🔸۵۶ درصد نه ۹۰ درصد
▫️#عباس_عبدی
▫️رئیس #انجمن_صنفی_روزنامهنگاران
از طرف صداوسیما اعلام شده است که آخرین نظرسنجی این سازمان حکایت از آن دارد که در میان رسانههای موجود در کشور، تلویزیون با آمار ۵۶درصدی پرمخاطبترین #رسانه میان مردم است. این خبر ابهام دارد و توضیح نمیدهد که منظور «از رسانههای موجود در کشور» چیست؟ زیرا وضعیت دسترسی مردم به رسانه بهگونهای است که برای تأمین نیازهای رسانهای خود از رسانههای خارج از کشور هم سود میجویند و اگر آنها را بیرون از مطالعه خود قرار دادهاند، این کار نادرست است و باید میان همه امکانات رسانهای مردم این مقایسه را انجام میدادند. ولی به نظر میرسد که گزاره مزبور دقت کافی ندارد و از وضعیت صداوسیما تصویر جامعی ارائه نمیدهد. اگر منظور این است که فقط ۵۵ درصد مردم تلویزیون میبینند، قطعا درست نیست، بلکه قریب به اتفاق یا دستکم ۹۰ درصد مردم به نحوی #تلویزیون را تماشا میکنند و بهطور قطع رقم ۵۶ درصد اشتباه است، مگر اینکه پرسش به این صورت مطرح باشد که مهمترین رسانهای که از آن استفاده میکنند، چیست؟ در این صورت شاید بتوان به این عدد نزدیک شد. بهجز این نکته، پرسشهای بعدی نیز در پی آن خواهد آمد.
اولین پرسش این است که مردم از کدام رسانه بیشتر استفاده میکنند؟ دوم اینکه از کدام برنامههایش استفاده میکنند؟ سوم اینکه چقدر به آن #اعتماد دارند و آن را میپذیرند؟ چهارم اینکه ترکیب و کیفیت مخاطبان و بهرهبرداران از این رسانهها چگونه است؟ و سرانجام اینکه روند تغییرات آن چگونه است؟
بدون پاسخ به این پرسشها نمیتوان تصویری دقیق از کیفیت و اعتبار رسانهها به دست آورد.
درباره اولین پرسش باید گفت که صداوسیما همچنان در رتبه اول است، ولی نکته اینجاست که صداوسیما را نباید با تکتک رسانههای دیگر مقایسه کرد، بلکه باید با همه آنها مقایسه کرد. آخرین نظرسنجیها نشان میدهد مجموع مخاطبان رسانههای دیگر حدودا ۲ برابر مخاطبان صداوسیما شده و فاصله عمیقی در این میان ایجاد شده است.
در دومین پرسش به این نتیجه میرسیم که بیشترین برنامهها و شبکههای تلویزیونی مورد علاقه مردم، سرگرمی و ورزش است، نه برنامههای سیاسی و تربیتی و.... در این میان مخاطبان شبکه سوم بسیار بیشتر از سایر شبکهها ست.
اعتماد مردم به #صداوسیما بهشدت کاهش یافته است، بهویژه در موضوعات مهم مثل اتفاقات دیماه این اعتماد نسبت به گذشته کمتر نیز شده است.
فراتر از کمیت کاهنده بهرهبرداران از صداوسیما و کاهش میزان ساعات استفاده از آن، به لحاظ کیفیت نیز #مخاطبان صداوسیما افراد مسنتر، خانهدارها، روستاییها و افراد با تحصیلات پایینتر هستند. برای نمونه شاید بتوان گفت تعداد مخاطبان از این زاویه برای جوانان شهری تحصیلکرده و شاغل، حدود ۱۵ درصد هم نیست، ولی این رقم برای زنان روستایی بدون تحصیلات عالی بیش از ۸۰ درصد است.
سرانجام روند چگونگی استفاده مردم از رسانهها نشان میدهد که شاخصهای کیفیتی و کمیتی صداوسیما با سرعت در حال نزول است، به این علت که این رسانه تغییری در سیاستهای رسانهای خود ایجاد نمیکند. اداره این سازمان با چنین وضعیتی، کمترین خیری را نصیب جامعه نمیکند.
https://shahraranews.ir/0004Qt
▫️#عباس_عبدی
▫️رئیس #انجمن_صنفی_روزنامهنگاران
از طرف صداوسیما اعلام شده است که آخرین نظرسنجی این سازمان حکایت از آن دارد که در میان رسانههای موجود در کشور، تلویزیون با آمار ۵۶درصدی پرمخاطبترین #رسانه میان مردم است. این خبر ابهام دارد و توضیح نمیدهد که منظور «از رسانههای موجود در کشور» چیست؟ زیرا وضعیت دسترسی مردم به رسانه بهگونهای است که برای تأمین نیازهای رسانهای خود از رسانههای خارج از کشور هم سود میجویند و اگر آنها را بیرون از مطالعه خود قرار دادهاند، این کار نادرست است و باید میان همه امکانات رسانهای مردم این مقایسه را انجام میدادند. ولی به نظر میرسد که گزاره مزبور دقت کافی ندارد و از وضعیت صداوسیما تصویر جامعی ارائه نمیدهد. اگر منظور این است که فقط ۵۵ درصد مردم تلویزیون میبینند، قطعا درست نیست، بلکه قریب به اتفاق یا دستکم ۹۰ درصد مردم به نحوی #تلویزیون را تماشا میکنند و بهطور قطع رقم ۵۶ درصد اشتباه است، مگر اینکه پرسش به این صورت مطرح باشد که مهمترین رسانهای که از آن استفاده میکنند، چیست؟ در این صورت شاید بتوان به این عدد نزدیک شد. بهجز این نکته، پرسشهای بعدی نیز در پی آن خواهد آمد.
اولین پرسش این است که مردم از کدام رسانه بیشتر استفاده میکنند؟ دوم اینکه از کدام برنامههایش استفاده میکنند؟ سوم اینکه چقدر به آن #اعتماد دارند و آن را میپذیرند؟ چهارم اینکه ترکیب و کیفیت مخاطبان و بهرهبرداران از این رسانهها چگونه است؟ و سرانجام اینکه روند تغییرات آن چگونه است؟
بدون پاسخ به این پرسشها نمیتوان تصویری دقیق از کیفیت و اعتبار رسانهها به دست آورد.
درباره اولین پرسش باید گفت که صداوسیما همچنان در رتبه اول است، ولی نکته اینجاست که صداوسیما را نباید با تکتک رسانههای دیگر مقایسه کرد، بلکه باید با همه آنها مقایسه کرد. آخرین نظرسنجیها نشان میدهد مجموع مخاطبان رسانههای دیگر حدودا ۲ برابر مخاطبان صداوسیما شده و فاصله عمیقی در این میان ایجاد شده است.
در دومین پرسش به این نتیجه میرسیم که بیشترین برنامهها و شبکههای تلویزیونی مورد علاقه مردم، سرگرمی و ورزش است، نه برنامههای سیاسی و تربیتی و.... در این میان مخاطبان شبکه سوم بسیار بیشتر از سایر شبکهها ست.
اعتماد مردم به #صداوسیما بهشدت کاهش یافته است، بهویژه در موضوعات مهم مثل اتفاقات دیماه این اعتماد نسبت به گذشته کمتر نیز شده است.
فراتر از کمیت کاهنده بهرهبرداران از صداوسیما و کاهش میزان ساعات استفاده از آن، به لحاظ کیفیت نیز #مخاطبان صداوسیما افراد مسنتر، خانهدارها، روستاییها و افراد با تحصیلات پایینتر هستند. برای نمونه شاید بتوان گفت تعداد مخاطبان از این زاویه برای جوانان شهری تحصیلکرده و شاغل، حدود ۱۵ درصد هم نیست، ولی این رقم برای زنان روستایی بدون تحصیلات عالی بیش از ۸۰ درصد است.
سرانجام روند چگونگی استفاده مردم از رسانهها نشان میدهد که شاخصهای کیفیتی و کمیتی صداوسیما با سرعت در حال نزول است، به این علت که این رسانه تغییری در سیاستهای رسانهای خود ایجاد نمیکند. اداره این سازمان با چنین وضعیتی، کمترین خیری را نصیب جامعه نمیکند.
https://shahraranews.ir/0004Qt
شهرآرانیوز
۵۶ درصد نه ۹۰ درصد
عباس عبدی
رئیس انجمن صنفی روزنامهنگاران
رئیس انجمن صنفی روزنامهنگاران
🔸علاج بحران استراتژی ارتباطی است، امید استراتژی نیست!
▫️#عباس_رضاییثمرین
مدیریت موفقیتآمیز هر بحرانی، مستلزم داشتن استراتژی ارتباطی موثر است. سازمان بهداشت جهانی، در کتابچهای که در سال ٢٠١٧ برای مقابله با همهگیری بیماری آنفلوآنزا منتشر کرده، #استراتژیارتباطی موثر را «جمعآوری، فرآوری و توزیع بهموقع اطلاعات به روشهایی که برای مخاطب هدف، موثر و مناسب باشد» تعریف کرده است. از نظر این سازمان، در استراتژی ارتباطی #مدیریتبحران حتما باید جنبههای رفتاری و نحوه واکنش مردم به #اطلاعات و توصیههایی که از مقامات رسمی و #رسانهها دریافت میکنند نیز، درنظر گرفته شود.
من اگر بخواهم این دستورالعمل را در سه کلمه خلاصه کنم، آن کلمات «اعتبار، تسلط و تعامل» خواهد بود؛ گام اول در ارتباطات موثر بحران این است که #منبع تولید پیام معتبر باشد. کسی که بحرانی را مدیریت میکند، همواره باید این سوال را از خود بپرسد که مردم چرا باید به او #اعتماد و آنچه میگوید را باور کنند. تلقی عمومی از میزان اعتبار متولی مدیریت بحران، آن چیزی است که پاسخ به این سوال را میسازد. مولفه اعتبار در واقع آمیزهای از چند عامل ازجمله #صداقت، #شفافیت و سوابق است؛ این یعنی اگر صادقانه رفتار کنید، شفاف باشید و سوابق روشنی در ذهن مردم داشته باشید، منبع معتبری در اطلاعرسانی بحران خواهید بود. دومین گام تولید محتوای مناسب، روایتگری موثر و توزیع هدفمند است. متولی مدیریت بحران، باید اطلاعات و واقعیتهای مورد نیاز مردم را به روشی که آنها میپسندند، روایت کند و این روایتها باید از طریق کانالهای اطلاعرسانی متناسب در دسترس عموم قرار گیرد. این مسأله نیازمند «تسلط» متولیان در تولید محتوا و روایتگری و برخورداری از نیروهایی است که در این دو کار، بهترین باشند.
