🔸پای وطن که در میان باشد و ... کرونا
▫️#محمد_فاضلی
▫️عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی
محسن کنگرلو – مشاور امنیتی مهندس میرحسین موسوی در زمان نخستوزیری – که به تازگی فوت کرد، یکی از اصلیترین چهرههای درگیر در قضیه مکفارلین و مذاکرات پنهانی ایران و آمریکا در تهران و خرید تسلیحات از آمریکا در اواسط دهه 1360 است. او چند سال پیش در مصاحبهای درباره خرید تسلیحات در سالهای جنگ میگوید و از کل مصاحبهاش من فقط با یک عبارت زیر کار دارم:
«اگرچه برای خرید تسلیحات، وزارت دفاع مسئول بود با این حال، هر کس در هر جا که میتوانست کمک میکرد. عوامل اطلاعاتی در خارج از کشور هم داشتیم. عاملهای حزباللهی و غیرحزباللهی داشتیم. این عوامل کمک زیادی به جنگ و جبهه کردند. خیلیها زمان شاه مسئولیت داشته و تمایل زیادی به همکاری با جمهوری اسلامی در رابطه با جنگ داشتند. توقعی هم نداشتند؛ از وزیر زمان شاه تا درباری و ساواکی. مثلا آقای دکتر مهدوی، وزیر بازرگانی پیشین، تحلیلهای اقتصادی میداد و پیشبینیهایش اکثراً درست از آب درمیآمد.»
درباریها، ساواکیها و وزرای نظام پهلوی بیش از هر چیزی میتوانستهاند با نظام جمهوری اسلامی خصومت داشته باشند، اما چنانکه فرد مطلع و درگیر میدان عملی نظیر کنگرلو میگوید، آنها «در رابطه با جنگ» کمک میکردند و «توقعی هم نداشتند.» وزیر اقتصاد دولت در زمان شاه هم «تحلیلهای اقتصادی میداد.»
پای وطن که در میان باشد، پای بود و نبودش، ساواکی، وزیر شاه یا درباری فراری هم که باشی، انگیزه پیدا میکنی با آنها که زندگیت را خراب یا از ایران بیرونت کردهاند، همکاری کنی.
#کرونا هم یک جوری پای مردم وطن را پیش کشیده است. آنها که در معرض خطر هستند، آنها که میمیرند، هموطن ما، خود ما هستند؛ آنها که کسبوکارشان با این ویروس به مخاطره افتاده، آنها که نان شبشان را این ویروس بریده است، هموطن ما هستند. آن کشوری که با این ویروس وضع اقتصادیاش از این که هست بدتر میشود، ایران ماست. پای وطن در میان است.
پای وطن که در میان باشد، میشود بیاعتمادی گذشته را برای چندمدت (حداقل تا وقتی کورنا رام شود) تعلیق کرد، موقتاً اعتماد کرد، بیشتر به درستی و نادرستی اخبار دقت کرد، هر نادرستی را فوروارد نکرد، و جلوی هر حرف، اطلاع و ایده درستی نگفت «بله، اما خب... اون را چی میگی؟»
ناکارآمدیها به جای خود، اما فعلاً پای جان مردم در میان است. مردم را از همراهی با دولت و مقامات بهداشتی و درمانی دلسرد نکنیم. ویروس که رام شد، فرصت برای تاختن بر همه چیز و همه کس هست.
آن عدهای را که کارشان انگشت کردن در چشم مردم است، فعلاً نادیده بگیریم. آنها غیر از این، کار دیگری بلد نیستند.
▫️#محمد_فاضلی
▫️عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی
محسن کنگرلو – مشاور امنیتی مهندس میرحسین موسوی در زمان نخستوزیری – که به تازگی فوت کرد، یکی از اصلیترین چهرههای درگیر در قضیه مکفارلین و مذاکرات پنهانی ایران و آمریکا در تهران و خرید تسلیحات از آمریکا در اواسط دهه 1360 است. او چند سال پیش در مصاحبهای درباره خرید تسلیحات در سالهای جنگ میگوید و از کل مصاحبهاش من فقط با یک عبارت زیر کار دارم:
«اگرچه برای خرید تسلیحات، وزارت دفاع مسئول بود با این حال، هر کس در هر جا که میتوانست کمک میکرد. عوامل اطلاعاتی در خارج از کشور هم داشتیم. عاملهای حزباللهی و غیرحزباللهی داشتیم. این عوامل کمک زیادی به جنگ و جبهه کردند. خیلیها زمان شاه مسئولیت داشته و تمایل زیادی به همکاری با جمهوری اسلامی در رابطه با جنگ داشتند. توقعی هم نداشتند؛ از وزیر زمان شاه تا درباری و ساواکی. مثلا آقای دکتر مهدوی، وزیر بازرگانی پیشین، تحلیلهای اقتصادی میداد و پیشبینیهایش اکثراً درست از آب درمیآمد.»
درباریها، ساواکیها و وزرای نظام پهلوی بیش از هر چیزی میتوانستهاند با نظام جمهوری اسلامی خصومت داشته باشند، اما چنانکه فرد مطلع و درگیر میدان عملی نظیر کنگرلو میگوید، آنها «در رابطه با جنگ» کمک میکردند و «توقعی هم نداشتند.» وزیر اقتصاد دولت در زمان شاه هم «تحلیلهای اقتصادی میداد.»
پای وطن که در میان باشد، پای بود و نبودش، ساواکی، وزیر شاه یا درباری فراری هم که باشی، انگیزه پیدا میکنی با آنها که زندگیت را خراب یا از ایران بیرونت کردهاند، همکاری کنی.
