#رساله🔸فوکو، هابرماس و روابط اجتماعی سیاسی قدرت: مطالعه موردی هفت نمایشنامه هاوارد بارکر
▫️استاد راهنما: #یونس_شکرخواه
▫️استاد راهنما: #سیدمحمد_مرندی
▫️استاد مشاور: #زهره_رامین
▫️دانشجو: #جلال_فرزانهدهکردی
وزارت علوم، تحقیقات و فناوری، دانشگاه تهران؛دانشکده ادبیات و زبانهای خارجی، ۱۳۹۵ [دکتری]
▫️کلیدواژه: #میشل_فوکو #یورگن_هابرماس #هاوارد_بارکر #قدرت
*زبان رساله: انگلیسی
▫️استاد راهنما: #یونس_شکرخواه
▫️استاد راهنما: #سیدمحمد_مرندی
▫️استاد مشاور: #زهره_رامین
▫️دانشجو: #جلال_فرزانهدهکردی
وزارت علوم، تحقیقات و فناوری، دانشگاه تهران؛دانشکده ادبیات و زبانهای خارجی، ۱۳۹۵ [دکتری]
▫️کلیدواژه: #میشل_فوکو #یورگن_هابرماس #هاوارد_بارکر #قدرت
*زبان رساله: انگلیسی
Forwarded from عباس آخوندی
💢جهان پس از کرونا چگونه جهانی است؟
🖌عباس اخوندی - فروردین ۹۹
🔸دوست خوبم آقای علیرضا سرفرازی یک ویدیوی کوچک از خیابانهای نیویورک گذاشته بود بسیار خلوت همراه با آژیرهای پیدرپی آمبولانسها. همان شهری که وال استریت را در خود جای داده است و قلب بازار جهانی بورس در آن میتپد. ودر زیر آن نوشته بود که:
🔸#نیویورک یکی از حساسترین صحنه های نبرد بشر با ویروس #کورونا است. دامنه آسیبی که این بحران به شهر، ایالت نیویورک و مردمانش زده، به راحتی قابل درک نیست. هر کس صحنه و بعدی خاص را جستجو میکند و به نمایش میگذارد. صدای آژیر آمبولانسها در شب نیویورک... و
من که مدتی است که به ویژگیهای #جهان_پسا_کرونا میاندیشم. این ویدیوی کوتاه از آن جهت برایم جالب بود که میدیدم این نشانی از عمق نفوذ #کرونا در زندگی بشر است. با این وجود، سؤالها و ابهامهای فراوانی در پیش است.
➖آیا این پدیده موقتی و یا دیرپاست؟ چه نهادها، ساختارها و سیستمهایی اعم از سیاسی، اجتماعی و اقتصادی در برابر آن دوام خواهندآورد و کدامها فرو خواهند ریخت؟ و آیا با نهادهای جدیدی که تا کنون تجربه ناکردهایم روبهرو خواهیم شد؟
آیا نهاد #دولت_ملت دچار استحاله خواهد شد؟ نهاد دین چی؟
➖جهان پسا کرونا چگونه جهانی خواهد بود؟ #قدرت های بزرگ، متوسط و کوچک چه سرنوشتی خواهند داشت؟ آیا شاهد تغییری در ساختار و نظم جهانی خواهیم بود؟
➖#فردگرایی و یا جمع گرایی چه معناها و سرنوشتی خواهند یافت؟ آیا #اصل_بقای_اصلح در سطح جوامع و نظام بینالملل عمل خواهد کرد؟ و آیا شاهد فروپاشی برخی تمدنها خواهیم بود؟
این سؤالها را با همگان در میان میگذارم تا بهطور جمعی بیندیشیم. صد البته که شما هم میتوانید به این سیاههی سؤالها بیفزایید. بیتردید ملتی موفقتر است که آمادگی دیدن و شنیدن واقعیت و تجزیه و تحلیل عالمانه آن را داشته باشد و بتواند بهموقع موضع بگیرد.
➖ با آرزوی دیرپایی تمدنی ایران و سربلندی و سرفرازی آن.
Abbasakhoundi.ir
@AbbasAkhoundi
🖌عباس اخوندی - فروردین ۹۹
🔸دوست خوبم آقای علیرضا سرفرازی یک ویدیوی کوچک از خیابانهای نیویورک گذاشته بود بسیار خلوت همراه با آژیرهای پیدرپی آمبولانسها. همان شهری که وال استریت را در خود جای داده است و قلب بازار جهانی بورس در آن میتپد. ودر زیر آن نوشته بود که:
🔸#نیویورک یکی از حساسترین صحنه های نبرد بشر با ویروس #کورونا است. دامنه آسیبی که این بحران به شهر، ایالت نیویورک و مردمانش زده، به راحتی قابل درک نیست. هر کس صحنه و بعدی خاص را جستجو میکند و به نمایش میگذارد. صدای آژیر آمبولانسها در شب نیویورک... و
من که مدتی است که به ویژگیهای #جهان_پسا_کرونا میاندیشم. این ویدیوی کوتاه از آن جهت برایم جالب بود که میدیدم این نشانی از عمق نفوذ #کرونا در زندگی بشر است. با این وجود، سؤالها و ابهامهای فراوانی در پیش است.
