#سوال
ایا گزارش های تاریخی موثقی بر رفتار معاویه و یزید هست تا بفهمیم که چجور شخصیت هایی بودند؟🦋
#پاسخ💢
در رابطه با اعمال ظالمانه و غیر اخلاقی و جنایتکارانه معاویه و یزید مطالب فراوانی در منابع شیعه و سنی وجود دارد. در مورد شخصیت یزید که شکی در شخصیت منفی او چه از نظر اخلاق فردی چه سیاسی و ... وجود ندارد و شیعه و سنی به سگ بازی و میمون بازی و شرابخواری و ... رفتارهای غیراخلاقی یزیدتصریح کرده اند.🦋
در مورد #معاویه هم هر چند او تظاهر به دینداری می کرد و سعی می کرد در ظاهرا طبق دستورات دینی عمل کند، ولی ظلم وستم و جنایات او قابل انکار نیست. با توجه به اینکه پرداختن کامل و جامع به شخصیت معاویه و یزید در این مجال نمی گنجد به چند گزارش اکتفا می کنیم:🦋
#شراب_خواری_یزید:
#ابن_کثیر و دیگران این روایت را ذکر کردهاند:🦋
«کان یزید بن معاویة فی حداثته صاحب شرب؛ #یزید_بن_معاویعه از کودکی اهل شرب خمر بود.»
#عمر_بن_شیبه می گوید:🦋
در دوران خلافت پدرش و در سفر حجّ و پس از مراجعه به شهر مقدّس مدینه و در کنار حرم و خانه #رسول_خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) دست از دهن کجی به #شریعت_اسلام بر نداشت و در حضور مردم بر سفرهاش شراب گذاشت و فقط زمانی که خبردار میشود که #ابن_عباس و #حسین_بن علی قصد ورود به خانه او را دارند دستور میدهد تا #شراب را بردارند.»🦋
- #در_مورد_معاویه، حضرت #امیرالمؤمنین_علی_(علیه السلام) در نامه 16 قسم یاد میکنند و میفرمایند:
🦋«فَوَ الَّذِی فَلَقَ الْحَبَّةَ وَ بَرَأَ النَّسَمَةَ مَا أَسْلَمُوا وَ لَکنِ اسْتَسْلَمُوا وَ أَسَرُّوا الْکفْرَ فَلَمَّا وَجَدُوا أَعْوَاناً رَجَعُوا إِلَی عَدَوَاتِهِمْ»🦋
به خدا سوگند که #معاویه و یارانش اصلاً اسلام نیاوردند، تظاهر به #اسلام کردند و کفر خودشان را مخفی کردند و امروز در #جنگ_صفین یارانی برای کفرشان پیدا کردند و کفرشان را ظاهر کردند*🦋
#پی_نوشت ها:🦋
1. #علی_بن_حسن_بن_هبةالله شافعی دمشقی، تاریخ مدینة دمشق، ج65، ص403.
2. #تاریخ_مدینة_دمشق، ج65، ص406.
3. #نهج_البلاغة، #صالح، #صبحی، ص 374، نامه 16
ایا گزارش های تاریخی موثقی بر رفتار معاویه و یزید هست تا بفهمیم که چجور شخصیت هایی بودند؟🦋
#پاسخ💢
در رابطه با اعمال ظالمانه و غیر اخلاقی و جنایتکارانه معاویه و یزید مطالب فراوانی در منابع شیعه و سنی وجود دارد. در مورد شخصیت یزید که شکی در شخصیت منفی او چه از نظر اخلاق فردی چه سیاسی و ... وجود ندارد و شیعه و سنی به سگ بازی و میمون بازی و شرابخواری و ... رفتارهای غیراخلاقی یزیدتصریح کرده اند.🦋
در مورد #معاویه هم هر چند او تظاهر به دینداری می کرد و سعی می کرد در ظاهرا طبق دستورات دینی عمل کند، ولی ظلم وستم و جنایات او قابل انکار نیست. با توجه به اینکه پرداختن کامل و جامع به شخصیت معاویه و یزید در این مجال نمی گنجد به چند گزارش اکتفا می کنیم:🦋
#شراب_خواری_یزید:
#ابن_کثیر و دیگران این روایت را ذکر کردهاند:🦋
«کان یزید بن معاویة فی حداثته صاحب شرب؛ #یزید_بن_معاویعه از کودکی اهل شرب خمر بود.»
#عمر_بن_شیبه می گوید:🦋
در دوران خلافت پدرش و در سفر حجّ و پس از مراجعه به شهر مقدّس مدینه و در کنار حرم و خانه #رسول_خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) دست از دهن کجی به #شریعت_اسلام بر نداشت و در حضور مردم بر سفرهاش شراب گذاشت و فقط زمانی که خبردار میشود که #ابن_عباس و #حسین_بن علی قصد ورود به خانه او را دارند دستور میدهد تا #شراب را بردارند.»🦋
- #در_مورد_معاویه، حضرت #امیرالمؤمنین_علی_(علیه السلام) در نامه 16 قسم یاد میکنند و میفرمایند:
🦋«فَوَ الَّذِی فَلَقَ الْحَبَّةَ وَ بَرَأَ النَّسَمَةَ مَا أَسْلَمُوا وَ لَکنِ اسْتَسْلَمُوا وَ أَسَرُّوا الْکفْرَ فَلَمَّا وَجَدُوا أَعْوَاناً رَجَعُوا إِلَی عَدَوَاتِهِمْ»🦋
به خدا سوگند که #معاویه و یارانش اصلاً اسلام نیاوردند، تظاهر به #اسلام کردند و کفر خودشان را مخفی کردند و امروز در #جنگ_صفین یارانی برای کفرشان پیدا کردند و کفرشان را ظاهر کردند*🦋
#پی_نوشت ها:🦋
1. #علی_بن_حسن_بن_هبةالله شافعی دمشقی، تاریخ مدینة دمشق، ج65، ص403.
2. #تاریخ_مدینة_دمشق، ج65، ص406.
3. #نهج_البلاغة، #صالح، #صبحی، ص 374، نامه 16
بندی اجتماعی در شروط عهدنامۀ صلح امام حسن(علیه السلام)؛
مطالبه به حقوق اجتماعی فرزندان بیسرپرست شده در جنگ جمل و صفین، زیرا با روی کار آمدن معاویه معلوم نبود چه بر سر آنها میآید:
«بر #معاویه لازم است که مبلغ میلیون درهم از خراج دارابگرد (قلعۀ دارابگرد ساسانی) را بین فرزندان شهدای جنگ جمل و صفین توزیع کند.»
- جواب مکتوب معاویه همراه با قَسَمهای شدید و غلیظ بود:
«.. و عهد میکنم که هر ساله مبلغ میلیون درهم از بیت المال را به شما بپردازم و شما اختیار دارید که افرادی از طرف خودتان را به «فسا» و «دارابگرد» بفرستید تا خراج آنجا را تحویل بگیرند و در هر راهی که صلاح میدانید مصرف کنید..»
اما بعد از پایان بیعت گرفتن از مردم کوفه و اطمینان از تصاحب مسند با پردهدری تمام تصریح کرد:
«.. با شما جنگیدم تنها و تنها برای اینکه بر شما حکومت کنم! و همانا خدا آن را به من داد در حالی که شما از حکمرانی من بدتان میآید و بیزارید! ..»
و در پایان با بلندترین صدایش فریاد زد و تهدید کرد:
«.. بدانید که پناهِ الهی از هرکه نیاید و بیعت نکند مبراست(خونش هدر است)! آگاه باشید که سه روز مهلتتان دادیم! پس هرکه بیعت نکند پناهی ندارد و پیش ما ایمن نیست!»
موسوعة التاريخ الإسلامي ٥ : ٤٦٤ - ٤٦٥ و ٤٧٠ - ٤٧١.
از:
- علل الشرائع ١: ٢٤٩، ب١٥٩، از: "كتاب الفروق بين الأباطيل والفروق" تأليف الشيباني،
- مقاتل الطالبيين: ٤٥ و ٤٧،
- تاريخ اليعقوبي ٢ : ٢١٦ - ٢١٧،
- الإرشاد ٢ : ١٤،
- أنساب الأشراف ٣ / ح ٥٤ و ٥٥.
