#سوال،
آیا تحمیل #حجاب به مردم، موجب #بیدین_شدن مردم و کنار گذاشتن #حجاب از سوی بسیاری از مردم نشده ؟ درواقع نمیشه گفت که #حجاب_اجباری_موجب_مفسده و #دینزدایی است؟🔰
#پاسخ⬇️
در منطق اسلام، با حاکمیت عقلانیت در شیوۀ ترویج مکتب اسلام مواجه هستیم. در این مکتب، فهم و درک حاکم و عالم اسلامی، از طاقت و تابآوری مکلفین و میزان پذیرش مخاطب، از اهمیت فوقالعادهای برخوردار است.
بهطور مثال؛ اگر بپذیریم که در اسلام؛ میزان تکلیف بهاندازۀ وُسع و تابآوری مکلف است، اگر بدانیم که بسیاری از احکام تدریجی نازل و ابلاغشده است و اگر در اجتهادِ فقها، اصولی مانند اصل برائت و اصل صحت و... داریم، اگر روایاتی داریم که پیامبر و ائمه علیهمالسلام، مبلغان اسلام را به تمرکز بر بشارت به مردم و نه ترساندن و رماندن سفارش کرده و تأکید کردهاند که مراقب مراتب ایمان سایرین باشیم و باید تلاش کنیم که به نرمی این مراتب را افزایش دهیم، همه این مسائل بیانگر آن است که شارع مقدس (خدا و رسول) به مسئلۀ طاقت و پذیرش اجتماعی و فراری و دلزده نشدن مردم از اصل دین و مکتب اسلام بسیار اهمیت داده است.
در این مورد، سؤال اینجا است که تحمیل حجاب، کجای این عقلانیت و فراری ندادن مردم از دین قرار میگیرد؟ بسیاری معتقد هستند که اگر تحمیل حجاب برای حفظ دین مردم و مقابله با فساد جامعه بوده است نتیجۀ آن باعث دینگریزی مردم و فساد بیشتری شده است.
۱. نمیتوان بهسادگی به این نتیجه رسید که در جامعهای که با رشد و توسعه تکنولوژی و گسترش ارتباطات، بهصورت شبانهروزی در حال بمباران اخلاقی و در معرض انواع محرکهای جنسی است، اگر رعایت پوشش شرعی (آنهم بهصورت حداقلی)، قانونی و الزامی نبود، امروز با بدنه کوچکتر یا بزرگتری از دینداران و بیدینان یا گسترش یا کاهش فساد اخلاقی روبهرو بود.
در واقع آیا میتوانیم مطمئن شویم که اگر پس از انقلاب اسلامی، با آزادی حجاب و پوششِ بدن زنان و مردان مواجه بودیم و مردم در محیطهای آنچنانی به فعالیتهای اجتماعی میپرداختند، آمار و جمعیت افراد مذهبی و مقید و میزان فساد و انحراف اخلاقی در جامعه وضعیت بهتری داشت؟
۲. همچنین نمیتوان بهسادگی نتیجه گرفت که تنها دلیل و لااقل دلیل اصلی دلزدگی بخش بزرگی از جامعه از دین و مذهب، ناشی از حجاب اجباری است. این امر به معنای نادیده گرفتن عوامل بسیار مؤثری چونان، ضعف و انحراف در تبلیغات دینی، تبلیغات گسترده و پیچیدۀ ضد دینی، اثرات محیطی و تربیتی، سوء مدیریت بخشی از مسئولان، آسیبهای سیاسی و اقتصادی در نظام دینی و ضعف و سستی اخلاقی و ایمانی برخی از افراد است.
