Academy and Foundation unixmens | Your skills, Your future
2.3K subscribers
6.68K photos
1.4K videos
1.24K files
6.28K links
@unixmens_support
@yashar_esm
[email protected]
یک کانال علمی تکنولوژی
فلسفه متن باز-گنو/لینوکس-امنیت - اقتصاد
دیجیتال
Technology-driven -بیزینس های مبتنی بر تکنولوژی
Enterprise open source
ارایه دهنده راهکارهای ارتقای سازمانی - فردی - تیمی
Download Telegram
رشد سریع دیتاسنترهای ابری، شبکه‌های 5G و سرویس‌های Cloud-native، نیاز به پردازش پرسرعت بسته‌های شبکه بیش از هر زمان دیگری اهمیت پیدا کرده است. روش سنتی مبتنی بر Kernel Networking Stack به دلیل overhead بالا، پاسخگوی نیازهای امروزی نیست.

برای رفع این مشکل دو رویکرد اصلی مطرح شده‌اند:

ا DPDK (Data Plane Development Kit): رویکرد Kernel bypass در User Space

ا eBPF/XDP (extended Berkeley Packet Filter): پردازش انعطاف‌پذیر در Kernel Space
اینجا به بررسی هر یک میپردازیم :

معماری و فلسفه طراحیeBPF

ا eBPF یک مکانیزم درون‌هسته‌ای (in-kernel) است که به برنامه‌ها اجازه می‌دهد کدهای کوچک و امن را در کرنل لینوکس اجرا کنند. فلسفه اصلی آن انعطاف‌پذیری و قابلیت مشاهده (observability) است. eBPF به کاربران اجازه می‌دهد بدون تغییر در کرنل، منطق دلخواه خود را در سطح شبکه، امنیت و مانیتورینگ اضافه کنند. برنامه‌های eBPF در محیطی ایزوله (sandbox) اجرا می‌شوند و توسط verifier کرنل اعتبارسنجی می‌شوند تا مانع ایجاد مشکلات پایداری شوند.



ا DPDK یک مجموعه کتابخانه و درایور است که هدف اصلی آن حداکثرسازی سرعت پردازش بسته‌ها در فضای کاربر (user space) است. فلسفه آن مبتنی بر دور زدن کرنل و حذف لایه‌های سربار مانند socket و interrupt است. DPDK با استفاده از تکنیک‌هایی مانند polling و zero-copy، پردازش بسته‌ها را به شکل مستقیم از NIC (کارت شبکه) به فضای کاربر منتقل می‌کند.

عملکرد و کارایی

ا eBPF بیشتر بر روی انعطاف‌پذیری و قابلیت برنامه‌ریزی تمرکز دارد. این یعنی می‌توان بدون نوشتن ماژول کرنل، سیاست‌های پیچیده فایروال، ردیابی جریان‌ها و ابزارهای observability مانند bcc یا Cilium را ساخت. از نظر کارایی، سرعت آن مناسب است اما به دلیل وجود در کرنل، همچنان محدودیت‌هایی دارد.

ا DPDK برای عملکرد خام (raw performance) طراحی شده است. در سیستم‌هایی که نیاز به میلیون‌ها بسته در ثانیه (Mpps) وجود دارد، DPDK انتخاب بهتری است. اما این سرعت با مصرف بالاتر منابع CPU و پیچیدگی بیشتر توسعه همراه است.

سطح پیاده‌سازی و توسعه

ا eBPF توسعه‌دهندگان را قادر می‌سازد با استفاده از زبان C یا LLVM-based زبان‌ها، کدهای کوچک و قابل بررسی تولید کنند. توسعه آن ساده‌تر است زیرا مستقیماً با کرنل لینوکس ادغام شده و نیاز به مدیریت مستقیم منابع سخت‌افزاری ندارد.

