Forwarded from معاونت راهبردی ریاست جمهوری
#سینما
📌 گزارش مرکز بررسیهای استراتژیک ریاست جمهوری از سی و هشتمین جشنواره فیلم فجر؛
🔴 سینمای اعتراض
⭕️ مرکز بررسیهای استراتژیک ریاست جمهوری در سه سال گذشته با بهرهگیری از شبکه تحلیلگران فرهنگی و هنری و منتقدین سینما، #سیاستگذاریِ جشنواره فیلم فجر را در کانون بررسیهای راهبردی خود در عرصه هنر قرار داده و از منظری سیاستگذارانه به تحلیل و بررسی فیلمهای نمایش داده شده در این جشنواره و کلیت آن پرداخته است.
⭕️ در این گزارش سیوهشتمین جشنواره فیلم فجر و #روایت_سینماگران از #جامعه_ایرانی برای اهداف سیاستگذارانه مورد مطالعه قرار گرفته شده است و سه سوال اصلی مورد جستجوی تیم پژوهش بوده است:
❓از منظر سینما گران ایرانی:
1⃣ ایران امروز چگونه است؟
2⃣ چرا ایران اینگونه است؟
3⃣ چگونه باید آن را تغییر داد؟
📌 طبیعی است که #سینماگران در فرایند ساخت و نمایش فیلمهای خود لزوماً و به طور آگاهانه به سوالات بالا فکر نکردهاند، اما #روایت آنها از وقایع، دغدغه شخصیتها، انتخاب میزانسنها و پایانبندی فیلمها همه از «نوع مواجهه سینماگران» با «صورت مساله زیباشناختی و جامعهشناسی» که خود طرح کردهاند، خبر میدهد.
🔍 پاسخ به سه پرسش فوق با مطالعه ۲۸ فیلم اکران شده در جشنواره فجر ۹۸، به شرح ذیل است:
1⃣ ایران امروز چگونه است؟
🔷 انعکاس سینما از ایران، جامعهای آغشته به «آسیبهای اجتماعی» مختلف است؛ جایگاه «مذهب»، «اعتماد» و «سرمایه اجتماعی» در آن رو به #افول است؛ «اقشار در حاشیه» تحت فشار هستند و هم جامعه و هم سیاستمداران، «قمارهای سیاسی و اجتماعی» را به «تولید اقتصادی باثبات» ترجیح میدهند. شکاف عمیقی بین «الگوهای فرهنگی مورد حمایت عموم جامعه» و «الگوهای فرهنگی مورد حمایت نظام سیاسی» وجود دارد. «امید» برای بهبود وضعیت در آینده اندک است و به دلیل ضعف و ناکارآمدی نهادهای حقوقی و قانونی، اشخاص خود را نسبت به تعیین سرنوشت مسئول میدانند و در صورت لزوم ترجیح میدهند خود نسبت به اصلاح شرایط اقدام کنند.
2⃣ چرا ایران اینگونه است؟
🔷 از نگاه سینما، #وضعیت_حکمرانی مقصر شرایط است؛ گویی حکمرانان به استناد فیلم «خون شد» مسعود کیمیایی، سند خانه را از آن خود کردهاند و نظام اجتماعی و معرفتی مورد حمایت آنان پاسخگوی ناهنجاریهای کنونی نیست. شیوه حکمرانی مسلط، در بسط اخلاق و حفظ سلامت آسیبدیدگان فیزیکی و روانی ناموفق است و ناهنجاری اقتصادی جامعه را به سمت مخدرها سوق داده و گونههای مختلف استبداد مخصوصاً استبداد فرهنگی، #اعتماد_عمومی را خدشه دار کرده و نوعی ناشنوایی جمعی پدید آورده است. بررسی شاخصهایی چون حاکمیت قانون، اثربخشی و کارآیی، پاسخگویی، کیفیت قوانین و مقررات تنظیمی و مشخصاً کنترل فساد بیانگر آن است که از منظر اغلب فیلمهای اکران شده، «کیفیت نازل حکمرانی» و «ضعفهای نظام حکمرانی» علت اصلی تصویر ناخوشایندی است که از ایران در جشنواره سیوهشتم ارائه شده است.
3⃣ چگونه میتوان ایران را تغییر داد؟
🔷 «#اعتراض و انتقام از شرایط بدون هیچ پشتوانه معرفتی مشخص» در عین حال «توجه نظام سیاسی به آخرین تلاشهای #معترضین جامعه ایرانی برای بیان اعتراضهای خود در چارچوب ساختارهای موجود و خطر خارج شدن این اعتراضها از ساختار کنونی»، «بازنگری درباره #جایگاه_دین در سیاست رسمی»، «هشدار نسبت به نفوذ نیروهای بیگانه در عالیترین سطوح نظام سیاسی»، «مبارزه با جزمگرایی اعتقادی و اعتنا به تکثر فرهنگی»، «رجوع به نوعی عرفان عرفی در غیبت مذهب رهاییبخش»، «شکستن هنجارهای اجتماعی» و «ترجیح هویتهای خُرد و یا جهانی بر فرهنگ ملی» از پیشنهادهایی است که فیلمها در لابلای متون فرهنگی خود برای «اصلاح» شرایط تجویز کردهاند.
📎 مطالعه متن کامل گزارش(اینجا کلیک کنید)
🌐 css.ir/sykgtq
🆔 @css_web
📌 گزارش مرکز بررسیهای استراتژیک ریاست جمهوری از سی و هشتمین جشنواره فیلم فجر؛
🔴 سینمای اعتراض
⭕️ مرکز بررسیهای استراتژیک ریاست جمهوری در سه سال گذشته با بهرهگیری از شبکه تحلیلگران فرهنگی و هنری و منتقدین سینما، #سیاستگذاریِ جشنواره فیلم فجر را در کانون بررسیهای راهبردی خود در عرصه هنر قرار داده و از منظری سیاستگذارانه به تحلیل و بررسی فیلمهای نمایش داده شده در این جشنواره و کلیت آن پرداخته است.
⭕️ در این گزارش سیوهشتمین جشنواره فیلم فجر و #روایت_سینماگران از #جامعه_ایرانی برای اهداف سیاستگذارانه مورد مطالعه قرار گرفته شده است و سه سوال اصلی مورد جستجوی تیم پژوهش بوده است:
❓از منظر سینما گران ایرانی:
1⃣ ایران امروز چگونه است؟
2⃣ چرا ایران اینگونه است؟
3⃣ چگونه باید آن را تغییر داد؟
📌 طبیعی است که #سینماگران در فرایند ساخت و نمایش فیلمهای خود لزوماً و به طور آگاهانه به سوالات بالا فکر نکردهاند، اما #روایت آنها از وقایع، دغدغه شخصیتها، انتخاب میزانسنها و پایانبندی فیلمها همه از «نوع مواجهه سینماگران» با «صورت مساله زیباشناختی و جامعهشناسی» که خود طرح کردهاند، خبر میدهد.
