Forwarded from کافه ارتباطات
جبرکرونایی و بروز شکاف دیجیتال در ایران
📝منصور ساعی،استادیار پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
✅ پاندمی کرونا گرچه بسیاری از عرصه های حیات اجتماعی و فرهنگی و اقتصادی جوامع را دگرگون کرده است، اما پیامدهای آن بر حوزه «آموزش» کمتر مورد توجه قرار گرفته است.
✅ تعطیلی دانشگاه ها و مدارس و مراکز آموزشی به دلیل جبرگرایی ناشی از شیوع کرونا، منجر به تشویق و ترغیب و اجبار دانش اموزان و دانشجویان به روی آوردن به دنیای آنلاین و بهره گیری از ظرفیت آموزش های مبتنی بر بستر اینترنت و فناوری های نوین ارتباطات و اطلاعات شد.
✅ جبرکرونایی در زمانی نظام آموزشی را وادار به آنلاین کردن آموزش های رسمی در دنیای سایبر کرد که نه زیرساخت و پهنای باند قوی وجود داشت و نه سیاست های ارتباطی و رسانه ای کشور آماده مواجهه با این مساله غافلگیرکننده بودند و نه خانواده ها و دانش اموزان و دانشجویان به طور عادلانه همه امکان های دسترسی به اینترنت پرسرعت و ابزارهای ارتباطی متناسب با اموزش های آنلاین را در اختیار داشتند. خلاصه بگویم، جبرکرونایی، شکاف دیجیتال جامعه ایرانی را بیش از همیشه آشکار کرد.
✅ شکاف دیجیتال یعنی فاصله بین مردمانی که به فناوری دیجیتال و فناوری اطلاعات دسترسی موثری دارند با مردمانی که دسترسی بسیار محدودی به این فناوریها داشته یا اصلاً دسترسی ندارند.
✅ خیلی از دانشجویان و دانش اموزان در شهرها و و روستاها و مناطق حاشیه ای به اینترنت پرسرعت دسترسی ندارند، یا اصولا دستگاه و ابزار مناسبی نظیر کامیپوترهای خانگی، لپ تاپ، تبلبت و موبایل های هوشمند در اختیار ندارند که بتوانند از این فرصت اموزشی بهره ببرند.
✅ یک دانش آموز روستایی یا حتی شهری که اصولا اینترنت ندارد یا اینترنت ضعیفی دارد، یا کامپیوتر و موبایل هوشمند ندارد، چگونه از آموزش انلاین یا فرصت تعامل با معلم خود در پیام رسان های موبایلی(نظیر تلگرام، شاد و...) بهره بگیرد. این اجبار نظام اموزشی با روح عدالت ناهمخوان است.
✅ ای کاش دولت به سرعت به تقویت زیرساخت های اینترنتی، سرعت اینترنت و توسعه شبکه پوشش اینترنتی و توزیع ابزارهای ارتباطی هوشمند را در میان مناطق حاشیه ای و روستایی و حتی شهرهای کوچک می پرداخت یا اگر در این زمینه ناتوان بود، به جای اجبار دانش اموزان به آموزش های تلویزیونی و آنلاین ناکارآمد، مختل، غیر تعاملی و کم اثر، به تعطیلی یک نیمسال یا سال تحصیلی اقدام می کردند تا شکاف دیجیتال منجر به فشار اقتصادی و اجتماعی بیشتر به خانواده ها برای تامین اینترنت و ابزارهای ارتباطی مورد نیاز فرزندان خود نشود. شکاف دیجیتال خانواده ها را فقیرتر کرد.
✅ناهمخوانی سیاست های ارتباطی دولت و اجبار دانش اموزان، دانشجویان و خانواده ها به استفاده از آموزش های آنلاین، منجر به توسعه شکاف دیجیتال و در نتیجه توسعه شکاف آگاهی و تقویت نابرابری اجتماعی و تولید نارضایتی اجتماعی و توسعه فقر می شود.
#کافه_ارتباطات
#شکاف_دیجیتال
#شکاف_آگاهی
#آموزش_آنلاین
#نابرابری
#توسعه_فقر
@coffee_comm
📝منصور ساعی،استادیار پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
✅ پاندمی کرونا گرچه بسیاری از عرصه های حیات اجتماعی و فرهنگی و اقتصادی جوامع را دگرگون کرده است، اما پیامدهای آن بر حوزه «آموزش» کمتر مورد توجه قرار گرفته است.
✅ تعطیلی دانشگاه ها و مدارس و مراکز آموزشی به دلیل جبرگرایی ناشی از شیوع کرونا، منجر به تشویق و ترغیب و اجبار دانش اموزان و دانشجویان به روی آوردن به دنیای آنلاین و بهره گیری از ظرفیت آموزش های مبتنی بر بستر اینترنت و فناوری های نوین ارتباطات و اطلاعات شد.
✅ جبرکرونایی در زمانی نظام آموزشی را وادار به آنلاین کردن آموزش های رسمی در دنیای سایبر کرد که نه زیرساخت و پهنای باند قوی وجود داشت و نه سیاست های ارتباطی و رسانه ای کشور آماده مواجهه با این مساله غافلگیرکننده بودند و نه خانواده ها و دانش اموزان و دانشجویان به طور عادلانه همه امکان های دسترسی به اینترنت پرسرعت و ابزارهای ارتباطی متناسب با اموزش های آنلاین را در اختیار داشتند. خلاصه بگویم، جبرکرونایی، شکاف دیجیتال جامعه ایرانی را بیش از همیشه آشکار کرد.
