عرصههای ارتباطی
#رخنما 🔸حرفهایم در سال بیستم ایسنا #یونس_شکرخواه به #ایسنا توصیه کرد تا در مسیر پیش روی خود در سالهای آتی به این نکته توجه کند که وجه تمایز این رسانه با سایر خبرگزاریها در چیست و اینکه باید بیشتر به نوع تولیدات این رسانه توجه شود تا میزان مصرف آن. به گزارش…
فرا رسیدن ۲۰ سالگی #ایسنا را تبریک میگویم و به این فکر میکنم که چقدر این ۲۰ سال سریع گذشت. به همین خاطر این روز را به ابوالفضل فاتح (اولین مدیرعامل ایسنا) و ایسناییها تبریک میگویم.
او ادامه داد: در واقع هم باید تبریک گفت و هم تاکید کرد که دیگر وقت چرخش است. به گمانم باید اطرافمان را خیلی خوب رصد کنیم. دیگر زمان آن نیست که در تحریریهها بنشینیم، خبر ادیت و گفتوگو و گزارش آماده کنیم. در زمانه دادههای بزرگ نقش خبرگزاریها به سرعت در حال تغییر است. پیشنهاد میکنم که شما در برگزاری نشستهایی در این زمینهها پیشقدم شوید و به این موضوع بپردازید که آیا امروز دنیای خبرگزاریها همانند ۲۰ سال پیش است؛ من اینچنین فکر نمیکنم.
این استاد علوم ارتباطات با بیان اینکه فضای معاصر به ما جیره های دائم از اطلاعات میدهد، اظهار کرد: اما نباید به این نوع غذاها عادت کنیم. ایسنا در روزهای نخست خود با گفتوگوهای اختصاصی پرش کرد. الان نیز باید به این فکر کند که چه چیزی میتواند داشته باشد که مخاطبان جهانی به آن عادت ندارند.
#شکرخواه بیان کرد: این حجم عظیم از شبکههای ارتباطی به عنوان بزرگترین دستاورد بشری همانند یک سلسله عصبی است که وقتی ارتباطات آن قطع میشود شوک ایجاد میشود. ما در روزهای گذشته یک شبکه را خاموش کردیم و شوکهای زیادی در انتظارمان است.
این روزنامهنگار پیشکسوت در پایان سخنان خود به ایسنا توصیه کرد: امیدوارم در عصر ارتباطات به این نتیجه برسیم که ممیزه ایسنا با سایر خبرگزاریها در چیست؟ اینکه این خبرگزاری روزانه مرجع چند منبع بوده است، چه اهمیتی دارد. امروز مساله ایسنا باید نوع تولید باشد و نه مصرف آن.
@younesshokrkhah
او ادامه داد: در واقع هم باید تبریک گفت و هم تاکید کرد که دیگر وقت چرخش است. به گمانم باید اطرافمان را خیلی خوب رصد کنیم. دیگر زمان آن نیست که در تحریریهها بنشینیم، خبر ادیت و گفتوگو و گزارش آماده کنیم. در زمانه دادههای بزرگ نقش خبرگزاریها به سرعت در حال تغییر است. پیشنهاد میکنم که شما در برگزاری نشستهایی در این زمینهها پیشقدم شوید و به این موضوع بپردازید که آیا امروز دنیای خبرگزاریها همانند ۲۰ سال پیش است؛ من اینچنین فکر نمیکنم.
این استاد علوم ارتباطات با بیان اینکه فضای معاصر به ما جیره های دائم از اطلاعات میدهد، اظهار کرد: اما نباید به این نوع غذاها عادت کنیم. ایسنا در روزهای نخست خود با گفتوگوهای اختصاصی پرش کرد. الان نیز باید به این فکر کند که چه چیزی میتواند داشته باشد که مخاطبان جهانی به آن عادت ندارند.
#شکرخواه بیان کرد: این حجم عظیم از شبکههای ارتباطی به عنوان بزرگترین دستاورد بشری همانند یک سلسله عصبی است که وقتی ارتباطات آن قطع میشود شوک ایجاد میشود. ما در روزهای گذشته یک شبکه را خاموش کردیم و شوکهای زیادی در انتظارمان است.
این روزنامهنگار پیشکسوت در پایان سخنان خود به ایسنا توصیه کرد: امیدوارم در عصر ارتباطات به این نتیجه برسیم که ممیزه ایسنا با سایر خبرگزاریها در چیست؟ اینکه این خبرگزاری روزانه مرجع چند منبع بوده است، چه اهمیتی دارد. امروز مساله ایسنا باید نوع تولید باشد و نه مصرف آن.
@younesshokrkhah
عرصههای ارتباطی
#تجربه #رخنما #روزنامهنگاری 🔸هفتهنامه حوادث ▫️برخورد حرفهای: راز جذب ۳۵۰ هزار مخاطب ▫️گفت و گو با فریدون صدیقی درباره موفقیتهای هفتهنامه حوادث در دهه ۷۰ ▫️هفتهنامه حوادث از نمونههای موفق روزنامهنگاری ایران در دهه ١٣٧٠ بود که با گذشت زمان، مهجور…
▫️هفتهنامه حوادث در اوایل دهه ٧٠ منتشر میشد. چقدر از سنت روزنامهنگاری حوادث پیش از انقلاب به این هفتهنامه که مخصوص حوزه حوادث بود منتقل شد؟ اصلا این سنت منتقل شد؟
بیتردید بخشی از آن سنت، خواسته یا ناخواسته، به حافظه تاریخی برخی کسانی که در مجموعه حوادث کار میکردند، منتقل شد. من خودم در روزنامه کیهان که بودم، اصلا کار حادثهنویسی نکرده بودم. دوستان دیگری هم که آنجا بودند، هیچکدام کار حادثهنویسی نکرده بودند. این هفتهنامه آغاز کار حادثهنویسی برای تیمی بود که در آن حضور داشت. اصلا سن همه افراد اقتضا نمیکرد که مربوط به آن نسل حادثهنویسی پیش از انقلاب باشند؛ از گزارشگرهای ما خانم #عذرا_فراهانی بودند، آقای #رضا_صفایی، آقای #مسعود_ابراهیمی، آقای #ارد_عطارپور و آقای #اردلان_عطارپور. آقایان #مجید_صیادی، #کامبیز_نوروزی، #محسن_گودرزی، #بهروز_گرانپایه و #یونس_شکرخواه در تحریریه ما بودند. آن پیشینه در آن جمع فقط میتوانست با من منتقل شود و البته آقای #مسعود_شهامیپور که از کیهان قبل از انقلاب آمده بود. البته ایشان هم کار حوادثنویسی نکرده بود. #مرتضی_کریمیان هم اصلا سابقه حادثهنویسی پیش از انقلاب نداشت. صفحهآرای ما آقای #مرتضی_شادمانی بود و دبیر فنی ما آقای #محمود_مختاریان، اما کار کاملا حرفهای بود. میخواهم بگویم آن تأثیرگرفتن از آن میراث حوادثنویسی پیش از انقلاب، بیش از آنکه کارکردی باشد، بیشتر ذهنی و جزو محفوظات بود و تبدیل به کار عملی نشده بود......