🔍 پاسخ به سه پرسش فوق با مطالعه ۲۸ فیلم اکران شده در جشنواره فجر ۹۸، به شرح ذیل است:
1⃣ ایران امروز چگونه است؟
🔷 انعکاس سینما از ایران، جامعهای آغشته به «آسیبهای اجتماعی» مختلف است؛ جایگاه «مذهب»، «اعتماد» و «سرمایه اجتماعی» در آن رو به #افول است؛ «اقشار در حاشیه» تحت فشار هستند و هم جامعه و هم سیاستمداران، «قمارهای سیاسی و اجتماعی» را به «تولید اقتصادی باثبات» ترجیح میدهند. شکاف عمیقی بین «الگوهای فرهنگی مورد حمایت عموم جامعه» و «الگوهای فرهنگی مورد حمایت نظام سیاسی» وجود دارد. «امید» برای بهبود وضعیت در آینده اندک است و به دلیل ضعف و ناکارآمدی نهادهای حقوقی و قانونی، اشخاص خود را نسبت به تعیین سرنوشت مسئول میدانند و در صورت لزوم ترجیح میدهند خود نسبت به اصلاح شرایط اقدام کنند.
2⃣ چرا ایران اینگونه است؟
🔷 از نگاه سینما، #وضعیت_حکمرانی مقصر شرایط است؛ گویی حکمرانان به استناد فیلم «خون شد» مسعود کیمیایی، سند خانه را از آن خود کردهاند و نظام اجتماعی و معرفتی مورد حمایت آنان پاسخگوی ناهنجاریهای کنونی نیست. شیوه حکمرانی مسلط، در بسط اخلاق و حفظ سلامت آسیبدیدگان فیزیکی و روانی ناموفق است و ناهنجاری اقتصادی جامعه را به سمت مخدرها سوق داده و گونههای مختلف استبداد مخصوصاً استبداد فرهنگی، #اعتماد_عمومی را خدشه دار کرده و نوعی ناشنوایی جمعی پدید آورده است. بررسی شاخصهایی چون حاکمیت قانون، اثربخشی و کارآیی، پاسخگویی، کیفیت قوانین و مقررات تنظیمی و مشخصاً کنترل فساد بیانگر آن است که از منظر اغلب فیلمهای اکران شده، «کیفیت نازل حکمرانی» و «ضعفهای نظام حکمرانی» علت اصلی تصویر ناخوشایندی است که از ایران در جشنواره سیوهشتم ارائه شده است.
3⃣ چگونه میتوان ایران را تغییر داد؟
🔷 «#اعتراض و انتقام از شرایط بدون هیچ پشتوانه معرفتی مشخص» در عین حال «توجه نظام سیاسی به آخرین تلاشهای #معترضین جامعه ایرانی برای بیان اعتراضهای خود در چارچوب ساختارهای موجود و خطر خارج شدن این اعتراضها از ساختار کنونی»، «بازنگری درباره #جایگاه_دین در سیاست رسمی»، «هشدار نسبت به نفوذ نیروهای بیگانه در عالیترین سطوح نظام سیاسی»، «مبارزه با جزمگرایی اعتقادی و اعتنا به تکثر فرهنگی»، «رجوع به نوعی عرفان عرفی در غیبت مذهب رهاییبخش»، «شکستن هنجارهای اجتماعی» و «ترجیح هویتهای خُرد و یا جهانی بر فرهنگ ملی» از پیشنهادهایی است که فیلمها در لابلای متون فرهنگی خود برای «اصلاح» شرایط تجویز کردهاند.
📎 مطالعه متن کامل گزارش(اینجا کلیک کنید)
🌐 css.ir/sykgtq
🆔 @css_web
#ارتباطات #زوم #سینماویژن
🔸درباره روایت غالب
▫️نوشته ویل بروکر
▫️ترجمه #یونس_شکرخواه
عبارت #روایت_غالب به عنوان برگردانی از grand recit اثر #ژان_فرانسوا_لیوتار مفاهیمی ضمنی از سلطه را در عبارتی نشان میدهد که در زبان اصلی فرانسوی نسبتاً خنثی است.
در اين زمينه از نظر بعضی از کارشناسان عبارتهایmeta narrative يا grand narrative اين معنی را دقيقتر میرسانند.
روايت غالب، گفتمانی فراگير درباره ساير روايتهاست که آنها را در بر میگيرد. متن کامل
🔸درباره روایت غالب
▫️نوشته ویل بروکر
▫️ترجمه #یونس_شکرخواه
عبارت #روایت_غالب به عنوان برگردانی از grand recit اثر #ژان_فرانسوا_لیوتار مفاهیمی ضمنی از سلطه را در عبارتی نشان میدهد که در زبان اصلی فرانسوی نسبتاً خنثی است.
در اين زمينه از نظر بعضی از کارشناسان عبارتهایmeta narrative يا grand narrative اين معنی را دقيقتر میرسانند.
روايت غالب، گفتمانی فراگير درباره ساير روايتهاست که آنها را در بر میگيرد. متن کامل
Blogspot
مفاهیم: روایت غالب چیست؟
#سینماویژن #ارتباطات
🔸اِخباری شدن
▫️نویسنده: #آنجلو_رستیو
▫️مترجم #یونس_شکرخواه
نظریه #روایت بین مفهوم اِخباری شده (enunciated) (یا همان داستان [historie]) ـ توالی رویدادهایی که برای شخصیتها رخ میدهد ـ و مفهوم اِخباری شدن (enunciation) (شیوه یا وجه روایت داستان) ـ که به آن discours یا discourse (#گفتمان) نیز میگویند ـ تفاوت قائل میشود.
اِخباری شدن مشتمل بر آن چیزهایی است که به طور سنتی به نام سبک (style) یا بیان (rethoric) معروف شدهاند.
#کریستین_متز (Christian Metz) معتقد است در سینمای کلاسیک، فرایندهای اِِخباری شدن محو شده و به عناصر داستان تبدیل شده است و این چیزی جز عملکردی ایدئولوژیک نیست؛ چرا که بیننده را متقاعد میسازد که داستان در واقع، مضمونی خودروایتگر است.
از این دیدگاه، یک سینمای سیاسی پیشرو، نشانههای اِخباری شدن خود را آشکار و بین تماشاگر و شیفتگی لذتجویانه از تصویر فاصله ایجاد میکند.
