عرصههای ارتباطی
#ارزشهایخبری 🔸ﻣﺠﺎورت (Proximity) ﻣﺨﺎﻃﺒﺎن رﺳﺎﻧﻪﻫﺎ ﺗﺮﺟﻴﺢ میدﻫﻨـﺪ ﻛـﻪ اﺑﺘـﺪا از ﺧﺒﺮﻫﺎی ﻣﺮﺑـﻮط ﺑـﻪ ﻣﺤﻠـﻪ، ﺷـﻬﺮ، ﻛـﺸﻮر و ﻛـﺸﻮرﻫﺎی ﻫﻤﺠـﻮار ﺧـﻮد اﻃﻼﻋﺎت ﻛﺴﺐ ﻛﻨﻨﺪ. ﻣﺠﺎورت ﺑﻪ ﻟﺤﺎظ ارزش ﺧﺒﺮی در دو ﺷﻜﻞ ﻣـﻮرد ﮔﺰﻳﻨﺶ ﻗﺮار میﮔﻴﺮد: ﺟﻐﺮاﻓﻴﺎیی و ﻣﻌﻨﻮی. ”ﻣﺠـﺎورت ﺟﻐﺮاﻓﻴـﺎیی“…
#ارزشهایخبری
🔸ﺗﺎزگی (Timeliness)
🔻داﻧﺴﺘﻦ اﻳﻨﻜﻪ ﻳﻚ روﻳﺪاد در ﭼﻪوﻗﺖ ﺑـﻪوﻗﻮع ﭘﻴﻮﺳﺘﻪ اﺳﺖ، در ﺟﻬﺎن رﻗﺎﺑﺖﻫﺎی ﺧﺒﺮی از اﻫﻤﻴـﺖ وﻳﮋهای ﺑﺮﺧﻮردار اﺳﺖ. میﮔﻮﻳﻨﺪ: روزﻧﺎﻣﻪ ﻣﺜﻞ ﻧﻮزادی اﺳﺖ ﻛﻪ در ﻫﻤﺎن روز ﺗﻮﻟـﺪ ﺟﺎن میﺳﭙﺎرد.
ﺑﻨﺎﺑﺮاﻳﻦ، روزﻧﺎﻣﻪای از ﻟﺤﺎظ ﺧﺒﺮی ﻣﻮﻓﻖﺗﺮ اﺳﺖ ﻛـﻪ ﺣﺎوی اﺧﺒﺎر ﺗﺎزهﺗﺮ و ﺑﻪﻋﺒﺎرت ﺑﻬﺘﺮ ﺣﺎوی اﺧﺒﺎر ﺑﻪﻫﻨﮕﺎم ﺑﺎﺷﺪ. اﮔﺮ ﺧﺒﺮ دﻳﺮوز را اﻣﺮوز ﭼـﺎپ ﻛﻨـﻴﻢ، ﺗـﺎزگی ﺧـﻮد را از دﺳﺖ داده اﺳﺖ و ﺧﻮاﻧﻨﺪه رﻏﺒﺘﻲ ﺑﻪ ﺧﻮاﻧﺪن آن ﻧﺸﺎن نمیدﻫﺪ. ﭘﺲ ﻫﺮ اﻧﺪازه ﻛﻪ ﻓﺎﺻﻠه وﻗﻮع روﻳﺪاد و درج آن ﺑﻪﻋﻨﻮان ﺧﺒﺮ، ﻧﺰدﻳﻚﺗﺮ ﺑﺎﺷﺪ، ﺧﺒـﺮ، ﺗﺮ و ﺗﺎزهﺗﺮ ﺧﻮاﻫﺪ ﺑﻮد. ﺑﺮای آﻧﻜﻪ ﻣﺨﺎﻃﺐ ﺑﻪ ﺳـﺮﻋﺖ ﻧﻴﺎز ﺧﺒـﺮی ﺧـﻮد را ﺑﺮﻃﺮف ﻛﻨﺪ، ﺑﺎﻳﺪ ﺑﻪﺳﺮﻋﺖ ﻫﺮ ﭼﻪ ﺗﻤﺎمﺗﺮ ﺑﻪ او ﺧﺒﺮ داده ﺷﻮد ﺗـﺎ ﺿـﻤﻦ اﻳﻨﻜﻪ ﻧﻴﺎز ﺧﺒﺮﻳﺶ را ﺑﺮﻃﺮف میﻛﻨﻴﻢ، ﻣﺎﻧﻊ رﻓﺘﻦ او ﺑﻪﻃﺮف ﺳﺎﻳﺮ ﻣﻨـﺎﺑﻊﺧﺒﺮی ﺷﻮﻳﻢ. رﺳﺎﻧﻪﻫﺎیی ﻛﻪ از ﺗـﺎزگی ﺧﺒـﺮی و اﻃﻼﻋﺎﺗﻲ ﺑﺮﺧﻮردار ﻧﻴـﺴﺘﻨﺪ، ﺑـﻪ ﺑﻴﻤﺎری رﻳﺰش ﺗﻴﺮاژ، ﻛﻪ ”ﺳﺮﻃﺎن رﺳﺎﻧﻪﻫﺎ“ ﺑـﻪﺣـﺴﺎب میآﻳﺪ، دﭼﺎر میﺷﻮﻧﺪ. اﻟﺒﺘﻪ اﻳﻦ ﻧﻜﺘﻪ را ﺑﺎﻳﺪ اﻓﺰود ﻛﻪ ﺧﻴﻠﻲ از وﻗﺖﻫﺎ، ﺟﻨﺒـﻪﻫﺎیی از ﻳﻚ ﺧﺒﺮ ﻛﻬﻨﻪ ﻧﻴﺰ میﺗﻮاﻧﺪ در ﺷﻜﻠﻲ ﺗﺎزه آﺷﻜﺎر ﺷﻮد، ﻛـﻪ ﻃﺒﻌـﺎً در اﻳﻦ ﺻﻮرت ﺑﺎز ﻫﻢ از ارزش ﺧﺒﺮی ﺑﺮﺧﻮردار میﺷﻮد. اﻳﻦ ﻫﻔﺖ ارزش ﺧﺒﺮی ﻛﻪ ذﻛﺮﺷﺎن رﻓﺖ، ﺣﺎﻟﺘﻲ ﻣﻨﺤﺼﺮﺑﻪﻓﺮد دارﻧـﺪ و میﺗﻮاﻧﻨﺪ ﺟﻨﺒﻪﻫﺎی ارزﺷـﻲ ﺧﺒﺮﻫـﺎ را ﭘﻮﺷـﺶ دﻫﻨـﺪ و اﻃـﻼع از آﻧﻬـﺎ ﻛﻤﺎﺑﻴﺶ میﺗﻮاﻧﺪ ﺑﺮای درك ارزشﻫﺎی ﺧﺒـﺮی ﻛﻔﺎﻳـﺖ ﻛﻨﺪ.
🔸ﺗﺎزگی (Timeliness)
🔻داﻧﺴﺘﻦ اﻳﻨﻜﻪ ﻳﻚ روﻳﺪاد در ﭼﻪوﻗﺖ ﺑـﻪوﻗﻮع ﭘﻴﻮﺳﺘﻪ اﺳﺖ، در ﺟﻬﺎن رﻗﺎﺑﺖﻫﺎی ﺧﺒﺮی از اﻫﻤﻴـﺖ وﻳﮋهای ﺑﺮﺧﻮردار اﺳﺖ. میﮔﻮﻳﻨﺪ: روزﻧﺎﻣﻪ ﻣﺜﻞ ﻧﻮزادی اﺳﺖ ﻛﻪ در ﻫﻤﺎن روز ﺗﻮﻟـﺪ ﺟﺎن میﺳﭙﺎرد.
ﺑﻨﺎﺑﺮاﻳﻦ، روزﻧﺎﻣﻪای از ﻟﺤﺎظ ﺧﺒﺮی ﻣﻮﻓﻖﺗﺮ اﺳﺖ ﻛـﻪ ﺣﺎوی اﺧﺒﺎر ﺗﺎزهﺗﺮ و ﺑﻪﻋﺒﺎرت ﺑﻬﺘﺮ ﺣﺎوی اﺧﺒﺎر ﺑﻪﻫﻨﮕﺎم ﺑﺎﺷﺪ. اﮔﺮ ﺧﺒﺮ دﻳﺮوز را اﻣﺮوز ﭼـﺎپ ﻛﻨـﻴﻢ، ﺗـﺎزگی ﺧـﻮد را از دﺳﺖ داده اﺳﺖ و ﺧﻮاﻧﻨﺪه رﻏﺒﺘﻲ ﺑﻪ ﺧﻮاﻧﺪن آن ﻧﺸﺎن نمیدﻫﺪ. ﭘﺲ ﻫﺮ اﻧﺪازه ﻛﻪ ﻓﺎﺻﻠه وﻗﻮع روﻳﺪاد و درج آن ﺑﻪﻋﻨﻮان ﺧﺒﺮ، ﻧﺰدﻳﻚﺗﺮ ﺑﺎﺷﺪ، ﺧﺒـﺮ، ﺗﺮ و ﺗﺎزهﺗﺮ ﺧﻮاﻫﺪ ﺑﻮد. ﺑﺮای آﻧﻜﻪ ﻣﺨﺎﻃﺐ ﺑﻪ ﺳـﺮﻋﺖ ﻧﻴﺎز ﺧﺒـﺮی ﺧـﻮد را ﺑﺮﻃﺮف ﻛﻨﺪ، ﺑﺎﻳﺪ ﺑﻪﺳﺮﻋﺖ ﻫﺮ ﭼﻪ ﺗﻤﺎمﺗﺮ ﺑﻪ او ﺧﺒﺮ داده ﺷﻮد ﺗـﺎ ﺿـﻤﻦ اﻳﻨﻜﻪ ﻧﻴﺎز ﺧﺒﺮﻳﺶ را ﺑﺮﻃﺮف میﻛﻨﻴﻢ، ﻣﺎﻧﻊ رﻓﺘﻦ او ﺑﻪﻃﺮف ﺳﺎﻳﺮ ﻣﻨـﺎﺑﻊﺧﺒﺮی ﺷﻮﻳﻢ. رﺳﺎﻧﻪﻫﺎیی ﻛﻪ از ﺗـﺎزگی ﺧﺒـﺮی و اﻃﻼﻋﺎﺗﻲ ﺑﺮﺧﻮردار ﻧﻴـﺴﺘﻨﺪ، ﺑـﻪ ﺑﻴﻤﺎری رﻳﺰش ﺗﻴﺮاژ، ﻛﻪ ”ﺳﺮﻃﺎن رﺳﺎﻧﻪﻫﺎ“ ﺑـﻪﺣـﺴﺎب میآﻳﺪ، دﭼﺎر میﺷﻮﻧﺪ. اﻟﺒﺘﻪ اﻳﻦ ﻧﻜﺘﻪ را ﺑﺎﻳﺪ اﻓﺰود ﻛﻪ ﺧﻴﻠﻲ از وﻗﺖﻫﺎ، ﺟﻨﺒـﻪﻫﺎیی از ﻳﻚ ﺧﺒﺮ ﻛﻬﻨﻪ ﻧﻴﺰ میﺗﻮاﻧﺪ در ﺷﻜﻠﻲ ﺗﺎزه آﺷﻜﺎر ﺷﻮد، ﻛـﻪ ﻃﺒﻌـﺎً در اﻳﻦ ﺻﻮرت ﺑﺎز ﻫﻢ از ارزش ﺧﺒﺮی ﺑﺮﺧﻮردار میﺷﻮد. اﻳﻦ ﻫﻔﺖ ارزش ﺧﺒﺮی ﻛﻪ ذﻛﺮﺷﺎن رﻓﺖ، ﺣﺎﻟﺘﻲ ﻣﻨﺤﺼﺮﺑﻪﻓﺮد دارﻧـﺪ و میﺗﻮاﻧﻨﺪ ﺟﻨﺒﻪﻫﺎی ارزﺷـﻲ ﺧﺒﺮﻫـﺎ را ﭘﻮﺷـﺶ دﻫﻨـﺪ و اﻃـﻼع از آﻧﻬـﺎ ﻛﻤﺎﺑﻴﺶ میﺗﻮاﻧﺪ ﺑﺮای درك ارزشﻫﺎی ﺧﺒـﺮی ﻛﻔﺎﻳـﺖ ﻛﻨﺪ.
#ارزشهایخبری
🔸نگاه فیلیپ گایار
🔻اﻣﺎ ﺑﺤﺚ ارزشﻫﺎی ﺧﺒﺮی از وﺟﻮه دﻳﮕﺮی ﻫﻢ ﻣﻮرد ﺗﻮﺟﻪ ﻗﺮار دارد و میﺗـﻮان ﮔﻔﺖ ﻛﻪ ﮔﺮﻣﺎی ﺧﻮد را ﺣﻔﻆ ﻛﺮده اﺳﺖ.
#ﻓﻴﻠﻴﭗ_ﮔﺎﻳﺎر ﻓﺮاﻧﺴﻮی ﻛﻪ ﻣﻘﺪﻣﻪ ﻛﺘﺎب ﻳﻮﻧﺴﻜﻮ تحت ﻋﻨﻮان ارزشﻫﺎی ﺧﺒﺮی و اﺻﻮل ارﺗﺒﺎﻃﺎت ﺑﻴﻦ ﻓﺮﻫﻨﮕـﻲ را در ﺳـﺎل ۱۹۸۰ ﻧﻮﺷـﺖ در ﻛﺘﺎب ﻓﻦ روزﻧﺎﻣﻪﻧﮕﺎری ﺑﻪ ﺳـﻪ ارزش ﺧﺒـﺮی اﺷـﺎره میﻛﻨـﺪ. او در ﻓﺼﻞ ﺳﻮم اﻳﻦ ﻛﺘﺎب، ﺗﺤﺖ ﻋﻨﻮان ”از روﻳﺪاد ﺗﺎ ﺧﺒـﺮ“ اﺑﺘﺪا ﺑﻪ ﺑﺮرسی ﻣﺒﺤﺚ ﻣﺴﻴﺮ ﺧﺒﺮ میﭘﺮدازد و ﺳﭙﺲ ﺑﺎ اﺷﺎره ﺑﻪ ﻣﻮﺿﻮع ”اﻧﺘﺨﺎب اﺧﺒـﺎر“، ﺑﻪ ﺳﻪ "ﺿﺎﺑﻄه اﻧﺘﺨﺎب“ اﺷﺎره میﻛﻨﺪ.
ﮔﺎﻳﺎر میﮔﻮﻳﺪ: ﺿﻮاﺑﻂ ﺟﻬﺎﻧﻲ ﺧﺒﺮ، در ﺧﻮد ﺧﺒﺮ ﻣﺴﺘﺘﺮﻧﺪ ﻛﻪ ﺑﺎﻳﺪ آﻧﻬﺎ را در اﻳﻦ ﻋﺒﺎرت ﺟﺴﺖ: »آﻧﭽـﻪ ﻣـﻮرد ﺗﻮﺟﻪ و ﻋﻼﻗﻪ ﺧﻮاﻧﻨﺪﮔﺎن ﺑﺎﺷﺪ. ﮔﺎﻳﺎر اﻳﻦ ﺿﻮاﺑﻂ ﺳﻪﮔﺎﻧﻪ را ﭼﻨﻴﻦ ﻓﻬﺮﺳﺖ میﻛﻨﺪ:
۱. واﻗﻌه روز ﺑﻮدن (ﻛﻪ ﻫﻤﺎن ﻋﻨﺼﺮ ﺗﺎزﮔﻲ اﺳﺖ)؛
۲. اﺛﺮﮔﺬاری (داﻣﻨه اﻧﻌﻜﺎس روﻳﺪاد در زﻣﺎن و ﻣﻜﺎن)؛
۳. ﺳﻮدﻣﻨﺪی (ﻃﺮز ﺗﻠﻘﻲ ﻣﺮدم ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ روﻳﺪاد.)
🔸نگاه فیلیپ گایار
🔻اﻣﺎ ﺑﺤﺚ ارزشﻫﺎی ﺧﺒﺮی از وﺟﻮه دﻳﮕﺮی ﻫﻢ ﻣﻮرد ﺗﻮﺟﻪ ﻗﺮار دارد و میﺗـﻮان ﮔﻔﺖ ﻛﻪ ﮔﺮﻣﺎی ﺧﻮد را ﺣﻔﻆ ﻛﺮده اﺳﺖ.
#ﻓﻴﻠﻴﭗ_ﮔﺎﻳﺎر ﻓﺮاﻧﺴﻮی ﻛﻪ ﻣﻘﺪﻣﻪ ﻛﺘﺎب ﻳﻮﻧﺴﻜﻮ تحت ﻋﻨﻮان ارزشﻫﺎی ﺧﺒﺮی و اﺻﻮل ارﺗﺒﺎﻃﺎت ﺑﻴﻦ ﻓﺮﻫﻨﮕـﻲ را در ﺳـﺎل ۱۹۸۰ ﻧﻮﺷـﺖ در ﻛﺘﺎب ﻓﻦ روزﻧﺎﻣﻪﻧﮕﺎری ﺑﻪ ﺳـﻪ ارزش ﺧﺒـﺮی اﺷـﺎره میﻛﻨـﺪ. او در ﻓﺼﻞ ﺳﻮم اﻳﻦ ﻛﺘﺎب، ﺗﺤﺖ ﻋﻨﻮان ”از روﻳﺪاد ﺗﺎ ﺧﺒـﺮ“ اﺑﺘﺪا ﺑﻪ ﺑﺮرسی ﻣﺒﺤﺚ ﻣﺴﻴﺮ ﺧﺒﺮ میﭘﺮدازد و ﺳﭙﺲ ﺑﺎ اﺷﺎره ﺑﻪ ﻣﻮﺿﻮع ”اﻧﺘﺨﺎب اﺧﺒـﺎر“، ﺑﻪ ﺳﻪ "ﺿﺎﺑﻄه اﻧﺘﺨﺎب“ اﺷﺎره میﻛﻨﺪ.
ﮔﺎﻳﺎر میﮔﻮﻳﺪ: ﺿﻮاﺑﻂ ﺟﻬﺎﻧﻲ ﺧﺒﺮ، در ﺧﻮد ﺧﺒﺮ ﻣﺴﺘﺘﺮﻧﺪ ﻛﻪ ﺑﺎﻳﺪ آﻧﻬﺎ را در اﻳﻦ ﻋﺒﺎرت ﺟﺴﺖ: »آﻧﭽـﻪ ﻣـﻮرد ﺗﻮﺟﻪ و ﻋﻼﻗﻪ ﺧﻮاﻧﻨﺪﮔﺎن ﺑﺎﺷﺪ. ﮔﺎﻳﺎر اﻳﻦ ﺿﻮاﺑﻂ ﺳﻪﮔﺎﻧﻪ را ﭼﻨﻴﻦ ﻓﻬﺮﺳﺖ میﻛﻨﺪ:
۱. واﻗﻌه روز ﺑﻮدن (ﻛﻪ ﻫﻤﺎن ﻋﻨﺼﺮ ﺗﺎزﮔﻲ اﺳﺖ)؛
۲. اﺛﺮﮔﺬاری (داﻣﻨه اﻧﻌﻜﺎس روﻳﺪاد در زﻣﺎن و ﻣﻜﺎن)؛
۳. ﺳﻮدﻣﻨﺪی (ﻃﺮز ﺗﻠﻘﻲ ﻣﺮدم ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ روﻳﺪاد.)
عرصههای ارتباطی
#خبر🔸ﮔﺎﻟﺘﻮﻧﮓ - روگ ارزشﻫﺎی دوازدهﮔﺎﻧﻪ ﻳﻮﻫﺎن ﮔﺎﻟﺘﻮنگ ﺟﺎﻣﻌﻪﺷﻨﺎس ﻧﺮوژی (زاده ۲۴ اﻛﺘﺒﺮ ۱۹۳۰ در اﺳﻠﻮ ﻧﺮوژ) ــ ﻛﻪ ﻋﺮﺻﻪ تخصصیاش ﻣﻄﺎﻟﻌﺎت ﻛﺸﻤﻜﺶ و ﺻﻠﺢ اﺳﺖ ــ و ﻫﻤﻜﺎر ﭘﮋوهشیاش ﻣـﺮی ﻫﻮﻟﻤﺒﻮ روگ از ﭼﻬﺮهﻫﺎی ﺑﺮﺟﺴﺘﻪ در ﭘﮋوﻫﺶﻫﺎی ارﺗﺒﺎطی ﺑﻪﺷﻤﺎر میآﻳﻨﺪ و ﺷﺎﻳﺪ ﺑﺘﻮان آﻧﺎن را…
#ارزشهایخبری
🔸۱. ﺗﻮاﺗﺮ | ﻓﺮﻛﺎﻧﺲ (Frequency)
🔻ﺑﻪ اﻋﺘﻘﺎد ﮔﺎﻟﺘﻮﻧﮓ و روگ، اﻳـﻦ ارزش ﺧﺒﺮی در ﺣﻘﻴﻘﺖ ﻳﻚ ﻇﺮف زﻣﺎنی اﺳﺖ ﻛﻪ روﻳﺪاد، آن را پر میﻛﻨﺪ.
