عرصه‌های‌ ارتباطی
3.64K subscribers
29.8K photos
3.06K videos
872 files
5.98K links
🔸عرصه‌های‌ ارتباطی
▫️کانال رسمی یونس شُکرخواه
Agora | The official Telegram channel of Younes Shokrkhah
https://t.iss.one/boost/younesshokrkhah
🔹اکانت اینستاگرام من:
https://www.instagram.com/younesshokrkhah
Download Telegram
#کتاب 🔸 مسدود کردن
نخستین خطری که انسان را تهدید می‌کند ماشین‌های مرگ‌بار و ساختار تکنولوژی نیست. تهدید واقعی همیشه جوهره‌ی انسان را نشانه کرده است. قانون محدودسازی، انسان را با امکان مسدود کردن راهِ ورودش به عرصه‌ی مکاشفه‌ایی اصیل‌تر و بنابراین عدم تجربه‌ی حقیقیِ اساسی‌تر به مخاطره می‌افکند.
📚 مسئله‌ی تکنولوژی
▫️#مارتین_هایدگر
#کتاب #تکنوکلاس
🔸 نه تکنولوژی که...
نخستین خطری که انسان را تهدید می‌کند ماشین‌های مرگبار‌ و ساختار #تکنولوژی نیست. تهدید واقعی همیشه جوهره‌ی انسان را نشانه کرده است. قانون محدودسازی، انسان را با امکان مسدود کردن راه ورودش به عرصه‌ی مکاشفه‌ایی اصیل‌تر و بنابراین عدم تجربه‌ی حقیقی اساسی‌تر به مخاطره می‌افکند.
📚 مسئله‌ی تکنولوژی▫️#مارتین_هایدگر
#کادو #رخ‌نما
🔶زندگی با گزین‌گویی‌ها
▫️دکتر #نعمت‌الله_فاضلی ٢ دی ٩٩
☘️ تقدیم به #یونس_شکرخواه
معمولا دانشجویانم می‌پرسند که چگونه می‌اندیشم؟ منظورشان این نیست که به آنها درباره روش تحقیق چیزی بگویم. آن‌ها کنجکاوند که "فوت کوزه‌گری" یا به قول انگلیسی‌ها tricks of the trade را به آن‌ها بیاموزم. از قضا #هوارد_بکر جامعه‌شناس بلندآوازه کتابی با همین عنوان دارد که در سال ١٩٩٨ نوشت و گمانم آخرین اثر او باشد. بکر در این کتاب فوت کوزه‌گری در فرایند تحقیق را توضیح می‌دهد و به نکته‌ها و راهبردهایی توجه می‌کند که در کتاب‌های روش تحقیق وجود ندارند.
یکی از فوت‌های کوزه‌گری من توجه به مثل‌ها، ضرب المثل‌ها و گزین‌گویه‌ها و جملات قصار است. اینها از جمله راهنماهایم در زندگی فکری‌ام هستند. شرح و بسط چگونگی سروکارم با گزین‌گویه‌ها قصه درازی است و حوصله‌تان را سر می‌برد. اما در حد اشاره خالی از لطف نیست که چیزی بنویسم.
یکی از تجربه‌های لذتبخش در زندگی‌ام خواندن کلمات و عبارت‌های درس‌آموز است که به "کلمات قصار" مشهورند. گزین‌گویی هم گفته می‌شود. کلمات قصار در چند واژه کوتاه دنیایی از ایده‌ها و ارزش‌ها را در آدم شکل می‌دهند.
لحظه‌ای به این عبارت #مارتین_هایدگر بیندیشید: "پرسیدن تقویت تفکر است". یا کلمات قصار امام علی (ع) را در نظر بگیرید. از ایشان است که "ستم صاحب خود را هلاک می‌گرداند". این عبارت‌ها ما را دعوت می‌کنند به اندیشیدن و تغییر کردن. من هم با #ماکسیم_گورکی هم عقیده‌ام که "تبدیل کلمه به کردار دشوارتر از تبدیلِ کردار به کلمه است" اما همین کلمات قصار کمک حال ما هستند برای تبدیل شدن آن‌ها به کردار.
