ولگشت آزاد
71 subscribers
67 photos
3 videos
5 files
39 links
برای نوشتن...

گاهی #از_کتاب‌ ها
گاهی #از_زندگی
گاهی #از_آدم‌ها

اینجام: @mghahremaani
Download Telegram
#۳۲
بله...
یکسال دیگر را گذراندم، و حالا فکر می‌کنم که سرسخت تر و امیدوارترم. این شاید از موهبت‌های رنج باشد. امسال چند بار درباره این واژه نوشتم و به آن فکر کردم. یکبار نوشتم فکر می‌کنم بی رنج زیستن هرگز انتخابم نباشد، اما رنج انتخابی و نه رنج تحمیلی. اما ما در جایی از کره خاکی زندگی می‌کنیم که رنج‌ها خودشان، هر طور شده خود را به ما می‌رسانند.
حالا موهبتش برایم چه بوده؟ این رنج و سختی های امسال بود که به من فرصت نگاه جدید داد. به من فرصت داد درباره گفتگو کردن بخوانم، شنونده بودن و کمی همدلی را یاد بگیرم، حق مطلق نباشم. به من فرصت داد پای صحبت فروسی بزرگ از زبان عرفان نظرآهاری عزیز بنشینم و دریچه‌های جدیدی نه فقط از شعر که از خرد بزرگان این سرزمین به رویم باز شود و در روزهای اوج ناامیدی از زبان بزرگان دعوت بشوم به دیدن تاریخ.
کتابی با ترجمه فرهاد میثمی بخوانم و من را زیر و رو کند.
درباره امید و جسارت فکر کنم و بروم راز شادمانه زیستن در طبیعت را از محمد درویش عزیز بشنوم و از قول او به خودم یادآوری کنم که “ما خیلی چیزها نمی‌دانیم” و از او کنش خردمندانه و بدون در نظر گرفتن اینکه نتیجه چه خواهد شد را یاد بگیرم و یادآوری کنم که من باید در پیشگاه وجدانم آسوده باشم.
ایمان آورده‌ام به آهستگی و به تداوم و سعی دارم بیشتر آن را زندگی کنم. این بر خلاف جریان چند سال اخیر زندگی‌م بوده است. عادت کرده بودم به سرک کشیدن در چند چیز و حریصِ بودن در چند جا شده بودم و این همه عجولانه زیستن فرصت ماندگاری و لذت بردن از عمقی که فقط و فقط حاصل تداوم و ماندگاریست را از من گرفته بود.

آری، شاید زیستن در این دنیا همانقدر تلخ و ناامید کننده باشد که بعضی می‌گویند اما من میل دارم دست‌کم برای مدتی به جهان و به زندگی و به تلخی‌هایش جوری نگاه کنم که هنوز تمام نشده و این قصه پایانش تلخ نیست و میل دارم که ایمان داشته باشم به اینکه:

همیشه خردمند و امیدوار
نبیند جز از شادی روزگار

( و شادی هرکس توسط خودش اندازه‌گیری می‌شود)

#ایستگاه_سی_و_دوم
#از_زندگی