عرصه‌های‌ ارتباطی
3.64K subscribers
29.7K photos
3.06K videos
872 files
5.98K links
🔸عرصه‌های‌ ارتباطی
▫️کانال رسمی یونس شُکرخواه
Agora | The official Telegram channel of Younes Shokrkhah
https://t.iss.one/boost/younesshokrkhah
🔹اکانت اینستاگرام من:
https://www.instagram.com/younesshokrkhah
Download Telegram
#واژه‌ها 🔸 محصولات هنری
مفهوم #محصولات‌هنری* به خلق چیزها در دنیای هنر مربوط می‌شود. بنابراین، خلق یا ایجاد یكی از مفاهیم محوری در قلمرو #هنر است. برای قضاوت پیرامون مقولات تقسیم‌بندی شده در هنر و در واقع برای قضاوت درباره ارزش #آثار‌هنری معیارهایی باید وجود داشته باشد. تا جایی كه به برداشت و درك از #فیلم و #تلویزیون مربوط می‌شود، دو بحث زیبایی‌شناخی غلبه دارد: تقلید و شیوه‌ای كه هنر در تاریخ ریشه می‌دواند.
* Artefact
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
شماره ششم در چاپخانه است. پروپیمان‌تر از پنج شماره قبل، طوری که هفتادهشتاد صفحه‌اش - شاید هم بیش‌تر - سرریز کرد. با دو پرونده بسیار خواندنی و ده‌ها مطلب جذاب دیگر که نخوانده‌اش نخواهید گذاشت.
فقط... یک توضیح: با توجه به این که روز شنبه اول آبان بین‌التعطیلین است (عجب عنوانی) این شماره پس از تعطیلی، یعنی روز دوشنبه سوم آبان منتشر می‌شود. گفتیم که بدانید و نگران نشوید. شماره ششم، سوم آبان.

#فیلم_امروز #مجله_فیلم_امروز
#filmemrooz #filmemroozmagazine

@filmemrooz_official
#کتاب 🔸 صنعت‌فرهنگ
از مشخصه‌های اصلی جامعه‌ی مدرن، صنعتی‌‌ سازی فرهنگ است. با تسلط رسانه‌هایی همچون #فیلم و #تلویزیون در قرن بیستم، به جای اینکه مردم خودشان خالق سرگرمی‌هایشان باشند، #صنعت‌فرهنگ آن‌ها را برای بخش عمده‌ی جمعیت به صورت انبوه طراحی و تولید می‌کند. صنعت فرهنگ محصولات استانداردی را برای هر گوشه‌ی بازار تولید می‌کند، برای هر مصرف کننده، چیزی در نظر گرفته می‌شود‌: "برای هرکس چیزی در نظر گرفته شده تا هیچ‌کس نتواند از زیر مصرف این محصولات بگریزد. هرکس باید (گویی به طور خودکار) هماهنگ با سطحی که از پیش برایش تعیین شده رفتار کند و از این محصولات انبوه آنچه را که مخصوص آدم‌هایی از سنخ اوست برگزیند.
📚 فرهنگ و زندگی روزمره #دیوید_اینگلیس
#سینما🔸یک خاطره
▫️#هوشنگ_گلمکانی
این خاطره از سرکار خانم #گلاب_آدینه را هیچ‌گاه از یاد نمی‌برم و می‌دانم که خودش هم آن را برای کسانی تعریف کرده است. شبی از تابستان ۱۳۷۳ رفته بودم به یکی از کوره‌های آجرپزی جنوب تهران، که از لوکیشن‌های اصلی فیلم «روسری‌آبی» (رخشان بنی‌اعتماد) بود. آن شب قرار بود در آلونک‌های کنار کوره‌ها که محل زندگی کارگرانش بود، نماهایی گرفته شود. در مسیرم به سوی محل استقرار گروه، در ابتدای صف آلونک‌ها، زنی چادری از اهالی محل، سلام گرمی نثارم کرد که انگار حاکی از آشنایی قبلی بود. جواب سلامش را دادم و در ثانیه‌هایی گذرا، حیران از این اتفاق، تنها چیزی که به نظرم رسید این بود که او احیانا از خواننده‌های مجله است و مرا شناخته! خواننده مجله «فیلم» و اینجا؟ مکثی کردم و به سوی زن که چادری کهنه و گلدار، لباس‌هایی مندرس و پوستی تیره و پرمو (شاید ناشی از بیماری زنانه هیرسوتیسم) داشت برگشتم و من‌من‌کنان، با تردید پرسیدم: «شما...؟» زن نگذاشت سوالم را تمام کنم. زد زیر خنده، و در حالی که دو بال چادرش را با دو دست به اطراف باز می‌کرد، گفت: «بله، من...!»