ﺑﻪﻋﻨﻮان ﻣﺜﺎل، ﺟﻨﺎﻳﺖﻫﺎ در زﻣﺎن اﻧﺪکی روی میدﻫﻨﺪ و معنی آنﻫﺎ ﻫﻢ ﻣﻠﻤﻮس اﺳﺖ و ﺑﻪﺳﺮﻋﺖ ﻧﻴﺰ درك میﺷﻮﻧﺪ؛ ﻣﺜﻞ دﻳﻮاری ﻛﻪ زود ﺳﺎﺧﺘﻪ میﺷﻮد و ﺑﺎﻻ میآﻳﺪ و ﻫﻤﻪ آن را میﺑﻴﻨﻨﺪ. اﻣﺎ ﻣﺜﻼً اﺟﺮای ﻳﻚ ﺑﺮﻧﺎﻣه آﻣﻮزﺷﻲ خیلی زود ﺑﻪ ﭼﺸﻢ نمیآﻳﺪ و اﺟﺮای آن نیازمند زﻣـﺎن ﺑﻴﺸﺘﺮی اﺳﺖ (ﻇﺮف زﻣﺎنی ﻃﻮﻻنیﺗﺮی ﻻزم دارد)، ﺑــﻪ ﻫﻤﻴﻦ ﺟﻬﺖ، روزﻧﺎﻣﻪﻧﮕﺎران ﺑﻪ ﭘﻮﺷﺶ اﻳﻦ ﻧﻮع روﻳﺪادﻫﺎ ﻛﻪ ﻇﺮف زﻣﺎنی آنﻫﺎ ﻃﻮﻻنی اﺳﺖ، ﺗﻤﺎﻳﻞ ﻧﺸﺎن نمیدﻫﻨﺪ. ﮔﺎﻟﺘﻮﻧﮓ و روگ در ﺗﺒﻴﻴﻦ اﻳﻦ ارزش ﺧﺒﺮی میﮔﻮﻳﻨﺪ ﻛﻪ ﺧﺒﺮﻫﺎیی ﻛﻪ از ﻟﺤﺎظ ﺗﻮاﺗﺮ و ﻓﺮﻛﺎﻧﺲ ﻛﻮﺗﺎهﺗﺮﻧﺪ، ﺑﻴﺸﺘﺮ ﻣﻄﻠﻮب روزﻧﺎﻣﻪﻧﮕﺎران ﻫﺴﺘﻨﺪ. اﻣﺎ از ﺳﻮی دﻳﮕﺮ، ﮔﺮاﻳﺶﻫﺎ و ﺗﺤﻮﻻت اﻗﺘﺼﺎدی، اﺟﺘﻤﺎعی و فرهنگی ﻛﻪ از ﻧﻈﺮ ﺗﻜﻮﻳﻦ و ﺗﺤﻘﻖ ﻧﻬﺎیی ﻣﺴﺘﻠﺰم زﻣﺎن ﻃﻮﻻنیﺗﺮ ﻫﺴﺘﻨﺪ- و ﻟﺬا از ﺟﻨﺒه معنی، ﻣﻔﻬﻮم و وزن، دﻳﺮﺗﺮ از روﻳﺪادﻫﺎی ﺑﺎ ﻓﺮﻛﺎﻧﺲ و ﺗﻮاﺗﺮ ﻛﻮﺗﺎه، درك میﺷﻮﻧﺪ-در ﺧﺎرج از داﻳﺮه اﻧﺘﺨﺎب روزﻧﺎﻣﻪﻧﮕﺎران ﺑﺎقی میﻣﺎﻧﻨﺪ و ﺑﺨﺖ اﻧﺘﺨﺎبﺷﺪن را ﭘﻴﺪا نمیﻛﻨﻨﺪ. واﻧﮕﻬﻲ، روزﻧﺎﻣﻪﻧﮕﺎران اﮔﺮ روﻳﺪادﻫﺎی ﭘﺮﺗﻮاﺗﺮ را اﻧﺘﺨﺎب ﻛﻨﻨﺪ، ﺑﻴﺸﺘﺮ از زاوﻳه آﻣﺎری ﺑﻪ آنﻫﺎ میﭘﺮدازﻧﺪ و اﻳﻦ اﻣﺮ ﻧﻴﺰ ﻏﺎﻟﺒﺎً در ﻧﺸﺮﻳﻪﻫﺎی ﺗﺨﺼﺼﻲ ﺻﻮرت میﮔﻴﺮد.
🔸۱. ﺗﻮاﺗﺮ | ﻓﺮﻛﺎﻧﺲ (Frequency)
🔻ﺑﻪ اﻋﺘﻘﺎد ﮔﺎﻟﺘﻮﻧﮓ و روگ، اﻳـﻦ ارزش ﺧﺒﺮی در ﺣﻘﻴﻘﺖ ﻳﻚ ﻇﺮف زﻣﺎنی اﺳﺖ ﻛﻪ روﻳﺪاد، آن را پر میﻛﻨﺪ.
ﺑﻪﻋﻨﻮان ﻣﺜﺎل، ﺟﻨﺎﻳﺖﻫﺎ در زﻣﺎن اﻧﺪکی روی میدﻫﻨﺪ و معنی آنﻫﺎ ﻫﻢ ﻣﻠﻤﻮس اﺳﺖ و ﺑﻪﺳﺮﻋﺖ ﻧﻴﺰ درك میﺷﻮﻧﺪ؛ ﻣﺜﻞ دﻳﻮاری ﻛﻪ زود ﺳﺎﺧﺘﻪ میﺷﻮد و ﺑﺎﻻ میآﻳﺪ و ﻫﻤﻪ آن را میﺑﻴﻨﻨﺪ. اﻣﺎ ﻣﺜﻼً اﺟﺮای ﻳﻚ ﺑﺮﻧﺎﻣه آﻣﻮزﺷﻲ خیلی زود ﺑﻪ ﭼﺸﻢ نمیآﻳﺪ و اﺟﺮای آن نیازمند زﻣـﺎن ﺑﻴﺸﺘﺮی اﺳﺖ (ﻇﺮف زﻣﺎنی ﻃﻮﻻنیﺗﺮی ﻻزم دارد)، ﺑــﻪ ﻫﻤﻴﻦ ﺟﻬﺖ، روزﻧﺎﻣﻪﻧﮕﺎران ﺑﻪ ﭘﻮﺷﺶ اﻳﻦ ﻧﻮع روﻳﺪادﻫﺎ ﻛﻪ ﻇﺮف زﻣﺎنی آنﻫﺎ ﻃﻮﻻنی اﺳﺖ، ﺗﻤﺎﻳﻞ ﻧﺸﺎن نمیدﻫﻨﺪ. ﮔﺎﻟﺘﻮﻧﮓ و روگ در ﺗﺒﻴﻴﻦ اﻳﻦ ارزش ﺧﺒﺮی میﮔﻮﻳﻨﺪ ﻛﻪ ﺧﺒﺮﻫﺎیی ﻛﻪ از ﻟﺤﺎظ ﺗﻮاﺗﺮ و ﻓﺮﻛﺎﻧﺲ ﻛﻮﺗﺎهﺗﺮﻧﺪ، ﺑﻴﺸﺘﺮ ﻣﻄﻠﻮب روزﻧﺎﻣﻪﻧﮕﺎران ﻫﺴﺘﻨﺪ. اﻣﺎ از ﺳﻮی دﻳﮕﺮ، ﮔﺮاﻳﺶﻫﺎ و ﺗﺤﻮﻻت اﻗﺘﺼﺎدی، اﺟﺘﻤﺎعی و فرهنگی ﻛﻪ از ﻧﻈﺮ ﺗﻜﻮﻳﻦ و ﺗﺤﻘﻖ ﻧﻬﺎیی ﻣﺴﺘﻠﺰم زﻣﺎن ﻃﻮﻻنیﺗﺮ ﻫﺴﺘﻨﺪ- و ﻟﺬا از ﺟﻨﺒه معنی، ﻣﻔﻬﻮم و وزن، دﻳﺮﺗﺮ از روﻳﺪادﻫﺎی ﺑﺎ ﻓﺮﻛﺎﻧﺲ و ﺗﻮاﺗﺮ ﻛﻮﺗﺎه، درك میﺷﻮﻧﺪ-در ﺧﺎرج از داﻳﺮه اﻧﺘﺨﺎب روزﻧﺎﻣﻪﻧﮕﺎران ﺑﺎقی میﻣﺎﻧﻨﺪ و ﺑﺨﺖ اﻧﺘﺨﺎبﺷﺪن را ﭘﻴﺪا نمیﻛﻨﻨﺪ. واﻧﮕﻬﻲ، روزﻧﺎﻣﻪﻧﮕﺎران اﮔﺮ روﻳﺪادﻫﺎی ﭘﺮﺗﻮاﺗﺮ را اﻧﺘﺨﺎب ﻛﻨﻨﺪ، ﺑﻴﺸﺘﺮ از زاوﻳه آﻣﺎری ﺑﻪ آنﻫﺎ میﭘﺮدازﻧﺪ و اﻳﻦ اﻣﺮ ﻧﻴﺰ ﻏﺎﻟﺒﺎً در ﻧﺸﺮﻳﻪﻫﺎی ﺗﺨﺼﺼﻲ ﺻﻮرت میﮔﻴﺮد.
عرصههای ارتباطی
#خبر🔸ﮔﺎﻟﺘﻮﻧﮓ - روگ ارزشﻫﺎی دوازدهﮔﺎﻧﻪ ﻳﻮﻫﺎن ﮔﺎﻟﺘﻮنگ ﺟﺎﻣﻌﻪﺷﻨﺎس ﻧﺮوژی (زاده ۲۴ اﻛﺘﺒﺮ ۱۹۳۰ در اﺳﻠﻮ ﻧﺮوژ) ــ ﻛﻪ ﻋﺮﺻﻪ تخصصیاش ﻣﻄﺎﻟﻌﺎت ﻛﺸﻤﻜﺶ و ﺻﻠﺢ اﺳﺖ ــ و ﻫﻤﻜﺎر ﭘﮋوهشیاش ﻣـﺮی ﻫﻮﻟﻤﺒﻮ روگ از ﭼﻬﺮهﻫﺎی ﺑﺮﺟﺴﺘﻪ در ﭘﮋوﻫﺶﻫﺎی ارﺗﺒﺎطی ﺑﻪﺷﻤﺎر میآﻳﻨﺪ و ﺷﺎﻳﺪ ﺑﺘﻮان آﻧﺎن را…
#ارزشهایخبری
🔸۲. آﺳﺘﺎﻧﻪ / درﮔﺎه / ﻧﻘﻄﻪ ﺷﺮوع (Threshold)
آﺳﺘﺎﻧﻪ ﻛﻪ میﺗﻮان آن را ”ﻧﻘﻄه ﺷﺮوع“ ﻫﻢ ﻧﺎﻣﻴﺪ، در ﺣﻘﻴﻘﺖ اﻧﺪازه ”ﻗﺪ و ﻗﻮاره“ روﻳﺪاد اﺳـﺖ. ﺑﺮای ﻫﺮ روﻳﺪاد، آﺳﺘﺎﻧﻪای وﺟﻮد دارد ﻛـﻪ اﮔـﺮ روﻳﺪاد ﺑـﻪ ﺳـﻄﺢ آن ﻧﺮﺳﺪ، اﺻﻼً ﻣﺨﺎﺑﺮه ﻧﺨﻮاﻫﺪ ﺷﺪ. اﻓﺰون ﺑﺮاﻳﻦ، اﮔـﺮ روﻳـﺪادی ﺑـﻪ آﺳـﺘﺎﻧﻪ ﺑﺮﺳﺪ و ﻣﺨﺎﺑﺮه ﺷﻮد، ﻣﻤﻜﻦ اﺳﺖ ﻛﻪ در درون ﺧﻮد آﺳﺘﺎﻧﻪﻫـﺎی دﻳﮕـﺮی ﺑﻴﺎﻓﺮﻳﻨﺪ.
اﻳﻦ ﻧﻜﺘﻪ را ﻳﺎدآوری ﻛﻨﻢ ﻛﻪ ﻫﺮاﻧﺪازه ﻛـﻪ ﻳـﻚ روﻳـﺪاد از ﻧﻈـﺮ آﺳـﺘﺎﻧﻪ، ﺑﺰرگﺗﺮ ﺑﺎﺷﺪ، ﺑﺮای اﺳﺘﻤﺮار درج آن ﺑﻪ ”درام“ ﻳﺎ ﻫﻴﺠﺎن ﻗﻮیﺗﺮی ﻧﻴﺎز دارﻳﻢ. ﺑﻪ ﻋﻘﻴﺪه ﮔﺎﻟﺘﻮﻧﮓ و روگ، ﮔﺰارشﻫﺎی ﻣﺮﺑﻮط ﺑﻪ ﺟﻨﮓ از ﻣﻮارد ﺑﺎرز ﺑﺮﺧﻮردﻫﺎی ﻣﻬﻴﺞ ﺑﻪﺣﺴﺎب میآﻳﻨﺪ. اﻣﺎ، ﻫﻤـﺎنﮔﻮﻧـﻪ ﻛـﻪ ﮔﻔﺘـﻪ ﺷـﺪ، در ﺑﺴﻴﺎری از ﻣﻮارد، روﻳﺪادﻫﺎیی ﻛﻪ ﻣﺨﺎﺑﺮه میﺷﻮﻧﺪ، در درون ﺧﻮد ﺣـﺎوی ﻣﻮﺿﻮعﻫﺎی ﭘﺮﻛﺸﺶ دﻳﮕﺮی ﻫﺴﺘﻨﺪ ﻛﻪ اﮔﺮ روﻳﺪاد ﻧﺨﺴﺖ، ﻣﺨﺎﺑﺮه ﻧﺸﺪه ﺑﻮد و ﺑﻪ ﺧﺒﺮ ﺗﺒﺪﻳﻞ نمیﺷﺪ، روﻳـﺪاﻫﺎی ﺑﻌـﺪ، اﺻـﻼً ﺑﺨـﺖ و ﻓﺮﺻـﺖ ﺗﺒﺪﻳﻞﺷﺪن ﺑﻪ ﺧﺒﺮ را ﺑﻪدﺳﺖ نمیآوردﻧﺪ. ﻣﺜﻼً میﺗـﻮان ﻣـﺎﺟﺮای ﺟﻨـﮓ ﺧﻠﻴﺞﻓﺎرس (ﺣﻤﻠه آﻣﺮﻳﻜﺎ در ﻛﻮﻳﺖ ﺑﻪ ﻧﻴﺮوﻫﺎی ﻋـﺮاق در ﻣـﺮداد ۱۳۷۰) را ﺑﻪﻋﻨﻮان روﻳﺪاد اصلی و ﻣﺴﺌﻠﻪ ﭘﺮﻧﺪﮔﺎنی را ﻛﻪ ﺑﺮ اﺛﺮ ﺟﻨﮓ در ﻟﻜﻪﻫﺎی نفتی ﺷﻨﺎور ﺑﺮآبﻫﺎی ﺧﻠﻴﺞﻓﺎرس ﮔﺮﻓﺘﺎر ﺷﺪﻧﺪ ﺑـﻪﻋﻨـﻮان ”آﺳـﺘﺎﻧﻪ دوم“ قلمداد ﻛﺮد. ﻣﻮﺿﻮع اﻳﻦ ﭘﺮﻧﺪﮔﺎن، درام دﻳﮕﺮی ﺑﻮد ﻛـﻪ از درون ﺧﺒـﺮ اول ﺳﺮ ﺑﺮآورد. ﻳﺎ در ﻣﺜﺎل دﻳﮕﺮ؛ ﺣﻤﻠﻪ ﺳﺎل ۲۰۰۳ آﻣﺮﻳﻜﺎ ﺑﻪ ﻋﺮاق ﺣﻜـﻢ آﺳـﺘﺎﻧﻪ اول را دارد و آﻧﭽﻪ ﭘﺲ از اﻳﻦ ﺣﻤﻠﻪ ﺗﺤﺖ ﻋﻨﻮان ﻣﺸﺮوﻋﻴﺖ ﺣﻘـﻮقی ﺣﻤﻠـﻪ (Legality of invasion) و ﻛﺸﺘﺎر ﻏﻴﺮﻧﻈﺎﻣﻴﺎن در ﺟﻬﺎن ﻣﻄـﺮح ﺷـد ﺣﻜﻢ آﺳﺘﺎﻧﻪ دﻳﮕﺮی را دارد. و ﺑﺎﻷﺧﺮه در ﻳﻚ ﻣﺜﺎل دﻳﮕﺮ میﺗﻮان ﺗﻬﺎﺟﻢ اﺋﺘﻼف ﻏﺮب ﺑﻪ لیبی در ﺳﺎل ۲۰۱۱ را آﺳﺘﺎﻧﻪ اول ﻗﻠﻤﺪاد ﻛـﺮد و ﻣﻘﻮﻻت ﻣﺮﺗﺒﻂ ﺑـﺎ تخطی از ﻗﻄﻌﻨﺎﻣﻪ ﺳﺎزﻣﺎن ﻣﻠﻞ را آﺳﺘﺎﻧﻪ دوم اﻳﻦ ﺗﻬﺎﺟﻢ ﻧﻈﺎمی ﺑﻪ ﺣﺴﺎب آورد.
🔸۲. آﺳﺘﺎﻧﻪ / درﮔﺎه / ﻧﻘﻄﻪ ﺷﺮوع (Threshold)
آﺳﺘﺎﻧﻪ ﻛﻪ میﺗﻮان آن را ”ﻧﻘﻄه ﺷﺮوع“ ﻫﻢ ﻧﺎﻣﻴﺪ، در ﺣﻘﻴﻘﺖ اﻧﺪازه ”ﻗﺪ و ﻗﻮاره“ روﻳﺪاد اﺳـﺖ. ﺑﺮای ﻫﺮ روﻳﺪاد، آﺳﺘﺎﻧﻪای وﺟﻮد دارد ﻛـﻪ اﮔـﺮ روﻳﺪاد ﺑـﻪ ﺳـﻄﺢ آن ﻧﺮﺳﺪ، اﺻﻼً ﻣﺨﺎﺑﺮه ﻧﺨﻮاﻫﺪ ﺷﺪ. اﻓﺰون ﺑﺮاﻳﻦ، اﮔـﺮ روﻳـﺪادی ﺑـﻪ آﺳـﺘﺎﻧﻪ ﺑﺮﺳﺪ و ﻣﺨﺎﺑﺮه ﺷﻮد، ﻣﻤﻜﻦ اﺳﺖ ﻛﻪ در درون ﺧﻮد آﺳﺘﺎﻧﻪﻫـﺎی دﻳﮕـﺮی ﺑﻴﺎﻓﺮﻳﻨﺪ.
اﻳﻦ ﻧﻜﺘﻪ را ﻳﺎدآوری ﻛﻨﻢ ﻛﻪ ﻫﺮاﻧﺪازه ﻛـﻪ ﻳـﻚ روﻳـﺪاد از ﻧﻈـﺮ آﺳـﺘﺎﻧﻪ، ﺑﺰرگﺗﺮ ﺑﺎﺷﺪ، ﺑﺮای اﺳﺘﻤﺮار درج آن ﺑﻪ ”درام“ ﻳﺎ ﻫﻴﺠﺎن ﻗﻮیﺗﺮی ﻧﻴﺎز دارﻳﻢ. ﺑﻪ ﻋﻘﻴﺪه ﮔﺎﻟﺘﻮﻧﮓ و روگ، ﮔﺰارشﻫﺎی ﻣﺮﺑﻮط ﺑﻪ ﺟﻨﮓ از ﻣﻮارد ﺑﺎرز ﺑﺮﺧﻮردﻫﺎی ﻣﻬﻴﺞ ﺑﻪﺣﺴﺎب میآﻳﻨﺪ. اﻣﺎ، ﻫﻤـﺎنﮔﻮﻧـﻪ ﻛـﻪ ﮔﻔﺘـﻪ ﺷـﺪ، در ﺑﺴﻴﺎری از ﻣﻮارد، روﻳﺪادﻫﺎیی ﻛﻪ ﻣﺨﺎﺑﺮه میﺷﻮﻧﺪ، در درون ﺧﻮد ﺣـﺎوی ﻣﻮﺿﻮعﻫﺎی ﭘﺮﻛﺸﺶ دﻳﮕﺮی ﻫﺴﺘﻨﺪ ﻛﻪ اﮔﺮ روﻳﺪاد ﻧﺨﺴﺖ، ﻣﺨﺎﺑﺮه ﻧﺸﺪه ﺑﻮد و ﺑﻪ ﺧﺒﺮ ﺗﺒﺪﻳﻞ نمیﺷﺪ، روﻳـﺪاﻫﺎی ﺑﻌـﺪ، اﺻـﻼً ﺑﺨـﺖ و ﻓﺮﺻـﺖ ﺗﺒﺪﻳﻞﺷﺪن ﺑﻪ ﺧﺒﺮ را ﺑﻪدﺳﺖ نمیآوردﻧﺪ. ﻣﺜﻼً میﺗـﻮان ﻣـﺎﺟﺮای ﺟﻨـﮓ ﺧﻠﻴﺞﻓﺎرس (ﺣﻤﻠه آﻣﺮﻳﻜﺎ در ﻛﻮﻳﺖ ﺑﻪ ﻧﻴﺮوﻫﺎی ﻋـﺮاق در ﻣـﺮداد ۱۳۷۰) را ﺑﻪﻋﻨﻮان روﻳﺪاد اصلی و ﻣﺴﺌﻠﻪ ﭘﺮﻧﺪﮔﺎنی را ﻛﻪ ﺑﺮ اﺛﺮ ﺟﻨﮓ در ﻟﻜﻪﻫﺎی نفتی ﺷﻨﺎور ﺑﺮآبﻫﺎی ﺧﻠﻴﺞﻓﺎرس ﮔﺮﻓﺘﺎر ﺷﺪﻧﺪ ﺑـﻪﻋﻨـﻮان ”آﺳـﺘﺎﻧﻪ دوم“ قلمداد ﻛﺮد. ﻣﻮﺿﻮع اﻳﻦ ﭘﺮﻧﺪﮔﺎن، درام دﻳﮕﺮی ﺑﻮد ﻛـﻪ از درون ﺧﺒـﺮ اول ﺳﺮ ﺑﺮآورد. ﻳﺎ در ﻣﺜﺎل دﻳﮕﺮ؛ ﺣﻤﻠﻪ ﺳﺎل ۲۰۰۳ آﻣﺮﻳﻜﺎ ﺑﻪ ﻋﺮاق ﺣﻜـﻢ آﺳـﺘﺎﻧﻪ اول را دارد و آﻧﭽﻪ ﭘﺲ از اﻳﻦ ﺣﻤﻠﻪ ﺗﺤﺖ ﻋﻨﻮان ﻣﺸﺮوﻋﻴﺖ ﺣﻘـﻮقی ﺣﻤﻠـﻪ (Legality of invasion) و ﻛﺸﺘﺎر ﻏﻴﺮﻧﻈﺎﻣﻴﺎن در ﺟﻬﺎن ﻣﻄـﺮح ﺷـد ﺣﻜﻢ آﺳﺘﺎﻧﻪ دﻳﮕﺮی را دارد. و ﺑﺎﻷﺧﺮه در ﻳﻚ ﻣﺜﺎل دﻳﮕﺮ میﺗﻮان ﺗﻬﺎﺟﻢ اﺋﺘﻼف ﻏﺮب ﺑﻪ لیبی در ﺳﺎل ۲۰۱۱ را آﺳﺘﺎﻧﻪ اول ﻗﻠﻤﺪاد ﻛـﺮد و ﻣﻘﻮﻻت ﻣﺮﺗﺒﻂ ﺑـﺎ تخطی از ﻗﻄﻌﻨﺎﻣﻪ ﺳﺎزﻣﺎن ﻣﻠﻞ را آﺳﺘﺎﻧﻪ دوم اﻳﻦ ﺗﻬﺎﺟﻢ ﻧﻈﺎمی ﺑﻪ ﺣﺴﺎب آورد.