و اما گام نهایی، #تعامل با #مخاطبان هدف است؛ چرخه ارتباطات بحران، با صداقت، شفافیت و تولید و انتشار محتوای موثر تکمیل نمیشود. متولی بحران باید بهطور مداوم واکنشهای مردم به پیامهای ارسالی درخصوص بحران را بسنجد و در تعامل مستمر با مردم، سطح تأثیرگذاری پیامها را بالاتر ببرد. با این مقدمه نسبتا طولانی، حالا میتوان راحتتر مدل اطلاعرسانی در بحران کرونا و کنشهای ارتباطی مدیران این بحران را فهم و تحلیل کرد.معتقدم آنچه بیش از همه چیز ضرورت دارد، این است که بپذیریم مدیریت بحران استراتژی ارتباطی میخواهد. «امید» استراتژی نیست. استراتژی به معنی داشتن برنامه از پیش آماده برای ارتباطات بحران، شامل «پیشبینی سناریوهای مختلف»، «پروتکلهای روشن برای جمعآوری، فرآوری و توزیع اطلاعات»، «چارچوبهای تعریفشده برای ارتباط با رسانهها»، «تعیین مخاطب هدف و تعامل مستمر با مخاطبان» و «طراحی تاکتیکهای منعطف و روزآمد، برای تولید و انتشار محتوا»، «پایش مداوم فضای رسانهای رسمی و غیررسمی» و موارد متعدد دیگر است.
صرف پیادهسازیِ برخی قواعد شکلی ارتباطات بحران به معنی برخورداری از استراتژی ارتباطی نیست. بله، تعیین سخنگوی واحد و کانالیزهکردن فرآیند اطلاعرسانی به سوی او، اقدام لازم و صحیحی است اما این کار برای مدیریت رسانهای بحران کافی نیست. یک سخنگو، بدون نقشه راه حسابشده و مدون کاری از پیش نمیبرد، مواجهه دستورالعملی و از بالا به پایین هم، در چرخه اطلاعرسانی فعلی که فوقالعاده متکثر و نظارتگریز است، نتیجه چندانی به بار نخواهد آورد. توصیه دریافت اخبار و اطلاعات از منابع رسمی، جزو پروتکلهای کلاسیک مدیریت بحران در دنیاست اما تصورِ اینکه امروز اکثریت مردم به چنین توصیهای عمل کنند، بیش از حد سادهانگارانه است. هرگونه برنامهریزی برای ارتباطات بحران، بدون درنظرگرفتن نقش و جایگاه رسانههای اجتماعی ابتر خواهد ماند. متولیان مدیریت بحران باید مختصات فعلی اکوسیستم #اطلاعرسانی را بفهمند و آن را به رسمیت بشناسند. با طراحی و برنامهریزی، شبکههای اجتماعی میتوانند بهعنوان یکی از موثرترین مجاری اطلاعرسانی درجامعه امروز، عصای دست مدیریت بحران باشند و نقش مثبتی در فرآیند آموزش، ارایه هشدارها و اطلاعرسانی ایفا کنند. در سوی مقابل، همین شبکهها اگر بخشی از استراتژی ما برای مدیریت بحران نباشند، میتوانند هر بحرانی را بزرگتر کنند و درجه تخریبش را بالا ببرند.
علاوه بر تولید محتوای مناسب برای #شبکههایاجتماعی، پایش ٢۴ساعته این شبکهها و تحلیل آنچه در آنها میگذرد، یک ضرورت است، همینطور واکنش سریع به جعلیات و اطلاعات غلطی که در این شبکهها منتشر میشود.
▫️#عباس_رضاییثمرین
مدیریت موفقیتآمیز هر بحرانی، مستلزم داشتن استراتژی ارتباطی موثر است. سازمان بهداشت جهانی، در کتابچهای که در سال ٢٠١٧ برای مقابله با همهگیری بیماری آنفلوآنزا منتشر کرده، #استراتژیارتباطی موثر را «جمعآوری، فرآوری و توزیع بهموقع اطلاعات به روشهایی که برای مخاطب هدف، موثر و مناسب باشد» تعریف کرده است. از نظر این سازمان، در استراتژی ارتباطی #مدیریتبحران حتما باید جنبههای رفتاری و نحوه واکنش مردم به #اطلاعات و توصیههایی که از مقامات رسمی و #رسانهها دریافت میکنند نیز، درنظر گرفته شود.
من اگر بخواهم این دستورالعمل را در سه کلمه خلاصه کنم، آن کلمات «اعتبار، تسلط و تعامل» خواهد بود؛ گام اول در ارتباطات موثر بحران این است که #منبع تولید پیام معتبر باشد. کسی که بحرانی را مدیریت میکند، همواره باید این سوال را از خود بپرسد که مردم چرا باید به او #اعتماد و آنچه میگوید را باور کنند. تلقی عمومی از میزان اعتبار متولی مدیریت بحران، آن چیزی است که پاسخ به این سوال را میسازد. مولفه اعتبار در واقع آمیزهای از چند عامل ازجمله #صداقت، #شفافیت و سوابق است؛ این یعنی اگر صادقانه رفتار کنید، شفاف باشید و سوابق روشنی در ذهن مردم داشته باشید، منبع معتبری در اطلاعرسانی بحران خواهید بود. دومین گام تولید محتوای مناسب، روایتگری موثر و توزیع هدفمند است. متولی مدیریت بحران، باید اطلاعات و واقعیتهای مورد نیاز مردم را به روشی که آنها میپسندند، روایت کند و این روایتها باید از طریق کانالهای اطلاعرسانی متناسب در دسترس عموم قرار گیرد. این مسأله نیازمند «تسلط» متولیان در تولید محتوا و روایتگری و برخورداری از نیروهایی است که در این دو کار، بهترین باشند.
و اما گام نهایی، #تعامل با #مخاطبان هدف است؛ چرخه ارتباطات بحران، با صداقت، شفافیت و تولید و انتشار محتوای موثر تکمیل نمیشود. متولی بحران باید بهطور مداوم واکنشهای مردم به پیامهای ارسالی درخصوص بحران را بسنجد و در تعامل مستمر با مردم، سطح تأثیرگذاری پیامها را بالاتر ببرد. با این مقدمه نسبتا طولانی، حالا میتوان راحتتر مدل اطلاعرسانی در بحران کرونا و کنشهای ارتباطی مدیران این بحران را فهم و تحلیل کرد.معتقدم آنچه بیش از همه چیز ضرورت دارد، این است که بپذیریم مدیریت بحران استراتژی ارتباطی میخواهد. «امید» استراتژی نیست. استراتژی به معنی داشتن برنامه از پیش آماده برای ارتباطات بحران، شامل «پیشبینی سناریوهای مختلف»، «پروتکلهای روشن برای جمعآوری، فرآوری و توزیع اطلاعات»، «چارچوبهای تعریفشده برای ارتباط با رسانهها»، «تعیین مخاطب هدف و تعامل مستمر با مخاطبان» و «طراحی تاکتیکهای منعطف و روزآمد، برای تولید و انتشار محتوا»، «پایش مداوم فضای رسانهای رسمی و غیررسمی» و موارد متعدد دیگر است.
صرف پیادهسازیِ برخی قواعد شکلی ارتباطات بحران به معنی برخورداری از استراتژی ارتباطی نیست. بله، تعیین سخنگوی واحد و کانالیزهکردن فرآیند اطلاعرسانی به سوی او، اقدام لازم و صحیحی است اما این کار برای مدیریت رسانهای بحران کافی نیست. یک سخنگو، بدون نقشه راه حسابشده و مدون کاری از پیش نمیبرد، مواجهه دستورالعملی و از بالا به پایین هم، در چرخه اطلاعرسانی فعلی که فوقالعاده متکثر و نظارتگریز است، نتیجه چندانی به بار نخواهد آورد. توصیه دریافت اخبار و اطلاعات از منابع رسمی، جزو پروتکلهای کلاسیک مدیریت بحران در دنیاست اما تصورِ اینکه امروز اکثریت مردم به چنین توصیهای عمل کنند، بیش از حد سادهانگارانه است. هرگونه برنامهریزی برای ارتباطات بحران، بدون درنظرگرفتن نقش و جایگاه رسانههای اجتماعی ابتر خواهد ماند. متولیان مدیریت بحران باید مختصات فعلی اکوسیستم #اطلاعرسانی را بفهمند و آن را به رسمیت بشناسند. با طراحی و برنامهریزی، شبکههای اجتماعی میتوانند بهعنوان یکی از موثرترین مجاری اطلاعرسانی درجامعه امروز، عصای دست مدیریت بحران باشند و نقش مثبتی در فرآیند آموزش، ارایه هشدارها و اطلاعرسانی ایفا کنند. در سوی مقابل، همین شبکهها اگر بخشی از استراتژی ما برای مدیریت بحران نباشند، میتوانند هر بحرانی را بزرگتر کنند و درجه تخریبش را بالا ببرند.
علاوه بر تولید محتوای مناسب برای #شبکههایاجتماعی، پایش ٢۴ساعته این شبکهها و تحلیل آنچه در آنها میگذرد، یک ضرورت است، همینطور واکنش سریع به جعلیات و اطلاعات غلطی که در این شبکهها منتشر میشود.
Forwarded from معاونت راهبردی ریاست جمهوری
#سینما
📌 گزارش مرکز بررسیهای استراتژیک ریاست جمهوری از سی و هشتمین جشنواره فیلم فجر؛
🔴 سینمای اعتراض
⭕️ مرکز بررسیهای استراتژیک ریاست جمهوری در سه سال گذشته با بهرهگیری از شبکه تحلیلگران فرهنگی و هنری و منتقدین سینما، #سیاستگذاریِ جشنواره فیلم فجر را در کانون بررسیهای راهبردی خود در عرصه هنر قرار داده و از منظری سیاستگذارانه به تحلیل و بررسی فیلمهای نمایش داده شده در این جشنواره و کلیت آن پرداخته است.
