عرصه‌های‌ ارتباطی
3.64K subscribers
29.8K photos
3.06K videos
872 files
5.98K links
🔸عرصه‌های‌ ارتباطی
▫️کانال رسمی یونس شُکرخواه
Agora | The official Telegram channel of Younes Shokrkhah
https://t.iss.one/boost/younesshokrkhah
🔹اکانت اینستاگرام من:
https://www.instagram.com/younesshokrkhah
Download Telegram
عرصه‌های‌ ارتباطی
#زوم #مطالعات‌فرهنگی#ارتباطات 🔸مدل رمزگذاری و رمزگشایی استوارت هال ▫️نویسنده استوارت الن* ▫️ترجمه #یونس_شکرخواه: بر اساس نظریه‌های #استوارت_هال اگر چه کدگذاری و کدگشایی پیام اخبار تلویزیونی لحظات متمایز شده‌ای هستند (به این معنی که کاملاً متقارن یا شفاف…
با وجود این، پیش از اینکه این نوع گفتمان بتواند تأثیراتی داشته باشد، باید با گفتمانی که به لحاظ شخصی از سوی بیننده #تلویزیون با آن مرتبط شده است، رابطه داشته باشد تا بتواند به طرز معنی‌داری رمزگشایی شود.
از دیدگاه #استوارت‌_هال، این مجموعه معانی رمزگذاری‌شده هستند که تأثیر می‌گذارند، سرگرم می‌کنند، آموزش می‌دهند و یا وسوسه می‌کنند و دارای پیامدهای ادراکی پیچیده شناختی، عاطفی، ایدئولوژیک یا رفتاری هستند.
هال معتقد است #رمزگشایی در سه موقعیت فرضی مختلف ساخته می‌شود؛ این موقعیت‌های قرائتی یکسان که همه در هنگام رمزگشایی حضور دارند، در ارتباط با اخبار تلویزیونی به شرح زیر قابل تفکیک هستند:
۱. هنگامی که بیننده یک گزارش تلویزیونی، پیام را هماهنگ با #رمزگذاری آن رمزگشایی می‌کند، در موقعیت #هژمونی_مسلط قرار می‌گیرد. هال معتقد است در این موقعیت، معنی اقتدارگرایانه، بی‌طرفانه و حرفه‌ای اخبار به عنوان امری طبیعی و بدیهی پذیرفته می‌شود و بیننده‌ای که تحت تأثیر این ذهنیت القایی حاکم بر اخبار قرار می‌گیرد، توصیف هژمونیک موقعیت را از جنبه ایدئولوژیک بازتولید می‌کند.
۲. در آنچه که استوارت هال آن را #موقعیت_مذاکره شده می‌خواند، بیننده مفهوم مورد نظر اخبار تلویزیونی را درک می‌کند، ولی آن را بدیهی و طبیعی نمی‌پندارد. با اینکه بینندگان مشروعیت کلی گزارش را به عنوان یک گزارش واقعی می‌پذیرند، تناقض‌ها، تضادها و تفاوت‌ها را در درون بافت و گستره شخصی خود تعریف و تعیین می‌کنند. از دید آنها، گزارش‌ها می‌کوشند یک برداشت و تفسیر را نسبت به سایر برداشت‌ها به طرزی ارجح‌تر ارائه کنند.
۳. آخرین موقعیت قرائت در واقع موقعیتی مبتنی بر #رمز_مخالفت است. در این حالت، بیننده منطق مسلط ـ هژمونیک را به شیوه‌ای درک می‌کند که عامل آن منطق را به طور مستقیم به چالش بکشد. هال بیننده‌ای را مثال می‌زند که در حال پیگیری مناظره‌ای تلویزیونی در زمینة نیاز به کاهش دستمزدهاست ولی هر بار که در این مناظره اصطلاح منافع ملی مطرح می‌شود، وی آن را منافع طبقاتی تعریف و تعبیر می‌کند.
باید در نظر داشت که این موقعیت‌های قرائت ایده‌آل‌گونه صرفاً برای ایجاد شفافیت در تحلیل ارائه شده‌اند و موقعیت‌ها و مواضعی نیستند که عملاً تجربه شده باشند. ارتباط بیننده با برنامه‌های خبری تلویزیونی معمولاً مجموعه پیچیده‌ای از موقعیت‌ها و مواضع متضاد را به دنبال دارد؛ زیرا درک معنا همواره به مناسبات اجتماعی معنایی به کار گرفته شده وابسته است.
مدل رمزگذاری ـ رمزگشایی (encoding-decoding model) این امکان را می‌دهد تا مقوله جبر متنی به عنوان فرایندی ناهمگن و سیال مطالعه شود و در عین حال راه‌هایی که باعث می‌شوند این مقوله در بطن مناسبات قدرت جای گیرد نیز از نظر دور نمانند
به این ترتیب، نه جایگاه بیننده اخبار تلویزیون تا سطح یک قربانی منفعل و تن‌سپرده به آنچه ایدئولوژی حاکم از طریق متن دیکته می‌کند تنزل می‌یابد و نه بیننده آنچنان مقتدر می‌شود که بتواند برداشت‌های گوناگون از یک متن داشته باشد.