✅ شکاف دیجیتال یعنی فاصله بین مردمانی که به فناوری دیجیتال و فناوری اطلاعات دسترسی موثری دارند با مردمانی که دسترسی بسیار محدودی به این فناوریها داشته یا اصلاً دسترسی ندارند.
✅ خیلی از دانشجویان و دانش اموزان در شهرها و و روستاها و مناطق حاشیه ای به اینترنت پرسرعت دسترسی ندارند، یا اصولا دستگاه و ابزار مناسبی نظیر کامیپوترهای خانگی، لپ تاپ، تبلبت و موبایل های هوشمند در اختیار ندارند که بتوانند از این فرصت اموزشی بهره ببرند.
✅ یک دانش آموز روستایی یا حتی شهری که اصولا اینترنت ندارد یا اینترنت ضعیفی دارد، یا کامپیوتر و موبایل هوشمند ندارد، چگونه از آموزش انلاین یا فرصت تعامل با معلم خود در پیام رسان های موبایلی(نظیر تلگرام، شاد و...) بهره بگیرد. این اجبار نظام اموزشی با روح عدالت ناهمخوان است.
✅ ای کاش دولت به سرعت به تقویت زیرساخت های اینترنتی، سرعت اینترنت و توسعه شبکه پوشش اینترنتی و توزیع ابزارهای ارتباطی هوشمند را در میان مناطق حاشیه ای و روستایی و حتی شهرهای کوچک می پرداخت یا اگر در این زمینه ناتوان بود، به جای اجبار دانش اموزان به آموزش های تلویزیونی و آنلاین ناکارآمد، مختل، غیر تعاملی و کم اثر، به تعطیلی یک نیمسال یا سال تحصیلی اقدام می کردند تا شکاف دیجیتال منجر به فشار اقتصادی و اجتماعی بیشتر به خانواده ها برای تامین اینترنت و ابزارهای ارتباطی مورد نیاز فرزندان خود نشود. شکاف دیجیتال خانواده ها را فقیرتر کرد.
✅ناهمخوانی سیاست های ارتباطی دولت و اجبار دانش اموزان، دانشجویان و خانواده ها به استفاده از آموزش های آنلاین، منجر به توسعه شکاف دیجیتال و در نتیجه توسعه شکاف آگاهی و تقویت نابرابری اجتماعی و تولید نارضایتی اجتماعی و توسعه فقر می شود.
#کافه_ارتباطات
#شکاف_دیجیتال
#شکاف_آگاهی
#آموزش_آنلاین
#نابرابری
#توسعه_فقر
@coffee_comm
▫️فایننشال تایمز منتشر کرد:
🔸معضل بازگشایی مدارس
مسأله #بازگشاییمدارس، یکی از بزرگترین و پیچیدهترین تصمیماتی است که دولتها بهموازات کاهش تعطیلیها با آن مواجه شدهاند. شاید عجیب باشد: کشورهای اروپایی در کنار مراکز خرید، مدارسشان را نیز بازگشایی میکنند.
برای میلیونها کودک و نوجوان در سراسر جهان، بازگشت به مدرسه درترم جدید، امری غیرقطعی است. بچههای مدرسهای از جمله مظلومترین قربانیانِ #تصمیم_دولتها برای تعطیل کردن اقتصاد برای کندکردن شیوع #کروناویروس بودهاند.
غیبت طولانی از مدرسه به معنای #شکاف در یادگیری و فقدان #تعامل_اجتماعی با همسالان است. در این زمینه کودکانِ خانوادههای فقیر بیشتر درخطرند. همانطور که خیلی از والدین و معلمان و کودکان در هفتههای اخیر دریافتهاند، یادگیری آنلاین، جایگزینی ساده و دسترسپذیر برای کلاس درس نیست.
برخی دادهها نشان میدهد که #کودکان کم سن و سال، کمتر به #کووید_۱۹ مبتلا میشوند و از نظر انتقال ویروس هم (نسبت به بزرگترها) کمتر ویروس را منتقل میکنند. اخیراً یک پژوهش جمعیتی در #ایسلند که در دوره بحران، مدارس ابتدایی را باز نگهداشت، به این یافته رسیده است که احتمال عفونت در کودکان با سن کمتر از ده سال، کمتر از نوجوانان و بزرگسالان است. اما برخی تحقیقات دیگر (از جمله تحقیقی که سهشنبه قبل از سوی انستیتو پاستور منتشر شد و مربوط به شیوع بیماری در شهری در شمال شرقی پاریس بود) نشان میدهد که نرخ بالای شیوع در مدارس متوسطه وجود داشته است.
پس احتمالاً هیچ رویکردِ یکسان و فراگیری برای رسیدن به بهترین روش بازگشایی مدارس وجود ندارد. سیاستگذاران باید چند عامل را در نظر بگیرند، از جمله اینکه در چه مرحلهای از شیوع بیماری هستند و ملاحظات فرهنگی به چه صورت است. جوامعی که تعداد خانوارهای چندنسلی در آنها زیاد است باید بسیار مراقب باشند. این پژوهش نشان میدهد که زندگی چند نسل زیر یک سقف، میتواند شیوع کووید ۱۹ را افزایش دهد (برای مثال در ایتالیا).
امکانات یک کشور برای انجام #تست ابتلا به کرونا نیز عامل کلیدی دیگری است. دانمارک که 10 روز پیش مدارسش را باز کرد و اولین کشور اروپایی است که مدارس در آن بازگشایی میشود، تمام افرادی که نشانههای ابتلا به ویروس را دارا هستند، مورد آزمایش قرار میدهد. به مدارس #دانمارک این اختیار داده شده که مستقلاً تصمیم بگیرند که اصل اساسی یعنی حفظ فاصله دو متری در میان دانشآموزان را چگونه مدیریت کنند. در بسیاری از موارد، کلاسها به دو گروه تقسیم شده و در زنگ تفریح هم هر گروه به چند زیرگروه تقسیم میشود.