ا DPDK توسعه‌دهنده را ملزم می‌کند که با سطح پایین‌تری از سخت‌افزار و پردازش بسته‌ها کار کند. برنامه‌نویسی با DPDK نیازمند درک عمیق از معماری CPU، حافظه و NIC است.

کاربردها eBPF

ساخت فایروال‌های مدرن مانند Cilium در Kubernetes.

مانیتورینگ شبکه، سیستم و عملکرد برنامه‌ها (مانند bpftrace).

امنیت در سطح هسته با قابلیت مشاهده دقیق رفتار برنامه‌ها.

ابزارهای observability برای Cloud-native environments.

DPDK

ساخت سیستم‌های SDN و NFV با کارایی بالا.

استفاده در فایروال‌ها، load balancerها و IDS/IPS با نیاز به throughput بسیار بالا.

محیط‌هایی که latency و jitter باید حداقل باشد، مانند مخابرات و 5G core.

زیرساخت‌های دیتاسنتر با پردازش میلیون‌ها بسته در ثانیه.

مزایا و محدودیت‌ها

ا eBPF مزایای بزرگی مانند سادگی توسعه، امنیت، قابلیت ترکیب با ابزارهای موجود لینوکس و عدم نیاز به bypass کرنل دارد. محدودیت اصلی آن، کارایی پایین‌تر نسبت به DPDK در بارهای بسیار سنگین است.

ا DPDK در کارایی بی‌نظیر است اما توسعه پیچیده‌تر، نیاز به منابع CPU بالا، و مدیریت دشوارتر دارد. همچنین برخلاف eBPF، tightly coupled با کرنل نیست و قابلیت observability گسترده ارائه نمی‌دهد.


مکمل بودن

ا eBPF و DPDK الزاماً رقیب مستقیم نیستند. در بسیاری از معماری‌های مدرن، این دو مکمل هم هستند:

ا eBPF: برای مشاهده‌پذیری (observability)، مانیتورینگ، امنیت و کنترل.

ا DPDK: برای دیتاپلین پرسرعت و پردازش سنگین بسته‌ها


#linux #kernel #devops #kubernetes #ebpf #dpdk


https://t.iss.one/unixmens
2
Academy and Foundation unixmens | Your skills, Your future
https://www.linkedin.com/posts/yashar-esmaildokht_google-borg-kubernetes-ugcPost-7238515381378666496-IuDf?utm_source=share&utm_medium=member_android
ابزار Kubernetes و چالش‌های آن: چرا ترکیب OpenShift/KubeSphere با KubeVirt بهترین گزینه برای سازمان‌هاست؟

مقدمه

بسیاری تصور می‌کنند گوگل از Kubernetes در زیرساخت داخلی خود استفاده می‌کند. در حالی که واقعیت این است که گوگل همچنان از سیستم‌های پیشرفته‌تر خود یعنی Borg و Omega بهره می‌برد؛ زیرا این سیستم‌ها برای مدیریت دیتاسنترهای عظیم گوگل طراحی شده‌اند و در مقیاس‌های فراتر از Kubernetes کارایی بالاتری دارند. Kubernetes در واقع بر اساس تجربیات همان پروژه‌ها ساخته شد و به صورت متن‌باز ارائه گردید تا جامعه جهانی از آن استفاده کند.

اما نکته مهم اینجاست: Kubernetes در دنیای سازمانی امروز، با وجود قدرت و انعطاف‌پذیری بالا، همچنان چالش‌برانگیز است.

چرا Kubernetes چالش‌برانگیز است؟

پیچیدگی عملیاتی: نصب، مدیریت و نگهداری Kubernetes حتی برای تیم‌های حرفه‌ای آسان نیست.

نیاز به مهارت بالا: تیم‌ها باید دانش عمیق در مفاهیم Networking، Storage، Security و CI/CD داشته باشند.

چالش‌های امنیتی: به‌صورت پیش‌فرض امنیت Kubernetes در سطح Enterprise کافی نیست.