ANGELO RESTIVO
🔸اِخباری شدن
▫️نویسنده: #آنجلو_رستیو
▫️مترجم #یونس_شکرخواه
نظریه #روایت بین مفهوم اِخباری شده (enunciated) (یا همان داستان [historie]) ـ توالی رویدادهایی که برای شخصیتها رخ میدهد ـ و مفهوم اِخباری شدن (enunciation) (شیوه یا وجه روایت داستان) ـ که به آن discours یا discourse (#گفتمان) نیز میگویند ـ تفاوت قائل میشود.
اِخباری شدن مشتمل بر آن چیزهایی است که به طور سنتی به نام سبک (style) یا بیان (rethoric) معروف شدهاند.
#کریستین_متز (Christian Metz) معتقد است در سینمای کلاسیک، فرایندهای اِِخباری شدن محو شده و به عناصر داستان تبدیل شده است و این چیزی جز عملکردی ایدئولوژیک نیست؛ چرا که بیننده را متقاعد میسازد که داستان در واقع، مضمونی خودروایتگر است.
از این دیدگاه، یک سینمای سیاسی پیشرو، نشانههای اِخباری شدن خود را آشکار و بین تماشاگر و شیفتگی لذتجویانه از تصویر فاصله ایجاد میکند.
ANGELO RESTIVO
#چهره 🔸هانس گئورگ گادامر
▫️نویسنده: #تونی_ویلسون
▫️مترجم: #یونس_شکرخواه
علم تاویل متن (هرمنوتیک) #هانس_گئورگ_گادامر بر تمامی طیفها از معماری گرفته تا نظریه اجتماعی و مطالعات تلویزیونی، تأثیر فراوانی بر جا گذاشته است. هسته نظریات او در مورد متون و تفسیر و برداشتی که از آنها میشود، در قالب چهار نظریه ارایه شده است. این چهار نظریه نحوه دریافت و فهم #مخاطب را از مضمون یا محتوای یک متن، تشریح میکند.
١. فرایندهای دریافت جایگاهی تاریخی دارند و در چارچوب سنتی رخ میدهند که خواننده و متن به آن تعلق دارند. این همجوشی افقها که از پیش وجود داشته است، به مخاطب اجازه میدهد تا به عنوان پیششرط تغییرهای بعدی، شناختی از متن داشته باشد.
٢. این شناخت بازتاب خودآگاهانه معانی را از سوی خواننده امکانپذیر میسازد. نوعی تصور از معنای #متن که از طریق عاملی گفتگوگونه با محتوا، با نحوه روند توسعه #روایت مقایسه میشود.
٣. به همین دلیل قرائت متن به نوعی بازی لذتبخش تبدیل میشود که در آن مخاطب مدام به جنبههای گوناگون متن توجه میکند و در آن غرق میشود؛ به گونهای که حضور خود را فراموش میکند.
۴. مخاطبان وارد یک دایره #هرمنوتیک زایا میشوند که تعابیر و قرائتهای مختلف ارائه میکند و در آن، درک عمیق خواننده از متن با معنی خاصی که به هر بخش خاص از آن (و بالعکس) نسبت داده میشود، پیوند میخورد. هر خواننده نیز تعابیر مختلف را به سهم خود پالایش میکند.
یورگن هابرماس معتقد است هرمنوتیک گادامر اساساً سیاسی نیست.
TONY WILSON
▫️نویسنده: #تونی_ویلسون
▫️مترجم: #یونس_شکرخواه
علم تاویل متن (هرمنوتیک) #هانس_گئورگ_گادامر بر تمامی طیفها از معماری گرفته تا نظریه اجتماعی و مطالعات تلویزیونی، تأثیر فراوانی بر جا گذاشته است. هسته نظریات او در مورد متون و تفسیر و برداشتی که از آنها میشود، در قالب چهار نظریه ارایه شده است. این چهار نظریه نحوه دریافت و فهم #مخاطب را از مضمون یا محتوای یک متن، تشریح میکند.
١. فرایندهای دریافت جایگاهی تاریخی دارند و در چارچوب سنتی رخ میدهند که خواننده و متن به آن تعلق دارند. این همجوشی افقها که از پیش وجود داشته است، به مخاطب اجازه میدهد تا به عنوان پیششرط تغییرهای بعدی، شناختی از متن داشته باشد.
٢. این شناخت بازتاب خودآگاهانه معانی را از سوی خواننده امکانپذیر میسازد. نوعی تصور از معنای #متن که از طریق عاملی گفتگوگونه با محتوا، با نحوه روند توسعه #روایت مقایسه میشود.
٣. به همین دلیل قرائت متن به نوعی بازی لذتبخش تبدیل میشود که در آن مخاطب مدام به جنبههای گوناگون متن توجه میکند و در آن غرق میشود؛ به گونهای که حضور خود را فراموش میکند.
۴. مخاطبان وارد یک دایره #هرمنوتیک زایا میشوند که تعابیر و قرائتهای مختلف ارائه میکند و در آن، درک عمیق خواننده از متن با معنی خاصی که به هر بخش خاص از آن (و بالعکس) نسبت داده میشود، پیوند میخورد. هر خواننده نیز تعابیر مختلف را به سهم خود پالایش میکند.
یورگن هابرماس معتقد است هرمنوتیک گادامر اساساً سیاسی نیست.
TONY WILSON
#واژهها🔸فابیولا
▫️نویسنده: #کارن_بکستن
▫️مترجم: #یونس_شکرخواه
#فابیولا (fabula) که صورتگرایان یا همان فرمالیستهای روسی آن را ابداع کردهاند یکی از دو مقوله اصلی #روایتشناسی است (که دومی هم syuzhet نام دارد). فابیولا کنشهای یک #روایت را فارغ از مداخله راوی توصیف میکند. رویدادها در یک فابیولا مثل زندگی واقعی در یک نظم زمانی (#کرونولوژیک) رخ میدهند و لذا نمیتوان به وسیله سازماندهی و یا روایت در این سیر زمانی و تاریخی دخل و تصرف کرد. اما از آنجا که یک متن ادبی یا سینمایی همواره سازماندهی شده و دارای نوعی جهانبینی است، بنابراین فابیولا هرگز نمیتواند درون یک اثر وجود داشته باشد و فقط به صورت ساختی تصوری، از سوی #بیننده ساخته میشود و در واقع، در وجوه بیننده هستی مییابد.
KAREN BACKSTEN
▫️نویسنده: #کارن_بکستن
▫️مترجم: #یونس_شکرخواه
#فابیولا (fabula) که صورتگرایان یا همان فرمالیستهای روسی آن را ابداع کردهاند یکی از دو مقوله اصلی #روایتشناسی است (که دومی هم syuzhet نام دارد). فابیولا کنشهای یک #روایت را فارغ از مداخله راوی توصیف میکند. رویدادها در یک فابیولا مثل زندگی واقعی در یک نظم زمانی (#کرونولوژیک) رخ میدهند و لذا نمیتوان به وسیله سازماندهی و یا روایت در این سیر زمانی و تاریخی دخل و تصرف کرد. اما از آنجا که یک متن ادبی یا سینمایی همواره سازماندهی شده و دارای نوعی جهانبینی است، بنابراین فابیولا هرگز نمیتواند درون یک اثر وجود داشته باشد و فقط به صورت ساختی تصوری، از سوی #بیننده ساخته میشود و در واقع، در وجوه بیننده هستی مییابد.