اما در کشورهایی که آزمایش در مقیاس گسترده همچنان یک چالش است، (از جمله در انگلستان)، سیاستگذاران تنها میتوانند به بازگشایی بخشی از مدارس فکر کنند تا کودکان و کارکنان از بیماری در امان بمانند. دانشگاه #آکسفورد و برخی دانشگاههای #سوئیس در یک همکاری پژوهشی، کارآمدی راهبردهای گوناگون فاصلهگذاری «شبکهمحور» را برای مسطحکردن منحنی ابتلا به ویروس بررسی کردهاند. نمونهای از پیادهسازی چنین رویکردی آن است که شاگردان مدرسه را به «گروههای خرد» تقسیم کنیم و با دیگران تعامل اجتماعی نداشته باشند.
هرگونه بازگشایی مدارس باید همراه با آزمایشهای مفصل باشد تا بتوان #مبتلایان را شناسایی کرد و بر اساس آن محدودیتها را اصلاح و بازبینی کرده، یا در بدترین حالت، به وضعیت تعطیلی مدارس بازگشت. در این شرایط بسیار مهم است که سیاستگذاران از میزان کارآمدی هر یک از راهبردهای گوناگون فاصلهگذاری اجتماعی آگاهی داشته باشند.
تعطیلیها همچنین باعث شده نابرابریهای آموزشی موجود برجستهتر شوند. پژوهشی که بنیاد ساتن (Sutton Trust) انجام داده است نشان میدهد دوسوم کودکان بریتانیایی از هنگام شروع تعطیلیهای کرونایی، در یادگیریهای #آنلاین شرکت نکردهاند. مدرسه برای کودکان در معرض آسیب نهتنها نهادی برای پرورش مهارتهای زندگی است، بلکه جایی است برای دریافت وعدههای غذایی و مکانی برای امنیت.
مثالهای فوق نشان میدهند سیاستگذاران میتوانند رویکردهای گوناگونی برای بازگشایی مدارس در مناطق و کشورهای مختلف داشته باشند. اما در هر حال باید مردم را در جریان نقاط قوت و ضعف هر رویکرد قرار دهند.
تصمیمگیری در این مورد هر چقدر هم پیچیده و طاقتفرسا باشد، وقت آن رسیده است که برنامهریزی برای بازگشت ایمن کودکان به آموزش رسمی آغاز شود.
css.ir | @css_web
🔸معضل بازگشایی مدارس
مسأله #بازگشاییمدارس، یکی از بزرگترین و پیچیدهترین تصمیماتی است که دولتها بهموازات کاهش تعطیلیها با آن مواجه شدهاند. شاید عجیب باشد: کشورهای اروپایی در کنار مراکز خرید، مدارسشان را نیز بازگشایی میکنند.
برای میلیونها کودک و نوجوان در سراسر جهان، بازگشت به مدرسه درترم جدید، امری غیرقطعی است. بچههای مدرسهای از جمله مظلومترین قربانیانِ #تصمیم_دولتها برای تعطیل کردن اقتصاد برای کندکردن شیوع #کروناویروس بودهاند.
غیبت طولانی از مدرسه به معنای #شکاف در یادگیری و فقدان #تعامل_اجتماعی با همسالان است. در این زمینه کودکانِ خانوادههای فقیر بیشتر درخطرند. همانطور که خیلی از والدین و معلمان و کودکان در هفتههای اخیر دریافتهاند، یادگیری آنلاین، جایگزینی ساده و دسترسپذیر برای کلاس درس نیست.
برخی دادهها نشان میدهد که #کودکان کم سن و سال، کمتر به #کووید_۱۹ مبتلا میشوند و از نظر انتقال ویروس هم (نسبت به بزرگترها) کمتر ویروس را منتقل میکنند. اخیراً یک پژوهش جمعیتی در #ایسلند که در دوره بحران، مدارس ابتدایی را باز نگهداشت، به این یافته رسیده است که احتمال عفونت در کودکان با سن کمتر از ده سال، کمتر از نوجوانان و بزرگسالان است. اما برخی تحقیقات دیگر (از جمله تحقیقی که سهشنبه قبل از سوی انستیتو پاستور منتشر شد و مربوط به شیوع بیماری در شهری در شمال شرقی پاریس بود) نشان میدهد که نرخ بالای شیوع در مدارس متوسطه وجود داشته است.
پس احتمالاً هیچ رویکردِ یکسان و فراگیری برای رسیدن به بهترین روش بازگشایی مدارس وجود ندارد. سیاستگذاران باید چند عامل را در نظر بگیرند، از جمله اینکه در چه مرحلهای از شیوع بیماری هستند و ملاحظات فرهنگی به چه صورت است. جوامعی که تعداد خانوارهای چندنسلی در آنها زیاد است باید بسیار مراقب باشند. این پژوهش نشان میدهد که زندگی چند نسل زیر یک سقف، میتواند شیوع کووید ۱۹ را افزایش دهد (برای مثال در ایتالیا).
امکانات یک کشور برای انجام #تست ابتلا به کرونا نیز عامل کلیدی دیگری است. دانمارک که 10 روز پیش مدارسش را باز کرد و اولین کشور اروپایی است که مدارس در آن بازگشایی میشود، تمام افرادی که نشانههای ابتلا به ویروس را دارا هستند، مورد آزمایش قرار میدهد. به مدارس #دانمارک این اختیار داده شده که مستقلاً تصمیم بگیرند که اصل اساسی یعنی حفظ فاصله دو متری در میان دانشآموزان را چگونه مدیریت کنند. در بسیاری از موارد، کلاسها به دو گروه تقسیم شده و در زنگ تفریح هم هر گروه به چند زیرگروه تقسیم میشود.