#ارزشهایخبری
🔸۳. ﻓﻘﺪان اﺑﻬﺎم | وﺿﻮح (Unambiguity)
ﻓﻘﺪان اﺑﻬـﺎم ﺑـﻪ ﻣﺜﺎﺑـﻪ ﺳـﻮﻣﻴﻦ ارزش ﺧﺒﺮی ﻛﻪ ﺑﻪوﺳﻴﻠه دو ﻣﺤﻘﻖ ﻣﻮرد ﺑﺤﺚ ﻣﻄﺮح ﺷﺪه اﺳﺖ در واﻗﻊ ﺑﻪوﺿﻮح روﻳﺪاد ﻣﺮﺑﻮط میﺷﻮد. وﺿﻮح ﺑﻪﻣﻌﻨﻲ ﺳﺎدهﺳﺎزی ﻧﻴﺴﺖ، اﻣﺎ ﺑﻪﻫﺮ ﺣﺎل ﺑﺎﻳﺪ ﺑﻪ ﻃﻴﻒ ﮔﺴﺘﺮده ﻣﻌﺎﻧﻲ ﺟﻬﺖ داد و ﺳﺎﻣﺎن ﺑﺨﺸﻴﺪ. ﻫﻤﺎنﻃـﻮر ﻛـﻪ میداﻧﻴﻢ، روزﻧﺎﻣﻪﻧﮕﺎری ﺑﺮﺧﻼف ادﺑﻴﺎت، ﺑﻪ رﻣﺰ و رازﻫﺎی ژرف ﻧﻴﺎز ﻧﺪارد و اﻳﻦ رﻣﺰ و رازﻫﺎ را ﺻﺮﻓﺎ در ﻳﻚ ﺣﺪ منطقی میﭘﺬﻳﺮد. ﺑﺮﺧﻼف ادﺑﻴـﺎت ﻛـﻪ در آن اﺑﻬﺎم و اﻳﻬﺎم اﺑﺰار ﻛﺎر ﺑﻪﺣﺴﺎب میآﻳﺪ، در روزﻧﺎﻣﻪﻧﮕﺎری اﻳﻦ اﻣـﺮ ﺗـﺎ ﺣﺪاﻣﻜﺎن ﻛﺎﻫﺶ میﻳﺎﺑﺪ.
🔸 ۴. معنیدار ﺑﻮدن (Meaningfulness)
ﭼﻬـﺎرﻣﻴﻦ ارزش ﺧﺒﺮی مﻮرد ﻧﻈﺮ ﮔﺎﻟﺘﻮﻧﮓ و روگ ﺗﺤﺖ ﻋﻨﻮان معنیدار ﺑﻮدن، ﺧﻮد را در دو ﺻﻮرت ﻧﺸﺎن میدﻫﺪ:
اﻟﻒ. ﻣﺠﺎورت ﻓﺮهنگی
ب. ﻣﺮﺑﻮط ﺑﻮدن (Relevance)
ﻣﺠﺎورت فرهنگی ﺑﺮای ﻛﺴﻲ ﻛﻪ ﺧﺒﺮ را ﮔﺮدآوری میﻛﻨـﺪ، در ﻗﻴـﺎس ﺑـﺎ ﺳﺎﻳﺮ ﻣﻌﻴﺎرﻫﺎ، ﻣﻌﻨﻲدارﺗﺮ ﺑﻪﻧﻈﺮ میرﺳﺪ. ﮔﺰﻳﻨﺶﮔﺮ ﺧﺒﺮ اﮔﺮ اﺣﺴﺎس ﻛﻨﺪ ﻛﻪ ﭘﻴﺸﻴﻨه فرهنگی ﻳﻚ رﺧﺪاد ﺑﺎ او و ﻣﺨﺎﻃﺒﺎن رﺳﺎﻧﻪاش ﻫﻤﺎﻫﻨﮕﻲ و ﺳﻨﺨﻴﺖ و ﻫﻤﺨﻮانی دارد، آن را ﺑﺮای درج و ﭘﺨﺶ اﻧﺘﺨﺎب میﻛﻨﺪ (ﻫﻤﭽﻮن اﻧﻌﻜـﺎس اﺧﺒﺎر ﻓﻠﺴﻄﻴﻦ در رﺳﺎﻧﻪﻫﺎی اﻳﺮان).
ﻣﺮﺑﻮط ﺑﻮدن و رﺑﻂ داﺷـﺘﻦ ﻫﻢ از ﻫﻤﻴﻦ زاوﻳـﻪ و ﻣﻨﻈـﺮ ﻣﻄـﺮح اﺳـﺖ. روﻳﺪادﻫﺎیی ﻛﻪ در ﻓﺮﻫﻨﮓﻫﺎی دوردﺳﺖ رخ میدﻫﻨﺪ، ﻛﻤﺘﺮ ﺑﺨﺖ و اﻣﻜـﺎن ﮔﺰﻳﻨﺶ میﻳﺎﺑﻨﺪ، ﻣﮕﺮ آﻧﻜﻪ ﺑﻪ ﺻﻮرت ﺗﻬﺪﻳﺪ ﺟﻠﻮهﮔﺮ ﺷﻮﻧﺪ (ﻣﺜﻞ درج اﺧﺒﺎر اوﭘﻚ و ﻣﺴﺎﺋﻞ ﻛﺸﻮرﻫﺎی ﻋـﻀﻮ آن در ﻧـﺸﺮﻳﺎت ﻏﺮبی در ﻫـﺮ زﻣـﺎن ﻛـﻪ ﻣﻮﺿﻮع ﻧﻔﺖ ﺑﺮای ﻏﺮب ﺑﻪﺻﻮرت ﺗﻬﺪﻳﺪ در میآﻳﺪ.
🔸 ۵. ﻫﻤﺨﻮانی و ﻫﻤﺎهنگی (Consonance)
ﮔﺎﻟﺘﻮﻧﮓ و روگ ﭘﻨﺠﻤـﻴﻦ ارزش ﺧﺒﺮی را ﭼﻨﻴﻦ ﺗﺒﻴﻴﻦ ﻛﺮدهاﻧﺪ: ﻗﺎﺑﻠﻴﺖ ﭘﻴﺶبینی ﻛﺮدن ﻳﻚ روﻳـﺪاد و ﻳـﺎ ﺗﻤﺎﻳﻞداﺷﺘﻦ رﺳﺎﻧﻪﻫﺎ ﺑﻪ ﻳﻚ روﻳﺪاد.
اﻳﻦ دو ﻣﺤﻘﻖ میﮔﻮﻳﻨﺪ ﻛﻪ اﮔﺮ رﺳﺎﻧﻪﻫﺎ اﻧﺘﻈﺎر و ﻗﺼﺪ ﺗﺤﻘﻖ ﻳﻚ روﻳـﺪاد را داﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻨﺪ، آن روﻳﺪاد ﻗﻄﻌﺎً ﻣﺘﺤﻘﻖ ﺧﻮاﻫﺪ ﺷﺪ. ﺑـﻪﻋﻨـﻮان ﻣﺜـﺎل، ﻣﻄﺒﻮﻋﺎت ﻏﺎﻟﺒﺎً ﮔﺮدﻫﻤﺎییﻫﺎ را ﺑﻪ آن ﺻﻮرتی ﻛﻪ میﺧﻮاﻫﻨﺪ و ﺑﺎ ذکر ﻧﻜﺘﻪﻫﺎیی ﻛﻪ ﻣﺎﻳﻞاﻧﺪ در آنﻫﺎ ﻃﺮح و ﺑﺮﺟـﺴﺘﻪ ﺷـﻮﻧﺪ، در ﻣﻌﺮض دﻳﺪ ﻣﺨﺎﻃﺒﺎن ﻗﺮار میدﻫﻨﺪ. ﻣﺜﺎلی ﻛﻪ ﻣﺤﻘﻘﺎن ﻣﺎ در اﻳﻦ زﻣﻴﻨﻪ اراﺋـﻪ میﻛﻨﻨﺪ، ﺑﺮﭘﺎیی ﻳﻚ ﮔﺮدﻫﻤﺎیی ﺑﺰرگ ﻋﻠﻴﻪ ﺟﻨﮓ وﻳﺘﻨﺎم اﺳﺖ ﻛـﻪ رﺳـﺎﻧﻪﻫﺎ ﻫﻤـه ﺷﻌﺎرﻫﺎ و دﻳﺪﮔﺎهﻫﺎی ﻣﻄﺮح ﺷﺪه در اﻳﻦ ﮔﺮدﻫﻤﺎیی را ﻧﺎدﻳـﺪه ﮔﺮﻓﺘﻨﺪ و ﻓﻘﻂ ﻣﺴﺌﻠﻪ ﺧﺸﻮنتی را ﻛﻪ در ﺿﻤﻦ آن ﺣﺎدث ﺷﺪ، ﺑﺮﺟﺴﺘﻪ ﻛﺮدﻧﺪ.
🔸 ۶. ﻏﻴﺮ ﻣﻨﺘﻈﺮه ﺑﻮدن (Unexpectedness)
ﻣﻨﻈﻮر ﮔﺎﻟﺘﻮﻧﮓ و روگ ازﻏﻴﺮﻣﻨﺘﻈﺮه ﺑﻮدن ﻳﻚ روﻳﺪاد، ﻏﻴﺮﻗﺎﺑﻞ ﭘﻴﺶبینی ﺑﻮدن و ﻧﺪرت روﻳﺪاد اﺳﺖ. ﻃﺒﻌﺎً اﻳﻦ ﻣﻌﻨﺎ را ﺑﺎﻳﺪ در ارزشﻫﺎیی ﻫﻤﭽﻮن معنیدار ﺑﻮدن (ارزش ﭼﻬﺎرم) و ﻫﻤﺨﻮاﻧﻲ و ﻫﻤﺎﻫﻨﮕﻲ (ارزش ﭘﻨﺠﻢ) ﻳﺎﻓﺖ. ﺑﻨﺎﺑﺮاﻳﻦ، تازگی روﻳﺪادﻫﺎی ﻏﻴﺮﻣﻨﺘﻈﺮه را ﺑﺎﻳﺪ در ﮔﺴﺘﺮهﻫﺎی آﺷﻨﺎ و ﻗﺎﺑﻞ اﻧﺘﻈﺎر ﺟﺴﺖوﺟﻮ ﻛﺮد.
🔸٧. اﺳﺘﻤﺮار | ﺗﺪاوم (Continuity)
اﺳﺘﻤﺮار ﻳﺎ ﺗﺪاوم، ﻧﺎﻇﺮ ﺑﺮ ﺧﺒﺮ ﺟﺎری (Running Story) اﺳﺖ. اﮔﺮ ﺧﺒﺮی ﺗﺤﺖ ﭘﻮﺷﺶ ﺧﺒﺮی ﻗﺮار ﮔﻴﺮد، ﺗـﺎ زﻣﺎن ﻣﺸﺨﺺ ﺑﻪﻃﻮر ﻣﺴﺘﻤﺮ ﺗﺤﺖ ﭘﻮﺷﺶ ﺧﺒﺮی ﺧﻮاﻫﺪ ﻣﺎﻧـﺪ. (ﻫﻤﭽـﻮن ﺗﻈﺎﻫﺮات و اﻋﺘﺮاضﻫﺎی ﻣـﺮدم در ﻛـﺸﻮرﻫﺎی ﺧﺎورﻣﻴﺎﻧـﻪ ﻋﺮبی در ﺳـﺎل ۲۰۱۱ ﻛﻪ ﻣﺪتﻫﺎی ﻣﺪﻳﺪی در ﻛﺎﻧﻮن ﺗﻮﺟﻬﺎت رﺳـﺎﻧﻪای ﺑـﺎقی ﻣﺎﻧـﺪ و در ﻋﻴﻦ ﺣﺎل از درون ﺧﻮد آﺳﺘﺎﻧﻪﻫﺎی ﺗﺎزه دﻳﮕﺮی ﻧﻈﻴﺮ آزادی و اﺳـﺘﻘﻼل و ﺗﻜﻴﻪ ﺑﻪ ارزشﻫﺎی دینی را ﺑﻪ ﻋﺮﺻﻪ ﻛﺸﺎند.
🔸۳. ﻓﻘﺪان اﺑﻬﺎم | وﺿﻮح (Unambiguity)
ﻓﻘﺪان اﺑﻬـﺎم ﺑـﻪ ﻣﺜﺎﺑـﻪ ﺳـﻮﻣﻴﻦ ارزش ﺧﺒﺮی ﻛﻪ ﺑﻪوﺳﻴﻠه دو ﻣﺤﻘﻖ ﻣﻮرد ﺑﺤﺚ ﻣﻄﺮح ﺷﺪه اﺳﺖ در واﻗﻊ ﺑﻪوﺿﻮح روﻳﺪاد ﻣﺮﺑﻮط میﺷﻮد. وﺿﻮح ﺑﻪﻣﻌﻨﻲ ﺳﺎدهﺳﺎزی ﻧﻴﺴﺖ، اﻣﺎ ﺑﻪﻫﺮ ﺣﺎل ﺑﺎﻳﺪ ﺑﻪ ﻃﻴﻒ ﮔﺴﺘﺮده ﻣﻌﺎﻧﻲ ﺟﻬﺖ داد و ﺳﺎﻣﺎن ﺑﺨﺸﻴﺪ. ﻫﻤﺎنﻃـﻮر ﻛـﻪ میداﻧﻴﻢ، روزﻧﺎﻣﻪﻧﮕﺎری ﺑﺮﺧﻼف ادﺑﻴﺎت، ﺑﻪ رﻣﺰ و رازﻫﺎی ژرف ﻧﻴﺎز ﻧﺪارد و اﻳﻦ رﻣﺰ و رازﻫﺎ را ﺻﺮﻓﺎ در ﻳﻚ ﺣﺪ منطقی میﭘﺬﻳﺮد. ﺑﺮﺧﻼف ادﺑﻴـﺎت ﻛـﻪ در آن اﺑﻬﺎم و اﻳﻬﺎم اﺑﺰار ﻛﺎر ﺑﻪﺣﺴﺎب میآﻳﺪ، در روزﻧﺎﻣﻪﻧﮕﺎری اﻳﻦ اﻣـﺮ ﺗـﺎ ﺣﺪاﻣﻜﺎن ﻛﺎﻫﺶ میﻳﺎﺑﺪ.
🔸 ۴. معنیدار ﺑﻮدن (Meaningfulness)
ﭼﻬـﺎرﻣﻴﻦ ارزش ﺧﺒﺮی مﻮرد ﻧﻈﺮ ﮔﺎﻟﺘﻮﻧﮓ و روگ ﺗﺤﺖ ﻋﻨﻮان معنیدار ﺑﻮدن، ﺧﻮد را در دو ﺻﻮرت ﻧﺸﺎن میدﻫﺪ:
اﻟﻒ. ﻣﺠﺎورت ﻓﺮهنگی
ب. ﻣﺮﺑﻮط ﺑﻮدن (Relevance)
ﻣﺠﺎورت فرهنگی ﺑﺮای ﻛﺴﻲ ﻛﻪ ﺧﺒﺮ را ﮔﺮدآوری میﻛﻨـﺪ، در ﻗﻴـﺎس ﺑـﺎ ﺳﺎﻳﺮ ﻣﻌﻴﺎرﻫﺎ، ﻣﻌﻨﻲدارﺗﺮ ﺑﻪﻧﻈﺮ میرﺳﺪ. ﮔﺰﻳﻨﺶﮔﺮ ﺧﺒﺮ اﮔﺮ اﺣﺴﺎس ﻛﻨﺪ ﻛﻪ ﭘﻴﺸﻴﻨه فرهنگی ﻳﻚ رﺧﺪاد ﺑﺎ او و ﻣﺨﺎﻃﺒﺎن رﺳﺎﻧﻪاش ﻫﻤﺎﻫﻨﮕﻲ و ﺳﻨﺨﻴﺖ و ﻫﻤﺨﻮانی دارد، آن را ﺑﺮای درج و ﭘﺨﺶ اﻧﺘﺨﺎب میﻛﻨﺪ (ﻫﻤﭽﻮن اﻧﻌﻜـﺎس اﺧﺒﺎر ﻓﻠﺴﻄﻴﻦ در رﺳﺎﻧﻪﻫﺎی اﻳﺮان).
ﻣﺮﺑﻮط ﺑﻮدن و رﺑﻂ داﺷـﺘﻦ ﻫﻢ از ﻫﻤﻴﻦ زاوﻳـﻪ و ﻣﻨﻈـﺮ ﻣﻄـﺮح اﺳـﺖ. روﻳﺪادﻫﺎیی ﻛﻪ در ﻓﺮﻫﻨﮓﻫﺎی دوردﺳﺖ رخ میدﻫﻨﺪ، ﻛﻤﺘﺮ ﺑﺨﺖ و اﻣﻜـﺎن ﮔﺰﻳﻨﺶ میﻳﺎﺑﻨﺪ، ﻣﮕﺮ آﻧﻜﻪ ﺑﻪ ﺻﻮرت ﺗﻬﺪﻳﺪ ﺟﻠﻮهﮔﺮ ﺷﻮﻧﺪ (ﻣﺜﻞ درج اﺧﺒﺎر اوﭘﻚ و ﻣﺴﺎﺋﻞ ﻛﺸﻮرﻫﺎی ﻋـﻀﻮ آن در ﻧـﺸﺮﻳﺎت ﻏﺮبی در ﻫـﺮ زﻣـﺎن ﻛـﻪ ﻣﻮﺿﻮع ﻧﻔﺖ ﺑﺮای ﻏﺮب ﺑﻪﺻﻮرت ﺗﻬﺪﻳﺪ در میآﻳﺪ.
🔸 ۵. ﻫﻤﺨﻮانی و ﻫﻤﺎهنگی (Consonance)
ﮔﺎﻟﺘﻮﻧﮓ و روگ ﭘﻨﺠﻤـﻴﻦ ارزش ﺧﺒﺮی را ﭼﻨﻴﻦ ﺗﺒﻴﻴﻦ ﻛﺮدهاﻧﺪ: ﻗﺎﺑﻠﻴﺖ ﭘﻴﺶبینی ﻛﺮدن ﻳﻚ روﻳـﺪاد و ﻳـﺎ ﺗﻤﺎﻳﻞداﺷﺘﻦ رﺳﺎﻧﻪﻫﺎ ﺑﻪ ﻳﻚ روﻳﺪاد.
اﻳﻦ دو ﻣﺤﻘﻖ میﮔﻮﻳﻨﺪ ﻛﻪ اﮔﺮ رﺳﺎﻧﻪﻫﺎ اﻧﺘﻈﺎر و ﻗﺼﺪ ﺗﺤﻘﻖ ﻳﻚ روﻳـﺪاد را داﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻨﺪ، آن روﻳﺪاد ﻗﻄﻌﺎً ﻣﺘﺤﻘﻖ ﺧﻮاﻫﺪ ﺷﺪ. ﺑـﻪﻋﻨـﻮان ﻣﺜـﺎل، ﻣﻄﺒﻮﻋﺎت ﻏﺎﻟﺒﺎً ﮔﺮدﻫﻤﺎییﻫﺎ را ﺑﻪ آن ﺻﻮرتی ﻛﻪ میﺧﻮاﻫﻨﺪ و ﺑﺎ ذکر ﻧﻜﺘﻪﻫﺎیی ﻛﻪ ﻣﺎﻳﻞاﻧﺪ در آنﻫﺎ ﻃﺮح و ﺑﺮﺟـﺴﺘﻪ ﺷـﻮﻧﺪ، در ﻣﻌﺮض دﻳﺪ ﻣﺨﺎﻃﺒﺎن ﻗﺮار میدﻫﻨﺪ. ﻣﺜﺎلی ﻛﻪ ﻣﺤﻘﻘﺎن ﻣﺎ در اﻳﻦ زﻣﻴﻨﻪ اراﺋـﻪ میﻛﻨﻨﺪ، ﺑﺮﭘﺎیی ﻳﻚ ﮔﺮدﻫﻤﺎیی ﺑﺰرگ ﻋﻠﻴﻪ ﺟﻨﮓ وﻳﺘﻨﺎم اﺳﺖ ﻛـﻪ رﺳـﺎﻧﻪﻫﺎ ﻫﻤـه ﺷﻌﺎرﻫﺎ و دﻳﺪﮔﺎهﻫﺎی ﻣﻄﺮح ﺷﺪه در اﻳﻦ ﮔﺮدﻫﻤﺎیی را ﻧﺎدﻳـﺪه ﮔﺮﻓﺘﻨﺪ و ﻓﻘﻂ ﻣﺴﺌﻠﻪ ﺧﺸﻮنتی را ﻛﻪ در ﺿﻤﻦ آن ﺣﺎدث ﺷﺪ، ﺑﺮﺟﺴﺘﻪ ﻛﺮدﻧﺪ.
