#سینماویژن 🔸 نقد فیلم
نقد فیلم تحلیل و بررسی همهجانبه یک اثر سینمایی یا تلویزیونی است. نقد #فیلم عمدتاً بر دو نوع است:
نقد ژورنالیستی که توسط روزنامهنگاران و دیگر خروجیهای رسانههای عمومی انجام میشود و نقد آکادمیک که از طرف محققان و پژوهندگان فیلم و سینما که از اصول نظری نقد فیلم آگاهند انجام میشود
▫️نقد فیلم: بررسی میزان سازگاری میان فرم و محتوای کلامی فیلم و بررسی میزان سازگاری میان فرمهای فیلم
▫️تفسیر فیلم: بررسی محتوای غیر کلامی فرم فیلم به کمک دانش و قواعد سینمایی، اظهارات و سوابق کارگردان
▫️تحلیل فیلم: بررسی فرم فیلم به کمک دانش و قواعد سینمایی
منبع
نقد فیلم تحلیل و بررسی همهجانبه یک اثر سینمایی یا تلویزیونی است. نقد #فیلم عمدتاً بر دو نوع است:
نقد ژورنالیستی که توسط روزنامهنگاران و دیگر خروجیهای رسانههای عمومی انجام میشود و نقد آکادمیک که از طرف محققان و پژوهندگان فیلم و سینما که از اصول نظری نقد فیلم آگاهند انجام میشود
▫️نقد فیلم: بررسی میزان سازگاری میان فرم و محتوای کلامی فیلم و بررسی میزان سازگاری میان فرمهای فیلم
▫️تفسیر فیلم: بررسی محتوای غیر کلامی فرم فیلم به کمک دانش و قواعد سینمایی، اظهارات و سوابق کارگردان
▫️تحلیل فیلم: بررسی فرم فیلم به کمک دانش و قواعد سینمایی
منبع
Wikipedia
نقد فیلم
نقدِ فیلم یکی از فعالیت های مشترک میان روزنامهنگاران و کارشناسان حوزه سینما است که مبتنی بر تحلیل و بررسی همهجانبه یک اثر سینمایی یا تلویزیونی است. نقد فیلم عمدتا بر دو نوع است: نقد در فضای روزنامه نگاری که توسط روزنامهنگاران در رسانه های چاپی یا الکترونیکی…
#کیوسک 🔸 #هوشنگ_گلمکانی در گفتگو با خبرنگار صبا: اشتراکتان با مجله #فیلم را تسویه سپس برای خرید #فیلم_امروز تصمیم بگیرید
#سینما #رسانه
🔸چگونگی شکلگیری فلسفه فیلم و رسانه
▫️سخنرانان: #نادیا_مفتونی استاد فلسفه و کلام اسلامی دانشگاه تهران و پژوهشگر پیشکسوت دانشگاه ییل. #دیوید_بوردول و همسرش #کریستین_تامسون، زوج تاریخساز مطالعات#فیلم و سینما از دانشگاه ویسکانسین-مدیسن
▫️سهشنبه ۱۱ خرداد ١۴٠٠ ساعت ۱۹ به وقت تهران
▫️ لینک ورود به نشست:
https://yale.zoom.us/j/94611588809
🔸چگونگی شکلگیری فلسفه فیلم و رسانه
▫️سخنرانان: #نادیا_مفتونی استاد فلسفه و کلام اسلامی دانشگاه تهران و پژوهشگر پیشکسوت دانشگاه ییل. #دیوید_بوردول و همسرش #کریستین_تامسون، زوج تاریخساز مطالعات#فیلم و سینما از دانشگاه ویسکانسین-مدیسن
▫️سهشنبه ۱۱ خرداد ١۴٠٠ ساعت ۱۹ به وقت تهران
▫️ لینک ورود به نشست:
https://yale.zoom.us/j/94611588809
#سینماویژن
🔸تأثیرات سینما و تلویزیون بر تاریخ
▫️نویسنده: #مایر_مسنجر_دیویس*
▫️مترجم: #یونس_شکرخواه