⭕️ در این گزارش سیوهشتمین جشنواره فیلم فجر و #روایت_سینماگران از #جامعه_ایرانی برای اهداف سیاستگذارانه مورد مطالعه قرار گرفته شده است و سه سوال اصلی مورد جستجوی تیم پژوهش بوده است:
❓از منظر سینما گران ایرانی:
1⃣ ایران امروز چگونه است؟
2⃣ چرا ایران اینگونه است؟
3⃣ چگونه باید آن را تغییر داد؟
📌 طبیعی است که #سینماگران در فرایند ساخت و نمایش فیلمهای خود لزوماً و به طور آگاهانه به سوالات بالا فکر نکردهاند، اما #روایت آنها از وقایع، دغدغه شخصیتها، انتخاب میزانسنها و پایانبندی فیلمها همه از «نوع مواجهه سینماگران» با «صورت مساله زیباشناختی و جامعهشناسی» که خود طرح کردهاند، خبر میدهد.
🔍 پاسخ به سه پرسش فوق با مطالعه ۲۸ فیلم اکران شده در جشنواره فجر ۹۸، به شرح ذیل است:
1⃣ ایران امروز چگونه است؟
🔷 انعکاس سینما از ایران، جامعهای آغشته به «آسیبهای اجتماعی» مختلف است؛ جایگاه «مذهب»، «اعتماد» و «سرمایه اجتماعی» در آن رو به #افول است؛ «اقشار در حاشیه» تحت فشار هستند و هم جامعه و هم سیاستمداران، «قمارهای سیاسی و اجتماعی» را به «تولید اقتصادی باثبات» ترجیح میدهند. شکاف عمیقی بین «الگوهای فرهنگی مورد حمایت عموم جامعه» و «الگوهای فرهنگی مورد حمایت نظام سیاسی» وجود دارد. «امید» برای بهبود وضعیت در آینده اندک است و به دلیل ضعف و ناکارآمدی نهادهای حقوقی و قانونی، اشخاص خود را نسبت به تعیین سرنوشت مسئول میدانند و در صورت لزوم ترجیح میدهند خود نسبت به اصلاح شرایط اقدام کنند.
2⃣ چرا ایران اینگونه است؟
🔷 از نگاه سینما، #وضعیت_حکمرانی مقصر شرایط است؛ گویی حکمرانان به استناد فیلم «خون شد» مسعود کیمیایی، سند خانه را از آن خود کردهاند و نظام اجتماعی و معرفتی مورد حمایت آنان پاسخگوی ناهنجاریهای کنونی نیست. شیوه حکمرانی مسلط، در بسط اخلاق و حفظ سلامت آسیبدیدگان فیزیکی و روانی ناموفق است و ناهنجاری اقتصادی جامعه را به سمت مخدرها سوق داده و گونههای مختلف استبداد مخصوصاً استبداد فرهنگی، #اعتماد_عمومی را خدشه دار کرده و نوعی ناشنوایی جمعی پدید آورده است. بررسی شاخصهایی چون حاکمیت قانون، اثربخشی و کارآیی، پاسخگویی، کیفیت قوانین و مقررات تنظیمی و مشخصاً کنترل فساد بیانگر آن است که از منظر اغلب فیلمهای اکران شده، «کیفیت نازل حکمرانی» و «ضعفهای نظام حکمرانی» علت اصلی تصویر ناخوشایندی است که از ایران در جشنواره سیوهشتم ارائه شده است.
3⃣ چگونه میتوان ایران را تغییر داد؟
🔷 «#اعتراض و انتقام از شرایط بدون هیچ پشتوانه معرفتی مشخص» در عین حال «توجه نظام سیاسی به آخرین تلاشهای #معترضین جامعه ایرانی برای بیان اعتراضهای خود در چارچوب ساختارهای موجود و خطر خارج شدن این اعتراضها از ساختار کنونی»، «بازنگری درباره #جایگاه_دین در سیاست رسمی»، «هشدار نسبت به نفوذ نیروهای بیگانه در عالیترین سطوح نظام سیاسی»، «مبارزه با جزمگرایی اعتقادی و اعتنا به تکثر فرهنگی»، «رجوع به نوعی عرفان عرفی در غیبت مذهب رهاییبخش»، «شکستن هنجارهای اجتماعی» و «ترجیح هویتهای خُرد و یا جهانی بر فرهنگ ملی» از پیشنهادهایی است که فیلمها در لابلای متون فرهنگی خود برای «اصلاح» شرایط تجویز کردهاند.
📎 مطالعه متن کامل گزارش(اینجا کلیک کنید)
🌐 css.ir/sykgtq
🆔 @css_web
📌 گزارش مرکز بررسیهای استراتژیک ریاست جمهوری از سی و هشتمین جشنواره فیلم فجر؛
🔴 سینمای اعتراض
⭕️ مرکز بررسیهای استراتژیک ریاست جمهوری در سه سال گذشته با بهرهگیری از شبکه تحلیلگران فرهنگی و هنری و منتقدین سینما، #سیاستگذاریِ جشنواره فیلم فجر را در کانون بررسیهای راهبردی خود در عرصه هنر قرار داده و از منظری سیاستگذارانه به تحلیل و بررسی فیلمهای نمایش داده شده در این جشنواره و کلیت آن پرداخته است.
⭕️ در این گزارش سیوهشتمین جشنواره فیلم فجر و #روایت_سینماگران از #جامعه_ایرانی برای اهداف سیاستگذارانه مورد مطالعه قرار گرفته شده است و سه سوال اصلی مورد جستجوی تیم پژوهش بوده است:
❓از منظر سینما گران ایرانی:
1⃣ ایران امروز چگونه است؟
2⃣ چرا ایران اینگونه است؟
3⃣ چگونه باید آن را تغییر داد؟
📌 طبیعی است که #سینماگران در فرایند ساخت و نمایش فیلمهای خود لزوماً و به طور آگاهانه به سوالات بالا فکر نکردهاند، اما #روایت آنها از وقایع، دغدغه شخصیتها، انتخاب میزانسنها و پایانبندی فیلمها همه از «نوع مواجهه سینماگران» با «صورت مساله زیباشناختی و جامعهشناسی» که خود طرح کردهاند، خبر میدهد.
🔍 پاسخ به سه پرسش فوق با مطالعه ۲۸ فیلم اکران شده در جشنواره فجر ۹۸، به شرح ذیل است:
1⃣ ایران امروز چگونه است؟
🔷 انعکاس سینما از ایران، جامعهای آغشته به «آسیبهای اجتماعی» مختلف است؛ جایگاه «مذهب»، «اعتماد» و «سرمایه اجتماعی» در آن رو به #افول است؛ «اقشار در حاشیه» تحت فشار هستند و هم جامعه و هم سیاستمداران، «قمارهای سیاسی و اجتماعی» را به «تولید اقتصادی باثبات» ترجیح میدهند. شکاف عمیقی بین «الگوهای فرهنگی مورد حمایت عموم جامعه» و «الگوهای فرهنگی مورد حمایت نظام سیاسی» وجود دارد. «امید» برای بهبود وضعیت در آینده اندک است و به دلیل ضعف و ناکارآمدی نهادهای حقوقی و قانونی، اشخاص خود را نسبت به تعیین سرنوشت مسئول میدانند و در صورت لزوم ترجیح میدهند خود نسبت به اصلاح شرایط اقدام کنند.
2⃣ چرا ایران اینگونه است؟
🔷 از نگاه سینما، #وضعیت_حکمرانی مقصر شرایط است؛ گویی حکمرانان به استناد فیلم «خون شد» مسعود کیمیایی، سند خانه را از آن خود کردهاند و نظام اجتماعی و معرفتی مورد حمایت آنان پاسخگوی ناهنجاریهای کنونی نیست. شیوه حکمرانی مسلط، در بسط اخلاق و حفظ سلامت آسیبدیدگان فیزیکی و روانی ناموفق است و ناهنجاری اقتصادی جامعه را به سمت مخدرها سوق داده و گونههای مختلف استبداد مخصوصاً استبداد فرهنگی، #اعتماد_عمومی را خدشه دار کرده و نوعی ناشنوایی جمعی پدید آورده است. بررسی شاخصهایی چون حاکمیت قانون، اثربخشی و کارآیی، پاسخگویی، کیفیت قوانین و مقررات تنظیمی و مشخصاً کنترل فساد بیانگر آن است که از منظر اغلب فیلمهای اکران شده، «کیفیت نازل حکمرانی» و «ضعفهای نظام حکمرانی» علت اصلی تصویر ناخوشایندی است که از ایران در جشنواره سیوهشتم ارائه شده است.
3⃣ چگونه میتوان ایران را تغییر داد؟
🔷 «#اعتراض و انتقام از شرایط بدون هیچ پشتوانه معرفتی مشخص» در عین حال «توجه نظام سیاسی به آخرین تلاشهای #معترضین جامعه ایرانی برای بیان اعتراضهای خود در چارچوب ساختارهای موجود و خطر خارج شدن این اعتراضها از ساختار کنونی»، «بازنگری درباره #جایگاه_دین در سیاست رسمی»، «هشدار نسبت به نفوذ نیروهای بیگانه در عالیترین سطوح نظام سیاسی»، «مبارزه با جزمگرایی اعتقادی و اعتنا به تکثر فرهنگی»، «رجوع به نوعی عرفان عرفی در غیبت مذهب رهاییبخش»، «شکستن هنجارهای اجتماعی» و «ترجیح هویتهای خُرد و یا جهانی بر فرهنگ ملی» از پیشنهادهایی است که فیلمها در لابلای متون فرهنگی خود برای «اصلاح» شرایط تجویز کردهاند.