گزین‌گویی (aphorism) سابقه‌ای دیرین در تاریخ زبان و اندیشه دارد. همیشه هم مشتاقانی داشته و دارد. در هر زمانی هم منطق اجتماعی خاصی زمینه محبوبیت گزین‌گویی را ایجاد کرده است. در گذشته سیطره زبان شعر در جهان اندیشه و اکنون سیطره مینیمالیسم.
گزین‌گویی همیشه خواهد ماند. چرا که قابلیت‌هایی دارد که دوام آن را تضمین می‌کند. هر گروه اجتماعی، سبک و سیاق و حال و هوای خودش، و شکلی از گزین‌گویی را دارد. رانندگان هم مانند فیلسوفان، گزین‌گویی خود را دارند. جوانان هم در خرده فرهنگ‌شان زبان مخفی و کلمات قصار شنیدنی بکار می‌برند که سرشار از ایجاز و در عین حال پر از انرژی است. دهقانان و روستاییان هم مانند ادیبان، زبانی انباشته از گزین‌گویی‌های خاص خود را آفریده‌اند. من هم در زندگی فکری‌ام با شکل‌های خاصی از گزین‌گویی زندگی کرده‌ام.
هر گزینه‌گویی نمایشی از توانایی و قدرت زبان است. احساس می‌کنم واژه‌ها در گزین‌گویی فراتر از خود می‌روند. گویی قفس تنگ زبان در گزین‌گویی شکسته می‌شود. نکته‌بینی و نکته‌پردازی هنر بزرگ انسانی است. کلمات قصار این هنر بزرگ را نمایندگی می‌کند. هر عبارت قصار دریایی از انسان بودگی است.
از دوران دبیرستان این علاقه را داشتم. در زمان دانشجویی‌ام در دوره کارشناسی دفتر بزرگی داشتم که در آن کلمات قصار و اشعار دلنشین را می‌نوشتم. این عبارت را از #ماکس_وبر از همان زمان یادم هست که "برای انسان در مقام انسان، تنها چیزی ارزشمند است که او بتواند با شور و از خودگذشتگی آن را دنبال کند". این عبارت مدت‌ها ذهنم را در گیر کرده بود. اما در این عبارت هیجان و انرژی زیادی وجود دارد. وقتی اولین بار این عبارت #کانت که "جرأت دانستن داشته باش" را خواندم هیچ تصوری از معنای آن نداشتم، اما نهیب بزرگی برایم بود. دوره کارشناسی را با این عبارت‌های زیبا زندگی می‌کردم.
از آن زمان تاکنون به این کار همچنان علاقه دارم. با ظهور #شبکه‌های_اجتماعی و #تلگرام، دسترسی به عبارت‌ها آسان و فراوان شده است. پیش از این خودم آن‌ها را می‌نوشتم. چندین دفتر پر شده از این عبارت‌ها دارم. هنوز هم گاه و بی‌گاه می‌نویسم. ولی نه به اندازه پیش.
دوست و همکار اندیشمندم یونس شکرخواه در کانال تلگرامی‌اش "عرصه‌های ارتباطی" عادت دارد هر روز یک عبارت قصار منتشر کند. از مشتریان پروپا قرص عبارت‌هایش هستم و آن‌ها را در بخش گفت‌و‌گوهای کانالم بازنشر می‌کنم. از این طریق با یونس و عبارت‌هایش زندگی می‌کنم.
ریشه این علاقه‌ام در این است که این جملات مرا به چیزهای خوب و دوست داشتنی و ارزش‌های انسانی دعوت و یادآوری می‌کنند. مواقع زیادی خواندن این عبارت‌ها الهام‌بخش فکری تازه برایم بوده است. گاهی هم باعث شده‌اند که حس بهتری پیدا کنم. گاهی هم در انجام کاری خوب ترغیب شده‌ام. در سخنرانی‌ها و کلاس‌های درس از گزین‌گویی‌ها زیاد استفاده می‌کنم.
سال ١٣۶٢ وقتی در کنکور رشته پژوهشگری پذیرفته شدم دایی هاشم خان مرا توصیه کرد که از شعر و مثل غافل نشوم و به قول او علم اجتماعی را در همین کلمات قصار هم می‌توان یافت. مرد فرهیخته و دنیا دیده‌ای بود. سخن او بر دلم نشست.
