Academy and Foundation unixmens | Your skills, Your future
2.3K subscribers
6.68K photos
1.39K videos
1.24K files
6.17K links
@unixmens_support
@yashar_esm
[email protected]
یک کانال علمی تکنولوژی
فلسفه متن باز-گنو/لینوکس-امنیت - اقتصاد
دیجیتال
Technology-driven -بیزینس های مبتنی بر تکنولوژی
Enterprise open source
ارایه دهنده راهکارهای ارتقای سازمانی - فردی - تیمی
Download Telegram
بازیابی_فاجعه - دیتاسنتر پشتیبان
به طور کلی شما به ۳ شکل میتوانید سایت پشتیبان داشته باشید:
🔸 سایت پشتیبان سرد (Cold Site)
🔸سایت پشتیبان گرم (Warm Site)
🔸سایت پشتیبان داغ (Hot Site)

❄️ سایت سرد در حقیقت ارزان قیمت ترین راهکار است که در آن شما پس از بروز مشکل، شروع به انتقال داده ها و اطلاعات کاربران خود را به سایت پشتیبان می‌نمایید و مشغول به آماده سازی و پیکربندی سخت افزار لازم می شوید و عملا پس از آن بازیابی شروع می‌شود. بنابراین فاصله زمانی قابل توجهی بین مشاهده مشکل تا بازیابی وجود خواهد داشت.
🔆در سایت گرم شما از قبل آماده سازی سخت افزاری را متناسب با آن چیزی که حداقل می‌تواند در زمان بروز مشکل با انتقال داده های کاربران به آن کمترین زمان قطعی را داشت انجام شده است. اما اشل این سایت ممکن است بسیار کوچکتر از مرکز داده فعلی شما باشد.
🔥در سایت داغ شما عملا یک Mirror از دیتاسنتر خود در محل دیگری دارید که در زمان بروز مشکل یا کاملا با مرکز داده فعلی همزمان است و یا با انتقال اطلاعات مختصری که شامل آخرین به روز رسانی داده های کاربران است می توان آن را همزمان نمود. طبیعتاً حدس میزنید که این روش بسیار پر هزینه خواهد بود اما اگر حوزه کاری شما Uptime بالایی را می‌طلبد در نهایت سودمند خواهد بود.
#ترفند #بازیابی_فاجعه #disaster_recovery
یک ارزیابی جامع از سناریوهای بلایای احتمالی از جمله سیل، زمین لرزه و قطعی برق باید مورد بررسی قرار گیرد. پس از ارزیابی، پروژه ای باید توسعه یابد تا مسئولیت‌ها، رویه‌ها و چک‌لیست‌ها را که جهت مدیریت و کنترل وضعیت پس از یک رویداد بحرانی یا اضطراری مورد استفاده قرار خواهند گرفت، مستند کند.

رویه‌ی اجرا: به عنوان بخشی از این پروژه‌ی Disaster Recovery، سیستم‌های اطلاعاتی مهم باید در Real-time Offsite پشتیبان‌گیری گردند. این فرایندها بخش مهمی از پیشگیری از Downtime و از دست دادن احتمالی داده‌ها هستند.

تست نمودن: پروژه ی Disaster Recovery باید به طور منظم تست شود تا اطمینان حاصل گردد که کسب‌وکار، قابلیت ادامه دادن هرگونه فرایند تجاری مهم در حین وقوع یک حادثه را دارد. این امر مستلزم بررسی منظم پارامترها، بازنگری اهداف مدیریتی و ارزیابی متدولژی و شاخص اندازه‌گیری، همزمان با ارزیابی زمان‌بندی برای بررسی تاثیرگذاری کلی پروژه ی Disaster Recovery کنونی، می‌باشد.

نگهداری پروژه: نگهداری پروژه ی Disaster Recovery از بیشترین میزان اهمیت برخوردار است؛ آیا آخرین فرایندهای تجاری طوری در پروژه قرار گرفته‌اند که بتوانند بازیابی گردند؟ آیا تمام واکنش‌های زنجیره‌ای یک شکست فرایند به خوبی درک شده‌اند؟ آیا لیست ذی‌نفعان و رویه‌های حاکم بر بازیابی به‌روز اند؟ پروژه‌های بازیابی لازم است با تغییرات کسب‌وکار Sync نگه داشته شوند.

رویه‌ی بازیابی: حین یک حادثه، فعالیت‌های بازیابی در یک رویکرد مرحله‌ای با تاکید موثر و کارآمد بر برنامه‌های کاربردی مهم، اجرا می‌گردند.