📎 مطالعه متن کامل گزارش(اینجا کلیک کنید)
🌐 css.ir/sykgtq
🆔 @css_web
انجمن صنفی روزنامه نگاران استان تهران:
🔸اخراج روزنامهنگاران را تقبیح میکنیم
تاریخ ۱۶۰ سالۀ #مطبوعات ایران هیچگاه شاهد چنین وضع دشوار و نفس گیری نبوده است. اگرچه در این تاریخ طولانی همواره سایۀ ناخجستۀ برخوردهای حذفی امنیتی بر سر مطبوعات و #روزنامهنگاران ایران سنگینی داشته است، اما اینک براثر انواع و اقسام بحرانها و بیبرنامگیهایی که به مطبوعات کشور تحمیل گردیده، حتی بقای مطبوعات و خصوصاً روزنامهها، قویاً به مخاطره افتاده است. در این میان به ویژه مطبوعاتی که بطور مستقیم یا غیر مستقیم وابسته به نهادها و سازمانهای دولتی و عمومی نیستند، و از بودجه عمومی کشور تامین مالی نمیشوند بسیار بیشتر تحت فشار و در معرض خطراند.
بحران اقتصاد مطبوعات به اندازهای سنگین شده است که تاب و توان از آنها گرفته و به سختی میتوانند این روزهای دشوار را پشت سر بگذارند. متأسفیم که در این وضعیت سخت و نفس گیر، اولین گروهی که دچار آسیب شده و امنیت شغلی خود را از دست میدهند، روزنامهنگاران هستند.
از سال گذشته تاکنون، تعداد قابل ملاحظهای روزنامههای مستقل و حتی برخی روزنامههای وابسته به نهادهای عمومی، مثل روزنامههای #شرق، #اعتماد، #ابتکار، #جهان_صنعت، #ایران، #شهروند و … به عنوان اولین راه برای کاهش هزینهها و امکان بقا، اقدام به #اخراج تعدادی از روزنامهنگاران خود کردهاند. انجمن صنفی روزنامهنگاران استان تهران اخراج روزنامهنگاران را تقبیح کرده و تأکید دارد امنیت شغلی روزنامهنگاران میبایست محترم شمرده شده و از اخراج روزنامهنگاران اکیداً خودداری شود. روزنامهنگاران رکن اصلی خانوادۀ یک روزنامهاند. هیچ خانوادهای برای کاهش هزینهها و مقابله با بحران اقتصادی اعضای خود را از خانه بیرون نمیکند.
اما از سوی دیگر این واقعیت تلخ و مهلک نیز پیش روی ماست که غیر از روزنامهنگاران که تنها هستند، روزنامهها به ویژه در مطبوعات مستقل هم تنها ماندهاند. میزان بیبرنامگی و بیاعتنایی دولت و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به مصائب روزنامهها به اندازهای است که موجب میشود گمان بریم که شاید از بلایی که درحال نزول بر سر مطبوعات است استقبال هم میکند و مطبوعات را رها کردهاند تا خود به مرگ اقتصادی و تدریجی از بین بروند.
برخورداری از #مطبوعات_آزاد و مستقل، حق ذاتی و اساسی ملت است. در اینجا مسئله تنها بیکاری یا اخراجِ غیرمسئولانه برخی #خبرنگاران نیست بلکه مسئله ضایع شدنِ یک حق اساسی ملت در دستیابی به رسانههای آزاد و مستقل است. همانگونه که توقیف و لغو امتیاز غیرقانونی مطبوعات محکوم و ناقض حقوق اساسی مطبوعات و روزنامهنگاران و ملت است، بیارادگی و بیبرنامگی دولت برای حل مشکلات اقتصادی ناشی از بحرانهای موجود که به مطبوعات نیز تحمیل شده است، به عنوان زمینهساز از بین رفتن مطبوعات یکی از مصادیق نقض حقهای مطبوعات و حقوق ملت است. انجمن صنفی روزنامهنگاران استان تهران بیتوجهی دولت و وزارت فرهنگ ارشاد اسلامی به وضعیت مطبوعات را قویاً تقبیح کرده و خواستار آن است که دولت و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با پذیرش مسئولیتی که بر عهده دارند، به فوریت و با اتخاذ راه حلهای مؤثر و فوری اقدامات لازم برای کاهش مشکلات اقتصادی مطبوعات به انجام رسد. این وظیفه البته تنها مختص دولت هم نیست، شرکتها و بنگاههای خصوصی، نهادهای غیردولتی و مدنی و بخش خصوصی ما هم بر پایه اصل مسئولیت اجتماعی باید به صحنه بیایند و از کیانِ روزنامهنگاری مستقل که به نوعی مدافع حقوق همه آحاد جامعه است حمایت کنند. همچنین از آنجا که شرایط تحمیل شده به مطبوعات دشوار و پیچیده است و از انجا که حضور و فعالیت مطبوعات آزاد و مستقل یکی از حقوق ملت و نیازهای عمومی و حافظ منافع ملی است و از انجا که بدون مشارکت جمعی نمیتوان گام مؤثری برداشت،انجمن از عموم همکاران، اساتید ارتباطات، کارشناسان و مدیران مطبوعات علاقمندان دعوت میکند تا با مشارکت فکری فعال دیدگاهها و نظرات خود را برای برون رفت از بحران مهلک کنونی مطبوعات ایران با انجمن در میان بگذارند. انجمن با ملاحظۀ محدودیتهای بهداشتی ناشی از شیوع کووید ۱۹ با احترام فراوان به مشارکتکنندگان در این بحث، به شکل مکتوب، جلسات محدود حضوری و برخط، نظرها و پیشنهادها بررسی و جمعبندی و منتشر خواهد کرد.
انجمن صنفی روزنامهنگاران استان تهران امیدوار است با مشارکت جمعی بتواند گزارش نهایی را پایان تیرماه جاری تنظیم و اعلام نمائیم.
🔸اخراج روزنامهنگاران را تقبیح میکنیم
تاریخ ۱۶۰ سالۀ #مطبوعات ایران هیچگاه شاهد چنین وضع دشوار و نفس گیری نبوده است. اگرچه در این تاریخ طولانی همواره سایۀ ناخجستۀ برخوردهای حذفی امنیتی بر سر مطبوعات و #روزنامهنگاران ایران سنگینی داشته است، اما اینک براثر انواع و اقسام بحرانها و بیبرنامگیهایی که به مطبوعات کشور تحمیل گردیده، حتی بقای مطبوعات و خصوصاً روزنامهها، قویاً به مخاطره افتاده است. در این میان به ویژه مطبوعاتی که بطور مستقیم یا غیر مستقیم وابسته به نهادها و سازمانهای دولتی و عمومی نیستند، و از بودجه عمومی کشور تامین مالی نمیشوند بسیار بیشتر تحت فشار و در معرض خطراند.
بحران اقتصاد مطبوعات به اندازهای سنگین شده است که تاب و توان از آنها گرفته و به سختی میتوانند این روزهای دشوار را پشت سر بگذارند. متأسفیم که در این وضعیت سخت و نفس گیر، اولین گروهی که دچار آسیب شده و امنیت شغلی خود را از دست میدهند، روزنامهنگاران هستند.
از سال گذشته تاکنون، تعداد قابل ملاحظهای روزنامههای مستقل و حتی برخی روزنامههای وابسته به نهادهای عمومی، مثل روزنامههای #شرق، #اعتماد، #ابتکار، #جهان_صنعت، #ایران، #شهروند و … به عنوان اولین راه برای کاهش هزینهها و امکان بقا، اقدام به #اخراج تعدادی از روزنامهنگاران خود کردهاند. انجمن صنفی روزنامهنگاران استان تهران اخراج روزنامهنگاران را تقبیح کرده و تأکید دارد امنیت شغلی روزنامهنگاران میبایست محترم شمرده شده و از اخراج روزنامهنگاران اکیداً خودداری شود. روزنامهنگاران رکن اصلی خانوادۀ یک روزنامهاند. هیچ خانوادهای برای کاهش هزینهها و مقابله با بحران اقتصادی اعضای خود را از خانه بیرون نمیکند.
اما از سوی دیگر این واقعیت تلخ و مهلک نیز پیش روی ماست که غیر از روزنامهنگاران که تنها هستند، روزنامهها به ویژه در مطبوعات مستقل هم تنها ماندهاند. میزان بیبرنامگی و بیاعتنایی دولت و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به مصائب روزنامهها به اندازهای است که موجب میشود گمان بریم که شاید از بلایی که درحال نزول بر سر مطبوعات است استقبال هم میکند و مطبوعات را رها کردهاند تا خود به مرگ اقتصادی و تدریجی از بین بروند.
برخورداری از #مطبوعات_آزاد و مستقل، حق ذاتی و اساسی ملت است. در اینجا مسئله تنها بیکاری یا اخراجِ غیرمسئولانه برخی #خبرنگاران نیست بلکه مسئله ضایع شدنِ یک حق اساسی ملت در دستیابی به رسانههای آزاد و مستقل است. همانگونه که توقیف و لغو امتیاز غیرقانونی مطبوعات محکوم و ناقض حقوق اساسی مطبوعات و روزنامهنگاران و ملت است، بیارادگی و بیبرنامگی دولت برای حل مشکلات اقتصادی ناشی از بحرانهای موجود که به مطبوعات نیز تحمیل شده است، به عنوان زمینهساز از بین رفتن مطبوعات یکی از مصادیق نقض حقهای مطبوعات و حقوق ملت است. انجمن صنفی روزنامهنگاران استان تهران بیتوجهی دولت و وزارت فرهنگ ارشاد اسلامی به وضعیت مطبوعات را قویاً تقبیح کرده و خواستار آن است که دولت و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با پذیرش مسئولیتی که بر عهده دارند، به فوریت و با اتخاذ راه حلهای مؤثر و فوری اقدامات لازم برای کاهش مشکلات اقتصادی مطبوعات به انجام رسد. این وظیفه البته تنها مختص دولت هم نیست، شرکتها و بنگاههای خصوصی، نهادهای غیردولتی و مدنی و بخش خصوصی ما هم بر پایه اصل مسئولیت اجتماعی باید به صحنه بیایند و از کیانِ روزنامهنگاری مستقل که به نوعی مدافع حقوق همه آحاد جامعه است حمایت کنند. همچنین از آنجا که شرایط تحمیل شده به مطبوعات دشوار و پیچیده است و از انجا که حضور و فعالیت مطبوعات آزاد و مستقل یکی از حقوق ملت و نیازهای عمومی و حافظ منافع ملی است و از انجا که بدون مشارکت جمعی نمیتوان گام مؤثری برداشت،انجمن از عموم همکاران، اساتید ارتباطات، کارشناسان و مدیران مطبوعات علاقمندان دعوت میکند تا با مشارکت فکری فعال دیدگاهها و نظرات خود را برای برون رفت از بحران مهلک کنونی مطبوعات ایران با انجمن در میان بگذارند. انجمن با ملاحظۀ محدودیتهای بهداشتی ناشی از شیوع کووید ۱۹ با احترام فراوان به مشارکتکنندگان در این بحث، به شکل مکتوب، جلسات محدود حضوری و برخط، نظرها و پیشنهادها بررسی و جمعبندی و منتشر خواهد کرد.