مطالبه به حقوق اجتماعی فرزندان بیسرپرست شده در جنگ جمل و صفین، زیرا با روی کار آمدن معاویه معلوم نبود چه بر سر آنها میآید:
«بر #معاویه لازم است که مبلغ میلیون درهم از خراج دارابگرد (قلعۀ دارابگرد ساسانی) را بین فرزندان شهدای جنگ جمل و صفین توزیع کند.»
- جواب مکتوب معاویه همراه با قَسَمهای شدید و غلیظ بود:
«.. و عهد میکنم که هر ساله مبلغ میلیون درهم از بیت المال را به شما بپردازم و شما اختیار دارید که افرادی از طرف خودتان را به «فسا» و «دارابگرد» بفرستید تا خراج آنجا را تحویل بگیرند و در هر راهی که صلاح میدانید مصرف کنید..»
اما بعد از پایان بیعت گرفتن از مردم کوفه و اطمینان از تصاحب مسند با پردهدری تمام تصریح کرد:
«.. با شما جنگیدم تنها و تنها برای اینکه بر شما حکومت کنم! و همانا خدا آن را به من داد در حالی که شما از حکمرانی من بدتان میآید و بیزارید! ..»
و در پایان با بلندترین صدایش فریاد زد و تهدید کرد:
«.. بدانید که پناهِ الهی از هرکه نیاید و بیعت نکند مبراست(خونش هدر است)! آگاه باشید که سه روز مهلتتان دادیم! پس هرکه بیعت نکند پناهی ندارد و پیش ما ایمن نیست!»
موسوعة التاريخ الإسلامي ٥ : ٤٦٤ - ٤٦٥ و ٤٧٠ - ٤٧١.
از:
- علل الشرائع ١: ٢٤٩، ب١٥٩، از: "كتاب الفروق بين الأباطيل والفروق" تأليف الشيباني،
- مقاتل الطالبيين: ٤٥ و ٤٧،
- تاريخ اليعقوبي ٢ : ٢١٦ - ٢١٧،
- الإرشاد ٢ : ١٤،
- أنساب الأشراف ٣ / ح ٥٤ و ٥٥.
#چرا_امام_حسین(ع) در زمان #معاویه_قیام_نكرد؟
دلایل اینكه امام حسین(ع) در مقابل معاویه قیام نكرد، ریشه در اموری دارد، كه به برخی اشاره میشود:
اول: وجود صلحنامه؛
از آنجا كه امام حسن(ع) با معاویه صلح كرده بود، امام حسین(ع) هم به احترام برادر هم به دلیل تغییر نكردن شرائط به این صلح وفادار بود، چنانكه در یكی از جوابهای خود به نامههای معاویه، خود را پایبند به صلح نامه معاویه با امام حسن(ع) معرفی كرده و اتهام نقض آن را از خود به دور دانسته است: ""و معاذ اللَّه ان انقض عهداً عهده الیك اخی الحسن(ع)"". (۱)
دوم: موقعیت اجتماعی معاویه؛
شخصیت معاویه نزد مردم آن زمان و به ویژه شامیان، به گونهای مثبت تلقی میشد، كه همین امر قیام علیه او را مشكل میساخت؛ زیرا آنان او را به عنوان صحابی پیامبر، كاتب وحی و برادر همسر پیامبر (خال المؤمنین) میشناختند. به نظر آنان، معاویه نقش فراوانی در رواج اسلام در منطقه شامات و به ویژه دمشق داشت.
همچنین تجربه حكومتداری او و افزونی سنّش بر امام حسن(ع) و امام حسین(ع)، دو عامل دیگری بود، كه خود در نامههایش به امام حسن(ع) به عنوان عواملی برای اثبات بیشتر شایستگیاش مطرح میكرد. (۲) فلذا با توسل به این موارد و امكانات حكومتی میتوانست در مقابله با امام حسین(ع)، در اذهان مردم مانور بیشتری داده و شبهه ایجاد نماید.
سوم: سیاستمداری معاویه؛
پس از انعقاد قرارداد صلح گرچه معاویه از هر فرصتی برای ضربه زدن به بنی هاشم -به ویژه خاندان علوی- استفاده میكرد و در این راه حتی تا به شهادت رساندن امام حسن(ع) پیش رفت، (۳) اما در ظاهر چنین وانمود میكرد، كه به بهترین وجه ممكن، با این خاندان -به ویژه شخص امام حسین(ع) - مدارا میكند و حرمت آنان را پاس میدارد. در این راستا میتوانیم، ارسال هدایایی از سوی معاویه برای شخصیتهایی چون امام حسن(ع)، امام حسین(ع) و عبداللَّه بن جعفر را شاهد بیاوریم. (۴)
این مدارا تا آن جا بود، كه در آستانه مرگ به فرزندش یزید، سفارش امام را نمود و ضمن پیشبینی قیام او، از یزید خواست كه او را به قتل نرساند. (۵)
امام حسین(ع) هم كه شناخت خوبی از معاویه و دسیسههای او داشت، میدانست، كه در صورت قیام علیه معاویه - به ویژه با توجه به سیاستهای معاویه - افكار عمومی او را یاری نكرده و با توجه به ابزارهای تبلیغاتی حكومت، حق را به معاویه خواهند داد.
چهارم: شرایط زمانه؛
هر چند عدّهای از كوفیان بلافاصله پس از شهادت امام حسن(ع)، به امام حسین(ع) نامه نگاشته و خود را منتظر فرمان امام معرفی كردند، (۶) اما آن حضرت به خوبی میدانست، كه با توجّه به عواملی همچون ثبات و استحكام قدرت مركزی در شام، تسلّط كامل باند اموی بر شهر كوفه، سابقه عملكرد سوء كوفیان در برخورد با امام علی(ع) و امام حسن(ع)، چهره به ظاهر وجیه معاویه در بیشتر نقاط مملكت اسلامی و... در صورت قیام احتمال موفقیت بسیار كم خواهد بود و چنین قیامی به جز هدر دادن نیروهای اندك، معرفی شدن به عنوان یاغی و خروج كننده بر حكومت به ظاهر اسلامی و شكست و كشته شدن خود نتیجهای در بر نخواهد داشت. در حالیكه در هنگام قیام علیه حكومت یزید، شرایط زمانه كاملاً بر عكس این شرایط بود.
پی نوشتها:
۱. گروه حدیث پژوهشكده باقرالعلوم(ع)، موسوعه كلمات الامام الحسین(ع)، قم، دارالمعروف، چ اول، ۱۳۷۳ش، ص۲۳۹.
۲. اصفهانی، ابو الفرج، مقاتل الطالبیین، تحقیق سید احمد صقر، بیروت،دار المعرفه، بیتا، ص۶۷.
۳. مفید، الإرشاد فی معرفه حجج الله علی العباد، قم، كنگره شیخ مفید، چ اول، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۶۷.
۴. موسوعه كلمات الامام الحسین(ع)، پیشین، ص۲۰۹ و ۲۱۰.
۵. دینوری، الاخبار الطوال، تحقیق عبدالمنعم عامر، قم، منشورات الرضی، ۱۳۶۸ش، ص۲۲۶.
۶. یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، بیروت،دار صادر، بیتا، ج۲، ص۲۲۸." 💢🏴
🔰
دلایل اینكه امام حسین(ع) در مقابل معاویه قیام نكرد، ریشه در اموری دارد، كه به برخی اشاره میشود:
اول: وجود صلحنامه؛
از آنجا كه امام حسن(ع) با معاویه صلح كرده بود، امام حسین(ع) هم به احترام برادر هم به دلیل تغییر نكردن شرائط به این صلح وفادار بود، چنانكه در یكی از جوابهای خود به نامههای معاویه، خود را پایبند به صلح نامه معاویه با امام حسن(ع) معرفی كرده و اتهام نقض آن را از خود به دور دانسته است: ""و معاذ اللَّه ان انقض عهداً عهده الیك اخی الحسن(ع)"". (۱)
دوم: موقعیت اجتماعی معاویه؛
شخصیت معاویه نزد مردم آن زمان و به ویژه شامیان، به گونهای مثبت تلقی میشد، كه همین امر قیام علیه او را مشكل میساخت؛ زیرا آنان او را به عنوان صحابی پیامبر، كاتب وحی و برادر همسر پیامبر (خال المؤمنین) میشناختند. به نظر آنان، معاویه نقش فراوانی در رواج اسلام در منطقه شامات و به ویژه دمشق داشت.