#کرونا هم یک جوری پای مردم وطن را پیش کشیده است. آنها که در معرض خطر هستند، آنها که میمیرند، هموطن ما، خود ما هستند؛ آنها که کسبوکارشان با این ویروس به مخاطره افتاده، آنها که نان شبشان را این ویروس بریده است، هموطن ما هستند. آن کشوری که با این ویروس وضع اقتصادیاش از این که هست بدتر میشود، ایران ماست. پای وطن در میان است.
پای وطن که در میان باشد، میشود بیاعتمادی گذشته را برای چندمدت (حداقل تا وقتی کورنا رام شود) تعلیق کرد، موقتاً اعتماد کرد، بیشتر به درستی و نادرستی اخبار دقت کرد، هر نادرستی را فوروارد نکرد، و جلوی هر حرف، اطلاع و ایده درستی نگفت «بله، اما خب... اون را چی میگی؟»
ناکارآمدیها به جای خود، اما فعلاً پای جان مردم در میان است. مردم را از همراهی با دولت و مقامات بهداشتی و درمانی دلسرد نکنیم. ویروس که رام شد، فرصت برای تاختن بر همه چیز و همه کس هست.
آن عدهای را که کارشان انگشت کردن در چشم مردم است، فعلاً نادیده بگیریم. آنها غیر از این، کار دیگری بلد نیستند.
🔸درخواست یک پژوهشگر
اگر این روزها در سفر هستید، لطفا کمک کنید
#محمد_فاضلی
▫️عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی
▫️من پرسشنامه خیلی سادهای طراحی کردهام که پانزده سؤال ساده از کسانی میپرسد که این روزها علیرغم شیوع #کرونا، به سفر رفتهاند. اگر شما هم جزء این دسته مسافر هستید، لطف میکنید اگر به این پرسشنامه پاسخ دهید. بیش از دو دقیقه وقت شما را نمیگیرد.
پیشاپیش از وقتی که برای پاسخ دادن صرف میکنید، سپاسگزارم.
https://www.porsall.com/Poll/Show/d52a4484d5474fa
@fazeli_mohammad
اگر این روزها در سفر هستید، لطفا کمک کنید
#محمد_فاضلی
▫️عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی
▫️من پرسشنامه خیلی سادهای طراحی کردهام که پانزده سؤال ساده از کسانی میپرسد که این روزها علیرغم شیوع #کرونا، به سفر رفتهاند. اگر شما هم جزء این دسته مسافر هستید، لطف میکنید اگر به این پرسشنامه پاسخ دهید. بیش از دو دقیقه وقت شما را نمیگیرد.
پیشاپیش از وقتی که برای پاسخ دادن صرف میکنید، سپاسگزارم.
https://www.porsall.com/Poll/Show/d52a4484d5474fa
@fazeli_mohammad
🔸قدرت عجیب جامعه علیه کرونا
#محمد_فاضلی
▫️عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی
من روز چهارشنبه شش فروردین، پرسشنامهای را درباره ابعاد اجتماعی #اپیدمی #کرونا منتشر کردم و از هموطنان خواستم به ۳۵ سؤال این #پرسشنامه پاسخ دهند. گزارش اول این «پژوهش سریع» را هم دیروز بر اساس تحلیل ۴۰۰۰ پرسشنامه منتشر کردم. گزارش دوم را هم امروز یا فردا بر اساس تحلیل ۱۱۰۰۰ پرسشنامه منتشر میکنم.
یک نکته خیلی مهم #جامعهشناختی در #دادهها وجود دارد که ترجیح دادم مستقلاً آنرا با مخاطبان به اشتراک بگذارم. این پرسشنامه ۳۵ سؤال دارد. سؤال یازدهم این پرسشنامه از پاسخگو میپرسد: آیا شما در ایام نوروز به مسافرت رفتید/رفتهاید؟ یعنی ۱۰ سؤال قبل از این سؤال و ۲۴ سؤال هم بعد از سؤال قرار گرفتهاند.
نکته جالب این است: ۹۹.۹ درصد کسانی که به سؤال یازده پاسخ مثبت دادهاند، یعنی در ایام نوروز سفر رفتهاند، از سؤال ۱۳ تا انتهای پرسشنامه را پاسخ ندادهاند. این در حالی است که ده سؤال اول را به مانند دسته دیگری که گفتهاند در ایام نوروز سفر نرفتهاند، به سؤالات پاسخ دادهاند.
▫️دو فرضیه
فرضیه اول. آن دسته پاسخگویان پرسشنامه در ایام نوروز سفر رفتهاند، از بیم آنکه پرسشنامه سبب شناسایی و اعمال جریمهای علیه ایشان شود، به سؤالات بعدی پاسخ ندادهاند.
فرضیه دوم. فضای سنگین اجتماعی یا سرزنش اجتماعی فراگیر در نقد کسانی که در این ایام سفر رفتهاند، سبب شده است این افراد از پاسخ دادن به بقیه سؤالات خودداری کنند.
▫️تحلیل
اول. من قبل از هر تحلیلی، از همه کسانی که به این پرسشنامه پاسخ دادند - آنها که سفر رفتهاند یا آنها که در خانه ماندهاند؛ آنها که کامل جواب دادند و آنها که به برخی سؤالات پاسخ ندادهاند - صمیمانه تشکر میکنم. امیدوارم گزارشهایی که از این تحقیق منتشر میکنم پاسخ مناسبی به اعتماد و همکاری ایشان باشد.