🔸 ۶. ﻏﻴﺮ ﻣﻨﺘﻈﺮه ﺑﻮدن (Unexpectedness)
ﻣﻨﻈﻮر ﮔﺎﻟﺘﻮﻧﮓ و روگ ازﻏﻴﺮﻣﻨﺘﻈﺮه ﺑﻮدن ﻳﻚ روﻳﺪاد، ﻏﻴﺮﻗﺎﺑﻞ ﭘﻴﺶبینی ﺑﻮدن و ﻧﺪرت روﻳﺪاد اﺳﺖ. ﻃﺒﻌﺎً اﻳﻦ ﻣﻌﻨﺎ را ﺑﺎﻳﺪ در ارزشﻫﺎیی ﻫﻤﭽﻮن معنیدار ﺑﻮدن (ارزش ﭼﻬﺎرم) و ﻫﻤﺨﻮاﻧﻲ و ﻫﻤﺎﻫﻨﮕﻲ (ارزش ﭘﻨﺠﻢ) ﻳﺎﻓﺖ. ﺑﻨﺎﺑﺮاﻳﻦ، تازگی روﻳﺪادﻫﺎی ﻏﻴﺮﻣﻨﺘﻈﺮه را ﺑﺎﻳﺪ در ﮔﺴﺘﺮهﻫﺎی آﺷﻨﺎ و ﻗﺎﺑﻞ اﻧﺘﻈﺎر ﺟﺴﺖوﺟﻮ ﻛﺮد.
🔸٧. اﺳﺘﻤﺮار | ﺗﺪاوم (Continuity)
اﺳﺘﻤﺮار ﻳﺎ ﺗﺪاوم، ﻧﺎﻇﺮ ﺑﺮ ﺧﺒﺮ ﺟﺎری (Running Story) اﺳﺖ. اﮔﺮ ﺧﺒﺮی ﺗﺤﺖ ﭘﻮﺷﺶ ﺧﺒﺮی ﻗﺮار ﮔﻴﺮد، ﺗـﺎ زﻣﺎن ﻣﺸﺨﺺ ﺑﻪﻃﻮر ﻣﺴﺘﻤﺮ ﺗﺤﺖ ﭘﻮﺷﺶ ﺧﺒﺮی ﺧﻮاﻫﺪ ﻣﺎﻧـﺪ. (ﻫﻤﭽـﻮن ﺗﻈﺎﻫﺮات و اﻋﺘﺮاضﻫﺎی ﻣـﺮدم در ﻛـﺸﻮرﻫﺎی ﺧﺎورﻣﻴﺎﻧـﻪ ﻋﺮبی در ﺳـﺎل ۲۰۱۱ ﻛﻪ ﻣﺪتﻫﺎی ﻣﺪﻳﺪی در ﻛﺎﻧﻮن ﺗﻮﺟﻬﺎت رﺳـﺎﻧﻪای ﺑـﺎقی ﻣﺎﻧـﺪ و در ﻋﻴﻦ ﺣﺎل از درون ﺧﻮد آﺳﺘﺎﻧﻪﻫﺎی ﺗﺎزه دﻳﮕﺮی ﻧﻈﻴﺮ آزادی و اﺳـﺘﻘﻼل و ﺗﻜﻴﻪ ﺑﻪ ارزشﻫﺎی دینی را ﺑﻪ ﻋﺮﺻﻪ ﻛﺸﺎند.
عرصههای ارتباطی
#خبر🔸ﮔﺎﻟﺘﻮﻧﮓ - روگ ارزشﻫﺎی دوازدهﮔﺎﻧﻪ ﻳﻮﻫﺎن ﮔﺎﻟﺘﻮنگ ﺟﺎﻣﻌﻪﺷﻨﺎس ﻧﺮوژی (زاده ۲۴ اﻛﺘﺒﺮ ۱۹۳۰ در اﺳﻠﻮ ﻧﺮوژ) ــ ﻛﻪ ﻋﺮﺻﻪ تخصصیاش ﻣﻄﺎﻟﻌﺎت ﻛﺸﻤﻜﺶ و ﺻﻠﺢ اﺳﺖ ــ و ﻫﻤﻜﺎر ﭘﮋوهشیاش ﻣـﺮی ﻫﻮﻟﻤﺒﻮ روگ از ﭼﻬﺮهﻫﺎی ﺑﺮﺟﺴﺘﻪ در ﭘﮋوﻫﺶﻫﺎی ارﺗﺒﺎطی ﺑﻪﺷﻤﺎر میآﻳﻨﺪ و ﺷﺎﻳﺪ ﺑﺘﻮان آﻧﺎن را…
#ارزشهایخبری
🔸۸. ﺗﺮﻛﻴﺐ (Composition)
ﺗﺮﻛﻴﺐ آﻣﻴﺰهای از اﻧﻮاع روﻳﺪادﻫﺎﺳﺖ. ﺑﻪﻋﻨﻮان ﻣﺜﺎل، اﮔﺮ روزﻧﺎﻣﻪای ﺣﺎوی ﭼﻨﺪﻳﻦ ﺧﺒـﺮ ﺧـﺎرجی اﺳـﺖ، ﭼﻨـﺪ ﺧﺒﺮ داخلی ﺑﻪ آن میاﻓﺰاﻳﻨﺪ ﺗﺎ ﺗﻮازن ﺧﺒﺮی را ﺑﺮﻗﺮار ﺳﺎزﻧﺪ. ﻳﺎ روزﻧﺎﻣﻪای ﻛﻪ در ﻳﻚ ﺻﻔﺤه ﺧﻮد ﭼﻨﺪ ﺧﺒﺮ ﻣﻨﻔﻲ دارد، ﺑﺎ اﺳﺘﻔﺎده از ﻳﻚ ﻳﺎ دو ﺧﺒﺮ ﻣﺜﺒﺖ و ﮔﻨﺠﺎﻧﺪن آنﻫﺎ در ﻣﻴﺎن ﺧﺒﺮﻫﺎی منفی، ﺗﻼش میﻛﻨﺪ ﺗﺎ ﺗﻌـﺎدل ﻣﻨﺎﺳـﺐ را از ﻟﺤﺎظ ﻣﻀﻤﻮنی در ﺻﻔﺤﻪ ﺑﺮﻗﺮار ﺳﺎزد. ﻋﻼوه ﺑﺮ اﻳﻨﻬﺎ، میﺗﻮان ﺑﺮای ﻳﻚ رﮔه اصلی ﺧﺒﺮی ﻳﺎ ﻣﻮﺿﻮع ﻣﻬﻢ ﺟﺎری، ﻣﻮﺿﻮﻋﺎت ﺟﺎنبی را ﻓﺮاﻫﻢ ﺳـﺎﺧﺖ نا ﺗﺮﻛﻴﺐ دﻟﺨﻮاه ﻓﺮاﻫﻢ آﻳﺪ.
همانﮔﻮﻧﻪ ﻛﻪ ﮔﻔﺘﻪ ﺷﺪ، ﮔﺎﻟﺘﻮنگ و روگ اﻓـﺰون ﺑـﺮ اﻳـﻦ ﻫـﺸﺖ ارزش ﺧﺒﺮی، ﭼﻬﺎر ارزش دﻳﮕﺮ را ﻫﻢ ﻣﻄﺮح ﻛﺮدﻧـﺪ و ﮔﻔﺘﻨـﺪ ﻛـﻪ اﻳـﻦ ﭼﻬـﺎر ارزش از ﻧﻈﺮ فرهنگی ﺑﻪ اﺑﺰار ﻛﺎر رﺳﺎﻧﻪﻫﺎی ﻏﺮبی ﺗﺒﺪﻳﻞ ﺷـﺪهاﻧـﺪ و در ﮔﻮﺷه ﺷﻤﺎلﻏﺮبی دﻧﻴﺎ ﻫﻤﻮاره در اﻣـﺮ ﮔـﺰﻳﻨﺶ روﻳـﺪادﻫﺎ ﻣـﻮرد اﺳـﺘﻔﺎده روزﻧﺎﻣﻪﻧﮕﺎران آﻧﺠﺎ ﻗﺮار میﮔﻴﺮﻧﺪ، و ﻋﺒﺎرتند از:
🔸 ۹. ارﺟﺎع ﺑﻪ ﻣﻠﻞ ﺑﺮﮔﺰﻳﺪه (Reference to elite nations)
ﻳﻮﻫﺎن ﮔﺎﻟﺘﻮنگ و ﻣﺮی روگ اﺛﺒﺎت میﻛﻨﻨﺪ ﻛﻪ رﺳﺎﻧﻪﻫﺎی ﻏﺮبی در اﻛﺜـﺮ ﻣـﻮارد ﺧﺒـﺮی، ﻧﻤﻮﻧﻪﻫﺎی ﺧﻮد را ﻣﻴﺎن ﻣﻠﻞ ﺑﺮﮔﺰﻳﺪه اﻧﺘﺨﺎب میﻛﻨﻨـﺪ و ﻋﺎﻣﺪاﻧـﻪ در اﻳـﻦ ﻣﻮارد از ﭘﺮداﺧﺘﻦ ﺑﻪ ﻛﺸﻮرﻫﺎی رو ﺑﻪ ﺗﻮﺳﻌﻪ میﭘﺮﻫﻴﺰﻧﺪ. ﻣﻘﻮﻻت ﺧﺒـﺮی ﻣﺮﺑﻮط ﺑﻪ ﺟﻨﮓﻫﺎ، اﻧﺘﺨﺎﺑﺎت و ﻓﺠﺎﻳﻊ از ﻣﺜﺎلﻫـﺎی ﻣﻨﺎﺳـﺐ ﺑﺮای اﻳﻦ ﻣﻮﺿﻮع ﺑﻪﺷﻤﺎر میآﻳﻨﺪ. در ﺟﻨﮓﻫـﺎیی ﻛـﻪ ﺑـﻪﻧﺤﻮی از اﻧﺤﺎ ﺑـﻪ آﻣﺮﻳﻜﺎ و روﺳـﻴﻪ ﻣﺮﺑﻮط میﺷﻮﻧﺪ، ﻧﻴﺮوﻫﺎی ﻣﺘﺤﺪ اﻳﻦ دو ﻗﻄﺐ، ﻫﻤﻮاره در روزﻧﺎﻣﻪﻫﺎ، ﺗﻠﻜﺲﻫﺎی بینالمللی و ﺷـﺒﻜﻪﻫـﺎی ﺗﻠﻮﻳﺰﻳـﻮنی و ﻣـﺎﻫﻮارهای، ﺣـﻀﻮری ﭘﺮرﻧﮓ، ﺑﺮﺟﺴﺘﻪ و ﺛﺎﺑﺖ دارﻧﺪ، آن ﻫﻢ در ﺣﺎلی ﻛﻪ ﻛﺸﻮرﻫﺎ و ﻧﻴﺮوﻫﺎیی ﻛﻪ ﺑﺎ اﻳﻦ دو ﻗﻄﺐ ﺳﺮوﻛﺎری ﻧﺪارﻧﺪ، اﮔﺮ ﻓﺮﺿﺎً درﮔﻴﺮ ﺟﻨﮓ ﺷـﻮﻧﺪ، ﻫﺮﮔﺰ ﺑـﺎ آن ﺷﺪت و وﺳﻌﺘﻲ ﻛﻪ ﻧﻴﺮوﻫﺎی ﻣﺘﺤﺪ آﻣﺮﻳﻜﺎ و روﺳﻴﻪ ﺗﺤﺖ ﭘﻮﺷﺶ ﺧﺒـﺮی ﻗﺮار میﮔﺮﻓﺘﻨﺪ، ﭘﻮﺷﺶ داده نمیﺷﻮﻧﺪ و از داﻳﺮه ﺧﺒﺮ ﺧﺎرج ﻧﮕـﺎه داﺷﺘﻪ میﺷﻮﻧﺪ. ﺑﻪﻋﻨﻮان ﻧﻤﻮﻧﻪ درﻧﻈﺮ ﺑﻴﺎورﻳﻢ ﻛﺸﻤﻜﺶ داخلی ﭼﺎد و اﻧﻘـﻼب ﻧﻴﻜﺎراﮔﻮﺋﻪ را در زﻣﺎن ﺑﻪ ﻗﺪرت رﺳﻴﺪن ﺳﺎﻧﺪﻳﻨﻴﺴﺖﻫﺎ.
ﻳﺎ در ﻣﻮرد اﻧﺘﺨﺎﺑﺎت، ﻛﻪ ﺳﻤﺒﻞ دﻣﻮﻛﺮاسی تلقی میﺷﻮد، میﺑﻴﻨﻴﻢ ﻛـﻪ رﺳﺎﻧﻪﻫﺎی ﻏﺮبی ﺗﺒﻌﻴﺾ ﻗﺎﺋﻞ میﺷﻮﻧﺪ، اﮔﺮ ﻧﻔﺲ اﻧﺘﺨﺎﺑﺎت ﻣﻬﻢ اﺳﺖ ﭼﻪ ﻓﺮقی میﻛﻨﺪ ﻛﻪ در ﻛﺠﺎ ﺑﺮﮔﺰار میﺷﻮد؟ ﭘﺲ ﺑﺎﻳﺪ ﺻـﺮفﻧﻈـﺮ از ﻣﻨﻄﻘـه ﺟﻐﺮاﻓﻴﺎیی، ﺗﺤﺖ ﭘﻮﺷﺶ ﺧﺒﺮی ﻗﺮار ﺑﮕﻴﺮد، اﻣـﺎ میﺑﻴﻨـﻴﻢ ﻛـﻪ در ﻋﻤـﻞ ﭼﻨﻴﻦ ﻧﻴﺴﺖ: اﻧﺘﺨﺎﺑﺎت ﺑـﺮای ﻣﺜـﺎل در آﻟﻤﺎن، اﻳﺘﺎﻟﻴﺎ، آﻣﺮﻳﻜﺎ، اﻧﮕﻠﻴﺲ، ﻓﺮاﻧﺴﻪ و... ﺑﻪ ﻣﺮاﺗﺐ ﻣﻔﺼﻞﺗﺮ و ﮔﺴﺘﺮدهﺗﺮ از ﻓﺮﺿـﺎً اﻧﺘﺨﺎﺑـﺎت در آﺳﻴﺎ، آﻓﺮﻳﻘﺎ و آﻣﺮﻳﻜﺎی ﻻﺗﻴﻦ ﭘﻮﺷﺶ داده میﺷﻮﻧﺪ. ﮔﺎﻫﻲ در ﻣﻮرد ﻓﺠﺎﻳﻊ ﻫﻢ، آداب ﭘﻮﺷﺶ ﺧﺒﺮی از ﻣﻌﻴﺎرﻫﺎی دوﮔﺎﻧﻪای ﺣﻜﺎﻳﺖ میﻛﻨﻨﺪ. ﻛﺸﺘﻪﺷﺪن ﻳﻚ ﺳﺮﺑﺎز آﻣﺮﻳﻜﺎیی در ﻫﺎﺋﻴﺘﻲ ﻳـﺎ ﺳـﻮﻣﺎلی، ﻋﺮاق و اﻓﻐﺎﻧﺴﺘﺎن ﺑﻪ ﺳﺮﻋﺖ ﺑﻪ ”آﺳﺘﺎﻧﻪ“ (اﻧﺪازه ﻻزم ﺑﺮای ﻣﺨﺎﺑﺮه روﻳﺪاد) میرﺳﺪ، اﻣﺎ ﻛﺸﺘﻪﺷﺪن ﻣﺜﻼً ﺻﺪﻫﺎ ﺗﻦ در ﺳﻴﻞ ﻳﺎ ﺗﻮﻓﺎن ﺑـﻨﮕﻼدش ﻛـﺎفی ﻧﻴﺴﺖ، ﺑﺎﻳﺪ ﻫﺰاران ﻧﻔﺮ ﺑﻤﻴﺮﻧﺪ ﺗﺎ ﺧﺒﺮ اﻳﻦ ﻣﺮگ وﻣﻴﺮ ﺑـﻪ ”آﺳـﺘﺎﻧﻪ“ ﺑﺮﺳـﺪ. ﻛﺸﺘﻪﺷﺪن ﭼﻨﺪ ﻧﻔﺮ در ﻳﻚ زﻟﺰﻟـﻪ در آﻣﺮﻳﻜـﺎ ﺧﻴﻠـﻲ زود ﺟـﻮاز ﻋﺒـﻮر از ”آﺳﺘﺎﻧه ﺧﺒﺮی“ را درﻳﺎﻓﺖ میﻛﻨـﺪ، اﻣـﺎ ﻣـﺜﻼً ﺑـﺮای زﻟﺰﻟـﻪ در ﻣـﺼﺮ ﻳﺎ ﺑﻮرﻛﻴﻨﺎﻓﺎﺳﻮ ﺑﺎﻳﺪ ارﻗﺎم ﺑﻪ ﻣﺮاﺗﺐ ﺑﺎﻻﺗﺮ ﺑﺎﺷﺪ ﺗﺎ ﺧﺒﺮ آنﻫﺎ ﻣﺨﺎﺑﺮه ﺷﻮد.
🔸۸. ﺗﺮﻛﻴﺐ (Composition)
ﺗﺮﻛﻴﺐ آﻣﻴﺰهای از اﻧﻮاع روﻳﺪادﻫﺎﺳﺖ. ﺑﻪﻋﻨﻮان ﻣﺜﺎل، اﮔﺮ روزﻧﺎﻣﻪای ﺣﺎوی ﭼﻨﺪﻳﻦ ﺧﺒـﺮ ﺧـﺎرجی اﺳـﺖ، ﭼﻨـﺪ ﺧﺒﺮ داخلی ﺑﻪ آن میاﻓﺰاﻳﻨﺪ ﺗﺎ ﺗﻮازن ﺧﺒﺮی را ﺑﺮﻗﺮار ﺳﺎزﻧﺪ. ﻳﺎ روزﻧﺎﻣﻪای ﻛﻪ در ﻳﻚ ﺻﻔﺤه ﺧﻮد ﭼﻨﺪ ﺧﺒﺮ ﻣﻨﻔﻲ دارد، ﺑﺎ اﺳﺘﻔﺎده از ﻳﻚ ﻳﺎ دو ﺧﺒﺮ ﻣﺜﺒﺖ و ﮔﻨﺠﺎﻧﺪن آنﻫﺎ در ﻣﻴﺎن ﺧﺒﺮﻫﺎی منفی، ﺗﻼش میﻛﻨﺪ ﺗﺎ ﺗﻌـﺎدل ﻣﻨﺎﺳـﺐ را از ﻟﺤﺎظ ﻣﻀﻤﻮنی در ﺻﻔﺤﻪ ﺑﺮﻗﺮار ﺳﺎزد. ﻋﻼوه ﺑﺮ اﻳﻨﻬﺎ، میﺗﻮان ﺑﺮای ﻳﻚ رﮔه اصلی ﺧﺒﺮی ﻳﺎ ﻣﻮﺿﻮع ﻣﻬﻢ ﺟﺎری، ﻣﻮﺿﻮﻋﺎت ﺟﺎنبی را ﻓﺮاﻫﻢ ﺳـﺎﺧﺖ نا ﺗﺮﻛﻴﺐ دﻟﺨﻮاه ﻓﺮاﻫﻢ آﻳﺪ.