مدیریت چندخوشه‌ای (Multi-Cluster): برای سازمان‌های بزرگ به یک کابوس مدیریتی تبدیل می‌شود.

هزینه آموزش و یادگیری: ورود تیم‌های جدید زمان‌بر و پرهزینه است

چرا گوگل هنوز Borg و Omega را ترجیح می‌دهد؟

مقیاس‌پذیری فراتر از Kubernetes: در دیتاسنترهای گوگل که میلیون‌ها کانتینر اجرا می‌شود، Borg و Omega بهینه‌تر هستند.

ثبات و تجربه عملیاتی: گوگل بیش از یک دهه این سیستم‌ها را بهبود داده و آن‌ها را در بالاترین سطح تولیدی استفاده می‌کند.

کاستومایز اختصاصی: Borg و Omega کاملاً بر اساس نیازهای خاص گوگل طراحی شده‌اند، در حالی که Kubernetes یک پلتفرم عمومی برای جامعه جهانی است.

راه‌حل سازمان‌ها: OpenShift و KubeSphere

برای بیشتر سازمان‌ها، استفاده مستقیم از Kubernetes بدون ابزارهای تکمیلی منجر به مشکلات جدی می‌شود. اینجا است که OpenShift و KubeSphere وارد میدان می‌شوند:

OpenShift (Red Hat):

امنیت سازمانی قوی (SELinux، RBAC پیشرفته).

تجربه توسعه‌دهنده کامل (داشبورد، CI/CD داخلی).

پشتیبانی رسمی و Enterprise از سوی Red Hat/IBM.


KubeSphere:

نصب ساده و رابط کاربری کاربرپسند.

مدیریت چند خوشه‌ای (Multi-Cluster) با قابلیت‌های گسترده.

ماژول‌های آماده برای DevOps، نظارت، و Service Mesh.

انتخاب مناسب برای سازمان‌هایی که به سادگی و انعطاف نیاز دارند.

نقش KubeVirt: اتصال VMها و Containerها

یکی از مشکلات رایج سازمان‌ها این است که هنوز بارهای کاری Legacy (روی VMها) دارند.
با KubeVirt:

می‌توان ماشین‌های مجازی و کانتینرها را در یک بستر مشترک مدیریت کرد.

مهاجرت تدریجی از VM به Container بدون نیاز به دو پلتفرم جداگانه امکان‌پذیر می‌شود.

هزینه زیرساخت کاهش پیدا می‌کند و تیم‌ها فقط یک ابزار مدیریت نیاز دارند.


در حالی که گوگل همچنان برای دیتاسنترهای داخلی خود از Borg و Omega استفاده می‌کند، Kubernetes به عنوان استاندارد جهانی معرفی شده است. با این وجود، Kubernetes به‌تنهایی برای سازمان‌ها بسیار چالش‌برانگیز است.

راه‌حل درست برای ورود به دنیای Cloud-Native در سطح سازمانی، استفاده از پلتفرم‌های تکمیلی مثل OpenShift یا KubeSphere و ترکیب آن‌ها با KubeVirt است. این ترکیب نه‌تنها مشکلات پیچیدگی و امنیت را کاهش می‌دهد، بلکه امکان همگرایی کامل میان بارهای کاری سنتی (VM) و مدرن (Container) را فراهم می‌کند.
#kubernetes #devops #clustering #k8s #linux #security #google #borg #omega
https://t.iss.one/unixmens
👍2
At VeeamON 2024, Veeam announced that in the upcoming version (likely v13), the Veeam Backup & Replication (VBR) Server will be available for Linux systems, in addition to Windows.


Historically, VBR has required a Windows installation. This move to support Linux is a long-awaited shift that many in the community have requested.


Deployment and design details mentioned in the post (though subject to change):

Expected delivery as an OVA (virtual appliance).

Likely based on a hardened Rocky Linux 9.2, managed by Veeam.