اما در کشورهایی که آزمایش در مقیاس گسترده همچنان یک چالش است، (از جمله در انگلستان)، سیاستگذاران تنها میتوانند به بازگشایی بخشی از مدارس فکر کنند تا کودکان و کارکنان از بیماری در امان بمانند. دانشگاه #آکسفورد و برخی دانشگاههای #سوئیس در یک همکاری پژوهشی، کارآمدی راهبردهای گوناگون فاصلهگذاری «شبکهمحور» را برای مسطحکردن منحنی ابتلا به ویروس بررسی کردهاند. نمونهای از پیادهسازی چنین رویکردی آن است که شاگردان مدرسه را به «گروههای خرد» تقسیم کنیم و با دیگران تعامل اجتماعی نداشته باشند.
هرگونه بازگشایی مدارس باید همراه با آزمایشهای مفصل باشد تا بتوان #مبتلایان را شناسایی کرد و بر اساس آن محدودیتها را اصلاح و بازبینی کرده، یا در بدترین حالت، به وضعیت تعطیلی مدارس بازگشت. در این شرایط بسیار مهم است که سیاستگذاران از میزان کارآمدی هر یک از راهبردهای گوناگون فاصلهگذاری اجتماعی آگاهی داشته باشند.
تعطیلیها همچنین باعث شده نابرابریهای آموزشی موجود برجستهتر شوند. پژوهشی که بنیاد ساتن (Sutton Trust) انجام داده است نشان میدهد دوسوم کودکان بریتانیایی از هنگام شروع تعطیلیهای کرونایی، در یادگیریهای #آنلاین شرکت نکردهاند. مدرسه برای کودکان در معرض آسیب نهتنها نهادی برای پرورش مهارتهای زندگی است، بلکه جایی است برای دریافت وعدههای غذایی و مکانی برای امنیت.
مثالهای فوق نشان میدهند سیاستگذاران میتوانند رویکردهای گوناگونی برای بازگشایی مدارس در مناطق و کشورهای مختلف داشته باشند. اما در هر حال باید مردم را در جریان نقاط قوت و ضعف هر رویکرد قرار دهند.
تصمیمگیری در این مورد هر چقدر هم پیچیده و طاقتفرسا باشد، وقت آن رسیده است که برنامهریزی برای بازگشت ایمن کودکان به آموزش رسمی آغاز شود.
css.ir | @css_web
#تاریخ #ارتباطات #جامعهاطلاعاتی
🔸روز جهانی ارتباطات دوربرد و جامعه اطلاعاتی
هفدهم ماه مه روز جهانی ارتباطات دوربرد و جامعه اطلاعاتی (WTISD) است.
هدف این روز ارتقای آگاهی نسبت به #اینترنت و تکنولوژیهای ارتباطی و اطلاعاتی است و اینکه امکانات اینترنت و این نوع تکنولوژیها در خدمت جوامع و اقتصادها قرار گیرد و #شکاف_دیجیتال از بین برود. #هفدهم_مه در عین حال سالروز امضای نخستین کنوانسیون بینالمللی #تلگراف (۱۸۶۵) و تشکیل اتحادیه بینالمللی #ارتباطات_دوربرد هم هست.
روز جهانی اتحادیه بینالمللی ارتباطات دوربرد
از هفدهم مه سال ۱۹۶۹ به نشانه تشکیل شدن اتحادیه بینالمللی ارتباطات و امضای نخستین کنوانسیون بینالمللی تلگراف جشن گرفته میشده است
🔹روز جهانی جامعه اطلاعاتی
در نوامبر ۲۰۰۵ اجلاس جهانی سران درباره جامعه اطلاعاتی از مجمع عمومی سازمان ملل خواست تا هفدهم مه را روز جهانی #جامعه_اطلاعاتی اعلام کند تا مسائل گسترده مربوط به تکنولوژیهای ارتباطی و اطلاعاتی و اهمیت آن طرف توجه قرار گیرد. مجمع عمومی سازمان ملل در مارس ۲۰۰۶ با صدور قطعنامه A/RES/۶۰/۲۵۲ این درخواست را تصویب کرد
🔹روز جهانی ارتباطات دوربرد و جامعه اطلاعاتی
در نوامبر ۲۰۰۶ کنفرانس تامالاختیار اتحادیه بینالمللی #ارتباطات دوربرد در آنتالیا در ترکیه تصمیم گرفت هر دو رویداد (روز جهانی ارتباطات دوربرد و جامعه اطلاعاتی) در روز هفدهم مه جشن گرفته شود. قطعنامه به روز شده موسوم به Resolution ۶۸ از کشورها و بخشهای عضو میخواهد سالیانه با در نظر گرفتن برنامههای مناسب ملی با اهداف زیر به گرامیداشت این روز بپردازند:
* انعکاس و تبادل آرا درباره مضامین متخذه توسط شورا
* بحث درباره جوانب مضمون با همه طرفهای ذیربط
* تدوین گزارش برای بازتاب مباحث ملی درباره مباحث مرتبط با پسفرست به اتحادیه بینالمللی ارتباطات دوربرد و اعضای آن.
🔸روز جهانی ارتباطات دوربرد و جامعه اطلاعاتی
هفدهم ماه مه روز جهانی ارتباطات دوربرد و جامعه اطلاعاتی (WTISD) است.
