🔸درباره تکنولوژی، روزنامهنگاری و آموزش
توسعهی رسانههای #دیجیتال و #آنلاین لزوما باعث از بین رفتن رسانههای کاغذی نمیشود و این، شرایط اجتماعی است که حیات رسانههای کاغذی را مشخص میکند.
شاید در هیچ دورهای دچار تغییراتی به این گستردگی نشده بودیم، حتی معتقدم تحول دورهی #گوتنبرگ در برابر توسعهی دیجیتال، بسیار کوچک است. بقای همهی رسانهها با تأکید بر کارویژههای خود در کنار یکدیگر قابل ادامه است. در دورهی گوتنبرگ حروف متحرک چاپ ساخته شد و دانش قابلیت انتشار وسیع تر را پیدا کرد، در حال حاضر با وجود آنلاین مدیاها شاهد مرگ زمان و مکان و تکرار یک اتفاق در همهی ثانیهها هستیم، بهطور مثال وقتی یک نفر از بانک با کارت اعتباریاش پول میگیرد، همهی آدمهایی که کارت اعتباری دارند میتوانند همزمان از بانک پول برداشت کنند. آنلاین مدیاها در واقع این قابلیت بالا را دارند که یک ثانیه را به میلیونها ساعت تبدیل کنند.
چندان به جبر تکنولوژی بدون توجه به شرایط اجتماعی اعتقادی ندارم و در عین حال اعتقادی ندارم که تحولات حتما تکعنصری هستند، بلکه علتها و معلولهایی وجود دارند. اکنون یک پارادایم شیفت هنوز در حال رخ دادن است؛ اما ما نباید مانند دایناسورها باشیم که پرقدرت بودند، اما تغییرات اطراف را نفهمیدند و به همین دلیل، قدرت انطباق را از دست دادند و از بین رفتند.
یکی از هنجارهای #ژورنالیسم این است که اساسا کسانی مدرسش باشند که خود بازیگر #روزنامهنگاری بودهاند و با تمام زوایای آن آشنا هستند. بخشی از مسائل آموزش روزنامهنگاری به کسانی برمیگردد که صف معلمی را تشکیل میدهند. مدرسان این عرصه باید کسانی باشند که تحریریه را میشناسند و باید خودشان ترکیبی از تئوری بودن و عملی بودن باشند.
به عقیدهی من، اگر در یک دانشکده روزنامهنگاری، یک چاپخانه کوچک وجود ندارد آن دانشکده نمیتواند روزنامهنگار خوب تربیت کند حتا اگر معلمهای خوبی هم داشته باشد.
آموزشگیرندههای ما هم بخش دیگری از ماجرا هستند: آموزشگیرندهها در کجا امتحان خود را پس میدهند و از این تعداد دانشجوی روزنامهنگاری چند درصد جذب بازار کار میشوند؟ ما در این حلقهها مشکل داریم و باید این مشکلات رفع شود
توسعهی رسانههای #دیجیتال و #آنلاین لزوما باعث از بین رفتن رسانههای کاغذی نمیشود و این، شرایط اجتماعی است که حیات رسانههای کاغذی را مشخص میکند.
شاید در هیچ دورهای دچار تغییراتی به این گستردگی نشده بودیم، حتی معتقدم تحول دورهی #گوتنبرگ در برابر توسعهی دیجیتال، بسیار کوچک است. بقای همهی رسانهها با تأکید بر کارویژههای خود در کنار یکدیگر قابل ادامه است. در دورهی گوتنبرگ حروف متحرک چاپ ساخته شد و دانش قابلیت انتشار وسیع تر را پیدا کرد، در حال حاضر با وجود آنلاین مدیاها شاهد مرگ زمان و مکان و تکرار یک اتفاق در همهی ثانیهها هستیم، بهطور مثال وقتی یک نفر از بانک با کارت اعتباریاش پول میگیرد، همهی آدمهایی که کارت اعتباری دارند میتوانند همزمان از بانک پول برداشت کنند. آنلاین مدیاها در واقع این قابلیت بالا را دارند که یک ثانیه را به میلیونها ساعت تبدیل کنند.
چندان به جبر تکنولوژی بدون توجه به شرایط اجتماعی اعتقادی ندارم و در عین حال اعتقادی ندارم که تحولات حتما تکعنصری هستند، بلکه علتها و معلولهایی وجود دارند. اکنون یک پارادایم شیفت هنوز در حال رخ دادن است؛ اما ما نباید مانند دایناسورها باشیم که پرقدرت بودند، اما تغییرات اطراف را نفهمیدند و به همین دلیل، قدرت انطباق را از دست دادند و از بین رفتند.
یکی از هنجارهای #ژورنالیسم این است که اساسا کسانی مدرسش باشند که خود بازیگر #روزنامهنگاری بودهاند و با تمام زوایای آن آشنا هستند. بخشی از مسائل آموزش روزنامهنگاری به کسانی برمیگردد که صف معلمی را تشکیل میدهند. مدرسان این عرصه باید کسانی باشند که تحریریه را میشناسند و باید خودشان ترکیبی از تئوری بودن و عملی بودن باشند.
به عقیدهی من، اگر در یک دانشکده روزنامهنگاری، یک چاپخانه کوچک وجود ندارد آن دانشکده نمیتواند روزنامهنگار خوب تربیت کند حتا اگر معلمهای خوبی هم داشته باشد.
آموزشگیرندههای ما هم بخش دیگری از ماجرا هستند: آموزشگیرندهها در کجا امتحان خود را پس میدهند و از این تعداد دانشجوی روزنامهنگاری چند درصد جذب بازار کار میشوند؟ ما در این حلقهها مشکل داریم و باید این مشکلات رفع شود
#زوم #رخنما #عکاسانه
🔸 دوباره و صدباره فتوژورنالیسم
▫️#یونس_شکرخواه
#فتوژورنالیسم به بذری میماند كه زمین مناسب میخواهد، فتوژورنالیسم عبارتی گویاست، این عبارت با پیوستن #فتو (photo) به #ژورنالیسم (journalism) به وجود آمده و به دیگر زبان، این فتو است كه به پیوند ژورنالیسم در آمده است.