عملیات باید به سایت پشتیبان‌گیری Disaster Recovery و مرکز عملیات اضطراری منتقل گردند.
جهت بازیابی عملکردهای تجاری مهم، ابتدا برنامه‌های کاربردی مهم و ارتباط شبکه‌ای مهم در سایت‌های Disaster Recovery بازیابی می‌شوند. سیستم و شبکه ی حیاتی برای تداوم کسب‌وکار، باید بازیابی گردند.

فعالیت‌های پردازش داده‌ها باید به ابزار اولیه یا یک مکان ثانوی بازگردانده شوند. کسب‌وکارها هر روزه با حجم گسترده‌ای از بلایا مواجه هستند. اما تنها کسب و کارهایی دوام خواهند آورد که به قدر کافی پروژه‌های ممارست شده و خوب نگهداری شده ی پیشامد را توسعه داده‌ باشند. بدون وضع کردن فرایندهای کافی، کسب‌وکارها درگیر بازی رولت روسی هستند و خود را نه تنها در معرض خطر از دست دادن سود سهام و داده‌های مهم و حیاتی، بلکه در معرض آسیب شدید روابط‌شان با مشتریان قرار می‌دهند.

همچنان بسیاری از سازمان‌ها، زیرساخت IT را کافی می‌دانند و بر پروژه‌های Disaster Recovery تاریخ‌گذشته متکی هستند، یا صرفا هنگامی که زمان نگهداری از آن‌ها فرامی‌رسد، از وضعیت خود رضایت دارند. اگر کسب‌وکاری در شرف قدمت یافتن است، یک پروژه‌ی استراتژیک ضروری است. بایستی معمارهای زیرساخت خارجی و متخصصین Disaster Recovery را دخیل کرد تا پروژه‌های پیشامد را به طور مستقل مورد ارزیابی قرار دهند. امروزه، دیتاسنترها اغلب بخش حیاتی اکثر شرکت‌ها هستند. بدون یک پروژه‌ی Disaster Recovery، شرکت‌ها ممکن است از بلایای طبیعی آتی جان سالم به در نبرند.
#disaster_recovery #disaster @unixmens
با Recovery Time Objective (RTO) آشنا شویم :



"هدف زمانی بازیابی" یا Recovery Time Objective (RTO) به مدت زمانی اشاره دارد که یک سازمان یا یک سیستم می‌تواند بعد از یک حادثه یا فاجعه، به وضعیت عادی خود بازگردد. RTO، یکی از معیارهای مهم در برنامه ریزی بحران و مدیریت ریسک فناوری اطلاعات است.

ساختارهای مختلفی برای تعیین RTO وجود دارد که عبارتند از:

1. نیازهای تجاری: این ساختار بر اساس نیازهای و توقعات تجاری سازمان تعیین می‌شود. مثال: یک سازمان ممکن است نیاز داشته باشد که پس از یک حادثه، در یک زمان محدود (مثلاً ۴ ساعت) به فعالیت‌های عادی خود بازگردد.

2. تحلیل ریسک: در این ساختار، RTO بر اساس ارزیابی مخاطرات و احتمالات وقوع حوادث مشخص می‌شود. مثال: یک سازمان ممکن است از تحلیل ریسک برای تعیین اینکه چقدر زمان برای بازیابی از یک حادثه خاص نیاز دارد، استفاده کند.

3. موقعیت قانونی و تنظیمات: برخی صنایع نظیر صنعت مالی یا حوزه سلامت، ممکن است به تعیین RTO بر اساس مقررات قانونی و تنظیمات اجباری موظف باشند.

در مجموع، تعیین RTO بر اساس نیازهای تجاری، تحلیل ریسک و شرایط قانونی، به هر سازمان کمک می‌کند تا در صورت وقوع حادثه، بتواند زمان بازیابی مورد نیاز خود را بهینه‌سازی کند و فرایندهای خود را در کوتاه‌ترین زمان ممکن و با حداقل اختلال، به حالت اولیه بازگرداند.


#security #linux #recovery #disaster
#rto #bcp #devops
https://t.iss.one/unixmens
در مورد Recovery Point Objective (RPO) آشنا شویم :


"هدف نقطه بازیابی" یا Recovery Point Objective (RPO) به زمانی اشاره دارد که داده‌های یک سیستم می‌توانند به طور مطلوب و تا چه میزان، پس از یک حادثه یا فاجعه، بازیابی شوند. RPO یکی دیگر از معیارهای مهم در بحران‌های فناوری اطلاعات و مدیریت ریسک است.

ساختارهای مختلفی برای تعیین RPO وجود دارد که عبارتند از:

1. نیازهای تجاری: این رویکرد بر اساس نیازهای و توقعات تجاری سازمان تعیین می‌شود. برای مثال، یک سازمان ممکن است به دنبال بازیابی داده‌ها به حالتی باشد که اخرین تغییرات داده‌ها تا زمان مشخصی (مثلاً ۳ ساعت قبل از حادثه) حفظ شده باشند.