۳. این قاعده (تحمیل مساوی با دینگریزی) را میتوان به سایر و حتی تمام تکالیف الهی و شرعی سرایت داد. مگر در زمان پیامبر و امام علی علیهماالسلام، حدود الهی با قاطعیت اجرا نمیشد؟ مگر شلاق زدن زانی و شرابخوار و... موجب خشم و دینگریزی عدهای نبود. سرایت به تمام تکالیف الهی، یعنی اگر حتی تحمیل حکومتی و قانونی را هم کنار بگذاریم، مگر اینگونه نیست که دینی که حکم هرگونه میخواری و روابط نامشروع و ترک حجاب و نماز و روزه و حج و خمس را بیاهمیت بداند، امربهمعروف و نهی از منکر را تعطیل کند و کاری به کار کسی نداشته باشد، کسی را با هر فسادی قضاوت نکند و فاسق نداند و صرفاً خواهان دل و نیتی پاک و انسانی باشد که بدخواه کسی نیست و به فقرا کمک میکند و از کسی دزدی نمیکند و کسی را آزار نمیدهد، چقدر محبوب و قابل ترویج است؟ بهعبارتدیگر چنین دینی نمیتواند موجب رونق چند برابری دین اسلام در ایران و سراسر جهان شود؟ قرار نیست به هر قیمتی همه راضی و خوشحال باشند.
مگر اینگونه نیست که اجرای احکام شریعت و عدالت و عمل قاطع به دستورات اسلامی، حتی انسان بزرگی مانند علی علیهالسلام را نزد بخش بزرگی از جهان اسلام و مردمان دوران خود، منفور و منزوی میسازد؟ مگر بسیاری از انبیای الهی به همین دلیل، مانند لوط و نوح و یونس و... از جامعه منزوی و طرد و حتی از سوی مردم سنگباران و مورد قتل واقع نشدند؟ پس اینگونه نیست که در هرجایی با معیار خوشآمد افراد بخواهیم با شریعت مواجه شویم.
۴. قرار است دین موجب رشد و ترقی و سلامت جامعه، البته با معیارهای الهی گردد. اگر به این دلیل که اجرای هر بخشی از دین، فلان گروه را زده و فراری میکند، بخشهایی از دین را کنار بگذاریم، از دین، یک شیر بیشکم و یال و دم میماند. چیزی شبیه دینداری بسیاری از کشورهای بهظاهر اسلامی که هرگونه فساد و خلاف شرعی در آن رایج است و گاهی تنها اثری که از شرع مقدس اسلام باقیمانده است، اسامی اسلامی افراد است. در منابع اسلامی هم بسیار تأکید شده است که نباید دین خدا را با میل دیگران تغییر داد. 💢
#ادامه_دارد⬇️
آیا تحمیل #حجاب به مردم، موجب #بیدین_شدن مردم و کنار گذاشتن #حجاب از سوی بسیاری از مردم نشده ؟ درواقع نمیشه گفت که #حجاب_اجباری_موجب_مفسده و #دینزدایی است؟🔰
#پاسخ⬇️
در منطق اسلام، با حاکمیت عقلانیت در شیوۀ ترویج مکتب اسلام مواجه هستیم. در این مکتب، فهم و درک حاکم و عالم اسلامی، از طاقت و تابآوری مکلفین و میزان پذیرش مخاطب، از اهمیت فوقالعادهای برخوردار است.
بهطور مثال؛ اگر بپذیریم که در اسلام؛ میزان تکلیف بهاندازۀ وُسع و تابآوری مکلف است، اگر بدانیم که بسیاری از احکام تدریجی نازل و ابلاغشده است و اگر در اجتهادِ فقها، اصولی مانند اصل برائت و اصل صحت و... داریم، اگر روایاتی داریم که پیامبر و ائمه علیهمالسلام، مبلغان اسلام را به تمرکز بر بشارت به مردم و نه ترساندن و رماندن سفارش کرده و تأکید کردهاند که مراقب مراتب ایمان سایرین باشیم و باید تلاش کنیم که به نرمی این مراتب را افزایش دهیم، همه این مسائل بیانگر آن است که شارع مقدس (خدا و رسول) به مسئلۀ طاقت و پذیرش اجتماعی و فراری و دلزده نشدن مردم از اصل دین و مکتب اسلام بسیار اهمیت داده است.
در این مورد، سؤال اینجا است که تحمیل حجاب، کجای این عقلانیت و فراری ندادن مردم از دین قرار میگیرد؟ بسیاری معتقد هستند که اگر تحمیل حجاب برای حفظ دین مردم و مقابله با فساد جامعه بوده است نتیجۀ آن باعث دینگریزی مردم و فساد بیشتری شده است.
