عرصه‌های‌ ارتباطی
3.65K subscribers
29.8K photos
3.06K videos
872 files
5.99K links
🔸عرصه‌های‌ ارتباطی
▫️کانال رسمی یونس شُکرخواه
Agora | The official Telegram channel of Younes Shokrkhah
https://t.iss.one/boost/younesshokrkhah
🔹اکانت اینستاگرام من:
https://www.instagram.com/younesshokrkhah
Download Telegram
#کتاب 🔸 کادوی به یاد ماندنی آقای #احمد_مسجدجامعی به من به مناسبت روز کتابگردی 😊
#تاریخ #فرهنگ
🔸 نجات آرامگاه بی‌بی شهربانو
#احمد_مسجدجامعی عضو شورای شهر تهران، در پستی اینستاگرامی نوشت: درباره #آرامگاه_بی‌بی‌شهربانو باید گفت، به جز ثبت ملی کار دیگری که لازم است انجام دهیم و میراث هم با آن همراه شده، این است که مانع ساخت و ساز در این محوطه شویم. آرامگاه بی‌بی شهربانو یکی از قدیمی‌ترین معابد است که به طور کلی در تهران به خانم‌ها اختصاص داشته است و در آن وجوه مختلف وجود دارد.
لازم نیست وارد مسائلی که مربوط به همسر سیدالشهدا است شویم، به هر حال قرار نیست به لحاظ تاریخی به موضوع همسر امام حسین (ع) بپردازیم. از این حیث که بی‌بی شهربانو در باور مردم به نام حضرت سیدالشهدا پیوند خورده پایگاهی بسیار ارزشمند شده است.
مطلبی که اهمیت دارد، جلوگیری از هرگونه ساخت‌ و ساز و گسترش صنایع در پیرامون بی‌بی شهربانوست. مهم‌ترین تهدید برای بی‌بی شهربانو کارخانه سیمان است.
https://tinyurl.com/4faprjay
#روزنامه‌نگاری
🔸مظاهر شرافت
▫️#احمد_مسجدجامعی
عضو شورای شهر تهران
در میان اخبار، تصاویر و ویدیوهایی که پس از سانحه تلخ واژگونی اتوبوس حامل خبرنگاران محیط زیست منتشر شد، در فیلمی، زینب رحیمی از همکاران دو خبرنگار جانباخته خطاب به مسئول سازمان حفاظت محیط زیست در وصف #مهشاد_کریمی که به گواه دوستان و همکارانش صاحب خنده‌های مشهور بود؛ می‌گوید: او چند روز دیگر مراسم عروسی‌اش بود؛ می‌توانست به این سفر نیاید، اما «شرف» داشت و به سفر آمد.
دیگر عزیز سفر کرده، #ریحانه_یاسینی است که به‌رغم داشتن مسئولیت سردبیری در رسانه خود، رخت خبرنگاری پوشید و به این سفر عازم شد و حتی پیش از عزیمت، برنامه کاری همکارانش را به دقت روی تابلوی تحریریه نوشت. دیگر خبرنگاران هم هر کدام ممکن بود دلایلی برای نرفتن داشته باشند. چه عبارتی در وصف این کردار جز همان کلمه «شرف» بیانگر و بازگوکننده جان کلام است؟
واقعیت آن است که اگر حرفه خبرنگاری از قواعد روزمرگی و متر و معیار منفعت‌طلبی تبعیت می‌کرد، مسافران آن اتوبوس هزار دلیل برای نرفتن به آن سفر داشتند که یکی از آن دلایل شاید پوشش خبری دستاورد دولتی است که روزهای واپسین کار خود را طی می‌کند. دیگر آنکه مأموریت‌های خبری، اغلب مانند مأموریت دیگر مشاغل مزایای ویژه ندارد و چیزی جز تعهد و علاقه به حرفه و نشر آگاهی برای آسان کردن سختی‌ها محرک نیست.