It will include a web-based console—though it's unclear if the traditional Windows console will also be available.

Initially, the Linux option may not support other distributions, focusing solely on Rocky Linux at launch.

Feature parity with the Windows version is hoped for, but not guaranteed.


Broader Context & Updates Since Then
Veeam Backup & Replication Version Info

The latest official release is v12.3.1.1139, released on March 19, 2025.
Wikipedia

As of that version, the Linux deployment of the VBR server was not yet available. VBR still runs on Windows in v12.

v13 Rolling Out with Linux Support

On September 3, 2025, Veeam officially released Veeam Backup & Replication 13 (v13)—but only as a Linux-based Software Appliance (VSA). The Windows installer is still pending and expected to come out in the coming months.



Available formats:

OVA (pre-built virtual appliance) for VMware vSphere (requires ESXi 7.0 U2 or later).

ISO for physical host or alternate hypervisor installations—with system requirements including:

x86-64 CPU with at least 8 cores.

Minimum 16 GB RAM, plus ~500 MB per concurrent job.

Two 240 GiB disks (for OS and installation).

Network: 1 Gbps+ local or 1 Mbps+ WAN connection.


Some existing Windows component dependencies still remain. For example, a Windows mount server is required for certain restore scenarios.


Due to the architecture changes in v13, Veeam has extended support for v12 (including its agents and plugins) to 4 years instead of the usual 3


#veeam #linux #backup
rate elk.pdf
162.8 KB
بررسی نرخ مربوط به داده و فرمول اختصاص محاسبه تقریبی رم

نسبت به نرخ داده در elasticsearch



بنده این فرمول را نسبت به ساختار های و معماری های مربوط به elasticsearch ، پردازش و تحلیل نموده که نرخ مربوطه حاصل گردیده است .


امید هست ، مورد استفاده ، جامعه It , devops , bigdata کشور قرار گیرد .





پذیرای هرگونه از پیشنهادات و نظرات و انتقادات شما عزیزان میباشم .


#data #elk #elasticsearch #linux #bigdata #log #etl

#yashar_esmaildokht

https://t.iss.one/unixmens
خرید Isovalent توسط سیسکو؛ گامی استراتژیک در آینده‌ی شبکه و امنیت چندابری

مقدمه

در دنیای فناوری اطلاعات، خریدها و ادغام‌های استراتژیک اغلب مسیر آینده‌ی صنعت را شکل می‌دهند. یکی از مهم‌ترین خریدهای اخیر در حوزه شبکه و امنیت، خرید شرکت Isovalent توسط سیسکو (Cisco Systems) است؛ حرکتی که نه تنها جایگاه سیسکو در بازار شبکه‌های ابری و چندابری را تقویت می‌کند، بلکه آینده‌ی فناوری‌های مبتنی بر eBPF را نیز رقم خواهد زد.
پیشینه خرید

در ۲۱ دسامبر ۲۰۲۳، سیسکو اعلام کرد که قصد خرید Isovalent را دارد.

این معامله در ۱۲ آوریل ۲۰۲۴ نهایی شد.


با این خرید، سیسکو مالکیت فناوری‌های کلیدی Isovalent مانند Cilium و Tetragon را به دست آورد؛ ابزارهایی که به‌ویژه در دنیای Cloud Native و محیط‌های چندابری به‌سرعت در حال تبدیل شدن به استاندارد صنعتی هستند.
فعالیت Isovalent و نقش آن در صنعت

در واقع Isovalent شرکتی پیشرو در توسعه‌ی راهکارهای شبکه و امنیت مبتنی بر eBPF است. eBPF (Extended Berkeley Packet Filter) یک فناوری قدرتمند در هسته لینوکس است که امکان نظارت، مشاهده‌پذیری (observability)، و اعمال سیاست‌های امنیتی در سطح پایین سیستم‌عامل را بدون نیاز به تغییر کد کرنل فراهم می‌کند.

