ندای اسلام
194 subscribers
250 photos
284 videos
483 files
359 links
🍃⃟꯭
💡💌گروه علمی #پاسخ‌اسلام ـ در زمینه های زیر فعالیت میکند :👇🏻🔆۱. مباحث اعتقادی حول تمام مکاتب(به معنای اعم)🍀۲مباحث سیاسی 💐۳مباحث اجتماعی🌸۴مباحث فرهنگی🌿۵.تبیین ونقد ادیان و مذاهب
استفاده از مطالب بدون ذکر نام کانال #حلال نیست
#نقدوهابیت
Download Telegram
Forwarded from پشتیبانی ندای اسلام
#چرا_مراسم_عزاداری #امام_حسین(ع) پیش از #شهادت ایشان برگزار می‌شود؟💢


عزاداری، احیای خط شهادت و رساندن صدای مظلومیت آل علی به گوش جهانیان است. این موضوع زمان و مکان ندارد و هر زمان که زمینه آماده است، می‌توان مجالس عزا را بر پا کرد. نقش عزاداری در حفظ فرهنگ عاشورا مهم است و آثار و برکات خوبی برای بشر داشته و خواهد داشت.

افزون بر این‌، کاروان امام حسین روز دوم محرّم سال ۶۱ هجری وارد کربلا شد، پس از آن سپاه کوفیان به تدریج وارد شدند و عزا و مصیبت خاندان اهل بیت(ع) از همان زمان آغاز شد.
روز نهم (تاسوعا) کاروان امام را محاصره کامل کرده، روز دهم (عاشورا) آن بزرگوار و یارانش را به شهادت رساندند.
بنابراین چون اصل گرفتاری حضرت از دهۀ اوّل محرم آغاز شده است، پیروان حضرت از اوّل محرم عزاداری می‌کنند.
امام رضا(ع) فرمود: هنگامی که ماه محرم شروع می‌شد، دیگر کسی پدرم را خندان نمی‌دید و هر روز ناراحتی او بیشتر می‌شد تا روز دهم محرم. پس وقتی روز دهم می‌رسید، آن روز روز مصیبت و اندوه و گریۀ او بود.🔰🏴
از سوی دیگر این عزاداری‌های می‌تواند ما را برای مصیبت بزرگ روز عاشورا آماده‌تر کند.

عزاداری از ابتدای محرم سابقه تاریخی دارد. آغاز عزاداری در دهه اوّل محرم آن هم به صورت فراگیر همانند عزاداری امروزه را می‌توان از عصر معزالدوله دیلمی از سلسله آل بویه دانست🔰🏴
معزالدّوله اولین کسی است که فرمان داد مردم شیعۀ بغداد در دهۀ اوّل محرم برای امام حسین(ع) سیاه بپوشند و بازار را سیاهپوش کنند و در روز عاشورا دکّان‌ها را ببندند و از طباخی جلوگیری کنند و تعطیل عمومی نمایند. این مراسم در تمام کشورهای اسلامی از جمله ایران تا اوایل سلطنت سلجوقیان معمول بود و تا امروز ادامه دارد.🏴🔰


#پی‌نوشت‌‌ها:
۱. امالی صدوق، ص۱۲۸. کَانَ أَبِی(ع) إِذَا دَخَلَ شَهْرُ الْمُحَرَّمِ...
۲. مرتضی مطهری، مجموعه آثار، ج۱۷، ص۹۴
۳. جواد محدّثی، فرهنگ عاشورا، ص۳۱۳💢🏴🔰
#شهادت
#ایران
#مربع_ترکیب

چه باک از مرگ؟وقتی مقتدایت شاه مردان است
الا نمرودیان! پایان این آتش گلستان است
اگر گفتند روزی این
شهادت عین خسران است
بگو در کنجِ بستر جان سپردن ننگ انسان است