همانﮔﻮﻧﻪ ﻛﻪ ﮔﻔﺘﻪ ﺷﺪ، ﮔﺎﻟﺘﻮنگ و روگ اﻓـﺰون ﺑـﺮ اﻳـﻦ ﻫـﺸﺖ ارزش ﺧﺒﺮی، ﭼﻬﺎر ارزش دﻳﮕﺮ را ﻫﻢ ﻣﻄﺮح ﻛﺮدﻧـﺪ و ﮔﻔﺘﻨـﺪ ﻛـﻪ اﻳـﻦ ﭼﻬـﺎر ارزش از ﻧﻈﺮ فرهنگی ﺑﻪ اﺑﺰار ﻛﺎر رﺳﺎﻧﻪﻫﺎی ﻏﺮبی ﺗﺒﺪﻳﻞ ﺷـﺪهاﻧـﺪ و در ﮔﻮﺷه ﺷﻤﺎلﻏﺮبی دﻧﻴﺎ ﻫﻤﻮاره در اﻣـﺮ ﮔـﺰﻳﻨﺶ روﻳـﺪادﻫﺎ ﻣـﻮرد اﺳـﺘﻔﺎده روزﻧﺎﻣﻪﻧﮕﺎران آﻧﺠﺎ ﻗﺮار میﮔﻴﺮﻧﺪ، و ﻋﺒﺎرتند از:
🔸 ۹. ارﺟﺎع ﺑﻪ ﻣﻠﻞ ﺑﺮﮔﺰﻳﺪه (Reference to elite nations)
ﻳﻮﻫﺎن ﮔﺎﻟﺘﻮنگ و ﻣﺮی روگ اﺛﺒﺎت میﻛﻨﻨﺪ ﻛﻪ رﺳﺎﻧﻪﻫﺎی ﻏﺮبی در اﻛﺜـﺮ ﻣـﻮارد ﺧﺒـﺮی، ﻧﻤﻮﻧﻪﻫﺎی ﺧﻮد را ﻣﻴﺎن ﻣﻠﻞ ﺑﺮﮔﺰﻳﺪه اﻧﺘﺨﺎب میﻛﻨﻨـﺪ و ﻋﺎﻣﺪاﻧـﻪ در اﻳـﻦ ﻣﻮارد از ﭘﺮداﺧﺘﻦ ﺑﻪ ﻛﺸﻮرﻫﺎی رو ﺑﻪ ﺗﻮﺳﻌﻪ میﭘﺮﻫﻴﺰﻧﺪ. ﻣﻘﻮﻻت ﺧﺒـﺮی ﻣﺮﺑﻮط ﺑﻪ ﺟﻨﮓﻫﺎ، اﻧﺘﺨﺎﺑﺎت و ﻓﺠﺎﻳﻊ از ﻣﺜﺎلﻫـﺎی ﻣﻨﺎﺳـﺐ ﺑﺮای اﻳﻦ ﻣﻮﺿﻮع ﺑﻪﺷﻤﺎر میآﻳﻨﺪ. در ﺟﻨﮓﻫـﺎیی ﻛـﻪ ﺑـﻪﻧﺤﻮی از اﻧﺤﺎ ﺑـﻪ آﻣﺮﻳﻜﺎ و روﺳـﻴﻪ ﻣﺮﺑﻮط میﺷﻮﻧﺪ، ﻧﻴﺮوﻫﺎی ﻣﺘﺤﺪ اﻳﻦ دو ﻗﻄﺐ، ﻫﻤﻮاره در روزﻧﺎﻣﻪﻫﺎ، ﺗﻠﻜﺲﻫﺎی بینالمللی و ﺷـﺒﻜﻪﻫـﺎی ﺗﻠﻮﻳﺰﻳـﻮنی و ﻣـﺎﻫﻮارهای، ﺣـﻀﻮری ﭘﺮرﻧﮓ، ﺑﺮﺟﺴﺘﻪ و ﺛﺎﺑﺖ دارﻧﺪ، آن ﻫﻢ در ﺣﺎلی ﻛﻪ ﻛﺸﻮرﻫﺎ و ﻧﻴﺮوﻫﺎیی ﻛﻪ ﺑﺎ اﻳﻦ دو ﻗﻄﺐ ﺳﺮوﻛﺎری ﻧﺪارﻧﺪ، اﮔﺮ ﻓﺮﺿﺎً درﮔﻴﺮ ﺟﻨﮓ ﺷـﻮﻧﺪ، ﻫﺮﮔﺰ ﺑـﺎ آن ﺷﺪت و وﺳﻌﺘﻲ ﻛﻪ ﻧﻴﺮوﻫﺎی ﻣﺘﺤﺪ آﻣﺮﻳﻜﺎ و روﺳﻴﻪ ﺗﺤﺖ ﭘﻮﺷﺶ ﺧﺒـﺮی ﻗﺮار میﮔﺮﻓﺘﻨﺪ، ﭘﻮﺷﺶ داده نمیﺷﻮﻧﺪ و از داﻳﺮه ﺧﺒﺮ ﺧﺎرج ﻧﮕـﺎه داﺷﺘﻪ میﺷﻮﻧﺪ. ﺑﻪﻋﻨﻮان ﻧﻤﻮﻧﻪ درﻧﻈﺮ ﺑﻴﺎورﻳﻢ ﻛﺸﻤﻜﺶ داخلی ﭼﺎد و اﻧﻘـﻼب ﻧﻴﻜﺎراﮔﻮﺋﻪ را در زﻣﺎن ﺑﻪ ﻗﺪرت رﺳﻴﺪن ﺳﺎﻧﺪﻳﻨﻴﺴﺖﻫﺎ.
ﻳﺎ در ﻣﻮرد اﻧﺘﺨﺎﺑﺎت، ﻛﻪ ﺳﻤﺒﻞ دﻣﻮﻛﺮاسی تلقی میﺷﻮد، میﺑﻴﻨﻴﻢ ﻛـﻪ رﺳﺎﻧﻪﻫﺎی ﻏﺮبی ﺗﺒﻌﻴﺾ ﻗﺎﺋﻞ میﺷﻮﻧﺪ، اﮔﺮ ﻧﻔﺲ اﻧﺘﺨﺎﺑﺎت ﻣﻬﻢ اﺳﺖ ﭼﻪ ﻓﺮقی میﻛﻨﺪ ﻛﻪ در ﻛﺠﺎ ﺑﺮﮔﺰار میﺷﻮد؟ ﭘﺲ ﺑﺎﻳﺪ ﺻـﺮفﻧﻈـﺮ از ﻣﻨﻄﻘـه ﺟﻐﺮاﻓﻴﺎیی، ﺗﺤﺖ ﭘﻮﺷﺶ ﺧﺒﺮی ﻗﺮار ﺑﮕﻴﺮد، اﻣـﺎ میﺑﻴﻨـﻴﻢ ﻛـﻪ در ﻋﻤـﻞ ﭼﻨﻴﻦ ﻧﻴﺴﺖ: اﻧﺘﺨﺎﺑﺎت ﺑـﺮای ﻣﺜـﺎل در آﻟﻤﺎن، اﻳﺘﺎﻟﻴﺎ، آﻣﺮﻳﻜﺎ، اﻧﮕﻠﻴﺲ، ﻓﺮاﻧﺴﻪ و... ﺑﻪ ﻣﺮاﺗﺐ ﻣﻔﺼﻞﺗﺮ و ﮔﺴﺘﺮدهﺗﺮ از ﻓﺮﺿـﺎً اﻧﺘﺨﺎﺑـﺎت در آﺳﻴﺎ، آﻓﺮﻳﻘﺎ و آﻣﺮﻳﻜﺎی ﻻﺗﻴﻦ ﭘﻮﺷﺶ داده میﺷﻮﻧﺪ. ﮔﺎﻫﻲ در ﻣﻮرد ﻓﺠﺎﻳﻊ ﻫﻢ، آداب ﭘﻮﺷﺶ ﺧﺒﺮی از ﻣﻌﻴﺎرﻫﺎی دوﮔﺎﻧﻪای ﺣﻜﺎﻳﺖ میﻛﻨﻨﺪ. ﻛﺸﺘﻪﺷﺪن ﻳﻚ ﺳﺮﺑﺎز آﻣﺮﻳﻜﺎیی در ﻫﺎﺋﻴﺘﻲ ﻳـﺎ ﺳـﻮﻣﺎلی، ﻋﺮاق و اﻓﻐﺎﻧﺴﺘﺎن ﺑﻪ ﺳﺮﻋﺖ ﺑﻪ ”آﺳﺘﺎﻧﻪ“ (اﻧﺪازه ﻻزم ﺑﺮای ﻣﺨﺎﺑﺮه روﻳﺪاد) میرﺳﺪ، اﻣﺎ ﻛﺸﺘﻪﺷﺪن ﻣﺜﻼً ﺻﺪﻫﺎ ﺗﻦ در ﺳﻴﻞ ﻳﺎ ﺗﻮﻓﺎن ﺑـﻨﮕﻼدش ﻛـﺎفی ﻧﻴﺴﺖ، ﺑﺎﻳﺪ ﻫﺰاران ﻧﻔﺮ ﺑﻤﻴﺮﻧﺪ ﺗﺎ ﺧﺒﺮ اﻳﻦ ﻣﺮگ وﻣﻴﺮ ﺑـﻪ ”آﺳـﺘﺎﻧﻪ“ ﺑﺮﺳـﺪ. ﻛﺸﺘﻪﺷﺪن ﭼﻨﺪ ﻧﻔﺮ در ﻳﻚ زﻟﺰﻟـﻪ در آﻣﺮﻳﻜـﺎ ﺧﻴﻠـﻲ زود ﺟـﻮاز ﻋﺒـﻮر از ”آﺳﺘﺎﻧه ﺧﺒﺮی“ را درﻳﺎﻓﺖ میﻛﻨـﺪ، اﻣـﺎ ﻣـﺜﻼً ﺑـﺮای زﻟﺰﻟـﻪ در ﻣـﺼﺮ ﻳﺎ ﺑﻮرﻛﻴﻨﺎﻓﺎﺳﻮ ﺑﺎﻳﺪ ارﻗﺎم ﺑﻪ ﻣﺮاﺗﺐ ﺑﺎﻻﺗﺮ ﺑﺎﺷﺪ ﺗﺎ ﺧﺒﺮ آنﻫﺎ ﻣﺨﺎﺑﺮه ﺷﻮد.
عرصههای ارتباطی
#خبر🔸ﮔﺎﻟﺘﻮﻧﮓ - روگ ارزشﻫﺎی دوازدهﮔﺎﻧﻪ ﻳﻮﻫﺎن ﮔﺎﻟﺘﻮنگ ﺟﺎﻣﻌﻪﺷﻨﺎس ﻧﺮوژی (زاده ۲۴ اﻛﺘﺒﺮ ۱۹۳۰ در اﺳﻠﻮ ﻧﺮوژ) ــ ﻛﻪ ﻋﺮﺻﻪ تخصصیاش ﻣﻄﺎﻟﻌﺎت ﻛﺸﻤﻜﺶ و ﺻﻠﺢ اﺳﺖ ــ و ﻫﻤﻜﺎر ﭘﮋوهشیاش ﻣـﺮی ﻫﻮﻟﻤﺒﻮ روگ از ﭼﻬﺮهﻫﺎی ﺑﺮﺟﺴﺘﻪ در ﭘﮋوﻫﺶﻫﺎی ارﺗﺒﺎطی ﺑﻪﺷﻤﺎر میآﻳﻨﺪ و ﺷﺎﻳﺪ ﺑﺘﻮان آﻧﺎن را…
#ارزشهایخبری
🔸۱۰. ارﺟﺎع ﺑﻪ اﺷﺨﺎص ﺑﺮﮔﺰﻳﺪه
(Reference to elite persons)
از آﻧﺠﺎ ﻛﻪ اﻳﻦ ﺑﺎور وﺟﻮد دارد ﻛﻪ ﻋﻤﻠﻜﺮد اﺷﺨﺎص ﺑﺮﮔﺰﻳﺪه و ﻣﻌﺮوف، داﻣﻨﻪدارﺗﺮ از ﻋﻤﻠﻜﺮد اﻓﺮاد ﻋﺎدی اﺳﺖ و ﻋﻤﻠﻜﺮد اﻓﺮاد ﻣﻌﺮوف از ﺑﺨﺖ اﻟﮕﻮﮔﺮﻓﺘﻦ ﺑﻪوﺳﻴﻠه دﻳﮕﺮان ﺑﺮﺧﻮردار اﺳﺖ و ﭼﻮنﻛﻪ ﺗﺼﻮر میﺷـﻮد ﻋﻤﻠﻜـﺮد اﻳـﻦ ﻧﻮع آدمﻫﺎ ﺑﺮ زﻧﺪگی ﺳﺎﻳﺮﻳﻦ ﺗﺄﺛﻴﺮ میﮔﺬارد، ﭘﻮﺷﺶ ﺧﺒﺮی ﻋﻤﻠﻜﺮد اﻓﺮاد ﺑﺮﮔﺰﻳﺪه در رﺳﺎﻧﻪﻫﺎی ﻏﺮبی ﺑﻴﺸﺘﺮ از اﻓﺮاد ﻋﺎدی اﺳﺖ. دوﻣﻴﻦ ﻧﻜﺘﻪای ﻛﻪ در ﺑﺤﺚ ﻣﺮﺑﻮط ﺑﻪ ”ارﺟﺎع ﺑﻪ اﺷـﺨﺎص ﺑﺮﮔﺰﻳـﺪه“ ﺑﺎﻳﺪ ﺑﻪ آن دﻗﺖ ﻛﺎﻓﻲ ﻣﺒﺬول داﺷﺖ، اﻳﻦ اﺳﺖ ﻛﻪ ﻋﻤﻠﻜﺮدﻫﺎ و ﻛﻨﺶﻫﺎی اﻓﺮاد ﺑﺮﮔﺰﻳﺪه ﻏﺎﻟﺒﺎً ﺑﻪ ﻳﻚ ﻧﻮع ﻋﻤﻠﻜﺮد و رﻓﺘﺎر ﻣﺴﻠﻂ و ﻧﻤﻮﻧﻪ ﺗﺒﺪﻳﻞ و ﺑﻪ اﺻﻄﻼح ”ﻛﻠﻴﺸﻪﺳﺎز“ میﺷﻮد. ﺑﺎرﻫﺎ ﺷﺎﻫﺪ ﺑﻮدهاﻳـﻢ ﻛـﻪ ﭼﮕﻮﻧـﻪ ﻣـﻨﺶ و رﻓﺘﺎر اﻓﺮاد ﻧﺎﻣﺪار ــ ﻧﻪ اﻟﺰاﻣﺎً از وﺟﻪ ﻣﻌﺮفتی، رﻓﺘـﺎری و علمی و ﺳـﺎﻳﺮ ﺻﻔﺎت ﺣﺴﻨﻪ ــ ﺑﻪ ﺳﺮمشقی ﻓﺮاﮔﻴﺮ ﺑﺮای ﻣﺮدم ﻋﺎدی ﺗﺒﺪﻳﻞ ﺷﺪه اﺳﺖ. ﺑﺮﺧﻲ از رﺳﺎﻧﻪﻫﺎی ﻏﺮبی در اﻳﻦ زﻣﻴﻨﻪ ﺑﺴﻴﺎر ﻛﺎرآزﻣﻮده ﺷﺪهاﻧﺪ و از اﻳﻦ ﺗﺨﺼﺺ ﺑﺮای ﺗﺨﺪﻳﺮ ﻣﺨﺎﻃﺒﺎن ﺧﻮد اﺳﺘﻔﺎده میﻛﻨﻨﺪ. در واﻗﻊ میﺗﻮان ﻧﺎم اﻳﻦ ﻛﺎرآزﻣﻮدﮔﻲ و ﺗﺨﺼﺺ را ”ﺻﻨﻌﺖ ﺗﻤﺎﻳﻞﺳﺎزی“ ﻳـﺎ ”اﻳﺠـﺎد ﺗﻤﺎﻳـﻞ“ ﮔﺬاﺷﺖ. اﻳﻦ ﻧﻮع رﺳﺎﻧﻪﻫﺎ درﺳﺖ ﻣﺜﻞ ﺻﻨﻌﺖ اﺗﻮﻣﺒﻴﻞﺳﺎزی ﻛـﻪ ﻫـﺮ روز ﻣﺪل و ﻧﻮع ﺗﺎزهای از اﺗﻮﻣﺒﻴﻞﻫﺎ را ﺑﻪ ﺑﺎزار ﻣﺼﺮف ﻋﺮﺿﻪ میﻛﻨﺪ، ﻧﻤﻮﻧﻪﻫﺎ و اﻟﮕﻮﻫﺎی ﺟﺪﻳﺪی میآﻓﺮﻳﻨﻨﺪ ﺗﺎ ﺟﻤﻊ زﻳﺎدی را ﻣﺘﻮﺟﻪ اﻳﻦ ﺑـﻪ اﺻﻄﻼح ﺳﺘﺎرهﻫﺎ ﺳﺎزﻧﺪ. آنﮔﺎه ﭘﺲ از آﻧﻜﻪ ﺑﺎ ﺗﺒﻠﻴﻎ اﻟﮕﻮﻫﺎی رﻓﺘﺎری اﻳﻦ ﺳﺘﺎرهﻫﺎ، ﻣﺨﺎﻃﺒﺎن را ﺑﻪ ﻧﻤﻮﻧﻪﺑﺮداری، اﻟﮕﻮﺳﺎزی و ﺗﻘﻠﻴﺪ ﻛﻮرﻛﻮراﻧﻪ ﻛﺸﺎﻧﺪﻧﺪ و ﺑﻪ دﻳﮕﺮ زﺑﺎن از ”ﻫﻤﺰاد ﭘﻨﺪاری ﻣﺨﺎﻃﺒﺎن“ ﺑﺎ ﺳﺘﺎرهﻫﺎ اﻃﻤﻴﻨﺎن ﺣﺎﺻﻞ ﻛﺮدﻧﺪ، ﺳﺘﺎرهﻫﺎ را ﺑﺎ ﺗﺮﻓﻨﺪﻫﺎی ﮔﻮﻧﺎﮔﻮن ﺑﻪ زﻣﻴﻦ میﻛﺸﻨﺪ ﺗﺎ ﻳﻚ ﻧﺴﻞ بیاﻟﮕﻮ ﺷﻮد (اﻟﮕﻮی منفی) و ﺑﻪ اﻳﻦ ﺗﺮﺗﻴﺐ، ﺟﻮانی ﻛـﻪ ﺗﺤﺖ ﺗـﺄﺛﻴﺮ ﺗﺒﻠﻴﻐﺎت و ﺳﺘﺎرهﺳﺎزی رﺳﺎﻧﻪﻫﺎ، ﮔﺮﻓﺘﺎر ﺑﺎزی ﭼﻬﺮهﻫﺎ و ﻧﺎمﻫﺎ ﺷﺪه اﺳﺖ، وقتی ﻛـﻪ ﺳﺘﺎره ﻣﻮرد ﻋﻼﻗه ﺧﻮد را از دﺳﺖرﻓﺘﻪ میﺑﻴﻨﺪ، ﻧﺎﭼﺎر اﺳﺖ، ﺑـﺮای آﻧﻜـﻪ اﺣﺴﺎس بیﻫﻮیتی (و در واﻗﻊ بیﭘﻨﺎهی) ﻧﻜﻨﺪ، ﺑـﻪ داﻣﺎن ﺳﺘﺎره ﺟﺪﻳﺪ دﻳﮕﺮی ﻛﻪ ﻫﻤﺎن رﺳﺎﻧﻪﻫﺎ میﺳﺎزﻧﺪ، ﭘﻨـﺎه ﺑﺒﺮد. اوج و اﻓﻮل ﻧﺎمﻫﺎ در رﺳﺎﻧﻪﻫﺎی ﻏﺮبی و ﺑﻪوﻳﮋه رﺳﺎﻧﻪﻫﺎی آﻣﺮﻳﻜﺎیی از ﻫﻤﻴﻦ ﻗﺎﻋﺪه ﺗﺒﻌﻴﺖ میﻛﻨﺪ و ﻫﻤـﻴﻦ ﻛﺎرﻛﺮد ﺗﺨﺪﻳﺮی را دارد. ﺑﺴﻴﺎری از ورزﺷﻜﺎران و ﻫﻨﺮﭘﻴﺸﮕﺎن آمرﻳﻜﺎیی را در ﻧﻈﺮ ﺑﻴﺎورﻳﺪﻛﻪ ﭘﺲ از ﻛﺴﺐ ﺷـﻬﺮتﻫﺎی ﺳﺮﺳﺎم آور، ﺑﻪﺳﺎن ﺷﻬﺎب از ﺻﺤﻨﻪ ﺧﺎرج و ﺑﺮای ﻫﻤﻴﺸﻪ از ﺻﺤﻨﻪﻫﺎی ﻧﻮر، ﺻﺪا، ﺗﺼﻮﻳﺮ و ﻧﻮﺷﺘﺎر، راﻧﺪه ﺷﺪهاﻧﺪ. اﻟﺒﺘﻪ ﻫﻤﻴﻦ ﺳﻮﭘﺮ اﺳﺘﺎرﻫﺎ بعضی از وﻗﺖﻫﺎ در ﺳـﺘﻮنﻫﺎیی ﭼﻮن ”ﺣﺎﻻ ﻛﺠﺎ ﻫـﺴﺘﻨﺪ؟ “ دوﺑﺎره ﺣﻀﻮری ﻛﻮﺗﺎه اﻣﺎ ﺗﺤﻘﻴﺮآﻣﻴﺰ دارﻧﺪ.