اجازه بدهید به موضوع از زاویه دیگری نگاه كنم. ازدواج بدون عشق غالبا خوش فرجام نیست. این ماجرا در باره پیوند فتو و ژورنالیسم هم صدق میكند. پاقشاری بر روایت صادقانه در ذات فتو (#عكس) نهفته است. البته فتوژورنالیست (photojounalist) در همین روایتگری هم اسیر هزارتوهای شخصیت و نگرش خود و همچنین اسیر بافت اجتماعی – فرهنگی حاكم و در عین حال اسیر سازمان رسانهای خود هم هست و بالاخره این روزنامه است كه میتواند در بروز ذات و پتانسیل ژرف عكس و عكاس عمیقا نقش ایفا كند. به گمان من داستان فتوگرافر (photographer) داستان فتوژورنالیست نیست. اولی میتواند كماكان ساز خودش را بزند، چرا كه اساسا بیرون سازمان رسانهای زندگی میكند، اما برپیشانی تقدیر دومی نوشتهاند: هرگز نمیتوانی ساز خودت را بزنی، تو عضو یك اركستر هستی.
با تاسف میگویم فتوژورنالیسم در ایران یعنی زندگی مشترك عكاسان خبری با روزنامهنگاران یك ازدواج از سر عشق نبود و این پیوند عمدتا در یك فضای مادون آگاهی صورت گرفت، نه #عكاسان و نه #روزنامهنگاران، هیچكدام تجارب همتایان بینالمللی خود را مطالعه نكردند و حتی به تدوین تجارب خود هم نپرداختند. آسیب شناسی این وضعیت كار من نیست، انجمن صنفی عكاسان میتواند از جمعی كه حرفهای این ماجرا هستند و فتوژورنالیسم هم تدریس میكنند بخواهد تا در قالب پروژه ها یا سمینارها آن را دنبال كنند. نگویید این كار شدنی نیست: اسماعیل عباسی، افشین شاهرودی، سیفالله صمدیان، محمد فرنود و...... بهمن جلالی و کاوه گلستان هم میتوانستند و صد افسوس که حالا فلاش فتوژورنالیسم در این شبانههای زندگی دیجیتالی به دلایل عدیده رو به دشارژ شدن است. فتوژورنالیسم در سطح جهانی هم وضعیت مشابهی دارد اما دلایل دشارژ شدن آن در سطح بینالمللی الزاما از نوع ایران نیست.
فتوژورنالیسم دیگر در ایران نمیتواند اوج بگیرد. این چند دلیل كافی نیست؟
١. استراتژی سردبیران روزنامهها، نوشتاری است و متاسفانه برخی از آنها هم با كاركردهای هویت بصری بیگانهاند
٢. سرویس عكس در روزنامهها در وضعیت حداقلی قرار گرفته است
٣. خبرگزاریها در ایران عكسهای خبری را رایگان آپلود میکنند و همین از عوامل اصلی حذف سرویسهای عکس در روزنامهها بود.
۴. خرید عكس از آژانسها مقرون به صرفهتر است.
۵. ماهوارهها و شبکههای پخشزنده و یك فتوپرینتر رنگی میتوانند روزنامهها را بینیاز كند.
۶. امكانات فراوان اینترنت هم كه دیگر بینیاز از توصیف است.
🔸 دوباره و صدباره فتوژورنالیسم
▫️#یونس_شکرخواه
#فتوژورنالیسم به بذری میماند كه زمین مناسب میخواهد، فتوژورنالیسم عبارتی گویاست، این عبارت با پیوستن #فتو (photo) به #ژورنالیسم (journalism) به وجود آمده و به دیگر زبان، این فتو است كه به پیوند ژورنالیسم در آمده است.
اجازه بدهید به موضوع از زاویه دیگری نگاه كنم. ازدواج بدون عشق غالبا خوش فرجام نیست. این ماجرا در باره پیوند فتو و ژورنالیسم هم صدق میكند. پاقشاری بر روایت صادقانه در ذات فتو (#عكس) نهفته است. البته فتوژورنالیست (photojounalist) در همین روایتگری هم اسیر هزارتوهای شخصیت و نگرش خود و همچنین اسیر بافت اجتماعی – فرهنگی حاكم و در عین حال اسیر سازمان رسانهای خود هم هست و بالاخره این روزنامه است كه میتواند در بروز ذات و پتانسیل ژرف عكس و عكاس عمیقا نقش ایفا كند. به گمان من داستان فتوگرافر (photographer) داستان فتوژورنالیست نیست. اولی میتواند كماكان ساز خودش را بزند، چرا كه اساسا بیرون سازمان رسانهای زندگی میكند، اما برپیشانی تقدیر دومی نوشتهاند: هرگز نمیتوانی ساز خودت را بزنی، تو عضو یك اركستر هستی.
با تاسف میگویم فتوژورنالیسم در ایران یعنی زندگی مشترك عكاسان خبری با روزنامهنگاران یك ازدواج از سر عشق نبود و این پیوند عمدتا در یك فضای مادون آگاهی صورت گرفت، نه #عكاسان و نه #روزنامهنگاران، هیچكدام تجارب همتایان بینالمللی خود را مطالعه نكردند و حتی به تدوین تجارب خود هم نپرداختند. آسیب شناسی این وضعیت كار من نیست، انجمن صنفی عكاسان میتواند از جمعی كه حرفهای این ماجرا هستند و فتوژورنالیسم هم تدریس میكنند بخواهد تا در قالب پروژه ها یا سمینارها آن را دنبال كنند. نگویید این كار شدنی نیست: اسماعیل عباسی، افشین شاهرودی، سیفالله صمدیان، محمد فرنود و...... بهمن جلالی و کاوه گلستان هم میتوانستند و صد افسوس که حالا فلاش فتوژورنالیسم در این شبانههای زندگی دیجیتالی به دلایل عدیده رو به دشارژ شدن است. فتوژورنالیسم در سطح جهانی هم وضعیت مشابهی دارد اما دلایل دشارژ شدن آن در سطح بینالمللی الزاما از نوع ایران نیست.