➖آیا این پدیده موقتی و یا دیرپاست؟ چه نهادها، ساختارها و سیستمهایی اعم از سیاسی، اجتماعی و اقتصادی در برابر آن دوام خواهندآورد و کدامها فرو خواهند ریخت؟ و آیا با نهادهای جدیدی که تا کنون تجربه ناکردهایم روبهرو خواهیم شد؟
آیا نهاد #دولت_ملت دچار استحاله خواهد شد؟ نهاد دین چی؟
➖جهان پسا کرونا چگونه جهانی خواهد بود؟ #قدرت های بزرگ، متوسط و کوچک چه سرنوشتی خواهند داشت؟ آیا شاهد تغییری در ساختار و نظم جهانی خواهیم بود؟
➖#فردگرایی و یا جمع گرایی چه معناها و سرنوشتی خواهند یافت؟ آیا #اصل_بقای_اصلح در سطح جوامع و نظام بینالملل عمل خواهد کرد؟ و آیا شاهد فروپاشی برخی تمدنها خواهیم بود؟
این سؤالها را با همگان در میان میگذارم تا بهطور جمعی بیندیشیم. صد البته که شما هم میتوانید به این سیاههی سؤالها بیفزایید. بیتردید ملتی موفقتر است که آمادگی دیدن و شنیدن واقعیت و تجزیه و تحلیل عالمانه آن را داشته باشد و بتواند بهموقع موضع بگیرد.
➖ با آرزوی دیرپایی تمدنی ایران و سربلندی و سرفرازی آن.
Abbasakhoundi.ir
@AbbasAkhoundi
Telegram
attach 📎
Forwarded from ماهنامه مديريت ارتباطات
◽️رابطه رسانهها و قدرت
✍️احسان حمیدیزاده
▪️در بررسی رابطۀ میان رسانه و سیاست، آنچه همواره مدنظر و محل مناقشه است، مفهوم قدرت است؛ در خصوص مفهوم قدرت علاوه بر نحوۀ تصاحب، نحوۀ استفاده از قدرت هم حائز اهمیت است و برای افکارعمومی مهم است.
▪️رسانهها در یک سازوکار آشکار قانونی میتوانند رفتارهای همهجانبۀ حاکم را زیر نظر داشته و مراقب نحوۀ استفاده از قدرت باشند.
▪️در بُعد دیگر عملکرد، رسانههای آزاد و مستقل، روند توسعۀ سیاسی در جوامع مختلف را شتاب بخشیده است و اصولاً وجود چنین رسانههایی را از شاخصهای مهم توسعۀ سیاسی قلمداد کردهاند.
▪️اگر این فرض هابرماس را بپذیریم که هدف اصلی حوزۀ عمومی، گفتوگو میان شهروندان درباره خیر مشترک است و در کنار آن به نگاه خوشبینانهای که اینترنت را احیاکنندۀ حوزۀ عمومی یا حوزۀ عمومی مجازی قلمداد میکنند قائل باشیم، آن وقت میشود نظریۀ حوزۀ عمومی هابرماس را مبین تأثیر رسانه بر ساختار قدرت دانست.
▪️میتوان گفت که اینترنت و بسیاری از رسانههای جدید میتوانند با تشکیل حوزۀ عمومی مجازی و گردآوری ایدهها و نظریات شهروندان، بر دولتها اعمال فشار کنند.
▪️شکلدهی به عموم یا احیای حوزۀ عمومی در دوران معاصر، بیشتر توسط رسانههای مجازی صورت گرفت و سبب شده از تسلط دولت بر این حوزه کاسته شود.
🗞منبع: بخشی از مقالهای با تیتر «رسانه و قدرت؛ رابطهای دوطرفه» منتشر شده در شماره 98 #ماهنامه_مدیریت_ارتباطات، تیر 1397
#آرشیو_مدیریت_ارتباطات
#رسانه
#قدرت
برای خواندن متن کامل مقاله، به این لینک مراجعه کنید
👇👇👇
https://t.iss.one/cm_magazine
✍️احسان حمیدیزاده
▪️در بررسی رابطۀ میان رسانه و سیاست، آنچه همواره مدنظر و محل مناقشه است، مفهوم قدرت است؛ در خصوص مفهوم قدرت علاوه بر نحوۀ تصاحب، نحوۀ استفاده از قدرت هم حائز اهمیت است و برای افکارعمومی مهم است.
▪️رسانهها در یک سازوکار آشکار قانونی میتوانند رفتارهای همهجانبۀ حاکم را زیر نظر داشته و مراقب نحوۀ استفاده از قدرت باشند.
▪️در بُعد دیگر عملکرد، رسانههای آزاد و مستقل، روند توسعۀ سیاسی در جوامع مختلف را شتاب بخشیده است و اصولاً وجود چنین رسانههایی را از شاخصهای مهم توسعۀ سیاسی قلمداد کردهاند.
▪️اگر این فرض هابرماس را بپذیریم که هدف اصلی حوزۀ عمومی، گفتوگو میان شهروندان درباره خیر مشترک است و در کنار آن به نگاه خوشبینانهای که اینترنت را احیاکنندۀ حوزۀ عمومی یا حوزۀ عمومی مجازی قلمداد میکنند قائل باشیم، آن وقت میشود نظریۀ حوزۀ عمومی هابرماس را مبین تأثیر رسانه بر ساختار قدرت دانست.
▪️میتوان گفت که اینترنت و بسیاری از رسانههای جدید میتوانند با تشکیل حوزۀ عمومی مجازی و گردآوری ایدهها و نظریات شهروندان، بر دولتها اعمال فشار کنند.
▪️شکلدهی به عموم یا احیای حوزۀ عمومی در دوران معاصر، بیشتر توسط رسانههای مجازی صورت گرفت و سبب شده از تسلط دولت بر این حوزه کاسته شود.
🗞منبع: بخشی از مقالهای با تیتر «رسانه و قدرت؛ رابطهای دوطرفه» منتشر شده در شماره 98 #ماهنامه_مدیریت_ارتباطات، تیر 1397
#آرشیو_مدیریت_ارتباطات
#رسانه
#قدرت
برای خواندن متن کامل مقاله، به این لینک مراجعه کنید
👇👇👇
https://t.iss.one/cm_magazine
Telegram
#زوم🔸رسانه و باز تولید قدرت
قدرت و رسانههای جمعی به شدت به هم وابستهاند. ادبیات #ارتباطات سرشار از سوژههایی در باب نسبت میان این دو است.