هدف این روز ارتقای آگاهی نسبت به #اینترنت و تکنولوژیهای ارتباطی و اطلاعاتی است و اینکه امکانات اینترنت و این نوع تکنولوژیها در خدمت جوامع و اقتصادها قرار گیرد و #شکاف_دیجیتال از بین برود. #هفدهم_مه در عین حال سالروز امضای نخستین کنوانسیون بینالمللی #تلگراف (۱۸۶۵) و تشکیل اتحادیه بینالمللی #ارتباطات_دوربرد هم هست.
روز جهانی اتحادیه بینالمللی ارتباطات دوربرد
از هفدهم مه سال ۱۹۶۹ به نشانه تشکیل شدن اتحادیه بینالمللی ارتباطات و امضای نخستین کنوانسیون بینالمللی تلگراف جشن گرفته میشده است
🔹روز جهانی جامعه اطلاعاتی
در نوامبر ۲۰۰۵ اجلاس جهانی سران درباره جامعه اطلاعاتی از مجمع عمومی سازمان ملل خواست تا هفدهم مه را روز جهانی #جامعه_اطلاعاتی اعلام کند تا مسائل گسترده مربوط به تکنولوژیهای ارتباطی و اطلاعاتی و اهمیت آن طرف توجه قرار گیرد. مجمع عمومی سازمان ملل در مارس ۲۰۰۶ با صدور قطعنامه A/RES/۶۰/۲۵۲ این درخواست را تصویب کرد
🔹روز جهانی ارتباطات دوربرد و جامعه اطلاعاتی
در نوامبر ۲۰۰۶ کنفرانس تامالاختیار اتحادیه بینالمللی #ارتباطات دوربرد در آنتالیا در ترکیه تصمیم گرفت هر دو رویداد (روز جهانی ارتباطات دوربرد و جامعه اطلاعاتی) در روز هفدهم مه جشن گرفته شود. قطعنامه به روز شده موسوم به Resolution ۶۸ از کشورها و بخشهای عضو میخواهد سالیانه با در نظر گرفتن برنامههای مناسب ملی با اهداف زیر به گرامیداشت این روز بپردازند:
* انعکاس و تبادل آرا درباره مضامین متخذه توسط شورا
* بحث درباره جوانب مضمون با همه طرفهای ذیربط
* تدوین گزارش برای بازتاب مباحث ملی درباره مباحث مرتبط با پسفرست به اتحادیه بینالمللی ارتباطات دوربرد و اعضای آن.
#یونسکو #ارتباطات #اطلاعات #رسانه
– تلاشهای بینالمللی در جهت گسترش #آزادی_رسانهها میباید از طریق اقدامهایی در جهت بهبود #امنیت_روزنامهنگاران تکمیل شود. تهدید علیه روزنامهنگاران به اشکال مختلف فیزیکی، اقتصادی و یا تهدید در فضای مجازی در حقیقت قلب آزادی مطبوعات را نشانه رفته است. سازمان ملل متحد با درک اهمیت این مسئله و بهروز بودن آن، برنامه عملی برای تأمین امنیت روزنامهنگاران و مقابله با عدم تعقیب قضایی جرایم ارتکابی علیه آنان را که توسط یونسکو تهیه و تدوین شده بود تصویب کرد. این برنامه عمل، چارچوب کلی همکاریها بین مقامهای ذیصلاح دولتی، سازمانهای مختلف ملی و بینالمللی، جامعه مدنی و رسانهها را مشخص کرده و هدف اصلی آن بهبود امنیت روزنامهنگاران و مقابله با عدم رسیدگی قضایی به جرایم علیه آنان است. وظیفه اصلیِ برقراری هماهنگی میان تلاشهای سازمانهای تخصصی وابسته به #سازمان_ملل در چارچوب این برنامه عمل، به #یونسکو محول شده است و این سازمان همچنین وظیفه ارتقاء و پیشرفت عملی و اجرای این برنامه را با همکاری همه طرفهای ذینفع و مرتبط، چه در چارچوب سازمان ملل و چه خارج از این چارچوب برعهده دارد.
– فنآوریهای اطلاعاتی و ارتباطی به عوامل اصلی دستیابی به اهداف توسعه مورد توافق بینالمللی تبدیل شده است. کشورها و شهروندان آنها از منافع این فناوریها که باعث ازدیاد فرصتهای دگرگونیشده است، بیش از پیش بهرهمند می شوند. پایگاههای اطلاعاتی، فرصتهای آموزشیِ با کیفیتتری را در اختیار دانشآموزان و معلمان و افرادی که در مناطق دورافتاده جهان زندگی میکنند قرار داده است. فنآوریهای اطلاعاتی و ارتباطی، امکان دسترسی باز و نامحدود به تحقیقات علمی را برای پژوهشگران جوان فراهم کرده است. این فنآوریها، فرصتهای بیسابقهای را برای بهبود اشاعه آموزش و ارتقا توانمندیهای معلمان در اختیار آنها قرار می دهد. سرانجام، فنآوریهای ارتباطی و اطلاعاتی ابزارهای لازم را در اختیار همه شهروندان، زن و مرد و نیز کسانی که با معلولیت زندگی میکنند، قرار می دهد تا از توسعه و گسترش علوم بهرهمند شوند.
– بعضی از مسائل همچون آزادی بیان، جنبهها و ابعاد اخلاقی جامعه اطلاعاتی، تنوع زبانی در فضای مجازی و تبدیل #شکاف_دیجیتال به #فراگیری_دیجیتال هنوز لاینحل باقی مانده است. بنابراین یونسکو به همه طرفهای ذینفع بهویژه کشورهای عضو کمک خواهد کرد تا تلاشهای خود را در جهت دستیابی به تفاهم در اینگونه مسائل افزایش دهند.
