Forwarded from اتچ بات
گوش* های تان بریده باد!
@SSopskf
بنا بود، #نفت را سر سفره مردمان ببرند، هرچند آن روز هم که نونهالی بیش نبودیم، هرگاه سخن از نفت سر سفره به میان می آمد، به بوی تندش، معترض می شدیم ولی باور کنید که این نفت لعنتی را هرگز سرسفره خود و بسیاری دیگر ندیدیم!
شاید آقازاده ها، بارها و بارها، سفره و جیب و خورجین شان، از برکات نفت پر شده و بهره مند شده باشند ولی می دانم و می دانید و می دانند که بسیاری حتی از بوی نفت هم محروم مانده و می مانند!
داستان بسیاری در قبال #نفت_سر_سفره، چون رهگذری می ماند که از جلوی کبابی عبور می کرده و بوی تند کباب به مشامش می خورد و در حسرت وصال کباب رهی جز این نمی یابد که به شیشه پنجره کبابی بزند و آن چندنفر نشسته حول پرس کباب را سفارش کند تا #سماق هم بیفزایند بعد میل کنند!
سالهاست شاهدم که مجموعه ها، هیأت ها، سمن ها، ان جی اوها و فعالان خیری و مدنی هشدار می دهند و از #بحران_کودکان_کار و سوء استفاده ابزاری از #فرشته_های_خیابانی و ... می گویند، می نویسند و فریاد وامددا سر می دهند اما کم تر #گوش_شنوایی یافته و می یابند!
همه این واویلاها، هشدارها و فریادها در تالار کنفرانس ها، همایش ها و تونل های تودرتوی ساختار بروکراسی به تاریخ پیوست و نشنیده ماند و صد و هزار و میلیون ها افسوس که #مسئولی_نشنید و متولی، #تولیت_نپذیرفت و شریان ابزارگرایان، کارفرمایان سوءاستفاده گر و کارتل های بهره مند از سفره فقرا، همچنان #خون_بی_توجهی، بلعید و جان گرفت و آن سوتر اما، #جان_بگرفت و #گوش_بستاند و #عمر_بربود!
...اما امروز که #ناله_ای می شنویم و کلیپی می بینیم ناخواسته و تحقیق نکرده و بی توجه و امعان نظر به #سواد_رسانه و سوء استفاده ابزاری از رسانه، #رگ_گردن_مان، متورم می شود و هم صدا و همنوا، می تازیم غافل از اینکه همه باهم داریم می بازیم...
امروز اما عزم کرده ایم با این یادداشت، همه آن دیگرانی را که عمری در قبال ظلم و اجحاف رفته بر این قشر مظلوم، و فریاد و واویلاهای دلسوزان این آب و خاک، #کر_شدند و #نشنیدند و #اقدامی_نکردند، خطاب قرار دهیم و بگوییم:
#گوش_های_تان_بریده_باد
که یک لحظه و یک زمان، طبق کارکرد ذاتی آن عضو و نعمت الهی، #اراده_شنیدن، نکردید و نشنیدید و برمبنای شنیدن سوزِدلِ آن دیگری و مسئولیت دنیایی تان عمل نکردید ...
#گوش_های_تان_بریده_باد،
ای #ناشنواهای_روزگار
که روزگار ایران و ایرانی را سیاه و تباه کردید و به یکباره تا سیاه چاله های تاریخ رهنمون شدید...
بعید نمی دانیم که از دفن آن سامان و تاریخ نیز، توهم و طمع #نفت_شدن و تزیین مجدد سفره نسل فردای تان دارید؟!
غافل از اینکه:
#همین_دنیا_دار_مکافات_است و...
#گوش_های_تان_بریده_باد که بی موقع و خودارادی و هدف دار، #کر_شدید و مای منادی صلح و مهربانی را مجبور به دعای #بریدن_گوش تان کردید!!!!
😓😓😓
رئوف آذری، فعال صلح و مهربانی
@SSopskf
----------
*نوشته فوق با الهام از کلیپ منتشره با فحوای "بریدن گوش نوجوان زباله گرد" به تحریر در آمده است. هرچند که صحت و سقم کلیپ نیاز به راستی آزمایی دارد اما کم نیستند کودکانی که هر روز تهدیدهای زبانی گوش های مبارک و اما نحیف شان را می آزارد و جان نازنین شان، همواره در خطر ارتزاق دیگری است... رسالت قلم ها، نگاشتن و هشدار و طرح راهکار است، پس بنگارید ای قلم به دستان آزاده...