این مجله نیامد برای اینکه عرصه بر کار نشریات سیاسی تنگ شده بود. بعد از انقلاب، وقتی که بنا به دلایلی و به اقتضای انقلاب، جمعی از روزنامه ها حذف شدند، جمعی که قبلا در روزنامه های سراسری کار میکردند و حرفهای بودند، اما بیرون آمده بودند، رفتند طرح نشریات تخصصی را دنبال کردند... فهم من میگوید که هفته نامه حوادث محصول آن اتفاق نیست؛ یعنی اینکه چون کار سیاسی نمیشد کرد، بیاییم این مجله را دربیاوریم. در فضای آن موقع که جامعه بدون کشمکش بود و در یک فضای خنثی غیرفعال رسانهای عمل میکرد، فکر کردند که رویدادی مثل حوادث میتواند گزارشگر اتفاقاتی باشد که کمابیش دارد در جامعه شکل میگیرد، اما دارد پنهان میشود. من یادم هست که صفحه حوادث خود روزنامه کیهان، بعد از انقلاب یک صفحه خنثی شده بود، درصورتی که این صفحه پیش از انقلاب یک صفحه درجه یک بود و آن موقعها میگفتند که دو صفحه قابل اعتماد است؛ یکی صفحه تسلیتها و یکی صفحه حوادث، چون نمیتوانند کسی را که کشته نشده یا نمرده بگویند کشته شده یا مرده و برعکس، اما یک اتفاق ویژه در هفته نامه حوادث افتاد آن بود که شاید دامن زد به این پدیده و پاسخ دادن به آن انتظار و توقعی که نهان بود و مخاطب نمیدانست چیست؛ این اتفاق هیجان بود، سرگرمی، کشمکش. در این طرف این طور نشان داده می شد که همه چیز سر جایش است و همه چیز درست و امن است و همه اخلاق مدارند و کسی دست از پا خطا نمیکند. درصورتی که این طور نبود. در شروع کار، دو رویداد پیش از انقلاب بود که به ذهن من رسید که می توان با آنها نشریه را شروع کرد؛ یکی از آنها، اولین زن ایرانی بود که محکوم به اعدام شده بود، به اتهام رابطه غیرشرعی با یک مرد و زنده به گورکردن دختر خودش؛ یعنی ماجرای ایران شریفی که ما خیلی خوب آن را در چند شماره بازآفرینی کردیم. بعد از آن، رفتیم سراغ بلیغ که یک پدیده عجیب در عالم کلاهبرداری در ایران بود و می گفتند که کاخ دادگستری را فروخته به آلمانها یا موقع بازداشت، از پنجره توالت فرار کرده بود. رفتیم سراغ او و زندگیاش و ماجراهای او را نوشتیم. این موضوعات ما را بسیار بالا برد و مخاطبان خیلی زیادی را جذب کرد. غیر از این دو مورد، ما در پدیده ها، رویکرد گزارش توصیفی، گزارش از مکان و گزارش از موقعیت داشتیم. گزارشگرهای درجه یکی مثل عذرا فراهانی، مسعود ابراهیمی یا رضا صفایی این مطالب را می نوشتند و بعد، مطالب می آمد زیر دست آقای مسعود شهامی پور که دبیر این افراد بود و همین طور، اردلان و ارد عطارپور. بنابراین این گزارشها ساختار پیدا میکرد و عملا طوری میشد که انگار شما در حال خواندن یک درام هستید.
گزارشها پرداخت خوب داشتند و کنار همه آنها هم نظر کارشناس چاپ میشد. آسیبشناسان، حقوقدانها و کارشناسان که همه کارشناسهای درجه یک بودند، از نظر جامعهشناسی، روانشناسی و حقوقی اتفاقات را تحلیل میکردند....
شورای تیتر داشتیم و درباره تیتر یک و دو بحث میکردیم و آنجا شروع میکردیم به تیترزدن. برای اولین بار، تیترهای حرکتی – توصیفی را ابداع کردیم. موضوعات ما هم حادثه تلخ صرف نبود؛ مثلا کار آقای #شکرخواه، دو صفحه وسط مجله یعنی اخبار خارجی بود که هم شامل حوادث تلخ بود، هم شیرین.
تیتر اولین یادداشتی که توی مجله نوشتم، این بود: "برگی از درخت افتاد، حادثهای رخ داد.
