر مرکز آموزش و پژوهش همشهری در این باره پیشنهاد میز کرونا را میدهد که #شفقنا درباره ویژگیهای این میز و موانع تشکیل آن در تحریریهها با وی گفتگو کرده است.
▫️نمکدوست درباره ضرورت تشکیل میز کرونا در تحریریه رسانهها به شفقنا رسانه توضیح میدهد: رسانهها در هر بحرانی، چه طبیعی و چه انسانساخت، باید گروهی را مأمور کنند که تا پایان بحران وقف آن باشند. به همین خاطر هم در همان اوایل ورود این ویروس به کشور، تشکیل میز کرونا به تحریریهها پیشنهاد شد. اهمیت این موضوع در کشور ما که همواره با انواع بحران ها مواجه است دو چندان است. در واقع، تشکیل میز بحران و برخورداری از آمادگیهای مهارتی، فنی و سازمانی برای مواجه شدن با وضعیتهای بحرانی، یک امر و ضرورت روزمره برای سازمانهای رسانهای ماست.
▫️فرض کنید زلزله، سیل، آتش سوزی یا بحران های اجتماعی مثل اعتراضات آبان ماه ۹۶ رخ دهد، در چنین مواقعی #رسانهها باید یک تیم چابک و توجیه شده از متخصصان در زمینههای مختلف، از جمله روزنامهنگاری بحرانی که رخ داده، #ارتباطات_بحران و سلامت، روانشناسان و جامعه شناسان، تشکیل بدهد و کار آن تیم پرداختن تمام و کمال به جنبههای مختلف بحران باشد.
▫️او درباره جزئیات پیشنهاد تشکیل میز تحریری کرونا به طور خاص میگوید: در مورد کرونا حضور پزشکان و پژوهشگران بهداشت و سلامت در کنار کسانی که نام بردم ضروری است. مهمترین ماموریت این تیم از یک سو ارائه #اطلاعات لازم و درست به مردم برای مراقبت از خود و دیگران و مقابله با اشاعه بیماری و از سوی دیگر توجه و نظارت بر رفتار مسؤولانی است که #مدیریت_بحران را برعهده دارند.
▫️او با توضیح درباره اینکه چرا چنین میزی در تحریریههای ما شکل نگرفته، بیان میکند: برای تشکیل چنین میزی در سطح رسانهها نیاز به احساس مسؤولیت و باور، تخصص و بودجه است. به نظرم عموم سردبیران نسبت به موضوع احساس مسؤولیت میکنند و به تشکیل چنین میزی اعتقاد دارند. یکی از مشکلات تعداد کم روزنامهنگارانی است که در موضوع متخصص باشند. طبعا روزنامهنگاران حوزه سلامت و روزنامهنگاران علم، نزدیکترین افراد به حوزه برای پوشش رویدادها هستند. کما اینکه شاهد هستیم برخی از این همکاران نه تنها در رسانهای که کار میکنند، که در صفحههای شخصیشان فعالانه و با دقت به طرح مسائل و موضوعات مربوط به کرونا پرداختهاند.
▫️نمکدوست درباره عملکرد رسانهها در این روزها برای جلوگیری از عادی شدن کرونا در جامعه میگوید: ما باید تمام توان خود را برای هشدار به مردم و مسئولان به کار بگیریم تا مسأله کوچک و عادی نشود. برای این کار هر رسانهای به تنهایی، رسانهها با هم و در همکاری با نهادهای مدنی دیگر میتوانند پروژههای مشترکی را به اجرا درآورند. مادامی که کرونا جان هم وطنان را میگیرد، باید در صفحه اول همه رسانهها حضور داشته باشد. ابتکارهای فردی و جمعی لازم است تا بتوانیم موضوع مقابله با کرونا را بهصورت مستمر به عنوان یکی از دستور کارهای اصلی اجتماعی حقظ کنیم. برای مثال میتوانیم چند رسانه با هم تصمیم بگیریم و در روز معینی از هفته صفحه نخست روزنامههایمان یا سایت و خبرگزاریهایمان را به اقدامی مشترک در خصوص کرونا اختصاص دهیم. یا میتوانیم به سراغ نهادهای مدنی دیگر برویم و با آنها درباره اقدام مشترک همفکری کنیم و کاری انجام دهیم.
