#رخنما #روزنامهنگاری
🔸 خبر و شبکههای اجتماعی
مقایسه #شبکههای_اجتماعی با دنیای #روزنامهنگاری را فقط در یک صورت میتوان صورت داد و آن اینکه اگر خبری در رسانه وجود نداشته باشد؛ مخاطب مجبور به پیگیری آن از طریق #شبکههایاجتماعی میشود. عمده اخباری که بر روی شبکههای اجتماعی منتشر میشود، چندان موثق نیست و انتظاری به غیر از این داشتن از شبکه اجتماعی غلط است. برای اعتماد به این شبکهها باید #سواد_رسانهای خود را بالا ببریم. پس نمیتوان انتظار درستی همه اخبار را در شبکههای اجتماعی داشت. روزنامهنگاری همیشه در کانون اتفاقات قرار دارد و چشم سوم #مخاطبان است. مشروعیتی را که #روزنامهنگاران دارند، شبکههای اجتماعی ندارند. هر کس میتواند در شبکههای اجتماعی یک نوع #روزنامهنگاری_بدون_کارت را تجربه کند؛ اما خبرهایش سندیت و مشروعیت لازم را به سختی کسب میکند. این روزنامهنگار است که میتواند به خبر سندیت ببخشد و به صورت تحقیقی با آن برخورد کند؛ کاربر عادی نمیداند دست یافتن به مشروعیت و سندیت تا چه اندازه سخت است. شبکههای اجتماعی از لحاظ بافت و ساختار اساساً #مرکزگریز بوده و به همین خاطر به لحاظ ماهوی با #رسانههای_جریان_اصلی متفاوت هستند. شبکههای اجتماعی به کندوی عسلی شبیه هستند که زنبورهای متفاوتی دارد و هر زنبوری در آن میتواند ترجیح دهد یکی را لایک (like) یا فالو (follow) کند و دیگری را نه.
کاربران شبکههای اجتماعی نیاز به آموزش از جانب روزنامهنگاران ندارند. به کسی چه ارتباطی دارد که آنها میخواهند خانه خود را چگونه اداره کنند، اما این آموزش را میتوانی برای روزنامه نگاران در نظر گرفت.
#روزنامهنگاریحرفهای در عرصه عکس و فیلم در حال باختن به شبکههای اجتماعی است. شبکههای اجتماعی به دلیل اینکه از نظر عددی به بیش از یک میلیارد نفر میرسند شانس بیشتری برای پیروزی در بخش فیلم و عکس دارند و فکر میکنم در آینده در حوزه صدا هم رسانههای چاپی هم بازی را به شبکههای اجتماعی خواهند باخت. با این حال، رسانههای اجتماعی به صورت لحظهای و سانتیمانتال به موضوعات میپردازند و عموما برخورد تحقیقی با مسائل ندارند.
کاربران شبکههای اجتماعی کارهایی را بلد نیستند که روزنامه نگاران آنها را به خوبی بلدند و به همین دلیل است که همچنان رسانههای حرفهای جایگاه خود را حفظ کردهاند.
باید دست روزنامهنگاران را باز بگذارند و آنها را از تماس و حضور در شبکههای اجتماعی منع نکنند و بدانیم شبکههای اجتماعی حوزههای خبری هستند که باید به آن مدام سر بزنیم. به روزنامهنگاران میتوان آموخت که شبکههای اجتماعی یک حوزه خبری جدید است : اصلیترین #ارزشخبری برای روزنامهنگاران کماکان ارزش #فراگیری یا همان #دربرگیری است. بنابراین شبکههای اجتماعی را باید به عنوان پدیدهای فراگیر در نظر بگیریم. روزنامهنگاران باید بیاموزند که چگونه از قابلیتهای شبکهها و رسانههای اجتماعی در خبررسانی استفاده کنند. روزنامهنگاران باید به طور مستقل با منابعی که مورد استناد #کاربران شبکههای اجتماعی قرار میگیرند؛ به عنوان منبع خبری گفتگو کنند و در واقع به تعقیب خبری موضوع از زاویه خودشان بپردازند و صرفا به نقل قول کردن از شبکههای اجتماعی اکتفا نکنند.
روزنامهنگاران اگر میخواهند سوژهای را به صورت حرفهای مطرح کنند میتوانند سوژههایشان را در شبکههای اجتماعی مطرح کنند؛ به بحث بگذارند و نظر سنجی کنند و از بازخوردهای کاربران آنها به خوبی سود ببرند.
شبکههای اجتماعی رقیب رسانهها نیستند. شبکههای اجتماعی برای خودشان سبکهای متفاوت روایت را ایجاد کردهاند اما بر روی کار روزنامهنگاران حرفهای تاثیری نگذاشتهاند.