فتوژورنالیسم دیگر در ایران نمیتواند اوج بگیرد. این چند دلیل كافی نیست؟
١. استراتژی سردبیران روزنامهها، نوشتاری است و متاسفانه برخی از آنها هم با كاركردهای هویت بصری بیگانهاند
٢. سرویس عكس در روزنامهها در وضعیت حداقلی قرار گرفته است
٣. خبرگزاریها در ایران عكسهای خبری را رایگان آپلود میکنند و همین از عوامل اصلی حذف سرویسهای عکس در روزنامهها بود.
۴. خرید عكس از آژانسها مقرون به صرفهتر است.
۵. ماهوارهها و شبکههای پخشزنده و یك فتوپرینتر رنگی میتوانند روزنامهها را بینیاز كند.
۶. امكانات فراوان اینترنت هم كه دیگر بینیاز از توصیف است.
عرصههای ارتباطی
#کیوسک 🔸 آزما شهریور ٩٩
🔸سایتهای روزنامهها؛ آنچنان که هست
▫️#یونس_شکرخواه
عدهای میگویند وب سایتهای #روزنامهها بیفایده هستند. آنها میگویند این سایتها نه از نظر میزان #کاربران و نه از جنبه جذب #آگهی موفق نبودهاند و لذا بود و نبودشان تفاوتی ندارد.
این افراد اگر کمی با گزارشهای فنی و همچنین با کارکردهای #بهینهسازی برای موتورهای جستجو آشنا باشند، به راحتی متوجه روند رو به رشد سایتهای روزنامههای ایران خواهند شد، امری که به طرزی آشکارتر در سایتهای روزنامههای بینالمللی نظیر نیویورکتایمز و گاردین قابل تعقیب است.
اما آیا علیرغم رشد سایتهای روزنامههای ایرانی، ظرفیت موجود آنها سقف پیشروی است یا کف آن؟
آنچه بدیهی به نظر میرسد این واقعیت است که سایتهای روزنامهها دقیقا در زمانهایی که ماشینهای چاپ متوقف است و جهان در حرکت؛ به سبب قدرت پوشش ۲۴ ساعته خود کمک بزرگی به غیبت خبری روزنامههای خود میکنند. این کمک؛ همه روزه پس از قرار گرفتن روزنامهها بر روی پیشخوان آغاز میشود و در روزهای پنجشنبه و جمعه و در روزهای تعطیل رسمی به اوج میرسد. فراموش نکنیم که بار خبررسانی در تعطیلات چند هفتهای نوروز هم فقط و فقط بر دوش سایتهای روزنامههاست.
مشکل اصلی سایتهای ایرانی را در محتوای آنها یافت. این محتوا عمدتا کپی شده از خبرگزاریهاست و لذا موتورهای جستجو هم به دلیل همین کپی کاری - و در اصطلاح #آنلاین #ژورنالیسم به دلیل "داپلیکیت کانتنت" بودن- به سایتها رتبه نمیدهند. رتبه در واقع به تعداد خبرهای منتشر شده تعلق نمیگیرد و بیشتر بر تولیدی بودن آنها (چه تالیف و چه ترجمه) متمرکز است.
به گمان من که دستکم در راهاندازی دو سایت برای دو روزنامه تجربه دارم، کپیکاری در ذات آنلاین ژورنالیسم ایرانی نیست و مشکل از آنجا ریشه میگیرد که روزنامهها حاضر نشدهاند برای سایتهای خود تحریریه مستقل فراهم کنند تا در چند شیفت به صورت ۲۴ ساعته کار کنند.
به جز مشکل تحریریه مستقل؛ موضوعهای فنی و زیرساختی نیز برای رفتار تعاملی آنلاین مطرح است که بحث دیگری را میطلبد.
▫️#یونس_شکرخواه
عدهای میگویند وب سایتهای #روزنامهها بیفایده هستند. آنها میگویند این سایتها نه از نظر میزان #کاربران و نه از جنبه جذب #آگهی موفق نبودهاند و لذا بود و نبودشان تفاوتی ندارد.
این افراد اگر کمی با گزارشهای فنی و همچنین با کارکردهای #بهینهسازی برای موتورهای جستجو آشنا باشند، به راحتی متوجه روند رو به رشد سایتهای روزنامههای ایران خواهند شد، امری که به طرزی آشکارتر در سایتهای روزنامههای بینالمللی نظیر نیویورکتایمز و گاردین قابل تعقیب است.
اما آیا علیرغم رشد سایتهای روزنامههای ایرانی، ظرفیت موجود آنها سقف پیشروی است یا کف آن؟
آنچه بدیهی به نظر میرسد این واقعیت است که سایتهای روزنامهها دقیقا در زمانهایی که ماشینهای چاپ متوقف است و جهان در حرکت؛ به سبب قدرت پوشش ۲۴ ساعته خود کمک بزرگی به غیبت خبری روزنامههای خود میکنند. این کمک؛ همه روزه پس از قرار گرفتن روزنامهها بر روی پیشخوان آغاز میشود و در روزهای پنجشنبه و جمعه و در روزهای تعطیل رسمی به اوج میرسد. فراموش نکنیم که بار خبررسانی در تعطیلات چند هفتهای نوروز هم فقط و فقط بر دوش سایتهای روزنامههاست.