مبادا وقت جنگِ حق و باطل بی طرف باشم
منِ شیعه به دنیا آمدم تا جان به کف باشم

مبادا عرصه را خالی کنم در حِین این پیکار
مبادا اینکه زیر چکمه ی دشمن شوم بیدار
مبادا  کربلا اینبار در ایران شود تکرار
مبادا لحظه ای پایین بیاید پرچم سردار

مگر من مرده باشم این علم روی زمین باشد
که این کشور مسلمان امیر المومنین باشد

امان نامه کجا و پیروان راه عاشورا
بگو «پا پس کشیدن»نیست شانِ شیعه ی مولا
که عزم راسخ ما کوه ها را می کَند از جا
چه غم؟وقتی که باشد مقتدامان مهدی زهرا

نمی دانند ایرانی جماعت سخت بی باک است
که ایران ِقوی کابوسِ دشمن های این خاک است
#حضرت_رسول_اعظم_صلی_الله_علیه_و_آله
#شهادت
#قصیده

پلک هاى کبود خود وا کرد
دور تا دور خود تماشا کرد

اشک از گوشه دو چشمش ريخت
گريه بر گريه زهرا کرد

زير لب يادى از خديجه نمود
صحبت از ان انيس غمها بود

پير مرد عصا به دست حجاز
بر دعا دست خويش بالا کرد

ثقلين اين دو پايه دين را
در نظام وجود ابقا کرد

نور او در زمان جهل و کفر
چهره اين زمانه زيبا کرد

حرمت دختران زنده به گور
خون دل خورد تا که احيا کرد

تا بگويد على امام شماست
فکر يک دست خط و امضا کرد

يک نفر گفت ((الرجل يهجر))
اتش فتنه را مهيا کرد

لحظه اخر اين رسول غريب
محشرى را ز گريه بر پا کرد

نگران غرور زهرا بود
نظرى بر على تنها کرد

دست و بازوى فاطمه بوسيد
بعد هم توصيه به مولا کرد

گفت زهرا امانت است على
جمله اش را عجيب معنا کرد

پرده از روضه ها کنار کشيد
رازهاى نگفته افشا کرد

گفت بايد على تو صبر کنى
صحبت از ماجراى فردا کرد

گفت گويا به چشم ميبينم
لگدى درب خانه را وا کرد

ميخ در بين سينه جا خوش کرد
زير در فاطمه چه آوا کرد

فضه امد ميان اتش و خون
جسم پا مال گشته پيدا کرد

بار شيشه به پشت در افتاد
بايد اين روضه را معما کرد

بعد از ان گفت تازه :وای حسين
روضه هايش ادامه پيدا کرد

صحبت از ان بريدن حنجر
تشنه لب در کنار دريا کرد

صحبت از نيزه و لبان حسين
صحبت نحر ان گلو را کرد

شمر با لشگرى که ترسيده
سر ذبح حسين دعوا کرد

ضربه هاى که پشت گردن خورد
قامت دختر مرا تا کرد
❁﷽❁

بررسی وقوعی و تحلیل مدیریت اهل بیت علیهم السلام در موضوع
شهادت رسول الله صلی الله علیه و آله

✍️ درباره
شهادت یا رحلت رسول خدا صلی الله علیه و آله در دو ساحت می توان بحث کرد:

1️⃣ بررسی وقوع تاریخی آن بر اساس ادله و شواهد روایی و تاریخی: در این زمینه دو دسته از ادله وارد شده است:

دسته اول: صرفا دلالت بر وفات آن حضرت دارد.
دسته دوم: دلالت بر وقوع
شهادت برای آن حضرت دارد.

بسیار روشن است که بین این دو دسته هیچ تنافی و تعارضی وجود ندارد زیرا مثبتین هستند.
ادله دسته دوم مفسر و مبین دسته اول است و نوع وفات آن حضرت را روشن می کند. به همین دلیل بسیاری از بزرگان امامیه همانند شیخ مفید، شیخ طوسی، علامه حلی، محدث طبرسی، علامه مجلسی و ... قائل به این نوع از وفات برای رسول الله صلی الله علیه و آله هستند.