در هر نقطه از جهان که نهادهای مدنی محدودیت داشته باشند، شبکههای اجتماعی در آن نقاط بیشتر مطرح میشوند. در آمریکا و کشورهای اروپایی، بسیاری از شهروندان حتی نمیدانند #فیسبوک چیست و البته برخی هم عضوهای فعال شبکههای اجتماعی هستند. شبکههای اجتماعی جریانساز اصلی نیستند هر جا نهادهای مدنی در معذوریت باشد این شبکهها بیشتر نمود پیدا میکنند.
شبکههای اجتماعی، #تمپلیت از پیش تعریف شدهای دارند. داراییهای کاربران در شبکههای اجتماعی گوناگون متعلق به آن شبکهها است و دیگر امکان انتقال و جابه جایی وجود ندارد شما نمیتوانید مطلب خودتان را مثلا از #توییتر به #فیسبوک ببرید و در نهایت زمانی که تمایل به ادامه فعالیت نداشته باشید، فقط میتوانید صفحه خود را متوقف کنید.
▫️چکیده دیدگاههای #یونس_شکرخواه در قبال بحث خبر رسانی در شبکههای اجتماعی
▫️نشست خبر رسانی در شبکههای اجتماعی، چهارشنبه ۲۲ مرداد ۹۳ در دفتر مطالعات و برنامهریزی رسانهها در تهران برگزار شد.
🔸 خبر و شبکههای اجتماعی
مقایسه #شبکههای_اجتماعی با دنیای #روزنامهنگاری را فقط در یک صورت میتوان صورت داد و آن اینکه اگر خبری در رسانه وجود نداشته باشد؛ مخاطب مجبور به پیگیری آن از طریق #شبکههایاجتماعی میشود. عمده اخباری که بر روی شبکههای اجتماعی منتشر میشود، چندان موثق نیست و انتظاری به غیر از این داشتن از شبکه اجتماعی غلط است. برای اعتماد به این شبکهها باید #سواد_رسانهای خود را بالا ببریم. پس نمیتوان انتظار درستی همه اخبار را در شبکههای اجتماعی داشت. روزنامهنگاری همیشه در کانون اتفاقات قرار دارد و چشم سوم #مخاطبان است. مشروعیتی را که #روزنامهنگاران دارند، شبکههای اجتماعی ندارند. هر کس میتواند در شبکههای اجتماعی یک نوع #روزنامهنگاری_بدون_کارت را تجربه کند؛ اما خبرهایش سندیت و مشروعیت لازم را به سختی کسب میکند. این روزنامهنگار است که میتواند به خبر سندیت ببخشد و به صورت تحقیقی با آن برخورد کند؛ کاربر عادی نمیداند دست یافتن به مشروعیت و سندیت تا چه اندازه سخت است. شبکههای اجتماعی از لحاظ بافت و ساختار اساساً #مرکزگریز بوده و به همین خاطر به لحاظ ماهوی با #رسانههای_جریان_اصلی متفاوت هستند. شبکههای اجتماعی به کندوی عسلی شبیه هستند که زنبورهای متفاوتی دارد و هر زنبوری در آن میتواند ترجیح دهد یکی را لایک (like) یا فالو (follow) کند و دیگری را نه.
کاربران شبکههای اجتماعی نیاز به آموزش از جانب روزنامهنگاران ندارند. به کسی چه ارتباطی دارد که آنها میخواهند خانه خود را چگونه اداره کنند، اما این آموزش را میتوانی برای روزنامه نگاران در نظر گرفت.
#روزنامهنگاریحرفهای در عرصه عکس و فیلم در حال باختن به شبکههای اجتماعی است. شبکههای اجتماعی به دلیل اینکه از نظر عددی به بیش از یک میلیارد نفر میرسند شانس بیشتری برای پیروزی در بخش فیلم و عکس دارند و فکر میکنم در آینده در حوزه صدا هم رسانههای چاپی هم بازی را به شبکههای اجتماعی خواهند باخت. با این حال، رسانههای اجتماعی به صورت لحظهای و سانتیمانتال به موضوعات میپردازند و عموما برخورد تحقیقی با مسائل ندارند.
کاربران شبکههای اجتماعی کارهایی را بلد نیستند که روزنامه نگاران آنها را به خوبی بلدند و به همین دلیل است که همچنان رسانههای حرفهای جایگاه خود را حفظ کردهاند.
باید دست روزنامهنگاران را باز بگذارند و آنها را از تماس و حضور در شبکههای اجتماعی منع نکنند و بدانیم شبکههای اجتماعی حوزههای خبری هستند که باید به آن مدام سر بزنیم. به روزنامهنگاران میتوان آموخت که شبکههای اجتماعی یک حوزه خبری جدید است : اصلیترین #ارزشخبری برای روزنامهنگاران کماکان ارزش #فراگیری یا همان #دربرگیری است. بنابراین شبکههای اجتماعی را باید به عنوان پدیدهای فراگیر در نظر بگیریم. روزنامهنگاران باید بیاموزند که چگونه از قابلیتهای شبکهها و رسانههای اجتماعی در خبررسانی استفاده کنند. روزنامهنگاران باید به طور مستقل با منابعی که مورد استناد #کاربران شبکههای اجتماعی قرار میگیرند؛ به عنوان منبع خبری گفتگو کنند و در واقع به تعقیب خبری موضوع از زاویه خودشان بپردازند و صرفا به نقل قول کردن از شبکههای اجتماعی اکتفا نکنند.