گلاب آدینه بود که برای بازی در نقش «کبوتر»، همدم و همسایه و همکار «نوبر کردانی» که با آن شکل و شمایل، از آدم‌ها و جغرافیای پیرامونش قابل تفکیک نبود. گلاب آدینه، چه در تئاتر و چه در سینما، همیشه در اندازه‌ها و قالب نقش غرق و محو می‌شود، طوری که نمی‌توان او را از کاراکتری که بازی می‌کند تفکیک کرد؛ چه نقشی جدی باشد و چه طنزآمیز، شهری یا روستایی، بالهجه و بی‌لهجه، بدوی یا مدرن، موزیکال یا معمولی.... این البته حاصل تجربه‌های تئاتری او هم هست، اما بیشتر ناشی از یک خصلت - بخوان سبک - ذاتی است. به همین ویدئو از فصل پایانی «زیر پوست شهر» نگاه کنید: واقعا یکی از بسیار زنان این سرزمین، محروم و افسرده زیر فشار اقتصادی، و در عین حال پرسان و معترض، ایستاده در صف‌های مختلف فرساینده نیست؟
او سال‌های سال پیش نام خانوادگی‌اش را عوض کرد تا زیر سایه نام پدرش حسینقلی مستعان که زمانی نویسنده‌ای معتبر و محبوب بود نماند. آیا این هم برای شما، نشانی از شخصیت این بازیگر توانا ندارد؟
شصت‌وهشتمین سالگرد تولدت مبارک گلاب خانم.
#فیلم_امروز #مجله_فیلم_امروز
#سینما🔸قهرمان نامزد جایزه گلدن گلوب شد
#فیلم قهرمان به نمایندگی از سینمای ایران به عنوان یکی از ۵ نامزد جایزه بهترین فیلم خارجی (غیرانگلیسی زبان) جوایز #گلدن_گلوب ۲۰۲۲ انتخاب شد.
#سینماویژن
#چهره🔸کریستین متز | Christian Metz
▫️نوشته #کارن_بگکستین
▫️ترجمه #یونس_شکرخواه
#کریستین_متز، نشانه‌شناس، منتقد فیلم، و یک ساختارگرا است که به ساختار گفتار فیلم، و همچنین به نظریه‌های زبانی و روانکاوی تماشاگران علاقه دارد. متز که یکی از بانفوذترین نویسندگان درباره #سینما، در سال‌های دهه‌های هفتاد و هشتاد است، در کتابش، زبان فیلم، به بررسی راه‌هایی که در آن‌ها می‌توان #فیلم را یک #زبان به شمار آورد، ماهیت #نما در مقابل #کلمه، و اینکه دستور گفتار سینمایی چه می‌تواند باشد، پرداخت. او طبقه‌بندی معروف به نحو بزرگ (la grande syntagmatique) سکانس‌ها و صحنه‌ها را به وجود آورد که بر راهکارهای تدوین و نقش آن‌ها در انتقال اطلاعات گفتاری استوار بود. زبان و سینما، با بسط بیشتر این موضوع، امور «سینمایی خاص» (مانند کار با دوربین و تدوین) را از امور کلی‌تر رایج در هنرهای دیگر (مانند موسیقی، نورپردازی و سخن) جدا کرد. متز در کتاب #روانکاوی و سینما: دلالتگر خیالی، از آثار فروید و ژاک لاکان برای تمرکز بر رابطه تماشاگر با خود دستگاه سینمایی و فیلم‌های انفرادی (مستقل) استفاده کرد. وی در این کتاب تولید معنی را امتحان کرد و به بررسی موضوعات زبان‌شناسی و ذهنیت، از جمله #استعاره، #کنایه، اختصار و جابه‌جایی پرداخت. متز ضمن رد این اندیشة پذیرفته‌شده، که بینندگان در سینما، قبل از همه، با هنرپیشگان نقش اول همسانی می‌کنند، گفت: همسانی اصلی با دوربین و خود عمل دیدن است.