مشکل اصلی سایتهای ایرانی را در محتوای آنها یافت. این محتوا عمدتا کپی شده از خبرگزاریهاست و لذا موتورهای جستجو هم به دلیل همین کپی کاری - و در اصطلاح #آنلاین #ژورنالیسم به دلیل "داپلیکیت کانتنت" بودن- به سایتها رتبه نمیدهند. رتبه در واقع به تعداد خبرهای منتشر شده تعلق نمیگیرد و بیشتر بر تولیدی بودن آنها (چه تالیف و چه ترجمه) متمرکز است.
به گمان من که دستکم در راهاندازی دو سایت برای دو روزنامه تجربه دارم، کپیکاری در ذات آنلاین ژورنالیسم ایرانی نیست و مشکل از آنجا ریشه میگیرد که روزنامهها حاضر نشدهاند برای سایتهای خود تحریریه مستقل فراهم کنند تا در چند شیفت به صورت ۲۴ ساعته کار کنند.
به جز مشکل تحریریه مستقل؛ موضوعهای فنی و زیرساختی نیز برای رفتار تعاملی آنلاین مطرح است که بحث دیگری را میطلبد.
#کتاب
🔸 غولهای تکنولوژی، هوش مصنوعی و آینده روزنامهنگاری
#روزنامهنگاریآنلاین #روزنامهنگاری #تکنوکلاس #ربات #ژورنالیسم #هوشمصنوعی
▫️فایل متن کامل کتاب را در زیر دانلود کنید
🔸 غولهای تکنولوژی، هوش مصنوعی و آینده روزنامهنگاری
#روزنامهنگاریآنلاین #روزنامهنگاری #تکنوکلاس #ربات #ژورنالیسم #هوشمصنوعی
▫️فایل متن کامل کتاب را در زیر دانلود کنید
0040.pdf
2.8 MB
#کتاب
🔸 غولهای تکنولوژی، هوش مصنوعی و آینده روزنامهنگاری
#روزنامهنگاری_آنلاین #روزنامهنگاری #تکنوکلاس #ربات #ژورنالیسم #هوشمصنوعی
▫️فایل پیوست را که حاوی متن کامل کتاب غولهای تکنولوژی، هوش مصنوعی و آینده روزنامهنگاری است دانلود کنید
🔸 غولهای تکنولوژی، هوش مصنوعی و آینده روزنامهنگاری
#روزنامهنگاری_آنلاین #روزنامهنگاری #تکنوکلاس #ربات #ژورنالیسم #هوشمصنوعی
▫️فایل پیوست را که حاوی متن کامل کتاب غولهای تکنولوژی، هوش مصنوعی و آینده روزنامهنگاری است دانلود کنید
https://tinyurl.com/y5ny95k9
🔸روزنامهنگاران در برابر رباتها
🔸نوشتن با هوش مصنوعی
#روزنامهنگاری_آنلاین #روزنامهنگاری #تکنوکلاس #ربات #ژورنالیسم #هوشمصنوعی
🔸روزنامهنگاران در برابر رباتها
🔸نوشتن با هوش مصنوعی
#روزنامهنگاری_آنلاین #روزنامهنگاری #تکنوکلاس #ربات #ژورنالیسم #هوشمصنوعی
Roland Berger
Journalists vs robots - writing with AI
If you think disruption of the media business is old news, think again. It's only just getting started, and the largest threat – or opportunity, depending on how you look at it – is looming within sight: robot writers.
https://tinyurl.com/yxo3knv3
🔸ربات ژورنالیسم و تاثیر آن بر مطبوعات آنلاین
🔸ربات ژورنالیسم چیست؟
#روزنامهنگاری_آنلاین #روزنامهنگاری #تکنوکلاس #ربات #ژورنالیسم #هوشمصنوعی
🔸ربات ژورنالیسم و تاثیر آن بر مطبوعات آنلاین
🔸ربات ژورنالیسم چیست؟
#روزنامهنگاری_آنلاین #روزنامهنگاری #تکنوکلاس #ربات #ژورنالیسم #هوشمصنوعی
Mediego
Will robot journalism impact the future of online press? | Mediego
Some journalists worry that such robots are on the verge of replacing them for the writing part and more generally fulfill their job.
🔸علیه فیکنیوزها
▫️گفتوگو با #مجید_رضاییان
🔹ایسنا در گفتگو با رضاییان، استاد دانشگاه و پژوهشگر #ژورنالیسم به بحث درباره چرایی و چگونگی انتشار #فیکنیوزها، شیوه تشخیص آنها توسط خبرنگاران و نیز به فضای پیش روی #روزنامهنگاری با وجود توسعه #وب و پیشرفت سریع تکنولوژی پرداختهاست؛ متن گفتوگوی ایسنا با او:
https://tinyurl.com/3bweyp53
▫️گفتوگو با #مجید_رضاییان
🔹ایسنا در گفتگو با رضاییان، استاد دانشگاه و پژوهشگر #ژورنالیسم به بحث درباره چرایی و چگونگی انتشار #فیکنیوزها، شیوه تشخیص آنها توسط خبرنگاران و نیز به فضای پیش روی #روزنامهنگاری با وجود توسعه #وب و پیشرفت سریع تکنولوژی پرداختهاست؛ متن گفتوگوی ایسنا با او:
https://tinyurl.com/3bweyp53
ایسنا
روزنامه نگاری تحلیلی به دنبال عناصر داینامیک خبر است
مجید رضاییان با بیان چالشهایی برای روزنامهنگاری و رسانهها که به گفته او در آینده بیشتر هم خواهد شد، در عین حال میگوید، «در آینده روزنامهنگاری اصیل بیشتر جا میافتد»؛ او البته ناگفتههایی هم برای روزنامهنگاران در جهت تشخیص فیکنیوزها و مقابله با گردابهای…
▫️جزئیاتی از مدرسه روزنامهنگاری
🔸برپایی کارگاه اینفودمی توسط شکرخواه
مجید رضائیان ضمن تشریح فعالیتهای مدرسه روزنامهنگاری و مطالعات رسانه که از آبان ماه آغاز خواهد شد، از برگزاری ورکشاپهای آنلاین و رایگان توسط اساتید روزنامهنگاری خبر داد.