مدل رمزگذاری ـ رمزگشایی این فرایند پویا را به فرایندی تبادلی تشبیه می‌کند که در چارچوب پارامترهای تغییرپذیر و مشروط انجام می‌شود. بنابراین، این مدل می‌تواند طیفی از موقعیت‌های بالقوه را به صورت اجمالی ارائه کند.
*Stuart Allan
#زوم #ارتباطات #‌مطالعات‌فرهنگی
🔸نظریه دریافت و سه‌گانه رمزگشایی
سهم #استوارت‌هال در تکوین #نظریه‌دریافت (reception theory) انکار ناپذیر است. سهم نظریه‌پرداز برجسته عرصه مطالعات فرهنگی با مقاله مهم رمزگذاری و رمزگشایی (١٩٧٣) او آغاز شد. استوارت هال در نظریه دریافت برای رمزگشایی یک متن سه حالت را شناسایی می‌کند.
از دیدگاه او، این مجموعه معانی رمزگذاری‌شده هستند که تأثیر می‌گذارند، سرگرم می‌کنند، آموزش می‌دهند و یا وسوسه می‌کنند و دارای پیامدهای ادراکی پیچیده شناختی، عاطفی، ایدئولوژیک یا رفتاری هستند.
استوارت الن (Stuart Allan) درباره این سه موقعیت بنگاهی انتقادی چنین نوشته است:
"هال معتقد است رمزگشایی در سه موقعیت فرضی مختلف ساخته می‌شود؛ این موقعیت‌های قرائتی یکسان که همه در هنگام رمزگشایی حضور دارند، در ارتباط با اخبار تلویزیونی به شرح زیر قابل تفکیک هستند:
۱. هنگامی که بیننده یک گزارش تلویزیونی، پیام را هماهنگ با #رمزگذاری آن رمزگشایی می‌کند، در موقعیت #هژمونی_مسلط قرار می‌گیرد. هال معتقد است در این موقعیت، معنی اقتدارگرایانه، بی‌طرفانه و حرفه‌ای اخبار به عنوان امری طبیعی و بدیهی پذیرفته می‌شود و بیننده‌ای که تحت تأثیر این ذهنیت القایی حاکم بر اخبار قرار می‌گیرد، توصیف هژمونیک موقعیت را از جنبه ایدئولوژیک بازتولید می‌کند.
۲. در آنچه که استوارت هال آن را #موقعیت‌مذاکره‌شده می‌خواند، بیننده مفهوم مورد نظر اخبار تلویزیونی را درک می‌کند، ولی آن را بدیهی و طبیعی نمی‌پندارد. با اینکه بینندگان مشروعیت کلی گزارش را به عنوان یک گزارش واقعی می‌پذیرند، تناقض‌ها، تضادها و تفاوت‌ها را در درون بافت و گستره شخصی خود تعریف و تعیین می‌کنند. از دید آنها، گزارش‌ها می‌کوشند یک برداشت و تفسیر را نسبت به سایر برداشت‌ها به طرزی ارجح‌تر ارائه کنند.
۳. آخرین موقعیت قرائت در واقع موقعیتی مبتنی بر #رمز مخالفت است. در این حالت، بیننده منطق مسلط ـ هژمونیک را به شیوه‌ای درک می‌کند که عامل آن منطق را به طور مستقیم به چالش بکشد. هال بیننده‌ای را مثال می‌زند که در حال پیگیری مناظره‌ای تلویزیونی در زمینة نیاز به کاهش دستمزدهاست ولی هر بار که در این مناظره اصطلاح منافع ملی مطرح می‌شود، وی آن را منافع طبقاتی تعریف و تعبیر می‌کند.
باید در نظر داشت که این موقعیت‌های قرائت ایده‌آل‌گونه صرفاً برای ایجاد شفافیت در تحلیل ارائه شده‌اند و موقعیت‌ها و مواضعی نیستند که عملاً تجربه شده باشند. ارتباط بیننده با برنامه‌های خبری تلویزیونی معمولاً مجموعه پیچیده‌ای از موقعیت‌ها و مواضع متضاد را به دنبال دارد؛ زیرا درک معنا همواره به مناسبات اجتماعی معنایی به کار گرفته شده وابسته است.
به این ترتیب، نه جایگاه بیننده اخبار تلویزیون تا سطح یک قربانی منفعل و تن‌سپرده به آنچه ایدئولوژی حاکم از طریق متن دیکته می‌کند تنزل می‌یابد و نه بیننده آنچنان مقتدر می‌شود که بتواند برداشت‌های گوناگون از یک متن داشته باشد."