دوم. تحلیل من این است که فرضیه ترس پاسخگویان از داشتن عواقب و جریمه برای کسانی که سفر رفتهاند، درست نیست. افراد از طریق این پرسشنامه قابل شناسایی نیستند، من هم محققم و دولت نیستم که جریمه کنم، و افراد هم میدانند حکومت در ایران توان و ارائه اعمال جریمه بر کسانی که مسافرت رفتهاند نشان نداده و احتمالاً اصلاً چنین قابلیتی ندارد.
سوم. تصور میکنم تنها فرضیه دوم را میتوان جدی گرفت: سنگینی سرزنش اجتماعی در نقد کسانی که سفر رفتهاند، به قدری زیاد است که سبب شده پاسخگویانی که سفر رفتهاند، از خیر پاسخ دادن به بقیه سؤالات که چند مورد آنها هم درباره سفرشان بوده است بگذرند.
اگر این تحلیل درست باشد، جامعه ایران در این ایام توانسته فشار سنگینی علیه کسانی که مسافرت رفته و در خانه نماندهاند وارد کند. پیآمد مثبت و منفی چنین فشاری خودش جای تحلیل دارد.
اما فقط به این نکته توجه کنیم که اگر جامعه چنین فشار سنگینی در فضای اجتماعی در نقد کسانی که مسافرت میروند ساخته باشد، یک معنایش این است که حجم سفرها باید به شدت کاهش یابد یا به آن اندازهای که در تصاویر ورود و خروج شهرها دیده میشود، واقعیت اجتماعی نداشته باشد.
▫️سخن آخر
خوانندگانی از این متن پیدا میشوند که سفر رفتهاند و به پرسشنامهای که منتشر کردم پاسخ دادند، و از آن دستهای هستند که به سؤالات بعد از سؤال یازده پاسخ ندادهاند. امیدوارم درباره درستی یا نادرستی تحلیل من برایم بنویسند.
لازم است از خدمات شرکت پرسال (سامانه پرسشنامه آنلاین) که با هزینهای بسیار اندک امکان انتشار و جمعآوری دادههای این پژوهش سریع را فراهم کردند، قدردانی کنم.
#متدولوژی
@younesshokrkhah
#محمد_فاضلی
▫️عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی
من روز چهارشنبه شش فروردین، پرسشنامهای را درباره ابعاد اجتماعی #اپیدمی #کرونا منتشر کردم و از هموطنان خواستم به ۳۵ سؤال این #پرسشنامه پاسخ دهند. گزارش اول این «پژوهش سریع» را هم دیروز بر اساس تحلیل ۴۰۰۰ پرسشنامه منتشر کردم. گزارش دوم را هم امروز یا فردا بر اساس تحلیل ۱۱۰۰۰ پرسشنامه منتشر میکنم.
یک نکته خیلی مهم #جامعهشناختی در #دادهها وجود دارد که ترجیح دادم مستقلاً آنرا با مخاطبان به اشتراک بگذارم. این پرسشنامه ۳۵ سؤال دارد. سؤال یازدهم این پرسشنامه از پاسخگو میپرسد: آیا شما در ایام نوروز به مسافرت رفتید/رفتهاید؟ یعنی ۱۰ سؤال قبل از این سؤال و ۲۴ سؤال هم بعد از سؤال قرار گرفتهاند.
نکته جالب این است: ۹۹.۹ درصد کسانی که به سؤال یازده پاسخ مثبت دادهاند، یعنی در ایام نوروز سفر رفتهاند، از سؤال ۱۳ تا انتهای پرسشنامه را پاسخ ندادهاند. این در حالی است که ده سؤال اول را به مانند دسته دیگری که گفتهاند در ایام نوروز سفر نرفتهاند، به سؤالات پاسخ دادهاند.
▫️دو فرضیه
فرضیه اول. آن دسته پاسخگویان پرسشنامه در ایام نوروز سفر رفتهاند، از بیم آنکه پرسشنامه سبب شناسایی و اعمال جریمهای علیه ایشان شود، به سؤالات بعدی پاسخ ندادهاند.
فرضیه دوم. فضای سنگین اجتماعی یا سرزنش اجتماعی فراگیر در نقد کسانی که در این ایام سفر رفتهاند، سبب شده است این افراد از پاسخ دادن به بقیه سؤالات خودداری کنند.
▫️تحلیل
اول. من قبل از هر تحلیلی، از همه کسانی که به این پرسشنامه پاسخ دادند - آنها که سفر رفتهاند یا آنها که در خانه ماندهاند؛ آنها که کامل جواب دادند و آنها که به برخی سؤالات پاسخ ندادهاند - صمیمانه تشکر میکنم. امیدوارم گزارشهایی که از این تحقیق منتشر میکنم پاسخ مناسبی به اعتماد و همکاری ایشان باشد.
دوم. تحلیل من این است که فرضیه ترس پاسخگویان از داشتن عواقب و جریمه برای کسانی که سفر رفتهاند، درست نیست. افراد از طریق این پرسشنامه قابل شناسایی نیستند، من هم محققم و دولت نیستم که جریمه کنم، و افراد هم میدانند حکومت در ایران توان و ارائه اعمال جریمه بر کسانی که مسافرت رفتهاند نشان نداده و احتمالاً اصلاً چنین قابلیتی ندارد.
سوم. تصور میکنم تنها فرضیه دوم را میتوان جدی گرفت: سنگینی سرزنش اجتماعی در نقد کسانی که سفر رفتهاند، به قدری زیاد است که سبب شده پاسخگویانی که سفر رفتهاند، از خیر پاسخ دادن به بقیه سؤالات که چند مورد آنها هم درباره سفرشان بوده است بگذرند.
اگر این تحلیل درست باشد، جامعه ایران در این ایام توانسته فشار سنگینی علیه کسانی که مسافرت رفته و در خانه نماندهاند وارد کند. پیآمد مثبت و منفی چنین فشاری خودش جای تحلیل دارد.