#مجید_رضاییان ـ موسس این مدرسه و استاد دانشگاه در گفتوگویی با ایسنا اعلام کرد: ورکشاپهایی در حال حاضر به صورت آنلاین در حال برگزاری است و اولین ورک شاپ توسط آقای #علیاکبر_قاضیزاده با عنوان #فیچرنویسی برگزار شد. موضوع ورک شاپ این هفته ما چگونگی مواجهه روزنامهنگاران با #پاندمی #کرونا (پدیده اینفودمی) است که توسط آقای #یونس_شکرخواه در لایو #اینستاگرام برگزار خواهد شد. ورکشاپ دیگر نیز با موضوع تکنیکهای سردبیری و آنچه که سردبیر باید بداند برگزار میشود.
به گفته وی ورک شاپ تکنیکهای سردبیری توسط خود مجید رضاییان در مدرسه روزنامهنگاری تدریس خواهد شد.
این استاد روزنامهنگاری گفت: طبق بررسیهایی که داشتیم نیازسنجی را در تعامل با مدیران رسانهها و به ویژه سردبیران رسانهها انجام میدهیم تا عناوین مورد نیاز شاگردان بیشتر فراهم شود. کلاسها به شکل ترمیک برگزار خواهد شد و در کنار آن همچنین ورکشاپهای تک موضوعی و تخصصی خواهیم داشت.
رضاییان درباره راهاندازی مدرسه «روزنامهنگاری و مطالعات رسانه» که از آن به عنوان کلینیک رسانه یاد میکند، توضیح داد: رسانههای ما چه در فضای وب و چه در بستر چاپ، در تهران و استان های مختلف درباره اقتصاد رسانه و نحوه درآمدزایی خود، از ما سوال پرسیدهاند یا درباره کیفیت محتوایی و یا گرافیک و فرم و جنبه تصویری، ساختار تحریریه و یا اتاق خبر و یا بهتر دیده شدن و اصطلاحا بالا رفتنِ دامنه نفوذشان پرسشهایی مطرح کردهاند. ما در کلینیک رسانه در هر سه حوزه یاد شده، در قالب یک پروژه به دنبال آسیب شناسی #رسانه میرویم و ارائه راهکار خواهیم داشت.
این استاد ارتباطات یادآور شد که انعکاس تجربه روزنامهنگاران و یافتههای علمی آنها و همچنین ارتباط با دانشکدههای معتبر جهان از دیگر برنامههای مدرسه روزنامهنگاری و مطالعات رسانه خواهد بود.
او درباره ارتباط مدرسه روزنامهنگاری با دانشکده های معتبر جهان توضیح داد: از استادان معتبر دیگر کشورها از طریق یکی از پلتفرمها و یا شبکههای اجتماعی برای ورکشاپها یا تدریس، دعوت خواهیم کرد. سعی هم میکنیم به طور مشترک با استادان حرفهای و حاضر در مدرسه ما، برنامه ارائه کنند و درباره یکی از موضوعات مطرح، «مباحثه» داشته باشند. در واقع در ارتباط علمی و پژوهشی با مسالههای روز دنیا در زمینه روزنامهنگاری و هم مطالعات رسانه بین استادان ایرانی و خارجی ورکشاپ خواهیم داشت.
این پژوهشگر حوزه #ژورنالیسم درباره روند برگزاری کلاسهای مدرسه روزنامهنگاری عنوان کرد: در بخش آموزش، سه موضوع مطرح است؛ یکی از آنها «کلاسهای ترمیک»، دیگری «ورک شاپهای تک موضوعی» و «ورک شاپهای تخصصی» و سوم «روایت تجربه و یک یافته علمی» است که ما به همه دانش آموختگان هم گواهی اعطا می کنیم و هم با چندین دانشکده در حال مذاکره هستیم تا گواهینامه مشترک مدرسه روزنامهنگاری و یکی از دانشکدههای #ارتباطات به دانش آموختگان ارائه شود.
🔸برپایی کارگاه اینفودمی توسط شکرخواه
مجید رضائیان ضمن تشریح فعالیتهای مدرسه روزنامهنگاری و مطالعات رسانه که از آبان ماه آغاز خواهد شد، از برگزاری ورکشاپهای آنلاین و رایگان توسط اساتید روزنامهنگاری خبر داد.
#مجید_رضاییان ـ موسس این مدرسه و استاد دانشگاه در گفتوگویی با ایسنا اعلام کرد: ورکشاپهایی در حال حاضر به صورت آنلاین در حال برگزاری است و اولین ورک شاپ توسط آقای #علیاکبر_قاضیزاده با عنوان #فیچرنویسی برگزار شد. موضوع ورک شاپ این هفته ما چگونگی مواجهه روزنامهنگاران با #پاندمی #کرونا (پدیده اینفودمی) است که توسط آقای #یونس_شکرخواه در لایو #اینستاگرام برگزار خواهد شد. ورکشاپ دیگر نیز با موضوع تکنیکهای سردبیری و آنچه که سردبیر باید بداند برگزار میشود.
به گفته وی ورک شاپ تکنیکهای سردبیری توسط خود مجید رضاییان در مدرسه روزنامهنگاری تدریس خواهد شد.