#کتاب🔸 فهم
فقط کسی که پیشاپیش می‌فهمد، می‌تواند گوش دهد.
📚 هستی و زمان #مارتین_هایدگر
#تراس 🔸 پرسیدن
پرسیدن تقویت تفکر است. #مارتین_هایدگر
#فلسفه #شعر
#کتاب🔸هایدگر، شعر و اندیشه
ما برای تفسیر آواز و غزل آماده نیستیم، بلکه هیچ حقی هم در این کار نداریم، زیرا قلمرویی که در آن گفتگو بین شعر و اندیشه برقرار است به آهستگی قابل کشف شدن، دسترسی و تفحص در اندیشه است.»
📚شعر، زبان و اندیشه رهایی، #مارتین_هایدگر ترجمه دکتر عباس منوچهری، انتشارات مولی، چاپ اول، ص ۱۹۶
#کتاب🔸دستیابی به وجود
گفتن و بیانی که کامل‌تر است تنها پاره‌ای از اوقات پدید می‌آید. تنها کسانی که جسورتر هستند نسبت به آن توانمند هستند زیرا این کاری است دشوار. مشکل، دست‌یابی به وجود است.
📚شعر، زبان و اندیشه رهایی
#مارتین_هایدگر ترجمه دکتر عباس منوچهری
#کتاب🔸تفسیر آواز و غزل
ما برای تفسیر آواز و غزل آماده نیستیم، بلکه هیچ حقی هم در این کار نداریم، زیرا قلمرویی که در آن گفتگو بین شعر و اندیشه برقرار است به آهستگی قابل کشف، دسترسی و تفحص در اندیشه است.
📚شعر، زبان و اندیشه رهایی
#مارتین_هایدگر ترجمه دکتر عباس منوچهری
#فلسفه
#تراس🔸مرگ
اگر مرگ را وارد زندگی خود کنم، آن را تصدیق کنم و با آن روبه رو شوم، خود را از اضطراب مرگ و کوچکی زندگی رها خواهم کرد - و تنها در این صورت آزاد خواهم بود که خودم باشم.
#مارتین_هایدگر
#فلسفه🔸رئوس آرای مارتین هایدگر
#مارتین_هایدگر (۱۸۸۹–۱۹۷۶) فیلسوف برجسته‌ آلمانی است که به خاطر عقاید پیچیده‌اش درباره درک، معنا و هستی انسان شناخته شده است. در اینجا با برخی از جنبه‌های کلیدی دیدگاه‌های او آشنا می‌شویم:
▫️هستی و زمان:
علاقه اصلی هایدگر هستی‌شناسی (ontology) بود که مطالعه هستی است.
او در رساله بنیادی خود، هستی و زمان، از طریق تحلیل پدیدارشناسانه از هستی انسان (Dasein) به هستی (Sein) دست یافت. او خصلت زمانی و تاریخی وجود انسان را بررسی کرد و بر ارتباط ما با جهان تاکید کرد.
▫️بودن در جهان:
هایدگر عناصری از وجود انسان را برجسته کرد که نادیده گرفته شده یا اشتباه درک شده بودند.
او تأکید کرد که ما ابتدا در دنیاها یا زمینه‌هایی وجود داریم که در آن معنا و ویژگی‌های چیزها را بر اساس کاربردشان کشف می‌کنیم.
به عنوان مثال، چکش را در نظر بگیرید: معنای آن از نحوه تعامل ما با آن در فعالیت‌های روزمره نشات می‌گیرد.
▫️پرتاب و اصالت:
هایدگر مفهوم پرتاب (thrownness) را معرفی کرد که به وجود ما به عنوان پرتاب شدن در یک بافت تاریخی و فرهنگی خاص اشاره دارد.
اصالت مستلزم شناخت وجود خودمان و انتخاب انتخاب‌هایی است که با خود واقعی‌مان همخوانی دارد و نه مطابقت با هنجارها یا انتظارات اجتماعی.