▫️متن کامل:
https://media.shafaqna.com/news/498744
Shafaqna
نمکدوست: تشکیل میز بحران و برخورداری از آمادگیهای مهارتی، فنی و سازمانی برای مواجه شدن با وضعیتهای بحرانی، یک امر و ضرورت روزمره…
🔸علاج بحران استراتژی ارتباطی است، امید استراتژی نیست!
#عباس_رضاییثمرین- روزنامهنگار
۱. مدیریت موفقیتآمیز هر بحرانی، مستلزم داشتن #استراتژی_ارتباطی موثر است. سازمان بهداشت جهانی، در کتابچهای که در سال ٢٠١٧ برای مقابله با همهگیری بیماری آنفلوآنزا منتشر کرده، استراتژی ارتباطی موثر را «جمعآوری، فرآوری و توزیع بهموقع اطلاعات به روشهایی که برای مخاطب هدف، موثر و مناسب باشد» تعریف کرده است. از نظر این سازمان، در استراتژی ارتباطی مدیریت بحران حتما باید جنبههای رفتاری و نحوه واکنش مردم به اطلاعات و توصیههایی که از مقامات رسمی و رسانهها دریافت میکنند نیز، درنظر گرفته شود.
۲. «امید» استراتژی نیست! استراتژی به معنی داشتن برنامه از پیش آماده برای ارتباطات بحران، شامل «پیشبینی سناریوهای مختلف»، «پروتکلهای روشن برای جمعآوری، فرآوری و توزیع اطلاعات»، «چارچوبهای تعریفشده برای ارتباط با رسانهها»، «تعیین مخاطب هدف و تعامل مستمر با مخاطبان» و «طراحی تاکتیکهای منعطف و روزآمد، برای تولید و انتشار محتوا»، «پایش مداوم فضای رسانهای رسمی و غیررسمی» و موارد متعدد دیگر است.
۳. صرف پیادهسازیِ برخی قواعد شکلی #ارتباطات_بحران به معنی برخورداری از استراتژی ارتباطی نیست؛ تعیین سخنگوی واحد و کانالیزهکردن فرآیند اطلاعرسانی به سوی او، اقدام لازم و صحیحی است اما این کار برای مدیریت رسانهای بحران کافی نیست. یک سخنگو، بدون نقشه راه حسابشده و مدون کاری از پیش نمیبرد، مواجهه دستورالعملی و از بالا به پایین هم، در چرخه اطلاعرسانی فعلی که فوقالعاده متکثر و نظارتگریز است، نتیجه چندانی به بار نخواهد آورد.
۴. توصیه دریافت #اخبار و #اطلاعات از منابع رسمی، جزو پروتکلهای کلاسیک مدیریت بحران در دنیاست اما تصورِ اینکه امروز اکثریت مردم به چنین توصیهای عمل کنند، بیش از حد سادهانگارانه است. هرگونه برنامهریزی برای #ارتباطات_بحران، بدون درنظرگرفتن نقش و جایگاه رسانههای اجتماعی ابتر خواهد ماند.
۵. با طراحی و برنامهریزی، شبکههای اجتماعی میتوانند بهعنوان یکی از موثرترین مجاری اطلاعرسانی درجامعه امروز، عصای دست #مدیریت_بحران باشند. ولی همین شبکهها اگر بخشی از استراتژی ما برای مدیریت بحران نباشند، میتوانند هر بحرانی را بزرگتر کنند و درجه تخریبش را بالا ببرند.
۶. راهکار اساسی برای حفاظت از امنیت روانی جامعه در زمان بحران، آنطور که برخی تصور میکنند، صدور بخشنامه و ایجاد محدودیت برای رسانههای رسمی یا انتشار محتوای باسمهای مثبتاندیشانه نیست؛ هماهنگی و ارتباط مناسب با رسانهها مهم است اما مهمتر از آن، عملکرد موثر در پلتفرمهای کاربرمحور #رسانههای_اجتماعی است. این کار البته به معنای بگیر و ببند و فیلتر و سایر روشهای سلبی مرسوم نیست؛ به این معناست که این شبکهها را بشناسیم، مختصاتشان را بدانیم، الگوریتم شکلگیری روندها و جریانها در آنها را بفهمیم، منفعل نباشیم، خوب و موثر تولید محتوا کنیم و نسبت به آنچه توسط کاربران منتشر میشود، بیاعتنایی نکنیم.