– یونسکو در تلاشهای خود برای حمایت از ایجاد جوامع معرفتی از رویکردی راهبردی و استراتژیک بهره میگیرد. رویکرد یونسکو این است که به کشورهای عضو در جهت بهرهبرداری از فرصتهای بهکارگیری روزافزون ICT و جریان دادهها و اطلاعات کمک کند و به حلِ مسائل مرتبط با جامعه اطلاعاتی یاری رساند. در این چارچوب، یونسکو همچنان به تلاشهای خود در جهت تبادلنظر و بررسی چالشهای سیاسی، اخلاقی و اجتماعی جوامع معرفتی پایدار و فراگیر ادامه خواهد داد. سازمان بهویژه به دنبال آن است که محتوای فضای مجازی، فنآوریها و رویهها جهانی و همگانی باشد و این امر بر اساس قواعد و استانداردهای فنیِ باز و مجوزهای باز که امکان مشارکت و تبادل آزاد و قانونی اطلاعات و گردآوری اطلاعات را از گروههای اجتماعی فراهم میکند، امکانپذیر است تا همکاریها و نوآوریها در سطح محلی، ملی و بینالمللی مؤثر و پایدار باشد.
– با وجود این، فقط زمانی پتانسیل بالقوه ICT به فعل در میآید و تحقق میپذیرد که همه شهروندان در استفاده از فنآوریها در زندگی روزمره مهارت داشته باشند. به همین دلیل، یونسکو تلاش خواهد کرد تا یادگیری مورد توجه قرار بگیرد و در مرکز جوامع معرفتی باشد: از یک سو، فنآوریهای اطلاعاتی و ارتباطی ابزاریاند که به کشورها اجازه میدهند تا بخش عظیمی از علاقهمندان به یادگیری را در تمامی سنین تحت پوشش قرار دهند و از سوی دیگر میباید به تمامی شهروندان بهویژه زنان و مردان جوان کمک کرد تا فنآوریها را درک کنند تا به این طریق بتوانند در تحقق توسعه پایدار، مشارکتی خلاق داشته باشند.
– در این خصوص، #اینترنت از جایگاه ویژهای برخوردار است و یونسکو همچنین چندزبانی و احترام به تنوع فرهنگی در فضای مجازی را مورد تشویق و حمایت قرار خواهد داد.
– تلاشهای بینالمللی در جهت گسترش #آزادی_رسانهها میباید از طریق اقدامهایی در جهت بهبود #امنیت_روزنامهنگاران تکمیل شود. تهدید علیه روزنامهنگاران به اشکال مختلف فیزیکی، اقتصادی و یا تهدید در فضای مجازی در حقیقت قلب آزادی مطبوعات را نشانه رفته است. سازمان ملل متحد با درک اهمیت این مسئله و بهروز بودن آن، برنامه عملی برای تأمین امنیت روزنامهنگاران و مقابله با عدم تعقیب قضایی جرایم ارتکابی علیه آنان را که توسط یونسکو تهیه و تدوین شده بود تصویب کرد. این برنامه عمل، چارچوب کلی همکاریها بین مقامهای ذیصلاح دولتی، سازمانهای مختلف ملی و بینالمللی، جامعه مدنی و رسانهها را مشخص کرده و هدف اصلی آن بهبود امنیت روزنامهنگاران و مقابله با عدم رسیدگی قضایی به جرایم علیه آنان است. وظیفه اصلیِ برقراری هماهنگی میان تلاشهای سازمانهای تخصصی وابسته به #سازمان_ملل در چارچوب این برنامه عمل، به #یونسکو محول شده است و این سازمان همچنین وظیفه ارتقاء و پیشرفت عملی و اجرای این برنامه را با همکاری همه طرفهای ذینفع و مرتبط، چه در چارچوب سازمان ملل و چه خارج از این چارچوب برعهده دارد.
– فنآوریهای اطلاعاتی و ارتباطی به عوامل اصلی دستیابی به اهداف توسعه مورد توافق بینالمللی تبدیل شده است. کشورها و شهروندان آنها از منافع این فناوریها که باعث ازدیاد فرصتهای دگرگونیشده است، بیش از پیش بهرهمند می شوند. پایگاههای اطلاعاتی، فرصتهای آموزشیِ با کیفیتتری را در اختیار دانشآموزان و معلمان و افرادی که در مناطق دورافتاده جهان زندگی میکنند قرار داده است. فنآوریهای اطلاعاتی و ارتباطی، امکان دسترسی باز و نامحدود به تحقیقات علمی را برای پژوهشگران جوان فراهم کرده است. این فنآوریها، فرصتهای بیسابقهای را برای بهبود اشاعه آموزش و ارتقا توانمندیهای معلمان در اختیار آنها قرار می دهد. سرانجام، فنآوریهای ارتباطی و اطلاعاتی ابزارهای لازم را در اختیار همه شهروندان، زن و مرد و نیز کسانی که با معلولیت زندگی میکنند، قرار می دهد تا از توسعه و گسترش علوم بهرهمند شوند.
– بعضی از مسائل همچون آزادی بیان، جنبهها و ابعاد اخلاقی جامعه اطلاعاتی، تنوع زبانی در فضای مجازی و تبدیل #شکاف_دیجیتال به #فراگیری_دیجیتال هنوز لاینحل باقی مانده است. بنابراین یونسکو به همه طرفهای ذینفع بهویژه کشورهای عضو کمک خواهد کرد تا تلاشهای خود را در جهت دستیابی به تفاهم در اینگونه مسائل افزایش دهند.