▫️بودن به سوی مرگ:
هایدگر معتقد بود که آگاهی از فانی بودن ما (Being-Towards-Death) وجود ما را شکل می‌دهد.
اندیشیدن به مرگ خود به ما اجازه می‌دهد که صادقانه زندگی کنیم و انتخاب‌های معناداری داشته باشیم.
به طور خلاصه، فلسفه هایدگر به جوهر هستی، رابطه ما با جهان و اهمیت وجود ما می‌پردازد. کار او همچنان تاثیرگذار و چالش برانگیز است و ما را به بازنگری در پرسش‌های اساسی درباره زندگی و معنا دعوت می‌کند.
👁️این متن با پرسش‌های من از کوپایلت از پرقدرت‌ترین گونه‌های #هوش‌مصنوعی تهیه شده است. پرسش‌ها به زبان انگلیسی طرح شده و متن فوق؛ ترجمه پاسخ‌های انگلیسی کوپایلت است.
#فلسفه🔸مرگ
اگر مرگ را وارد زندگی خود کنم، آن را تصدیق کنم و با آن روبه رو شوم، خود را از اضطراب مرگ و کوچکی زندگی رها خواهم کرد - و تنها در این صورت آزاد خواهم بود که خودم باشم.
#مارتین_هایدگر (۱۸۸۹–۱۹۷۶) فیلسوف
#تراس🔸واقعیت
چگونگی مواجهه با واقعیت یک انتخاب است.
#مارتین_هایدگر (۱۸۸۹–۱۹۷۶) فیلسوف
#فلسفه🔸زبان
زبان خانه وجود است. انسان درخانه‌اش سکنی می‌گزیند. آنان که می‌اندیشند و آنان که با کلام می‌آفرینند، نگهبانان این خانه‌‌اند.
#مارتین_هایدگر (۱۸۸۹–۱۹۷۶) فیلسوف
#تکنوکلاس
#فلسفه🔸ماهیت تکنولوژی
ماهیت تکنولوژی به هیچ‌وجه؛ چیزی تکنولوژیک نیست."
#مارتین_هایدگر
🔻دم دست، فرا دست
🔸دو نوواژه مارتین هایدگر
#مارتین_هایدگر دو نوواژه (neologism) دارد:
دم دست (ready-to-hand) و
فرا دست (present-at-hand).
از این دو نوواژه در جهان برای توصیف نگرش‌های مختلف نسبت به چیزها استفاده می‌شود. ما پیوسته با "وسائل" به عنوان چیزهایی که می‌توانیم با آن‌ها در "گستره‌ای از اهمیت" (نسبت سودمندی) کار کنیم، احاطه شده‌ایم.
از نظر هایدگر، ما بیشتر اوقات در این جهان معمولا با چیزهای "دم دستی‌" سروکار داریم و معمولاً کار با آن‌ها را با هدف دستیابی به چیزی انجام می‌دهیم.
فرادست‌ها خود را به عنوان عرصه‌ای از وسائل مورد استفاده ارائه می‌کنند. هایدگر چکش را مثال می‌زند. وقتی به یک چکش نگاه می‌کنیم، واکنش اولیه ما ا ین نیست که آن را تجزیه کنیم و آن را به چیزی که از آن ساخته شده است تقسیم کنیم. ما به سادگی به آن به عنوان وسیله‌ای برای انجام کار نگاه می‌کنیم.
فرض کنید یک نجار خبره در حال چکش‌زدن به میخ است، او در نهایت وجود چکش را فراموش می‌کند و می‌تواند با همکاران نجارش صحبت کند یا فکرش به جای دیگری برود بدون اینکه لزوماً به چکش (به مثابه یک شی) فکر کند. این فعالیت (چکش به میخ‌زدن) تار می‌شود و در نتیجه محیط اطراف آن آشکار می‌شود و با آشکار شدن یک چیز، چیز دیگری پنهان و بی‌ارزش می‌شود.