همچنین تجربه حكومتداری او و افزونی سنّش بر امام حسن(ع) و امام حسین(ع)، دو عامل دیگری بود، كه خود در نامههایش به امام حسن(ع) به عنوان عواملی برای اثبات بیشتر شایستگیاش مطرح میكرد. (۲) فلذا با توسل به این موارد و امكانات حكومتی میتوانست در مقابله با امام حسین(ع)، در اذهان مردم مانور بیشتری داده و شبهه ایجاد نماید.
سوم: سیاستمداری معاویه؛
پس از انعقاد قرارداد صلح گرچه معاویه از هر فرصتی برای ضربه زدن به بنی هاشم -به ویژه خاندان علوی- استفاده میكرد و در این راه حتی تا به شهادت رساندن امام حسن(ع) پیش رفت، (۳) اما در ظاهر چنین وانمود میكرد، كه به بهترین وجه ممكن، با این خاندان -به ویژه شخص امام حسین(ع) - مدارا میكند و حرمت آنان را پاس میدارد. در این راستا میتوانیم، ارسال هدایایی از سوی معاویه برای شخصیتهایی چون امام حسن(ع)، امام حسین(ع) و عبداللَّه بن جعفر را شاهد بیاوریم. (۴)
این مدارا تا آن جا بود، كه در آستانه مرگ به فرزندش یزید، سفارش امام را نمود و ضمن پیشبینی قیام او، از یزید خواست كه او را به قتل نرساند. (۵)
امام حسین(ع) هم كه شناخت خوبی از معاویه و دسیسههای او داشت، میدانست، كه در صورت قیام علیه معاویه - به ویژه با توجه به سیاستهای معاویه - افكار عمومی او را یاری نكرده و با توجه به ابزارهای تبلیغاتی حكومت، حق را به معاویه خواهند داد.
چهارم: شرایط زمانه؛
هر چند عدّهای از كوفیان بلافاصله پس از شهادت امام حسن(ع)، به امام حسین(ع) نامه نگاشته و خود را منتظر فرمان امام معرفی كردند، (۶) اما آن حضرت به خوبی میدانست، كه با توجّه به عواملی همچون ثبات و استحكام قدرت مركزی در شام، تسلّط كامل باند اموی بر شهر كوفه، سابقه عملكرد سوء كوفیان در برخورد با امام علی(ع) و امام حسن(ع)، چهره به ظاهر وجیه معاویه در بیشتر نقاط مملكت اسلامی و... در صورت قیام احتمال موفقیت بسیار كم خواهد بود و چنین قیامی به جز هدر دادن نیروهای اندك، معرفی شدن به عنوان یاغی و خروج كننده بر حكومت به ظاهر اسلامی و شكست و كشته شدن خود نتیجهای در بر نخواهد داشت. در حالیكه در هنگام قیام علیه حكومت یزید، شرایط زمانه كاملاً بر عكس این شرایط بود.
پی نوشتها:
۱. گروه حدیث پژوهشكده باقرالعلوم(ع)، موسوعه كلمات الامام الحسین(ع)، قم، دارالمعروف، چ اول، ۱۳۷۳ش، ص۲۳۹.
۲. اصفهانی، ابو الفرج، مقاتل الطالبیین، تحقیق سید احمد صقر، بیروت،دار المعرفه، بیتا، ص۶۷.
۳. مفید، الإرشاد فی معرفه حجج الله علی العباد، قم، كنگره شیخ مفید، چ اول، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۶۷.
۴. موسوعه كلمات الامام الحسین(ع)، پیشین، ص۲۰۹ و ۲۱۰.
۵. دینوری، الاخبار الطوال، تحقیق عبدالمنعم عامر، قم، منشورات الرضی، ۱۳۶۸ش، ص۲۲۶.
۶. یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، بیروت،دار صادر، بیتا، ج۲، ص۲۲۸." 💢🏴
🔰
ندای اسلام
#اسلام_و_مسلمان_وارونه(۱)🦋 در تعبیری از روایت، اسلام عریان است: « #الإسلام_عریان» و این اسلام عریان، نیاز به لباس دارد. و لباسش می تواند وارونه باشد: « #و_لبس_الاسلام_لبس_الفرو مقلوبا». جنگ گاهی با لشکری است که رأس آن اهل بصیرت است، ولی لباس وارونه ای…
#اسلام_و_لباس_وارونه(۲)
ضربه از نگاه تیزی است که همه چیز را می بیند، با بصیریتش، حق را نادیده می گیرد و مثل یک کارگردان انسان های مسلمان را به نفع خویش به بازی می گیرد، مانند
#ابو_موسی_اشعری و #عمرو_عاص که در حکمیت و قضاوت بین #امیرالمؤمنین_علیه_السلام و #معاویه با بصیرت و دانسته، حق را کتمان کرده و رأی قضاوت را از آنِ معاویه کردند و حضرت فرمود:
« #ترکا_الحق_و_هما_یبصرانه» آن دو حق را ترک کردند در حالی که بصير بودند و حق را می دیدند! (نهج البلاغه / خطبه ۱۷۷)
و کسی که بصير است، هزینه و خساراتش برای مسلمانان بیشتر است: «و أردیت جیلا من الناس کثیرا، خدعتهم بعیک و ألقیتهم فی موج بحرک، تغشاهم الظلمات و تتلاطم بهم الشبهات، فجازوا عن وجهتهم...» [ #معاویة تو] بسیاری از مردم را به گمراهی خویش فریب دادی و به تباهی افکندی و به امواج نفاق خود سپردی...💢
#مأمون نیز چنین بود؛ آن چنان که #شهید_مطهری می گوید: «مأمون عالم ترین خلفا و بلکه شاید عالم ترین سلاطین جهان است»(سیری در سیره ائمه اطهار ص ۱۷۷) و اینگونه با علم و بصیریتش، امام رضا علیه السلام را شهید کرد. و چه بسا بالاتر از بصیرت مأمون، بصیرت هارون الرشید است که مأمون می گوید: من علم و دین خود را از هارون الرشید(پدرم) گرفتم.
پس یک فرد با بصير، می تواند لباس وارونه ای بر تن مسلمانان بی بصير کند و با تحریف اسلام، آنها را به فرمان خود گیرد. و تنها کسی راه نجات پیدا می کند که اولا خودش بصیرت داشته باشد:«إلا من فاء من أهل البصائر، فإنهم فارقوک بعد معرفتک» جزء اندکی از اهل بصیرت[نجات پیدا کردند] که تو( #معاویه) را شناختند و از تو جدا شدند(نهج البلاغه / نامه ۳۱). و ثانیاً تقوا داشته باشد: «انْ تَتَّقُوا اللهَ یجْعَلْ لَکمْ فُرْقاناً» اگر تقوای الهی داشته باشید، اگر درونتان پاک باشد، اگر تیرگیها را از درون خود زایل کنید، خداوند در دل شما مایه تمیز قرار میدهد؛ یعنی خدا در دل شما چیزی قرار میدهد که با آن حقایق را خوب تمیز میدهید، یعنی به شما روشنی میدهد. پس انسان در اثر تقوا درونش روشن میشود و به همین جهت روشنبین میشود[و میتواند حقایق راتشخیص بدهد*🦋
#اللهم_عجل_لولیڪ_الفرج 🦋
ضربه از نگاه تیزی است که همه چیز را می بیند، با بصیریتش، حق را نادیده می گیرد و مثل یک کارگردان انسان های مسلمان را به نفع خویش به بازی می گیرد، مانند
#ابو_موسی_اشعری و #عمرو_عاص که در حکمیت و قضاوت بین #امیرالمؤمنین_علیه_السلام و #معاویه با بصیرت و دانسته، حق را کتمان کرده و رأی قضاوت را از آنِ معاویه کردند و حضرت فرمود:
« #ترکا_الحق_و_هما_یبصرانه» آن دو حق را ترک کردند در حالی که بصير بودند و حق را می دیدند! (نهج البلاغه / خطبه ۱۷۷)
و کسی که بصير است، هزینه و خساراتش برای مسلمانان بیشتر است: «و أردیت جیلا من الناس کثیرا، خدعتهم بعیک و ألقیتهم فی موج بحرک، تغشاهم الظلمات و تتلاطم بهم الشبهات، فجازوا عن وجهتهم...» [ #معاویة تو] بسیاری از مردم را به گمراهی خویش فریب دادی و به تباهی افکندی و به امواج نفاق خود سپردی...💢
#مأمون نیز چنین بود؛ آن چنان که #شهید_مطهری می گوید: «مأمون عالم ترین خلفا و بلکه شاید عالم ترین سلاطین جهان است»(سیری در سیره ائمه اطهار ص ۱۷۷) و اینگونه با علم و بصیریتش، امام رضا علیه السلام را شهید کرد. و چه بسا بالاتر از بصیرت مأمون، بصیرت هارون الرشید است که مأمون می گوید: من علم و دین خود را از هارون الرشید(پدرم) گرفتم.
