#زندانی
در اوج گرمای تابستان
زیر تیغ آفتاب
در صحراها سنگ جمع میکند
هزینهی آزادیش
...
آن دریاچهای که این سنگها قرار است در دلش جای بگیرند،
کاش صدای نفس نفس زدن های او را هم با موجهای خودش همراه بیاورد
کاش اشکهایش را که از فرط خستگی روی صورتش جاری میشود، نشوید
کاش هر سنگ بیفتد به دست جوانان عاشقی که کنار دریاچه دانشگاه ایستادهاند، به صدایش گوش کنند تا بدانند آزادی چه بهایی دارد
آن سنگها شاید، نمادی باشد از رنج انسان برای آزادی...
کاش سنگ را نشان کنند برای قدردانی از آزادیشان
#که_این_روزهای_جوانی_او_بود...
در اوج گرمای تابستان
زیر تیغ آفتاب
در صحراها سنگ جمع میکند
هزینهی آزادیش
...
آن دریاچهای که این سنگها قرار است در دلش جای بگیرند،
کاش صدای نفس نفس زدن های او را هم با موجهای خودش همراه بیاورد
کاش اشکهایش را که از فرط خستگی روی صورتش جاری میشود، نشوید
کاش هر سنگ بیفتد به دست جوانان عاشقی که کنار دریاچه دانشگاه ایستادهاند، به صدایش گوش کنند تا بدانند آزادی چه بهایی دارد
آن سنگها شاید، نمادی باشد از رنج انسان برای آزادی...
کاش سنگ را نشان کنند برای قدردانی از آزادیشان
#که_این_روزهای_جوانی_او_بود...