دریغ از دست دادن خبرنگاران در سانحه‌ای که می‌شد از آن پیشگیری شود، از آنجا افزون است که آنها صدای همه جامعه‌اند. آنجا که به فاصله اندکی از تصادف اتوبوس خبرنگاران، خبر حادثه برای اتوبوس سرباز معلمان استان سیستان و بلوچستان و از دست رفتن 5 نفر از آنها، غم و اندوه جامعه را دوچندان کرد. اگر خبرنگاران جانباخته بودند؛ صدای حادثه اتوبوس سربازان بیشتر و مؤثرتر در رسانه‌ها و جامعه بازتاب داشت.
به بیان دیگر از دست رفتن خبرنگار به معنای خاموش شدن صدای اقشار، گروه‌ها، اصناف و در یک کلام همه جامعه است؛ جامعه‌ای که جان تک‌تک افراد آن به یک اندازه مهم و اثرگذار است و کارگزاران نظام، مسئول حفظ جان همه آنها هستند.
بسیار تأسف بار است که درباره حادثه اتوبوس خبرنگاران محیط زیست گفته می‌شود این مرکب، وسیله جابه‌جایی کارگران کارخانه سیمان بوده و به اشتباه در اختیار خبرنگاران قرار گرفته است. پرسش اینجاست که مگر جان کارگران اهمیت ندارد؟ اگر خود خبرنگاران از دست رفته از این موضوع مطلع بودند، قطعاً به این بی‌مبالاتی در تهیه وسیله ایاب و ذهاب کارگران اعتراض می‌کردند. نشانه واضح چنین رویکردی زمانی‌ بود که موضوع واکسیناسیون خبرنگاران، خارج از نوبت سنی مطرح شد که خود آنها نسبت به این مسأله معترض شدند و بنیان این برنامه‌ریزی خارج از عرف را به چالش کشیده، آن را ملغی کردند و این مطالبه را فرای صداهایی که گه‌گاه توسط گروه‌های دیگر اجتماعی رنگ و بوی شخصی، صنفی و گروهی به خود می‌گیرد فریاد زدند.
در همین رخداد تلخ، مسافران اتوبوس خبرنگارانی بودند که در ظاهر در رسانه‌های متعلق به تعلقات گوناگون و گاه متضاد فکری مشغول به فعالیت بوده و هستند اما آنچه مسیر و مقصد همه آنها را یکی ساخت، چیزی جز تعهد به پاسداری از حقیقت و در یک واژه «شرف» نمی‌توانست و نمی‌تواند باشد.
در این میان بایسته است که اصحاب قدرت، مدیران و صاحب‌منصبان در مواجهه و تعامل با این مظاهر شرف، قدری بیندیشند و از همه مهم‌تر ادب متعارف و متقابل را رعایت کنند.
▫️روزنامه ایران ۵ تیر ۱۴۰۰
#روزنامه‌نگاری #تاریخ
#کتاب 🔸داستان روزنامه
داستان روزنامه (تاریخ شفاهی روزنامه‌نگاری در ایران) در قالب #کتاب‌الکترونیک منتشر می‌شود.
به گزارش ایسنا، در معرفی این کتاب آمده است: این کتاب که به کوشش #مهدی_محبعلی و #الهه_ابراهیمی تدوین شده شامل گفت‌وگوهایی با بزرگان روزنامه‌نگاری در ۴۰ سال اخیر است که در مسیر رو به رشد مطبوعات کشور نقش بسزایی داشته‌اند.
#مجید_رضاییان، #ابراهیم_افشار، #علی‌اکبر_قاضی‌زاده، #محمدمهدی_فرقانی، #عباس_عبدی، #یونس_شکرخواه، زنده‌یاد #مسعود_مهرابی، #کسری_نوری، #صباح_زنگنه، #احمد_مسجدجامعی، #مهدی_رحمانیان، #محمد_سلطانی‌فر، #مهدی_محسنیان‌راد، #جواد_دلیری، #سعید_تقی‌پور، #هادی_حیدری، #شهریار_شمس‌مستوفی، #ولی‌الله_شجاع‌پوریان، #محمد_مهاجری و #محسن_پیرهادی فعالان رسانه‌ای بودند که در فصل اول این کتاب درباره داستان و فراز و فرودهای روزنامه‌نگاری در ایران گفت‌وگو کرده‌اند.