انجمن صنفی روزنامهنگاران استان تهران امیدوار است با مشارکت جمعی بتواند گزارش نهایی را پایان تیرماه جاری تنظیم و اعلام نمائیم.
عرصههای ارتباطی
#کیوسک🔸 ۲۹ تیر ۹۹
🔸روزگار سياه مزدوری
▫️روزنامه #اعتماد
گروه سياسی | چند روزی است كه اكثر كاربران فارسیزبان شبكههاي اجتماعي بهويژه توييتر كه پس از انتخابات جنجالی ۸۸ تا كنون در فيلتر روزگار میگذراند اما همزمان بهصورت روزانه بر معادلات سياست داخلي و خارجي جمهوري اسلامي اثر ميگذارد، يكي پس از ديگري به مقوله صدور و تاييد حكم اعدام براي اميرحسين مرادي، سعيد تمجيدي و محمد رجبي پرداخته و با هشتگ «اعدام نكنيد» از سيدابراهيم رييسی در قامت عالیترين مقام قضايي جمهوري اسلامي ميخواهند با استناد به ماده ۴۷۷ قانون آييندادرسی كيفری و پذيرش اعادهدادرسي، دستور توقف اجراي حكم اعدام را صادر كند؛ دستوری كه اگرچه تاكنون به صورت رسمی صادر نشده ولي باتوجه به تداوم درخواستها، اميدها براي تحقق آن افزايش يافته است. پيگيري اين مطالبه اما سبب غفلت كاربران از ديگر مسائل نشده؛ چنانكه از غروب جمعه تا غروب شنبه بسياري از آنان در صفحات #توييتر خود به تندي از تلويزيون «ايراناينترنشنال» انتقاد كردند. ماجرا از پخش زنده گردهمايي گروهك مجاهدين توسط شبكه تلويزيوني «ايراناينترنشنال» آغاز شد. اين شبكه تلويزيوني در شرايطي كه در روزهاي اخير تلاش كرده بود با سوار شدن بر موج مطالبه #اعدام_نكنيد ايرانيان براي خود اعتباري دست و پا كند، جمعه شب به يكباره با موج تند و تيز انتقادات مواجه شد تا جايي كه مجبور به ارايه توضيح به كاربران توييتر شد. توضيحي كه برمبناي آن اين شبكه تلويزيوني پخش زنده گردهمايي اين گروهك تروريستي را «وظيفه حرفهاي» خود میداند، حال آنكه بهزعم كاربران اگر اينچنين ادعاهايي مورد پذيرش قرار گيرد، #رسانهها ميتوانند به گروهكهاي تروريستی نظير القاعده، طالبان و حتي داعش نيز تريبون داده و جنايات آنان را توجيه كنند اما اين مهم درست نقطه مقابل وظيفه اجتماعی #خبرنگاران و رسانهها قرار دارد و آنان را از پوشش بيطرفانه اخبار و وقايع باز ميدارد؛ هر چند كه مشي و روش ايراناينترنشنال در همين مدت كوتاه شروع به كارش به خوبي ثابت كرده كه بیطرفی، جايي در كردار و گفتار آنان ندارد.
▫️تكرار يك فاجعه
سي و يكم شهريور ماه بود كه گروهك تروريستي و جداييطلب «الاحوازيه» به مراسم يادبود ۸ سال جنگ تحميلي در اهواز حمله كرد؛ حملهاي كه در جريان آن ۲۵ تن در شرايطی جان خود را از دست داده و به مقام شهادت دست يافتند كه نه مسلح بودند و نه آماده رزم. در جريان اين اقدام تروريستي همچنين ۶۵ تن مجروح شدند ولي در كمال ناباوري «ايراناينترنشنال» كنار برخي ديگر از رسانههاي خارج از ايران، نهتنها از اين اقدام به عنوان «حمله تروريستي» نام نبردند، بلكه اين شبكه تلويزيوني تريبون خود را در اختيار سخنگوي اين گروهك تروريستي قرار داد تا از طريق آن هم مسووليت اين اقدام را برعهده بگيرد و هم به تبليغ نوع نگاه خود بپردازد. اين اقدام و گفتوگوي رسانهاي كه خود را صداي مردم ايران میداند و وظيفهاش را نشر بيطرفانه اطلاعات اعلام ميكند، چنان با انتقاد كاربران داخل و خارج از ايران مواجه شد كه موجبات خداحافظي برخی خبرنگاران از اين شبكه را فراهم آورد. همان زمان #حميد_بعيدینژاد در قامت سفير جمهوری اسلامي در لندن به تندي از اقدام شبكه تلويزيوني «ايراناينترنشنال» انتقاد كرد و خبر از شكايت سفارت ايران از اين شبكه تلويزيوني كه مقر آن در لندن قرار دارد، به #آفكام، نهادناظر بر رسانههاي #بريتانيا داد؛ شكايتی كه البته درنهايت راه به جايي نبرد و اين نهاد ششم فروردين ماه ۹۸ شكايت ايران بابت چگونگي پوشش حمله تروريستي اهواز را رد كرد. از آن زمان به بعد، «ايراناينترنشنال» اگرچه بارها و بارها با اخبار و گزارشهاي خلاف واقع با انتقاد مقامات جمهوري اسلامي مواجه شد ولی كمتر به سراغ گروهكهاي تروريستي رفت تا اينكه غروب جمعه به صورت زنده گردهمايي «مجاهدين» (منافقين) را پوشش داد كه در سابقه خود از ترورهاي كور در خيابانهاي ايران گرفته تا همكاري با دولت بعث عراق عليه ايرانيان در جريان جنگ تحميلی را دارد. اقدامي كه با انتقاد تند و تيز بعيدينژاد نيز مواجه شد و نوشت: «شبكه سعودي «ايراناينترنشنال» با پخش گردهمايي گروه تروريستي منافقين كه قاتل دهها هزار بیگناه ايراني است، وقاحت و بيیشرفی تمام عيار خود را به نمايش گذاشت.»
▫️نه به وطنفروشی
پخش زنده اظهارات مريم رجوي، سركرده «مجاهدين» همانطور كه گفته شد با واكنش تند و تيز كاربران فارسيزبان توييتر از #اصلاحطلب و #اصولگرا گرفته تا ايرانيان خارج از مرزها مواجه شد؛ چنانكه هشتگ مريم رجوی[...]خورد كه اتفاقا درباره شيوه نگارش بخش غيرقابل ذكر آن ميان كاربران اختلافنظر وجود داشت، به هشتگ محبوب توييتر فارسي تبديل شد.
▫️روزنامه #اعتماد
گروه سياسی | چند روزی است كه اكثر كاربران فارسیزبان شبكههاي اجتماعي بهويژه توييتر كه پس از انتخابات جنجالی ۸۸ تا كنون در فيلتر روزگار میگذراند اما همزمان بهصورت روزانه بر معادلات سياست داخلي و خارجي جمهوري اسلامي اثر ميگذارد، يكي پس از ديگري به مقوله صدور و تاييد حكم اعدام براي اميرحسين مرادي، سعيد تمجيدي و محمد رجبي پرداخته و با هشتگ «اعدام نكنيد» از سيدابراهيم رييسی در قامت عالیترين مقام قضايي جمهوري اسلامي ميخواهند با استناد به ماده ۴۷۷ قانون آييندادرسی كيفری و پذيرش اعادهدادرسي، دستور توقف اجراي حكم اعدام را صادر كند؛ دستوری كه اگرچه تاكنون به صورت رسمی صادر نشده ولي باتوجه به تداوم درخواستها، اميدها براي تحقق آن افزايش يافته است. پيگيري اين مطالبه اما سبب غفلت كاربران از ديگر مسائل نشده؛ چنانكه از غروب جمعه تا غروب شنبه بسياري از آنان در صفحات #توييتر خود به تندي از تلويزيون «ايراناينترنشنال» انتقاد كردند. ماجرا از پخش زنده گردهمايي گروهك مجاهدين توسط شبكه تلويزيوني «ايراناينترنشنال» آغاز شد. اين شبكه تلويزيوني در شرايطي كه در روزهاي اخير تلاش كرده بود با سوار شدن بر موج مطالبه #اعدام_نكنيد ايرانيان براي خود اعتباري دست و پا كند، جمعه شب به يكباره با موج تند و تيز انتقادات مواجه شد تا جايي كه مجبور به ارايه توضيح به كاربران توييتر شد. توضيحي كه برمبناي آن اين شبكه تلويزيوني پخش زنده گردهمايي اين گروهك تروريستي را «وظيفه حرفهاي» خود میداند، حال آنكه بهزعم كاربران اگر اينچنين ادعاهايي مورد پذيرش قرار گيرد، #رسانهها ميتوانند به گروهكهاي تروريستی نظير القاعده، طالبان و حتي داعش نيز تريبون داده و جنايات آنان را توجيه كنند اما اين مهم درست نقطه مقابل وظيفه اجتماعی #خبرنگاران و رسانهها قرار دارد و آنان را از پوشش بيطرفانه اخبار و وقايع باز ميدارد؛ هر چند كه مشي و روش ايراناينترنشنال در همين مدت كوتاه شروع به كارش به خوبي ثابت كرده كه بیطرفی، جايي در كردار و گفتار آنان ندارد.