🔸۱۰. ارﺟﺎع ﺑﻪ اﺷﺨﺎص ﺑﺮﮔﺰﻳﺪه
(Reference to elite persons)
از آﻧﺠﺎ ﻛﻪ اﻳﻦ ﺑﺎور وﺟﻮد دارد ﻛﻪ ﻋﻤﻠﻜﺮد اﺷﺨﺎص ﺑﺮﮔﺰﻳﺪه و ﻣﻌﺮوف، داﻣﻨﻪدارﺗﺮ از ﻋﻤﻠﻜﺮد اﻓﺮاد ﻋﺎدی اﺳﺖ و ﻋﻤﻠﻜﺮد اﻓﺮاد ﻣﻌﺮوف از ﺑﺨﺖ اﻟﮕﻮﮔﺮﻓﺘﻦ ﺑﻪوﺳﻴﻠه دﻳﮕﺮان ﺑﺮﺧﻮردار اﺳﺖ و ﭼﻮنﻛﻪ ﺗﺼﻮر میﺷـﻮد ﻋﻤﻠﻜـﺮد اﻳـﻦ ﻧﻮع آدمﻫﺎ ﺑﺮ زﻧﺪگی ﺳﺎﻳﺮﻳﻦ ﺗﺄﺛﻴﺮ میﮔﺬارد، ﭘﻮﺷﺶ ﺧﺒﺮی ﻋﻤﻠﻜﺮد اﻓﺮاد ﺑﺮﮔﺰﻳﺪه در رﺳﺎﻧﻪﻫﺎی ﻏﺮبی ﺑﻴﺸﺘﺮ از اﻓﺮاد ﻋﺎدی اﺳﺖ. دوﻣﻴﻦ ﻧﻜﺘﻪای ﻛﻪ در ﺑﺤﺚ ﻣﺮﺑﻮط ﺑﻪ ”ارﺟﺎع ﺑﻪ اﺷـﺨﺎص ﺑﺮﮔﺰﻳـﺪه“ ﺑﺎﻳﺪ ﺑﻪ آن دﻗﺖ ﻛﺎﻓﻲ ﻣﺒﺬول داﺷﺖ، اﻳﻦ اﺳﺖ ﻛﻪ ﻋﻤﻠﻜﺮدﻫﺎ و ﻛﻨﺶﻫﺎی اﻓﺮاد ﺑﺮﮔﺰﻳﺪه ﻏﺎﻟﺒﺎً ﺑﻪ ﻳﻚ ﻧﻮع ﻋﻤﻠﻜﺮد و رﻓﺘﺎر ﻣﺴﻠﻂ و ﻧﻤﻮﻧﻪ ﺗﺒﺪﻳﻞ و ﺑﻪ اﺻﻄﻼح ”ﻛﻠﻴﺸﻪﺳﺎز“ میﺷﻮد. ﺑﺎرﻫﺎ ﺷﺎﻫﺪ ﺑﻮدهاﻳـﻢ ﻛـﻪ ﭼﮕﻮﻧـﻪ ﻣـﻨﺶ و رﻓﺘﺎر اﻓﺮاد ﻧﺎﻣﺪار ــ ﻧﻪ اﻟﺰاﻣﺎً از وﺟﻪ ﻣﻌﺮفتی، رﻓﺘـﺎری و علمی و ﺳـﺎﻳﺮ ﺻﻔﺎت ﺣﺴﻨﻪ ــ ﺑﻪ ﺳﺮمشقی ﻓﺮاﮔﻴﺮ ﺑﺮای ﻣﺮدم ﻋﺎدی ﺗﺒﺪﻳﻞ ﺷﺪه اﺳﺖ. ﺑﺮﺧﻲ از رﺳﺎﻧﻪﻫﺎی ﻏﺮبی در اﻳﻦ زﻣﻴﻨﻪ ﺑﺴﻴﺎر ﻛﺎرآزﻣﻮده ﺷﺪهاﻧﺪ و از اﻳﻦ ﺗﺨﺼﺺ ﺑﺮای ﺗﺨﺪﻳﺮ ﻣﺨﺎﻃﺒﺎن ﺧﻮد اﺳﺘﻔﺎده میﻛﻨﻨﺪ. در واﻗﻊ میﺗﻮان ﻧﺎم اﻳﻦ ﻛﺎرآزﻣﻮدﮔﻲ و ﺗﺨﺼﺺ را ”ﺻﻨﻌﺖ ﺗﻤﺎﻳﻞﺳﺎزی“ ﻳـﺎ ”اﻳﺠـﺎد ﺗﻤﺎﻳـﻞ“ ﮔﺬاﺷﺖ. اﻳﻦ ﻧﻮع رﺳﺎﻧﻪﻫﺎ درﺳﺖ ﻣﺜﻞ ﺻﻨﻌﺖ اﺗﻮﻣﺒﻴﻞﺳﺎزی ﻛـﻪ ﻫـﺮ روز ﻣﺪل و ﻧﻮع ﺗﺎزهای از اﺗﻮﻣﺒﻴﻞﻫﺎ را ﺑﻪ ﺑﺎزار ﻣﺼﺮف ﻋﺮﺿﻪ میﻛﻨﺪ، ﻧﻤﻮﻧﻪﻫﺎ و اﻟﮕﻮﻫﺎی ﺟﺪﻳﺪی میآﻓﺮﻳﻨﻨﺪ ﺗﺎ ﺟﻤﻊ زﻳﺎدی را ﻣﺘﻮﺟﻪ اﻳﻦ ﺑـﻪ اﺻﻄﻼح ﺳﺘﺎرهﻫﺎ ﺳﺎزﻧﺪ. آنﮔﺎه ﭘﺲ از آﻧﻜﻪ ﺑﺎ ﺗﺒﻠﻴﻎ اﻟﮕﻮﻫﺎی رﻓﺘﺎری اﻳﻦ ﺳﺘﺎرهﻫﺎ، ﻣﺨﺎﻃﺒﺎن را ﺑﻪ ﻧﻤﻮﻧﻪﺑﺮداری، اﻟﮕﻮﺳﺎزی و ﺗﻘﻠﻴﺪ ﻛﻮرﻛﻮراﻧﻪ ﻛﺸﺎﻧﺪﻧﺪ و ﺑﻪ دﻳﮕﺮ زﺑﺎن از ”ﻫﻤﺰاد ﭘﻨﺪاری ﻣﺨﺎﻃﺒﺎن“ ﺑﺎ ﺳﺘﺎرهﻫﺎ اﻃﻤﻴﻨﺎن ﺣﺎﺻﻞ ﻛﺮدﻧﺪ، ﺳﺘﺎرهﻫﺎ را ﺑﺎ ﺗﺮﻓﻨﺪﻫﺎی ﮔﻮﻧﺎﮔﻮن ﺑﻪ زﻣﻴﻦ میﻛﺸﻨﺪ ﺗﺎ ﻳﻚ ﻧﺴﻞ بیاﻟﮕﻮ ﺷﻮد (اﻟﮕﻮی منفی) و ﺑﻪ اﻳﻦ ﺗﺮﺗﻴﺐ، ﺟﻮانی ﻛـﻪ ﺗﺤﺖ ﺗـﺄﺛﻴﺮ ﺗﺒﻠﻴﻐﺎت و ﺳﺘﺎرهﺳﺎزی رﺳﺎﻧﻪﻫﺎ، ﮔﺮﻓﺘﺎر ﺑﺎزی ﭼﻬﺮهﻫﺎ و ﻧﺎمﻫﺎ ﺷﺪه اﺳﺖ، وقتی ﻛـﻪ ﺳﺘﺎره ﻣﻮرد ﻋﻼﻗه ﺧﻮد را از دﺳﺖرﻓﺘﻪ میﺑﻴﻨﺪ، ﻧﺎﭼﺎر اﺳﺖ، ﺑـﺮای آﻧﻜـﻪ اﺣﺴﺎس بیﻫﻮیتی (و در واﻗﻊ بیﭘﻨﺎهی) ﻧﻜﻨﺪ، ﺑـﻪ داﻣﺎن ﺳﺘﺎره ﺟﺪﻳﺪ دﻳﮕﺮی ﻛﻪ ﻫﻤﺎن رﺳﺎﻧﻪﻫﺎ میﺳﺎزﻧﺪ، ﭘﻨـﺎه ﺑﺒﺮد. اوج و اﻓﻮل ﻧﺎمﻫﺎ در رﺳﺎﻧﻪﻫﺎی ﻏﺮبی و ﺑﻪوﻳﮋه رﺳﺎﻧﻪﻫﺎی آﻣﺮﻳﻜﺎیی از ﻫﻤﻴﻦ ﻗﺎﻋﺪه ﺗﺒﻌﻴﺖ میﻛﻨﺪ و ﻫﻤـﻴﻦ ﻛﺎرﻛﺮد ﺗﺨﺪﻳﺮی را دارد. ﺑﺴﻴﺎری از ورزﺷﻜﺎران و ﻫﻨﺮﭘﻴﺸﮕﺎن آمرﻳﻜﺎیی را در ﻧﻈﺮ ﺑﻴﺎورﻳﺪﻛﻪ ﭘﺲ از ﻛﺴﺐ ﺷـﻬﺮتﻫﺎی ﺳﺮﺳﺎم آور، ﺑﻪﺳﺎن ﺷﻬﺎب از ﺻﺤﻨﻪ ﺧﺎرج و ﺑﺮای ﻫﻤﻴﺸﻪ از ﺻﺤﻨﻪﻫﺎی ﻧﻮر، ﺻﺪا، ﺗﺼﻮﻳﺮ و ﻧﻮﺷﺘﺎر، راﻧﺪه ﺷﺪهاﻧﺪ. اﻟﺒﺘﻪ ﻫﻤﻴﻦ ﺳﻮﭘﺮ اﺳﺘﺎرﻫﺎ بعضی از وﻗﺖﻫﺎ در ﺳـﺘﻮنﻫﺎیی ﭼﻮن ”ﺣﺎﻻ ﻛﺠﺎ ﻫـﺴﺘﻨﺪ؟ “ دوﺑﺎره ﺣﻀﻮری ﻛﻮﺗﺎه اﻣﺎ ﺗﺤﻘﻴﺮآﻣﻴﺰ دارﻧﺪ.
عرصههای ارتباطی
#خبر🔸ﮔﺎﻟﺘﻮﻧﮓ - روگ ارزشﻫﺎی دوازدهﮔﺎﻧﻪ ﻳﻮﻫﺎن ﮔﺎﻟﺘﻮنگ ﺟﺎﻣﻌﻪﺷﻨﺎس ﻧﺮوژی (زاده ۲۴ اﻛﺘﺒﺮ ۱۹۳۰ در اﺳﻠﻮ ﻧﺮوژ) ــ ﻛﻪ ﻋﺮﺻﻪ تخصصیاش ﻣﻄﺎﻟﻌﺎت ﻛﺸﻤﻜﺶ و ﺻﻠﺢ اﺳﺖ ــ و ﻫﻤﻜﺎر ﭘﮋوهشیاش ﻣـﺮی ﻫﻮﻟﻤﺒﻮ روگ از ﭼﻬﺮهﻫﺎی ﺑﺮﺟﺴﺘﻪ در ﭘﮋوﻫﺶﻫﺎی ارﺗﺒﺎطی ﺑﻪﺷﻤﺎر میآﻳﻨﺪ و ﺷﺎﻳﺪ ﺑﺘﻮان آﻧﺎن را…
#ارزشهایخبری
🔸۱۱. ﺷﺨﺼﻴﺖﺳﺎزی (Personalization)
ﻫﻮﻳﺖﺑﺨﺸﻴﺪن ﺑﻪ اﻓﺮاد ﺑـﻪ ﻣﺮاﺗـﺐ آﺳﺎنﺗﺮ از ﻫﻮﻳﺖدﻫﻲ ﺑﻪ ﺳﺎﺧﺘﺎرﻫﺎ، ﻧﻴﺮوﻫﺎ و ﻧﻬﺎدﻫﺎ اﺳﺖ. ﺑﻨﺎﺑﺮاﻳﻦ، ﻫﻤﺎنﻃﻮر ﻛﻪ ﺑﺎرﻫﺎ در رﺳﺎﻧﻪﻫﺎ ﺷﺎﻫﺪ ﺑﻮدهاﻳﻢ، ﺑﻪﺟﺎی ﻓﺮﺿﺎً ﻋﻨـﻮان دوﻟﺖ ﺑﺮﻳﺘﺎﻧﻴﺎ ﻧﺎم ﺟﺎنﻣﻴﺠﺮ، ﻣﺎرﮔﺮت ﺗﺎﭼﺮ ﻳﺎ دﻳﻮﻳﺪ ﻛﺎﻣﺮون را ﺷﻨﻴﺪهاﻳﻢ. ﺗﺎﭼﺮﻳﺴﻢ، رﻳﮕﺎﻧﻴﺴﻢ، ﺳﺎرﻛﻮزﻳﺴﻢ و...ﻧﻤﻮﻧﻪﻫﺎیی از ﻫﻤﻴﻦ روﻧﺪ ﻫﺴﺘﻨﺪ. ﺑﻪﻧﻈﺮ میرﺳﺪ ﻛﻪ ﻫﻤـﻴﻦ ﻣﺜﺎلﻫﺎ ﺑﺮای روﺷﻦ ﺳﺎﺧﺘﻦ ﺑﺤﺚ ﺷﺨﺼﻴﺖﺳﺎزی ﻛﺎفی ﺑﺎﺷـﺪ و ﻟـﺬا از ﻃـﺮح ﻣﺜﺎلﻫﺎی ﺑﻴﺸﺘﺮ ﺧﻮدداری میﻛﻨﻢ.
🔸١٢. ﻣﻨﻔﻲﮔﺮایی (Negativity)
ﻛﺸﻒ اﻳﻦ ﻋﺎﻣﻞ ﻣﺆﺛﺮ ﺑﺮﮔﺰﻳﻨﺶ ﺧﺒﺮﻫﺎ ﺑﻪوﺳﻴﻠه اﻳﻦ دو ﻣﺤﻘﻖ از ﻧﮕﺎه ﻋﻤﻴﻖ و ﺗﻴﺰﺑﻴﻦ آﻧﻬﺎ ﺣﻜﺎﻳﺖ میﻛﻨﺪ. ﻣـﺮاد از منفیﮔﺮایی اﻳﻦ اﺳﺖ: ﺧﺒﺮﺑﺪ، ﺧﺒﺮ ﺧﻮب اﺳﺖ؛ و ﻫﻤﻴﻦ ﺑﺮداﺷﺖ اﺳﺖ ﻛﻪ ﺟﻮﻫﺮه اصلی ﻧﮕﺎه ﺑﺮخی از ﺧﺒﺮﮔﺰاریﻫﺎی ﻏﺮبی ﺑﻪ ﺟﻬﺎن ﺳﻮم را ﺷﻜﻞ میدﻫﺪ. دﻻیلی ﻛﻪ اﻳﻦ ﻣﺤﻘﻘﺎن ﺑﺮای ﻋﺎﻣﻞ منفیﮔﺮایی اراﺋﻪ میﻛﻨﻨﺪ، اﻳﻦ ﭼﻨﻴﻦ ﻓﻬﺮﺳﺖ میﺷﻮد:
• ﻏﻴﺮﻣﻨﺘﻈﺮه اﺳﺖ (ارزش ﺷﺸﻢ)
• ﺑﺪون اﺑﻬﺎم اﺳﺖ (ارزش ﺳﻮم)
• ﺑﻪ ﺳﺮﻋﺖ رخ میدﻫﺪ (ﻧﺨﺴﺘﻴﻦ ارزش، ﺗﻮاﺗﺮ ﻛﻮﺗﺎه)
• ﻫﻤﺨﻮانی وﻫﻤﺎﻫﻨﮕﻲ دارد (ارزش ﭘﻨﺠﻢ)
اﻟﺒﺘﻪ ﺑﺎﻳﺪ اﻳﻦ ﺗﻮﺿﻴﺢ را اﺿﺎﻓﻪ ﻛﺮد ﻛﻪ ﻫﻤﺨﻮانی و ﻫﻤﺎهنگی در ارﺗﺒﺎط ﺑﺎ ﺗﻮﻗﻌﺎت ﻋﻤﻮمی از اوﺿﺎع ﺟﻬﺎن ﻣﻄﺮح اﺳﺖ و ﺑﻨﺎﺑﺮاﻳﻦ از ﻧﻈﺮ آﺳﺘﺎﻧﻪ (ارزش دوم) در رده ﭘﺎﻳﻴﻦﺗﺮ از ﺧﺒﺮﻫﺎی ﻣﺜﺒﺖ ﻗﺮار میﮔﻴﺮد. از دﻳﺪﮔﺎه ﺑﺮخی از رﺳﺎﻧﻪﻫﺎی ﻏﺮبی ﺑﺎﻳﺪ در ﺟﻬﺎن ﺳﻮم ﺻﺮﻓﺎً ﺑﻪدﻧﺒﺎل ﻋﻮاﻣﻞ و روﻳﺪادﻫﺎی ﻣﻨﻔﻲ ﻧﻈﻴﺮ ﺧـﺸﻮﻧﺖ، ﺑﺤـﺮان و ﻓﺎﺟﻌـﻪ و ﺧﺒﺮﻫـﺎی ﻣﺮﺑﻮط ﺑﻪ ﻛﻮدﺗﺎﻫﺎ، اﻋﺪامﻫﺎ، ﻧﻈﺎمیﮔﺮی، ﺗﺮورﻳﺴﻢ، ﻓﺴﺎد و ﻧﺎﻫﻨﺠﺎری و... ﺑﻮد ﺗﺎ ﺑﺘﻮان از آﻧﻬﺎ ﺑﻪﻋﻨﻮان ﮔﺮاﻳﺶ ﺧﺒﺮی در رﺳﺎﻧﻪﻫﺎ اﺳﺘﻔﺎده ﻛﺮد و اﻳـﻦ اﻣﻮر در ﺣﺎلی رخ میدﻫﺪ ﻛﻪ اﺧﺒﺎر ﻣﺜﺒﺖ ﺟﻬﺎن ﺳﻮم ﻛﻪ ﺣﺎکی از رﺷﺪ و ﭘﻴﺸﺮﻓﺖ اﺳﺖ، ﺟﺎیی در اﻳﻦ ﻧﻮع از ﻣﺤﺎﻓﻞ ﺧﺒﺮی نمیﻳﺎﺑﺪ. ﺑـﻪ اﻳﻦ ﺗﺮﺗﻴﺐ، ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﻣﺒﺎحثی ﻛﻪ ﻣﻄﺮح ﺷﺪ دﻳﮕﺮ نمیﺗـﻮان در اﻳـﻦ ﻧﻜﺘﻪ ﺗﺮدﻳﺪ ﻛﺮد ﻛﻪ ارزشﻫﺎی ﺧﺒﺮی از ﭘﻴﭽﻴﺪهﺗﺮﻳﻦ ﺳـﺎﺧﺘﺎرﻫﺎی ﻣﻌﻨﺎیی در ﺟﻬﺎن رﺳﺎﻧﻪﻫﺎ ﺑﻪﺣﺴﺎب میآﻳﻨﺪ.
ﺑﻪﻧﻈﺮ میرﺳﺪ ﻛﻪ اﻛﺜﺮﻳﺖ ﻗﺮﻳﺐ ﺑﻪ اﺗﻔﺎق روزﻧﺎﻣﻪﻧﮕﺎران ــ ﺣﺘﻲ ﺑﻪﮔﻮﻧﻪای ﻏﻴﺮارادی ــ ﺑﻪ ارزشﻫﺎی ﺧﺒﺮی ﺗﻮﺟﻪ میﻛﻨﻨﺪ و ﻟﺬا نمیﺗﻮان ﺑﺎ ﺧﻮشبینی اﻳﻦ رأی را ﭘﺬﻳﺮﻓﺖ ﻛﻪ روﻳﺪادﻫﺎ ﺧﻮدﺷﺎن ﺑﺎﻋﺚ اﻧﺘﺨﺎب ﺧﻮد میﺷﻮﻧﺪ.
ﺷﺎﻳﺪ گی ﺗﺎﭼﻤﻦ (Gaye Tuchman) ﺟﺎﻣﻌﻪﺷﻨﺎس و ﭘـﮋوﻫﺶﮔـﺮ ﻋﺮﺻه ارﺗﺒﺎﻃﺎت، ﺑﻬﺘﺮ از ﻫﺮ ﻛـﺲ اﻫﻤﻴﺖ ﮔﺰﻳﻨﺶ ﺧﺒﺮ ﺑﻪوﺳﻴﻠه روزﻧﺎﻣﻪﻧﮕﺎران ﻣﺘﻌﻬﺪ را درﻳﺎﻓﺘﻪ و ﻣﻮﺷﻜﺎفی ﻛﺮده اﺳﺖ. او میﮔﻮﻳﺪ: داوری در ﻗﺒﺎل ﺧﺒﺮ، داﻧﺶ ﻣﻘﺪس و ﺗﻮاﻧﺎیی ﭘﻨﻬﺎنی اﺳﺖ ﻛﻪ روزﻧﺎﻣﻪﻧﮕﺎران را از دﻳﮕﺮان ﻣﺘﻤﺎﻳﺰ میﺳﺎزد.
اﻛﻨﻮن ﭘﺮﺳﺶ اﻳﻦ اﺳﺖ ﻛﻪ آﻳﺎ ﻛﺎر ﮔﺰﻳﻨﺶ ﺧﺒﺮ روﺳﺎﺧﺖ اﺳﺖ ﻳﺎ اﻳﻨﻜﻪ ژرف ﺳﺎﺧﺖ دﻳﮕﺮی در اﻣﺮ ﮔﺰﻳﻨﺶﮔﺮی ﺧﺒﺮ دﺧﻴﻞ اﺳﺖ؟
ﻋﺪهای از ﭘﮋوﻫﺶﮔﺮان ﻣﻌﺘﻘﺪﻧﺪ ﻛﻪ: ژرف ﺳﺎﺧﺖ اصلی دﺧﻴﻞ در ﮔﺰﻳﻨﺶ ﺧﺒﺮ ﻋﻘﻞ ﺳﻠﻴﻢ ﻧﻈﺎم راﻫﺒﺮ و ﻫﻤﭽﻨﻴﻦ اﻳﺪﺋﻮﻟﻮژی اﺳﺖ. ﭘﺲ ﻫﻤﺎره ﺑﺎﻳﺪ ﺑﻪ ﻳﺎد داﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻴﻢ ﻛﻪ ﺑﺤﺚ ارزشﻫﺎی ﺧﺒـﺮی میﺗﻮاﻧﺪ ﻫﻤﻴﺸﻪ ﻧﻴﻤﻪﺗﻤﺎم ﺑﻤﺎﻧﺪ و ﻟﺬا ﺑﺎﻳﺪ ﻟﺤﻈﻪﺑﻪﻟﺤﻈﻪ ﺑﻪ درك ﺗﺎزهای از ارزشﻫﺎی ﺧﺒﺮی دﺳﺖ ﻳﺎﻓﺘﻪ ﺷﻮد ﻛﻪ ﻫﺪف آن رﻓﻊ ﻧﻴﺎزﻫﺎی ﻋﺎلی اﻧﺴﺎﻧﻲ ﺑﺎﺷﺪ و ﻗﺪرت درك ﺷﺮاﻳﻂ اﺟﺘﻤﺎعی، ﺳﻴﺎسی، اﻗﺘﺼﺎدی و فرهنگی را ﺑـﻪ ﻣﺨﺎﻃﺒﺎن ﺑﺪﻫﺪ ﺗﺎ ﺑﺘﻮاﻧﻨﺪ در ﺷـﻜﻞدهی ﺑﻪ ﺳﺮﻧﻮﺷﺖ ﺟﺎﻣﻌﻪ ﺧﻮﻳﺶ ﻣﺸﺎرﻛﺖ داﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻨﺪ؛ ﭼﻪ ﻫﻤﺎنﮔﻮﻧﻪ ﻛﻪ در ﮔﺰارش ﻣﻚﺑﺮاﻳﺪ آﻣﺪه اﺳﺖ:
اﻃﻼﻋﺎت ﺑﺎﻳﺪ ﺑﻪ اﺑﺰاری آزادیﺑﺨﺶ ﺗﺒﺪﻳﻞ ﺷﻮد.