پس یک فرد با بصير، می تواند لباس وارونه ای بر تن مسلمانان بی بصير کند و با تحریف اسلام، آنها را به فرمان خود گیرد. و تنها کسی راه نجات پیدا می کند که اولا خودش بصیرت داشته باشد:«إلا من فاء من أهل البصائر، فإنهم فارقوک بعد معرفتک» جزء اندکی از اهل بصیرت[نجات پیدا کردند] که تو( #معاویه) را شناختند و از تو جدا شدند(نهج البلاغه / نامه ۳۱). و ثانیاً تقوا داشته باشد: «انْ تَتَّقُوا اللهَ یجْعَلْ لَکمْ فُرْقاناً» اگر تقوای الهی داشته باشید، اگر درونتان پاک باشد، اگر تیرگیها را از درون خود زایل کنید، خداوند در دل شما مایه تمیز قرار میدهد؛ یعنی خدا در دل شما چیزی قرار میدهد که با آن حقایق را خوب تمیز میدهید، یعنی به شما روشنی میدهد. پس انسان در اثر تقوا درونش روشن میشود و به همین جهت روشنبین میشود[و میتواند حقایق راتشخیص بدهد*🦋
#اللهم_عجل_لولیڪ_الفرج 🦋
ندای اسلام
#اسلام_و_لباس_وارونه(۴) #امیرالمؤمنین_علیه_السلام، عقل را به لباسی تشبیه می کند که می تواند توسط شهوات پارِه و دریده شود: «قد خرقت الشهوات عقله» و ابن ابی الحدید در توضیح این عبارت می گوید: «أی أفسدته کما تخرق الثوب فیفسد» یعنی شهوات عقل او را خراب کرده،…
#اسلام_و_لباس_وارونه(۵)
✍️ #عثمان بدون پروا حکومت کرد، او قطیعه را گشترش داد؛ بدین معنا که به خویشاوندان خود بدون دلیل، فراوان می بخشید و همین تبعیض ها عثمان را سرنگون کرد.
نوبت به #معاویه که رسید، او سراغ ظواهر و انحراف رفت و برای این مقصود، فرقه ی مرجئه را ایجاد و بلکه تقویت کرد، تا بگوید: بگذارید امویان هر طوری که می خواهند حکم برآنند و عمل کنند؛ چرا که عمل اهمیتی ندارد و آنچه که مهم است ایمان و طهارت قلبی است. معاویه یک انحراف ایجاد کرد و این انحراف با از بین رفتن فرقه ی مرجئه و حکومت امویان از میان نرفت؛ یعنی روح انحراف همچنان به حیات خود ادامه داد!
عباسیان نیز چنین بودند، بلکه آنها دو تجربه از سرنوشت عثمان و حکومت امویان را داشتند و با آن ۵۰۰ سال حکومت کردند.
🔻آیت الله جوادی آملی می نویسد: حسین بن علی علیه السلام در برابر اسلام امویان قرار گرفت، چنان که امیرمؤمنان علیه السلام نیز در برابر همین اسلام قرار گرفته بود؛ یعنی معاویه ای که می خواست با علی علیه السلام بجنگد، نمی توانست چهره ای همانند قبل از فتح مکه داشته باشد، بلکه تنها با ابراز اسلام اموی می توانست با اسلام علوی بجنگد، از این رو نامه های علوی و اموی تقریبا یکسان بودند و فقط کارشناسان فصاحت و بلاغت اند که می توانند نامه ی علی علیه السلام را ببویند و تشخیص دهند و برای دیگر اهل ادب، تشخیص نامه ی اموی و علوی آسان نبود؛ زیرا در نامه های امویان، دعوت به خدا پرستی، پرهیز از گناه، برحذر بودن از جهنم، توصیه به زهد و تقوا و ترک دنیا فراوان آمده است؛ چندان که به خودشان اجازه داده اند علی بن ابی طالب علیه السلام را که بهشت ممثل است نصیحت کنند و او را جهنم بترسانند. عباسیان نیز با همین روش، با ائمه معصوم علیهم السلام جنگ کردند و چنین نبود که منصور دوانیقی با چهره ی کفر با امام صادق علیه السلام پیکار کند، بلکه عباسیان در لباس اسلام عباسی با امام صادق و دیگر امامان علیهم السلام جنگ می کردند(کوثر کربلا ص ۱۱۷ و ۱۱۸)
✍️ #عثمان بدون پروا حکومت کرد، او قطیعه را گشترش داد؛ بدین معنا که به خویشاوندان خود بدون دلیل، فراوان می بخشید و همین تبعیض ها عثمان را سرنگون کرد.
نوبت به #معاویه که رسید، او سراغ ظواهر و انحراف رفت و برای این مقصود، فرقه ی مرجئه را ایجاد و بلکه تقویت کرد، تا بگوید: بگذارید امویان هر طوری که می خواهند حکم برآنند و عمل کنند؛ چرا که عمل اهمیتی ندارد و آنچه که مهم است ایمان و طهارت قلبی است. معاویه یک انحراف ایجاد کرد و این انحراف با از بین رفتن فرقه ی مرجئه و حکومت امویان از میان نرفت؛ یعنی روح انحراف همچنان به حیات خود ادامه داد!
عباسیان نیز چنین بودند، بلکه آنها دو تجربه از سرنوشت عثمان و حکومت امویان را داشتند و با آن ۵۰۰ سال حکومت کردند.
🔻آیت الله جوادی آملی می نویسد: حسین بن علی علیه السلام در برابر اسلام امویان قرار گرفت، چنان که امیرمؤمنان علیه السلام نیز در برابر همین اسلام قرار گرفته بود؛ یعنی معاویه ای که می خواست با علی علیه السلام بجنگد، نمی توانست چهره ای همانند قبل از فتح مکه داشته باشد، بلکه تنها با ابراز اسلام اموی می توانست با اسلام علوی بجنگد، از این رو نامه های علوی و اموی تقریبا یکسان بودند و فقط کارشناسان فصاحت و بلاغت اند که می توانند نامه ی علی علیه السلام را ببویند و تشخیص دهند و برای دیگر اهل ادب، تشخیص نامه ی اموی و علوی آسان نبود؛ زیرا در نامه های امویان، دعوت به خدا پرستی، پرهیز از گناه، برحذر بودن از جهنم، توصیه به زهد و تقوا و ترک دنیا فراوان آمده است؛ چندان که به خودشان اجازه داده اند علی بن ابی طالب علیه السلام را که بهشت ممثل است نصیحت کنند و او را جهنم بترسانند. عباسیان نیز با همین روش، با ائمه معصوم علیهم السلام جنگ کردند و چنین نبود که منصور دوانیقی با چهره ی کفر با امام صادق علیه السلام پیکار کند، بلکه عباسیان در لباس اسلام عباسی با امام صادق و دیگر امامان علیهم السلام جنگ می کردند(کوثر کربلا ص ۱۱۷ و ۱۱۸)
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
﷽
✍ سرقت آثار و روایات امیرالمومنین علیه السلام توسط معاویه به نفع ابوبکر😐😳😊
#امیرالمومنین
#سرقت
#معاویه
✍ سرقت آثار و روایات امیرالمومنین علیه السلام توسط معاویه به نفع ابوبکر😐😳😊
#امیرالمومنین
#سرقت
#معاویه
#سوال آیا امام علی و دیگر امامان با معاویه و یزید فامیل بودند ؟
💢دو دیدگاه در مورد " #امیه" جد ابوسفیان پدر معاویه وجود دارد . یکی آنکه او را برده ای رومی (و به احتمال زیاد یهودی) می داند که عبدشمس آزادش کرده و به فرزندخواندگی پذیرفته است و دیگری آنکه "امیه" را فرزند عبد شمس می داند که البته دیدگاه اول بسیار مستندتر است .
در صورت پذیرش قول دوم نسبت فامیلی نزدیکی بین امام علی(علیه السلام) و معاویه وجود ندارد.
خلاصه شجره نامه امام علی(علیه السلام) و معاویه:
* عبدمناف – هاشم – عبدالمطلب – ابوطالب – علی(علیه السلام).