این استاد روزنامهنگاری گفت: طبق بررسیهایی که داشتیم نیازسنجی را در تعامل با مدیران رسانهها و به ویژه سردبیران رسانهها انجام میدهیم تا عناوین مورد نیاز شاگردان بیشتر فراهم شود. کلاسها به شکل ترمیک برگزار خواهد شد و در کنار آن همچنین ورکشاپهای تک موضوعی و تخصصی خواهیم داشت.
رضاییان درباره راهاندازی مدرسه «روزنامهنگاری و مطالعات رسانه» که از آن به عنوان کلینیک رسانه یاد میکند، توضیح داد: رسانههای ما چه در فضای وب و چه در بستر چاپ، در تهران و استان های مختلف درباره اقتصاد رسانه و نحوه درآمدزایی خود، از ما سوال پرسیدهاند یا درباره کیفیت محتوایی و یا گرافیک و فرم و جنبه تصویری، ساختار تحریریه و یا اتاق خبر و یا بهتر دیده شدن و اصطلاحا بالا رفتنِ دامنه نفوذشان پرسشهایی مطرح کردهاند. ما در کلینیک رسانه در هر سه حوزه یاد شده، در قالب یک پروژه به دنبال آسیب شناسی #رسانه میرویم و ارائه راهکار خواهیم داشت.
این استاد ارتباطات یادآور شد که انعکاس تجربه روزنامهنگاران و یافتههای علمی آنها و همچنین ارتباط با دانشکدههای معتبر جهان از دیگر برنامههای مدرسه روزنامهنگاری و مطالعات رسانه خواهد بود.
او درباره ارتباط مدرسه روزنامهنگاری با دانشکده های معتبر جهان توضیح داد: از استادان معتبر دیگر کشورها از طریق یکی از پلتفرمها و یا شبکههای اجتماعی برای ورکشاپها یا تدریس، دعوت خواهیم کرد. سعی هم میکنیم به طور مشترک با استادان حرفهای و حاضر در مدرسه ما، برنامه ارائه کنند و درباره یکی از موضوعات مطرح، «مباحثه» داشته باشند. در واقع در ارتباط علمی و پژوهشی با مسالههای روز دنیا در زمینه روزنامهنگاری و هم مطالعات رسانه بین استادان ایرانی و خارجی ورکشاپ خواهیم داشت.
این پژوهشگر حوزه #ژورنالیسم درباره روند برگزاری کلاسهای مدرسه روزنامهنگاری عنوان کرد: در بخش آموزش، سه موضوع مطرح است؛ یکی از آنها «کلاسهای ترمیک»، دیگری «ورک شاپهای تک موضوعی» و «ورک شاپهای تخصصی» و سوم «روایت تجربه و یک یافته علمی» است که ما به همه دانش آموختگان هم گواهی اعطا می کنیم و هم با چندین دانشکده در حال مذاکره هستیم تا گواهینامه مشترک مدرسه روزنامهنگاری و یکی از دانشکدههای #ارتباطات به دانش آموختگان ارائه شود.
#روزنامهنگاری
🔸بایستههای ژورنالیسم اینستاگرامی
ژورنالیسم اینستاگرامی اصلا به چه معناست؟ این کتاب برای پاسخ به این سوال نوشته شده است و نشان میدهد که چقدر ساده میتوانید به یک خبرنگار اینستاگرامی تبدیل شوید. برای این هدف اصلا مهم نیست که از قبل بدانید این پلتفرم چیست یا با آن ناآشنا باشید؛ اما بعد از مطالعه این کتابچه میتوانید به صورت حرفهای #ژورنالیسم بر بستر #اینستاگرام را تجربه کنید.
▫️نویسنده: سلینا بتندورف، مترجم: علی کربلایی حسینی، ناشر: سروش، قیمت: ۶۵۰,۰۰۰ ریال،
تعداد صفحات: ۸۲
🔸بایستههای ژورنالیسم اینستاگرامی
ژورنالیسم اینستاگرامی اصلا به چه معناست؟ این کتاب برای پاسخ به این سوال نوشته شده است و نشان میدهد که چقدر ساده میتوانید به یک خبرنگار اینستاگرامی تبدیل شوید. برای این هدف اصلا مهم نیست که از قبل بدانید این پلتفرم چیست یا با آن ناآشنا باشید؛ اما بعد از مطالعه این کتابچه میتوانید به صورت حرفهای #ژورنالیسم بر بستر #اینستاگرام را تجربه کنید.