KAREN BACKSTEN
#متدولوژی #سینماویژن
🔸شیوه خطاب در سینما چیست؟
▫️نوشته #استوارت_الن*
▫️ترجمه #یونس_شکرخواه
در بررسی اینکه یک متن فیلم یا متن تلویزیونی چگونه با مخاطب خود صحبت میکند، توجه به شیوههایی معطوف است که طی آنها بین مخاطب و فرستنده رابطهای ضمنی ایجاد میشود.
ویژه بودن #شیوهخطاب (mode of address) یک متن ـ یعنی شیوه معمولی گفتگوی آن با خواننده ـ کاری پیچیده و برهانی است.
عوامل مهم، که هریک از آنها نوعاً برای #ژانر متن مناسب هستند، شامل این مواردمیشود:
▫️نوع روایت (اولشخص یا سومشخص، استفاده از ضمایر مانند من، او و غیره)
▫️نوع و لحن حرفزدن (مستقیم یا غیر مستقیم، رسمی یا غیر رسمی، جدی یا طنز، صمیمانه یا طعنهآمیز، و غیره)، و همچنین شاخصهای زمانی (حالا یا بعد) و مکانی (اینجا یا آنجا).
نوشته یک مولف یا سخنران در متن، یا انکار چنین وجهی؛ به گونهای که به نظر آید رویدادها خود را #روایت میکنند، از نظر ایدئولوژیک فرایندی غنی است.
Stuart Allan*
🔸شیوه خطاب در سینما چیست؟
▫️نوشته #استوارت_الن*
▫️ترجمه #یونس_شکرخواه
در بررسی اینکه یک متن فیلم یا متن تلویزیونی چگونه با مخاطب خود صحبت میکند، توجه به شیوههایی معطوف است که طی آنها بین مخاطب و فرستنده رابطهای ضمنی ایجاد میشود.
ویژه بودن #شیوهخطاب (mode of address) یک متن ـ یعنی شیوه معمولی گفتگوی آن با خواننده ـ کاری پیچیده و برهانی است.
عوامل مهم، که هریک از آنها نوعاً برای #ژانر متن مناسب هستند، شامل این مواردمیشود:
▫️نوع روایت (اولشخص یا سومشخص، استفاده از ضمایر مانند من، او و غیره)
▫️نوع و لحن حرفزدن (مستقیم یا غیر مستقیم، رسمی یا غیر رسمی، جدی یا طنز، صمیمانه یا طعنهآمیز، و غیره)، و همچنین شاخصهای زمانی (حالا یا بعد) و مکانی (اینجا یا آنجا).
نوشته یک مولف یا سخنران در متن، یا انکار چنین وجهی؛ به گونهای که به نظر آید رویدادها خود را #روایت میکنند، از نظر ایدئولوژیک فرایندی غنی است.
Stuart Allan*
#انیمیشن 🔸تجربه رنگ و نور پیکسار
▫️#آدام_راجرز
...کمابیش همۀ فیلمسازان با حرکت دادن رنگ و نور روی سطوح بازی میکنند و بنا به مفروضات سینمایی اصل کار هم همین است. اما #پیکسار فراتر از این میرود یا چه بسا آن را صرفا بسیار خودآگاهانه و نظاممند به کار میبندد. فیلمهای انیمیشن رایانهای پیکسار که بار عاطفی سنگینی هم دارند، از رنگ و نور به دقت کالیبره شده برای انتقال #روایت و حس و حال بهره میبرند؛ از غیاب تقریباً کامل رنگ سبز در وال ای ( تا آن جایی که روباتهای پساآخرزمانی آخرین گیاه روی زمین را پیدا میکنند) گرفته تا گلهای جعفری نارنجی درخشان در کوکو که سفر میگل به سرزمین اسرارآمیز مردگان را نمادپردازی میکند؛ و تضادی که میان تلالو سرد آبی جهان پس از مرگ با قهوهای قرمزگون آرام و گرم نیویورک در انیمیشن روح، تولید سال پیش، برقرار شده است...
https://tinyurl.com/ne4jp4y8
▫️#آدام_راجرز
...کمابیش همۀ فیلمسازان با حرکت دادن رنگ و نور روی سطوح بازی میکنند و بنا به مفروضات سینمایی اصل کار هم همین است. اما #پیکسار فراتر از این میرود یا چه بسا آن را صرفا بسیار خودآگاهانه و نظاممند به کار میبندد. فیلمهای انیمیشن رایانهای پیکسار که بار عاطفی سنگینی هم دارند، از رنگ و نور به دقت کالیبره شده برای انتقال #روایت و حس و حال بهره میبرند؛ از غیاب تقریباً کامل رنگ سبز در وال ای ( تا آن جایی که روباتهای پساآخرزمانی آخرین گیاه روی زمین را پیدا میکنند) گرفته تا گلهای جعفری نارنجی درخشان در کوکو که سفر میگل به سرزمین اسرارآمیز مردگان را نمادپردازی میکند؛ و تضادی که میان تلالو سرد آبی جهان پس از مرگ با قهوهای قرمزگون آرام و گرم نیویورک در انیمیشن روح، تولید سال پیش، برقرار شده است...
https://tinyurl.com/ne4jp4y8
#ارتباطات
#واژهها 🔸 روایتشناسی
#روایتشناسی در ارتباطات به نوعی از ساختارگرایی گفته میشود که بر شناخت #روایت مبتنی است که از #فرمالیسمروسی نشأت گرفته است. از منظر روایتشناسی شکل موضوعات ادبی بر محتوا (#معنیشناسی) تقدم دارد.
#واژهها 🔸 روایتشناسی
#روایتشناسی در ارتباطات به نوعی از ساختارگرایی گفته میشود که بر شناخت #روایت مبتنی است که از #فرمالیسمروسی نشأت گرفته است. از منظر روایتشناسی شکل موضوعات ادبی بر محتوا (#معنیشناسی) تقدم دارد.
#کتاب 🔸 روایت و ذهن نویسا
روایت و ذهن نویسا اثر #کورش_علیانی توسط انتشارات سوره مهر به چاپ رسید.
#روایت یکی از اصلیترین ارکان زندگی تاریخ بشر است. روایت نه تنها موضوع اصلی این کتاب است، که به گمان بعضی، موضوع اصلی زندگی انسانی است؛ سازوکاری که نهتنها زندگی انسان را از دیگر موجودات زنده جدا میکند، که به انسان تواناییهای ویژهای میبخشد که با آنها بر جهانش چیره میشود....
https://tinyurl.com/yckx58j5
روایت و ذهن نویسا اثر #کورش_علیانی توسط انتشارات سوره مهر به چاپ رسید.