*KAREN BAGKSTEIN
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#موسیقی🔸حسین علیزاده و موسیقی فیلم
حسین علیزاده از نام‌های معتبر موسیقی امروز ایران است که گاهی موسیقی فیلم هم می‌سازد، اما برای فیلم‌هایی که به قول خودش بتواند با آن‌‌ها زندگی کند. آخرین کار سینمایی استاد علیزاده که روی پرده آمده فیلم آتابای ساخته #نیکی_کریمی است. به بهانه نمایش عمومی این فیلم، همکارمان #نسیم_قاضی‌زاده با استاد گفت‌وگویی کرده که فقط به آتابای محدود نمی‌شود و حاوی حرف‌های شنیدنی او از سال‌های کودکی و نوجوانی، چگونگی گرایشش به موسیقی و سینما، توصیفش از وضعیت موسیقی در کشور، معیارهایش برای ساخت موسیقی فیلم و شرح تجربه‌هایش از ساخت آثاری برای سینما است. این گفت‌وگو را می‌توانید در سایت «فیلم امروز» و صفحه اول سایت آپارات ببینید.
#فیلم_امروز #مجله_فیلم_امروز #حسین_علیزاده
@filmemrooz_official
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#سینماویژن
🔸تصویر واقعیت: بانوی آهنین
▫️فیلیدا لوید ۲۰۱۱
تصاویر تطبیقی مصاحبۀ تلویزیونی #مارگارت_تاچر و بازی #مریل_استریپ در نقش او در بانوی آهنین*.
وسواس و دقت مریل استریپ در ایفای نقش، جایزۀ #اسکار را برایش به ارمغان آورد.
#بانوی‌آهنین اسکار بهترین چهره‌پردازی را نیز ربود.
*بهتر است از هدفون استفاده کنید (صدای تاچر از باند راست و صدای استریپ از باند چپ پخش می‌شود)
#فیلم_امروز #مجله_فیلم_امروز
#سینماویژن 🔸 آشنایی با نقش‌ها در تئاتر، فیلم و تلویزیون
▫️نوشته #رابرت_پیرسون*
▫️ترجمه #یونس_شکرخواه
#تئاتر در قیاس با #فیلم و #تلویزیون کنترل بیشتری به #بازیگران برای #شخصیت‌سازی می‌دهد و شاید یکی از دلایلی که عده‌ای این رسانه را ترجیح می‌دهند، در همین نکته نهفته باشد. تمرینات طولانی نیز باعث می‌شود تا بازیگران نقش و شخصیت (کاراکتر) خود را بهتر درک کنند و ارزیابی‌ها و تفسیرهای خودشان را از نقش‌های محوله؛ کارگردان، سایر بازیگران و حتی در پاره‌ای مواقع با نویسنده نمایش نیز در میان بگذارند. اجرای زنده در زمان‌های واقعی و زنده به بازیگر امکان می‌دهد تا فراز و نشیب‌های عواطف مربوط به نقش خود را دنبال کرده و آن را به اوج عاطفی برساند. افزون بر این، پس ‌فرست‌هایی که از جانب تماشاچیان بروز می‌کند، باعث می‌شود که بازیگر برای ایفای نقش خود انرژی بیشتری گرفته و یا به عکس، افسرده شود، به این ترتیب ماهیت و برداشت او از نحوه اجرای نقش خود، تحت تأثیر این احساس تغییر می‌کند.