@younesshokrkhah
بیتردید بخشی از آن سنت، خواسته یا ناخواسته، به حافظه تاریخی برخی کسانی که در مجموعه حوادث کار میکردند، منتقل شد. من خودم در روزنامه کیهان که بودم، اصلا کار حادثهنویسی نکرده بودم. دوستان دیگری هم که آنجا بودند، هیچکدام کار حادثهنویسی نکرده بودند. این هفتهنامه آغاز کار حادثهنویسی برای تیمی بود که در آن حضور داشت. اصلا سن همه افراد اقتضا نمیکرد که مربوط به آن نسل حادثهنویسی پیش از انقلاب باشند؛ از گزارشگرهای ما خانم #عذرا_فراهانی بودند، آقای #رضا_صفایی، آقای #مسعود_ابراهیمی، آقای #ارد_عطارپور و آقای #اردلان_عطارپور. آقایان #مجید_صیادی، #کامبیز_نوروزی، #محسن_گودرزی، #بهروز_گرانپایه و #یونس_شکرخواه در تحریریه ما بودند. آن پیشینه در آن جمع فقط میتوانست با من منتقل شود و البته آقای #مسعود_شهامیپور که از کیهان قبل از انقلاب آمده بود. البته ایشان هم کار حوادثنویسی نکرده بود. #مرتضی_کریمیان هم اصلا سابقه حادثهنویسی پیش از انقلاب نداشت. صفحهآرای ما آقای #مرتضی_شادمانی بود و دبیر فنی ما آقای #محمود_مختاریان، اما کار کاملا حرفهای بود. میخواهم بگویم آن تأثیرگرفتن از آن میراث حوادثنویسی پیش از انقلاب، بیش از آنکه کارکردی باشد، بیشتر ذهنی و جزو محفوظات بود و تبدیل به کار عملی نشده بود......
این مجله نیامد برای اینکه عرصه بر کار نشریات سیاسی تنگ شده بود. بعد از انقلاب، وقتی که بنا به دلایلی و به اقتضای انقلاب، جمعی از روزنامه ها حذف شدند، جمعی که قبلا در روزنامه های سراسری کار میکردند و حرفهای بودند، اما بیرون آمده بودند، رفتند طرح نشریات تخصصی را دنبال کردند... فهم من میگوید که هفته نامه حوادث محصول آن اتفاق نیست؛ یعنی اینکه چون کار سیاسی نمیشد کرد، بیاییم این مجله را دربیاوریم. در فضای آن موقع که جامعه بدون کشمکش بود و در یک فضای خنثی غیرفعال رسانهای عمل میکرد، فکر کردند که رویدادی مثل حوادث میتواند گزارشگر اتفاقاتی باشد که کمابیش دارد در جامعه شکل میگیرد، اما دارد پنهان میشود. من یادم هست که صفحه حوادث خود روزنامه کیهان، بعد از انقلاب یک صفحه خنثی شده بود، درصورتی که این صفحه پیش از انقلاب یک صفحه درجه یک بود و آن موقعها میگفتند که دو صفحه قابل اعتماد است؛ یکی صفحه تسلیتها و یکی صفحه حوادث، چون نمیتوانند کسی را که کشته نشده یا نمرده بگویند کشته شده یا مرده و برعکس، اما یک اتفاق ویژه در هفته نامه حوادث افتاد آن بود که شاید دامن زد به این پدیده و پاسخ دادن به آن انتظار و توقعی که نهان بود و مخاطب نمیدانست چیست؛ این اتفاق هیجان بود، سرگرمی، کشمکش. در این طرف این طور نشان داده می شد که همه چیز سر جایش است و همه چیز درست و امن است و همه اخلاق مدارند و کسی دست از پا خطا نمیکند. درصورتی که این طور نبود. در شروع کار، دو رویداد پیش از انقلاب بود که به ذهن من رسید که می توان با آنها نشریه را شروع کرد؛ یکی از آنها، اولین زن ایرانی بود که محکوم به اعدام شده بود، به اتهام رابطه غیرشرعی با یک مرد و زنده به گورکردن دختر خودش؛ یعنی ماجرای ایران شریفی که ما خیلی خوب آن را در چند شماره بازآفرینی کردیم. بعد از آن، رفتیم سراغ بلیغ که یک پدیده عجیب در عالم کلاهبرداری در ایران بود و می گفتند که کاخ دادگستری را فروخته به آلمانها یا موقع بازداشت، از پنجره توالت فرار کرده بود. رفتیم سراغ او و زندگیاش و ماجراهای او را نوشتیم. این موضوعات ما را بسیار بالا برد و مخاطبان خیلی زیادی را جذب کرد. غیر از این دو مورد، ما در پدیده ها، رویکرد گزارش توصیفی، گزارش از مکان و گزارش از موقعیت داشتیم. گزارشگرهای درجه یکی مثل عذرا فراهانی، مسعود ابراهیمی یا رضا صفایی این مطالب را می نوشتند و بعد، مطالب می آمد زیر دست آقای مسعود شهامی پور که دبیر این افراد بود و همین طور، اردلان و ارد عطارپور. بنابراین این گزارشها ساختار پیدا میکرد و عملا طوری میشد که انگار شما در حال خواندن یک درام هستید.
گزارشها پرداخت خوب داشتند و کنار همه آنها هم نظر کارشناس چاپ میشد. آسیبشناسان، حقوقدانها و کارشناسان که همه کارشناسهای درجه یک بودند، از نظر جامعهشناسی، روانشناسی و حقوقی اتفاقات را تحلیل میکردند....
شورای تیتر داشتیم و درباره تیتر یک و دو بحث میکردیم و آنجا شروع میکردیم به تیترزدن. برای اولین بار، تیترهای حرکتی – توصیفی را ابداع کردیم. موضوعات ما هم حادثه تلخ صرف نبود؛ مثلا کار آقای #شکرخواه، دو صفحه وسط مجله یعنی اخبار خارجی بود که هم شامل حوادث تلخ بود، هم شیرین.
تیتر اولین یادداشتی که توی مجله نوشتم، این بود: "برگی از درخت افتاد، حادثهای رخ داد.