* عبدمناف – عبدالشمس – امیه – حرب – صخر (ابوسفیان)- معاویه
#معاویه
💢دو دیدگاه در مورد " #امیه" جد ابوسفیان پدر معاویه وجود دارد . یکی آنکه او را برده ای رومی (و به احتمال زیاد یهودی) می داند که عبدشمس آزادش کرده و به فرزندخواندگی پذیرفته است و دیگری آنکه "امیه" را فرزند عبد شمس می داند که البته دیدگاه اول بسیار مستندتر است .
در صورت پذیرش قول دوم نسبت فامیلی نزدیکی بین امام علی(علیه السلام) و معاویه وجود ندارد.
خلاصه شجره نامه امام علی(علیه السلام) و معاویه:
* عبدمناف – هاشم – عبدالمطلب – ابوطالب – علی(علیه السلام).
* عبدمناف – عبدالشمس – امیه – حرب – صخر (ابوسفیان)- معاویه
#معاویه
#سوال
جایگاه معاویه نزد اهل سنت و وهابیت یکی است یا اینکه اهلسنت دیدگاه متفاوتی نسبت به معاویه دارند ؟
#پاسخ
دیدگاه کلی اهل سنت نسبت به کسانی که داخل در تعریف «صحابه» بوده، اعتقاد به عدالت همه ی آنان است و در این راستا نقد و مذمت هایی که در مورد آنان در اخبار وارد شده را مخل به عدالت آنها نمی دانند.
اعتقاد به عدالت صحابه به گونه ای بوده که «شمس الدین ذهبی» (متوفی: 748هـ)از علمای بزرگ اهل سنت توصیه به از بین بردن آثاری که بیانگر جنگ و قتال و تکفیر میان صحابه است را داده تا به واسطه ی چنین امری با خیال راحت تری حکم به عدالت همه صحابه شود. (1).
در این میان «معاویه» و پدر او پیش از اسلام آوردن از دشمنان سر سخت پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) بوده که با رأفت اسلام از گذشته ی آنان صرف نظر شد، هرچند که هیچگاه ایمان به قلب آنان وارد نشد. (2). این افراد بر خلاف سایر صحابه توسط پیامبر (صلی اله علیه و آله) مورد لعن واقع شدند.(3) که چنین امری حال آنان را از سایر صحابه متمایز ساخته است.
چنانکه دشمنی معاویه با امام علی (علیه السلام) و عدم بیعت با آن حضرت که منجر به جنگ صفین گردید و انتشار بغض و دشمنی با آن حضرت در بلاد شام از سوی وی و لعن علنی وی نسبت به امام علی (علیه السلام)، موجب آن بوده که گروهی از بزرگان اهل سنت نه تنها فضیلتی برای وی قائل نبوده؛ بلکه از وی اعلان بیزاری جسته که در این راستا می توان از حافظ «نسایی» (متوفی: 302هـ) (4) و «حاکم نیشابوری» (متوفی:405هـ) (5) و از معاصرین اهل سنت «حسن بن فرهان مالکی» صاحب تألیفات مختلف در نقد معاوبه یاد نمود.
با این حال از آنجا که نقد عملکرد «معاویه» منجر به نقد خلفا و زیر سؤال بردن آنها بوده رویه ی اهل سنت در توجیه کارها و اقدامات و جنایات معاویه بوده است، چنانکه «ابن عساکر» در مورد وی مى نویسند: «اسلام به منزله خانه اى است و هر خانه ای درى دارد و صحابه حافظ این خانه و به حکم درب این خانه اند و حکم معاویه حکم حلقه آن در است. پس هر کس به معاویه تعرّض کند، به صحابه و اسلام تعرّض نموده است».(6)
#پی_نوشت ها:
1. الذهبی، سیر أعلام النبلاء، ج8، ص276، دار الحدیث- القاهره.
2. هیثمی، مجمع الزوائد ومنبع الفوائد، ج1، ص113، تحقیق: حسام الدین القدسی، مکتبه القدسی، القاهره، 1414 هـ.ق.
3. علامه امینی، الغدیر، ج10، ص198، دارالکتب الاسلامیه.
4. الذهبی، سیر أعلام النبلاء، ج11، ص79، دار الحدیث- القاهره.
5. الذهبی، سیر أعلام النبلاء، ج12، ص577 ، دار الحدیث- القاهره.
6. ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ج59، ص210، الناشر دار الفکر*
#معاویه*
جایگاه معاویه نزد اهل سنت و وهابیت یکی است یا اینکه اهلسنت دیدگاه متفاوتی نسبت به معاویه دارند ؟
#پاسخ
دیدگاه کلی اهل سنت نسبت به کسانی که داخل در تعریف «صحابه» بوده، اعتقاد به عدالت همه ی آنان است و در این راستا نقد و مذمت هایی که در مورد آنان در اخبار وارد شده را مخل به عدالت آنها نمی دانند.
اعتقاد به عدالت صحابه به گونه ای بوده که «شمس الدین ذهبی» (متوفی: 748هـ)از علمای بزرگ اهل سنت توصیه به از بین بردن آثاری که بیانگر جنگ و قتال و تکفیر میان صحابه است را داده تا به واسطه ی چنین امری با خیال راحت تری حکم به عدالت همه صحابه شود. (1).
در این میان «معاویه» و پدر او پیش از اسلام آوردن از دشمنان سر سخت پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) بوده که با رأفت اسلام از گذشته ی آنان صرف نظر شد، هرچند که هیچگاه ایمان به قلب آنان وارد نشد. (2). این افراد بر خلاف سایر صحابه توسط پیامبر (صلی اله علیه و آله) مورد لعن واقع شدند.(3) که چنین امری حال آنان را از سایر صحابه متمایز ساخته است.
چنانکه دشمنی معاویه با امام علی (علیه السلام) و عدم بیعت با آن حضرت که منجر به جنگ صفین گردید و انتشار بغض و دشمنی با آن حضرت در بلاد شام از سوی وی و لعن علنی وی نسبت به امام علی (علیه السلام)، موجب آن بوده که گروهی از بزرگان اهل سنت نه تنها فضیلتی برای وی قائل نبوده؛ بلکه از وی اعلان بیزاری جسته که در این راستا می توان از حافظ «نسایی» (متوفی: 302هـ) (4) و «حاکم نیشابوری» (متوفی:405هـ) (5) و از معاصرین اهل سنت «حسن بن فرهان مالکی» صاحب تألیفات مختلف در نقد معاوبه یاد نمود.
با این حال از آنجا که نقد عملکرد «معاویه» منجر به نقد خلفا و زیر سؤال بردن آنها بوده رویه ی اهل سنت در توجیه کارها و اقدامات و جنایات معاویه بوده است، چنانکه «ابن عساکر» در مورد وی مى نویسند: «اسلام به منزله خانه اى است و هر خانه ای درى دارد و صحابه حافظ این خانه و به حکم درب این خانه اند و حکم معاویه حکم حلقه آن در است. پس هر کس به معاویه تعرّض کند، به صحابه و اسلام تعرّض نموده است».(6)
#پی_نوشت ها:
1. الذهبی، سیر أعلام النبلاء، ج8، ص276، دار الحدیث- القاهره.
2. هیثمی، مجمع الزوائد ومنبع الفوائد، ج1، ص113، تحقیق: حسام الدین القدسی، مکتبه القدسی، القاهره، 1414 هـ.ق.
3. علامه امینی، الغدیر، ج10، ص198، دارالکتب الاسلامیه.
4. الذهبی، سیر أعلام النبلاء، ج11، ص79، دار الحدیث- القاهره.
5. الذهبی، سیر أعلام النبلاء، ج12، ص577 ، دار الحدیث- القاهره.
6. ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ج59، ص210، الناشر دار الفکر*
#معاویه*
Forwarded from ندای اسلام (إِنِّی سِلْمٌ لِمَنْ سَالَمَكُمْ وَ حَرْبٌ لِمَنْ حَارَبَكُمْ)
#سوال
جایگاه معاویه نزد اهل سنت و وهابیت یکی است یا اینکه اهلسنت دیدگاه متفاوتی نسبت به معاویه دارند ؟
#پاسخ
دیدگاه کلی اهل سنت نسبت به کسانی که داخل در تعریف «صحابه» بوده، اعتقاد به عدالت همه ی آنان است و در این راستا نقد و مذمت هایی که در مورد آنان در اخبار وارد شده را مخل به عدالت آنها نمی دانند.