#زوم #استوارت‌هال #ارتباطات
🔸مدل رمزگذاری و رمز گشایی استوارت هال
▫️
نویسنده استوارت الن*
▫️ترجمه #یونس_شکرخواه
بر اساس نظریه‌های استوارت هال اگرچه کدگذاری و کدگشایی پیام اخبار تلویزیونی لحظات متمایز شده‌ای هستند (به این معنی که کاملاً متقارن یا شفاف نیستند)، اما با مناسبات اجتماعی فرایندهای ارتباطی، به مثابه یک کل، با یکدیگر در ارتباطند.
با وجود این، پیش از اینکه این نوع گفتمان بتواند تأثیراتی داشته باشد، باید با گفتمانی که به لحاظ شخصی از سوی بیننده #تلویزیون با آن مرتبط شده است، رابطه داشته باشد تا بتواند به طرز معنی‌داری رمزگشایی شود.
از دیدگاه #استوارت‌_هال، این مجموعه معانی رمزگذاری‌شده هستند که تأثیر می‌گذارند، سرگرم می‌کنند، آموزش می‌دهند و یا وسوسه می‌کنند و دارای پیامدهای ادراکی پیچیده شناختی، عاطفی، ایدئولوژیک یا رفتاری هستند.
هال معتقد است #رمزگشایی در سه موقعیت فرضی مختلف ساخته می‌شود؛ این موقعیت‌های قرائتی یکسان که همه در هنگام رمزگشایی حضور دارند، در ارتباط با اخبار تلویزیونی به شرح زیر قابل تفکیک هستند:
۱. هنگامی که بیننده یک گزارش تلویزیونی، پیام را هماهنگ با #رمزگذاری آن رمزگشایی می‌کند، در موقعیت #هژمونی‌مسلط قرار می‌گیرد. هال معتقد است در این موقعیت، معنی اقتدارگرایانه، بی‌طرفانه و حرفه‌ای اخبار به عنوان امری طبیعی و بدیهی پذیرفته می‌شود و بیننده‌ای که تحت تأثیر این ذهنیت القایی حاکم بر اخبار قرار می‌گیرد، توصیف هژمونیک موقعیت را از جنبه ایدئولوژیک بازتولید می‌کند.
۲. در آنچه که استوارت هال آن را #موقعیت‌مذاکره شده می‌خواند، بیننده مفهوم مورد نظر اخبار تلویزیونی را درک می‌کند، ولی آن را بدیهی و طبیعی نمی‌پندارد. با اینکه بینندگان مشروعیت کلی گزارش را به عنوان یک گزارش واقعی می‌پذیرند، تناقض‌ها، تضادها و تفاوت‌ها را در درون بافت و گستره شخصی خود تعریف و تعیین می‌کنند. از دید آنها، گزارش‌ها می‌کوشند یک برداشت و تفسیر را نسبت به سایر برداشت‌ها به طرزی ارجح‌تر ارائه کنند.
۳. آخرین موقعیت قرائت در واقع موقعیتی مبتنی بر #رمز_مخالفت است. در این حالت، بیننده منطق مسلط ـ هژمونیک را به شیوه‌ای درک می‌کند که عامل آن منطق را به طور مستقیم به چالش بکشد. هال بیننده‌ای را مثال می‌زند که در حال پیگیری مناظره‌ای تلویزیونی در زمینة نیاز به کاهش دستمزدهاست ولی هر بار که در این مناظره اصطلاح منافع ملی مطرح می‌شود، وی آن را منافع طبقاتی تعریف و تعبیر می‌کند.
باید در نظر داشت که این موقعیت‌های قرائت ایده‌آل‌گونه صرفاً برای ایجاد شفافیت در تحلیل ارائه شده‌اند و موقعیت‌ها و مواضعی نیستند که عملاً تجربه شده باشند. ارتباط بیننده با برنامه‌های خبری تلویزیونی معمولاً مجموعه پیچیده‌ای از موقعیت‌ها و مواضع متضاد را به دنبال دارد؛ زیرا درک معنا همواره به مناسبات اجتماعی معنایی به کار گرفته شده وابسته است.
مدل رمزگذاری ـ رمزگشایی (encoding-decoding model) این امکان را می‌دهد تا مقوله جبر متنی به عنوان فرایندی ناهمگن و سیال مطالعه شود و در عین حال راه‌هایی که باعث می‌شوند این مقوله در بطن مناسبات قدرت جای گیرد نیز از نظر دور نمانند
به این ترتیب، نه جایگاه بیننده اخبار تلویزیون تا سطح یک قربانی منفعل و تن‌سپرده به آنچه ایدئولوژی حاکم از طریق متن دیکته می‌کند تنزل می‌یابد و نه بیننده آنچنان مقتدر می‌شود که بتواند برداشت‌های گوناگون از یک متن داشته باشد.
مدل رمزگذاری ـ رمزگشایی این فرایند پویا را به فرایندی تبادلی تشبیه می‌کند که در چارچوب پارامترهای تغییرپذیر و مشروط انجام می‌شود. بنابراین، این مدل می‌تواند طیفی از موقعیت‌های بالقوه را به صورت اجمالی ارائه کند.