همانگونه که تاریخنگاران دوران اولیه سینما نشان دادهاند، از اولین دهه قرن بیستم، نخبگان اجتماعی، #رسانه جدید #فیلم را در آمریكا عامل تحولات اجتماعی سریع آن زمان، از جمله توسعه شهرها و مهاجرت میدانستند. در دموکراسیهای غربی، نخبگان اجتماعی و طبقه حاکم تلاش کردند به کمک قوانین مربوط به مکانهای نمایش و سانسور متون فیلمها، این رسانه را تحت کنترل خویش درآورند و همچنین در جهت اهداف خود مبتنی بر بورژوا سازی و ایجاد نشاط در طبقه فرودست جامعه و تقویت روحیه آنان، از آن استفاده کنند. در دهه بیست و سی ، حکمرانان جوامع خودکامه از اتحاد جماهیر شوروی و آلمان نازی از صنایع سینمایی که فیلمهای تبلیغاتی میساخت، حمایت کردند. هدف از تولید این فیلمها متقاعد کردن مردم نسبت به برحق بودن نظم اجتماعی جدید بود. در عین حال طی جنگ جهانی دوم، هم بریتانیا و هم آمریکا، فیلمهای تبلیغاتی خود را برای بالا بردن روحیه غیر نظامیان تولید کردند.
سینما به عنوان یک رسانه جمعی واقعی که قادر بود مرزهای ملی و طبقاتی را در نوردد، نقش مهمی در تاریخ نیمه اول قرن بیستم بازی کرد، ولی نیمه دوم قرن، تحت سلطه رسانه متفاوتی به نام تلویزیون بوده است. این رسانه تا سال ١٩۶٠، جایگزین سینما (رسانهای جمعی و فراگیر در اروپا و آمریکا) شد. نقش تلویزیون در فرایندهای تاریخی بسیار بیشتر و عمیقتر از سینما بود. درست مانند آنچه درباره سینما وجود داشت، باز هم طبقه حاکم و نخبگان جامعه در مورد تأثیر تلویزیون بر نظم اجتماعی نگران بودند. همین امر باعث شد تا پژوهشگران رسانهای مقولههایی چون ارتباط تلویزیون با فرایندهای دموکراتیک و تأثیرات منفی بالقوه نمایشهای تلویزیونی در مورد سکس و خشونت را بررسی و مطالعه کنند. دانشمندان سیاسی شیوه تلویزیون را در تغییر طبیعت مبارزات انتخاباتی در آمریکا مطالعه کرده و برخی از آنها معتقدند تلویزیون با مجبور کردن سیاستمداران به جمعآوری پول زیاد برای خریدن زمان پخش تلویزیونی تأکید بر تصویر به جای مقولههای مهم، و پیشبینی کوچکترین حرکت سیاستمداران در مقابل عکسالعملهای دریافتشده از شبکههای تلویزیونی مهم، دموکراسی را از اعتبار انداخته است. متخصصان ارتباطات جمعی بحثهای بیپایانی در این مورد داشتهاند که آیا تلویزیون باعث افزایش گرایش به خشونت در آمریکا شده یا حداقل در آن سهیم بوده است؟
نقش دقیقی که تلویزیون در برخی فرایندهای اجتماعی ایفا میکند، هنوز جای بحث دارد، ولی آنچه مشخص است، فراگیری و همزمانی رسانه، آگاهی ما را نسبت به تاریخ تغییر داده است.
مجموعه تجهیزات سبکوزن، فناوری ماهوارهای و توسعه کانالهای تلویزیونی باعث شده تا تلویزیون بتواند به طور آنی هر رویداد را، در هر مکانی، برای جمع گستردهای از مخاطبان در سراسر جهان پخش کند. کانالهای خبری 24 ساعته مثل سیانان هویت رویدادها را در بخش مستقیم و زنده پیشبینی میکند، خواه سخنرانی یکی از رؤسال جمهوریها باشد، خواه جریان یک دادگاه جنایی؛ در عین حال، شبکههای دیگر، همه و همه، باید خود را به محل آخرین واقعه مهم مثل زمین لرزه، انقلاب و یا رویداد ورزشی برسانند. تلویزیون تاریخ لحظهای و آماده را شکل میدهد و ما را با تصاویری از وقایع در حال رخ دادن احاطه میکند. تلویزیون، تصویری را که باید در آینده به یاد بیاوریم، در ذهن ما ثبت میکند.