2. فناوری موجود: RPO ممکن است بر اساس تکنولوژی‌ها و راهکارهای موجود برای پشتیبان‌گیری از داده تعیین شود. مثال: استفاده از فناوری‌های پشتیبان‌گیری مانند نسخه‌برداری مستقیم (continuous data protection) می‌تواند باعث شود که RPO به حداقل برسد.

3. ارزیابی ریسک: تعیین RPO ممکن است بر اساس ارزیابی ریسک و اهمیت داده‌ها صورت گیرد. برای مثال، برای داده‌هایی که از نظر اقتصادی یا عملیاتی بسیار حائز اهمیت هستند، RPO ممکن است بسیار کمتر از داده‌های کم اهمیت‌تر باشد.

در نتیجه، تعیین RPO براساس نیازهای تجاری، فناوری‌های موجود و ارزیابی ریسک، به سازمان‌ها کمک می‌کند تا استراتژی مناسب برای پشتیبان‌گیری از داده‌ها را تعیین کرده و به این ترتیب، در صورت وقوع حادثه، بتوانند داده‌های مهم خود را به حداقل از دست دادند.



#security #linux #recovery #disaster
#rpo #bcp #devops

https://t.iss.one/unixmens
با Recovery Time Objective (RTO) آشنا شویم :



"هدف زمانی بازیابی" یا Recovery Time Objective (RTO) به مدت زمانی اشاره دارد که یک سازمان یا یک سیستم می‌تواند بعد از یک حادثه یا فاجعه، به وضعیت عادی خود بازگردد. RTO، یکی از معیارهای مهم در برنامه ریزی بحران و مدیریت ریسک فناوری اطلاعات است.

ساختارهای مختلفی برای تعیین RTO وجود دارد که عبارتند از:

1. نیازهای تجاری: این ساختار بر اساس نیازهای و توقعات تجاری سازمان تعیین می‌شود. مثال: یک سازمان ممکن است نیاز داشته باشد که پس از یک حادثه، در یک زمان محدود (مثلاً ۴ ساعت) به فعالیت‌های عادی خود بازگردد.

2. تحلیل ریسک: در این ساختار، RTO بر اساس ارزیابی مخاطرات و احتمالات وقوع حوادث مشخص می‌شود. مثال: یک سازمان ممکن است از تحلیل ریسک برای تعیین اینکه چقدر زمان برای بازیابی از یک حادثه خاص نیاز دارد، استفاده کند.

3. موقعیت قانونی و تنظیمات: برخی صنایع نظیر صنعت مالی یا حوزه سلامت، ممکن است به تعیین RTO بر اساس مقررات قانونی و تنظیمات اجباری موظف باشند.

در مجموع، تعیین RTO بر اساس نیازهای تجاری، تحلیل ریسک و شرایط قانونی، به هر سازمان کمک می‌کند تا در صورت وقوع حادثه، بتواند زمان بازیابی مورد نیاز خود را بهینه‌سازی کند و فرایندهای خود را در کوتاه‌ترین زمان ممکن و با حداقل اختلال، به حالت اولیه بازگرداند.


#security #linux #recovery #disaster
https://t.iss.one/unixmens
در مورد Recovery Point Objective (RPO) آشنا شویم :


"هدف نقطه بازیابی" یا Recovery Point Objective (RPO) به زمانی اشاره دارد که داده‌های یک سیستم می‌توانند به طور مطلوب و تا چه میزان، پس از یک حادثه یا فاجعه، بازیابی شوند. RPO یکی دیگر از معیارهای مهم در بحران‌های فناوری اطلاعات و مدیریت ریسک است.

ساختارهای مختلفی برای تعیین RPO وجود دارد که عبارتند از:

1. نیازهای تجاری: این رویکرد بر اساس نیازهای و توقعات تجاری سازمان تعیین می‌شود. برای مثال، یک سازمان ممکن است به دنبال بازیابی داده‌ها به حالتی باشد که اخرین تغییرات داده‌ها تا زمان مشخصی (مثلاً ۳ ساعت قبل از حادثه) حفظ شده باشند.

2. فناوری موجود: RPO ممکن است بر اساس تکنولوژی‌ها و راهکارهای موجود برای پشتیبان‌گیری از داده تعیین شود. مثال: استفاده از فناوری‌های پشتیبان‌گیری مانند نسخه‌برداری مستقیم (continuous data protection) می‌تواند باعث شود که RPO به حداقل برسد.

3. ارزیابی ریسک: تعیین RPO ممکن است بر اساس ارزیابی ریسک و اهمیت داده‌ها صورت گیرد. برای مثال، برای داده‌هایی که از نظر اقتصادی یا عملیاتی بسیار حائز اهمیت هستند، RPO ممکن است بسیار کمتر از داده‌های کم اهمیت‌تر باشد.