– یونسکو در تلاشهای خود برای حمایت از ایجاد جوامع معرفتی از رویکردی راهبردی و استراتژیک بهره میگیرد. رویکرد یونسکو این است که به کشورهای عضو در جهت بهرهبرداری از فرصتهای بهکارگیری روزافزون ICT و جریان دادهها و اطلاعات کمک کند و به حلِ مسائل مرتبط با جامعه اطلاعاتی یاری رساند. در این چارچوب، یونسکو همچنان به تلاشهای خود در جهت تبادلنظر و بررسی چالشهای سیاسی، اخلاقی و اجتماعی جوامع معرفتی پایدار و فراگیر ادامه خواهد داد. سازمان بهویژه به دنبال آن است که محتوای فضای مجازی، فنآوریها و رویهها جهانی و همگانی باشد و این امر بر اساس قواعد و استانداردهای فنیِ باز و مجوزهای باز که امکان مشارکت و تبادل آزاد و قانونی اطلاعات و گردآوری اطلاعات را از گروههای اجتماعی فراهم میکند، امکانپذیر است تا همکاریها و نوآوریها در سطح محلی، ملی و بینالمللی مؤثر و پایدار باشد.
– با وجود این، فقط زمانی پتانسیل بالقوه ICT به فعل در میآید و تحقق میپذیرد که همه شهروندان در استفاده از فنآوریها در زندگی روزمره مهارت داشته باشند. به همین دلیل، یونسکو تلاش خواهد کرد تا یادگیری مورد توجه قرار بگیرد و در مرکز جوامع معرفتی باشد: از یک سو، فنآوریهای اطلاعاتی و ارتباطی ابزاریاند که به کشورها اجازه میدهند تا بخش عظیمی از علاقهمندان به یادگیری را در تمامی سنین تحت پوشش قرار دهند و از سوی دیگر میباید به تمامی شهروندان بهویژه زنان و مردان جوان کمک کرد تا فنآوریها را درک کنند تا به این طریق بتوانند در تحقق توسعه پایدار، مشارکتی خلاق داشته باشند.
– در این خصوص، #اینترنت از جایگاه ویژهای برخوردار است و یونسکو همچنین چندزبانی و احترام به تنوع فرهنگی در فضای مجازی را مورد تشویق و حمایت قرار خواهد داد.
#تکنوکلاس #فرهنگ
🔸جنبهای دیگر از فرهنگ
#یونس_شکرخواه
یکی از شاخصهایی که برای شناخت #شکاف_دیجیتال در جهان امروز تدوین شده و در سطح جهانی هم طرف توجه قراردارد، شاخصی است که به شاخص #جامعهاطلاعاتی (ISI) شهرت دارد.
این شاخص را بانک جهانی ارائه کرده و بر مبنای آن کلیه کشورهای جهان به پنج گروه طبقهبندی شدهاند:
گروه اول (Skaters) گروهی هستند که بر اساس شاخص مزبور به گونهای شتابان در مسیر دنیای دیجیتال گام برمیدارند.
گروه دوم (Striders) گروهی هستند که با گامهای بلند و مؤثر در راه دیجیتالیشدن حرکت میکنند.
گروه سوم (Sprinters) گروهی هستند که با تلاش فراوان در صددند تا راههای استفاده هر چه بیشتر از تکنولوژیهای دیجیتال را فراهم آورند.
گروه چهارم (Strollers) گروهی هستند که مسائل دیجیتال معاصر را چندان جدی نمیگیرند و هم محدودیتهای مالی دارند و هم با ازدیاد جمعیت مواجه میباشند.
اما گروه پنجم (Starters) گروهی هستند که در واقع جزو تازهواردان به زمانه و عرصه دیجیتال به حساب میآیند.
حالا با توجه به آنچه طرح شد نخستین پرسش این است که ایران در کدام گروه قرار دارد و میخواهد در کدام گروه قرار گیرد
من فکر میکنم که یکی از جنبهها و مفاهیم فرهنگ در زمانهای که در آن زندگی میکنیم، فرآیند فرهنگسازی در جهت همین کاربرد موثر تکنولوژیهای ارتباطی و اطلاعاتی است که باید به عنوان یک ماموریت در دستور کار نهادهای مختلف اعم از دولتی و خصوصی قرار گیرد تا این نکته مشخص شود که نهاد مربوطه در این رابطه در کجا قرار دارد. این کار از طریق سنجش سطح دانش و تجربه افراد شاغل در آنها در مورد تکنولوژیهای ارتباطی و اطلاعاتی به دست میآید
نکته دومی که باید در کانون توجه باشد، نوع و میزان ارتباط مهارتهای مرتبط با تکنولوژیهای ارتباطی و اطلاعاتی با اهداف نهادهای مختلف است.
و بالاخره سومین نکته هم چگونگی رسیدن به اهداف از طریق انطباق مهارتها با اهداف مربوطه است که در این رابطه نوع برنامههای آموزشی برای کسب مهارتها هم بسیار مهم است
به این ترتیب به نظر میرسد اکنون یکی از راههای موثر حفظ فرهنگها و اشاعه آنان اتکا به همین تکنولوژیهای نوین ارتباطی و اطلاعاتی است و این تکنولوژیها به دلیل علبه بر زمان و مکان، قدرت شگفتانگیزی در تبلور فرهنگ و تحقق راه حلهای مرتبط با آنرا دارند.