اعتقاد به عدالت صحابه به گونه ای بوده که «شمس الدین ذهبی» (متوفی: 748هـ)از علمای بزرگ اهل سنت توصیه به از بین بردن آثاری که بیانگر جنگ و قتال و تکفیر میان صحابه است را داده تا به واسطه ی چنین امری با خیال راحت تری حکم به عدالت همه صحابه شود. (1).
در این میان «معاویه» و پدر او پیش از اسلام آوردن از دشمنان سر سخت پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) بوده که با رأفت اسلام از گذشته ی آنان صرف نظر شد، هرچند که هیچگاه ایمان به قلب آنان وارد نشد. (2). این افراد بر خلاف سایر صحابه توسط پیامبر (صلی اله علیه و آله) مورد لعن واقع شدند.(3) که چنین امری حال آنان را از سایر صحابه متمایز ساخته است.
چنانکه دشمنی معاویه با امام علی (علیه السلام) و عدم بیعت با آن حضرت که منجر به جنگ صفین گردید و انتشار بغض و دشمنی با آن حضرت در بلاد شام از سوی وی و لعن علنی وی نسبت به امام علی (علیه السلام)، موجب آن بوده که گروهی از بزرگان اهل سنت نه تنها فضیلتی برای وی قائل نبوده؛ بلکه از وی اعلان بیزاری جسته که در این راستا می توان از حافظ «نسایی» (متوفی: 302هـ) (4) و «حاکم نیشابوری» (متوفی:405هـ) (5) و از معاصرین اهل سنت «حسن بن فرهان مالکی» صاحب تألیفات مختلف در نقد معاوبه یاد نمود.
با این حال از آنجا که نقد عملکرد «معاویه» منجر به نقد خلفا و زیر سؤال بردن آنها بوده رویه ی اهل سنت در توجیه کارها و اقدامات و جنایات معاویه بوده است، چنانکه «ابن عساکر» در مورد وی مى نویسند: «اسلام به منزله خانه اى است و هر خانه ای درى دارد و صحابه حافظ این خانه و به حکم درب این خانه اند و حکم معاویه حکم حلقه آن در است. پس هر کس به معاویه تعرّض کند، به صحابه و اسلام تعرّض نموده است».(6)
#پی_نوشت ها:
1. الذهبی، سیر أعلام النبلاء، ج8، ص276، دار الحدیث- القاهره.
2. هیثمی، مجمع الزوائد ومنبع الفوائد، ج1، ص113، تحقیق: حسام الدین القدسی، مکتبه القدسی، القاهره، 1414 هـ.ق.
3. علامه امینی، الغدیر، ج10، ص198، دارالکتب الاسلامیه.
4. الذهبی، سیر أعلام النبلاء، ج11، ص79، دار الحدیث- القاهره.
5. الذهبی، سیر أعلام النبلاء، ج12، ص577 ، دار الحدیث- القاهره.
6. ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ج59، ص210، الناشر دار الفکر*
#معاویه*
جایگاه معاویه نزد اهل سنت و وهابیت یکی است یا اینکه اهلسنت دیدگاه متفاوتی نسبت به معاویه دارند ؟
#پاسخ
دیدگاه کلی اهل سنت نسبت به کسانی که داخل در تعریف «صحابه» بوده، اعتقاد به عدالت همه ی آنان است و در این راستا نقد و مذمت هایی که در مورد آنان در اخبار وارد شده را مخل به عدالت آنها نمی دانند.
اعتقاد به عدالت صحابه به گونه ای بوده که «شمس الدین ذهبی» (متوفی: 748هـ)از علمای بزرگ اهل سنت توصیه به از بین بردن آثاری که بیانگر جنگ و قتال و تکفیر میان صحابه است را داده تا به واسطه ی چنین امری با خیال راحت تری حکم به عدالت همه صحابه شود. (1).
در این میان «معاویه» و پدر او پیش از اسلام آوردن از دشمنان سر سخت پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) بوده که با رأفت اسلام از گذشته ی آنان صرف نظر شد، هرچند که هیچگاه ایمان به قلب آنان وارد نشد. (2). این افراد بر خلاف سایر صحابه توسط پیامبر (صلی اله علیه و آله) مورد لعن واقع شدند.(3) که چنین امری حال آنان را از سایر صحابه متمایز ساخته است.
چنانکه دشمنی معاویه با امام علی (علیه السلام) و عدم بیعت با آن حضرت که منجر به جنگ صفین گردید و انتشار بغض و دشمنی با آن حضرت در بلاد شام از سوی وی و لعن علنی وی نسبت به امام علی (علیه السلام)، موجب آن بوده که گروهی از بزرگان اهل سنت نه تنها فضیلتی برای وی قائل نبوده؛ بلکه از وی اعلان بیزاری جسته که در این راستا می توان از حافظ «نسایی» (متوفی: 302هـ) (4) و «حاکم نیشابوری» (متوفی:405هـ) (5) و از معاصرین اهل سنت «حسن بن فرهان مالکی» صاحب تألیفات مختلف در نقد معاوبه یاد نمود.
با این حال از آنجا که نقد عملکرد «معاویه» منجر به نقد خلفا و زیر سؤال بردن آنها بوده رویه ی اهل سنت در توجیه کارها و اقدامات و جنایات معاویه بوده است، چنانکه «ابن عساکر» در مورد وی مى نویسند: «اسلام به منزله خانه اى است و هر خانه ای درى دارد و صحابه حافظ این خانه و به حکم درب این خانه اند و حکم معاویه حکم حلقه آن در است. پس هر کس به معاویه تعرّض کند، به صحابه و اسلام تعرّض نموده است».(6)
#پی_نوشت ها:
1. الذهبی، سیر أعلام النبلاء، ج8، ص276، دار الحدیث- القاهره.
2. هیثمی، مجمع الزوائد ومنبع الفوائد، ج1، ص113، تحقیق: حسام الدین القدسی، مکتبه القدسی، القاهره، 1414 هـ.ق.
3. علامه امینی، الغدیر، ج10، ص198، دارالکتب الاسلامیه.
4. الذهبی، سیر أعلام النبلاء، ج11، ص79، دار الحدیث- القاهره.
5. الذهبی، سیر أعلام النبلاء، ج12، ص577 ، دار الحدیث- القاهره.
6. ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ج59، ص210، الناشر دار الفکر*
#معاویه*
#سوال
چرا اهل سنت معاویه را کاتب وحی و امیرالمومنین و جزء صحابه رسول خدا میدانند؟
#پاسخ
اهل تسنن درباره ى معاویه دو رأى و دو نظر دارند: بیش تر اهل سنت نسبت به معاویه دیدگاهی مثبت داشته و او را قبول دارند، نیز برای او فضائلی نقل می کنند مانند آن که او را از جمله کاتبان وحی به شمار آورده، از صحابه پیامبر و راوی احادیث حضرت(ص) می دانند .(1)بیش تر اهل سنت به وی لقب خال المومنین (دایی مومنان) داده اند، از آن رو که خواهر او همسر پیامبر بوده است.آن ها می کوشند روابط بین امام علی(ع) و معاویه را عادی و بلکه حسنه جلوه دهند . در باره جنگ صفین که بین امام و معاویه اتفاق افتاد ،هر دو گروه را بر حق دانسته و احترام شان را لازم می دانند
اما در این بین شافعیان پیرو رییس مکتب شان امام شافعی او را قبول ندارند و به نقد شخصیت او می پردازند .
#شافعی معاویه و پیروانش را اهل بغی دانسته و او را بدعت گذار می داند . اضافه کردن اذان و اقامه را به نماز عید فطر و قربان نمونه ای از بدعت های او می شمارد . (2)
وی شهادت چند نفر را بی اعتبار می داند. از جمله شهادت معاویه را بی اعتبار می داند. نیز عنوان خال المومنین را برای او نمی پذیرد. (3)
عباس عقاد ،نویسنده مصری در کتاب المعاویه فی المیزان شخصیت او را در بوته نقد می گذارد و به بیان دیدگاه های متفاوت در باره وی می پردازد.
#پی_نوشت ها:
1. الاستیعاب،ابن عبد البر، ج3 ،ص1416 ،
2. یعقوب اردنی ، پژوهشی در عدالت صحابه ،، ناشر: مرکز اطلاعات و مدارک اسلامی، : 1386 به نقل از ابن اثیر،ج3،ص202-؛ 209؛ ابن عساکر ،ج2،ص379.