▫️نویسنده: سلینا بتندورف، مترجم: علی کربلایی حسینی، ناشر: سروش، قیمت: ۶۵۰,۰۰۰ ریال،
تعداد صفحات: ۸۲
🔸در شناخت روزنامهنگاری
#عباس_عبدی اعتماد ۲۳ مهر ۱۴۰۲
منظور از #روزنامهنگاری مفهوم عام آن است که در غرب #ژورنالیسم نامیده میشود و فعالیتی فراتر از حضور در روزنامهها است بویژه اکنون که فضایمجازی و تصویر، گوی سبقت را از مطبوعات کاغذی ربوده است. ابتدا بگویم که در هر صنفی بویژه صنوفی که مرتبط با فکر و روح و سلیقه و امور غیرعینی هستند، الگوهای خوبوبد رایج است و نمیتوان همه آنان را به یک چوبراند یا دفاع مطلق کرد و روزنامهنگاری نیز از این قاعده مستثنا نیست. از اینرو به کاربردن گزارههایی که یک صفت معین را به صنف و شغل شناخته شدهای تعمیم دهد، پیشاپیش مردود است. اگر اینگونه قضاوت کنیم، در هر حوزهای و صنفی میتوان افرادی را یافت که خلاف مسیر حرفهای و اخلاقی آن صنف حرکت میکنند و موجب بدنامی آنان میشوند. از این رو به کاربردن صفتهایی چون نوشتههای ژورنالیستی، یا سیاسی یا احساسی و... به عنوان تحقیر یا تخفیف نوشتههای افراد نادرست است. به طور قطع برخی از نوشتههایی که در قالب علمی و یا دینی و فلسفی بیان میشوند بیاعتبارتر از سایر نوشتهها هستند ولی چرا صفت علمی را به عنوان تخفیف آنها به کار نمیبریم؟ در این موارد میگویند آن نوشته غیر یا ضدعلمی است. عین همین رفتار را میتوان با نوشتههای ژورنالیستی یا سیاسی یا حتی احساسی انجام داد. به عبارت دیگر نوشتهای که خارج از ضوابط و چارچوبهای تعریفشده این صنف است را نوشتهای غیرژورنالیستی تعریف کرد. ژورنالیسم یا روزنامهنگاری چیست؟ آیاروزنامهنگار دانشمند است و باید حرف علمی بزند؟ آیا سیاستمدار است و باید طرح و ایدهای را در عرصه سیاست پیش ببرد و اجرایی کند؟ آیا هنرمند است که باید خلاقیتها و درون خود را به منصه ظهور برساند؟ اگر اینهاست، پس چرا میگوییم روزنامهنگار؟همانها را بگوییم. آیا قاضی است که باید حکم دهد و میان طرفین دعوا داوری کند؟ آیا روشنفکر است؟ روزنامهنگاری هیچکدام از اینها نیست. گر چه میتواند در نقش هر کدام از اینها نیز عمل کند، ولی حرفه روزنامهنگاری موضوعی متفاوت از اینهاست. کارکرد این حرفه پیونددادن مردم با یکدیگر و با حقیقت است. در واقع بهتر است بگوییم نزدیک کردن مردم به یکدیگر و به حقیقت یا رساندن آنان به حقیقت مشترک از طریق رسانه است. این پیونددادن از خلال موقعیتهای روزانه و تجربه زیسته مردم انجام میشود.حقیقت هم در بُعد خبر و هم تحلیل و گزارش است. تهیه خبرهای نزدیک به واقعیت و حقیقت با اصول شناختهشده حرفهای روزنامهنگاری باید انجام شود. تهیه و انتشار تحلیل و گزارش نیز وضع مشابهی دارد. گفتن این حرف ساده مینماید ولی در واقع سهل و ممتنع است. وظیفه اصلی قاضی کشف حقیقت نیست، بلکه داوری میان ادعاهای طرفین دعوا است. او پیش از آنکه مدعی کشف حقیقت باشد، مدعی صدور حکم براساس مستندات شاکی و متشاکی یا مدعی و متهم است.وظیفه دانشمند کشف حقیقت روابط میان پدیدههای طبیعی و اجتماعی و تبیین علّی آنهاست. وظیفه سیاستمدار پیش بردن یک ایده و پروژه مشخص و بسیج و مشارکت مردم و قوای جامعه برای تحقق آن است. وظیفه روشنفکر بسط یک ایده و ارزش عام و نه لزوماً سیاسی و اجرایی؛ و باورپذیر کردن آن در جامعه است که مترادف با نقد وضع موجود نیز هست. ولی روزنامهنگار هیچکدام از اینها نیست. هر چند باید به لحاظ علمی با آخرین گزارههای منطقی و علمی حوزه مورد نظر خود آشنا باشد، حداقل کلیات آنها را بشناسد. روشنفکر به معنای رایج هم نیست، هر چند میتوان به یکی از نحلههای روشنفکری نزدیک باشد ولی التزام او به حقیقت پدیدهها، حوزه عمل او را نسبت به روشنفکران محدود میکند. سیاستمدار هم نیست، زیرا در پی اجرای یک ایده سیاسی و حزبی نیست. دانشمند هم نیست، زیرا در پی کشف حقیقت علمی نیست،بلکه از نتایج آن بهرهمند میشود. روزنامهنگار در صدد است که با تهیه و انتشار گزارههایی که نزدیک به حقیقت است، از طریق رسانه و در ذیل موقعیتهای اجتماعی که روزانه پیش میآید در قالبهای گوناگون به مردم و مخاطب منتقل کند و موجب نزدیکی آحاد جامعه به یکدیگر حول حقیقت شود. از اینرو همه آن اصناف گفتهشده نیازمند چنین ژورنالیستی هستند تا به عنوان یک عضو جامعه در چنین فرآیندی قرار گیرند. همانقدر که یک فرد عادی و از طبقه پایین جامعه نیازمند صنف روزنامهنگاری است، سیاستمداران، صاحبان قدرت و ثروت، دانشمندان، قضات و هنرمندان برای بسط مطلوب و کارآمد تولیدات خود در جامعه و دریافت بازخورد آنها نیازمند صنف روزنامهنگار هستند. آزادی شرط ضروری فعالیت این صنف است تا وظیفه خود را به نحو درستی انجام دهد. بدون وجود چنین صنفی در غیاب رسانههای آزاد، اجتماعیشدن و تعامل اصناف و گروهها با یکدیگر دچار اختلال جدی خواهد شد. آنان که از صفت ژورنالیسم بهعنوان تخفیف نوشتهای استفاده میکنند، درک درستی از کارکرد و اثرگذاری این حرفه ندارند.