نظریهپردازان ارتباطی به خصوص آنهایی که به اصطلاح در طیفهای مختلف چپ دستهبندی میشوند، هر کدام از ظن خود به جنبهای از نسبت میان قدرت رسانهها پرداختهاند.
در مورد اینکه #رسانهها چگونه مردم را کنترل و اذهان عمومی را هدایت میکنند، برخی #دروازهبانی خبر را مورد تاکید قرار دادهاند و کسانی حجم بالای اطلاعات و اخبار را که موجب مسخشدگی مخاطب میشود برجسته ساختهاند.
گروهی از روابط نانوشته مدیریت خبر با اصحاب سیاست گفتهاند. یکی رسانه را ابزار دستکاری مینامد و دیگری از توهمهای فریبنده سخن میگوید. کسانی هم بر فرآیند تجاری شدن صنعت رسانه انگشت تاکید گذاشته، مالکیت و رقابت را در چارچوب قدرت رسانهها در تاثیرگذاری بر افکار و امیال و بازتولید نظم حاکم مورد توجه قرار دادهاند.
اگرچه حجم قابل توجهی از این نظریهها مربوط به گرایشات چپ و به خصوص #مکتبفرانکفورت از نسل اول چون #آدورنو و #هورکهایمر تا نسل سوم مثل #اکسل_هونت است اما اهمیت این بحث به گونهای است که تقریبا همه دیدگاهها به آن پرداختهاند، مثل #چارلز_رایت_میلز که در نظریه #جامعه_تودهای خود که نظریهای مخاطبمحور است، میکوشد تحولات روی داده در جامعه آمریکا را که به استیلای رسانهها انجامید تشریح کند.
اما در این میان، آیا میتوان با بازخوانی بخشی از تفکر #فوکو در مورد طبیعت #قدرت از آرا و اندیشههای او در مطالعات رسانهای، به خصوص در نظریههای مربوط به قدرت بهره برد؟
همانطور که میدانیم «قدرت» یکی از دغدغههای بنیادین فوکو بوده است و او در این باب و به خصوص نسبتش با دانش بسیار گفته است.
عقاید فوکو میتواند یکی از منابع بحث درباره سهم و وزن رسانههای جمعی در بازتولید قدرت حاکم و اعمال کنترل اجتماعی باشد. آرای او افقی در برابر محققان ارتباطی میگشاید تا فرضیات و تئوریهایشان را در مورد اینکه چگونه قدرت میتواند به واسطه رسانههای جمعی اعمال شود، دوباره و از منظری متفاوت ارزیابی کنند.
▫️همشهری آنلاین یکشنبه ۲۹ بهمن ۱۳۸۵
قدرت و رسانههای جمعی به شدت به هم وابستهاند. ادبیات #ارتباطات سرشار از سوژههایی در باب نسبت میان این دو است.
نظریهپردازان ارتباطی به خصوص آنهایی که به اصطلاح در طیفهای مختلف چپ دستهبندی میشوند، هر کدام از ظن خود به جنبهای از نسبت میان قدرت رسانهها پرداختهاند.
در مورد اینکه #رسانهها چگونه مردم را کنترل و اذهان عمومی را هدایت میکنند، برخی #دروازهبانی خبر را مورد تاکید قرار دادهاند و کسانی حجم بالای اطلاعات و اخبار را که موجب مسخشدگی مخاطب میشود برجسته ساختهاند.
گروهی از روابط نانوشته مدیریت خبر با اصحاب سیاست گفتهاند. یکی رسانه را ابزار دستکاری مینامد و دیگری از توهمهای فریبنده سخن میگوید. کسانی هم بر فرآیند تجاری شدن صنعت رسانه انگشت تاکید گذاشته، مالکیت و رقابت را در چارچوب قدرت رسانهها در تاثیرگذاری بر افکار و امیال و بازتولید نظم حاکم مورد توجه قرار دادهاند.
اگرچه حجم قابل توجهی از این نظریهها مربوط به گرایشات چپ و به خصوص #مکتبفرانکفورت از نسل اول چون #آدورنو و #هورکهایمر تا نسل سوم مثل #اکسل_هونت است اما اهمیت این بحث به گونهای است که تقریبا همه دیدگاهها به آن پرداختهاند، مثل #چارلز_رایت_میلز که در نظریه #جامعه_تودهای خود که نظریهای مخاطبمحور است، میکوشد تحولات روی داده در جامعه آمریکا را که به استیلای رسانهها انجامید تشریح کند.
اما در این میان، آیا میتوان با بازخوانی بخشی از تفکر #فوکو در مورد طبیعت #قدرت از آرا و اندیشههای او در مطالعات رسانهای، به خصوص در نظریههای مربوط به قدرت بهره برد؟
همانطور که میدانیم «قدرت» یکی از دغدغههای بنیادین فوکو بوده است و او در این باب و به خصوص نسبتش با دانش بسیار گفته است.
عقاید فوکو میتواند یکی از منابع بحث درباره سهم و وزن رسانههای جمعی در بازتولید قدرت حاکم و اعمال کنترل اجتماعی باشد. آرای او افقی در برابر محققان ارتباطی میگشاید تا فرضیات و تئوریهایشان را در مورد اینکه چگونه قدرت میتواند به واسطه رسانههای جمعی اعمال شود، دوباره و از منظری متفاوت ارزیابی کنند.
▫️همشهری آنلاین یکشنبه ۲۹ بهمن ۱۳۸۵
#زوم #متدولوژی #کلاس
🔸 تحلیل گفتمان انتقادی
▫️چند نکته پایهای درباره #تحلیل_گفتمان_انتقادی (CDA) به عنوان نگرش و متدولوژی
▫️#زبان به مثابه ساختدهنده به مناسبات قدرت و نه فقط بیان کننده و بازتاب دهنده
▫️زبان، اجتماعی است و نهادهای اجتماعی و گروهها نظامهای معانی و ارزشی خاص خود را دارند همانگونه که افراد دارای چنین نظامها و ارزشهایی هستند.