این کتاب در قالب روایت تاریخی و با بهره‌گیری از تکنیک‌های #تاریخ‌شفاهی به رشته تحریر درآمده است.
داستان روزنامه فصل اول این مجموعه است و به زودی کتاب دوم که با نسل دوم روزنامه‌نگاری پس از انقلاب در ایران گفت‌وگو خواهد شد، وارد مرحله تولید خواهد شد.
پژوهشگاه فرهنگ و رسانه این کتاب را در قالب الکترونیک منتشر می‌کند که در فیدیبو نیز قابل دسترس خواهد بود.
#روزنامه‌نگاری
🔸مرد مطبوعات و ادبیات
▫️#احمد_مسجدجامعی
سبک مرحوم سیدمحمود دعائی در روزنامه اطلاعات برای خودش مکتبی است که اولا از افراط‌گری‌های سیاسی به دور است، ثانیاً پایگاه آدم‌هایی‌ست که به فرهنگ می‌اندیشند و اصلاً وجه مشخصه آنها فرهنگی‌بودن است. به‌همین دلیل اغلب آنها در ادب جدید و قدیم دستی دارند. آقای #شبان_شهیدی‌مودب هم از همین آدم‌هاست که شخصیت فرهنگی او بر سایر ابعاد وجودی‌اش غلبه داشت و شاید کمتر کسی بداند که او دانش‌آموخته رشتۀ مهندسی برق بود و در کارش چنان ورزیده بود که در همین زمینه در فرانسه در دهۀ پنجاه مشغول کار بوده است. متن کامل
چو بید بر سر ایمان خویش
🔹#احمد_مسجدجامعی - روزنامه اطلاعات
می‌توان گفت طیف وسیعی در تهمت بی‌دینی به #حافظ نقش داشته‌اند؛ حتی کسانی که خود به حسن عقیده مشهور نبودند
زمستان ١٣٨٢ ش نخستین و آخرین، هفته‌ فرهنگی ایران را در پایتخت عربستان برگزار کردیم و در کنار آن، هفت شب پنل‌های فرهنگی، هنری، رسانه‌ای، پژوهشی شکل گرفت که از آن بسیار استقبال شد. آن وقت‌ها نیازی نبود که کشور سومی برای رابطه‌ ما وساطت کند؛ ازاین‌رو، گزارش این هفته در شبکه‌های رسمی و دولتی عربستان به‌خوبی انعکاس یافت و ملاقات‌هایی با دانشگاهیان، هنرمندان، رسانه‌ها و سران آن کشور برگزار شد، در نمایشگاه فرهنگی ایران طبیعتاً، در کنار آثار فرهنگی مختلف،دیوان نفیس حافظ با نگارگری‌های متعدد، ازجمله کارهای استاد فرشچیان نیز به نمایش در آمده بود. شمار زیادی، ازجمله مقامات ارشد فرهنگی با تعجب می‌پرسیدند آیا تصاویر این زنان باده‌به‌دست پریشان‌مویِ در حال سماع و رقص در ایران مجوز می‌گیرد؟ پرسش بعدی این بود که این تصاویر برای چه نوع شعرهایی ساخته شده و پدیدآورنده‌ این آثار و شاعر محبوب شما چگونه انسانی بوده و چه شخصیتی داشته است؟ ادامه یادداشت
🔸سینما‌تراپی مهرجویی
🔹#احمد_مسجدجامعی روزنامه شرق
قتل دلخراش استاد #داریوش_مهرجویی و همسر هنرمندش خانم #وحیده_محمدی‌فر تراژدی هولناکی برای جامعه ایران به‌ویژه جامعه هنری ایران رقم زد. مهرجویی از وطن می‌گفت و هرچه اندیشید و گفت و نوشت و ساخت و پرداخت برای همین وطن بود و می‌گفت "چرا از ایران می‌روید؛ لااقل بروید در شهرستان‌ها بروید در روستاها".* از نارنجی‌پوش می‌گفت که روایت خانه‌ ـ میهنی است که برای ادامه زندگی باید پاکیزه بماند؛ طبیعتش، زمینش و هوایش، بدون غبار و دود و زباله.