▫️تكرار يك فاجعه
سي و يكم شهريور ماه بود كه گروهك تروريستي و جداييطلب «الاحوازيه» به مراسم يادبود ۸ سال جنگ تحميلي در اهواز حمله كرد؛ حملهاي كه در جريان آن ۲۵ تن در شرايطی جان خود را از دست داده و به مقام شهادت دست يافتند كه نه مسلح بودند و نه آماده رزم. در جريان اين اقدام تروريستي همچنين ۶۵ تن مجروح شدند ولي در كمال ناباوري «ايراناينترنشنال» كنار برخي ديگر از رسانههاي خارج از ايران، نهتنها از اين اقدام به عنوان «حمله تروريستي» نام نبردند، بلكه اين شبكه تلويزيوني تريبون خود را در اختيار سخنگوي اين گروهك تروريستي قرار داد تا از طريق آن هم مسووليت اين اقدام را برعهده بگيرد و هم به تبليغ نوع نگاه خود بپردازد. اين اقدام و گفتوگوي رسانهاي كه خود را صداي مردم ايران میداند و وظيفهاش را نشر بيطرفانه اطلاعات اعلام ميكند، چنان با انتقاد كاربران داخل و خارج از ايران مواجه شد كه موجبات خداحافظي برخی خبرنگاران از اين شبكه را فراهم آورد. همان زمان #حميد_بعيدینژاد در قامت سفير جمهوری اسلامي در لندن به تندي از اقدام شبكه تلويزيوني «ايراناينترنشنال» انتقاد كرد و خبر از شكايت سفارت ايران از اين شبكه تلويزيوني كه مقر آن در لندن قرار دارد، به #آفكام، نهادناظر بر رسانههاي #بريتانيا داد؛ شكايتی كه البته درنهايت راه به جايي نبرد و اين نهاد ششم فروردين ماه ۹۸ شكايت ايران بابت چگونگي پوشش حمله تروريستي اهواز را رد كرد. از آن زمان به بعد، «ايراناينترنشنال» اگرچه بارها و بارها با اخبار و گزارشهاي خلاف واقع با انتقاد مقامات جمهوري اسلامي مواجه شد ولی كمتر به سراغ گروهكهاي تروريستي رفت تا اينكه غروب جمعه به صورت زنده گردهمايي «مجاهدين» (منافقين) را پوشش داد كه در سابقه خود از ترورهاي كور در خيابانهاي ايران گرفته تا همكاري با دولت بعث عراق عليه ايرانيان در جريان جنگ تحميلی را دارد. اقدامي كه با انتقاد تند و تيز بعيدينژاد نيز مواجه شد و نوشت: «شبكه سعودي «ايراناينترنشنال» با پخش گردهمايي گروه تروريستي منافقين كه قاتل دهها هزار بیگناه ايراني است، وقاحت و بيیشرفی تمام عيار خود را به نمايش گذاشت.»
▫️نه به وطنفروشی
پخش زنده اظهارات مريم رجوي، سركرده «مجاهدين» همانطور كه گفته شد با واكنش تند و تيز كاربران فارسيزبان توييتر از #اصلاحطلب و #اصولگرا گرفته تا ايرانيان خارج از مرزها مواجه شد؛ چنانكه هشتگ مريم رجوی[...]خورد كه اتفاقا درباره شيوه نگارش بخش غيرقابل ذكر آن ميان كاربران اختلافنظر وجود داشت، به هشتگ محبوب توييتر فارسي تبديل شد.
عرصههای ارتباطی
#کیوسک🔸 ۲۹ تیر ۹۹
مريم رجوی كه با پشتيبانی برخي اكانتهای بینام و نشان توييتر همچون #دونالد_ترامپ، رييسجمهوری ايالاتمتحده امريكا و سلطنتطلبان مشغول سوار شدن بر موج «اعدام نكنيد» بود، روز گذشته با چنين موج انتقادی مواجه شد كه حتی كاربرانی را كه بهطور معمول از واژگان محترمانه در توييتهايشان استفاده ميكنند نيز بر آن داشت تا به تندی از او و گروهك تروريستي تحت مديريتش و البته «ايراناينترنشنال» انتقاد كنند.
اين ميان البته برخي كاربران نظير اميد بلاغتي، فعال رسانهاي معتقد بودند كه «ايراناينترنشنال» بايد هدف اصلي انتقادات باشد. او در همين زمينه در توييتر خود مينويسد: «از هشتگ مريم رجوي [...] خورد خوشم مياد اما واقعيت اينه كه رجوي و امثالهم يكصدم نفوذ خود رسانهاي مث ايران اينترنشنال رو توي توده مردم ندارند. خود ايراناينترنشنال رو بايد موضوع اصلي اين پوشش زنده میكرديم (هنوزم دير نيست) و در اصل ايراناينترنشنال [...] خورد.» سعيد نمكی، فعال رسانهاي نيز به شكل ديگري بر اين مهم تاكيد كرد و با يادآوري نقش ايراناينترنشنال در اين ميان نوشت كه «عرضم حضورتان كه «اعدام نكنيد» اما براي يادآوری معروضم كه مريم رجوي [...] خورد» همراه با همه متعلقاتش حتي مزدك (ميرزايي) كه دوستش دارم!» حسين رزاق، فعال توييتري نيز در همين رابطه نوشت: «هشتگ مريم رجوي [...] خورد آن لولوي مجاهدين كه بالاي سر ملت نگه داشته بودند براي فكر نكردن به فردا را هم نابود كرد. مردم نشان دادند آنقدر آگاه هستند كه غذای مورد علاقه هر جنايتكاری را به وقتش سرو كنند.»
واكنشها اما به همينجا ختم نشد. مرتضي گلپور، خبرنگار حوزه دولت روزنامه ايران نيز «ايراناينترنشنال» و مديران اين شبكه را كه براساس اسناد منتشر شده بخشي از سرمايهگذارانش را چهرههای به نسبت سرشناس عربستانسعودي تشكيل ميدهند، مخاطب قرار داد و نوشت: «آقا يا خانم ايراناينترنشنال! كشورهاي جهان، با كساني كه دوش به دوش دشمن، عليه مردم و وطن خودشون ميجنگند، چهكار ميكنند؟ بگيد ما هم همون رفتار رو با منافقين بكنيم. حتي بنیصدر و شاپور بختيار حاضر به نوكري دژخيمي به اسم صدام نشدن، اما شما به مريم رجوي [...] خور ميگيد رييسجمهوري منتخب؟!» مسعود بهنود نيز در اين ميان به نوع ديگري به انتقاد از اين شبكه تلويزيوني پرداخت و نوشت: «اين همه از رفع تبعيض و يكساني گفت و نگفت پس چرا خودش به چنين بازسازي مهيبي از صورت متوسل شده، در حالي كه هفتاد سالگان ديگر با عينكهاي ته استكاني و سبيل و ريش، درون آن دخمه دارند ميپوسند. نفرين بر همه آدمكشان و خشونتطلبان. ظالم و مظلوم در كار نيست.»
▫️ضعف داخلي
بدينترتيب و با تمام اين مباحث، خط و مرز كاربران با «مجاهدين» مشخص است و جالب آنكه اكثر قريب به اتفاق كاربراني كه عليه «ايراناينترنشنال» نوشتند، همانها بودند كه مطالبه «اعدام نكنيد» را تكرار ميكردند تا به روشنی بر ادعاهاي برخي چهرههاي نزديك به جريان سياسي اصولگرا كه آنان را «ربات» و «آلبانينشين» معرفي كرده بودند، تكذيب كنند اما در اين ميان شايد اصليترين پرسش به عملكرد صداوسيماي جمهوري اسلامي برگردد؛ صداوسيمايي كه با ظرفيتهاي فراوان تشكيل شده تا با پوشش بيطرفانه و بدون موضعگيري اخبار و اطلاعات عموم جامعه را از تماشاي شبكههاي خارج از مرزها بينياز كند اما بهزعم تحليلگران و ناظران پس از گذشت بيش از ۴ دهه از عمر انقلاب، نهتنها اين مهم محقق نشده، بلكه مديران رسانه ملي از قرار معلوم به جاي پرداختن به نقاط ضعف خود و اصلاح آنان، همچنان #فضای_مجازی را مقصر پنداشته و گاه و بيگاه تلاشهايي را براي اعمال محدوديتهاي بيشتر بر آنان به كار ميبرند. اقدامي كه با رشد فيلترشكنها ميان ايرانيان احتمالا راه به جايي نميبرد و چنانكه كاربران نيز در يكي، دو روز گذشته تاكيد كردند، بهبود نقاط ضعف رسانههای داخلي تنها راه بازسازی پلهاي ارتباطي ميان مردم و حاكميت است.
▫️روزنامه #اعتماد
اين ميان البته برخي كاربران نظير اميد بلاغتي، فعال رسانهاي معتقد بودند كه «ايراناينترنشنال» بايد هدف اصلي انتقادات باشد. او در همين زمينه در توييتر خود مينويسد: «از هشتگ مريم رجوي [...] خورد خوشم مياد اما واقعيت اينه كه رجوي و امثالهم يكصدم نفوذ خود رسانهاي مث ايران اينترنشنال رو توي توده مردم ندارند. خود ايراناينترنشنال رو بايد موضوع اصلي اين پوشش زنده میكرديم (هنوزم دير نيست) و در اصل ايراناينترنشنال [...] خورد.» سعيد نمكی، فعال رسانهاي نيز به شكل ديگري بر اين مهم تاكيد كرد و با يادآوري نقش ايراناينترنشنال در اين ميان نوشت كه «عرضم حضورتان كه «اعدام نكنيد» اما براي يادآوری معروضم كه مريم رجوي [...] خورد» همراه با همه متعلقاتش حتي مزدك (ميرزايي) كه دوستش دارم!» حسين رزاق، فعال توييتري نيز در همين رابطه نوشت: «هشتگ مريم رجوي [...] خورد آن لولوي مجاهدين كه بالاي سر ملت نگه داشته بودند براي فكر نكردن به فردا را هم نابود كرد. مردم نشان دادند آنقدر آگاه هستند كه غذای مورد علاقه هر جنايتكاری را به وقتش سرو كنند.»