▫️واحد تحلیل زبان است نه افراد
▫️متنها، واحدهای ارتباطات هستند
▫️مخاطبان عملگرهای فعال و تعاملی هستند
▫️تمرکز پژوهشهای مبتنی بر تحلیل گفتمان انتقادی بر مقولههای #قدرت؛ #ایدئولوژی و #هژمونی از طریق کشف موارد تکرار شونده در #متن و #فرامتن (رویههای گفتمانی)است
▫️تمرکز پژوهشهای مبتنی بر تحلیل گفتمان انتقادی بر اعاده #عدالت است
🔸 تحلیل گفتمان انتقادی
▫️چند نکته پایهای درباره #تحلیل_گفتمان_انتقادی (CDA) به عنوان نگرش و متدولوژی
▫️#زبان به مثابه ساختدهنده به مناسبات قدرت و نه فقط بیان کننده و بازتاب دهنده
▫️زبان، اجتماعی است و نهادهای اجتماعی و گروهها نظامهای معانی و ارزشی خاص خود را دارند همانگونه که افراد دارای چنین نظامها و ارزشهایی هستند.
▫️واحد تحلیل زبان است نه افراد
▫️متنها، واحدهای ارتباطات هستند
▫️مخاطبان عملگرهای فعال و تعاملی هستند
▫️تمرکز پژوهشهای مبتنی بر تحلیل گفتمان انتقادی بر مقولههای #قدرت؛ #ایدئولوژی و #هژمونی از طریق کشف موارد تکرار شونده در #متن و #فرامتن (رویههای گفتمانی)است
▫️تمرکز پژوهشهای مبتنی بر تحلیل گفتمان انتقادی بر اعاده #عدالت است
Forwarded from ماهنامه مديريت ارتباطات
◽️شبکهوندان در عصر قدرت شبکهای
✍️مجید رضائیان
▫️«نوام چامسکی» و «ادوارد هرمان»، پیش از تولد اینترنت، تئوریای داشتند تحت عنوان «فیلترهای خبری.» بر مبنای این نظریه، رسانهها با پنج فاکتور مجبور میشدند خود و مخاطبانشان را فیلتر کنند. از سیاست رسانه گرفته تا صاحبان آگهی و حتی گاه بازخوردهای خود مخاطبان شاکله این نظریه را تشکیل میداد.
▫️امروز این تئوری بخش عمدهای از واقعیت خود را از دست داده است. رسانهها چه بخواهند و چه نخواهند، در جهان شیشهای دیده میشوند و «پشت صحنه آنان» نیز- که روزی با فیلترهای خبری رسانه را وادار میکرد مواضعی خاص اتخاذ کند- امروز در برابر دیدگان باز کاربران وب 2یا شبکههای اجتماعی، نه فقط بهروشنی دیده میشود که هیچ چیزشان پنهان نمیماند.
▫️«مانوئل کاستلز» ارزیابی شایسته و متفاوتی از شبکههای اجتماعی مطرح کرد؛ وی بر این باور است که شبکههای اجتماعی، «قدرت شبکهای» ایجاد کرده و مسیری در جهان ارتباطات گشودهاند که میتوان بهمرور ایام شهروندان را «شبکهوندان» یاد کرد.
▫️اینک جهان شبکهای قدرت، نیروی خود را از شبکههای اجتماعی میگیرد. از شبکهوندانی میستاند که تا دیروز حتی در وب 1به رسانههای اینترنتی وابسته بودند، اما امروز خود به یک رسانه، پیامآفرین، ارتباطگر و سرانجام به یک منتقد تبدیل شدهاند.
▫️چنین جهانی را نه می توان فیلتر کرد و نه چنین جهانی می تواند ما را فیلتر کند و نبیند. امروز همه صداها در همهجای جهان قابل شنیدن است، حتی به طور غیر ارادی. شهروندان امروز یا شبکهوندان فردا، آزادی جریان اطلاعات را باور خواهند کرد، که نظم جهانی از «عرصه سیاست به عرصه فرهنگ» نقل مکان کند.
🗞منبع: تلخیصی از مقالهای با تیتر «قدرت شبکهای؛ سازنده فضای گفتمانی»، شماره 79 #ماهنامه_مدیریت_ارتباطات، آذر 1395
#آرشیو_مدیریت_ارتباطات
#شبکههای_اجتماعی
#قدرت_رسانه
▫️▫️برای خواندن متن کامل مقاله، به این لینک مراجعه کنید
▫️▫️▫️https://t.iss.one/cm_magazine
✍️مجید رضائیان
▫️«نوام چامسکی» و «ادوارد هرمان»، پیش از تولد اینترنت، تئوریای داشتند تحت عنوان «فیلترهای خبری.» بر مبنای این نظریه، رسانهها با پنج فاکتور مجبور میشدند خود و مخاطبانشان را فیلتر کنند. از سیاست رسانه گرفته تا صاحبان آگهی و حتی گاه بازخوردهای خود مخاطبان شاکله این نظریه را تشکیل میداد.
▫️امروز این تئوری بخش عمدهای از واقعیت خود را از دست داده است. رسانهها چه بخواهند و چه نخواهند، در جهان شیشهای دیده میشوند و «پشت صحنه آنان» نیز- که روزی با فیلترهای خبری رسانه را وادار میکرد مواضعی خاص اتخاذ کند- امروز در برابر دیدگان باز کاربران وب 2یا شبکههای اجتماعی، نه فقط بهروشنی دیده میشود که هیچ چیزشان پنهان نمیماند.