2️⃣ مدیریت اهل بیت علیهم السلام و جریان سازی آنها: در زمینه توجه به نکات زیر راهگشا است.

🔶 نکته اول: مراجعه به ادله روایی و تاریخ نشان می دهد که اهل بیت علیهم السلام هیچ عکس العمل جریان ساز _ همانند جریان سازی برای بزرگداشت روز غدیر و
شهادت امام حسین علیه السلام و ... _ درباره شهادت حضرت رسول صلی الله علیه و آله انجام نداده اند. این امر می تواند به خاطر علل زیر باشد:

نخست: نبود بصیرت کافی در جامعه: ایجاد بدعت ها در دین، تلاش حکومت ها برای گسترش آن ها و القای جهل در جامعه، موجب ضعف بینش در میان مردم شده بود، از این رو ظرفیت کافی برای مواجهه با حقایق در بین آنها نبود، چنان که حتی در دوره حکومت امیر مؤمنان عليه السلام، امکان حذف مواردی نظیر نماز تراویح و ... وجود نداشت با اینکه پیامدی کمتر طرح مسئله
شهادت رسول خدا صلی الله علیه و آله را داشت؛

دوم: رعایت تقیّه و حفظ جان شیعیان: طرح جریانی و کلان
شهادت پیامبر خدا صلی الله علیه و آله خواه ناخواه انگشت اتهام به سمت برخی از چهره های مقدس و شاخص صحابه دراز می کرد! این امر بهانه بسیار خوبی برای کشتار شیعه از سوی حکومت های اموی و عباسی می توانست باشد به همین دلیل اهل بیت علیهم السلام مفسده این امر را بر مصلحت آن ترجیح میدانند.

سوم: طرح جریان ساز
شهادت رسول خدا صلی الله علیه و آله باعث به حاشیه رفتن مصائب بزرگ دیگر _ همانند شهادت امام حسین علیه السلام _ که محوریت اصلی در حفظ دین اسلام دارد، می شود. بسیار روشن است مصلحت حفظ اسلام با زنده نگه داشتن مصیبت کربلاء، بسیار مهم تر از مصلحت تبیین جریانی شهادت رسول خدا صلی الله علیه و آله است.

چهارم: طرح جریان ساز
شهادت رسول خدا صلی الله علیه و آله باعث به حاشیه رفتن مسئله غدیر و اصل امامت می شد زیرا بدیهی است که افراد متهم در جریان شهادت رسول اکرم صلی الله علیه و آله برای حفظ خود و رهایی خویش، به حذف اهل بیت علیهم‌السلام و جریان امامت دست یازند، طبیعی است که پیامد طرح شهادت در این صورت، بسیار اسف بار و ناشدنی است؛

🔶 نکته دوم: بررسی سیره متشرعه نیز حاکی از آن است که هیچ گاه برای
شهادت رسول خدا صلی الله علیه و آله، رفتاری همانند شهادت امام حسین علیه السلام انجام نمی دهند. این خود حاکی از روش صحیح شیعه در طول تاریخ است. بر هم زدن معادلات و عرف های متشرعه بدون پشتوانه صحیح و منطقی و رعایت مصالح و مفاسد کلان شیعه و جهان اسلام، صحیح نیست.

🔶 نکته سوم: تبیین وقوع
شهادت در برخورد موردی و جزئی از یک سو و دوری از اقدام جریان ساز در موضوع مورد بحث، حاکی از یک مدیریت هوشمند از سوی معصومین علیهم السلام در این باره است. زیرا بین «مصلحت تبیین حقیقت» و «مصلحت حفظ جان شیعه» و «مصلحت حفظ حقیقت دین با تبیین جریانی غدیر و عاشوراء» جمع شده است.