واكنشها اما به همينجا ختم نشد. مرتضي گلپور، خبرنگار حوزه دولت روزنامه ايران نيز «ايراناينترنشنال» و مديران اين شبكه را كه براساس اسناد منتشر شده بخشي از سرمايهگذارانش را چهرههای به نسبت سرشناس عربستانسعودي تشكيل ميدهند، مخاطب قرار داد و نوشت: «آقا يا خانم ايراناينترنشنال! كشورهاي جهان، با كساني كه دوش به دوش دشمن، عليه مردم و وطن خودشون ميجنگند، چهكار ميكنند؟ بگيد ما هم همون رفتار رو با منافقين بكنيم. حتي بنیصدر و شاپور بختيار حاضر به نوكري دژخيمي به اسم صدام نشدن، اما شما به مريم رجوي [...] خور ميگيد رييسجمهوري منتخب؟!» مسعود بهنود نيز در اين ميان به نوع ديگري به انتقاد از اين شبكه تلويزيوني پرداخت و نوشت: «اين همه از رفع تبعيض و يكساني گفت و نگفت پس چرا خودش به چنين بازسازي مهيبي از صورت متوسل شده، در حالي كه هفتاد سالگان ديگر با عينكهاي ته استكاني و سبيل و ريش، درون آن دخمه دارند ميپوسند. نفرين بر همه آدمكشان و خشونتطلبان. ظالم و مظلوم در كار نيست.»
▫️ضعف داخلي
بدينترتيب و با تمام اين مباحث، خط و مرز كاربران با «مجاهدين» مشخص است و جالب آنكه اكثر قريب به اتفاق كاربراني كه عليه «ايراناينترنشنال» نوشتند، همانها بودند كه مطالبه «اعدام نكنيد» را تكرار ميكردند تا به روشنی بر ادعاهاي برخي چهرههاي نزديك به جريان سياسي اصولگرا كه آنان را «ربات» و «آلبانينشين» معرفي كرده بودند، تكذيب كنند اما در اين ميان شايد اصليترين پرسش به عملكرد صداوسيماي جمهوري اسلامي برگردد؛ صداوسيمايي كه با ظرفيتهاي فراوان تشكيل شده تا با پوشش بيطرفانه و بدون موضعگيري اخبار و اطلاعات عموم جامعه را از تماشاي شبكههاي خارج از مرزها بينياز كند اما بهزعم تحليلگران و ناظران پس از گذشت بيش از ۴ دهه از عمر انقلاب، نهتنها اين مهم محقق نشده، بلكه مديران رسانه ملي از قرار معلوم به جاي پرداختن به نقاط ضعف خود و اصلاح آنان، همچنان #فضای_مجازی را مقصر پنداشته و گاه و بيگاه تلاشهايي را براي اعمال محدوديتهاي بيشتر بر آنان به كار ميبرند. اقدامي كه با رشد فيلترشكنها ميان ايرانيان احتمالا راه به جايي نميبرد و چنانكه كاربران نيز در يكي، دو روز گذشته تاكيد كردند، بهبود نقاط ضعف رسانههای داخلي تنها راه بازسازی پلهاي ارتباطي ميان مردم و حاكميت است.
▫️روزنامه #اعتماد
🔸دنیای محدود بازیگران محدود
▫️#امیر_ناظمی
کشوری را فرض کنید که هدفاش «شکست دادن فقر» است و کشور دیگری ساخت جامعهای با «حق برخورداری از نیازهای اولیه زندگی».
به نظر میرسد اولی در شکست فقر ناکام میماند؛ اما دومی میتواند به نتیجه برسد! چطور میشود چنین ادعایی کرد؟
تفاوت این دو هدف فراتر از تفاوت واژهها است. وقتی رهبران سازمان یا جامعهای از جمله نخست استفاده میکنند در حقیقت در حال افشاء مجموعهای از پیشفرضهایی هستند که همان پیشفرضها برای ناکامی کافی است.
🔹#بازی_محدود
وقتی «شکست دادن فقر» هدف میشود؛ در حقیقت گوینده دنیا را مانند یک بازی فوتبال یا جنگ میبیند؛ یعنی رویدادی که با سوت یک داور آغاز و با سوتی دیگر پایان مییابد.
اما واقعیت جهان چنین نیست. در حقیقت ما در دنیای بازیهای نامحدود (Infinite Game) زندگی میکنیم؛ یعنی در دنیایی که مدام بازیهایی انجام میشود و مدام ما میبریم یا میبازیم. در حقیقت در دنیای واقعی داوری با سوت پایان ننشسته است.
کافی است شما یک روز صبح به همه شهروندان یک گونی نان بدهید و یک شغل یک روزه در شهرداری؛ آیا میشود گفت این جامعه سیر و شاغل است؟
کسی که میگوید «شکست دادن فقر» به شما تلقین میکند که این بازی سوت پایان دارد؛ در حالی که در دنیای واقعی ممکن است بارها فقر به کمترین نرخ برسد اما فردایش به صورت انفجاری افزایش یابد.
▫️دشمنمحوری
مشکل دوم آن شعار این است که تلاش دارد با ساخت یک دشمن مشترک به نام فقر مساله را سادهسازی میکند. در حقیقت در چشمانداز دومی یعنی «حق برخورداری» همزمان ۱) کرامت انسانی، ۲) پیچیدگی مساله و وابستگی آن به شرایط و ۳) طیفی بودن هدف (فازی بودن) مورد توجه قرار میگیرد.
به همین دلیل هدف دوم، الهامبخش و شورانگیز است.
🔹#بازی_نامحدود
در حقیقت در دنیای واقعی ما چیزی به نام «پیروزی» یا «شکست» نداریم. در حقیقت عمر بازی فراتر از عمر محدود بازیگران است. نامحدود دیدن بازی همان جایی است که ما را ترغیب به بلندمدتنگری میکند.
شاید جامعهای چشمانداز خود را «شماره یک دنیا» بودن میداند؛ اما چنین چیزی بیمعناست! چون نهایتا پایداری آن است که اهمیت دارد.
در حقیقت گروههایی که دنیا را دنیای بازیهای محدود میدانند، از ۳ ویژگی #اعتماد، #همکاری و #نوآوری نمیتوانند بهره ببرند. تنها در بازی نامحدود این ۳معنادار میشود؛ وقتی ما از نگاه فوتبالی یا جنگی به موضوعات اجتماعی و اقتصادی دست برداریم.
حالا چشمها را ببندید و فکر کنید به تمامی هدفهایی که میتواند به گونهای دیگر برایمان تعریف شود.
▫️پ.ن.: مثال و مفاهیم استفادهشده در این یادداشت از کتاب بازی نامحدود نوشته #سایمون_سینک بهره گرفته شده است.
▫️#امیر_ناظمی
کشوری را فرض کنید که هدفاش «شکست دادن فقر» است و کشور دیگری ساخت جامعهای با «حق برخورداری از نیازهای اولیه زندگی».
به نظر میرسد اولی در شکست فقر ناکام میماند؛ اما دومی میتواند به نتیجه برسد! چطور میشود چنین ادعایی کرد؟
تفاوت این دو هدف فراتر از تفاوت واژهها است. وقتی رهبران سازمان یا جامعهای از جمله نخست استفاده میکنند در حقیقت در حال افشاء مجموعهای از پیشفرضهایی هستند که همان پیشفرضها برای ناکامی کافی است.
🔹#بازی_محدود
وقتی «شکست دادن فقر» هدف میشود؛ در حقیقت گوینده دنیا را مانند یک بازی فوتبال یا جنگ میبیند؛ یعنی رویدادی که با سوت یک داور آغاز و با سوتی دیگر پایان مییابد.
اما واقعیت جهان چنین نیست. در حقیقت ما در دنیای بازیهای نامحدود (Infinite Game) زندگی میکنیم؛ یعنی در دنیایی که مدام بازیهایی انجام میشود و مدام ما میبریم یا میبازیم. در حقیقت در دنیای واقعی داوری با سوت پایان ننشسته است.
کافی است شما یک روز صبح به همه شهروندان یک گونی نان بدهید و یک شغل یک روزه در شهرداری؛ آیا میشود گفت این جامعه سیر و شاغل است؟
کسی که میگوید «شکست دادن فقر» به شما تلقین میکند که این بازی سوت پایان دارد؛ در حالی که در دنیای واقعی ممکن است بارها فقر به کمترین نرخ برسد اما فردایش به صورت انفجاری افزایش یابد.
▫️دشمنمحوری
مشکل دوم آن شعار این است که تلاش دارد با ساخت یک دشمن مشترک به نام فقر مساله را سادهسازی میکند. در حقیقت در چشمانداز دومی یعنی «حق برخورداری» همزمان ۱) کرامت انسانی، ۲) پیچیدگی مساله و وابستگی آن به شرایط و ۳) طیفی بودن هدف (فازی بودن) مورد توجه قرار میگیرد.
به همین دلیل هدف دوم، الهامبخش و شورانگیز است.
🔹#بازی_نامحدود
در حقیقت در دنیای واقعی ما چیزی به نام «پیروزی» یا «شکست» نداریم. در حقیقت عمر بازی فراتر از عمر محدود بازیگران است. نامحدود دیدن بازی همان جایی است که ما را ترغیب به بلندمدتنگری میکند.
شاید جامعهای چشمانداز خود را «شماره یک دنیا» بودن میداند؛ اما چنین چیزی بیمعناست! چون نهایتا پایداری آن است که اهمیت دارد.
در حقیقت گروههایی که دنیا را دنیای بازیهای محدود میدانند، از ۳ ویژگی #اعتماد، #همکاری و #نوآوری نمیتوانند بهره ببرند. تنها در بازی نامحدود این ۳معنادار میشود؛ وقتی ما از نگاه فوتبالی یا جنگی به موضوعات اجتماعی و اقتصادی دست برداریم.
حالا چشمها را ببندید و فکر کنید به تمامی هدفهایی که میتواند به گونهای دیگر برایمان تعریف شود.
▫️پ.ن.: مثال و مفاهیم استفادهشده در این یادداشت از کتاب بازی نامحدود نوشته #سایمون_سینک بهره گرفته شده است.
#روزنامهنگاری #تجربه
🔸دقت در روزنامهنگاری
قرار نیست در خبردهی و گزارش نویسی و یا در هر گونه تولید و حتی در نقلقول از دیگران؛ #مخاطبان را گمراه کنید، هدف #روزنامهنگار_حرفهای بر آگاهی دادن با دادههای دقیق متمرکز است.