۱. نمیتوان بهسادگی به این نتیجه رسید که در جامعهای که با رشد و توسعه تکنولوژی و گسترش ارتباطات، بهصورت شبانهروزی در حال بمباران اخلاقی و در معرض انواع محرکهای جنسی است، اگر رعایت پوشش شرعی (آنهم بهصورت حداقلی)، قانونی و الزامی نبود، امروز با بدنه کوچکتر یا بزرگتری از دینداران و بیدینان یا گسترش یا کاهش فساد اخلاقی روبهرو بود.
در واقع آیا میتوانیم مطمئن شویم که اگر پس از انقلاب اسلامی، با آزادی حجاب و پوششِ بدن زنان و مردان مواجه بودیم و مردم در محیطهای آنچنانی به فعالیتهای اجتماعی میپرداختند، آمار و جمعیت افراد مذهبی و مقید و میزان فساد و انحراف اخلاقی در جامعه وضعیت بهتری داشت؟
۲. همچنین نمیتوان بهسادگی نتیجه گرفت که تنها دلیل و لااقل دلیل اصلی دلزدگی بخش بزرگی از جامعه از دین و مذهب، ناشی از حجاب اجباری است. این امر به معنای نادیده گرفتن عوامل بسیار مؤثری چونان، ضعف و انحراف در تبلیغات دینی، تبلیغات گسترده و پیچیدۀ ضد دینی، اثرات محیطی و تربیتی، سوء مدیریت بخشی از مسئولان، آسیبهای سیاسی و اقتصادی در نظام دینی و ضعف و سستی اخلاقی و ایمانی برخی از افراد است.
۳. این قاعده (تحمیل مساوی با دینگریزی) را میتوان به سایر و حتی تمام تکالیف الهی و شرعی سرایت داد. مگر در زمان پیامبر و امام علی علیهماالسلام، حدود الهی با قاطعیت اجرا نمیشد؟ مگر شلاق زدن زانی و شرابخوار و... موجب خشم و دینگریزی عدهای نبود. سرایت به تمام تکالیف الهی، یعنی اگر حتی تحمیل حکومتی و قانونی را هم کنار بگذاریم، مگر اینگونه نیست که دینی که حکم هرگونه میخواری و روابط نامشروع و ترک حجاب و نماز و روزه و حج و خمس را بیاهمیت بداند، امربهمعروف و نهی از منکر را تعطیل کند و کاری به کار کسی نداشته باشد، کسی را با هر فسادی قضاوت نکند و فاسق نداند و صرفاً خواهان دل و نیتی پاک و انسانی باشد که بدخواه کسی نیست و به فقرا کمک میکند و از کسی دزدی نمیکند و کسی را آزار نمیدهد، چقدر محبوب و قابل ترویج است؟ بهعبارتدیگر چنین دینی نمیتواند موجب رونق چند برابری دین اسلام در ایران و سراسر جهان شود؟ قرار نیست به هر قیمتی همه راضی و خوشحال باشند.
مگر اینگونه نیست که اجرای احکام شریعت و عدالت و عمل قاطع به دستورات اسلامی، حتی انسان بزرگی مانند علی علیهالسلام را نزد بخش بزرگی از جهان اسلام و مردمان دوران خود، منفور و منزوی میسازد؟ مگر بسیاری از انبیای الهی به همین دلیل، مانند لوط و نوح و یونس و... از جامعه منزوی و طرد و حتی از سوی مردم سنگباران و مورد قتل واقع نشدند؟ پس اینگونه نیست که در هرجایی با معیار خوشآمد افراد بخواهیم با شریعت مواجه شویم.
۴. قرار است دین موجب رشد و ترقی و سلامت جامعه، البته با معیارهای الهی گردد. اگر به این دلیل که اجرای هر بخشی از دین، فلان گروه را زده و فراری میکند، بخشهایی از دین را کنار بگذاریم، از دین، یک شیر بیشکم و یال و دم میماند. چیزی شبیه دینداری بسیاری از کشورهای بهظاهر اسلامی که هرگونه فساد و خلاف شرعی در آن رایج است و گاهی تنها اثری که از شرع مقدس اسلام باقیمانده است، اسامی اسلامی افراد است. در منابع اسلامی هم بسیار تأکید شده است که نباید دین خدا را با میل دیگران تغییر داد. 💢
#ادامه_دارد⬇️