@younesshokrkhah
عرصههای ارتباطی
#تکنوکلاس 🔸فضای دیجیتال و سبک زندگی #یونس_شکرخواه وضعیت سواد رسانهای و دیجیتالی در کشور را نامناسب عنوان کرد و در توضیح آن گفت: سواد رسانهای یعنی بدانیم محتوایی که میآید از چه سکویی پرتاب شده و کجا فرود میآید؛ یعنی ناعدالتی را در متن روشن کنیم؛ رمزگشایی…
#شکرخواه در پاسخ به این سوال که فضای #دیجیتال و #تکنولوژی چه تاثیری بر زندگی افراد دارد؟ به طرح این پرسش متقابل پرداخت که باید گفت کجاها تاثیر نداشته است؟
او توضیح داد: ما قبلا هر چیزی که میگفتیم فقط دیالوگ بود و ثبت نمیشد. بعد یاد گرفتیم ثبت کنیم در مرحله سوم اطلاعات را منتقل کردیم و در مرحله چهارم ما یاد گرفتیم اطلاعات را صفر و یک کنیم. وقتی دیجیتالها روی خط قرار میگیرند ما وارد #فضایسایبری میشویم. وقتی یک تاکسی اینترنتی میگیریم وارد فضای سایبری شدیم و اطلاعاتمان را وارد کردهایم؛ گروهی شیفته تکنولوژی هستند و گروهی از آن ترس دارند.
او برای توضیح تاثیر فضای دیجیتال بر زندگی انسان به نظریه #استطاعت طبیعت اشاره کرد و گفت: طبیعت در ازای استطاعتی که در اختیار حیوانات قرار میدهد در آنها رفتارهای خاصی را ایجاد میکند. یک روانشناس از این نظریه یک قرائت رادیکال گرفته است و به جای طبیعت؛ تکنولوژی و به جای حیوانات، انسانها را قرار داده است؛ یعنی ما انسانها در ازای آنچه که تکنولوژی در اختیارمان قرار داده است، رفتارهای خاصی را ارائه خواهیم کرد.
شکرخواه درباره اعتیاد به #فضایمجازی گفت: از اوایل سال ۲۰۰۲ تغییراتی ایجاد شد. اول #توییتر و بعد #فیسبوک؛ هر کدام ویژگیهایی را اضافه کردند. توییتر #ریتوییت را آورد فیسبوک #لایک را آورد. من و شما همانقدر میتوانستیم از آنها استفاده کنیم که #سیانان و فلان شخصیت سیاسی استفاده میکرد؛ اینها اعتیادآور است. افراد برای به صدر رسیدن در این فضاها دست به تولید محتوا و انتشار عکسهای عجیب و غریب میزنند و این یک میدان دیجیتال گلادیاتوری است. ما وقتی میتوانیم لایک کنیم یعنی میتوانیم خوشایندی یا احساس نفرت خود را اعلام کنیم.
این استاد #ارتباطات درباره اینفلوئنسرهای فضای مجازی نیز گفت: فضای مجازی یک فضای توزیع است؛ هیچی از خودش ندارد. اما در این توزیع آنقدر جلو آمده که به تکنولوژی هویتی تبدیل شده است. #اینستاگرام از طریق اینفلوئنسرها تجارت وحشتناکی انجام میدهد. برنامههایی آمد که تعداد لایک و #فالوئرها را بالا میبرد. اینستاگرام آن ها را کنار گذاشت و در نتیجه آن، بسیاری از #سلبریتیها افت کردند.
شکرخواه که بنیانگذار #سایبرژورنالیسم در ایران است درباره #سوادرسانهای گفت: سواد رسانهای یعنی بدانیم محتوایی که میآید از چه سکویی پرتاب شده و کجا فرود میآید. یعنی ناعدالتی را در متن روشن کنیم، رمزگشایی و واکاوی کنیم.
او وضعیت سواد رسانهای و دیجیتالی در کشور را نامناسب عنوان کرد و افزود: الان وبسایتهای ما هنوز بلد نیستند وقتی دیتا و محتوایی میآورند فراداده بدهند و نمیدانند این دیتا از کجا آمده است.
روزنامهها در تمام فصلها مثل هم هستند؛ در صورتی که در هر فصل باید رنگبندی مناسب با فصل را داشته باشند. سواد رسانهای الزاما دانش به کار بردن ابزارها نیست. وبلاگ باز کردن و نوشتن در آن راحت است.
شکرخواه تاثیر #شبکههایاجتماعی در اعتراضات اجتماعی و گروهی را اینگونه عنوان کرد: قطعا تاثیر دارند. اما الان بهار عربی کجاست؟ جنبش وال استریت کجاست؟ صدایت شنیده میشود اما ممکن است صدای مشروعی نباشد. آنچه که باعث برنده شدن است رسیدن صوت و تصویر نیست بلکه باور و مشروعیت است. تاثیرشان را اصلا نمیتوان نادیده گرفت اما تصویری که آنها ارائه میدهند بیرون هم میتوان پیدا کرد؟ در زمان انقلاب ایران تمام رسانهها در دست رژیم پهلوی بود پس دسترسی به معنای تاثیر نیست.
او دلیل توجه دولتها به فضای سایبری را چنین تشریح کرد: تا الان بیانیههای کشورها اینقدر کم نشده بود چون حالا همه چیز با توییتر رد و بدل میشود. الان کشورها دو چهره دارند؛ یکی روی زمین و یکی تصویر فضای سایبریشان. شما کشوری مثل کره شمالی را ندیدهاید اما به واسطه تصویری که رسانهها از کره شمالی ساختهاند از آن میترسید. دولتها از این نظر خیلی پیشرفت کردهاند.
@younesshokrkhah
او توضیح داد: ما قبلا هر چیزی که میگفتیم فقط دیالوگ بود و ثبت نمیشد. بعد یاد گرفتیم ثبت کنیم در مرحله سوم اطلاعات را منتقل کردیم و در مرحله چهارم ما یاد گرفتیم اطلاعات را صفر و یک کنیم. وقتی دیجیتالها روی خط قرار میگیرند ما وارد #فضایسایبری میشویم. وقتی یک تاکسی اینترنتی میگیریم وارد فضای سایبری شدیم و اطلاعاتمان را وارد کردهایم؛ گروهی شیفته تکنولوژی هستند و گروهی از آن ترس دارند.