۷. رسانهها، اگرچه در اطلاعرسانی بحران نقشی بهشدت حیاتی و موثر ایفا میکنند اما مخاطب بایدها و نبایدها در این حیطه، بیش از #رسانهها، متولیان مدیریت بحران و به تعبیر دیگر روابطعمومیها هستند. هرچند که منکر برخی اشتباهات و سهلانگاریهای رایج در میان همکاران رسانهای نمیتوان شد اما در ریشهیابی وضع موجود، بیش از رسانهها باید به دنبال اصلاح عملکرد و رویکرد روابط عمومیها بود.
▫️پینوشت، این یادداشت امروز در روزنامه شهروند منتشر شده، دسترسی به متن کامل آن در لینک زیر میسر است.
https://shahrvanddaily.ir/16301
روزنامه شهروند
علاج بحران، استراتژی ارتباطی است; امید استراتژی نیست | روزنامه شهروند
روزنامه شهروند، روزنامه صبح ایران
#عباس_رضاییثمرین- روزنامهنگار
۱. مدیریت موفقیتآمیز هر بحرانی، مستلزم داشتن #استراتژی_ارتباطی موثر است. سازمان بهداشت جهانی، در کتابچهای که در سال ٢٠١٧ برای مقابله با همهگیری بیماری آنفلوآنزا منتشر کرده، استراتژی ارتباطی موثر را «جمعآوری، فرآوری و توزیع بهموقع اطلاعات به روشهایی که برای مخاطب هدف، موثر و مناسب باشد» تعریف کرده است. از نظر این سازمان، در استراتژی ارتباطی مدیریت بحران حتما باید جنبههای رفتاری و نحوه واکنش مردم به اطلاعات و توصیههایی که از مقامات رسمی و رسانهها دریافت میکنند نیز، درنظر گرفته شود.
۲. «امید» استراتژی نیست! استراتژی به معنی داشتن برنامه از پیش آماده برای ارتباطات بحران، شامل «پیشبینی سناریوهای مختلف»، «پروتکلهای روشن برای جمعآوری، فرآوری و توزیع اطلاعات»، «چارچوبهای تعریفشده برای ارتباط با رسانهها»، «تعیین مخاطب هدف و تعامل مستمر با مخاطبان» و «طراحی تاکتیکهای منعطف و روزآمد، برای تولید و انتشار محتوا»، «پایش مداوم فضای رسانهای رسمی و غیررسمی» و موارد متعدد دیگر است.
۳. صرف پیادهسازیِ برخی قواعد شکلی #ارتباطات_بحران به معنی برخورداری از استراتژی ارتباطی نیست؛ تعیین سخنگوی واحد و کانالیزهکردن فرآیند اطلاعرسانی به سوی او، اقدام لازم و صحیحی است اما این کار برای مدیریت رسانهای بحران کافی نیست. یک سخنگو، بدون نقشه راه حسابشده و مدون کاری از پیش نمیبرد، مواجهه دستورالعملی و از بالا به پایین هم، در چرخه اطلاعرسانی فعلی که فوقالعاده متکثر و نظارتگریز است، نتیجه چندانی به بار نخواهد آورد.
۴. توصیه دریافت #اخبار و #اطلاعات از منابع رسمی، جزو پروتکلهای کلاسیک مدیریت بحران در دنیاست اما تصورِ اینکه امروز اکثریت مردم به چنین توصیهای عمل کنند، بیش از حد سادهانگارانه است. هرگونه برنامهریزی برای #ارتباطات_بحران، بدون درنظرگرفتن نقش و جایگاه رسانههای اجتماعی ابتر خواهد ماند.
۵. با طراحی و برنامهریزی، شبکههای اجتماعی میتوانند بهعنوان یکی از موثرترین مجاری اطلاعرسانی درجامعه امروز، عصای دست #مدیریت_بحران باشند. ولی همین شبکهها اگر بخشی از استراتژی ما برای مدیریت بحران نباشند، میتوانند هر بحرانی را بزرگتر کنند و درجه تخریبش را بالا ببرند.
۶. راهکار اساسی برای حفاظت از امنیت روانی جامعه در زمان بحران، آنطور که برخی تصور میکنند، صدور بخشنامه و ایجاد محدودیت برای رسانههای رسمی یا انتشار محتوای باسمهای مثبتاندیشانه نیست؛ هماهنگی و ارتباط مناسب با رسانهها مهم است اما مهمتر از آن، عملکرد موثر در پلتفرمهای کاربرمحور #رسانههای_اجتماعی است. این کار البته به معنای بگیر و ببند و فیلتر و سایر روشهای سلبی مرسوم نیست؛ به این معناست که این شبکهها را بشناسیم، مختصاتشان را بدانیم، الگوریتم شکلگیری روندها و جریانها در آنها را بفهمیم، منفعل نباشیم، خوب و موثر تولید محتوا کنیم و نسبت به آنچه توسط کاربران منتشر میشود، بیاعتنایی نکنیم.