▫️«مانوئل کاستلز» ارزیابی شایسته و متفاوتی از شبکههای اجتماعی مطرح کرد؛ وی بر این باور است که شبکههای اجتماعی، «قدرت شبکهای» ایجاد کرده و مسیری در جهان ارتباطات گشودهاند که میتوان بهمرور ایام شهروندان را «شبکهوندان» یاد کرد.
▫️اینک جهان شبکهای قدرت، نیروی خود را از شبکههای اجتماعی میگیرد. از شبکهوندانی میستاند که تا دیروز حتی در وب 1به رسانههای اینترنتی وابسته بودند، اما امروز خود به یک رسانه، پیامآفرین، ارتباطگر و سرانجام به یک منتقد تبدیل شدهاند.
▫️چنین جهانی را نه می توان فیلتر کرد و نه چنین جهانی می تواند ما را فیلتر کند و نبیند. امروز همه صداها در همهجای جهان قابل شنیدن است، حتی به طور غیر ارادی. شهروندان امروز یا شبکهوندان فردا، آزادی جریان اطلاعات را باور خواهند کرد، که نظم جهانی از «عرصه سیاست به عرصه فرهنگ» نقل مکان کند.
🗞منبع: تلخیصی از مقالهای با تیتر «قدرت شبکهای؛ سازنده فضای گفتمانی»، شماره 79 #ماهنامه_مدیریت_ارتباطات، آذر 1395
#آرشیو_مدیریت_ارتباطات
#شبکههای_اجتماعی
#قدرت_رسانه
▫️▫️برای خواندن متن کامل مقاله، به این لینک مراجعه کنید
▫️▫️▫️https://t.iss.one/cm_magazine
Telegram
🔸دیپلماسی عمومی، قدرت نرم و روابط عمومی در پساتحریم و پساکرونا
▫️#منصور_ساعی
▫️استادیار ارتباطات پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
#دیپلماسی_عمومی، #قدرت_نرم و #روابط_عمومی چه نسبتی با هم دارند؟ نقش روابط عمومی در حوزه دیپلماسی در دوران پساتحریم و #پساکرونا چیست؟ پاسخ به این دو سوال، مستلزم شناخت دقیقی از مفهوم دیپلماسی عمومی و قدرت نرم است.
دیپلماسی در معنای سنتی آن به معنای مذاکرات، گفتگوها و مراوداتی رسمی است که بین حکومتها و دولتها از طریق مقامات سیاسی و نمایندگی آنها برقرار است که طی آن مقامات رسمی یک کشور تلاشهایی را برای نفوذ بر مقامات رسمی کشوری دیگر برای اتخاذ مواضعی خاص انجام میدهند.
اما مخاطب دیپلماسی عمومی، مردم یک کشور هستند نه صرفا مقامات سیاسی. رویدادهایی همچون برگزاری جشنوارههای فرهنگی و هنری، تبادل دانشجو بین دو کشور، ارتباطات علمی و فرهنگی (توریسم علمی یا برگزاری همایشهای علمی و فرهنگی) تولید محتواهای فرهنگی (هنر، موسیقی، نقاشی و شعر و ادبیات و رمان) یا رسانهای (مانند عکس، فیلم و انیمیشن و بازی و...) و تولید محتوا در رسانههای آنلاین و رسانههای اجتماعی با زبان ملتهای هدف یا مقصد از جمله حوزههای دیپلماسی عمومی هستند. در واقع طی این رویدادها، از یک فرهنگ و ملت شناخت ایجاد میکند و یک گفتگو و تعامل فرهنگی بین یک فرهنگ-ملت و سایر ملت-فرهنگها شکل میگیرد.
برجستهترین مفهوم و دغدغه در حوزه دیپلماسی عمومی، مفهوم منافع ملی و هویت ملی است. در واقع دیپلماسی عمومی سعی دارد که با تاکید بر آداب و رسوم و سنن ملی و فرهنگی یک کشور به عنوان یک قدرت نرم در راستای تامین منافع ملی، تصویرسازی مثبت از هویت ملی و ایجاد خوشنامی و شهرت مطلوب کشور و ملت نقش ایفا کند.همان چیزی که گمشدۀ روابط عمومی است.
قدرت نرم بر خلاف قدرت سخت (قدرت نظامی و اقتصادی)، رفتار همراه با جذابیتی (فرهنگ و هنر و ادبیات) است که قابل رویت اما غیر ملموس است. قدرت نرم ذهن و ذائقه #مخاطب را به تسخیر خود در میآورد و مخاطب وارد یک گفتگوی ذهنی و تعلق احساسی با فرهنگ فرستنده میشود.
در واقع میتوان قدرت نرم دارایی ناملموس ولی ارزشمند، حیاتی و مهم یک ملت است. در دوره کنونی که عصر #ارتباطات و جامعه شبکهای نامگذاری شده، دیپلماسی عمومی معطوف به قدرت نرم تاثیر بسزایی بر شناخت ملتها از همدیگر و شکلگیری گفتگوی فرهنگها به جای تضاد و تقابل فرهنگها دارد.
روابط عمومی به عنوان یک نهاد ارتباطی در عرصه ملی و بینالمللی متولی و مجری دیپلماسی عمومی و قدرت نرم است. در دوره کنونی مخاطبان روابط عمومی به مخاطبان ملی و محلی محدود نیست بلکه با گسترش رسانههای اجتماعی و رسانههای آنلاین دارای مخاطبان و کاربرانی فراملی است. بنابراین استراتژیها و رویکردهای ارتباطی و تولیدات رسانهای باید با هدف شناساندن فرهنگ و هویت ملی به عنوان مهمترین شاخص قدرت نرم و حرکت در راستای تامین منافع ملی از طریق معرفی ظرفیتها و فرصتهاست.