او برای توضیح تاثیر فضای دیجیتال بر زندگی انسان به نظریه #استطاعت طبیعت اشاره کرد و گفت: طبیعت در ازای استطاعتی که در اختیار حیوانات قرار میدهد در آنها رفتارهای خاصی را ایجاد میکند. یک روانشناس از این نظریه یک قرائت رادیکال گرفته است و به جای طبیعت؛ تکنولوژی و به جای حیوانات، انسانها را قرار داده است؛ یعنی ما انسانها در ازای آنچه که تکنولوژی در اختیارمان قرار داده است، رفتارهای خاصی را ارائه خواهیم کرد.
شکرخواه درباره اعتیاد به #فضایمجازی گفت: از اوایل سال ۲۰۰۲ تغییراتی ایجاد شد. اول #توییتر و بعد #فیسبوک؛ هر کدام ویژگیهایی را اضافه کردند. توییتر #ریتوییت را آورد فیسبوک #لایک را آورد. من و شما همانقدر میتوانستیم از آنها استفاده کنیم که #سیانان و فلان شخصیت سیاسی استفاده میکرد؛ اینها اعتیادآور است. افراد برای به صدر رسیدن در این فضاها دست به تولید محتوا و انتشار عکسهای عجیب و غریب میزنند و این یک میدان دیجیتال گلادیاتوری است. ما وقتی میتوانیم لایک کنیم یعنی میتوانیم خوشایندی یا احساس نفرت خود را اعلام کنیم.
این استاد #ارتباطات درباره اینفلوئنسرهای فضای مجازی نیز گفت: فضای مجازی یک فضای توزیع است؛ هیچی از خودش ندارد. اما در این توزیع آنقدر جلو آمده که به تکنولوژی هویتی تبدیل شده است. #اینستاگرام از طریق اینفلوئنسرها تجارت وحشتناکی انجام میدهد. برنامههایی آمد که تعداد لایک و #فالوئرها را بالا میبرد. اینستاگرام آن ها را کنار گذاشت و در نتیجه آن، بسیاری از #سلبریتیها افت کردند.
شکرخواه که بنیانگذار #سایبرژورنالیسم در ایران است درباره #سوادرسانهای گفت: سواد رسانهای یعنی بدانیم محتوایی که میآید از چه سکویی پرتاب شده و کجا فرود میآید. یعنی ناعدالتی را در متن روشن کنیم، رمزگشایی و واکاوی کنیم.
او وضعیت سواد رسانهای و دیجیتالی در کشور را نامناسب عنوان کرد و افزود: الان وبسایتهای ما هنوز بلد نیستند وقتی دیتا و محتوایی میآورند فراداده بدهند و نمیدانند این دیتا از کجا آمده است.
روزنامهها در تمام فصلها مثل هم هستند؛ در صورتی که در هر فصل باید رنگبندی مناسب با فصل را داشته باشند. سواد رسانهای الزاما دانش به کار بردن ابزارها نیست. وبلاگ باز کردن و نوشتن در آن راحت است.
شکرخواه تاثیر #شبکههایاجتماعی در اعتراضات اجتماعی و گروهی را اینگونه عنوان کرد: قطعا تاثیر دارند. اما الان بهار عربی کجاست؟ جنبش وال استریت کجاست؟ صدایت شنیده میشود اما ممکن است صدای مشروعی نباشد. آنچه که باعث برنده شدن است رسیدن صوت و تصویر نیست بلکه باور و مشروعیت است. تاثیرشان را اصلا نمیتوان نادیده گرفت اما تصویری که آنها ارائه میدهند بیرون هم میتوان پیدا کرد؟ در زمان انقلاب ایران تمام رسانهها در دست رژیم پهلوی بود پس دسترسی به معنای تاثیر نیست.
او دلیل توجه دولتها به فضای سایبری را چنین تشریح کرد: تا الان بیانیههای کشورها اینقدر کم نشده بود چون حالا همه چیز با توییتر رد و بدل میشود. الان کشورها دو چهره دارند؛ یکی روی زمین و یکی تصویر فضای سایبریشان. شما کشوری مثل کره شمالی را ندیدهاید اما به واسطه تصویری که رسانهها از کره شمالی ساختهاند از آن میترسید. دولتها از این نظر خیلی پیشرفت کردهاند.
@younesshokrkhah
#نت_گپ_یونسکویی #شینواری #شکرخواه
▫️برنده جایزه جهانی اخلاق ابن سینا:
🔸فرهنگ شرقی الگوی رعایت موازین اخلاقی در جهان است
🔹برنده چهارمین دوره از جایزه اخلاق ابن سینای #یونسکو، گفت: وقتی ما از #اخلاق_زیستی صحبت میکنیم باید این مساله را در نظر بگیریم که اخلاق زیستی در غرب، در اروپا و آمریکا متفاوت از اخلاق زیستی در آسیا، پاکستان، ایران و اسلام است، فرهنگ شرقی الگوی رعایت موازین اخلاقی در جهان است.
چهاردهمین شب از #نتگپهای_یونسکویی دیشب ۲۱ اردیبهشت ۱۳۹۹ باحضور پروفسور #زبتاخان_شینواری برنده چهارمین دوره از جایزه اخلاق ابن سینای یونسکو از پاکستان و دکتر #یونس_شکرخواه مدیر گروه علوم #ارتباطات کمیسیون ملی یونسکو- ایران برگزار شد. بیشتر:
www.irna.ir/news/83783684
▫️برنده جایزه جهانی اخلاق ابن سینا:
🔸فرهنگ شرقی الگوی رعایت موازین اخلاقی در جهان است
🔹برنده چهارمین دوره از جایزه اخلاق ابن سینای #یونسکو، گفت: وقتی ما از #اخلاق_زیستی صحبت میکنیم باید این مساله را در نظر بگیریم که اخلاق زیستی در غرب، در اروپا و آمریکا متفاوت از اخلاق زیستی در آسیا، پاکستان، ایران و اسلام است، فرهنگ شرقی الگوی رعایت موازین اخلاقی در جهان است.
