#سینماویژن
#چهره🔸کریستین متز | Christian Metz
▫️نوشته #کارن_بگکستین
▫️ترجمه #یونس_شکرخواه
#کریستین_متز، نشانهشناس، منتقد فیلم، و یک ساختارگرا است که به ساختار گفتار فیلم، و همچنین به نظریههای زبانی و روانکاوی تماشاگران علاقه دارد. متز که یکی از بانفوذترین نویسندگان درباره #سینما، در سالهای دهههای هفتاد و هشتاد است، در کتابش، زبان فیلم، به بررسی راههایی که در آنها میتوان #فیلم را یک #زبان به شمار آورد، ماهیت #نما در مقابل #کلمه، و اینکه دستور گفتار سینمایی چه میتواند باشد، پرداخت. او طبقهبندی معروف به نحو بزرگ (la grande syntagmatique) سکانسها و صحنهها را به وجود آورد که بر راهکارهای تدوین و نقش آنها در انتقال اطلاعات گفتاری استوار بود. زبان و سینما، با بسط بیشتر این موضوع، امور «سینمایی خاص» (مانند کار با دوربین و تدوین) را از امور کلیتر رایج در هنرهای دیگر (مانند موسیقی، نورپردازی و سخن) جدا کرد. متز در کتاب #روانکاوی و سینما: دلالتگر خیالی، از آثار فروید و ژاک لاکان برای تمرکز بر رابطه تماشاگر با خود دستگاه سینمایی و فیلمهای انفرادی (مستقل) استفاده کرد. وی در این کتاب تولید معنی را امتحان کرد و به بررسی موضوعات زبانشناسی و ذهنیت، از جمله #استعاره، #کنایه، اختصار و جابهجایی پرداخت. متز ضمن رد این اندیشة پذیرفتهشده، که بینندگان در سینما، قبل از همه، با هنرپیشگان نقش اول همسانی میکنند، گفت: همسانی اصلی با دوربین و خود عمل دیدن است.
*KAREN BAGKSTEIN
#چهره🔸کریستین متز | Christian Metz
▫️نوشته #کارن_بگکستین
▫️ترجمه #یونس_شکرخواه
#کریستین_متز، نشانهشناس، منتقد فیلم، و یک ساختارگرا است که به ساختار گفتار فیلم، و همچنین به نظریههای زبانی و روانکاوی تماشاگران علاقه دارد. متز که یکی از بانفوذترین نویسندگان درباره #سینما، در سالهای دهههای هفتاد و هشتاد است، در کتابش، زبان فیلم، به بررسی راههایی که در آنها میتوان #فیلم را یک #زبان به شمار آورد، ماهیت #نما در مقابل #کلمه، و اینکه دستور گفتار سینمایی چه میتواند باشد، پرداخت. او طبقهبندی معروف به نحو بزرگ (la grande syntagmatique) سکانسها و صحنهها را به وجود آورد که بر راهکارهای تدوین و نقش آنها در انتقال اطلاعات گفتاری استوار بود. زبان و سینما، با بسط بیشتر این موضوع، امور «سینمایی خاص» (مانند کار با دوربین و تدوین) را از امور کلیتر رایج در هنرهای دیگر (مانند موسیقی، نورپردازی و سخن) جدا کرد. متز در کتاب #روانکاوی و سینما: دلالتگر خیالی، از آثار فروید و ژاک لاکان برای تمرکز بر رابطه تماشاگر با خود دستگاه سینمایی و فیلمهای انفرادی (مستقل) استفاده کرد. وی در این کتاب تولید معنی را امتحان کرد و به بررسی موضوعات زبانشناسی و ذهنیت، از جمله #استعاره، #کنایه، اختصار و جابهجایی پرداخت. متز ضمن رد این اندیشة پذیرفتهشده، که بینندگان در سینما، قبل از همه، با هنرپیشگان نقش اول همسانی میکنند، گفت: همسانی اصلی با دوربین و خود عمل دیدن است.
*KAREN BAGKSTEIN