#روایت یکی از اصلیترین ارکان زندگی تاریخ بشر است. روایت نه تنها موضوع اصلی این کتاب است، که به گمان بعضی، موضوع اصلی زندگی انسانی است؛ سازوکاری که نهتنها زندگی انسان را از دیگر موجودات زنده جدا میکند، که به انسان تواناییهای ویژهای میبخشد که با آنها بر جهانش چیره میشود....
https://tinyurl.com/yckx58j5
#ارتباطات #تکنوکلاس #رساله
🔸درباره رمانهای ضد کارآگاهی توماس پینچان
▫️خلاصه رساله به زبان انگلیسی تحت عنوان:
صفحات بیشاشباع: خوانش رمانهای ضد کارآگاهی توماس پینچان*
#تکنولوژی و #رسانه همواره دو پارادایم تاثیرگذار بر تولید، انتشار و مصرف روایتها بودهاند. #روایتشناسی نو به عنوان یک عرصهی چندرشتهای و در حال رشد، چهارچوب نظری مناسبی را برای وارسی این تاثیرات مهیا میکند. یکی از چهرههای ادبی که رمانهایش به مثابه آزمایشگاهی برای سنجش دلالتهای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی تکنولوژی و رسانه در ادبیات عمل میکنند، #توماس_پینچان است. در چهار رمان V. (١٩۶٣)، حراج کالای شماره ۴٩ (١٩۶۶)، نقص ذاتی (٢٠٠٩) و لبه خونین (٢٠١٨)، پینچان #ژانر ضدکارآگاهی را بهترین مجال برای درگیر شدن با این دلالتها مییابد؛ ژانری که به عنوان استعارهای واضح از خود عمل #روایت شناخته میشود. در این رساله، دلالتهای تلاقی این ژانر ادبی با محیط بیشاشباع رمانهای پینچان مورد تحلیل قرار میگیرد. این رساله با استفاده از تحلیل ژانری و مولفهمحور، روایتی را از چهار رمان ضدکارآگاهی پینچان استخراج میکند و نیز تغییر جهتی را در سوگیری نهایی آنها تشخیص میدهد، که به عنوان تغییر جهت از #پستمدرنیسم به #پستپستمدرنیسم صورتبندی شده است. این صورتبندی بر این است که دو رمان اول که در اوج دورهی پستمدرنیسم منتشر شدند، فروپاشی روایت به دلیل طنز خودارجاع آن و همچنین حس گمگشتگی انسان در دنیای تکنولوژیزده را نمایش میدهند. اما دو رمان آخر که در دورهی معاصر که پستپستمدرن نامیده شده منتشر شدهاند، نوعی حساسیت و مسئولیت اخلاقی جدید را بر پایهی همدردی، اعتماد و ارتباط انسانی به نمایش میگذارند. این دو رمان آخر بر مرکزیت روایت در همهی جنبههای زندگی انسان تاکید میکنند و نشان میدهند انسانها چطور میتوانند با پذیرفتن خصوصیات پساانسان، سوژگی خود را بازیابند. بدین ترتیب، توماس پینچان در چارچوب فلسفی #پساانسانگرایی قرار داده شده است که تاکیدش را بر ارزیابی مجدد معنای انسان در دنیای اشباعشده از تکنولوژی و رسانه میگذارد تا راههایی را برای کنار آمدن با ضرورتهای هستی در دنیای معاصر پیدا کند.
*Oversaturated Pages: A Neo-Narrative Reading of Thomas Pynchon’s Anti-Detective Novels
🔸درباره رمانهای ضد کارآگاهی توماس پینچان
▫️خلاصه رساله به زبان انگلیسی تحت عنوان:
صفحات بیشاشباع: خوانش رمانهای ضد کارآگاهی توماس پینچان*
#تکنولوژی و #رسانه همواره دو پارادایم تاثیرگذار بر تولید، انتشار و مصرف روایتها بودهاند. #روایتشناسی نو به عنوان یک عرصهی چندرشتهای و در حال رشد، چهارچوب نظری مناسبی را برای وارسی این تاثیرات مهیا میکند. یکی از چهرههای ادبی که رمانهایش به مثابه آزمایشگاهی برای سنجش دلالتهای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی تکنولوژی و رسانه در ادبیات عمل میکنند، #توماس_پینچان است. در چهار رمان V. (١٩۶٣)، حراج کالای شماره ۴٩ (١٩۶۶)، نقص ذاتی (٢٠٠٩) و لبه خونین (٢٠١٨)، پینچان #ژانر ضدکارآگاهی را بهترین مجال برای درگیر شدن با این دلالتها مییابد؛ ژانری که به عنوان استعارهای واضح از خود عمل #روایت شناخته میشود. در این رساله، دلالتهای تلاقی این ژانر ادبی با محیط بیشاشباع رمانهای پینچان مورد تحلیل قرار میگیرد. این رساله با استفاده از تحلیل ژانری و مولفهمحور، روایتی را از چهار رمان ضدکارآگاهی پینچان استخراج میکند و نیز تغییر جهتی را در سوگیری نهایی آنها تشخیص میدهد، که به عنوان تغییر جهت از #پستمدرنیسم به #پستپستمدرنیسم صورتبندی شده است. این صورتبندی بر این است که دو رمان اول که در اوج دورهی پستمدرنیسم منتشر شدند، فروپاشی روایت به دلیل طنز خودارجاع آن و همچنین حس گمگشتگی انسان در دنیای تکنولوژیزده را نمایش میدهند. اما دو رمان آخر که در دورهی معاصر که پستپستمدرن نامیده شده منتشر شدهاند، نوعی حساسیت و مسئولیت اخلاقی جدید را بر پایهی همدردی، اعتماد و ارتباط انسانی به نمایش میگذارند. این دو رمان آخر بر مرکزیت روایت در همهی جنبههای زندگی انسان تاکید میکنند و نشان میدهند انسانها چطور میتوانند با پذیرفتن خصوصیات پساانسان، سوژگی خود را بازیابند. بدین ترتیب، توماس پینچان در چارچوب فلسفی #پساانسانگرایی قرار داده شده است که تاکیدش را بر ارزیابی مجدد معنای انسان در دنیای اشباعشده از تکنولوژی و رسانه میگذارد تا راههایی را برای کنار آمدن با ضرورتهای هستی در دنیای معاصر پیدا کند.