@SSopskf
بنا بود، #نفت را سر سفره مردمان ببرند، هرچند آن روز هم که نونهالی بیش نبودیم، هرگاه سخن از نفت سر سفره به میان می آمد، به بوی تندش، معترض می شدیم ولی باور کنید که این نفت لعنتی را هرگز سرسفره خود و بسیاری دیگر ندیدیم!
شاید آقازاده ها، بارها و بارها، سفره و جیب و خورجین شان، از برکات نفت پر شده و بهره مند شده باشند ولی می دانم و می دانید و می دانند که بسیاری حتی از بوی نفت هم محروم مانده و می مانند!
داستان بسیاری در قبال #نفت_سر_سفره، چون رهگذری می ماند که از جلوی کبابی عبور می کرده و بوی تند کباب به مشامش می خورد و در حسرت وصال کباب رهی جز این نمی یابد که به شیشه پنجره کبابی بزند و آن چندنفر نشسته حول پرس کباب را سفارش کند تا #سماق هم بیفزایند بعد میل کنند!
سالهاست شاهدم که مجموعه ها، هیأت ها، سمن ها، ان جی اوها و فعالان خیری و مدنی هشدار می دهند و از #بحران_کودکان_کار و سوء استفاده ابزاری از #فرشته_های_خیابانی و ... می گویند، می نویسند و فریاد وامددا سر می دهند اما کم تر #گوش_شنوایی یافته و می یابند!
همه این واویلاها، هشدارها و فریادها در تالار کنفرانس ها، همایش ها و تونل های تودرتوی ساختار بروکراسی به تاریخ پیوست و نشنیده ماند و صد و هزار و میلیون ها افسوس که #مسئولی_نشنید و متولی، #تولیت_نپذیرفت و شریان ابزارگرایان، کارفرمایان سوءاستفاده گر و کارتل های بهره مند از سفره فقرا، همچنان #خون_بی_توجهی، بلعید و جان گرفت و آن سوتر اما، #جان_بگرفت و #گوش_بستاند و #عمر_بربود!
...اما امروز که #ناله_ای می شنویم و کلیپی می بینیم ناخواسته و تحقیق نکرده و بی توجه و امعان نظر به #سواد_رسانه و سوء استفاده ابزاری از رسانه، #رگ_گردن_مان، متورم می شود و هم صدا و همنوا، می تازیم غافل از اینکه همه باهم داریم می بازیم...
امروز اما عزم کرده ایم با این یادداشت، همه آن دیگرانی را که عمری در قبال ظلم و اجحاف رفته بر این قشر مظلوم، و فریاد و واویلاهای دلسوزان این آب و خاک، #کر_شدند و #نشنیدند و #اقدامی_نکردند، خطاب قرار دهیم و بگوییم:
#گوش_های_تان_بریده_باد
که یک لحظه و یک زمان، طبق کارکرد ذاتی آن عضو و نعمت الهی، #اراده_شنیدن، نکردید و نشنیدید و برمبنای شنیدن سوزِدلِ آن دیگری و مسئولیت دنیایی تان عمل نکردید ...
#گوش_های_تان_بریده_باد،
ای #ناشنواهای_روزگار
که روزگار ایران و ایرانی را سیاه و تباه کردید و به یکباره تا سیاه چاله های تاریخ رهنمون شدید...
بعید نمی دانیم که از دفن آن سامان و تاریخ نیز، توهم و طمع #نفت_شدن و تزیین مجدد سفره نسل فردای تان دارید؟!
غافل از اینکه:
#همین_دنیا_دار_مکافات_است و...
#گوش_های_تان_بریده_باد که بی موقع و خودارادی و هدف دار، #کر_شدید و مای منادی صلح و مهربانی را مجبور به دعای #بریدن_گوش تان کردید!!!!
😓😓😓
رئوف آذری، فعال صلح و مهربانی
@SSopskf
----------
*نوشته فوق با الهام از کلیپ منتشره با فحوای "بریدن گوش نوجوان زباله گرد" به تحریر در آمده است. هرچند که صحت و سقم کلیپ نیاز به راستی آزمایی دارد اما کم نیستند کودکانی که هر روز تهدیدهای زبانی گوش های مبارک و اما نحیف شان را می آزارد و جان نازنین شان، همواره در خطر ارتزاق دیگری است... رسالت قلم ها، نگاشتن و هشدار و طرح راهکار است، پس بنگارید ای قلم به دستان آزاده...
Telegram
attach 📎