با این حال، اگر چکش بشکند چه؟ در این صورت فوراً سودمندی خود را از دست می‌دهد و صرفاً "آنجا" ظاهر ‌می‌ماند. هایدگر این وجود را یک شیء "فرا دست" می‌نامد و زمانی اتفاق می‌افتد که ما یک شی را به صورت جدا شده در نظر بگیریم و آن را با مانند یک دانشمند بررسی کنیم، و صرفاً به واقعیت‌های عریان آن شی که وجود دارد نگاه کنیم.
معمولاً اینگونه نیست که ما چیزها را آنگونه که در جهان هستند می‌بینیم. وقتی چکش می‌شکند، کاربرد خود را از دست می‌دهد و در حالت "فرا دست" قرار می‌گیرد. با این حال، به زودی این حالت را از دست می‌دهد و به چیزی تبدیل می‌شود که باید تعمیر یا جایگزین شود. در غیر این صورت ممکن است وجود آن نوعی عدم آمادگی برای دست (غیر دم دست) قلمداد شود.
هایدگر از ما می‌خواهد که مناطق مبهم هستی را بدون لایه‌های ادراک که مانع از تجربه کامل جهان می‌شود، کشف کنیم.
▫️برگرفته از :Eternalised
#فلسفه #مارتین_هایدگر
🔻دم دست، فرا دست
🔸دو نوواژه مارتین هایدگر
هایدگر دو نوواژه (neologism) دارد:
دم دست (در دست بودگی)* و فرا دست** از این دو نوواژه در جهان برای توصیف نگرش‌های مختلف نسبت به چیزها استفاده می‌شود. ما پیوسته با "وسائل" به عنوان چیزهایی که می‌توانیم با آن‌ها در "گستره‌ای از میزان اهمیت" (نسبت سودمندی) کار کنیم، احاطه شده‌ایم.
از نظر هایدگر، ما بیشتر اوقات در این جهان با چیزهای "دم دست‌" یا همان در دست بودگی سروکار داریم و معمولاً کار با آن‌ها را با هدف دستیابی به چیزی انجام می‌دهیم.
فرادست‌ها خود را به عنوان عرصه‌ای از وسائل مورد استفاده ارائه می‌کنند. هایدگر چکش را مثال می‌زند. وقتی به یک چکش نگاه می‌کنیم، واکنش اولیه ما ا ین نیست که آن را تجزیه کنیم و به چیزهایی که از آن ساخته شده است تقسیم کنیم. ما به آن صرفا به عنوان وسیله‌ای برای انجام کار نگاه می‌کنیم.
فرض کنید یک نجار خبره در حال چکش‌زدن به میخ است، او در نهایت وجود چکش را فراموش می‌کند و می‌تواند با همکاران نجارش صحبت کند یا حواسش به جای دیگری برود بدون اینکه لزوماً به چکش (به مثابه یک شی) فکر کند. به این ترتیب؛ در اثر تحت‌الشعاع قرار گرفتن چکش به میخ‌زدن، محیط اطراف چکش آشکار می‌شود و با آشکار شدن چیزی، چیز دیگری پنهان می‌شود.
با این حال، اگر چکش بشکند چه؟ در این صورت فوراً سودمندی خود را از دست می‌دهد و صرفاً "آنجا" ظاهر ‌می‌ماند. هایدگر این وجود را یک شیء "فرا دست" می‌نامد و زمانی اتفاق می‌افتد که ما یک شی را به صورت جدا شده در نظر بگیریم و آن را مانند یک دانشمند بررسی کنیم، و صرفاً به واقعیت‌های عریان آن شی نگاه کنیم.
معمولاً اینگونه نیست که ما چیزها را آنگونه که در جهان هستند می‌بینیم. وقتی چکش می‌شکند، کاربرد خود را از دست می‌دهد و در موقعیت "فرا دست" قرار می‌گیرد. با این حال، به زودی این حالت را از دست می‌دهد و به چیزی تبدیل می‌شود که باید تعمیر یا جایگزین شود. در غیر این صورت ممکن است وجود آن نوعی عدم آمادگی برای دست (غیر دم دست) قلمداد شود.
هایدگر از ما می‌خواهد که مناطق مبهم هستی را بدون لایه‌های ادراک که مانع از تجربه کامل جهان می‌شود، کشف کنیم.
* ready-to-hand
** present-at-hand
▫️برگرفته از :Eternalised