*Oversaturated Pages: A Neo-Narrative Reading of Thomas Pynchon’s Anti-Detective Novels
#کتاب🔸رسانههای مغرض
کتاب رسانههای مغرض؛ چگونه رسانهها به ما میآموزند عاشق سانسور باشیم و از روزنامهنگاری متنفر، نوشته #شریل_اتکیسون با ترجمه دکتر #علی_شاکر از سوی #نشر_خزه منتشر شده است. اتکیسون در این کتاب که پرفروشترین کتاب #یواسای_تودی بوده، یک کیفرخواست علیه رسانهها مطرح میکند، علیه رسانههایی که با نادیدهانگاشتن #اخلاقحرفهای و استانداردهای #روزنامهنگاری، فقط میخواهند #روایت دلخواه خود را ارائه کنند.
کتاب رسانههای مغرض؛ چگونه رسانهها به ما میآموزند عاشق سانسور باشیم و از روزنامهنگاری متنفر، نوشته #شریل_اتکیسون با ترجمه دکتر #علی_شاکر از سوی #نشر_خزه منتشر شده است. اتکیسون در این کتاب که پرفروشترین کتاب #یواسای_تودی بوده، یک کیفرخواست علیه رسانهها مطرح میکند، علیه رسانههایی که با نادیدهانگاشتن #اخلاقحرفهای و استانداردهای #روزنامهنگاری، فقط میخواهند #روایت دلخواه خود را ارائه کنند.
#سینما▫️روایت و روایتگری در سینما
🔸سینما چگونه قصه میگوید؟
#رضا_صائمی
وقتی از نسبت روایت و سینما حرف میزنیم یعنی از این سخن میگوییم که فیلمها چطور داستان و قصههایشان را تعریف میکنند و این چیزی جز فهم سینما نیست. گرچه سینما را ممکن است به سویههای تصویری و تکنیکیاش بشناسند، اما بدون داستان و #روایت، سینما چیزی جز تصاویر متحرک نیست. روایت درواقع شالوده و ساختار فیلم را بنا مینهد و هویت میبخشد و حتی آن وجوه فنی و تکنیکی از تدوین و نورپردازی گرفته تا حرکت دوربین و میزانسن و دکوپاژ هم درخدمت روایت قرار میگیرد تا داستان فیلم تعریف شود. این شیوه روایت و خلاقیتهای روایتگری است که موجب ماندگاری یا فراموش کردن یک فیلم میشود. متن کامل
🔸سینما چگونه قصه میگوید؟
#رضا_صائمی
وقتی از نسبت روایت و سینما حرف میزنیم یعنی از این سخن میگوییم که فیلمها چطور داستان و قصههایشان را تعریف میکنند و این چیزی جز فهم سینما نیست. گرچه سینما را ممکن است به سویههای تصویری و تکنیکیاش بشناسند، اما بدون داستان و #روایت، سینما چیزی جز تصاویر متحرک نیست. روایت درواقع شالوده و ساختار فیلم را بنا مینهد و هویت میبخشد و حتی آن وجوه فنی و تکنیکی از تدوین و نورپردازی گرفته تا حرکت دوربین و میزانسن و دکوپاژ هم درخدمت روایت قرار میگیرد تا داستان فیلم تعریف شود. این شیوه روایت و خلاقیتهای روایتگری است که موجب ماندگاری یا فراموش کردن یک فیلم میشود. متن کامل
🔸زبان خبر
#خبر #خبرنویسی #روزنامهنگاری
خبر ظاهرا باید روایت رویدادها باشد؛ اما آنچه در عمل رخ میدهد این است که هم خود انتخاب رویدادها به یک گفتمان تبدیل میشود و هم ارائه رویدادها غالبا با استفاده از زبانهای ثابت صورت میگیرد. این گفتمانها و زبانها به مثابه نحوه #روایت به ما یادآور میشوند که واقعیت خودش زبان باز نمیکند و حتی حرف زدن درباره واقعیت هم آنرا وارد یک گفتمان میکند. مثلا درخت را به عنوان یک واقعیت در نظر بگیرید و ببینید که در هر کدام از این فضاها قرار بگیرد معنی متفاوتی به خود میگیرد: زیبائی شناسی؛ گیاه شناسی؛ اقتصاد؛ جنبش سبزها؛ مقالات زیست محیطی.
اما در مورد زبانهای خبر مثلا استفاده از زبان عاطفی (emotive) یکی از روشهای رایج در ارائه اخبار است. در زبان عاطفی بیش از آنکه پیام مطرح باشد؛ پیام دهنده مطرح است.
زبان مبارزه طلبانه (rhetoric) هم یکی از زبانهای رایج دیگر در ارائه اخبار است در زبان مبارزهطلبانه، طبقهبندیهایی چون سیاه - سفید، تند رو - محافظه کار و غیره به چشم میخورد.
زبان اصطلاحی؛ گونه دیگری است که در ارائه خبرها مورد استفاده قرار میگیرد. مثلا استفاده از اصطلاحاتی مثل اکثریت خاموش؛ جنگ نفتکشها؛ جنگ تجاری و ...
#خبر #خبرنویسی #روزنامهنگاری
خبر ظاهرا باید روایت رویدادها باشد؛ اما آنچه در عمل رخ میدهد این است که هم خود انتخاب رویدادها به یک گفتمان تبدیل میشود و هم ارائه رویدادها غالبا با استفاده از زبانهای ثابت صورت میگیرد. این گفتمانها و زبانها به مثابه نحوه #روایت به ما یادآور میشوند که واقعیت خودش زبان باز نمیکند و حتی حرف زدن درباره واقعیت هم آنرا وارد یک گفتمان میکند. مثلا درخت را به عنوان یک واقعیت در نظر بگیرید و ببینید که در هر کدام از این فضاها قرار بگیرد معنی متفاوتی به خود میگیرد: زیبائی شناسی؛ گیاه شناسی؛ اقتصاد؛ جنبش سبزها؛ مقالات زیست محیطی.
اما در مورد زبانهای خبر مثلا استفاده از زبان عاطفی (emotive) یکی از روشهای رایج در ارائه اخبار است. در زبان عاطفی بیش از آنکه پیام مطرح باشد؛ پیام دهنده مطرح است.
زبان مبارزه طلبانه (rhetoric) هم یکی از زبانهای رایج دیگر در ارائه اخبار است در زبان مبارزهطلبانه، طبقهبندیهایی چون سیاه - سفید، تند رو - محافظه کار و غیره به چشم میخورد.
زبان اصطلاحی؛ گونه دیگری است که در ارائه خبرها مورد استفاده قرار میگیرد. مثلا استفاده از اصطلاحاتی مثل اکثریت خاموش؛ جنگ نفتکشها؛ جنگ تجاری و ...