🔸۱۱. ﺷﺨﺼﻴﺖﺳﺎزی (Personalization)
ﻫﻮﻳﺖﺑﺨﺸﻴﺪن ﺑﻪ اﻓﺮاد ﺑـﻪ ﻣﺮاﺗـﺐ آﺳﺎنﺗﺮ از ﻫﻮﻳﺖدﻫﻲ ﺑﻪ ﺳﺎﺧﺘﺎرﻫﺎ، ﻧﻴﺮوﻫﺎ و ﻧﻬﺎدﻫﺎ اﺳﺖ. ﺑﻨﺎﺑﺮاﻳﻦ، ﻫﻤﺎنﻃﻮر ﻛﻪ ﺑﺎرﻫﺎ در رﺳﺎﻧﻪﻫﺎ ﺷﺎﻫﺪ ﺑﻮدهاﻳﻢ، ﺑﻪﺟﺎی ﻓﺮﺿﺎً ﻋﻨـﻮان دوﻟﺖ ﺑﺮﻳﺘﺎﻧﻴﺎ ﻧﺎم ﺟﺎنﻣﻴﺠﺮ، ﻣﺎرﮔﺮت ﺗﺎﭼﺮ ﻳﺎ دﻳﻮﻳﺪ ﻛﺎﻣﺮون را ﺷﻨﻴﺪهاﻳﻢ. ﺗﺎﭼﺮﻳﺴﻢ، رﻳﮕﺎﻧﻴﺴﻢ، ﺳﺎرﻛﻮزﻳﺴﻢ و...ﻧﻤﻮﻧﻪﻫﺎیی از ﻫﻤﻴﻦ روﻧﺪ ﻫﺴﺘﻨﺪ. ﺑﻪﻧﻈﺮ میرﺳﺪ ﻛﻪ ﻫﻤـﻴﻦ ﻣﺜﺎلﻫﺎ ﺑﺮای روﺷﻦ ﺳﺎﺧﺘﻦ ﺑﺤﺚ ﺷﺨﺼﻴﺖﺳﺎزی ﻛﺎفی ﺑﺎﺷـﺪ و ﻟـﺬا از ﻃـﺮح ﻣﺜﺎلﻫﺎی ﺑﻴﺸﺘﺮ ﺧﻮدداری میﻛﻨﻢ.
🔸١٢. ﻣﻨﻔﻲﮔﺮایی (Negativity)
ﻛﺸﻒ اﻳﻦ ﻋﺎﻣﻞ ﻣﺆﺛﺮ ﺑﺮﮔﺰﻳﻨﺶ ﺧﺒﺮﻫﺎ ﺑﻪوﺳﻴﻠه اﻳﻦ دو ﻣﺤﻘﻖ از ﻧﮕﺎه ﻋﻤﻴﻖ و ﺗﻴﺰﺑﻴﻦ آﻧﻬﺎ ﺣﻜﺎﻳﺖ میﻛﻨﺪ. ﻣـﺮاد از منفیﮔﺮایی اﻳﻦ اﺳﺖ: ﺧﺒﺮﺑﺪ، ﺧﺒﺮ ﺧﻮب اﺳﺖ؛ و ﻫﻤﻴﻦ ﺑﺮداﺷﺖ اﺳﺖ ﻛﻪ ﺟﻮﻫﺮه اصلی ﻧﮕﺎه ﺑﺮخی از ﺧﺒﺮﮔﺰاریﻫﺎی ﻏﺮبی ﺑﻪ ﺟﻬﺎن ﺳﻮم را ﺷﻜﻞ میدﻫﺪ. دﻻیلی ﻛﻪ اﻳﻦ ﻣﺤﻘﻘﺎن ﺑﺮای ﻋﺎﻣﻞ منفیﮔﺮایی اراﺋﻪ میﻛﻨﻨﺪ، اﻳﻦ ﭼﻨﻴﻦ ﻓﻬﺮﺳﺖ میﺷﻮد:
• ﻏﻴﺮﻣﻨﺘﻈﺮه اﺳﺖ (ارزش ﺷﺸﻢ)
• ﺑﺪون اﺑﻬﺎم اﺳﺖ (ارزش ﺳﻮم)
• ﺑﻪ ﺳﺮﻋﺖ رخ میدﻫﺪ (ﻧﺨﺴﺘﻴﻦ ارزش، ﺗﻮاﺗﺮ ﻛﻮﺗﺎه)
• ﻫﻤﺨﻮانی وﻫﻤﺎﻫﻨﮕﻲ دارد (ارزش ﭘﻨﺠﻢ)
اﻟﺒﺘﻪ ﺑﺎﻳﺪ اﻳﻦ ﺗﻮﺿﻴﺢ را اﺿﺎﻓﻪ ﻛﺮد ﻛﻪ ﻫﻤﺨﻮانی و ﻫﻤﺎهنگی در ارﺗﺒﺎط ﺑﺎ ﺗﻮﻗﻌﺎت ﻋﻤﻮمی از اوﺿﺎع ﺟﻬﺎن ﻣﻄﺮح اﺳﺖ و ﺑﻨﺎﺑﺮاﻳﻦ از ﻧﻈﺮ آﺳﺘﺎﻧﻪ (ارزش دوم) در رده ﭘﺎﻳﻴﻦﺗﺮ از ﺧﺒﺮﻫﺎی ﻣﺜﺒﺖ ﻗﺮار میﮔﻴﺮد. از دﻳﺪﮔﺎه ﺑﺮخی از رﺳﺎﻧﻪﻫﺎی ﻏﺮبی ﺑﺎﻳﺪ در ﺟﻬﺎن ﺳﻮم ﺻﺮﻓﺎً ﺑﻪدﻧﺒﺎل ﻋﻮاﻣﻞ و روﻳﺪادﻫﺎی ﻣﻨﻔﻲ ﻧﻈﻴﺮ ﺧـﺸﻮﻧﺖ، ﺑﺤـﺮان و ﻓﺎﺟﻌـﻪ و ﺧﺒﺮﻫـﺎی ﻣﺮﺑﻮط ﺑﻪ ﻛﻮدﺗﺎﻫﺎ، اﻋﺪامﻫﺎ، ﻧﻈﺎمیﮔﺮی، ﺗﺮورﻳﺴﻢ، ﻓﺴﺎد و ﻧﺎﻫﻨﺠﺎری و... ﺑﻮد ﺗﺎ ﺑﺘﻮان از آﻧﻬﺎ ﺑﻪﻋﻨﻮان ﮔﺮاﻳﺶ ﺧﺒﺮی در رﺳﺎﻧﻪﻫﺎ اﺳﺘﻔﺎده ﻛﺮد و اﻳـﻦ اﻣﻮر در ﺣﺎلی رخ میدﻫﺪ ﻛﻪ اﺧﺒﺎر ﻣﺜﺒﺖ ﺟﻬﺎن ﺳﻮم ﻛﻪ ﺣﺎکی از رﺷﺪ و ﭘﻴﺸﺮﻓﺖ اﺳﺖ، ﺟﺎیی در اﻳﻦ ﻧﻮع از ﻣﺤﺎﻓﻞ ﺧﺒﺮی نمیﻳﺎﺑﺪ. ﺑـﻪ اﻳﻦ ﺗﺮﺗﻴﺐ، ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﻣﺒﺎحثی ﻛﻪ ﻣﻄﺮح ﺷﺪ دﻳﮕﺮ نمیﺗـﻮان در اﻳـﻦ ﻧﻜﺘﻪ ﺗﺮدﻳﺪ ﻛﺮد ﻛﻪ ارزشﻫﺎی ﺧﺒﺮی از ﭘﻴﭽﻴﺪهﺗﺮﻳﻦ ﺳـﺎﺧﺘﺎرﻫﺎی ﻣﻌﻨﺎیی در ﺟﻬﺎن رﺳﺎﻧﻪﻫﺎ ﺑﻪﺣﺴﺎب میآﻳﻨﺪ.
ﺑﻪﻧﻈﺮ میرﺳﺪ ﻛﻪ اﻛﺜﺮﻳﺖ ﻗﺮﻳﺐ ﺑﻪ اﺗﻔﺎق روزﻧﺎﻣﻪﻧﮕﺎران ــ ﺣﺘﻲ ﺑﻪﮔﻮﻧﻪای ﻏﻴﺮارادی ــ ﺑﻪ ارزشﻫﺎی ﺧﺒﺮی ﺗﻮﺟﻪ میﻛﻨﻨﺪ و ﻟﺬا نمیﺗﻮان ﺑﺎ ﺧﻮشبینی اﻳﻦ رأی را ﭘﺬﻳﺮﻓﺖ ﻛﻪ روﻳﺪادﻫﺎ ﺧﻮدﺷﺎن ﺑﺎﻋﺚ اﻧﺘﺨﺎب ﺧﻮد میﺷﻮﻧﺪ.
ﺷﺎﻳﺪ گی ﺗﺎﭼﻤﻦ (Gaye Tuchman) ﺟﺎﻣﻌﻪﺷﻨﺎس و ﭘـﮋوﻫﺶﮔـﺮ ﻋﺮﺻه ارﺗﺒﺎﻃﺎت، ﺑﻬﺘﺮ از ﻫﺮ ﻛـﺲ اﻫﻤﻴﺖ ﮔﺰﻳﻨﺶ ﺧﺒﺮ ﺑﻪوﺳﻴﻠه روزﻧﺎﻣﻪﻧﮕﺎران ﻣﺘﻌﻬﺪ را درﻳﺎﻓﺘﻪ و ﻣﻮﺷﻜﺎفی ﻛﺮده اﺳﺖ. او میﮔﻮﻳﺪ: داوری در ﻗﺒﺎل ﺧﺒﺮ، داﻧﺶ ﻣﻘﺪس و ﺗﻮاﻧﺎیی ﭘﻨﻬﺎنی اﺳﺖ ﻛﻪ روزﻧﺎﻣﻪﻧﮕﺎران را از دﻳﮕﺮان ﻣﺘﻤﺎﻳﺰ میﺳﺎزد.
اﻛﻨﻮن ﭘﺮﺳﺶ اﻳﻦ اﺳﺖ ﻛﻪ آﻳﺎ ﻛﺎر ﮔﺰﻳﻨﺶ ﺧﺒﺮ روﺳﺎﺧﺖ اﺳﺖ ﻳﺎ اﻳﻨﻜﻪ ژرف ﺳﺎﺧﺖ دﻳﮕﺮی در اﻣﺮ ﮔﺰﻳﻨﺶﮔﺮی ﺧﺒﺮ دﺧﻴﻞ اﺳﺖ؟
ﻋﺪهای از ﭘﮋوﻫﺶﮔﺮان ﻣﻌﺘﻘﺪﻧﺪ ﻛﻪ: ژرف ﺳﺎﺧﺖ اصلی دﺧﻴﻞ در ﮔﺰﻳﻨﺶ ﺧﺒﺮ ﻋﻘﻞ ﺳﻠﻴﻢ ﻧﻈﺎم راﻫﺒﺮ و ﻫﻤﭽﻨﻴﻦ اﻳﺪﺋﻮﻟﻮژی اﺳﺖ. ﭘﺲ ﻫﻤﺎره ﺑﺎﻳﺪ ﺑﻪ ﻳﺎد داﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻴﻢ ﻛﻪ ﺑﺤﺚ ارزشﻫﺎی ﺧﺒـﺮی میﺗﻮاﻧﺪ ﻫﻤﻴﺸﻪ ﻧﻴﻤﻪﺗﻤﺎم ﺑﻤﺎﻧﺪ و ﻟﺬا ﺑﺎﻳﺪ ﻟﺤﻈﻪﺑﻪﻟﺤﻈﻪ ﺑﻪ درك ﺗﺎزهای از ارزشﻫﺎی ﺧﺒﺮی دﺳﺖ ﻳﺎﻓﺘﻪ ﺷﻮد ﻛﻪ ﻫﺪف آن رﻓﻊ ﻧﻴﺎزﻫﺎی ﻋﺎلی اﻧﺴﺎﻧﻲ ﺑﺎﺷﺪ و ﻗﺪرت درك ﺷﺮاﻳﻂ اﺟﺘﻤﺎعی، ﺳﻴﺎسی، اﻗﺘﺼﺎدی و فرهنگی را ﺑـﻪ ﻣﺨﺎﻃﺒﺎن ﺑﺪﻫﺪ ﺗﺎ ﺑﺘﻮاﻧﻨﺪ در ﺷـﻜﻞدهی ﺑﻪ ﺳﺮﻧﻮﺷﺖ ﺟﺎﻣﻌﻪ ﺧﻮﻳﺶ ﻣﺸﺎرﻛﺖ داﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻨﺪ؛ ﭼﻪ ﻫﻤﺎنﮔﻮﻧﻪ ﻛﻪ در ﮔﺰارش ﻣﻚﺑﺮاﻳﺪ آﻣﺪه اﺳﺖ:
اﻃﻼﻋﺎت ﺑﺎﻳﺪ ﺑﻪ اﺑﺰاری آزادیﺑﺨﺶ ﺗﺒﺪﻳﻞ ﺷﻮد.
#سبکخبری #روزنامهنگاری
🔸 حال و روز آنلاین ژورنالیسم
به نظر میرسد آنچه پیش از این در حرفه روزنامهنگاری و در بین حرفهایها به عنوان مضامین مورد توجه مخاطبان و یا #علائق_انسانی (human interest) نامیده میشد، حالا در حد #ارزشهایخبری #شگفتی و #کشمکش خلاصه شده است.
خبرهای روندی (trend stories) هنوز با تکیه بر همان ارزش خبری فراگیری اما در حدی محدود دنبال میشوند و جای خبرهای عمقی (in-depth stories) که میشود از آن با عنوان #روزنامهنگاریتحقیقی یاد کرد به شدت خالی است. مقولات پسزمینهای (bacgrounders) هم پیشکش.
@younesshokrkhah
🔸 حال و روز آنلاین ژورنالیسم
به نظر میرسد آنچه پیش از این در حرفه روزنامهنگاری و در بین حرفهایها به عنوان مضامین مورد توجه مخاطبان و یا #علائق_انسانی (human interest) نامیده میشد، حالا در حد #ارزشهایخبری #شگفتی و #کشمکش خلاصه شده است.
خبرهای روندی (trend stories) هنوز با تکیه بر همان ارزش خبری فراگیری اما در حدی محدود دنبال میشوند و جای خبرهای عمقی (in-depth stories) که میشود از آن با عنوان #روزنامهنگاریتحقیقی یاد کرد به شدت خالی است. مقولات پسزمینهای (bacgrounders) هم پیشکش.
@younesshokrkhah
#تجربه🔸 ملاحظات تولید
تجربه حرفهای #روزنامهنگاری نشان میدهد که روزنامهنگاری یکی از کانونهای مهم تولید معناست و در تولید ایدئولوژیک معنا، دو رگه مهم نقشآفرینی میکند:
اول: ابزاری (تولید عمدی معنی)
دوم: ساختاری (تولید غیر عمدی معنی)
پس اگر فرایند گردآوری خبر به نوعی شبیه فلسفه پوزیتیویسم منطقی است و استخراج حقیقت از #ارزشهایخبری دشوار به نظر میرسد؛ شاید ناشی از پردازش خبر باشد، پردازشی که یک دستور جلسه پنهانی است برای تولید و توزیع #معنا از مجاری گوناگون.
تجربه حرفهای #روزنامهنگاری نشان میدهد که روزنامهنگاری یکی از کانونهای مهم تولید معناست و در تولید ایدئولوژیک معنا، دو رگه مهم نقشآفرینی میکند:
اول: ابزاری (تولید عمدی معنی)
دوم: ساختاری (تولید غیر عمدی معنی)
پس اگر فرایند گردآوری خبر به نوعی شبیه فلسفه پوزیتیویسم منطقی است و استخراج حقیقت از #ارزشهایخبری دشوار به نظر میرسد؛ شاید ناشی از پردازش خبر باشد، پردازشی که یک دستور جلسه پنهانی است برای تولید و توزیع #معنا از مجاری گوناگون.
#ارزشخبری #روزنامهنگاری
🔸 ارزشهای خبری
ارزش خبری چیست؟
ـ معیار گزینش رویداد.
این معیار را در كجا باید سراغ گرفت؟ در شَمّ روزنامهنگار یا در دل رویداد؟
ـ در حس ششم.
پاسخ پرسش اول درست و روشن است، اما پاسخ پرسش دوم یعنی حس ششم، بدترین پاسخ است و این پاسخ همان است كه فقط #روزنامهنگاران آن را مطرح میكنند.
برای اینكه به درك روشنی از این پرسش كه: معیار گزینش رویداد (یا همان ارزش خبری) در شم روزنامهنگار نهفته است یا در درون رویداد؟ برسیم، میتوان چنین پاسخ داد: #ارزشهایخبری در دل رویدادها قرار دارند و نه در شم روزنامهنگار؛ ولی این شم و درك به كشف ارزشها كمك میكند.
به عبارت دیگر، هر رویداد فینفسه حاوی یك ارزش یا مجموعهای از ارزشهاست و همین ارزشها هستند كه همواره رگههای اصلی #خبر را شكل میدهند. طبعاً توان تعیین و شناسایی این ارزشها (از لحاظ توجه و اهمیت) مقولهای مهم و تعیینكننده است.
🔸 ارزشهای خبری
ارزش خبری چیست؟
ـ معیار گزینش رویداد.
این معیار را در كجا باید سراغ گرفت؟ در شَمّ روزنامهنگار یا در دل رویداد؟
ـ در حس ششم.
پاسخ پرسش اول درست و روشن است، اما پاسخ پرسش دوم یعنی حس ششم، بدترین پاسخ است و این پاسخ همان است كه فقط #روزنامهنگاران آن را مطرح میكنند.
برای اینكه به درك روشنی از این پرسش كه: معیار گزینش رویداد (یا همان ارزش خبری) در شم روزنامهنگار نهفته است یا در درون رویداد؟ برسیم، میتوان چنین پاسخ داد: #ارزشهایخبری در دل رویدادها قرار دارند و نه در شم روزنامهنگار؛ ولی این شم و درك به كشف ارزشها كمك میكند.
به عبارت دیگر، هر رویداد فینفسه حاوی یك ارزش یا مجموعهای از ارزشهاست و همین ارزشها هستند كه همواره رگههای اصلی #خبر را شكل میدهند. طبعاً توان تعیین و شناسایی این ارزشها (از لحاظ توجه و اهمیت) مقولهای مهم و تعیینكننده است.
#روزنامهنگاری #ارتباطات
🔸خبر به مثابه حق اجتماعی
اگر #خبر را گزارشی بیطرفانه، دقیق و در عین حال صحیح و عینی از یك رویداد مفروض بدانیم، وجود برخی از شاخصها و معیارها به انتخاب آن رویداد ـ ازمیان هزاران رویداد دیگر ـ به عنوان خبر كمك میكند. این عناصر موجود در رویداد را كه به گزینش رویداد و تبدیل آن به خبر میانجامند، #ارزشهایخبری (News Values) مینامیم. یادآوری میكنم كه: خبر یك حق اجتماعی است، نه یك كالای تجاری.
🔸خبر به مثابه حق اجتماعی
اگر #خبر را گزارشی بیطرفانه، دقیق و در عین حال صحیح و عینی از یك رویداد مفروض بدانیم، وجود برخی از شاخصها و معیارها به انتخاب آن رویداد ـ ازمیان هزاران رویداد دیگر ـ به عنوان خبر كمك میكند. این عناصر موجود در رویداد را كه به گزینش رویداد و تبدیل آن به خبر میانجامند، #ارزشهایخبری (News Values) مینامیم. یادآوری میكنم كه: خبر یك حق اجتماعی است، نه یك كالای تجاری.
#خبر #روزنامهنگاری #ارتباطات
🔸خبر از زاویه زبانشناسی
راجر فولر (Roger Fowler)، استاد زبانشناسی میگوید: همه معانی در تئوری عمومی زبانشناسی به طرزی اجتماعی ساخته میشوند و #گفتمان یك محصول و رویه اجتماعی است كه با تحلیل انتقادی زبانشناسانه بهتر درك میشود. پس این درست است كه رویداد واقعی اتفاق میافتد، و مثلاً مربی فوتبال در اتوبان تصادف میكند، یك وزیر استعفا میدهد، هواپیمای مسافربری سقوط میكند، زمینلرزه یك شهر را ویران میكند و... و همه این رویدادها به خبر تبدیل میشوند، اما این رویدادها هماره در معرض فرایندهای سُنتی گزینش قرار دارند: الزاماً حاوی ارزش خبری نیستند، به خبر تبدیل میشوند، چونكه باید آنها را وارد گزارشهای خبری كرد. فرایند گزینش رویداد و تبدیل آن به خبر فرایندی دوعنصری به شماره میآید: #گزینش و #استحاله.