تاکید میکنم بر ژانر #خبر در تولیدات #روزنامهنگاری، در استفاده از همه دادههایی که برای نوشتن خبر (عناصر خبری) به کار میبرید؛ دقیق باشید و از دادههای کاملا صحیح استفاده کنید.
در مورد اعداد و ارقام هم بسیار دقیقتر باشید. اعدا و ارقام علاوه بر درست و دقیق بودن باید به روز هم باشند.
یادتان باشد بیطرفی فقط با انتقال همه صداها و دیدگاهها حاصل نمیشود، شما باید مراقب باشید آنچه دیگران به شما میدهند، نه بدلی، جعلی و ادعا که دقیق، درست و واقعی باشند.
قبول دارم سرعت اصل است، اما اشتباه نکردن مهمتر است، چون این دومی نه تنها پاهای سرعت را فلج میکند؛ بلکه دودمان #اعتماد را هم به باد میدهد.
🔸دقت در روزنامهنگاری
قرار نیست در خبردهی و گزارش نویسی و یا در هر گونه تولید و حتی در نقلقول از دیگران؛ #مخاطبان را گمراه کنید، هدف #روزنامهنگار_حرفهای بر آگاهی دادن با دادههای دقیق متمرکز است.
تاکید میکنم بر ژانر #خبر در تولیدات #روزنامهنگاری، در استفاده از همه دادههایی که برای نوشتن خبر (عناصر خبری) به کار میبرید؛ دقیق باشید و از دادههای کاملا صحیح استفاده کنید.
در مورد اعداد و ارقام هم بسیار دقیقتر باشید. اعدا و ارقام علاوه بر درست و دقیق بودن باید به روز هم باشند.
یادتان باشد بیطرفی فقط با انتقال همه صداها و دیدگاهها حاصل نمیشود، شما باید مراقب باشید آنچه دیگران به شما میدهند، نه بدلی، جعلی و ادعا که دقیق، درست و واقعی باشند.
قبول دارم سرعت اصل است، اما اشتباه نکردن مهمتر است، چون این دومی نه تنها پاهای سرعت را فلج میکند؛ بلکه دودمان #اعتماد را هم به باد میدهد.
#بهروز_بهزادی خطاب به رسانهها:
🔸بگذارید شکایت کنند شما سوتتان را بزنید!
بهروز بهزادی، معتقد است، وظیفهی اصلی روزنامهگار این است که برود جامعه را بکاود و اخبار مثبت و منفی را به مردم منتقل کند. او تاکید می کند، یکی از سوتزنهای حرفهای در مورد فساد، باید رسانههای ما باشند.
بهروز بهزادی ـ روزنامه نگار قدیمی و رییس شورای سیاست گذاری روزنامه #اعتماد ـ درباره وظایف خبرنگاران و حد و مرز ورود آنان به وقایع مختلف به ایسنا گفت: وظیفهی اصلی #روزنامهنگار این است که برود جامعه را بکاود و اخبار مثبت و منفی را به مردم منتقل کند. منتها باید اخبارِ درستی باشد. باید تحقیق کند و از منبع موثقی خبر را گرفته باشد. خبرنگار نباید بنای کارش را روی شایعهها بگذارد تا بعد بتواند از خبر یا گزارشش دفاع کند. مشکل #مطبوعات ما این است که ما این کار را نمیکنیم؛ در صورتی که یکی از سوتزنهایی حرفهای در مورد فساد باید خود رسانههای ما باشند.
او در ادامه صحبت های بالا افزود: زمانی که آقای رییسی در قوه قضائیه بود، نسبت به این اتفاق ابراز علاقه میکرد. الان هم فکر میکنم قوه قضائیه در شرایطی است که دوست دارد از این اتفاقها بیفتد.
بهزادی سپس خطاب به رسانهها گفت: بگذارید آنهایی که شکایت میکنند شکایتشان را بکنند، فقط مطمئن باشید که منبع خبرتان درست است و رویداد هم درست است.
این روزنامهنگار پیشکسوت تنها ورود به مسائلی که مرتبط به امنیت ملی است را برای خبرنگاران و روزنامه نگاران ممنوع دانست و گفت: تنها چیزی که ما در #رسانه مجاز نیستیم منتشر کنیم، آن چیزی است که امنیت ملی کشور را زیر پا میگذارد که آن هم شورای عالی امنیت ملی باید تشخیص دهد. در همهی کشورها حتی آزادترین کشورها هم این قانون برقرار است. اما انتشار مابقی اخبار وظیفه مطبوعات است. ما میتوانیم دزدیها را رو کنیم، بیکفایتیها را رو کنیم؛ چرا که نه؟ اما آنقدر عقب نشینی کردهایم و فشار مطبوعاتی بوده است که رسانهها از موضع خودشان عقب نشینی کردهاند. مدیران رسانهها هم خیلیهایشان آدمهای حرفهای نیستند که بپذیرند و بلد باشند، آنها مناسبات خودشان را دارند و عقب نشینی میکنند.
بهزادی در پایان در پاسخ به این پرسش که حریم خصوصی چگونه باید برای خبرنگار تعریف شود؟ توضیح داد: حریم خصوصی از اسمش مشخص است؛ مسائل خصوصی است که در تعارض با اجتماع هم نیست. ممکن است من یک خلاف اجتماعی کنم و بعد بگویم این حریمِ خصوصیِ من است؛ این درست نیست. وقتی شخص در خانه خودش نشسته هر کاری که میکند حریم خصوصی اش است ولی مسائلی که به جامعه مرتبط هستند دیگر حریم خصوص نیستند. رفتار ناشایست من در اجتماع، حریم خصوصی نیست.
🔸بگذارید شکایت کنند شما سوتتان را بزنید!
بهروز بهزادی، معتقد است، وظیفهی اصلی روزنامهگار این است که برود جامعه را بکاود و اخبار مثبت و منفی را به مردم منتقل کند. او تاکید می کند، یکی از سوتزنهای حرفهای در مورد فساد، باید رسانههای ما باشند.
بهروز بهزادی ـ روزنامه نگار قدیمی و رییس شورای سیاست گذاری روزنامه #اعتماد ـ درباره وظایف خبرنگاران و حد و مرز ورود آنان به وقایع مختلف به ایسنا گفت: وظیفهی اصلی #روزنامهنگار این است که برود جامعه را بکاود و اخبار مثبت و منفی را به مردم منتقل کند. منتها باید اخبارِ درستی باشد. باید تحقیق کند و از منبع موثقی خبر را گرفته باشد. خبرنگار نباید بنای کارش را روی شایعهها بگذارد تا بعد بتواند از خبر یا گزارشش دفاع کند. مشکل #مطبوعات ما این است که ما این کار را نمیکنیم؛ در صورتی که یکی از سوتزنهایی حرفهای در مورد فساد باید خود رسانههای ما باشند.
او در ادامه صحبت های بالا افزود: زمانی که آقای رییسی در قوه قضائیه بود، نسبت به این اتفاق ابراز علاقه میکرد. الان هم فکر میکنم قوه قضائیه در شرایطی است که دوست دارد از این اتفاقها بیفتد.
بهزادی سپس خطاب به رسانهها گفت: بگذارید آنهایی که شکایت میکنند شکایتشان را بکنند، فقط مطمئن باشید که منبع خبرتان درست است و رویداد هم درست است.
این روزنامهنگار پیشکسوت تنها ورود به مسائلی که مرتبط به امنیت ملی است را برای خبرنگاران و روزنامه نگاران ممنوع دانست و گفت: تنها چیزی که ما در #رسانه مجاز نیستیم منتشر کنیم، آن چیزی است که امنیت ملی کشور را زیر پا میگذارد که آن هم شورای عالی امنیت ملی باید تشخیص دهد. در همهی کشورها حتی آزادترین کشورها هم این قانون برقرار است. اما انتشار مابقی اخبار وظیفه مطبوعات است. ما میتوانیم دزدیها را رو کنیم، بیکفایتیها را رو کنیم؛ چرا که نه؟ اما آنقدر عقب نشینی کردهایم و فشار مطبوعاتی بوده است که رسانهها از موضع خودشان عقب نشینی کردهاند. مدیران رسانهها هم خیلیهایشان آدمهای حرفهای نیستند که بپذیرند و بلد باشند، آنها مناسبات خودشان را دارند و عقب نشینی میکنند.
بهزادی در پایان در پاسخ به این پرسش که حریم خصوصی چگونه باید برای خبرنگار تعریف شود؟ توضیح داد: حریم خصوصی از اسمش مشخص است؛ مسائل خصوصی است که در تعارض با اجتماع هم نیست. ممکن است من یک خلاف اجتماعی کنم و بعد بگویم این حریمِ خصوصیِ من است؛ این درست نیست. وقتی شخص در خانه خودش نشسته هر کاری که میکند حریم خصوصی اش است ولی مسائلی که به جامعه مرتبط هستند دیگر حریم خصوص نیستند. رفتار ناشایست من در اجتماع، حریم خصوصی نیست.
#روزنامهنگاری #تجربه #تکنیک
🔸سه نکته
#اسامی، #ارقام و #نقلقولها را باید كاملاً دقیق یادداشت كرد.
این سه نكته اگر درست رعایت نشوند، #اعتماد دیگران را از گزارشگر سلب میكنند، به موضوع آسیب میرسانند و جای زیادتری را در روزنامه و وبسایت اشغال میكنند، چونكه در فردای چاپ مطلب باید جایی را به تصحیح و پوزش اختصاص داد. البته در فضای وب همیشه فرصت آپدیت شدن وجود دارد ولی در عین حال این امكان نباید عدم ارائه اطلاعات صحیح را به یك عادت تبدیل كند.
🔸سه نکته
#اسامی، #ارقام و #نقلقولها را باید كاملاً دقیق یادداشت كرد.
این سه نكته اگر درست رعایت نشوند، #اعتماد دیگران را از گزارشگر سلب میكنند، به موضوع آسیب میرسانند و جای زیادتری را در روزنامه و وبسایت اشغال میكنند، چونكه در فردای چاپ مطلب باید جایی را به تصحیح و پوزش اختصاص داد. البته در فضای وب همیشه فرصت آپدیت شدن وجود دارد ولی در عین حال این امكان نباید عدم ارائه اطلاعات صحیح را به یك عادت تبدیل كند.