#سینماویژن
🔸جابهجایی | displacement
▫️نوشته آنجلو رستیوو*
▫️ترجمه #یونس_شکرخواه
جابهجایی یکی از چهار سازوکار "کار رویا" (جابهجایی، فشردگی، قابلیت ارائه و بازبینی ثانویه) است که یک احساس را از یک ایده واپس زده شده به ایدهای کمهزینهتر با بار احساسی کمتر ـ که با زنجیرهای از #تداعیمعانی ارتباط دارد ـ منتقل میکند. جابهجایی یکی از فرایندهای اولیه است که بر ضمیر ناخودآگاه تسلط دارد. در مطالعه #روایت و #ژانر، تحلیل جابهجایی در تعبیر و درک متون مبتنی بر #نشانهها اهمیت دارد.
جابهجایی میتواند در سطح گسترده و جامعتر، برای تحلیل ویژگیهای خاص کل یک ژانر مورد استفاده قرار گیرد؛ برای مثال، در ژانر #ملودرام همواره رویاهای ناخودآگاه شخصیتهای فیلم و داستان به یک #میزانسن شلوغ منتقل میشوند؛ امری که در واقع محصول جابهجایی است.
*Angelo Restivo
🔸جابهجایی | displacement
▫️نوشته آنجلو رستیوو*
▫️ترجمه #یونس_شکرخواه
جابهجایی یکی از چهار سازوکار "کار رویا" (جابهجایی، فشردگی، قابلیت ارائه و بازبینی ثانویه) است که یک احساس را از یک ایده واپس زده شده به ایدهای کمهزینهتر با بار احساسی کمتر ـ که با زنجیرهای از #تداعیمعانی ارتباط دارد ـ منتقل میکند. جابهجایی یکی از فرایندهای اولیه است که بر ضمیر ناخودآگاه تسلط دارد. در مطالعه #روایت و #ژانر، تحلیل جابهجایی در تعبیر و درک متون مبتنی بر #نشانهها اهمیت دارد.
جابهجایی میتواند در سطح گسترده و جامعتر، برای تحلیل ویژگیهای خاص کل یک ژانر مورد استفاده قرار گیرد؛ برای مثال، در ژانر #ملودرام همواره رویاهای ناخودآگاه شخصیتهای فیلم و داستان به یک #میزانسن شلوغ منتقل میشوند؛ امری که در واقع محصول جابهجایی است.
*Angelo Restivo
🔸درباره روایت و افکار عمومی
روایتی که افکار عمومی را قانع نمیکند، تاثیر چندانی نخواهد داشت. #افکارعمومی، مجموعهای از باورها، نگرشها و احساسات است که مردم در مورد یک موضوع خاص دارند. این افکار عمومی، بر رفتار و تصمیمگیری مردم تاثیر میگذارد.
یک #روایت که افکار عمومی را قانع نمیکند، ممکن است هیچ تاثیری نداشته باشد یا حتی تاثیر منفی داشته باشد. اگر یک روایت، برخلاف باورها و نگرشهای موجود در افکار عمومی باشد، ممکن است باعث ایجاد مقاومت در برابر آن روایت شود. این مقاومت میتواند منجر به انکار روایت، یا حتی مخالفت با آن شود. در برخی موارد، یک روایت که افکار عمومی را قانع نمیکند، میتواند باعث ایجاد سردرگمی و ابهام شود. این سردرگمی و ابهام، میتواند باعث کاهش اعتماد مردم به روایتهای دیگر شود. برای اینکه یک روایت، تاثیر مثبت داشته باشد، باید بتواند افکار عمومی را قانع کند. این کار، مستلزم آن است که روایت، بر اساس شواهد و اطلاعات معتبر باشد، و همچنین، با باورها و نگرشهای موجود در افکار عمومی سازگار باشد.
▫️روایت قانعکننده باید دارای ویژگیهای زیر باشد:
اعتبار: روایت باید از منبع معتبر و قابلاعتماد باشد.
منطقی بودن: روایت باید بر اساس استدلال منطقی و شواهد قابل قبول باشد.
قابل درک بودن: روایت باید به گونهای باشد که مخاطبان آن بتوانند آن را به راحتی درک کنند.
▫️تأثیرات روایتی که افکار عمومی را قانع نمیکند
روایتی که افکار عمومی را قانع نمیکند، میتواند تأثیرات مختلفی داشته باشد. برخی از این تأثیرات عبارتند از:
کاهش اعتماد به رسانهها: وقتی مردم احساس میکنند که روایتی که از یک موضوع ارائه میشود، معتبر نیست، ممکن است اعتماد خود را به رسانهها به طور کلی از دست بدهند. این امر میتواند منجر به کاهش مصرف اخبار و اطلاعات شود.
تقویت قطبیسازی: روایتهای نامعتبر میتوانند به تقویت قطبیسازی در جامعه کمک کنند. وقتی مردم تنها روایتهایی را میشنوند که با دیدگاههای آنها مطابقت دارد، ممکن است دیدگاههای خود را بیش از پیش تقویت کنند و کمتر آمادگی داشته باشند که دیدگاههای دیگران را درک کنند.
تضعیف دموکراسی: روایتهای نامعتبر میتوانند به تضعیف دموکراسی کمک کنند. وقتی مردم نمیتوانند به اطلاعات معتبر دسترسی داشته باشند، ممکن است تصمیمگیریهای آگاهانه در مورد مسائل سیاسی و اجتماعی نداشته باشند.
اگر یک روایت فاقد یکی از این ویژگیها باشد، احتمالاً افکار عمومی را قانع نخواهد کرد.
▫️چند نکته برای تولید روایتهای قانع کننده:
- بر اساس شواهد و اطلاعات معتبر باشد.
- با باورها و نگرشهای موجود در افکار عمومی سازگار باشد.
- مخاطبان هدف را در نظر بگیرد.
- به زبان ساده و قابل فهم باشد.
- از تکنیکهای اقناعی موثر استفاده کند.
با رعایت این نکات، میتوان روایتی تولید کرد که افکار عمومی را قانع کند و تاثیر مثبتی داشته باشد.
▫️چند نکته برای شناسایی روایتهای نامعتبر
▫️به اعتبار منبع توجه کنید. از منابع خبری معتبر مانند رسانههای خبری اصلی استفاده کنید.
▫️به شواهد توجه کنید. روایتی که شواهد کافی برای حمایت از آن ندارد، احتمالاً نامعتبر است.
▫️به پیشفرضهای خود توجه کنید. روایتهایی را که با دیدگاههای شما مطابقت دارد، با دقت بیشتری بررسی کنید.
▫️از منابع مختلف استفاده کنید. سعی کنید از منابع مختلف برای کسب اطلاعات در مورد یک موضوع استفاده کنید.
با آگاهی و دقت در ارزیابی اطلاعات، به کاهش تأثیر روایتهای نامعتبر کمک کنیم.