در نتیجه، تعیین RPO براساس نیازهای تجاری، فناوری‌های موجود و ارزیابی ریسک، به سازمان‌ها کمک می‌کند تا استراتژی مناسب برای پشتیبان‌گیری از داده‌ها را تعیین کرده و به این ترتیب، در صورت وقوع حادثه، بتوانند داده‌های مهم خود را به حداقل از دست دادند.


#security #linux #recovery #disaster
https://t.iss.one/unixmens
با Recovery Time Objective (RTO) آشنا شویم :



"هدف زمانی بازیابی" یا Recovery Time Objective (RTO) به مدت زمانی اشاره دارد که یک سازمان یا یک سیستم می‌تواند بعد از یک حادثه یا فاجعه، به وضعیت عادی خود بازگردد. RTO، یکی از معیارهای مهم در برنامه ریزی بحران و مدیریت ریسک فناوری اطلاعات است.

ساختارهای مختلفی برای تعیین RTO وجود دارد که عبارتند از:

1. نیازهای تجاری: این ساختار بر اساس نیازهای و توقعات تجاری سازمان تعیین می‌شود. مثال: یک سازمان ممکن است نیاز داشته باشد که پس از یک حادثه، در یک زمان محدود (مثلاً ۴ ساعت) به فعالیت‌های عادی خود بازگردد.

2. تحلیل ریسک: در این ساختار، RTO بر اساس ارزیابی مخاطرات و احتمالات وقوع حوادث مشخص می‌شود. مثال: یک سازمان ممکن است از تحلیل ریسک برای تعیین اینکه چقدر زمان برای بازیابی از یک حادثه خاص نیاز دارد، استفاده کند.

3. موقعیت قانونی و تنظیمات: برخی صنایع نظیر صنعت مالی یا حوزه سلامت، ممکن است به تعیین RTO بر اساس مقررات قانونی و تنظیمات اجباری موظف باشند.

در مجموع، تعیین RTO بر اساس نیازهای تجاری، تحلیل ریسک و شرایط قانونی، به هر سازمان کمک می‌کند تا در صورت وقوع حادثه، بتواند زمان بازیابی مورد نیاز خود را بهینه‌سازی کند و فرایندهای خود را در کوتاه‌ترین زمان ممکن و با حداقل اختلال، به حالت اولیه بازگرداند.


#security #linux #recovery #disaster
#rto #bcp #devops
https://t.iss.one/unixmens
در مورد Recovery Point Objective (RPO) آشنا شویم :


"هدف نقطه بازیابی" یا Recovery Point Objective (RPO) به زمانی اشاره دارد که داده‌های یک سیستم می‌توانند به طور مطلوب و تا چه میزان، پس از یک حادثه یا فاجعه، بازیابی شوند. RPO یکی دیگر از معیارهای مهم در بحران‌های فناوری اطلاعات و مدیریت ریسک است.

ساختارهای مختلفی برای تعیین RPO وجود دارد که عبارتند از:

1. نیازهای تجاری: این رویکرد بر اساس نیازهای و توقعات تجاری سازمان تعیین می‌شود. برای مثال، یک سازمان ممکن است به دنبال بازیابی داده‌ها به حالتی باشد که اخرین تغییرات داده‌ها تا زمان مشخصی (مثلاً ۳ ساعت قبل از حادثه) حفظ شده باشند.

2. فناوری موجود: RPO ممکن است بر اساس تکنولوژی‌ها و راهکارهای موجود برای پشتیبان‌گیری از داده تعیین شود. مثال: استفاده از فناوری‌های پشتیبان‌گیری مانند نسخه‌برداری مستقیم (continuous data protection) می‌تواند باعث شود که RPO به حداقل برسد.

3. ارزیابی ریسک: تعیین RPO ممکن است بر اساس ارزیابی ریسک و اهمیت داده‌ها صورت گیرد. برای مثال، برای داده‌هایی که از نظر اقتصادی یا عملیاتی بسیار حائز اهمیت هستند، RPO ممکن است بسیار کمتر از داده‌های کم اهمیت‌تر باشد.

در نتیجه، تعیین RPO براساس نیازهای تجاری، فناوری‌های موجود و ارزیابی ریسک، به سازمان‌ها کمک می‌کند تا استراتژی مناسب برای پشتیبان‌گیری از داده‌ها را تعیین کرده و به این ترتیب، در صورت وقوع حادثه، بتوانند داده‌های مهم خود را به حداقل از دست دادند.



#security #linux #recovery #disaster
#rpo #bcp #devops

https://t.iss.one/unixmens