*MAIRE MESSENGER DAVIES
🔸تأثیرات سینما و تلویزیون بر تاریخ
▫️نویسنده: #مایر_مسنجر_دیویس*
▫️مترجم: #یونس_شکرخواه
همانگونه که تاریخنگاران دوران اولیه سینما نشان دادهاند، از اولین دهه قرن بیستم، نخبگان اجتماعی، #رسانه جدید #فیلم را در آمریكا عامل تحولات اجتماعی سریع آن زمان، از جمله توسعه شهرها و مهاجرت میدانستند. در دموکراسیهای غربی، نخبگان اجتماعی و طبقه حاکم تلاش کردند به کمک قوانین مربوط به مکانهای نمایش و سانسور متون فیلمها، این رسانه را تحت کنترل خویش درآورند و همچنین در جهت اهداف خود مبتنی بر بورژوا سازی و ایجاد نشاط در طبقه فرودست جامعه و تقویت روحیه آنان، از آن استفاده کنند. در دهه بیست و سی ، حکمرانان جوامع خودکامه از اتحاد جماهیر شوروی و آلمان نازی از صنایع سینمایی که فیلمهای تبلیغاتی میساخت، حمایت کردند. هدف از تولید این فیلمها متقاعد کردن مردم نسبت به برحق بودن نظم اجتماعی جدید بود. در عین حال طی جنگ جهانی دوم، هم بریتانیا و هم آمریکا، فیلمهای تبلیغاتی خود را برای بالا بردن روحیه غیر نظامیان تولید کردند.
سینما به عنوان یک رسانه جمعی واقعی که قادر بود مرزهای ملی و طبقاتی را در نوردد، نقش مهمی در تاریخ نیمه اول قرن بیستم بازی کرد، ولی نیمه دوم قرن، تحت سلطه رسانه متفاوتی به نام تلویزیون بوده است. این رسانه تا سال ١٩۶٠، جایگزین سینما (رسانهای جمعی و فراگیر در اروپا و آمریکا) شد. نقش تلویزیون در فرایندهای تاریخی بسیار بیشتر و عمیقتر از سینما بود. درست مانند آنچه درباره سینما وجود داشت، باز هم طبقه حاکم و نخبگان جامعه در مورد تأثیر تلویزیون بر نظم اجتماعی نگران بودند. همین امر باعث شد تا پژوهشگران رسانهای مقولههایی چون ارتباط تلویزیون با فرایندهای دموکراتیک و تأثیرات منفی بالقوه نمایشهای تلویزیونی در مورد سکس و خشونت را بررسی و مطالعه کنند. دانشمندان سیاسی شیوه تلویزیون را در تغییر طبیعت مبارزات انتخاباتی در آمریکا مطالعه کرده و برخی از آنها معتقدند تلویزیون با مجبور کردن سیاستمداران به جمعآوری پول زیاد برای خریدن زمان پخش تلویزیونی تأکید بر تصویر به جای مقولههای مهم، و پیشبینی کوچکترین حرکت سیاستمداران در مقابل عکسالعملهای دریافتشده از شبکههای تلویزیونی مهم، دموکراسی را از اعتبار انداخته است. متخصصان ارتباطات جمعی بحثهای بیپایانی در این مورد داشتهاند که آیا تلویزیون باعث افزایش گرایش به خشونت در آمریکا شده یا حداقل در آن سهیم بوده است؟
نقش دقیقی که تلویزیون در برخی فرایندهای اجتماعی ایفا میکند، هنوز جای بحث دارد، ولی آنچه مشخص است، فراگیری و همزمانی رسانه، آگاهی ما را نسبت به تاریخ تغییر داده است.