چهاردهمین شب از #نتگپهای_یونسکویی دیشب ۲۱ اردیبهشت ۱۳۹۹ باحضور پروفسور #زبتاخان_شینواری برنده چهارمین دوره از جایزه اخلاق ابن سینای یونسکو از پاکستان و دکتر #یونس_شکرخواه مدیر گروه علوم #ارتباطات کمیسیون ملی یونسکو- ایران برگزار شد. بیشتر:
www.irna.ir/news/83783684
ایرنا
فرهنگ شرقی الگوی رعایت موازین اخلاقی در جهان است
تهران-ایرنا- برنده چهارمین دوره از جایزه اخلاق «ابن سینا»ی یونسکو، گفت: وقتی ما از اخلاق زیستی صحبت میکنیم باید این مساله را در نظر بگیریم که اخلاق زیستی در غرب، در اروپا و آمریکا متفاوت از اخلاق زیستی در آسیا، پاکستان، ایران و اسلام است، فرهنگ شرقی الگوی…
#تکنوکلاس
گفتگوی #شکرخواه با پروفسور #شینواری
🔸مسئله اخلاق در دوران قرنطینه
مترجم: #هدی_جاودانی
#کمیسیون_ملی_یونسکو در ایران، از اول اردیبهشت ماه امسال در صفحه #اینستاگرام خود، در قالب مجموعه ویدئوهای زنده، با عنوان #نتگپهای_یونسکویی از اهالی فرهنگ و هنر دعوت کرده است تا درباره موضوعات مختلف به بحث و گفتوگو بپردازند. نتگپ یونسکویی روز یکشنبه، به گفتوگوی #یونس_شکرخواه، استاد دانشگاه و بنیانگذار #سایبرژورنالیسم در ایران، در مقام میزبان و با حضور مهمان برنامه، پروفسور #زبتاخان_شینواری، برنده چهارمین دوره جایزه اخلاق #ابنسینا، درباره موضوع #اخلاق در دوران #قرنطینه اختصاص پیدا کرده بود. مطلب پیشرو گزیدهای از این گفتوگوی شنیدنی است:
🔸شکرخواه- در مورد تخصص خود و مفهوم بیوتکنولوژی صحبت کنید.
🔹شینواری- زمانی که درباره علم و #بیوتکنولوژی صحبت میکنیم من تمایل دارم که تعریف سادهای از آن ارائه کنم. #بیو به معنای زندگی و #تکنولوژی همان معنای تکنولوژی را میدهد. زمانی که شما از تکنولوژی در زندگی استفاده میکنید، بیوتکنولوژی پدید میآید، بنابراین این یک رویکرد میان رشتهای است برای بهترکردن زندگی. به خصوص در این بازه #کووید-۱۹ بیوتکنولوژی اهمیت پیدا میکند. چرا که مردم همواره با این سؤال روبه رو هستند که این #ویروس چگونه به وجود آمده و اینجا است که ما به بیوتکنولوژی برای شناخت ویروسها و باکتریها، انسانها، حیوانات و همه اینها نیاز داریم.
🔸شکرخواه- امنیت زیستی (biosecurity) به چه معناست؟
🔹شینواری - دو واژه وجود دارد. اولی #امنیت_زیستی و دومی #ایمنی_زیستی (biosafety) است. ایمنی زیستی به این معنا ست که وقتی در حال کار در یک آزمایشگاه هستید، شما باید محیط پیرامونی خود را ایزوله کنید و نگذارید چیزی از آن خارج شود. زیرا دارید آزمایش انجام میدهید و اگر چیزی از آنجا خارج شود، ممکن است زندگی انسانهای بسیاری را به خطر بیندازید. امنیت زیستی در نظام سیاسی عصر کنونی پدید آمده و به معنای انتشار عمدی هر چیز خطرناکی از آزمایشگاه است و مثلا شما در آزمایشگاه خود به یک سلاح زیستی میرسید که میتوانید آن را در مقابل دشمنانتان استفاده کنید. برای جلوگیری از این گونه سوءاستفادههای عامدانه باید امنیت آزمایشگاههای خود را حفظ کنید. از رفتوآمد آدمها گرفته، تا نقل و انتقال اطلاعات و غیره. بنابراین امنیت زیستی به معنای جلوگیری از انتشار عامدانه هر چیز خطرناک از یک آزمایشگاه است.
🔸شکرخواه - فارغ از اینکه کدام اخبار صحت دارند و کدام شایعه است، آیا میتوان گفت که #ووهان مثالی برای امنیت زیستی است؟
🔹شینواری - تا این لحظه نمیتوانیم چنین چیزی را تأیید کنیم. دانشمندان بر این عقیدهاند که این ویروس درون آزمایشگاههای #چین ساخته نشده است و در محیط به وجود آمده. امروز حتی شواهدی به دست آمده که پیش از ووهان، این ویروس ابتدا در #فرانسه دیده شده است. بنابراین نمیتوانیم بگوییم که ووهان مثالی از این موضوع است.
🔸شکرخواه -من مقالهای از شما مطالعه کردم با عنوان همهگیری جهانی کووید-۱۹؛ ایمنی زیستی، امنیت زیستی و اخلاق، تا الان در مورد سه مفهوم ایمنی زیستی، امنیت زیستی و بیوتکنولوژی با هم صحبت کردیم، بیایید به مفهوم #اخلاق و به ویژه به #اخلاق_زیستی (bioethics) بپردازیم.
🔹شینواری - زمانی که از اخلاق به ویژه در بازه کنونی صحبت میکنیم، مسائل مختلفی را باید درنظر بگیریم. به طور مثال دسترسینداشتن به داروهای پزشکی. اینکه مردم در حال انجام آزمایشهای فردی خود هستند و تجربیاتشان را به اشتراک میگذارند. اینکه با اطلاعات بسیاری روبه رو هستیم که هیچ کدام پیشینه علمی ندارند. و البته دسترسی به اطلاعات موثق. علاوه بر اینها با مسائلی مانند #جرائم_سایبری مواجهیم. #دموکراسی به طور مثال، شما نمیتوانید در میانه #همهگیری جهانی، دموکراسی داشته باشید. نمیتوانید کنار یکدیگر تجمع کنید و مطالبات خود را درخواست کنید. همچنین با مشکل کارآیی #عدالت روبهرو شدهایم. سیستم قضا با مشکل روبهرو شده است. با مسئله مرگ و فقدان روبهرو هستیم. بنابراین شما برای هر کدام از اینها باید مجموعهای از اخلاق را داشته باشید.