3. تفسیر ابن کثیر،ج 3 ،ص 477 ،
#معاویه*
چرا اهل سنت معاویه را کاتب وحی و امیرالمومنین و جزء صحابه رسول خدا میدانند؟
#پاسخ
اهل تسنن درباره ى معاویه دو رأى و دو نظر دارند: بیش تر اهل سنت نسبت به معاویه دیدگاهی مثبت داشته و او را قبول دارند، نیز برای او فضائلی نقل می کنند مانند آن که او را از جمله کاتبان وحی به شمار آورده، از صحابه پیامبر و راوی احادیث حضرت(ص) می دانند .(1)بیش تر اهل سنت به وی لقب خال المومنین (دایی مومنان) داده اند، از آن رو که خواهر او همسر پیامبر بوده است.آن ها می کوشند روابط بین امام علی(ع) و معاویه را عادی و بلکه حسنه جلوه دهند . در باره جنگ صفین که بین امام و معاویه اتفاق افتاد ،هر دو گروه را بر حق دانسته و احترام شان را لازم می دانند
اما در این بین شافعیان پیرو رییس مکتب شان امام شافعی او را قبول ندارند و به نقد شخصیت او می پردازند .
#شافعی معاویه و پیروانش را اهل بغی دانسته و او را بدعت گذار می داند . اضافه کردن اذان و اقامه را به نماز عید فطر و قربان نمونه ای از بدعت های او می شمارد . (2)
وی شهادت چند نفر را بی اعتبار می داند. از جمله شهادت معاویه را بی اعتبار می داند. نیز عنوان خال المومنین را برای او نمی پذیرد. (3)
عباس عقاد ،نویسنده مصری در کتاب المعاویه فی المیزان شخصیت او را در بوته نقد می گذارد و به بیان دیدگاه های متفاوت در باره وی می پردازد.
#پی_نوشت ها:
1. الاستیعاب،ابن عبد البر، ج3 ،ص1416 ،
2. یعقوب اردنی ، پژوهشی در عدالت صحابه ،، ناشر: مرکز اطلاعات و مدارک اسلامی، : 1386 به نقل از ابن اثیر،ج3،ص202-؛ 209؛ ابن عساکر ،ج2،ص379.
3. تفسیر ابن کثیر،ج 3 ،ص 477 ،
#معاویه*
#نسب_معاویه 💢
#معاویه پسر ابوسفیان است و نام و نسب ابوسفیان چنین است : صخربن حرب بن امیه بن عبد شمس بن عبد مناف بن قصى .مادر معاویه هند دختر عتبه بن ربیعه بن عبد شمس بن عبد مناف بن قصى است*
#معاویه پسر ابوسفیان است و نام و نسب ابوسفیان چنین است : صخربن حرب بن امیه بن عبد شمس بن عبد مناف بن قصى .مادر معاویه هند دختر عتبه بن ربیعه بن عبد شمس بن عبد مناف بن قصى است*
💢ماجرای علم کردن پیراهن #عثمان توسط #معاویه چه بود؟
پس از کشته شدن عثمان بن عفان به دست شورشیان، همسرش پیراهن خونآلود و مقداری از ریش کنده شده او را همراه نامهای برای معاویه فرستاد و طلب خونخواهی کرد. معاویه از این نامه و پیراهن عثمان برای بیعت گرفتن از مردم به نفع خود استفاده کرد و امام علی(علیه السلام) را مقصر کشته شدن عثمان معرفی نمود. علاوه بر این، او با پیراهن عثمان، مردم شام را به جنگ علیه امام علی(علیه السلام) تشویق کرد. بدین ترتیب، لباس خونین و خونخواهی عثمان تبدیل به بهانهای شد برای ناحق نشان دادن خلافت علی(علیه السلام) و حقانیت خلافت معاویه. شامیان در پی تبلیغات وسیع و ترفندهای مختلف معاویه با او موافقت کردند و به او گفتند: عثمان پسر عموی توست و تو ولی دم او هستی، ما نیز همراه تو هستیم.[۱]
در برخی سخنان امام علی(علیه السلام) تصریح شده است که خونخواهی عثمان تنها بهانهای است که معاویه از طریق آن در پی آرزوهای دنیوی خویش است؛ از جمله در نامهای از امام علی(علیه السلام) خطاب به معاویه آمده است: «میدانم تو آن را بهانهای برای رسیدن به آرزوهایت قرار دادهای و میخواهی وسیله ترقی خود کنی و مقصود تو خونخواهی عثمان نیست.»[2]
به نقل منابع تاریخ اسلام، عمرو عاص در طرح نقشه پیراهن عثمان دست داشته و معاویه را تشویق کرده است تا برای تخریب وجهه علی(علیه السلام)، تبلیغ کند که علی بن ابی طالب در قتل عثمان دست داشته است. به نقل این منابع، معاویه از این راه توانست مردم شام را با خود همراه کند.[3]
پی نوشت ها:
1. دینوری، امامت و سیاست، ترجمه سید ناصر طباطبایی ۱۳۸۰ش، ص۱۱۰.
2. دینوری، اخبارالطوال، ترجمه محمود مهدوی دامغانی ۱۳۷۱ش، ص۲۰۳.
3. ابن مزاحم، وقعه صفین، ۱۳۷۰ش، ص۶۰؛ دینوری، اخبارالطوال، ۱۳۷۱ش، ص۱۹۴-۱۹۸.
پس از کشته شدن عثمان بن عفان به دست شورشیان، همسرش پیراهن خونآلود و مقداری از ریش کنده شده او را همراه نامهای برای معاویه فرستاد و طلب خونخواهی کرد. معاویه از این نامه و پیراهن عثمان برای بیعت گرفتن از مردم به نفع خود استفاده کرد و امام علی(علیه السلام) را مقصر کشته شدن عثمان معرفی نمود. علاوه بر این، او با پیراهن عثمان، مردم شام را به جنگ علیه امام علی(علیه السلام) تشویق کرد. بدین ترتیب، لباس خونین و خونخواهی عثمان تبدیل به بهانهای شد برای ناحق نشان دادن خلافت علی(علیه السلام) و حقانیت خلافت معاویه. شامیان در پی تبلیغات وسیع و ترفندهای مختلف معاویه با او موافقت کردند و به او گفتند: عثمان پسر عموی توست و تو ولی دم او هستی، ما نیز همراه تو هستیم.[۱]
در برخی سخنان امام علی(علیه السلام) تصریح شده است که خونخواهی عثمان تنها بهانهای است که معاویه از طریق آن در پی آرزوهای دنیوی خویش است؛ از جمله در نامهای از امام علی(علیه السلام) خطاب به معاویه آمده است: «میدانم تو آن را بهانهای برای رسیدن به آرزوهایت قرار دادهای و میخواهی وسیله ترقی خود کنی و مقصود تو خونخواهی عثمان نیست.»[2]
به نقل منابع تاریخ اسلام، عمرو عاص در طرح نقشه پیراهن عثمان دست داشته و معاویه را تشویق کرده است تا برای تخریب وجهه علی(علیه السلام)، تبلیغ کند که علی بن ابی طالب در قتل عثمان دست داشته است. به نقل این منابع، معاویه از این راه توانست مردم شام را با خود همراه کند.[3]
پی نوشت ها:
1. دینوری، امامت و سیاست، ترجمه سید ناصر طباطبایی ۱۳۸۰ش، ص۱۱۰.
2. دینوری، اخبارالطوال، ترجمه محمود مهدوی دامغانی ۱۳۷۱ش، ص۲۰۳.
3. ابن مزاحم، وقعه صفین، ۱۳۷۰ش، ص۶۰؛ دینوری، اخبارالطوال، ۱۳۷۱ش، ص۱۹۴-۱۹۸.
