ما یک تیم شدیم، نه با قرارداد یا اجبار، بلکه با یک خواست مشترک: رشد، یادگیری و ساختن چیزی فراتر از خودمان. ما آدمهایی بودیم با دغدغه، با رؤیاهای بزرگ، با زخمهایی که درمانشان را در دانش، رفاقت، و تلاش جمعی میدیدیم. ما فهمیدیم که کنار هم بودن یعنی دیدن، شنیدن، پذیرفتن و رشد دادن یکدیگر.
تعالی برای ما یک کلمهی تزئینی نبود؛ مسیری بود که با آگاهی، خطا، تجربه، و بازاندیشی طی کردیم. ما خودمان را ساختیم، تیممان را، و بعد هم سعی کردیم به محیطمان معنا بدهیم. با هر جلسهای که گذاشتیم، با هر ایدهای که به اشتراک گذاشتیم، و با هر چالشی که باهم روبهرو شدیم، یک قدم جلوتر رفتیم.
ما فقط برای خودمان نمیخواستیم بهتر شویم؛ میخواستیم جهانِ کوچک اطرافمان را هم یکذره بهتر کنیم.
و حالا که به گذشته نگاه میکنیم، میفهمیم که آنچه ساختیم، فقط یک تیم نبود — بلکه یک جریان بود، یک حرکت اصیل انسانی به سوی روشنایی.
https://t.iss.one/unixmens
#open #source #software #freedom #linux #foss #floss #gnu #devops #culture #life #style #enterprise #opensource
تعالی برای ما یک کلمهی تزئینی نبود؛ مسیری بود که با آگاهی، خطا، تجربه، و بازاندیشی طی کردیم. ما خودمان را ساختیم، تیممان را، و بعد هم سعی کردیم به محیطمان معنا بدهیم. با هر جلسهای که گذاشتیم، با هر ایدهای که به اشتراک گذاشتیم، و با هر چالشی که باهم روبهرو شدیم، یک قدم جلوتر رفتیم.
ما فقط برای خودمان نمیخواستیم بهتر شویم؛ میخواستیم جهانِ کوچک اطرافمان را هم یکذره بهتر کنیم.
و حالا که به گذشته نگاه میکنیم، میفهمیم که آنچه ساختیم، فقط یک تیم نبود — بلکه یک جریان بود، یک حرکت اصیل انسانی به سوی روشنایی.
https://t.iss.one/unixmens
#open #source #software #freedom #linux #foss #floss #gnu #devops #culture #life #style #enterprise #opensource
👏1