اخلاق زیستی در مناطق مختلف دنیا متفاوت است. به طور مثال اخلاق زیستی در اروپا و آمریکا با کشورهای شرقی، مانند پاکستان و ایران و کشورهای مسلمان کاملاً متفاوت است. در اروپا و در جهانِ توسعهیافته افراد واحدهای یک جامعه را تشکیل میدهند و این جوامع به #جوامع_فردگرا (individualistic) شهرت دارند. در آسیا، من خانوادهام هستم. من از مادرم، پدرم و اعضای خانوادهام مراقبت میکنم. ما #جوامع_جمعگرا (collectivistic) هستیم و خانواده واحد، جامعه ما را تشکیل میدهد. بنابراین بسیاری از مردم در اروپا و آمریکا جان خود را در خانههایشان به تنهایی از دست دادند.
گفتگوی #شکرخواه با پروفسور #شینواری
🔸مسئله اخلاق در دوران قرنطینه
مترجم: #هدی_جاودانی
#کمیسیون_ملی_یونسکو در ایران، از اول اردیبهشت ماه امسال در صفحه #اینستاگرام خود، در قالب مجموعه ویدئوهای زنده، با عنوان #نتگپهای_یونسکویی از اهالی فرهنگ و هنر دعوت کرده است تا درباره موضوعات مختلف به بحث و گفتوگو بپردازند. نتگپ یونسکویی روز یکشنبه، به گفتوگوی #یونس_شکرخواه، استاد دانشگاه و بنیانگذار #سایبرژورنالیسم در ایران، در مقام میزبان و با حضور مهمان برنامه، پروفسور #زبتاخان_شینواری، برنده چهارمین دوره جایزه اخلاق #ابنسینا، درباره موضوع #اخلاق در دوران #قرنطینه اختصاص پیدا کرده بود. مطلب پیشرو گزیدهای از این گفتوگوی شنیدنی است:
🔸شکرخواه- در مورد تخصص خود و مفهوم بیوتکنولوژی صحبت کنید.
🔹شینواری- زمانی که درباره علم و #بیوتکنولوژی صحبت میکنیم من تمایل دارم که تعریف سادهای از آن ارائه کنم. #بیو به معنای زندگی و #تکنولوژی همان معنای تکنولوژی را میدهد. زمانی که شما از تکنولوژی در زندگی استفاده میکنید، بیوتکنولوژی پدید میآید، بنابراین این یک رویکرد میان رشتهای است برای بهترکردن زندگی. به خصوص در این بازه #کووید-۱۹ بیوتکنولوژی اهمیت پیدا میکند. چرا که مردم همواره با این سؤال روبه رو هستند که این #ویروس چگونه به وجود آمده و اینجا است که ما به بیوتکنولوژی برای شناخت ویروسها و باکتریها، انسانها، حیوانات و همه اینها نیاز داریم.
🔸شکرخواه- امنیت زیستی (biosecurity) به چه معناست؟
🔹شینواری - دو واژه وجود دارد. اولی #امنیت_زیستی و دومی #ایمنی_زیستی (biosafety) است. ایمنی زیستی به این معنا ست که وقتی در حال کار در یک آزمایشگاه هستید، شما باید محیط پیرامونی خود را ایزوله کنید و نگذارید چیزی از آن خارج شود. زیرا دارید آزمایش انجام میدهید و اگر چیزی از آنجا خارج شود، ممکن است زندگی انسانهای بسیاری را به خطر بیندازید. امنیت زیستی در نظام سیاسی عصر کنونی پدید آمده و به معنای انتشار عمدی هر چیز خطرناکی از آزمایشگاه است و مثلا شما در آزمایشگاه خود به یک سلاح زیستی میرسید که میتوانید آن را در مقابل دشمنانتان استفاده کنید. برای جلوگیری از این گونه سوءاستفادههای عامدانه باید امنیت آزمایشگاههای خود را حفظ کنید. از رفتوآمد آدمها گرفته، تا نقل و انتقال اطلاعات و غیره. بنابراین امنیت زیستی به معنای جلوگیری از انتشار عامدانه هر چیز خطرناک از یک آزمایشگاه است.
🔸شکرخواه - فارغ از اینکه کدام اخبار صحت دارند و کدام شایعه است، آیا میتوان گفت که #ووهان مثالی برای امنیت زیستی است؟
🔹شینواری - تا این لحظه نمیتوانیم چنین چیزی را تأیید کنیم. دانشمندان بر این عقیدهاند که این ویروس درون آزمایشگاههای #چین ساخته نشده است و در محیط به وجود آمده. امروز حتی شواهدی به دست آمده که پیش از ووهان، این ویروس ابتدا در #فرانسه دیده شده است. بنابراین نمیتوانیم بگوییم که ووهان مثالی از این موضوع است.
🔸شکرخواه -من مقالهای از شما مطالعه کردم با عنوان همهگیری جهانی کووید-۱۹؛ ایمنی زیستی، امنیت زیستی و اخلاق، تا الان در مورد سه مفهوم ایمنی زیستی، امنیت زیستی و بیوتکنولوژی با هم صحبت کردیم، بیایید به مفهوم #اخلاق و به ویژه به #اخلاق_زیستی (bioethics) بپردازیم.
🔹شینواری - زمانی که از اخلاق به ویژه در بازه کنونی صحبت میکنیم، مسائل مختلفی را باید درنظر بگیریم. به طور مثال دسترسینداشتن به داروهای پزشکی. اینکه مردم در حال انجام آزمایشهای فردی خود هستند و تجربیاتشان را به اشتراک میگذارند. اینکه با اطلاعات بسیاری روبه رو هستیم که هیچ کدام پیشینه علمی ندارند. و البته دسترسی به اطلاعات موثق. علاوه بر اینها با مسائلی مانند #جرائم_سایبری مواجهیم. #دموکراسی به طور مثال، شما نمیتوانید در میانه #همهگیری جهانی، دموکراسی داشته باشید. نمیتوانید کنار یکدیگر تجمع کنید و مطالبات خود را درخواست کنید. همچنین با مشکل کارآیی #عدالت روبهرو شدهایم. سیستم قضا با مشکل روبهرو شده است. با مسئله مرگ و فقدان روبهرو هستیم. بنابراین شما برای هر کدام از اینها باید مجموعهای از اخلاق را داشته باشید.