محصولات کلیدی Isovalent

1. Cilium:

یک پلتفرم متن‌باز برای شبکه‌سازی Cloud Native در Kubernetes.

قابلیت‌هایی مانند شبکه‌سازی امن، load balancing و observability را ارائه می‌دهد.



2. Tetragon:

یک ابزار امنیتی پیشرفته مبتنی بر eBPF.

امکان تشخیص تهدیدات لحظه‌ای، مانیتورینگ امنیتی عمیق و اجرای سیاست‌های امنیتی پویا را فراهم می‌کند.

انگیزه‌های سیسکو از این خرید

1. تقویت موقعیت در بازار چندابری (Multicloud):
بسیاری از سازمان‌ها امروزه از چندین ارائه‌دهنده ابر استفاده می‌کنند. سیسکو با Cilium و Tetragon می‌تواند یک لایه مشترک شبکه و امنیت بر فراز تمام ابرها ایجاد کند.


2. افزایش توان امنیتی:
با eBPF، سیسکو می‌تواند قابلیت‌های امنیتی را از سطح سخت‌افزار و شبکه‌های سنتی به سطح نرم‌افزار و workloadها منتقل کند.


3. نوآوری در Observability و Performance:
ترکیب فناوری‌های Isovalent با محصولات سیسکو، امکان پایش لحظه‌ای و بهینه‌سازی عملکرد در مقیاس بالا را فراهم می‌کند.


4. هم‌افزایی با اکوسیستم متن‌باز:
خرید Isovalent به معنای ورود جدی‌تر سیسکو به دنیای پروژه‌های متن‌باز است که برای نوآوری در زیرساخت‌های ابری حیاتی است.
تأثیرات این خرید بر صنعت

تقویت جایگاه eBPF به‌عنوان ستون فقرات شبکه‌سازی و امنیت در محیط‌های ابری.

رقابت شدیدتر با شرکت‌هایی مانند VMware، Google و Red Hat در حوزه Cloud Native Networking.

ایجاد یکپارچگی بیشتر بین زیرساخت‌های سنتی شبکه سیسکو و جهان Cloud Native و Kubernetes

خرید Isovalent توسط سیسکو را می‌توان یک حرکت استراتژیک و آینده‌نگرانه دانست که مسیر تحول در شبکه‌سازی ابری، امنیت workloadها و observability را تغییر خواهد داد. سیسکو با این اقدام، نه‌تنها قدرت خود را در بازار شبکه‌های سازمانی تثبیت می‌کند، بلکه خود را به‌عنوان یکی از بازیگران اصلی در دنیای چندابری و Cloud Native مطرح می‌سازد.


#cisco #isovation #linux #kernel #ebpf #tetragon #cilium

https://t.iss.one/unixmens
Academy and Foundation unixmens | Your skills, Your future
دواپس دیگر یک نقش صرفاً فنی نیست؛ بلکه ترکیبی از فرهنگ، ابزار و تجربه‌های عملی است که به سازمان‌ها کمک می‌کند سرعت، کیفیت و پایداری را همزمان بهبود دهند. اما اینکه یک فرد از چه مسیری وارد این حوزه شود، تأثیر زیادی بر عمق و گستره مهارت‌های او خواهد داشت. به‌طور…
به‌عبارت دیگر، متخصص زیرساخت کسی است که هم شبکه را می‌شناسد، هم کدنویسی بلد است، هم از سیستم‌ها شناخت عمیق دارد، و هم می‌تواند کل این پازل را در قالب یک معماری منسجم کنار هم بچیند.
در واقع زیرساختی‌ها تنها مجری نیستند. به دلیل درک جامع خود، می‌توانند نقش مشاور استراتژیک ایفا کنند و راهکارهایی ارائه دهند که از نظر اقتصادی، امنیتی و عملیاتی بهترین نتیجه را برای سازمان به همراه داشته باشد.