🔥وعده عذاب به معاویه توسط امام حسن ﴿؏﴾
📌ذهبی به سند صحیح روایت کرده است که:
هنگامی که معاویه وارد کوفه شد و مردم دور او جمع شدند، عمروعاص به او گفت: حسن بخاطر نزدیکی به پیامبر محبوب مردم است اما جوان و ناتوان است، پس به او بگو بالای منبر برود و خطبه بخواند؛ زیرا درمانده میشود و از چشم مردم میافتد، معاویه نیز چنین کرد. پس حسن بر منبر رفت و پس از حمد و ثنای پروردگار گفت: اگر تمام دنیا را بگردید مردی را پیدا نمیکنید که جدش پیامبر باشد به غیر از من و برادرم؛ و ما بیعتمان را به معاویه دادیم و دیدیم که حفظ خون مسلمانان بهتر است؛ {وَمَا أَدْرِي لَعَلَّهُ فِتْنَةٌ لَكُم وَمَتَاعٌ إِلَى حِيْنٍ}؛ و با دستش به معاویه اشاره کرد. پس معاویه خشمگین شد و بعد از او به منبر رفت و از سر عجز سخنان زشتی گفت، سپس پایین آمد و پرسید: مقصودت از آیه ای که خواندی چه بود؟ حسن گفت: همان منظور خداوند.
📖اسکن↙️
https://s4.uupload.ir/files/img_20220111_141540_310_7n6g.jpg
▬▭▬▭▬▭▬▭▬▭▬▭▬▭▬▭
➤اما منظور خداوند از آیه مذکور که معاویه (لع) را چنین به خشم آورد چیست⁉️
🔰پاسخ : وعده عذاب🔰
⇇عن ابن عباس (وَإِنْ أَدْرِي لَعَلَّهُ فِتْنَةٌ لَكُمْ وَمَتَاعٌ إِلَى حِينٍ) يقول: لعل ما أقرب لكم من العذاب والساعة، أن يؤخر عنكم لمدتكم، ومتاع إلى حين
📕تفسير الطبري، ت شاكر، ج 18، ص 554
⇇وَإِنْ أَدْرِي لَعَلَّهُ، يعني لَعَلَّ تَأْخِيرَ الْعَذَابِ عَنْكُمْ
📙تفسير البغوي - ط إحياء التراث، ج 3، ص 321
⇇{وَإِنْ أَدْرِي لَعَلَّهُ فِتْنَةٌ لَكُمْ وَمَتَاعٌ إِلَى حِينٍ} أي: لعل تأخير العذاب الذي استعجلتموه شر لكم، وأن تتمتعوا في الدنيا إلى حين، ثم يكون أعظم لعقوبتكم.
📕تفسير السعدي = تيسير الكريم الرحمن، ج 1، ص 532
⇇وَ إِنْ أَدْرِي لَعَلَّهُ أي لعلّ تأخير العذاب عنكم
📙تفسير الثعلبي = الكشف والبيان عن تفسير القرآن، الثعلبي، ج 6، ص 314
🔥اللهمَّ العَنْ مُحارِبَ خليفةِ الرَّحمنِ وَ مَجوسِي اُمَّةِ رَسولِ السُّبحانِ، شَدّادَ أهلِ بَيتِ النَّبي الأمينِ، عَدُوَّ اللهِ و عَدُوَّ أميرِالمُؤمِنينَ، المُكنَّی بِخالِ الكافِرينَ، أميرَ الفاسِقينَ و الفاجِرينَ، مُؤَسِّسَ الظّلمِ وَ البِدعَةِ و الطّغيانِ، مُعاوِيةَ بنَ أبیسُفيانَ، عَلَيهِ غَضَبُ الرَّحمنِ.🔥
#معاویه_شناس_باش
📌ذهبی به سند صحیح روایت کرده است که:
هنگامی که معاویه وارد کوفه شد و مردم دور او جمع شدند، عمروعاص به او گفت: حسن بخاطر نزدیکی به پیامبر محبوب مردم است اما جوان و ناتوان است، پس به او بگو بالای منبر برود و خطبه بخواند؛ زیرا درمانده میشود و از چشم مردم میافتد، معاویه نیز چنین کرد. پس حسن بر منبر رفت و پس از حمد و ثنای پروردگار گفت: اگر تمام دنیا را بگردید مردی را پیدا نمیکنید که جدش پیامبر باشد به غیر از من و برادرم؛ و ما بیعتمان را به معاویه دادیم و دیدیم که حفظ خون مسلمانان بهتر است؛ {وَمَا أَدْرِي لَعَلَّهُ فِتْنَةٌ لَكُم وَمَتَاعٌ إِلَى حِيْنٍ}؛ و با دستش به معاویه اشاره کرد. پس معاویه خشمگین شد و بعد از او به منبر رفت و از سر عجز سخنان زشتی گفت، سپس پایین آمد و پرسید: مقصودت از آیه ای که خواندی چه بود؟ حسن گفت: همان منظور خداوند.
📖اسکن↙️
https://s4.uupload.ir/files/img_20220111_141540_310_7n6g.jpg
▬▭▬▭▬▭▬▭▬▭▬▭▬▭▬▭
➤اما منظور خداوند از آیه مذکور که معاویه (لع) را چنین به خشم آورد چیست⁉️
🔰پاسخ : وعده عذاب🔰
⇇عن ابن عباس (وَإِنْ أَدْرِي لَعَلَّهُ فِتْنَةٌ لَكُمْ وَمَتَاعٌ إِلَى حِينٍ) يقول: لعل ما أقرب لكم من العذاب والساعة، أن يؤخر عنكم لمدتكم، ومتاع إلى حين
📕تفسير الطبري، ت شاكر، ج 18، ص 554
⇇وَإِنْ أَدْرِي لَعَلَّهُ، يعني لَعَلَّ تَأْخِيرَ الْعَذَابِ عَنْكُمْ
📙تفسير البغوي - ط إحياء التراث، ج 3، ص 321
⇇{وَإِنْ أَدْرِي لَعَلَّهُ فِتْنَةٌ لَكُمْ وَمَتَاعٌ إِلَى حِينٍ} أي: لعل تأخير العذاب الذي استعجلتموه شر لكم، وأن تتمتعوا في الدنيا إلى حين، ثم يكون أعظم لعقوبتكم.
📕تفسير السعدي = تيسير الكريم الرحمن، ج 1، ص 532
⇇وَ إِنْ أَدْرِي لَعَلَّهُ أي لعلّ تأخير العذاب عنكم
📙تفسير الثعلبي = الكشف والبيان عن تفسير القرآن، الثعلبي، ج 6، ص 314
🔥اللهمَّ العَنْ مُحارِبَ خليفةِ الرَّحمنِ وَ مَجوسِي اُمَّةِ رَسولِ السُّبحانِ، شَدّادَ أهلِ بَيتِ النَّبي الأمينِ، عَدُوَّ اللهِ و عَدُوَّ أميرِالمُؤمِنينَ، المُكنَّی بِخالِ الكافِرينَ، أميرَ الفاسِقينَ و الفاجِرينَ، مُؤَسِّسَ الظّلمِ وَ البِدعَةِ و الطّغيانِ، مُعاوِيةَ بنَ أبیسُفيانَ، عَلَيهِ غَضَبُ الرَّحمنِ.🔥
#معاویه_شناس_باش
معاويه لعنت الله علیه تلاش مي كرد كه يك نفر از بني هاشم باقي نماند :
امير المؤمنين عليه السلام در روايتي مي فرمايد :
به خدا سوگند معاويه دوست داشت كه هيچ يك از بني هاشم باقي نماند ؛ مگر اين كه شكمش دريده شود تا نور خدا را خاموش كند ، غافل از اين كه : خدا مي خواهد كه نور خود را به كمال رساند ؛ گر چه كافران و خدا ناباوران را خوش آيند نباشد .
🔻والله لود معاوية ، أنه ما بقي من بني هاشم نافِخُ ضِرمةٍ إلا طعن في بطنه (نيطه) ، إطفاء لنور الله : ( ويأبي الله إلا أن يتم نوره ولو كره المشركون )
📔النهایة فی غریب الحدیث، ابن اثیر
#صحابه
#معاویه_شناس_باش
امير المؤمنين عليه السلام در روايتي مي فرمايد :
به خدا سوگند معاويه دوست داشت كه هيچ يك از بني هاشم باقي نماند ؛ مگر اين كه شكمش دريده شود تا نور خدا را خاموش كند ، غافل از اين كه : خدا مي خواهد كه نور خود را به كمال رساند ؛ گر چه كافران و خدا ناباوران را خوش آيند نباشد .
🔻والله لود معاوية ، أنه ما بقي من بني هاشم نافِخُ ضِرمةٍ إلا طعن في بطنه (نيطه) ، إطفاء لنور الله : ( ويأبي الله إلا أن يتم نوره ولو كره المشركون )
📔النهایة فی غریب الحدیث، ابن اثیر
#صحابه
#معاویه_شناس_باش