اما فقط به این نکته توجه کنیم که اگر جامعه چنین فشار سنگینی در فضای اجتماعی در نقد کسانی که مسافرت میروند ساخته باشد، یک معنایش این است که حجم سفرها باید به شدت کاهش یابد یا به آن اندازهای که در تصاویر ورود و خروج شهرها دیده میشود، واقعیت اجتماعی نداشته باشد.
▫️سخن آخر
خوانندگانی از این متن پیدا میشوند که سفر رفتهاند و به پرسشنامهای که منتشر کردم پاسخ دادند، و از آن دستهای هستند که به سؤالات بعد از سؤال یازده پاسخ ندادهاند. امیدوارم درباره درستی یا نادرستی تحلیل من برایم بنویسند.
لازم است از خدمات شرکت پرسال (سامانه پرسشنامه آنلاین) که با هزینهای بسیار اندک امکان انتشار و جمعآوری دادههای این پژوهش سریع را فراهم کردند، قدردانی کنم.
#متدولوژی
@younesshokrkhah
🔸منتقد باش اما مسئولیتپذیر
▫️#محمد_فاضلی
▫️عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی
حکومت و دولت وظایف بسیاری - از فراهم کردن امکانات بهداشتی و درمانی تا تأمین مالی و سیاستگذاری اقتصادی درست برای افزایش تابآوری مردم در برابر پیآمدهای اقتصادی کرونا - برای حفاظت شهروندان در برابر بیماری کرونا و مدیریت آن بر عهده دارند. دولت باید ارائه اطلاعات شفاف، اجماعسازی برای پیشبرد سیاستها و وضع محدودیتهای حسابشده را هم به درستی انجام دهد. اینها که درست انجام نشده باشند، اعتماد عمومی و همراهی مردم با حکومت و دولت برای تبعیت از محدودیتهای وضعشده برای مدیریت بیماری کرونا کاهش مییابد.
انکار نمیتوان کرد که همه ملزوماتی که قدرت سیاسی باید فراهم میکرده تا اعتماد و همراهی مردم با محدودیتهای وضعشده برای مدیریت شدت بیماری کرونا در سطح مطلوبی باشد، به درجاتی مهیا نشده یا ناقص انجام شده است. سؤال اما این است که آیا نقصان در عملکرد حکمرانان، بهانه مناسبی برای دست کشیدن از مسئولیت شهروندی است؟ آیا میتوان به بهانه بقیه مشکلات و ایرادات بر سیاست و اقدامات دولت در زمینه مهار کرونا، دست از رعایت محدودیتهای کرونا کشید و راهی سفر شد؟ آیا میتوان با رعایت نکردن محدودیتها جان دیگران، کادر درمان و کسانی را که بهواسطه پیآمدهای اقتصادی کرونا به شدت تحت فشار معیشتی هستند، بیش از این به خطر انداخت؟
شهروند مسئول در ایران امروز لازم نیست خودش را گول بزند یا نقصانهای کارکرد حکومت و دولت را نادیده بگیرد یا فکر کند با پذیرفتن مسئولیت شهروندی، به لاپوشانی آن نقصانها کمک میکند. او میتواند به این بیندیشد که در بقیه عرصههای زندگی، در مواجهه با نقصانهایی که حکمرانی پدید آورده، دست از مسئولیتهایش نمیکشد. نقصان نظام آموزشی و ناکامی حکمرانان در زمینهسازی برای ایجاد اشتغال سبب نمیشود شهروند مسئول نسبت به سرنوشت فرزندانش بیتوجه باشد. همراهی برای رعایت محدودیتها و کمک به مدیریت شدت بیماری کرونا هم همین است.
ما هیچ مستمسک اخلاقی نداریم تا از تعهد انسانی برای انجام آن دسته کارهایی بگریزیم که قادر به انجامشان هستیم. نقد بر عملکرد گذشته و امروز قدرت سیاسی، معیار اخلاقی و انسانی درستی برای به خطر انداختن جان خود و دیگران نیست.
▫️#محمد_فاضلی
▫️عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی
حکومت و دولت وظایف بسیاری - از فراهم کردن امکانات بهداشتی و درمانی تا تأمین مالی و سیاستگذاری اقتصادی درست برای افزایش تابآوری مردم در برابر پیآمدهای اقتصادی کرونا - برای حفاظت شهروندان در برابر بیماری کرونا و مدیریت آن بر عهده دارند. دولت باید ارائه اطلاعات شفاف، اجماعسازی برای پیشبرد سیاستها و وضع محدودیتهای حسابشده را هم به درستی انجام دهد. اینها که درست انجام نشده باشند، اعتماد عمومی و همراهی مردم با حکومت و دولت برای تبعیت از محدودیتهای وضعشده برای مدیریت بیماری کرونا کاهش مییابد.