در واقع روابط عمومی در دوران کنونی با در پیش گرفتن راهبرد دیپلماسی عمومی سعی در تقویت قدرت نرم کشور در عرصه بینالمللی را در برنامه اصلی خود قرار دهد. در دوره کنونی، به دلیل شیفت پارادایمی محتوا و اهمیت بصری سازی اطلاعات در دنیای آنلاین، تدوین و به اشتراک گذاری یک پیام ویدئویی، یک اینفوگرافی، یک موسیقی برابر با هزاران کلمه کتاب و سخنرانی و جلسات مذاکره رسمی سیاسی و اقتصادی است.
ایجاد خوشنامی و تصویرسازی مثبت از فرهنگ و هویت ایرانی در ذهن افکار عمومی بینالمللی میتواند به توسعه و رونق اقتصادی ایران کمک کند. زیرا با رفع تحریمها و گشودن مرزها، زیربنای مشارکت در سرمایهگذاری شرکتهای بزرگ بینالمللی در ایران، وجود یک تصویر و تجربه مثبت از جامعه و فرهنگ ایرانی و شکلگیری اعتماد اجتماعی است. از این رهگذر میتوان گفت که روابط عمومی میتواند علاوه بر کنشگری در توسعه گفتگوهای ملی در داخل کشور، به تقویت و توسعه شناخت افکار عمومی جهانی از زیباییها و ظرفیتها و فرصتها و توانمندهای تاریخی، فرهنگی و هنری و علمی ایران یاری رساند.
بر همین مبنا میتوان گفت روابط عمومی ایرانی میتواند پیشران دیپلماسی عمومی و تقویت سرمایه اجتماعی و قدرت نرم در عرصه داخلی و بینالمللی در دوران پساتحریم و پساکرونا برای کشورمان باشد.
روابط عمومی وزارت امورخارجه و تمام نهادها و سازمانها و شرکتهایی ایرانی که دارای مخاطب و مشتری بینالمللی هستند، باید در دوران پساتحریم از رویکرد دیپلماسی عمومی برای ارتباط و تعامل و مدیریت تصویر و بازسازی تصویر و شهرت ایران و ایرانی و فرهنگ ایرانیان بهره بگیرند.
@coffee_comm
▫️#منصور_ساعی
▫️استادیار ارتباطات پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
#دیپلماسی_عمومی، #قدرت_نرم و #روابط_عمومی چه نسبتی با هم دارند؟ نقش روابط عمومی در حوزه دیپلماسی در دوران پساتحریم و #پساکرونا چیست؟ پاسخ به این دو سوال، مستلزم شناخت دقیقی از مفهوم دیپلماسی عمومی و قدرت نرم است.
دیپلماسی در معنای سنتی آن به معنای مذاکرات، گفتگوها و مراوداتی رسمی است که بین حکومتها و دولتها از طریق مقامات سیاسی و نمایندگی آنها برقرار است که طی آن مقامات رسمی یک کشور تلاشهایی را برای نفوذ بر مقامات رسمی کشوری دیگر برای اتخاذ مواضعی خاص انجام میدهند.
اما مخاطب دیپلماسی عمومی، مردم یک کشور هستند نه صرفا مقامات سیاسی. رویدادهایی همچون برگزاری جشنوارههای فرهنگی و هنری، تبادل دانشجو بین دو کشور، ارتباطات علمی و فرهنگی (توریسم علمی یا برگزاری همایشهای علمی و فرهنگی) تولید محتواهای فرهنگی (هنر، موسیقی، نقاشی و شعر و ادبیات و رمان) یا رسانهای (مانند عکس، فیلم و انیمیشن و بازی و...) و تولید محتوا در رسانههای آنلاین و رسانههای اجتماعی با زبان ملتهای هدف یا مقصد از جمله حوزههای دیپلماسی عمومی هستند. در واقع طی این رویدادها، از یک فرهنگ و ملت شناخت ایجاد میکند و یک گفتگو و تعامل فرهنگی بین یک فرهنگ-ملت و سایر ملت-فرهنگها شکل میگیرد.
برجستهترین مفهوم و دغدغه در حوزه دیپلماسی عمومی، مفهوم منافع ملی و هویت ملی است. در واقع دیپلماسی عمومی سعی دارد که با تاکید بر آداب و رسوم و سنن ملی و فرهنگی یک کشور به عنوان یک قدرت نرم در راستای تامین منافع ملی، تصویرسازی مثبت از هویت ملی و ایجاد خوشنامی و شهرت مطلوب کشور و ملت نقش ایفا کند.همان چیزی که گمشدۀ روابط عمومی است.
قدرت نرم بر خلاف قدرت سخت (قدرت نظامی و اقتصادی)، رفتار همراه با جذابیتی (فرهنگ و هنر و ادبیات) است که قابل رویت اما غیر ملموس است. قدرت نرم ذهن و ذائقه #مخاطب را به تسخیر خود در میآورد و مخاطب وارد یک گفتگوی ذهنی و تعلق احساسی با فرهنگ فرستنده میشود.
در واقع میتوان قدرت نرم دارایی ناملموس ولی ارزشمند، حیاتی و مهم یک ملت است. در دوره کنونی که عصر #ارتباطات و جامعه شبکهای نامگذاری شده، دیپلماسی عمومی معطوف به قدرت نرم تاثیر بسزایی بر شناخت ملتها از همدیگر و شکلگیری گفتگوی فرهنگها به جای تضاد و تقابل فرهنگها دارد.
روابط عمومی به عنوان یک نهاد ارتباطی در عرصه ملی و بینالمللی متولی و مجری دیپلماسی عمومی و قدرت نرم است. در دوره کنونی مخاطبان روابط عمومی به مخاطبان ملی و محلی محدود نیست بلکه با گسترش رسانههای اجتماعی و رسانههای آنلاین دارای مخاطبان و کاربرانی فراملی است. بنابراین استراتژیها و رویکردهای ارتباطی و تولیدات رسانهای باید با هدف شناساندن فرهنگ و هویت ملی به عنوان مهمترین شاخص قدرت نرم و حرکت در راستای تامین منافع ملی از طریق معرفی ظرفیتها و فرصتهاست.