#امام_زمان
#شهادت_امام_حسن
#شهادت_پیامبر_اکرم
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM


پاسخ به شبهه شبکه های وهابی:

✍️ چرا حضرت علی علی علیه السلام در زمان حکومت خود قاتلین حضرت زهرا سلام الله علیها را قصاص نکرد؟

چون:

1️⃣ عدم مطالبه حق، هیچ ملازمه ای با نبود حق ندارد.

2️⃣ برخی از ظلم ها و حق خوری ها، به دلیل بزرگی و شدت آن در این دنیا قابل مطالبه نیست. مثل حق عمار نسبت به کتک هایی که از عثمان خورد.

3️⃣ مدیریت صحیح جامعه اقتضاء به پرداختن مشکلات مهم تر می کند. حل فتنه معاویه و دیگر فتنه گران، مشکل اصلی حکومت حضرت علی علیه السلام بود
.

#امام_زمان
#عید_بیعت
#شهادت
#حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#مدح
#شهادت
#مسمط

من کی ام انگشتر زیبای عصمت را نگینم
آفتابی بر فراز دوش ختم المرسلینم
گوهر نابی به دست رحمةٌ للعالمینم
ریسمان محکمی در پنجه ی حبل المتینم
بازوی مشکل گشای فاطمه در آستینم

آسمان عصمتی در حلقه ی چشم زمینم
من گرامی دختر مولا امیرالمؤمنینم

از ولادت جای در آغوش پیغمبر گرفتم
تا گشودم دیده ی خود را دل از حیدر گرفتم
نقش گل پیوسته از گل بوسه ی مادر گرفتم
روح ثارالله را با یک نگه در بر گرفتم
آنچه را می خواستم از دامن کوثر گرفتم

مصطفی می خواند بر گوش آیه ی فتح المبینم
من گرامی دختر مولا امیرالمؤمنینم

ماه و خورشید ولایت را به دامن کوکبم من
با اسارت مظهر آزادگی در مکتبم من
زیور دامان عصمت زینت امّ و ابم من
آفتاب دامن زهرا در آغوش شبم من
مثل مادر تا سحر در ذکر یارب یاربم من

روح می گیرد دعا از نغمه های دلنشینم
من گرامی دختر مولا امیرالمؤمنینم

در سنین کودکی داغ رسول الله دیدم
بعد چندی ناله ی مادر زپشت در شنیدم
او به دنبال علی من نیز دنبالش دویدم
ناله از دل، پنجه بر رخ، در غم بابا کشیدم
جامه ی جان در عزای مجتبی از هم دریدم

داغ روی داغ بنشستی به قلب نازنینم
من گرامی دختر مولا امیرالمؤمنینم

صبر کردم تا شبی تاریک و آرام از مدینه
بار بستم از برای کربلا با سوز سینه
آفتاب و ماه من با اختران بی قرینه
امّ کلثوم و رباب و فاطمه، نجمه، سکینه
بدرقه امّ البنین کردند و لیلای حزینه

اشکشان می بود جاری در یسار و یمین ام
من گرامی دختر مولا امیرالمؤمنینم

نیم روزی داغ روی داغ دیدم صبر کردم
بین دشمن از حسینم دل بریدم صبر کردم
از هزاران زخم او گل بوسه چیدم صبر کردم
جسم پاره پاره را در برکشیدم صبر کردم
کوه غم بردم، هلال آسا خمیدم، صبر کردم

صبر هم بی تاب شد از صبر ایّوب آفرینم
من گرامی دختر مولا امیرالمؤمنینم

از امیرالمؤمنین در کوفه استمداد کردم
لب گشودم مثل زهرا و خدا را یاد کردم
کوفه را از خطبه ی گرمم حسین آباد کردم
خود اسیری رفتم و اسلام را آزاد کردم
در هزاران موج غم قلب علی را شاد کردم