پس میتوان گفت كه در فرایند تبدیلشدن یك رویداد به یك خبر بروز جانبداری میتواند امری اجتنابناپذیر شود. و یا به دیگر سخن، جهان رسانهای میتواند جهان واقعی نباشد، جهان رسانهای شده، جهانی است كه با قضاوت همراه شده است.
پس به این ترتیب میتوان چنین گفت كه تا وقتی كه پای خود رویداد در میان است، #ارزشهایخبری موجود در رویداد میتوانند به امر گزینش رویداد برای تبدیل شدن به خبر تا حدودی كمك كنند، اما افزون بر این ارزشها، میتوان به دو دسته عناصر تأثیرگذار در زمینه عوامل استحالهكننده اشاره كرد:
▫️عوامل درون رسانهای: مثل اِعمال نظر آشكار و پنهان مدیریت خبر، تأثیرپذیری كادرهای درون رسانه از ارزشهای جامعه خارج از رسانه، اِعمال نظر خبرنگاران و گزینشگران درون رسانه و همچنین امكانات هر رسانه از لحظ كمی و كیفی برای ارائه خبر.
▫️عوامل برون رسانهای: اِعمال نظر منابع خبری، گروههای فشار، آگهیدهندگان، محدودیتهای قانونی و اِعمال نفوذ اشخاص حقیقی و حقوقی.
و سپس میتوان گفت كه معنی در اخبار #رسانهها به یك برداشت ذهنی میماند و این امر ناشی از رخدادهای بین طیفی است كه از گزینش تا استحاله امتداد مییابند. به این ترتیب تأثیرهای رسانهها و در حقیقت احساسی كه در مورد هر خبر به خواننده منتقل میكنند، الزاماً از جنس رویدادی كه مخابره شده، نیست.
🔸خبر از زاویه زبانشناسی
راجر فولر (Roger Fowler)، استاد زبانشناسی میگوید: همه معانی در تئوری عمومی زبانشناسی به طرزی اجتماعی ساخته میشوند و #گفتمان یك محصول و رویه اجتماعی است كه با تحلیل انتقادی زبانشناسانه بهتر درك میشود. پس این درست است كه رویداد واقعی اتفاق میافتد، و مثلاً مربی فوتبال در اتوبان تصادف میكند، یك وزیر استعفا میدهد، هواپیمای مسافربری سقوط میكند، زمینلرزه یك شهر را ویران میكند و... و همه این رویدادها به خبر تبدیل میشوند، اما این رویدادها هماره در معرض فرایندهای سُنتی گزینش قرار دارند: الزاماً حاوی ارزش خبری نیستند، به خبر تبدیل میشوند، چونكه باید آنها را وارد گزارشهای خبری كرد. فرایند گزینش رویداد و تبدیل آن به خبر فرایندی دوعنصری به شماره میآید: #گزینش و #استحاله.
پس میتوان گفت كه در فرایند تبدیلشدن یك رویداد به یك خبر بروز جانبداری میتواند امری اجتنابناپذیر شود. و یا به دیگر سخن، جهان رسانهای میتواند جهان واقعی نباشد، جهان رسانهای شده، جهانی است كه با قضاوت همراه شده است.
پس به این ترتیب میتوان چنین گفت كه تا وقتی كه پای خود رویداد در میان است، #ارزشهایخبری موجود در رویداد میتوانند به امر گزینش رویداد برای تبدیل شدن به خبر تا حدودی كمك كنند، اما افزون بر این ارزشها، میتوان به دو دسته عناصر تأثیرگذار در زمینه عوامل استحالهكننده اشاره كرد:
▫️عوامل درون رسانهای: مثل اِعمال نظر آشكار و پنهان مدیریت خبر، تأثیرپذیری كادرهای درون رسانه از ارزشهای جامعه خارج از رسانه، اِعمال نظر خبرنگاران و گزینشگران درون رسانه و همچنین امكانات هر رسانه از لحظ كمی و كیفی برای ارائه خبر.
▫️عوامل برون رسانهای: اِعمال نظر منابع خبری، گروههای فشار، آگهیدهندگان، محدودیتهای قانونی و اِعمال نفوذ اشخاص حقیقی و حقوقی.
و سپس میتوان گفت كه معنی در اخبار #رسانهها به یك برداشت ذهنی میماند و این امر ناشی از رخدادهای بین طیفی است كه از گزینش تا استحاله امتداد مییابند. به این ترتیب تأثیرهای رسانهها و در حقیقت احساسی كه در مورد هر خبر به خواننده منتقل میكنند، الزاماً از جنس رویدادی كه مخابره شده، نیست.
#خبر #سافتنیوز #روزنامهنگاری
🔸خبر سافت
خبر #سافت هم مثل خبر #هرموارونه؛ دارای عناصر ششگانه خبری است و متکی به #ارزشهایخبری، ضمن اینکه به ارتقای سواد رسانهای مخاطب هم کمک میکند و راه زندگی در دنیای تحت سلطه کلیشههای خبری را میآموزد و آنها را به اندیشه انتقادی و مشارکت اجتماعی هم میکشاند.
🔸خبر سافت
خبر #سافت هم مثل خبر #هرموارونه؛ دارای عناصر ششگانه خبری است و متکی به #ارزشهایخبری، ضمن اینکه به ارتقای سواد رسانهای مخاطب هم کمک میکند و راه زندگی در دنیای تحت سلطه کلیشههای خبری را میآموزد و آنها را به اندیشه انتقادی و مشارکت اجتماعی هم میکشاند.
#روزنامهنگاری 🔸 خبر و صلح
▫️#امیرعلی_علامهزاده
جنگهای بسیاری در جهان برای «صلح» و بهنام «صلح» به پا شدهاند و پرواضح است که آنچه در این میان همیشه قربانی شده است، باز همان «صلح» بوده است. #خبر نویسی که هنگام جنگ به گزارش رخداد غیرقابلقبول جنگ میپردازد، همیشه میکوشد تا #ارزشهایخبری مورد نیاز مخاطبان را پوشش دهد که در این میان ارزشهای خبری «درگیری»، «فراوانی»، «تازگی» و البته «مجاورت» -جغرافیایی و معنوی- برجستهتر است. طبیعی است که «مخاطبان خبر»، طرفهای درگیر را میخواهند بشناسند، فراوانی تجهیزات و امکانات نظامی و شمار قربانیان نظامی و غیرنظامی را میخواهند بدانند، تازهترین رخداد همیشه جلب توجه میکند و به وقت جنگ، بیشتر. همچنین نسبت جغرافیایی و معنوی طرفهای درگیر، ارزشمند و دانستنی شمرده میشود. اما میان همه جنگها، فقط همینها باارزش است؟ و صلح -این قربانی اول جنگ- هیچ جایگاهی در ارزشگذاری #خبرنویسی ندارد؟ روزنامهنگاری صلح ارزشهای دیگری را یادآوری میکند که با حفظ همه ارزشهای خبری موجود، به ارزشهای دستیابی به صلح، در ذهن مخاطبان و حتی طرفهای درگیر کمک میکند. ارزشهایی چون «گفتوگو» و تلاش برای شکلگیری آن، «فرایندمداری»، «مردممداری»، «راهحلگرایی» و البته «حقیقتگرایی»، ارزشهای بنیادین #روزنامهنگاریصلح هستند. جنگ وقتی رخ میدهد که گفتوگو پایان مییابد و وقتی پایان مییابد، که طرفهای درگیر به گفتوگو بازگردند. هیچ جنگی، در آنی رخ نداده است و فرایند شکلگیری جنگ، کمک به یافتن راهحلی برای صلح است. نخستین قربانی جنگ، «مردم» هستند و گزارش از آنان برای همین مهم و غیرقابل چشمپوشی است. مردم همان پیران و سالمندان، کودکان و معلولان، زنان و غیرنظامیان و همه آنانی هستند که بیهیچ تأثیری و خواستی، اسیر جنگی شدهاند که زندگی واقعی را از آنان ستانده است. حقیقت همان قربانی همیشگی روایتهای طرفهای درگیر است که پوشش آن امری نیست که بیشبهه و واضح باشد و البته گزارش پرشبهه و غیرشفاف آن، در قالب حقیقت، خود حقیقت و در نتیجه دستیابی به صلح را دور و دورتر میکند. خبرنویسی کاری دشوار است و به هنگام جنگ، دشوارتر. در این دشواری ناتمام، روزنامهنگاری صلح را فراموش نکنیم که صلح، مهمترین دستاورد عقل بشری است. روزنامه همشهری شنبه ۷ اسفند ۱۴۰۰
▫️#امیرعلی_علامهزاده
جنگهای بسیاری در جهان برای «صلح» و بهنام «صلح» به پا شدهاند و پرواضح است که آنچه در این میان همیشه قربانی شده است، باز همان «صلح» بوده است. #خبر نویسی که هنگام جنگ به گزارش رخداد غیرقابلقبول جنگ میپردازد، همیشه میکوشد تا #ارزشهایخبری مورد نیاز مخاطبان را پوشش دهد که در این میان ارزشهای خبری «درگیری»، «فراوانی»، «تازگی» و البته «مجاورت» -جغرافیایی و معنوی- برجستهتر است. طبیعی است که «مخاطبان خبر»، طرفهای درگیر را میخواهند بشناسند، فراوانی تجهیزات و امکانات نظامی و شمار قربانیان نظامی و غیرنظامی را میخواهند بدانند، تازهترین رخداد همیشه جلب توجه میکند و به وقت جنگ، بیشتر. همچنین نسبت جغرافیایی و معنوی طرفهای درگیر، ارزشمند و دانستنی شمرده میشود. اما میان همه جنگها، فقط همینها باارزش است؟ و صلح -این قربانی اول جنگ- هیچ جایگاهی در ارزشگذاری #خبرنویسی ندارد؟ روزنامهنگاری صلح ارزشهای دیگری را یادآوری میکند که با حفظ همه ارزشهای خبری موجود، به ارزشهای دستیابی به صلح، در ذهن مخاطبان و حتی طرفهای درگیر کمک میکند. ارزشهایی چون «گفتوگو» و تلاش برای شکلگیری آن، «فرایندمداری»، «مردممداری»، «راهحلگرایی» و البته «حقیقتگرایی»، ارزشهای بنیادین #روزنامهنگاریصلح هستند. جنگ وقتی رخ میدهد که گفتوگو پایان مییابد و وقتی پایان مییابد، که طرفهای درگیر به گفتوگو بازگردند. هیچ جنگی، در آنی رخ نداده است و فرایند شکلگیری جنگ، کمک به یافتن راهحلی برای صلح است. نخستین قربانی جنگ، «مردم» هستند و گزارش از آنان برای همین مهم و غیرقابل چشمپوشی است. مردم همان پیران و سالمندان، کودکان و معلولان، زنان و غیرنظامیان و همه آنانی هستند که بیهیچ تأثیری و خواستی، اسیر جنگی شدهاند که زندگی واقعی را از آنان ستانده است. حقیقت همان قربانی همیشگی روایتهای طرفهای درگیر است که پوشش آن امری نیست که بیشبهه و واضح باشد و البته گزارش پرشبهه و غیرشفاف آن، در قالب حقیقت، خود حقیقت و در نتیجه دستیابی به صلح را دور و دورتر میکند. خبرنویسی کاری دشوار است و به هنگام جنگ، دشوارتر. در این دشواری ناتمام، روزنامهنگاری صلح را فراموش نکنیم که صلح، مهمترین دستاورد عقل بشری است. روزنامه همشهری شنبه ۷ اسفند ۱۴۰۰
🔸درباره برجستهسازی
▫️#زهرا_نژادبهرام
▫️روزنامه اعتماد
در ادبیات رسانهای واژهای به نام #برجستهسازی همیشه خودنمایی میکرده است این واژه با اتکا به کارکرد #رسانه که نوعی نقطهزنی و اعتباربخشی به آن بخش از خبر که مورد نظر رسانه است همواره مورد توجه #روزنامهنگاران و رسانهها بوده و به عبارتی آن بخش خبر که دارای #ارزشهایخبری است به صورت برجستهسازی مورد تاکید قرار میگیرد. البته ارزشهای خبری گاهی در حاشیه سیاستها و خواستههای مالکین رسانههای جریان اصلی تغییر رنگ میدهند و بیشتر با رویکردهای آنان همراهی دارند؛ البته در برخی مواقع رویکردهای افکار عمومی نیز نقش مهمی در برجستهسازی ایفا میکند.
https://tinyurl.com/yc73wsbx
▫️#زهرا_نژادبهرام
▫️روزنامه اعتماد
در ادبیات رسانهای واژهای به نام #برجستهسازی همیشه خودنمایی میکرده است این واژه با اتکا به کارکرد #رسانه که نوعی نقطهزنی و اعتباربخشی به آن بخش از خبر که مورد نظر رسانه است همواره مورد توجه #روزنامهنگاران و رسانهها بوده و به عبارتی آن بخش خبر که دارای #ارزشهایخبری است به صورت برجستهسازی مورد تاکید قرار میگیرد. البته ارزشهای خبری گاهی در حاشیه سیاستها و خواستههای مالکین رسانههای جریان اصلی تغییر رنگ میدهند و بیشتر با رویکردهای آنان همراهی دارند؛ البته در برخی مواقع رویکردهای افکار عمومی نیز نقش مهمی در برجستهسازی ایفا میکند.
https://tinyurl.com/yc73wsbx
#رساله🔸بررسی استعارههای ظرف و مظروف در زبان فارسی مطبوعات
▫️استاد راهنما: #کورش_صفوی
▫️استاد مشاور: #یونس_شکرخواه
▫️دانشجو: #حسین_آذربایجانی
وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علامه طباطبایی - دانشکده ادبیات و زبانهای خارجی -۱۳۹۲ - [کارشناسی ارشد]
▫️کلیدواژه: #معنیشناسی، #استعاره، #ظرفومظروف، #زبان #مطبوعات، #ارزشهایخبری
▫️استاد راهنما: #کورش_صفوی
▫️استاد مشاور: #یونس_شکرخواه
▫️دانشجو: #حسین_آذربایجانی
وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علامه طباطبایی - دانشکده ادبیات و زبانهای خارجی -۱۳۹۲ - [کارشناسی ارشد]
▫️کلیدواژه: #معنیشناسی، #استعاره، #ظرفومظروف، #زبان #مطبوعات، #ارزشهایخبری
#روزنامهنگاری
#خبر🔸سافتنیوز
خبر #سافت هم مثل خبر #هرموارونه؛ دارای عناصر ششگانه خبری است و متکی به #ارزشهایخبری، ضمن اینکه به ارتقای سواد رسانهای مخاطب هم کمک میکند و راه زندگی در دنیای تحت سلطه کلیشههای خبری را میآموزد و آنها را به اندیشه انتقادی و مشارکت اجتماعی هم میکشاند.
#خبر🔸سافتنیوز
خبر #سافت هم مثل خبر #هرموارونه؛ دارای عناصر ششگانه خبری است و متکی به #ارزشهایخبری، ضمن اینکه به ارتقای سواد رسانهای مخاطب هم کمک میکند و راه زندگی در دنیای تحت سلطه کلیشههای خبری را میآموزد و آنها را به اندیشه انتقادی و مشارکت اجتماعی هم میکشاند.
#یونس_شکرخواه #رخنما
#روزنامهنگاری🔸بخشی از حرفهایم در نشست رونمایی از ویراست سوم کتاب خبر
▫️اگر در عرصهی روزنامهنگاری پیشینهای داریم به دلیل زحمتهایی است که استاد #سیدفرید_قاسمی برای مطبوعات کشیده است.
▫️داستان کتاب خبر به درخواست استاد قاسمی در زمان سردبیری ایشان در فصلنامه رسانه برمیگردد که میخواستند کتابهایی آموزشی در خصوص روزنامهنگاری منتشر کنند.
▫️چندین سال پس از انتشار کتاب از به من گفتند که دوباره کتاب را ادیت کنم، قبول کردم و گفتم بهتر است به جای چاپ، فایل pdf آن را رایگان در اختیار عموم قرار دهید.
▫️چندی بعد دوباره به دلیل تقاضا برای داشتن نسخهی چاپی خبر، کتاب به ویراست دوم رسید و حالا پس از چند سال به چاپ دوازدهم و ویراست سوم رسیده است.
▫️کتاب خبر اگر اهمیت دارد به دلیل نیست که من آن را نوشتهام بلکه به این دلیل است که خبر موتور متحرکه روزنامهنگاری است.
▫️نقطهی قوت کتاب خبر به این خاطر است که توانستم کارکرد عناصر خبری را از ارزشهای خبری جدا نگه دارم تا مخاطب به خوبی متوجه شود که #عناصرخبری با #ارزشهایخبری تفاوت دارند.
▫️یادمان نرود که رویداد خودش حرف نمیزند و این ما هستیم که از طرف رویداد در قالب خبر حرف میزنیم.
▫️به عنوان روزنامهنگار، در خبر متوقف نمانیم و در بعد اجتماعی واقعی آن زندگی کنیم. خبرها به پایان میرسند اما زندگی همیشه ادامه دارد.
▫️به تمام روزنامهنگاران توصیه میکنم منطقالطیر عطار را بخوانند و رفتارها و کنشهای کاراکترهای این کتابها را به دقت در نظر بگیرند.
▫️۶ عنصر خبر فقط خاص عرصهی روزنامهنگاری نیست، بلکه در تمام ساحتهای زندگی کارکرد دارد و میتوانیم به آن توجه کنیم.
▫️از آنجایی که نزدیک به یک ماه با نمایندگان ١٩٣ کشور جهان در تدوین قطعنامه #هوشمصنوعی یونسکو شرکت داشتم؛ مایلم بگویم فقط مهارتهای مربوط به کاربرد آن برای ما روزنامهنگاران مهم است.
▫️الان راجع به هوش مصنوعی صرفا داستان سرایی میشود.
▫️هرجا دیدید مدام از هوش مصنوعی میگویند بدانید که شما فقط باید دنبال مهارتهای استفاده از آن در خدمت روزنامهنگاری نظیر تبدیل ویس به متن یا متن به عکس یا ویدئو و نظایر اینها باشید...
▫️کسی میتواند از هوش مصنوعی سخن بگوید که بیگ دیتا و مقوله الگوریتمها را بفهمد.
▫️هوش مصنوعی بدون بیگ دیتا و الگوریتمها قابل فهم نیست.
▫️خطر هوش مصنوعی عمدتاً از حوزهی الگوریتمها است و مبادا اسیر الگوریتمها آنهم با دادههای غلط شویم.
@Danesh_Resane
#روزنامهنگاری🔸بخشی از حرفهایم در نشست رونمایی از ویراست سوم کتاب خبر
▫️اگر در عرصهی روزنامهنگاری پیشینهای داریم به دلیل زحمتهایی است که استاد #سیدفرید_قاسمی برای مطبوعات کشیده است.
▫️داستان کتاب خبر به درخواست استاد قاسمی در زمان سردبیری ایشان در فصلنامه رسانه برمیگردد که میخواستند کتابهایی آموزشی در خصوص روزنامهنگاری منتشر کنند.
▫️چندین سال پس از انتشار کتاب از به من گفتند که دوباره کتاب را ادیت کنم، قبول کردم و گفتم بهتر است به جای چاپ، فایل pdf آن را رایگان در اختیار عموم قرار دهید.
▫️چندی بعد دوباره به دلیل تقاضا برای داشتن نسخهی چاپی خبر، کتاب به ویراست دوم رسید و حالا پس از چند سال به چاپ دوازدهم و ویراست سوم رسیده است.
▫️کتاب خبر اگر اهمیت دارد به دلیل نیست که من آن را نوشتهام بلکه به این دلیل است که خبر موتور متحرکه روزنامهنگاری است.
▫️نقطهی قوت کتاب خبر به این خاطر است که توانستم کارکرد عناصر خبری را از ارزشهای خبری جدا نگه دارم تا مخاطب به خوبی متوجه شود که #عناصرخبری با #ارزشهایخبری تفاوت دارند.
▫️یادمان نرود که رویداد خودش حرف نمیزند و این ما هستیم که از طرف رویداد در قالب خبر حرف میزنیم.
▫️به عنوان روزنامهنگار، در خبر متوقف نمانیم و در بعد اجتماعی واقعی آن زندگی کنیم. خبرها به پایان میرسند اما زندگی همیشه ادامه دارد.
▫️به تمام روزنامهنگاران توصیه میکنم منطقالطیر عطار را بخوانند و رفتارها و کنشهای کاراکترهای این کتابها را به دقت در نظر بگیرند.
▫️۶ عنصر خبر فقط خاص عرصهی روزنامهنگاری نیست، بلکه در تمام ساحتهای زندگی کارکرد دارد و میتوانیم به آن توجه کنیم.
▫️از آنجایی که نزدیک به یک ماه با نمایندگان ١٩٣ کشور جهان در تدوین قطعنامه #هوشمصنوعی یونسکو شرکت داشتم؛ مایلم بگویم فقط مهارتهای مربوط به کاربرد آن برای ما روزنامهنگاران مهم است.
▫️الان راجع به هوش مصنوعی صرفا داستان سرایی میشود.
▫️هرجا دیدید مدام از هوش مصنوعی میگویند بدانید که شما فقط باید دنبال مهارتهای استفاده از آن در خدمت روزنامهنگاری نظیر تبدیل ویس به متن یا متن به عکس یا ویدئو و نظایر اینها باشید...
▫️کسی میتواند از هوش مصنوعی سخن بگوید که بیگ دیتا و مقوله الگوریتمها را بفهمد.
▫️هوش مصنوعی بدون بیگ دیتا و الگوریتمها قابل فهم نیست.
▫️خطر هوش مصنوعی عمدتاً از حوزهی الگوریتمها است و مبادا اسیر الگوریتمها آنهم با دادههای غلط شویم.
@Danesh_Resane