مجموعه تجهیزات سبکوزن، فناوری ماهوارهای و توسعه کانالهای تلویزیونی باعث شده تا تلویزیون بتواند به طور آنی هر رویداد را، در هر مکانی، برای جمع گستردهای از مخاطبان در سراسر جهان پخش کند. کانالهای خبری 24 ساعته مثل سیانان هویت رویدادها را در بخش مستقیم و زنده پیشبینی میکند، خواه سخنرانی یکی از رؤسال جمهوریها باشد، خواه جریان یک دادگاه جنایی؛ در عین حال، شبکههای دیگر، همه و همه، باید خود را به محل آخرین واقعه مهم مثل زمین لرزه، انقلاب و یا رویداد ورزشی برسانند. تلویزیون تاریخ لحظهای و آماده را شکل میدهد و ما را با تصاویری از وقایع در حال رخ دادن احاطه میکند. تلویزیون، تصویری را که باید در آینده به یاد بیاوریم، در ذهن ما ثبت میکند.
*MAIRE MESSENGER DAVIES
#سینماویژن🔸 نظریههای عمده بازیگری
▫️#بازیگری سینما شاید از جهتی مهمترین عنصر پراگماتیک درام نمایشی همچون سینما باشد، چراکه اولین و بیواسطهترین عامل رابطه برقرار کردن #مخاطب با #فیلم و #همذاتپنداری با شخصیتهای آن است و شاید همین امر است که باعث شده مهمترین رکن سینمایی که میخواسته با انبوه مخاطب ارتباط برقرار کند، استفادهاش از #ستارهها یا بازیگران مشهور و مردمپسند باشد. از سوی دیگر به خاطر همین ویژگی پراگماتیک بودن و ارتباط بیواسطه، عمده نظریهپردازیها درباره بازیگری سینما، همچنین با توجه به دارا بودن سابقهای قابلقبول در #تئاتر، خیلی زود وارد بطن سینما شده و تبدیل به شیوههایی عملی برای بازیگری سینما میشود.
https://tinyurl.com/4azcy3fk
▫️#بازیگری سینما شاید از جهتی مهمترین عنصر پراگماتیک درام نمایشی همچون سینما باشد، چراکه اولین و بیواسطهترین عامل رابطه برقرار کردن #مخاطب با #فیلم و #همذاتپنداری با شخصیتهای آن است و شاید همین امر است که باعث شده مهمترین رکن سینمایی که میخواسته با انبوه مخاطب ارتباط برقرار کند، استفادهاش از #ستارهها یا بازیگران مشهور و مردمپسند باشد. از سوی دیگر به خاطر همین ویژگی پراگماتیک بودن و ارتباط بیواسطه، عمده نظریهپردازیها درباره بازیگری سینما، همچنین با توجه به دارا بودن سابقهای قابلقبول در #تئاتر، خیلی زود وارد بطن سینما شده و تبدیل به شیوههایی عملی برای بازیگری سینما میشود.
https://tinyurl.com/4azcy3fk
Saliss
بررسی نظریههای عمده درباره بازیگری سینما
یک سرچشمه معنا بازیگری سینما شاید از جهتی مهمترین عنصر پراگماتیک درام نمایشی همچون سینما باشد، چراکه اولین و بیواسطهترین عامل رابطه برقرار کردن مخا...
🔸شناخت قواعد فیلمسازی شکستن آنها را قاعدهمندتر میکند
فیلمنامهنویس و برگزیده دومین همایش مطالعات فیلم کوتاه تهران با توجه به موضوع محوری فیلم تجربی در سومین دوره این رویداد، گفت: فیلمسازانی که بر مبانی و قواعد #فیلمسازی بر پایه پژوهش تسلط دارند بهتر میتوانند در فیلمهای تجربی قاعدهها را نیز بشکنند.
#پریسا_حسینزاده رتبه دوم دومین همایش مطالعات #فیلم کوتاه تهران در گفتگو با ایرنا، با اشاره به وجود خلاهای پژوهشی در حوزه فیلم کوتاه گفت: به نظرم در حوزه فیلم کوتاه مساله پژوهش مورد غفلت قرار گرفته است. فیلمنامهنویسان تصور میکنند نوشتن روایتهای رئالیستی و تجربههایشان بدون اتکا به پشتوانههای پژوهشی کافی است.