اجراهای نمایشی چه در قالب سینمایی و چه به شکل تلویزیونی دیدگاه مطلوبی نسبت به تماشاگر در بازیگر ایجاد می‌کند تا لحن صدا و حرکات بدن خود را به گونه‌ای که باید در صحنه ظاهر شود، تنظیم کند. اما نماهای نزدیک در فیلم و تلویزیون که با استفاده از تدوین به دست می‌آیند، باعث دسترسی راحت‌تر بیننده به حالات چهره بازیگر می‌شوند و این امر بازیگر را وادار می‌کند تا برای القای معنی تکیه بیشتری بر بیان نافذ چهره‌ای داشته باشد. صفحه نمایش کوچک تلویزیون حتی بیشتر از پرده سینما بر بیان چهره‌ای متکی است و به همین دلیل استفاده از نمای درشت [#کلوزآپ] در آن بیشتر رایج است. بازیگران تلویزیونی در مقایسه با همتایانشان در عرصه تئاتر برای درک نقش خود از زمان کم‌تری برخوردارند. تولیدات سینمایی هم در مقایسه با تئاتر کمتر تمرین شده‌اند. در برنامه‌های دنباله‌دار تلویزیونی نیز که به سرعت تولید می‌شوند، جز چند تمرین کوتاه که برای تعیین حرکات بازیگران نسبت به یکدیگر، صحنه و دوربین صورت می‌گیرد، فرصت دیگری برای این کار در اختیار نیست. ضمناً، از آنجا که این، صحنه‌ها و موقعیت‌ها [لوکیشن] هستند که نحوه کار را تعیین می‌کنند، و صحنه‌ها معمولاً خارج از ترتیب زمانی [سکانس‌ها] موجود در سناریو فیلمبرداری می‌شوند، بازیگران فرصت پیشرفت در نقش محوله و [به قول معروف] حس گرفتن را آنچنان که باید نمی‌یابند و اگر بخواهیم این حالت را با تئاتر و صحنه نمایش مقایسه کنیم، شرایط تولید و پس از تولید به گونه‌ای است که حس گرفتن درونی بازیگر را به حداقل می‌رساند.
برای پوشش هر نما از چند دوربین استفاده می‌شود. در #سینما، دوربین‌ها در مراحل مختلف به کار گرفته می‌شوند و حرکات را به صورت نماهای درشت، متوسط و بزرگ از زوایای گوناگون ثبت می‌کنند. اما در تولیدات تلویزیونی یا بیشتر از سه دوربین به طور همزمان فیلمبرداری می‌کنند و کارگردان یا دستیار وی تدوین دوربینی را انجام می‌دهد. در فرایند موسوم به پس از تولید، تدوین‌گر تصمیم می‌گیرد که شکل نهایی کار چگونه ارائه شود. سایر جنبه‌های پس از تولید نظیر صداگذاری و افزودن جلوه‌های ویژه که بر درک مخاطب از شخصیت بازیگر تأثیر می‌گذارد، کاملاً از کنترل بازیگر خارج است.