#عباس_عبدی اعتماد ۲۳ مهر ۱۴۰۲
منظور از #روزنامهنگاری مفهوم عام آن است که در غرب #ژورنالیسم نامیده میشود و فعالیتی فراتر از حضور در روزنامهها است بویژه اکنون که فضایمجازی و تصویر، گوی سبقت را از مطبوعات کاغذی ربوده است. ابتدا بگویم که در هر صنفی بویژه صنوفی که مرتبط با فکر و روح و سلیقه و امور غیرعینی هستند، الگوهای خوبوبد رایج است و نمیتوان همه آنان را به یک چوبراند یا دفاع مطلق کرد و روزنامهنگاری نیز از این قاعده مستثنا نیست. از اینرو به کاربردن گزارههایی که یک صفت معین را به صنف و شغل شناخته شدهای تعمیم دهد، پیشاپیش مردود است. اگر اینگونه قضاوت کنیم، در هر حوزهای و صنفی میتوان افرادی را یافت که خلاف مسیر حرفهای و اخلاقی آن صنف حرکت میکنند و موجب بدنامی آنان میشوند. از این رو به کاربردن صفتهایی چون نوشتههای ژورنالیستی، یا سیاسی یا احساسی و... به عنوان تحقیر یا تخفیف نوشتههای افراد نادرست است. به طور قطع برخی از نوشتههایی که در قالب علمی و یا دینی و فلسفی بیان میشوند بیاعتبارتر از سایر نوشتهها هستند ولی چرا صفت علمی را به عنوان تخفیف آنها به کار نمیبریم؟ در این موارد میگویند آن نوشته غیر یا ضدعلمی است. عین همین رفتار را میتوان با نوشتههای ژورنالیستی یا سیاسی یا حتی احساسی انجام داد. به عبارت دیگر نوشتهای که خارج از ضوابط و چارچوبهای تعریفشده این صنف است را نوشتهای غیرژورنالیستی تعریف کرد. ژورنالیسم یا روزنامهنگاری چیست؟ آیاروزنامهنگار دانشمند است و باید حرف علمی بزند؟ آیا سیاستمدار است و باید طرح و ایدهای را در عرصه سیاست پیش ببرد و اجرایی کند؟ آیا هنرمند است که باید خلاقیتها و درون خود را به منصه ظهور برساند؟ اگر اینهاست، پس چرا میگوییم روزنامهنگار؟همانها را بگوییم. آیا قاضی است که باید حکم دهد و میان طرفین دعوا داوری کند؟ آیا روشنفکر است؟ روزنامهنگاری هیچکدام از اینها نیست. گر چه میتواند در نقش هر کدام از اینها نیز عمل کند، ولی حرفه روزنامهنگاری موضوعی متفاوت از اینهاست. کارکرد این حرفه پیونددادن مردم با یکدیگر و با حقیقت است. در واقع بهتر است بگوییم نزدیک کردن مردم به یکدیگر و به حقیقت یا رساندن آنان به حقیقت مشترک از طریق رسانه است. این پیونددادن از خلال موقعیتهای روزانه و تجربه زیسته مردم انجام میشود.حقیقت هم در بُعد خبر و هم تحلیل و گزارش است. تهیه خبرهای نزدیک به واقعیت و حقیقت با اصول شناختهشده حرفهای روزنامهنگاری باید انجام شود. تهیه و انتشار تحلیل و گزارش نیز وضع مشابهی دارد. گفتن این حرف ساده مینماید ولی در واقع سهل و ممتنع است. وظیفه اصلی قاضی کشف حقیقت نیست، بلکه داوری میان ادعاهای طرفین دعوا است. او پیش از آنکه مدعی کشف حقیقت باشد، مدعی صدور حکم براساس مستندات شاکی و متشاکی یا مدعی و متهم است.وظیفه دانشمند کشف حقیقت روابط میان پدیدههای طبیعی و اجتماعی و تبیین علّی آنهاست. وظیفه سیاستمدار پیش بردن یک ایده و پروژه مشخص و بسیج و مشارکت مردم و قوای جامعه برای تحقق آن است. وظیفه روشنفکر بسط یک ایده و ارزش عام و نه لزوماً سیاسی و اجرایی؛ و باورپذیر کردن آن در جامعه است که مترادف با نقد وضع موجود نیز هست. ولی روزنامهنگار هیچکدام از اینها نیست. هر چند باید به لحاظ علمی با آخرین گزارههای منطقی و علمی حوزه مورد نظر خود آشنا باشد، حداقل کلیات آنها را بشناسد. روشنفکر به معنای رایج هم نیست، هر چند میتوان به یکی از نحلههای روشنفکری نزدیک باشد ولی التزام او به حقیقت پدیدهها، حوزه عمل او را نسبت به روشنفکران محدود میکند. سیاستمدار هم نیست، زیرا در پی اجرای یک ایده سیاسی و حزبی نیست. دانشمند هم نیست، زیرا در پی کشف حقیقت علمی نیست،بلکه از نتایج آن بهرهمند میشود. روزنامهنگار در صدد است که با تهیه و انتشار گزارههایی که نزدیک به حقیقت است، از طریق رسانه و در ذیل موقعیتهای اجتماعی که روزانه پیش میآید در قالبهای گوناگون به مردم و مخاطب منتقل کند و موجب نزدیکی آحاد جامعه به یکدیگر حول حقیقت شود. از اینرو همه آن اصناف گفتهشده نیازمند چنین ژورنالیستی هستند تا به عنوان یک عضو جامعه در چنین فرآیندی قرار گیرند. همانقدر که یک فرد عادی و از طبقه پایین جامعه نیازمند صنف روزنامهنگاری است، سیاستمداران، صاحبان قدرت و ثروت، دانشمندان، قضات و هنرمندان برای بسط مطلوب و کارآمد تولیدات خود در جامعه و دریافت بازخورد آنها نیازمند صنف روزنامهنگار هستند. آزادی شرط ضروری فعالیت این صنف است تا وظیفه خود را به نحو درستی انجام دهد. بدون وجود چنین صنفی در غیاب رسانههای آزاد، اجتماعیشدن و تعامل اصناف و گروهها با یکدیگر دچار اختلال جدی خواهد شد. آنان که از صفت ژورنالیسم بهعنوان تخفیف نوشتهای استفاده میکنند، درک درستی از کارکرد و اثرگذاری این حرفه ندارند.