اخلاق زیستی در مناطق مختلف دنیا متفاوت است. به طور مثال اخلاق زیستی در اروپا و آمریکا با کشورهای شرقی، مانند پاکستان و ایران و کشورهای مسلمان کاملاً متفاوت است. در اروپا و در جهانِ توسعهیافته افراد واحدهای یک جامعه را تشکیل میدهند و این جوامع به #جوامع_فردگرا (individualistic) شهرت دارند. در آسیا، من خانوادهام هستم. من از مادرم، پدرم و اعضای خانوادهام مراقبت میکنم. ما #جوامع_جمعگرا (collectivistic) هستیم و خانواده واحد، جامعه ما را تشکیل میدهد. بنابراین بسیاری از مردم در اروپا و آمریکا جان خود را در خانههایشان به تنهایی از دست دادند.
15.pdf
597 KB
#تکنوکلاس
گفتگوی #شکرخواه با پروفسور #شینواری
🔸مسئله اخلاق در دوران قرنطینه
مترجم: #هدی_جاودانی
▫️۲۳ ارديبهشت ۱۳۹۹ ▫️#روزنامه_شهرآرا
اینستاگرام #کمیسیون_ملی_یونسکو_ایران
#نت_گپ_یونسکویی
#شب_های_یونسکویی
#کمیسیون_ملی_یونسکو_ایران
#یونسکو
گفتگوی #شکرخواه با پروفسور #شینواری
🔸مسئله اخلاق در دوران قرنطینه
مترجم: #هدی_جاودانی
▫️۲۳ ارديبهشت ۱۳۹۹ ▫️#روزنامه_شهرآرا
اینستاگرام #کمیسیون_ملی_یونسکو_ایران
#نت_گپ_یونسکویی
#شب_های_یونسکویی
#کمیسیون_ملی_یونسکو_ایران
#یونسکو
#روزنامهنگاری
🔸روزنامهنگاران بازنشسته نمیشوند
پس از بازنشستگی دکتر #محمدمهدی_فرقانی، استاد برجسته روزنامهنگاری ایران و نخستین رییس دانشکده علوم #ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی، دکتر مهدی زاده به عنوان سرپرست دانشکده منصوب شدند.
میراث و زحمات دکتر فرقانی در راهاندازی دانشکده و ایجاد و توسعه رشته علوم ارتباطات و همچنین حوزهها و رشتههای جدید از جمله کارشناسی ارشد روابط عمومی و ارتباطات سلامت و نظایر آن ماندگار خواهد بود.
دکتر فرقانی از نسل روزنامهنگارانی است که علاوه بر سالها روزنامهنگاری و خلق آثار و ادبیات مبتنی بر تجربه زیسته حرفهای و اخلاقی، به تربیت دانشجو و تاسیس و تقویت بعد نهادی رشته ارتباطات هم پرداخته است.
دکتر فرقانی یک انسان چندساحتی است هم روزنامهنگاری حرفهای است،هم اندیشهمند و هم مدیری لایق. خداوند نگهدارشان باد
بازنشستگی البته برای روزنامهنگاران حرفهای و اندیشهمند و تولید کننده ادبیات بیمعنی است. دکتر فرقانی و روزنامهنگاران هم نسل ایشان نظیر دکتر #قاضیزاده و #فریدون_صدیقی و دکتر #شکرخواه و ....اگر تنها خاطرات و تجربه زیسته خود را مکتوب مستندسازی و مکتوب و ثبت کند، خود یک مدرسه و مکتب روزنامهنگاری است.
برای دکتر #مهدیزاده در جایگاه مهم سرپرست دانشکده علوم ارتباطات و ادامه مسیر توسعه دانشکده و رشته ارتباطات آرزوی سلامت و سربلندی دارم. #کافه_ارتباطات
@coffee_comm
🔸روزنامهنگاران بازنشسته نمیشوند
پس از بازنشستگی دکتر #محمدمهدی_فرقانی، استاد برجسته روزنامهنگاری ایران و نخستین رییس دانشکده علوم #ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی، دکتر مهدی زاده به عنوان سرپرست دانشکده منصوب شدند.
میراث و زحمات دکتر فرقانی در راهاندازی دانشکده و ایجاد و توسعه رشته علوم ارتباطات و همچنین حوزهها و رشتههای جدید از جمله کارشناسی ارشد روابط عمومی و ارتباطات سلامت و نظایر آن ماندگار خواهد بود.
دکتر فرقانی از نسل روزنامهنگارانی است که علاوه بر سالها روزنامهنگاری و خلق آثار و ادبیات مبتنی بر تجربه زیسته حرفهای و اخلاقی، به تربیت دانشجو و تاسیس و تقویت بعد نهادی رشته ارتباطات هم پرداخته است.
دکتر فرقانی یک انسان چندساحتی است هم روزنامهنگاری حرفهای است،هم اندیشهمند و هم مدیری لایق. خداوند نگهدارشان باد
بازنشستگی البته برای روزنامهنگاران حرفهای و اندیشهمند و تولید کننده ادبیات بیمعنی است. دکتر فرقانی و روزنامهنگاران هم نسل ایشان نظیر دکتر #قاضیزاده و #فریدون_صدیقی و دکتر #شکرخواه و ....اگر تنها خاطرات و تجربه زیسته خود را مکتوب مستندسازی و مکتوب و ثبت کند، خود یک مدرسه و مکتب روزنامهنگاری است.
برای دکتر #مهدیزاده در جایگاه مهم سرپرست دانشکده علوم ارتباطات و ادامه مسیر توسعه دانشکده و رشته ارتباطات آرزوی سلامت و سربلندی دارم. #کافه_ارتباطات
@coffee_comm