از هامون و بانو می‌گفت که آدمی‌هایی خام و بی‌تجربه‌اند که به وادی یا به تعبیر ایشان، فرایند تفرد یا فردانیت پا می‌گذارند و پخته، با آگاهی و شعوری دیگر بیرون می‌آیند. در فیلم هامون، در صحنه‌ای، قهرمان داستان اطلس تاریخ ایران را ورق می‌زند؛ کتابی که در دهه ۵٠ ش، زیر نظر جمعی از استادان تاریخ مانند زنده‌یاد زریاب خویی تهیه شده بود. ادامه یادداشت
🔸تجربه؛ توسعه گردشگری در جوامع محلی، تهران‌گردی و احیای بافت‌های تاریخی
در دومین روز برپایی جشنواره ملی چندرسانه‌ای میراث فرهنگی که در قزوین در حال برگزاری است، #احمد_مسجدجامعی کارگاه آموزشی انتقال تجربه؛ توسعه گردشگری در جوامع محلی، تهران‌گردی و احیای بافت‌های تاریخی را در خانه خلاق سعدالسلطنه قزوین برگزار می‌کند.
@A_MASJEDJAMEI
#سینما🔸میراث، سینما: انتقال تجربه
▫️قزوین، پنجشنبه ٩ آذر ١۴٠٢ در حاشیه کارگاه آموزشی احمدرضا درویش؛ تحت عنوان میراث، سینما، انتقال تجربه، در جشنواره ملی چندرسانه‌ای #میراث‌فرهنگی.
▫️از سمت راست: #یونس_شکرخواه، #منوچهر_شاهسواری، #احمدرضا_درویش، #علی_دارابی، #احمد_مسجدجامعی
🔸رسانه و ارزش انسان
▫️به یاد دکتر کاظم معتمدنژاد
🔹#احمد_مسجدجامعی
چندی پیش که بزرگداشتی برای آقای دکتر معتمدنژاد برگزار می‌شد، با وجود قولی که به آقای خانیکی داده بودم، نتوانستم حضور یابم و از شرکت در میان دوست‌داران ایشان محروم ماندم. برخی کارشناسان #کاظم_معتمدنژاد را پدر علم اطلاع‌رسانی و #ارتباطات جدید در ایران می‌دانند و بر این می‌توان افزود که او #روزنامه‌نگاری را به‌گونه‌ای تعریف می‌کرد که بتواند مستقل از سیاست، دوام و استمرار داشته باشد و بیشتر بر مسئولیت اجتماعی به‌عنوان یکی از کارکردهای رسانه‌ها تأکید می‌کرد و از ایشان نقل شده است که مخالف روزنامه‌نگاری حزبی بود و معتقد بود که روزنامه‌نگار باید مستقل از حزب و قدرت و سیاست باشد. این نقل‌قول را زمانی از ایشان شنیدم که روزنامه‌نگاری در ایران جای احزاب را گرفته بود و فعالیتی سیاسی و حتی مبارزه محسوب می‌شد. با‌این‌همه او اهل گفت‌وگو بود و هم‌زمان که با وابستگی روزنامه‌نگار به حزب و قدرت و دولت مخالف بود، از گفت‌وگو با هیچ‌کدام پرهیز نمی‌کرد و هر جایی که احساس می‌کرد حضورش به پیشبرد اهدافش چارچوبی اخلاقی و خیر عمومی داشت، حضور می‌یافت. شاید بتوانیم دکتر معتمدنژاد و برخی هم‌نسلان او را از جهتی دیگر هم نقطه‌عطفی در تاریخ روزنامه‌نگاری ایران به حساب بیاوریم. پیش از او، روزنامه‌نگاری‌ که پدیده‌ای جدید است، پس از ورود به ایران کم‌کم به سنت ادبی قدیم ما پیوند خورده بود؛ ازاین‌رو در بسیاری از مهم‌ترین نشریات ما دست‌کم یک چهره شاخص ادبی حضور داشت؛ مانند دهخدا، بهار، حکمت، اقبال‌ آشتیانی و از این قبیل اما نسل دکتر معتمدنژاد روزنامه‌نگاری را از حوزه ادبیات خارج و در حوزه علوم اجتماعی جای دادند و سپس برای آن شأنی مستقل تعریف کردند. او به وجه دیگری از رسانه نیز توجه داشت. چون خود دانش‌آموخته رشته حقوق نیز بود، وجوه صنفی و حقوقی روزنامه‌نگاران و روزنامه‌نگاری در نگاهش اهمیت داشت و آن را به‌طور نظری و عملی قاعده‌مند و نهادینه کرد.