در واقع روابط عمومی در دوران کنونی با در پیش گرفتن راهبرد دیپلماسی عمومی سعی در تقویت قدرت نرم کشور در عرصه بینالمللی را در برنامه اصلی خود قرار دهد. در دوره کنونی، به دلیل شیفت پارادایمی محتوا و اهمیت بصری سازی اطلاعات در دنیای آنلاین، تدوین و به اشتراک گذاری یک پیام ویدئویی، یک اینفوگرافی، یک موسیقی برابر با هزاران کلمه کتاب و سخنرانی و جلسات مذاکره رسمی سیاسی و اقتصادی است.
ایجاد خوشنامی و تصویرسازی مثبت از فرهنگ و هویت ایرانی در ذهن افکار عمومی بینالمللی میتواند به توسعه و رونق اقتصادی ایران کمک کند. زیرا با رفع تحریمها و گشودن مرزها، زیربنای مشارکت در سرمایهگذاری شرکتهای بزرگ بینالمللی در ایران، وجود یک تصویر و تجربه مثبت از جامعه و فرهنگ ایرانی و شکلگیری اعتماد اجتماعی است. از این رهگذر میتوان گفت که روابط عمومی میتواند علاوه بر کنشگری در توسعه گفتگوهای ملی در داخل کشور، به تقویت و توسعه شناخت افکار عمومی جهانی از زیباییها و ظرفیتها و فرصتها و توانمندهای تاریخی، فرهنگی و هنری و علمی ایران یاری رساند.
بر همین مبنا میتوان گفت روابط عمومی ایرانی میتواند پیشران دیپلماسی عمومی و تقویت سرمایه اجتماعی و قدرت نرم در عرصه داخلی و بینالمللی در دوران پساتحریم و پساکرونا برای کشورمان باشد.
روابط عمومی وزارت امورخارجه و تمام نهادها و سازمانها و شرکتهایی ایرانی که دارای مخاطب و مشتری بینالمللی هستند، باید در دوران پساتحریم از رویکرد دیپلماسی عمومی برای ارتباط و تعامل و مدیریت تصویر و بازسازی تصویر و شهرت ایران و ایرانی و فرهنگ ایرانیان بهره بگیرند.
@coffee_comm
#گفتمان #زوم #ارتباطات
🔸درباره گفتمان
مشخصههای زبانی و نحوی در نشریات هم میتوانند نوعی گفتمان در سطح خرد تلقی شود؛ ولی سطح کلان آن همان رابطه متن (Text) و بافت (Context) است یعنی فرایندهای اجتماعی و فرهنگی حاکم بر متن.
چند مثال ساده بزنم: زبان حقوق یک گفتمان است و مثلا نمیتوان به راحتی متون حقوقی را درک کرد و یا به کار برد (مگر اینکه حقوقدان باشیم) و یا مثلا ادبیاتی که پزشکها دارند و به کار میبرند نوعی گفتمان است و یا همان بحثی که قبلا در مورد زبان خبر داشتم، آن هم نگاه گفتمانی به خبر بود.
و از یک زاویه دیگر: گفتمان سوسیالیسم؛ جامعه گرائی است؛ گفتمان کمونیسم؛ برابری و یا گفتمان سرمایهداری؛ آزادی (حالا در حرف یا عمل؟).
کسانی که بحث گفتمان را مطرح میکنند، میگویند #واقعیت که خودش زبان ندارد که درباره خودش حرف بزند؛ پس همینکه افراد سعی میکنند راجع به واقعیت بگویند؛ دارند واقعیت را وارد گفتمان میکنند.
اما نگاه #میشل_فوکو متمایزتر و صریح تر است؛ او معتقد است نظام بیانی اساسا برخاسته از یک اراده معطوف به #قدرت است و منجر به باز تولید مناسبات قدرت میشود؛ (حال آنکه اگر دیدگاههای #تئون_ون_دایک را هم درباره گفتمان خوانده باشید؛ او میگوید اساسیترین نقش گفتمان؛ باز تولید ساخت اجتماعی است).
در واقع فوکو آب پاکی ریخته بر همه چیز و میگوید علم و اندیشه بشر گفتمانی است. فوکو در بحث #دیرینهشناسی میگوید همه علوم صورت گفتمانی دارند و بعد در بحث #تبارشناسی هم نتیجه میگیرد که صورتهای گفتمانی با قدرت رابطه دارند و در اصل؛ آنچه پشت صورت گفتمانی است؛ قدرت است.
کسانی که میخواهند در این زمینه تحقیق کنند؛ در نظر داشته باشند که در مباحث ارتباطی اساسا گفتمانهای معرفت شناسی را میتوان در چهار گروه طبقه بندی کرد:
▫️گفتمانهای مبتنی بر #عینیگرائی (Objectivity) که اکثرا تئوریها و بحثهای مربوط به #بازنمود (Representation) را مطرح میکنند؛
▫️گفتمانهای متمرکز بر ذهن و درک (Understanding) که بحثهای مربوط به معرفت و شناخت طرف توجه آنهاست؛
▫️گفتمانهای ساختارگرا که به دو گفتمان فوق بدبین (Suspicious) هستند؛
▫️و گفتمانهای #پساساختارگرا که به جان سه گفتمان فوق پرداختهاند و آنها را آسیب پذیر (Vulnerability) میدانند.
🔸درباره گفتمان
مشخصههای زبانی و نحوی در نشریات هم میتوانند نوعی گفتمان در سطح خرد تلقی شود؛ ولی سطح کلان آن همان رابطه متن (Text) و بافت (Context) است یعنی فرایندهای اجتماعی و فرهنگی حاکم بر متن.