احمد و زهرا و حیدر هر سه گفتند آفرینم
من گرامی دختر مولا امیرالمؤمنینم

خواب دشمن را به مرگ و ذلّتش تعبیر کردم
با زبان حیدری کار دو صد شمشیر کردم
دختر شیرم که در آن بیشه کار شیر کردم
رأس ثارالله را وادار بر تکبیر کردم
او فراز نیزه قرآن خواند و من تفسیر کردم

گاه با نطق و بیانم گاه با خون جبینم
من گرامی دختر مولا امیرالمؤمنینم

بر تن بیدادگرها شعله می زد آه سردم
کربلا و شام و کوفه گشت میدان نبردم
غیر زیبایی ندیدم با همه اندوه و دردم
روح پیروزی گرفت از هر دمم اسلام هر دم
گر چه پای طشت زر از غم گریبان پاره کردم

سوخت تار و پود خصم از خطبه های آتشینم
من گرامی دختر مولا امیرالمؤمنینم

بود جاری بر حسین از دیده ی گریان گلابم
ریخت خاکستر عدو بر فرق در شام خرابم
داغ هجده دسته گل می کرد همچون شمع آبم
دختر قرآنم و بردند در بزم شرابم
صوت قرآن، چوب دشمن، کرد یک لحظه کبابم

بود در آن دم نگه بر اشگ زین العابدینم
من گرامی دختر مولا امیرالمؤمنینم

گر چه جسمم شد چهل منزل کبود از تازیانه
ماند بر اندام مجروحم زکعب نی نشانه
داغ روی داغ دیدم خون زچشمم شد روانه
دفن کردم در دل ویرانه جسم نازدانه
قاتلم داغ حسینم شد، نه بیداد زمانه

قسمتم این شد که رأسش را به نوک نی به بینم
من گرامی دختر مولا امیرالمؤمنینم

از مدینه تا به شهر شام رو کردم دوباره
کوچه ها و بام های شهر را کردم نظاره
در دل تنگم نفس از آتش غم شد شراره
چون تن پاک حسینم گشت جسمم پاره پاره
اشگ ریز ای چشم «میثم» در عزای من هماره

دستگیرت در حیات و مرگ، قبر و واپسینم
من گرامی دختر مولا امیرالمؤمنینم
1_10212546456.pdf
19 MB
📌کتاب:
بازپژوهی تاریخ ولادت و شهادت #معصومان علیهم السلام

✍️نویسنده:
حجت الاسلام دکتر یدالله #مقدسی

📣یکی از بهترین کتابهای تحقیقی درباره تاریخ دقیق #ولادت و #شهادت معصومان
شهادت مولا علی در منابع اهل سنت.pdf
371.4 KB
‍ ‍ ‍ ‍ ‍ٱلْلّٰهُمَّ‌‌عَجِّلْ‌لِوَلیِّکَٔ‌ٱلْفَرَج
📣 كنفرانس
📚موضوع: #شهادت_مولا_علی_در_منابع_اهل_سنت

👨 ارائه دهنده: جناب #ادویک

📅مورخ : 👈🏻١٣٩٧/٠٣/٠٥

کانال ندای اسلام
┏━━━━━━↬🌹↫━┓
🌐 کانال ندای اسلام
┗━↬📝↫━━━━━━┛
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#استوری

فریاد جبرئیل پیچـــــیده در سمـــــا
گویند که کشته شد، از کینه مرتضی

#امام_علی
#شهادت_امام_علی
آيا #حديث_معتبري وجود دارد مبني بر اين كه امام #حسين عليه السلام در واقعه عاشورا براي #شهادت عزيزانش گريه كرده است
واقعه عاشوراي سال 61 هجري ازجمله وقايع نادري است كه باآن كيفيت به وقوع پيوست ودر پي آن عزيزترين افراد خاندان
#پيامبر_اسلام ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـبراي برپا ماندن اسلام و نجات آن ازتحريفات اموي به #شهادت رسيدندكه تا حيات وزندگي بشري ادامه دارداين واقعه ماندگار خواهدماند.در اين واقعه علاوه بر #اصحاب وياران امام #حسين_عليه_السلام جمع زيادي از برادران وبرادرزادگان وفرزندان واقوام نزديك #امام_حسين ـ عليه السلام به #شهادت رسيدندوموقع شهادت امام را بر بالين خود طلبيدند.امام عليه السلام ـ نيزبربالين اكثر آنهاحاضر مي شدو لحظات به #شهادت رسيدن عزيزان خود راباچشم هاي خودنظاره مي كرد. لذا در مقاتل و منابعي كه درباب واقعه عاشورا مي باشند به اين امراشاره شده و گريستن آن حضرت درشهادت عزيزان را گزارش كرده اند  اينجا به برخي از آنها اشاره مي شود ؛