همین شاخص جامعه اطلاعاتی در واقع شکل متمرکز شده بیست و سه متغیر است که برخی از آنها مربوط به زیرساختهای كامپیوتری از جمله سرانه کامپیوتر است و برخی دیگر مربوط به میزان تجارت الكترونیك و یا مربوط به تعداد كاربران خانگی #اینترنت و تعداد كاربران اینترنت در محل کار و در سازمانهای آموزشی و برخی هم مربوط به زیرساختهای ارتباطاتی نظیر تعداد خطوط تلفن و فکس و میزان تلویزیون و گیرنده رادیو از نظر سرانه و آزادیهای مطبوعاتی و مدنی.
و همانگونه که ملاحظه میکنید این شاخصها عمدتا از جنس فرهنگ هستند، و مقولاتی اجتماعی و مربوط به رویههای كار هستند و مسائل شخصی و سازمانی را در بر میگیرند و میتوانند باعث بروز الگوها و ساختارهای جدید در هر دو عرصه شوند، ضمن اینکه باعث تبادل مفاهیم و نیز تبادل و تجارت كالاهای فرهنگی شوند که در این روزگار، خود به موضوع مهمی در تجارت جهانی تبدیل شده است. بنابراین به گمان من، به همین دلیل است که امروز اندیشیدن به فرهنگ برای رسیدن به راه حلهای فرهنگی، بدون اندیشیدن به جنبه #دیجیتال فرهنگ، کار بسیار دشواری شده است.
🔸جنبهای دیگر از فرهنگ
#یونس_شکرخواه
یکی از شاخصهایی که برای شناخت #شکاف_دیجیتال در جهان امروز تدوین شده و در سطح جهانی هم طرف توجه قراردارد، شاخصی است که به شاخص #جامعهاطلاعاتی (ISI) شهرت دارد.
این شاخص را بانک جهانی ارائه کرده و بر مبنای آن کلیه کشورهای جهان به پنج گروه طبقهبندی شدهاند:
گروه اول (Skaters) گروهی هستند که بر اساس شاخص مزبور به گونهای شتابان در مسیر دنیای دیجیتال گام برمیدارند.
گروه دوم (Striders) گروهی هستند که با گامهای بلند و مؤثر در راه دیجیتالیشدن حرکت میکنند.
گروه سوم (Sprinters) گروهی هستند که با تلاش فراوان در صددند تا راههای استفاده هر چه بیشتر از تکنولوژیهای دیجیتال را فراهم آورند.
گروه چهارم (Strollers) گروهی هستند که مسائل دیجیتال معاصر را چندان جدی نمیگیرند و هم محدودیتهای مالی دارند و هم با ازدیاد جمعیت مواجه میباشند.
اما گروه پنجم (Starters) گروهی هستند که در واقع جزو تازهواردان به زمانه و عرصه دیجیتال به حساب میآیند.
حالا با توجه به آنچه طرح شد نخستین پرسش این است که ایران در کدام گروه قرار دارد و میخواهد در کدام گروه قرار گیرد
من فکر میکنم که یکی از جنبهها و مفاهیم فرهنگ در زمانهای که در آن زندگی میکنیم، فرآیند فرهنگسازی در جهت همین کاربرد موثر تکنولوژیهای ارتباطی و اطلاعاتی است که باید به عنوان یک ماموریت در دستور کار نهادهای مختلف اعم از دولتی و خصوصی قرار گیرد تا این نکته مشخص شود که نهاد مربوطه در این رابطه در کجا قرار دارد. این کار از طریق سنجش سطح دانش و تجربه افراد شاغل در آنها در مورد تکنولوژیهای ارتباطی و اطلاعاتی به دست میآید
نکته دومی که باید در کانون توجه باشد، نوع و میزان ارتباط مهارتهای مرتبط با تکنولوژیهای ارتباطی و اطلاعاتی با اهداف نهادهای مختلف است.
و بالاخره سومین نکته هم چگونگی رسیدن به اهداف از طریق انطباق مهارتها با اهداف مربوطه است که در این رابطه نوع برنامههای آموزشی برای کسب مهارتها هم بسیار مهم است
به این ترتیب به نظر میرسد اکنون یکی از راههای موثر حفظ فرهنگها و اشاعه آنان اتکا به همین تکنولوژیهای نوین ارتباطی و اطلاعاتی است و این تکنولوژیها به دلیل علبه بر زمان و مکان، قدرت شگفتانگیزی در تبلور فرهنگ و تحقق راه حلهای مرتبط با آنرا دارند.
همین شاخص جامعه اطلاعاتی در واقع شکل متمرکز شده بیست و سه متغیر است که برخی از آنها مربوط به زیرساختهای كامپیوتری از جمله سرانه کامپیوتر است و برخی دیگر مربوط به میزان تجارت الكترونیك و یا مربوط به تعداد كاربران خانگی #اینترنت و تعداد كاربران اینترنت در محل کار و در سازمانهای آموزشی و برخی هم مربوط به زیرساختهای ارتباطاتی نظیر تعداد خطوط تلفن و فکس و میزان تلویزیون و گیرنده رادیو از نظر سرانه و آزادیهای مطبوعاتی و مدنی.
و همانگونه که ملاحظه میکنید این شاخصها عمدتا از جنس فرهنگ هستند، و مقولاتی اجتماعی و مربوط به رویههای كار هستند و مسائل شخصی و سازمانی را در بر میگیرند و میتوانند باعث بروز الگوها و ساختارهای جدید در هر دو عرصه شوند، ضمن اینکه باعث تبادل مفاهیم و نیز تبادل و تجارت كالاهای فرهنگی شوند که در این روزگار، خود به موضوع مهمی در تجارت جهانی تبدیل شده است. بنابراین به گمان من، به همین دلیل است که امروز اندیشیدن به فرهنگ برای رسیدن به راه حلهای فرهنگی، بدون اندیشیدن به جنبه #دیجیتال فرهنگ، کار بسیار دشواری شده است.