*ROBERTA E.PEARSON
#تئاتر #سینماویژن
🔸 آشنایی با نقش‌ها در تئاتر، فیلم و تلویزیون
▫️نوشته #رابرت_پیرسون*
▫️ترجمه #یونس_شکرخواه
#تئاتر در قیاس با #فیلم و #تلویزیون کنترل بیشتری به #بازیگران برای #شخصیت‌سازی می‌دهد و شاید یکی از دلایلی که عده‌ای این رسانه را ترجیح می‌دهند، در همین نکته نهفته باشد. تمرینات طولانی نیز باعث می‌شود تا بازیگران نقش و شخصیت (کاراکتر) خود را بهتر درک کنند و ارزیابی‌ها و تفسیرهای خودشان را از نقش‌های محوله؛ #کارگردان، سایر بازیگران و حتی در پاره‌ای مواقع با نویسنده نمایش نیز در میان بگذارند. اجرای زنده در زمان‌های واقعی و زنده به بازیگر امکان می‌دهد تا فراز و نشیب‌های عواطف مربوط به نقش خود را دنبال کرده و آن را به اوج عاطفی برساند. افزون بر این، پس ‌فرست‌هایی که از جانب تماشاچیان بروز می‌کند، باعث می‌شود که بازیگر برای ایفای نقش خود انرژی بیشتری گرفته و یا به عکس، افسرده شود، به این ترتیب ماهیت و برداشت او از نحوه اجرای نقش خود، تحت تأثیر این احساس تغییر می‌کند.
اجراهای نمایشی چه در قالب سینمایی و چه به شکل تلویزیونی دیدگاه مطلوبی نسبت به تماشاگر در بازیگر ایجاد می‌کند تا لحن صدا و حرکات بدن خود را به گونه‌ای که باید در صحنه ظاهر شود، تنظیم کند. اما نماهای نزدیک در فیلم و تلویزیون که با استفاده از تدوین به دست می‌آیند، باعث دسترسی راحت‌تر بیننده به حالات چهره بازیگر می‌شوند و این امر بازیگر را وادار می‌کند تا برای القای معنی تکیه بیشتری بر بیان نافذ چهره‌ای داشته باشد. صفحه نمایش کوچک تلویزیون حتی بیشتر از پرده سینما بر بیان چهره‌ای متکی است و به همین دلیل استفاده از نمای درشت (#کلوزآپ) در آن بیشتر رایج است. بازیگران تلویزیونی در مقایسه با همتایانشان در عرصه تئاتر برای درک نقش خود از زمان کم‌تری برخوردارند. تولیدات سینمایی هم در مقایسه با تئاتر کمتر تمرین شده‌اند. در برنامه‌های دنباله‌دار تلویزیونی نیز که به سرعت تولید می‌شوند، جز چند تمرین کوتاه که برای تعیین حرکات بازیگران نسبت به یکدیگر، صحنه و دوربین صورت می‌گیرد، فرصت دیگری برای این کار در اختیار نیست. ضمناً، از آنجا که این، صحنه‌ها و موقعیت‌ها [#لوکیشن] هستند که نحوه کار را تعیین می‌کنند، و صحنه‌ها معمولاً خارج از ترتیب زمانی [#سکانس‌ها] موجود در #سناریو فیلمبرداری می‌شوند، بازیگران فرصت پیشرفت در نقش محوله و [به قول معروف] حس گرفتن را آنچنان که باید نمی‌یابند و اگر بخواهیم این حالت را با تئاتر و صحنه نمایش مقایسه کنیم، شرایط تولید و پس از تولید به گونه‌ای است که حس گرفتن درونی بازیگر را به حداقل می‌رساند.
برای پوشش هر #نما از چند دوربین استفاده می‌شود. در #سینما، دوربین‌ها در مراحل مختلف به کار گرفته می‌شوند و حرکات را به صورت نماهای درشت، متوسط و بزرگ از زوایای گوناگون ثبت می‌کنند. اما در تولیدات تلویزیونی یا بیشتر از سه دوربین به طور همزمان فیلمبرداری می‌کنند و کارگردان یا دستیار وی تدوین دوربینی را انجام می‌دهد. در فرایند موسوم به پس از تولید، #تدوین‌گر تصمیم می‌گیرد که شکل نهایی کار چگونه ارائه شود. سایر جنبه‌های پس از تولید نظیر #صداگذاری و افزودن #جلوه‌های‌ویژه که بر درک مخاطب از شخصیت بازیگر تأثیر می‌گذارد، کاملاً از کنترل بازیگر خارج است.
*ROBERTA E.PEARSON