اما چرا ؟

🔹 دلیلش ساده است:
وقتی سال‌ها با سیستم‌عامل، استوریج، دیتابیس، شبکه لینوکسی، HA، replication و tuning کار کرده‌ای، به‌صورت تجربی یاد می‌گیری که:

چطور منابع محدود (CPU, RAM, Disk I/O, Network) را بین سرویس‌ها طراحی و بهینه کنی.

چطور برای scalability، سیستم را افقی (scale-out) یا عمودی (scale-up) توسعه دهی.

چه الگوهایی برای High Availability و Fault Tolerance وجود دارد.

چطور داده را در مقیاس بالا توزیع و ایمن نگه دارد

تفاوت با بقیه مسیرها

برنامه‌نویس‌ها بیشتر روی design در سطح کد (Design Patterns, Microservices Architecture) تمرکز دارند، اما وقتی صحبت از زیرساخت و ظرفیت سیستم می‌شود، عمق لازم را ندارند.

متخصصان شبکه هم system design را معمولاً فقط در لایه‌ی ارتباطات می‌شناسند (topology، routing، segmentation) نه در کل stack.


اما متخصص زیرساخت، وقتی از system design صحبت می‌کند، یعنی دید End-to-End دارد:
از block storage و replication گرفته تا شبکه، دیتابیس و اپلیکیشن.

چرا این در DevOps مهم است؟

چون DevOps فقط ابزار نیست؛ DevOps یعنی طراحی یک سیستم پایدار، مقیاس‌پذیر و قابل‌اعتماد.

اگر system design بلد نباشی، صرفاً ابزارها را به هم می‌دوزی.

ولی اگر system design را بفهمی، ابزارها را بر اساس نیاز واقعی سیستم انتخاب و ترکیب می‌کنی.


به همین خاطر کسی که از زیرساخت آمده، معمولاً در تیم DevOps نقش معمار (Architect) را هم می‌تواند بر عهده بگیرد، در حالی که بقیه مسیرها بیشتر در نقش مجری یا توسعه‌دهنده باقی می‌مانند.



#devops #linux #infra #infrastructure #system #design #network #programmer #developer




https://t.iss.one/unixmens
دوستان دواپسی نکته ای را از یاد نبریم

دواپس نصب سریع ابزار ها نیست .
دواپس سرعت بخشیدن به کارهای تکراری و toil work هست
دواپس یعنی داشتن درک system design .
از یاد نبریم وقتی شغل هایی که مفهوم engineer را یدک میکشن . به معنای ، implementation ، problem solving, optimisation, upgradation هست .

این یعنی دانستن معماری ، تحلیل ، و درک ماهیت اجزا و قابلیت حل مشکلات هست .

هدف نصب و استقرار به جای ۱ ساعت در ۱۰ دقیقه و ندانستن اجزا و رفع اون نیست .

اون مورد سرعت و اتومیشن هم برای bcp و drp هست ، در واقع شناخت اجزای سیستم و قابلیت حل مسائل در شرایط حساس مانند BCP/DRP.


مهندس DevOps بودن، یعنی درک این که ارزش ما فقط در سرعت نصب ابزار نیست، بلکه در توانایی طراحی، تحلیل و حل مسائل پیچیده زیرساختی و سازمانی است.

وهمچنین درک ساختار در موضوعات operation , prosessing , tecnical بخش جدانشدنی از این مسیر است.


#devops #linux #culture #team

https://t.iss.one/unixmens
Two bugs discovered in the NVIDIA Linux Open GPU Kernel Modules (drivers) and they can be exploited to gain root level access. The bugs can be triggered by an attacker controlling a local unprivileged process. Their security implications were confirmed via a proof of concept that achieves kernel read and write primitives. Those bugs are already fixed and use your Linux distributions package manager to apply security updates to your nvidia drivers on Linux servers and desktops


Link

#security

#kernel #exploite #linux

https://t.iss.one/unixmens