1. وقتي كه
#امام_حسين ـ عليه السلام ـ #علي_اكبر را روانه ميدان جنگ نمود و آن بزرگوار عازم ميدان گشته و مدّتي جنگيد وقتي كه عطش بر او غلبه كرد به خيمه برگشت و تحمل تشنگي و سنگيني اسلحه راطاقت فرسا خواند، امام گريست و او را به صبر و مقاومت فرا خواند.
و نيز وقتي علي اكبر ـ عليه السلام ـ دوباره به ميدان بازگشت در اثر ضربات شمشير دشمنان از اسب به زمين افتاد. پدر را به كمك طلبيد. امام حسين ـ عليه السلام ـ با سرعت خود را به علي اكبر رساند و صورت به صورت پسر گذاشت فرمود: فرزندم! خدا كشندگان تو را از رحمت خود به دور كند. اينان چه بسيار بر خدا و هتك حرمت حريم رسول خدا گستاخند. اشك ديدگان امام جاري شد.

2. حضرت ابا عبدالله الحسين ـ عليه السلام ـ در
شهادت برادر بزرگوارش عباس بن علي ـ عليه السلام ـ نيز به شدت گريستند . چنانچه در منابع نقل شده است كه: وقتي كه كوفيان ابوالفضل را به شهادت رساندند امام حسين ـ عليه السلام ـ در شهادت برادر گريه شديدي كرد.در جاي ديگر آمده است كه بعد از شهادت حضرت ابوالفضل ـ عليه السلام ـ امام بر بالين وي آمد و در حالي كه با شدت گريه مي كرد مي فرمود: اكنون پشتم شكست، و رشته تدبيرم از هم پاشيد و دشمن بر من چيره شد و شماتت كرد.

3. هم چنين بر اساس برخي نقل ها امام ـ عليه السلام ـ بعد از آن كه تيري از سمت دشمن آمد و گلوي علي اصغر شيرخواره را بريد، امام گريه كنان فرمود: خدايا ميان ما و گروهي كه ما را دعوت كردند تا كمك كنند ، ولي ما را كشتند داوري فرما.

4. امام حسين ـ عليه السلام ـ در
شهادت برادر زاده اش قاسم بن حسن نيز گريه كردند. چنان چه در برخي منابع آمده است. وقتي قاسم كه نوجواني بيش نبود به ميدان رفت و با دشمنان جنگ سختي نمود و چندين نفر را كشت، در نهايت در اثر شدت جراحات و ضربات دشمن از اسب به زمين افتاد و در اين هنگام عمويش را كمك طلبيد ، حضرت به سرعت خود را به ميدان رسانيد و جنگي سخت نمود تا خود را به پيكر بي جان قاسم رسانيد كه در زير سم اسبان پامال شده بود. در اين حال امام، صدايش به گريه بلند بود و اشك از چشمانش جاري بود، فرمود: اي برادر زاده ام بر عمويت سخت است كه تو او را بخواني و دعوتت را پاسخ ندهد، و اگر پاسخت دهد سودي نداشته باشد. سپس نعش برادر زاده را به سينه چسباند و به سوي خيمه ها برد.