روزنامه‌نگاری در آستانه‌ انقلاب رابطه‌اش را با قدرت قطع کرده بود و کاملا به‌صورت صنفی اداره می‌شد، تا جایی که در خاطرات آقای بلوری، رئیس سندیکای روزنامه‌نگاران وقت ایران، آمده است که وقتی آن سندیکا در سال ١٣۵٧ تصمیم گرفت روزنامه‌ها را تعطیل کند، همه تبعیت کردند.
وقتی او در میان کارکردهای مطبوعات قائل به مسئولیت اجتماعی در روزنامه‌نگاری است؛ یعنی انسان و امر انسانی را محور فعالیت روزنامه‌نگاری می‌داند، نه حوادث و وقایع را. در این دیدگاه کار روزنامه‌نگار فقط ثبت وقایع و شکار لحظه‌ها نیست. معتمدنژاد به‌صراحت می‌گوید که اگر روزنامه‌نگاری به انسان و موضوعات انسانی توجه نکند، می‌تواند کارکرد منفی پیدا می‌کند. انسانی‌بودن و بروز طبیعت انسانی نیرویی دارد که در حوادث سخت، خواه‌ناخواه بروز می‌کند. شاید شما هم شنیده باشید که خبرنگاری در جنگ بوسنی ‌و هرزگوین به فرمانده صرب‌ها گفته بود شلیک کنید که من ببینم و فیلم بگیرم! یا شاید درباره یکی از مشهورترین عکس‌های خبری خوانده یا شنیده باشید که کودک گرسنه رو به مرگ آفریقایی را نشان می‌داد؛ درحالی‌که لاشخوری در پی غذا، بالای سر او جولان می‌داد. این عکس توانست جایزه بهترین عکس سال را از آنِ خود کند؛ اما بعدها عکاس مشهورش کوین کارتر، به‌واسطه عذاب وجدانی که در بی‌توجهی به خود کودک داشته و پس از گرفتن عکس، بی‌اعتنا به سرنوشت او آنجا را ترک کرده بود، خودکشی کرد. این همان روزنامه‌نگاری بدون مسئولیت اجتماعی است. البته، نقطه مقابل آن هم وجود دارد که من خود شاهد آن بوده‌ام. در ماجرای فروریختن ساختمان پلاسکو در تهران در ١٣٩۵ از همان آغاز در محل حادثه حاضر شدم و دیدم که چطور عکاسان خبری و خبرنگاران در کنار ثبت و گزارش آن فاجعه، با چشمانی اشک‌بار و صداهایی گرفته و صورت‌هایی درهم از آتش و دود، گر‌دو‌خاک و سروصدا به دنبال نجات جان انسان‌ها بودند و در فرایند کمک به مصدومان حادثه، حتی جان خودشان را هم به خطر می‌انداختند؛ در واقع، تنها دغدغه ایشان در آن ساعات، کمک به کسانی بود که زیر خروارها آوار مانده‌ بودند و می‌خواستند تا پای جان به آنها کمک کنند. حال چه به‌عنوان گزارشگر حرفه‌ای و چه به‌عنوان یک انسان امدادگر.
توجه دکتر معتمدنژاد بر وجه انسانی و اخلاقی روزنامه‌نگاری تا جایی است که باور دارد اگر روزنامه‌نگاری عضو حزبی باشد و این امر در جنبه‌های انسانی و حقیقت‌گویی او خلل ایجاد کند، باید از روزنامه‌نگاری کناره گیرد. دوستی برایم تعریف می‌کرد که روزی در گفت‌وگو با جمعی از شاگردانش بیان کرد که نمی‌توان جنبه انسانی را کنار نهاد؛ اما می‌توان از جنبه سیاسی گذشت.