انکار نمیتوان کرد که همه ملزوماتی که قدرت سیاسی باید فراهم میکرده تا اعتماد و همراهی مردم با محدودیتهای وضعشده برای مدیریت شدت بیماری کرونا در سطح مطلوبی باشد، به درجاتی مهیا نشده یا ناقص انجام شده است. سؤال اما این است که آیا نقصان در عملکرد حکمرانان، بهانه مناسبی برای دست کشیدن از مسئولیت شهروندی است؟ آیا میتوان به بهانه بقیه مشکلات و ایرادات بر سیاست و اقدامات دولت در زمینه مهار کرونا، دست از رعایت محدودیتهای کرونا کشید و راهی سفر شد؟ آیا میتوان با رعایت نکردن محدودیتها جان دیگران، کادر درمان و کسانی را که بهواسطه پیآمدهای اقتصادی کرونا به شدت تحت فشار معیشتی هستند، بیش از این به خطر انداخت؟
شهروند مسئول در ایران امروز لازم نیست خودش را گول بزند یا نقصانهای کارکرد حکومت و دولت را نادیده بگیرد یا فکر کند با پذیرفتن مسئولیت شهروندی، به لاپوشانی آن نقصانها کمک میکند. او میتواند به این بیندیشد که در بقیه عرصههای زندگی، در مواجهه با نقصانهایی که حکمرانی پدید آورده، دست از مسئولیتهایش نمیکشد. نقصان نظام آموزشی و ناکامی حکمرانان در زمینهسازی برای ایجاد اشتغال سبب نمیشود شهروند مسئول نسبت به سرنوشت فرزندانش بیتوجه باشد. همراهی برای رعایت محدودیتها و کمک به مدیریت شدت بیماری کرونا هم همین است.
ما هیچ مستمسک اخلاقی نداریم تا از تعهد انسانی برای انجام آن دسته کارهایی بگریزیم که قادر به انجامشان هستیم. نقد بر عملکرد گذشته و امروز قدرت سیاسی، معیار اخلاقی و انسانی درستی برای به خطر انداختن جان خود و دیگران نیست.
🔸من شهروند ایران
من #محمد_فاضلی، رهین منت همه ایرانیانی هستم که در این روزها، به هر وسیلهای، ناخشنودیشان از شیوه برخورد با این کمترین در #دانشگاه_شهید_بهشتی را نشان دادند. اکنون درست در وسط مسأله، زمان و حال مناسبی نیست برای تشریح آنچه اتفاق افتاده است، ولی خود را موظف میدانم در مقابل اعتماد و لطف ایرانیان عزیزی که دغدغه ایران دارند و مرا از لطف خود بهرهمند ساختند، در اولین فرصت که گرد و غبارها بخوابد، روایتی صادقانه ارائه کنم از آنچه بر من گذشته است تا به این نقطه رسیدهام.
صرفنظر از هر نتیجهای – به دانشگاه بازگردم یا بازنگردم – تحلیلگری، نقد و نوشتن اصلاحجویانه در کنار شهروندان این سرزمین عزیز را همراه با کار علمی، و تلاش برای بهبود سیاست عمومی ادامه خواهم داد.
آزمایشگاهم تاریخ، منابعام کتابها و جامعه، ابزار کارم قلم و صفحه کلید کامپیوتر، و امید و دلگرمیام خوانندگان و شنوندگانی است که همگی دغدغه ایران و دل در گرو این تمدن و فرهنگ با همه تنوع تاریخی آن داریم. همه اینها بیرون از دانشگاه به وفور وجود دارند.
ایرانیانی با هویتها، اندیشهها، تعلقات سیاسی و اجتماعی گاه بسیار متفاوت از آنچه من دارم، برخی به شدت انتقادی، اما قائل به مدارا و ضرورت آزادی، هوشمندانه در حاصل کارم مینگرند و داورانی تیزبین و منصف هستند. آنها حتی اگر اندیشه و منش مرا نپسندند، به ضرورت آزادی اندیشه و بیان باور دارند، و همین سرمایهای بزرگ و راهبرد مناسبی برای بهبود وضع ایران و ادامه کار من و هزاران چون من است.
ایران تنها دارایی مشترک #ما_ایرانیان است، و برای این کمترین شهروند، چه دغدغهای میتواند از اندیشیدن و نوشتن برای #توسعه_همه_جانبه، عادلانه و به دور از نابرابری، ناکارآمدی و فساد این گرانبهاترین دارایی بیننسلی ما عزیزتر و مهمتر باشد؟
@fazeli_mohammad
من #محمد_فاضلی، رهین منت همه ایرانیانی هستم که در این روزها، به هر وسیلهای، ناخشنودیشان از شیوه برخورد با این کمترین در #دانشگاه_شهید_بهشتی را نشان دادند. اکنون درست در وسط مسأله، زمان و حال مناسبی نیست برای تشریح آنچه اتفاق افتاده است، ولی خود را موظف میدانم در مقابل اعتماد و لطف ایرانیان عزیزی که دغدغه ایران دارند و مرا از لطف خود بهرهمند ساختند، در اولین فرصت که گرد و غبارها بخوابد، روایتی صادقانه ارائه کنم از آنچه بر من گذشته است تا به این نقطه رسیدهام.
صرفنظر از هر نتیجهای – به دانشگاه بازگردم یا بازنگردم – تحلیلگری، نقد و نوشتن اصلاحجویانه در کنار شهروندان این سرزمین عزیز را همراه با کار علمی، و تلاش برای بهبود سیاست عمومی ادامه خواهم داد.
آزمایشگاهم تاریخ، منابعام کتابها و جامعه، ابزار کارم قلم و صفحه کلید کامپیوتر، و امید و دلگرمیام خوانندگان و شنوندگانی است که همگی دغدغه ایران و دل در گرو این تمدن و فرهنگ با همه تنوع تاریخی آن داریم. همه اینها بیرون از دانشگاه به وفور وجود دارند.
ایرانیانی با هویتها، اندیشهها، تعلقات سیاسی و اجتماعی گاه بسیار متفاوت از آنچه من دارم، برخی به شدت انتقادی، اما قائل به مدارا و ضرورت آزادی، هوشمندانه در حاصل کارم مینگرند و داورانی تیزبین و منصف هستند. آنها حتی اگر اندیشه و منش مرا نپسندند، به ضرورت آزادی اندیشه و بیان باور دارند، و همین سرمایهای بزرگ و راهبرد مناسبی برای بهبود وضع ایران و ادامه کار من و هزاران چون من است.