بنابراين با توجه به گزارش برخي از منابع كه مورد قبول بزرگان و دانشمندان نيز مي باشند روايات و اقوالي درباره گريه امام حسين ـ عليه السلام ـ در
شهادت عزيزانش نقل شده است

معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:

1ـ سوگنامه كربلا، محمد طاهر دزفولي.

2ـ سوگنامه آل محمد، محمدي اشتهاردي.

3ـ فرهنگ سخنان جامع امام حسين، علي مؤيدي.

4ـ در كربلا چه گذشت، محمد باقر كمره اي.

پاورقي ها:

[1]. سيد بن طاووس، لهوف، ترجمه محمد دزفولي، قم، مؤمنين، 1385ش، ص210.

[2]. اسفرايني، ابواسحاق، نورالعين في مشهد الحسين، تونس، المنار، بي تا، ص35.

[3]. ابن طاووس، همان، ص218.

[4]. شيخ شريفي، كلمات الامام حسين، قم، دارالمعروف، 1416ق، ص472.

[5]. شيخ عباس قمي، نفس المهموم، قم، انتشارات بصيرتي، 1405ق، ص350.

[6]. اسفرايني، همان، ص43.

منبع : انديشه قم

💠🌺💠🌺💠🌺
#شهادت_امام_حسین(ع)، #تقدیر_یا_ تصمیم💢

هر حادثه‌ای در جهان علت و سببی دارد و این نظامی است تخلف ناپذیر و خداوند چنین مقرّر كرده است. این مسئله با اصل آزادی و اختیار انسان ناهمگونی ندارد، زیرا اختیار و آزادی یكی از اسباب و علل جهان است؛ یعنی خداوند خواسته و مقدّر كرده كه بشر كارهای خود را به اراده و انتخاب خود انجام دهد، و سرنوشت خویش را رقم زند. این كه میگوییم كارهای انسان هم به اختیار او است و هم قضا و قدر الهی دخالت دارد، به همین معنی است كه خدا اراده فرموده و مقدّر كرده كه بشر در تعیین سرنوشت خود مؤثر باشد و بتواند با اختیار خود از میان تقدیرهای مختلف یکی را برگزیند و همان می‌شود قضای الهی. (۱)

انسان فقط یك سرنوشت حتمی ندارد، بلكه سرنوشت‌های غیر حتمی گوناگونی در پیش دارد كه ممكن است هر كدام از آن‌ها جانشین دیگری گردد. در تعیین و حتمی شدن یكی از آنها، اراده شخص تأثیر جدی دارد، مثلاً اگر بیمار شود، سرنوشت او بستگی به درمان دارد. اگر اقدام كند، ممكن است معالجه شود و اگر اقدام نكند، از بین می‌رود. حتمی شدن یكی از آن دو، به اختیار خودش می‌باشد.

امام حسین(ع) با علم و آگاهی و به خاطر رسوا كردن بنی‌امیه و عمل به دستور جدّ بزرگوارش (كه سكوت در مقابل حاكم ستمگرِ بدعت‌گذار را جایز ندانسته بود)(۳) حاضر نشد با یزید بیعت كند و به جوار خانه خدا پناهنده شد. در آن جا نامه‌های بی‌شمار كوفیان را دریافت كرد و وقتی مكه را نا امن دید، در جواب دعوت مردم كوفه، به سوی آن شهر رهسپار شد، ولی سپاه "عبیدالله" مانع ورود ایشان به كوفه گشت و به اجبار ایشان را به كربلا برد. در آن جا امام را بین دو راه آزاد گذاشت: بیعت ذلیلانه با یزید، یا رو به رو شدن با شمشیرهای سپاه عبیداالله. امام راه دوم را انتخاب كرد.(۴) بنابراین راهی كه امام انتخاب کرد هم اختیاری خود ایشان است و هم تقدیر الهی.