۷. رسانهها، اگرچه در اطلاعرسانی بحران نقشی بهشدت حیاتی و موثر ایفا میکنند اما مخاطب بایدها و نبایدها در این حیطه، بیش از #رسانهها، متولیان مدیریت بحران و به تعبیر دیگر روابطعمومیها هستند. هرچند که منکر برخی اشتباهات و سهلانگاریهای رایج در میان همکاران رسانهای نمیتوان شد اما در ریشهیابی وضع موجود، بیش از رسانهها باید به دنبال اصلاح عملکرد و رویکرد روابط عمومیها بود.
▫️پینوشت، این یادداشت امروز در روزنامه شهروند منتشر شده، دسترسی به متن کامل آن در لینک زیر میسر است.
https://shahrvanddaily.ir/16301
روزنامه شهروند
علاج بحران، استراتژی ارتباطی است; امید استراتژی نیست | روزنامه شهروند
روزنامه شهروند، روزنامه صبح ایران
سایت روزنامه شهروند | روزنامه صبح ایران
علاج بحران، استراتژی ارتباطی است; امید استراتژی نیست | سایت روزنامه شهروند | روزنامه صبح ایران
روزنامه شهروند، روزنامه صبح ایران
#کتاب
🔸ارتباطات بحران در رسانههای اجتماعی تجدید چاپ شد
ارتباطات بحران در رسانههای اجتماعی نوشته #انماری_وندنهار» با ترجمه #عباس_رضاییثمرین به چاپ دوم رسید.
نویسنده این کتاب، پژوهشگر روابط عمومی دیجیتال، #ارتباطات_بحران و امنیت سایبری است. او برای نگارش کتاب ارتباطات بحران در رسانههای اجتماعی با مدیران رسانهای چندین سازمان و شرکت بزرگ بینالمللی درباره نحوه مدیریت بحرانهای ارتباطی بهویژه بحرانهایی که در بستر شبکههای اجتماعی بسط یافتهاند، به گفتوگو نشسته است. مترجم این کتاب هم عباس رضایی ثمرین روزنامهنگار است که سابقه سالها فعالیت در رسانههای مکتوب، الکترونیکی و تصویری را در کارنامه دارد. رضایی ثمرین پیش از این هم کتاب چگونه با خبرنگاران مصاحبه کنیم اثر الن استیونس را به فارسی برگردانده بود که پاییز ۹۶ از سوی انتشارات ثانیه منتشر و پس از آن چند بار تجدید چاپ شده است. چاپ دوم کتاب #ارتباطات بحران در #رسانههای_اجتماعی در ۱۵۶ صفحه توسط #انتشارات_ثانیه روانه کتابفروشیها شده است.
🔸ارتباطات بحران در رسانههای اجتماعی تجدید چاپ شد
ارتباطات بحران در رسانههای اجتماعی نوشته #انماری_وندنهار» با ترجمه #عباس_رضاییثمرین به چاپ دوم رسید.
نویسنده این کتاب، پژوهشگر روابط عمومی دیجیتال، #ارتباطات_بحران و امنیت سایبری است. او برای نگارش کتاب ارتباطات بحران در رسانههای اجتماعی با مدیران رسانهای چندین سازمان و شرکت بزرگ بینالمللی درباره نحوه مدیریت بحرانهای ارتباطی بهویژه بحرانهایی که در بستر شبکههای اجتماعی بسط یافتهاند، به گفتوگو نشسته است. مترجم این کتاب هم عباس رضایی ثمرین روزنامهنگار است که سابقه سالها فعالیت در رسانههای مکتوب، الکترونیکی و تصویری را در کارنامه دارد. رضایی ثمرین پیش از این هم کتاب چگونه با خبرنگاران مصاحبه کنیم اثر الن استیونس را به فارسی برگردانده بود که پاییز ۹۶ از سوی انتشارات ثانیه منتشر و پس از آن چند بار تجدید چاپ شده است. چاپ دوم کتاب #ارتباطات بحران در #رسانههای_اجتماعی در ۱۵۶ صفحه توسط #انتشارات_ثانیه روانه کتابفروشیها شده است.