چند مثال ساده بزنم: زبان حقوق یک گفتمان است و مثلا نمیتوان به راحتی متون حقوقی را درک کرد و یا به کار برد (مگر اینکه حقوقدان باشیم) و یا مثلا ادبیاتی که پزشکها دارند و به کار میبرند نوعی گفتمان است و یا همان بحثی که قبلا در مورد زبان خبر داشتم، آن هم نگاه گفتمانی به خبر بود.
و از یک زاویه دیگر: گفتمان سوسیالیسم؛ جامعه گرائی است؛ گفتمان کمونیسم؛ برابری و یا گفتمان سرمایهداری؛ آزادی (حالا در حرف یا عمل؟).
کسانی که بحث گفتمان را مطرح میکنند، میگویند #واقعیت که خودش زبان ندارد که درباره خودش حرف بزند؛ پس همینکه افراد سعی میکنند راجع به واقعیت بگویند؛ دارند واقعیت را وارد گفتمان میکنند.
اما نگاه #میشل_فوکو متمایزتر و صریح تر است؛ او معتقد است نظام بیانی اساسا برخاسته از یک اراده معطوف به #قدرت است و منجر به باز تولید مناسبات قدرت میشود؛ (حال آنکه اگر دیدگاههای #تئون_ون_دایک را هم درباره گفتمان خوانده باشید؛ او میگوید اساسیترین نقش گفتمان؛ باز تولید ساخت اجتماعی است).
در واقع فوکو آب پاکی ریخته بر همه چیز و میگوید علم و اندیشه بشر گفتمانی است. فوکو در بحث #دیرینهشناسی میگوید همه علوم صورت گفتمانی دارند و بعد در بحث #تبارشناسی هم نتیجه میگیرد که صورتهای گفتمانی با قدرت رابطه دارند و در اصل؛ آنچه پشت صورت گفتمانی است؛ قدرت است.
کسانی که میخواهند در این زمینه تحقیق کنند؛ در نظر داشته باشند که در مباحث ارتباطی اساسا گفتمانهای معرفت شناسی را میتوان در چهار گروه طبقه بندی کرد:
▫️گفتمانهای مبتنی بر #عینیگرائی (Objectivity) که اکثرا تئوریها و بحثهای مربوط به #بازنمود (Representation) را مطرح میکنند؛
▫️گفتمانهای متمرکز بر ذهن و درک (Understanding) که بحثهای مربوط به معرفت و شناخت طرف توجه آنهاست؛
▫️گفتمانهای ساختارگرا که به دو گفتمان فوق بدبین (Suspicious) هستند؛
▫️و گفتمانهای #پساساختارگرا که به جان سه گفتمان فوق پرداختهاند و آنها را آسیب پذیر (Vulnerability) میدانند.
#سینماویژن
🔸دستاورد نظریه فیلم مستند
▫️نوشته #سیندی_وونگ
▫️ترجمه #یونس_شکرخواه
مقولات فیلم #مستند، تلویزیون و نقد طی یک قرن متحول شدهاند. هدف #مستندسازان مبنی بر بیان و یافتن معنا، عملاً باعث شده است فیلمهای مستند از لحاظ سوژه، سبک، نظریه، طبقهبندی و برداشت از دیگر رسانهها متمایز باشند. با این حال، منتقدان (و از جمله بسیاری از مستندسازان) نشان دادهاند دستیابی به حقیقت نه آسان است و نه بدیهی. از سوی دیگر، پیشرفتهای فناورانه که انعطاف بیشتر، پیچیدگی و طبقهبندیهای بیشتری را برای فیلمهای مستند به ارمغان آوردند، طبعاً ترفندها و در عین حال پاسخهای جدیدی نیز عرضه کردند. فیلمهای ویدئویی و غیر ویدئویی آینده را متحول خواهد کرد. در حالی که فیلمهای مستند و انواع آن به صورت تجاری به تلویزیون و فروشگاههای کرایه نوار ویدئو و سینماهای خانگی راه پیدا کردهاند، نظریه فیلم مستند، #قدرت و #بازنمود را به جای #نقد رایج فیلم بازنگری کرده است. به همین دلیل نظریه فیلم مستند و ساخت آن حوزههای پویا، بدیع و وسوسهانگیزی را در تقابل با سینمای رایج خلق میکند.
🔸دستاورد نظریه فیلم مستند
▫️نوشته #سیندی_وونگ
▫️ترجمه #یونس_شکرخواه
مقولات فیلم #مستند، تلویزیون و نقد طی یک قرن متحول شدهاند. هدف #مستندسازان مبنی بر بیان و یافتن معنا، عملاً باعث شده است فیلمهای مستند از لحاظ سوژه، سبک، نظریه، طبقهبندی و برداشت از دیگر رسانهها متمایز باشند. با این حال، منتقدان (و از جمله بسیاری از مستندسازان) نشان دادهاند دستیابی به حقیقت نه آسان است و نه بدیهی. از سوی دیگر، پیشرفتهای فناورانه که انعطاف بیشتر، پیچیدگی و طبقهبندیهای بیشتری را برای فیلمهای مستند به ارمغان آوردند، طبعاً ترفندها و در عین حال پاسخهای جدیدی نیز عرضه کردند. فیلمهای ویدئویی و غیر ویدئویی آینده را متحول خواهد کرد. در حالی که فیلمهای مستند و انواع آن به صورت تجاری به تلویزیون و فروشگاههای کرایه نوار ویدئو و سینماهای خانگی راه پیدا کردهاند، نظریه فیلم مستند، #قدرت و #بازنمود را به جای #نقد رایج فیلم بازنگری کرده است. به همین دلیل نظریه فیلم مستند و ساخت آن حوزههای پویا، بدیع و وسوسهانگیزی را در تقابل با سینمای رایج خلق میکند.