روزنامهنگاران اگر میخواهند سوژهای را به صورت حرفهای مطرح کنند میتوانند سوژههایشان را در شبکههای اجتماعی مطرح کنند؛ به بحث بگذارند و نظر سنجی کنند و از بازخوردهای کاربران آنها به خوبی سود ببرند.
شبکههای اجتماعی رقیب رسانهها نیستند. شبکههای اجتماعی برای خودشان سبکهای متفاوت روایت را ایجاد کردهاند اما بر روی کار روزنامهنگاران حرفهای تاثیری نگذاشتهاند.
در هر نقطه از جهان که نهادهای مدنی محدودیت داشته باشند، شبکههای اجتماعی در آن نقاط بیشتر مطرح میشوند. در آمریکا و کشورهای اروپایی، بسیاری از شهروندان حتی نمیدانند #فیسبوک چیست و البته برخی هم عضوهای فعال شبکههای اجتماعی هستند. شبکههای اجتماعی جریانساز اصلی نیستند هر جا نهادهای مدنی در معذوریت باشد این شبکهها بیشتر نمود پیدا میکنند.
شبکههای اجتماعی، #تمپلیت از پیش تعریف شدهای دارند. داراییهای کاربران در شبکههای اجتماعی گوناگون متعلق به آن شبکهها است و دیگر امکان انتقال و جابه جایی وجود ندارد شما نمیتوانید مطلب خودتان را مثلا از #توییتر به #فیسبوک ببرید و در نهایت زمانی که تمایل به ادامه فعالیت نداشته باشید، فقط میتوانید صفحه خود را متوقف کنید.
▫️چکیده دیدگاههای #یونس_شکرخواه در قبال بحث خبر رسانی در شبکههای اجتماعی
▫️نشست خبر رسانی در شبکههای اجتماعی، چهارشنبه ۲۲ مرداد ۹۳ در دفتر مطالعات و برنامهریزی رسانهها در تهران برگزار شد.
#زوم
🔸شبکههای اجتماعی آنچنانکه هستند؟
هسته اصلی #شبكههایاجتماعی بر پایه #دیالوگ و #گفتوگو است و روابط بر همین اساس شكل میگیرد. شبكههای اجتماعی فراروایتهایی مثل ساختار قصه دارند كه یك روایت استاندارد مبتنی بر #فرمت است و #بازنمایی افراد از خودشان در این شبكهها مبتنی بر همین فراروایت حاكم بر شبكهها و در دیالوگ با سایر اعضای شبكه شكل میگیرد.
#شبكهاجتماعی یك #تمپلیت پیشساخته فرهنگی هویتی در چهارچوب بازنمایی است و خوراندن اطلاعات به شبكه اجتماعی از درون همین تمپلیتها صورت میگیرد.
انتخاب تمپلیت یا طرد؟ این قاعده بازی در شبكههای اجتماعی است.
شبكه اجتماعی یك كنش مبتنی بر التزام است؛ یك كانون برای افراد همفكر؛ دارای علائق و اهداف مشترك است كه ارتباطات خود را در یك جماعت (community) میسازند. اعضای شبكهها در پاسخ به تمپلیت فرهنگی حاكم برشبكهها؛ خود را بازنمایی میكنند.
🔸شبکههای اجتماعی آنچنانکه هستند؟
هسته اصلی #شبكههایاجتماعی بر پایه #دیالوگ و #گفتوگو است و روابط بر همین اساس شكل میگیرد. شبكههای اجتماعی فراروایتهایی مثل ساختار قصه دارند كه یك روایت استاندارد مبتنی بر #فرمت است و #بازنمایی افراد از خودشان در این شبكهها مبتنی بر همین فراروایت حاكم بر شبكهها و در دیالوگ با سایر اعضای شبكه شكل میگیرد.
#شبكهاجتماعی یك #تمپلیت پیشساخته فرهنگی هویتی در چهارچوب بازنمایی است و خوراندن اطلاعات به شبكه اجتماعی از درون همین تمپلیتها صورت میگیرد.
انتخاب تمپلیت یا طرد؟ این قاعده بازی در شبكههای اجتماعی است.
شبكه اجتماعی یك كنش مبتنی بر التزام است؛ یك كانون برای افراد همفكر؛ دارای علائق و اهداف مشترك است كه ارتباطات خود را در یك جماعت (community) میسازند. اعضای شبكهها در پاسخ به تمپلیت فرهنگی حاكم برشبكهها؛ خود را بازنمایی میكنند.