@kargozar80
روایتی که افکار عمومی را قانع نمیکند، تاثیر چندانی نخواهد داشت. #افکارعمومی، مجموعهای از باورها، نگرشها و احساسات است که مردم در مورد یک موضوع خاص دارند. این افکار عمومی، بر رفتار و تصمیمگیری مردم تاثیر میگذارد.
یک #روایت که افکار عمومی را قانع نمیکند، ممکن است هیچ تاثیری نداشته باشد یا حتی تاثیر منفی داشته باشد. اگر یک روایت، برخلاف باورها و نگرشهای موجود در افکار عمومی باشد، ممکن است باعث ایجاد مقاومت در برابر آن روایت شود. این مقاومت میتواند منجر به انکار روایت، یا حتی مخالفت با آن شود. در برخی موارد، یک روایت که افکار عمومی را قانع نمیکند، میتواند باعث ایجاد سردرگمی و ابهام شود. این سردرگمی و ابهام، میتواند باعث کاهش اعتماد مردم به روایتهای دیگر شود. برای اینکه یک روایت، تاثیر مثبت داشته باشد، باید بتواند افکار عمومی را قانع کند. این کار، مستلزم آن است که روایت، بر اساس شواهد و اطلاعات معتبر باشد، و همچنین، با باورها و نگرشهای موجود در افکار عمومی سازگار باشد.
▫️روایت قانعکننده باید دارای ویژگیهای زیر باشد:
اعتبار: روایت باید از منبع معتبر و قابلاعتماد باشد.
منطقی بودن: روایت باید بر اساس استدلال منطقی و شواهد قابل قبول باشد.
قابل درک بودن: روایت باید به گونهای باشد که مخاطبان آن بتوانند آن را به راحتی درک کنند.
▫️تأثیرات روایتی که افکار عمومی را قانع نمیکند
روایتی که افکار عمومی را قانع نمیکند، میتواند تأثیرات مختلفی داشته باشد. برخی از این تأثیرات عبارتند از:
کاهش اعتماد به رسانهها: وقتی مردم احساس میکنند که روایتی که از یک موضوع ارائه میشود، معتبر نیست، ممکن است اعتماد خود را به رسانهها به طور کلی از دست بدهند. این امر میتواند منجر به کاهش مصرف اخبار و اطلاعات شود.
تقویت قطبیسازی: روایتهای نامعتبر میتوانند به تقویت قطبیسازی در جامعه کمک کنند. وقتی مردم تنها روایتهایی را میشنوند که با دیدگاههای آنها مطابقت دارد، ممکن است دیدگاههای خود را بیش از پیش تقویت کنند و کمتر آمادگی داشته باشند که دیدگاههای دیگران را درک کنند.
تضعیف دموکراسی: روایتهای نامعتبر میتوانند به تضعیف دموکراسی کمک کنند. وقتی مردم نمیتوانند به اطلاعات معتبر دسترسی داشته باشند، ممکن است تصمیمگیریهای آگاهانه در مورد مسائل سیاسی و اجتماعی نداشته باشند.
اگر یک روایت فاقد یکی از این ویژگیها باشد، احتمالاً افکار عمومی را قانع نخواهد کرد.
▫️چند نکته برای تولید روایتهای قانع کننده:
- بر اساس شواهد و اطلاعات معتبر باشد.
- با باورها و نگرشهای موجود در افکار عمومی سازگار باشد.
- مخاطبان هدف را در نظر بگیرد.
- به زبان ساده و قابل فهم باشد.
- از تکنیکهای اقناعی موثر استفاده کند.
با رعایت این نکات، میتوان روایتی تولید کرد که افکار عمومی را قانع کند و تاثیر مثبتی داشته باشد.
▫️چند نکته برای شناسایی روایتهای نامعتبر
▫️به اعتبار منبع توجه کنید. از منابع خبری معتبر مانند رسانههای خبری اصلی استفاده کنید.
▫️به شواهد توجه کنید. روایتی که شواهد کافی برای حمایت از آن ندارد، احتمالاً نامعتبر است.
▫️به پیشفرضهای خود توجه کنید. روایتهایی را که با دیدگاههای شما مطابقت دارد، با دقت بیشتری بررسی کنید.
▫️از منابع مختلف استفاده کنید. سعی کنید از منابع مختلف برای کسب اطلاعات در مورد یک موضوع استفاده کنید.
با آگاهی و دقت در ارزیابی اطلاعات، به کاهش تأثیر روایتهای نامعتبر کمک کنیم.
@kargozar80
#داخلگیومه🔸تاریخ و سریال
"...سریال تاریخی همان تاریخ نیست، از تخیل تاریخی بهرهمند است، اما قرار نیست پاسخگوی این یا آن خواسته تاریخی باشد. نمیتوانید از آن انتظار داشته باشید که حتما به این یا آن واقعه تاریخی بپردازد، یا حتما به خواستههای تاریخدانان عمل کند. بهعبارت بهتر، نظم رویدادها در یک متن تاریخی، متفاوت از نظمی است که یک سریال تاریخی به همان رویدادها میبخشد. تاریخدان میتواند بر جعل یک رویداد ایراد وارد کند، اما نباید متوقع باشد که همان نظم تاریخی در گفتمان تاریخپژوهی، بر سریال نیز حاکم باشد. بر نظریات جدید #تاریخ آگاهم و میدانم که تاریخنویسی هم گونهای #روایت است... شالودههای اصلی این نظم را نظم داستانی رقم میزند، اما ستون فقرات آن رویداد زمان حال یا کنش دراماتیک است..." +
#منصور_براهیمی (۱۳۳۵-) پژوهشگر، مدرس، نویسنده و مترجم در زمینه تئاتر و تلویزیون
"...سریال تاریخی همان تاریخ نیست، از تخیل تاریخی بهرهمند است، اما قرار نیست پاسخگوی این یا آن خواسته تاریخی باشد. نمیتوانید از آن انتظار داشته باشید که حتما به این یا آن واقعه تاریخی بپردازد، یا حتما به خواستههای تاریخدانان عمل کند. بهعبارت بهتر، نظم رویدادها در یک متن تاریخی، متفاوت از نظمی است که یک سریال تاریخی به همان رویدادها میبخشد. تاریخدان میتواند بر جعل یک رویداد ایراد وارد کند، اما نباید متوقع باشد که همان نظم تاریخی در گفتمان تاریخپژوهی، بر سریال نیز حاکم باشد. بر نظریات جدید #تاریخ آگاهم و میدانم که تاریخنویسی هم گونهای #روایت است... شالودههای اصلی این نظم را نظم داستانی رقم میزند، اما ستون فقرات آن رویداد زمان حال یا کنش دراماتیک است..." +
#منصور_براهیمی (۱۳۳۵-) پژوهشگر، مدرس، نویسنده و مترجم در زمینه تئاتر و تلویزیون