سومین همایش #مطالعات فیلم کوتاه تهران به دبیری #سعید_پوراسماعیلی و دبیری علمی #احمد_الستی ۲۴ آذر ۱۴۰۰ در بخشهای مقالات پژوهشی، جستارهای آزاد و ترجمه با محوریت سینمای تجربی برگزار میشود. آخرین مهلت ارسال چکیده مقالات به این رویداد ۳۰ مرداد ۱۴۰۰ است.
https://www.irna.ir/news/84430439
فیلمنامهنویس و برگزیده دومین همایش مطالعات فیلم کوتاه تهران با توجه به موضوع محوری فیلم تجربی در سومین دوره این رویداد، گفت: فیلمسازانی که بر مبانی و قواعد #فیلمسازی بر پایه پژوهش تسلط دارند بهتر میتوانند در فیلمهای تجربی قاعدهها را نیز بشکنند.
#پریسا_حسینزاده رتبه دوم دومین همایش مطالعات #فیلم کوتاه تهران در گفتگو با ایرنا، با اشاره به وجود خلاهای پژوهشی در حوزه فیلم کوتاه گفت: به نظرم در حوزه فیلم کوتاه مساله پژوهش مورد غفلت قرار گرفته است. فیلمنامهنویسان تصور میکنند نوشتن روایتهای رئالیستی و تجربههایشان بدون اتکا به پشتوانههای پژوهشی کافی است.
سومین همایش #مطالعات فیلم کوتاه تهران به دبیری #سعید_پوراسماعیلی و دبیری علمی #احمد_الستی ۲۴ آذر ۱۴۰۰ در بخشهای مقالات پژوهشی، جستارهای آزاد و ترجمه با محوریت سینمای تجربی برگزار میشود. آخرین مهلت ارسال چکیده مقالات به این رویداد ۳۰ مرداد ۱۴۰۰ است.
https://www.irna.ir/news/84430439
#زوم🔸هرمنوتیک
▫️نویسنده: #تونی_ویلسون*
▫️مترجم: #یونس_شکرخواه
اصطلاح #هرمنوتیک (تاویل متن) به معمایی اطلاق میشود که در درون یک متن وجود دارد؛ معمایی که بعداً در خود متن حل و یا در اثر تلاشهای خواننده راز آن برملا میشود. این نظریه را #رولان_بارت (١٩٧۴) مطرح کرد، که هرمنوتیک یک #فیلم، برای مثال از راهبردهای تصویری و کلامی برای طرح سوال از بیننده (مثلاً هویت یک قاتل) استفاده میکند؛ پرسشی که بعد برای آن پاسخی در فیلم ارائه میشود.
ولی هرمنوتیک هانس گئورگ گادامر (١٩٧٩) در تلاش است تا عکسالعمل مخاطب را توصیف کند؛ عکسالعمل در مقابل تجربهای که از معانی نامشخص یافتشده در متنی که میبیند، به وجود میآید. این پاسخها با اینکه ریشه در تجارب پیچیده گوناگون دارند، ولی همواره برای ساختن روایتهای معنیدار به وجود میآیند. این نوع هرمنوتیکها به عنوان یک منبع متدولوژیک برای مطالعه در مورد نوع #دریافت و #درک #مخاطبان از برنامههای تلویزیونی عمل میکنند و مفاهیمی چون افق و پیشبینی نوع درک مخاطب را ارائه میدهند. در نوشتههای #آلن (١٩٨۵)، به عنوان مثال «افق انتظارات» یک بیننده مجموعه نتیجهگیریهای او در مورد محتوای احتمالی متنی است که بر اساس آگاهیها و دانستههای موجود و مشترک درباره یک نوع برنامه تلویزیونی و یا یک ژانر به دست میآید.
#رادوی (١٩٨۴) معتقد است خوانندگان بار دیگر تحت نفوذ هرمنوتیکها، در مورد نحوه مصرف یک کتاب، پیشبینیهای روایی خود را دارند. آنها نحوه شکلگیری و توسعه داستان را پیشبینی میکنند و سپس با جلو رفتن در متن، دقت پیشبینیهای خود را میسنجند.