ایران تنها دارایی مشترک #ما_ایرانیان است، و برای این کمترین شهروند، چه دغدغهای میتواند از اندیشیدن و نوشتن برای #توسعه_همه_جانبه، عادلانه و به دور از نابرابری، ناکارآمدی و فساد این گرانبهاترین دارایی بیننسلی ما عزیزتر و مهمتر باشد؟
@fazeli_mohammad
🔸برآمدن اینفلوئنسرهای دانشگاهی در ایران
▫️دکتر #عباس_کاظمی
@varijkazemi
در سالهای اخیر، رشد شبکههای اجتماعی، همهگیری کرونا و تحول در نظام آموزش آنلاین، موجب تحولاتی عمیق در نظام دانشگاهی کشور شده است. زندگی استادان پرنفوذ دانشگاه و شکلگیری چهرههای جدید دانشگاهی، یکی از این تغییرات بوده است.
آینده دانشگاه در بستر اشکال نوظهور اینفلوئنسرهای دانشگاهی را چگونه باید فهم کنیم؟
سلیبریتیهای دانشگاهی، افرادیاند که فراتر از دانشگاه برای مردم شناختهشدهاند و سخنانشان در رسانههای سنتی، به گوش بخشی از مردم میرسد. با دوری و غریبگی از مخاطبان بود که مردم بهمیانجی صدا و تصویر یا نوشتههایشان با فاصله با آنها مرتبط میشدند و درنهایت هالهای پیرامونشان ایجاد میشد که بر جذابیتشان میافزود و بدانها چهرهای متفاوت و دستنایافتنی میداد.
درعوض، چهرههایی جدید ظهور کردند که نمونهاش اینفلوئنسرهای دانشگاهیاند و وجه مشترکشان، بالاآمدن از نظام شهرت برپایه شبکههای اجتماعی است.
گیل استیور در کتاب روانشناسی شهرت، چند نکته مهم درباب تفاوت میان معروفبودن (سلیبریتی) با مفهوم شهرت (اینفلوئنسری) بیان میکند. بهنظر وی هرچند معروفبودن همیشه وجود داشته است، شهرت، پدیدهای بهشدت مدرن است. انسانهای معروف (Fame) بهدلیل دستاوردهای برجسته و کار خارقالعادهای که داشتند، صاحب چنین موقعیتی شدند اما انسانهای مشهور ازطریق رسانههای جدید، بازنمایی زندگی شخصی خود و فرایند جلبتوجه، به موقعیتشان دست یافتند.
برای فهم بهتر این موضوع براساس مطالعۀ صفحات اینستاگرامی و کانالهای تلگرامی استادان دانشگاه در ایران، سه گونه استادان را از هم متمایز کردهام:
دسته اول را سلیبریتیها با «حضور شبکهای ضعیف» نامیدهام. در اینجا با استادانی روبهروییم که در جهان خارج معروفاند و پیشازاین در رسانههای متفاوت سنتی ازجمله کتاب و مجلههای روشنفکری شناخته شده بودند؛ چهرههایی همچون #مهدی_گلشنی، #رضا_داوری، #محمدرضا_شفیعیکدکنی، #جواد_طباطبایی، #یوسف_اباذری و #مصطفی_ملکیان. درواقع، حضور این دسته در شبکههای اجتماعی، یکسویه است و صرفاً حضوری ویترینی در شبکههای اجتماعی دارند.
دسته دوم، «استاد-اینفلوئنسر»ند؛ کسانی که درون شبکههای اجتماعی متولد شدند و حضور، فعالیت و شهرتشان در جهان مجازی، بیش از جهان بیرونی است؛ بهعبارتدیگر، آنها از هویت شبکهای برخوردارند. ویژگی بارزشان، تعداد فالوورهایشان است؛ بهعبارتی، اینفلوئنسرهای دانشگاهی، پیوندهایشان را با پیروانشان، مرتب حفظ میکنند و میتوان گفت که از قدرت پیوندهای سست بهره میبرند. بهطورکلی، این سنخ از استادانِ عمدتاً جوان دانشگاهی، همزمان از چند شبکۀ اجتماعی استفاده میکنند؛ برای نمونه به چهرههایی همچون #سیدمجید_حسینی، #محمد_فاضلی، #فردین_علیخواه و #حسن_محدثی اشاره کردهام.
گروه سوم، هویت دورگه و هیبریدی دارند. ازلحاظ سنی، تجربۀ بالایی دارند اما به گروه سنی دسته اول مربوط نمیشوند. همچنین فعالیت زیادی را در دانشگاهها و فضای عمومی انجام دادهاند. بااینحال، با تولد شبکههای اجتماعی از قافله عقب نماندند و کوشیدند در این فضا نیز حضوری فعال داشته باشند. آنها از خصوصیات دسته دوم یعنی فعالیت عملی درون این شبکهها برخوردارند؛ لایک میکنند، شرح عکس مینویسند، استوری میگذارند. بااینحال، مانند دسته دوم، متولد شبکههای اجتماعی نیستند؛ ازاینرو، شهرتشان را نیز صرفاً مدیون ایندست شبکهها نیستند؛ #یونس_شکرخواه و #حسین_آخانی، از این گروهاند.
در این مقاله، با تفکیک اشکال مختلف چهرههای دانشگاهی نشان داده شد که این قدرتهای نوظهور دانشگاهی، از زنجیرهای از شبکههای اجتماعی (اینستاگرام، تلگرام و توییتر و...) استفاده میکنند؛ همچنین در مقایسه با سلیبریتیهای دانشگاهی که شکلی سنتی دارند، صمیمیت بیشتری با مخاطبان خود برقرار میکنند. ازسویدیگر، محتوای تولیدی این دانشگاهیان، از ساختارهای علمی فراتر میرود و برای مخاطبان عمومی و به زبان ساده نوشته میشود.