امام حسین فرمود: "قد شاءالله أن یرانی مقتولاً مذبوحاً ظلماً و عدواناً؛ خداوند می‌خواهد مرا كشته و سربریدۀ از روی ستم ببیند". (۵) خداوند می‌خواست امام حسین(ع) بهترین راه را برگزیند كه نتیجه آن زنده شدن اسلام در مقابل
شهادت مظلومانه ایشان بود، ولی امام حسین(ع) در انتخاب آن راه مجبور نبود.
حضرت خود را آزاد می‌دانست، ولی فقط اراده و خواست خدا را می‌پسندید، زیرا خواست خدا را بهترین سرنوشت و عاقبت می‌دانست.


#پی_نوشت‌ها:
۱. مطهری، مرتضی، مجموعه آثار(انسان و سرنوشت) ص۳۸۵؛ مؤسسه در راه حق، بیست پاسخ، ص۱۷.
۳. علامه مجلسی، بحارالانوار، ج۴۴، ص۳۸۲.
۴. موسوعه كلمات الامام الحسین(ع)، ص۴۲۵.
۵. پیشین، ص۲۹۳) 💢
#عدم_حضور

سرلشکر باقری،
سرلشکر رشید،
سردار سلامی و سردار حاجی‌زاده

در نماز جمعه یعنی آماده باش صد در صدی برای پاسخ کوبنده و سریع به کوچک‌ترین حرکت صهیونیست‌ها


این یعنی پایان صبر استراتژیک
این یعنی دیگه دوران بزن و در رووو تماممم



               سَلام به دُنیای جَدید
        اینجا جمهورےِ اِسلامۍ ایراݩ

#اقتدار #ایران #رهبر #لبیک #نصرالله #شهید #شهادت #قهرمان #رژیم_اسراییل



اللهم احفظ قائدنا الامام سيد علي  الخامنئي و ثبت أقدامهنا على صراط المستقيم الذي أنت تحب و ترضي انت العزيز و القوي الجبار المتكبر انت العالم الغيب و الشهادة و انت الوهاب
امين رب العالمين
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
┄┄┅━༅𖣔﷽𖣔༅━┅┄

🎥
شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها نزد شیعه متواتر است

  ┏━━━━━━  
حجت الاسلام والمسلمین بهرامی زاد
  ┗━ ᭄ ✿·⊰✾⊱━━━─⇆𖥸· ࿐━┛

#شهادت
#ولایت
#جهاد_تبیین
#امام_موسی_کاظم_علیه‌_السلام
#شهادت
#غزل

کنج زندان شده روشن به دعای سحرم
گرچه تاریکی محض است همه دور و برم

خواستم خلوت و سِیر و سفرِ عرش و کنون
چند سالی است که سجده است انیس سفرم

چند سال است که اولادِ غریبم همگی
چشمشان مانده به در تا که بیاید خبرم

چه کنم با که بگویم چقَدَر دلتنگم
کاش می شد که رضایم بنشیند به برم

در سیه چال بلا راه نفس نیست که نیست
جز خدا با که بگویم که چه آمد به سرم

نه هوایی نه غذایی ، هدف خصم این است:
آنقَدر آب شوم تا که نماند اثرم

لاله لاله گل سرخ از بدنم می ریزد
زخم شد از غل و زنجیر همه بال و پرم

کاش اسیری به سیه چالِ مسلمان بودم
این یهودی نکند رحم به چشمان ترم

می زند هر شب و هر روز مرا ، می دانم...
....جان سالم به وطن از دلِ زندان نبرم

تازیانه زدنش کشت مرا ، پیرم کرد
تیره و تار شده هر دوجهان در نظرم

سر من بر سرِ زانوی رضا بود رضا
آن زمان که پسرم دید دگر محتضرم

جان به قربان امامی که به صحرای بلا
گفت ای اکبر من ای پسرم ای جگرم

ای تنِ غرق به خون آمده بابا برخیز
خیز بابا که تو را خیمه ی عمه ببرم

هفت بار از جگرم ناله و فریاد زنم:
پسرم ای پسرم ای پسرم ای پسرم