مهمتر اینکه، پژواک تفسیر #گادامر از فعالیتهای معناساز خوانندگان، «به عنوان نوعی بازی» در درک فراگیر پاسخهای مخاطب به تلویزیون به عنوان نوعی تفریح پیچیده است. حرکت بازیگوشانه به جلو و عقب و پیشبینی و مداقه در #متن به نوعی #معناسازی برای آن منجر میشود و در عین حال #خواننده را از دغدغههای روزمره زندگی دور میکند. از دیدگاه متدولوژیک، نظریه هرمنوتیک معتقد است برای مطالعه مخاطب، بررسی نحوه ساخت معنای یک برنامه از سوی مخاطب ضروری است. چنین پژوهشی را باید از پروژه اشتباه تجربهگرایانهای که سعی میکند، عکسالعمل بینندگان را در مورد محتوایی که معنای آن از پیش تعیین شده بررسی کند، متمایز کرد.
* Tony Wilson
▫️نویسنده: #تونی_ویلسون*
▫️مترجم: #یونس_شکرخواه
اصطلاح #هرمنوتیک (تاویل متن) به معمایی اطلاق میشود که در درون یک متن وجود دارد؛ معمایی که بعداً در خود متن حل و یا در اثر تلاشهای خواننده راز آن برملا میشود. این نظریه را #رولان_بارت (١٩٧۴) مطرح کرد، که هرمنوتیک یک #فیلم، برای مثال از راهبردهای تصویری و کلامی برای طرح سوال از بیننده (مثلاً هویت یک قاتل) استفاده میکند؛ پرسشی که بعد برای آن پاسخی در فیلم ارائه میشود.
ولی هرمنوتیک هانس گئورگ گادامر (١٩٧٩) در تلاش است تا عکسالعمل مخاطب را توصیف کند؛ عکسالعمل در مقابل تجربهای که از معانی نامشخص یافتشده در متنی که میبیند، به وجود میآید. این پاسخها با اینکه ریشه در تجارب پیچیده گوناگون دارند، ولی همواره برای ساختن روایتهای معنیدار به وجود میآیند. این نوع هرمنوتیکها به عنوان یک منبع متدولوژیک برای مطالعه در مورد نوع #دریافت و #درک #مخاطبان از برنامههای تلویزیونی عمل میکنند و مفاهیمی چون افق و پیشبینی نوع درک مخاطب را ارائه میدهند. در نوشتههای #آلن (١٩٨۵)، به عنوان مثال «افق انتظارات» یک بیننده مجموعه نتیجهگیریهای او در مورد محتوای احتمالی متنی است که بر اساس آگاهیها و دانستههای موجود و مشترک درباره یک نوع برنامه تلویزیونی و یا یک ژانر به دست میآید.
#رادوی (١٩٨۴) معتقد است خوانندگان بار دیگر تحت نفوذ هرمنوتیکها، در مورد نحوه مصرف یک کتاب، پیشبینیهای روایی خود را دارند. آنها نحوه شکلگیری و توسعه داستان را پیشبینی میکنند و سپس با جلو رفتن در متن، دقت پیشبینیهای خود را میسنجند.
مهمتر اینکه، پژواک تفسیر #گادامر از فعالیتهای معناساز خوانندگان، «به عنوان نوعی بازی» در درک فراگیر پاسخهای مخاطب به تلویزیون به عنوان نوعی تفریح پیچیده است. حرکت بازیگوشانه به جلو و عقب و پیشبینی و مداقه در #متن به نوعی #معناسازی برای آن منجر میشود و در عین حال #خواننده را از دغدغههای روزمره زندگی دور میکند. از دیدگاه متدولوژیک، نظریه هرمنوتیک معتقد است برای مطالعه مخاطب، بررسی نحوه ساخت معنای یک برنامه از سوی مخاطب ضروری است. چنین پژوهشی را باید از پروژه اشتباه تجربهگرایانهای که سعی میکند، عکسالعمل بینندگان را در مورد محتوایی که معنای آن از پیش تعیین شده بررسی کند، متمایز کرد.
* Tony Wilson