یک استاد-اینفلوئنسر در برابر استاد مشهور سنتی، از قواعدی کاملاً متفاوت با ساختار دپارتمانهای دانشگاهی پیروی میکند که بسیار گستردهتر از روابط دروندانشگاهی است.
ما با ستیزههایی درون فضای دانشگاهی روبهروییم که میان و درون گروههای علمی جاری است. دانشگاهها بهمرور قواعد سلسلهمراتبی ارتقا و منزلت خود را سامان دادند و شبکهایشدن دانشگاه و قدرتیافتن افراد جدید و چهرهشدنشان، میدان منازعه را تغییر داده و در مقاطعی به ستیزه (درون سلسلهمراتب دانشگاهی) شدت بخشیده است.
متن کامل مقاله را که در فصلنامه پژوهش مسائل اجتماعی ایران، تابستان ۱۴۰۱منتشر شده در پست بعدی دانلود کنید:
▫️دکتر #عباس_کاظمی
@varijkazemi
در سالهای اخیر، رشد شبکههای اجتماعی، همهگیری کرونا و تحول در نظام آموزش آنلاین، موجب تحولاتی عمیق در نظام دانشگاهی کشور شده است. زندگی استادان پرنفوذ دانشگاه و شکلگیری چهرههای جدید دانشگاهی، یکی از این تغییرات بوده است.
آینده دانشگاه در بستر اشکال نوظهور اینفلوئنسرهای دانشگاهی را چگونه باید فهم کنیم؟
سلیبریتیهای دانشگاهی، افرادیاند که فراتر از دانشگاه برای مردم شناختهشدهاند و سخنانشان در رسانههای سنتی، به گوش بخشی از مردم میرسد. با دوری و غریبگی از مخاطبان بود که مردم بهمیانجی صدا و تصویر یا نوشتههایشان با فاصله با آنها مرتبط میشدند و درنهایت هالهای پیرامونشان ایجاد میشد که بر جذابیتشان میافزود و بدانها چهرهای متفاوت و دستنایافتنی میداد.
درعوض، چهرههایی جدید ظهور کردند که نمونهاش اینفلوئنسرهای دانشگاهیاند و وجه مشترکشان، بالاآمدن از نظام شهرت برپایه شبکههای اجتماعی است.
گیل استیور در کتاب روانشناسی شهرت، چند نکته مهم درباب تفاوت میان معروفبودن (سلیبریتی) با مفهوم شهرت (اینفلوئنسری) بیان میکند. بهنظر وی هرچند معروفبودن همیشه وجود داشته است، شهرت، پدیدهای بهشدت مدرن است. انسانهای معروف (Fame) بهدلیل دستاوردهای برجسته و کار خارقالعادهای که داشتند، صاحب چنین موقعیتی شدند اما انسانهای مشهور ازطریق رسانههای جدید، بازنمایی زندگی شخصی خود و فرایند جلبتوجه، به موقعیتشان دست یافتند.
برای فهم بهتر این موضوع براساس مطالعۀ صفحات اینستاگرامی و کانالهای تلگرامی استادان دانشگاه در ایران، سه گونه استادان را از هم متمایز کردهام:
دسته اول را سلیبریتیها با «حضور شبکهای ضعیف» نامیدهام. در اینجا با استادانی روبهروییم که در جهان خارج معروفاند و پیشازاین در رسانههای متفاوت سنتی ازجمله کتاب و مجلههای روشنفکری شناخته شده بودند؛ چهرههایی همچون #مهدی_گلشنی، #رضا_داوری، #محمدرضا_شفیعیکدکنی، #جواد_طباطبایی، #یوسف_اباذری و #مصطفی_ملکیان. درواقع، حضور این دسته در شبکههای اجتماعی، یکسویه است و صرفاً حضوری ویترینی در شبکههای اجتماعی دارند.
دسته دوم، «استاد-اینفلوئنسر»ند؛ کسانی که درون شبکههای اجتماعی متولد شدند و حضور، فعالیت و شهرتشان در جهان مجازی، بیش از جهان بیرونی است؛ بهعبارتدیگر، آنها از هویت شبکهای برخوردارند. ویژگی بارزشان، تعداد فالوورهایشان است؛ بهعبارتی، اینفلوئنسرهای دانشگاهی، پیوندهایشان را با پیروانشان، مرتب حفظ میکنند و میتوان گفت که از قدرت پیوندهای سست بهره میبرند. بهطورکلی، این سنخ از استادانِ عمدتاً جوان دانشگاهی، همزمان از چند شبکۀ اجتماعی استفاده میکنند؛ برای نمونه به چهرههایی همچون #سیدمجید_حسینی، #محمد_فاضلی، #فردین_علیخواه و #حسن_محدثی اشاره کردهام.
گروه سوم، هویت دورگه و هیبریدی دارند. ازلحاظ سنی، تجربۀ بالایی دارند اما به گروه سنی دسته اول مربوط نمیشوند. همچنین فعالیت زیادی را در دانشگاهها و فضای عمومی انجام دادهاند. بااینحال، با تولد شبکههای اجتماعی از قافله عقب نماندند و کوشیدند در این فضا نیز حضوری فعال داشته باشند. آنها از خصوصیات دسته دوم یعنی فعالیت عملی درون این شبکهها برخوردارند؛ لایک میکنند، شرح عکس مینویسند، استوری میگذارند. بااینحال، مانند دسته دوم، متولد شبکههای اجتماعی نیستند؛ ازاینرو، شهرتشان را نیز صرفاً مدیون ایندست شبکهها نیستند؛ #یونس_شکرخواه و #حسین_آخانی، از این گروهاند.
در این مقاله، با تفکیک اشکال مختلف چهرههای دانشگاهی نشان داده شد که این قدرتهای نوظهور دانشگاهی، از زنجیرهای از شبکههای اجتماعی (اینستاگرام، تلگرام و توییتر و...) استفاده میکنند؛ همچنین در مقایسه با سلیبریتیهای دانشگاهی که شکلی سنتی دارند، صمیمیت بیشتری با مخاطبان خود برقرار میکنند. ازسویدیگر، محتوای تولیدی این دانشگاهیان، از ساختارهای علمی فراتر میرود و برای مخاطبان عمومی و به زبان ساده نوشته میشود.
یک استاد-اینفلوئنسر در برابر استاد مشهور سنتی، از قواعدی کاملاً متفاوت با ساختار دپارتمانهای دانشگاهی پیروی میکند که بسیار گستردهتر از روابط دروندانشگاهی است.
ما با ستیزههایی درون فضای دانشگاهی روبهروییم که میان و درون گروههای علمی جاری است. دانشگاهها بهمرور قواعد سلسلهمراتبی ارتقا و منزلت خود را سامان دادند و شبکهایشدن دانشگاه و قدرتیافتن افراد جدید و چهرهشدنشان، میدان منازعه را تغییر داده و در مقاطعی به ستیزه (درون سلسلهمراتب دانشگاهی) شدت بخشیده است.
متن کامل مقاله را که در فصلنامه پژوهش مسائل اجتماعی ایران، تابستان ۱۴۰۱منتشر شده در پست بعدی دانلود کنید:
#ارتباطات #مطالعاتفرهنگی
🔸چرا مجید تهرانیان آدم مهمی بود؟
گزارش شماره ۵٣٨۵ روزنامه اعتماد مورخ ۴ دی ١۴٠١ از میزگردی با حضور دکتر #هادی_خانیکی، دکتر #محمد_فاضلی و دکتر #احمد_میدری با موضوع مرور اندیشههای مرحوم دكتر #مجید_تهرانیان به بهانه انتشار کتاب جدید دکتر خانیکی با عنوان «اندیشه پیشرفت و تحولات جدید جامعه ایران» كه بازخوانی مطالعات دكتر تهرانیان در حوزه های توسعه، فرهنگ و ارتباطات است.
متن کامل یادداشت
🔸چرا مجید تهرانیان آدم مهمی بود؟
گزارش شماره ۵٣٨۵ روزنامه اعتماد مورخ ۴ دی ١۴٠١ از میزگردی با حضور دکتر #هادی_خانیکی، دکتر #محمد_فاضلی و دکتر #احمد_میدری با موضوع مرور اندیشههای مرحوم دكتر #مجید_تهرانیان به بهانه انتشار کتاب جدید دکتر خانیکی با عنوان «اندیشه پیشرفت و تحولات جدید جامعه ایران» كه بازخوانی مطالعات دكتر تهرانیان در حوزه های توسعه، فرهنگ و ارتباطات است.
متن کامل یادداشت
#جامعهشناسی
🔸جامعهشناسی برای همه
▫️دو جلسه درسگفتار حضوری
▫️دکتر #محمد_فاضلی
▫️چهارشنبهها ١٨ تا ٢٠
▫️تیر-شهریور ١۴٠٢
🔸جامعهشناسی برای همه
▫️دو جلسه درسگفتار حضوری
▫️دکتر #محمد_فاضلی
▫️چهارشنبهها ١٨ تا ٢٠
▫️تیر-شهریور ١۴٠٢
🔸جامعهشناسی برای همه
#محمد_فاضلی به علاقمندان مباحث #جامعهشناسی درباره کلاسی که برقرار خواهد کرد خبر داده است که: من از ۱۴ مهر ۱۴۰۳ یک دوره درس جامعهشناسی برای همه از طریق پلتفرم هنرستان ارائه میکنم. این دوره ۱۰ جلسه است و شنبهها از ساعت ۲۱ تا ۲۳ به وقت تهران و آنلاین ارائه میشود. بنابراین محدودیت برای غیرتهرانیها و ایرانیان خارج از کشور وجود ندارد. پلتفرم هنرستان هم خیلی خوب طراحی شده و کل فرایند عضویت در آن و ثبت نام به راحتی و با صرف دو سه دقیقه زمان انجام شدنی است.بهتر است با خاموش کردن فیلترشکن وارد پلتفرم شوید. توضیحات درباره دوره را هم میتوانید اینجا ببینید.
#محمد_فاضلی به علاقمندان مباحث #جامعهشناسی درباره کلاسی که برقرار خواهد کرد خبر داده است که: من از ۱۴ مهر ۱۴۰۳ یک دوره درس جامعهشناسی برای همه از طریق پلتفرم هنرستان ارائه میکنم. این دوره ۱۰ جلسه است و شنبهها از ساعت ۲۱ تا ۲۳ به وقت تهران و آنلاین ارائه میشود. بنابراین محدودیت برای غیرتهرانیها و ایرانیان خارج از کشور وجود ندارد. پلتفرم هنرستان هم خیلی خوب طراحی شده و کل فرایند عضویت در آن و ثبت نام به راحتی و با صرف دو سه دقیقه زمان انجام شدنی است.بهتر است با خاموش کردن فیلترشکن وارد پلتفرم شوید. توضیحات درباره دوره را هم میتوانید اینجا ببینید.