Forwarded from الفبای صلح و مهربانی
#تابوت_جنگ و #گهواره_صلح
بر دستان کاروان ۲۶ نفره سفیران صلح و مهربانی سردشت
سفیران صلح و مهربانی سردشت و حلبچه که بعد از برگزاری مراسم سالیاد بمباران شیمیایی سردشت(۷تیر۱۳۶۶) از صبحگاه روز شنبه دهم تیرماه ۹۶ وارد تهران شده بودند، بعد از دو روز اجرای خوب جشنواره #ترانه_صلح_سردشت در خانه هنر جمعیت امام علی (ع) واقع در خیابان کارگر جنوبی، امروز دوشنبه مورخ ۱۲ تیرماه ۹۶ به موزه صلح تهران وارد شدند.
کاروان سفیران صلح و مهربانی با در دست داشتن تراکت نوشته های:
بمباران شیمیایی و اثرات خردل، #تابوت_جنگ بردوش و #گهواره_صلح_و_مهربانی بر دستان و نیز بنرنوشته #صلح_و_مهربانی سه زبانه فارسی، کوردی، انگلیسی بر سینه، مسیر ورودی پارک شهر تا موزه صلح را با راهپیمایی پیموده و در ورودی موزه با استقبال مسئولان و راویان موزه مواجه شدند...
رئوف آذری، سرپرست کاروان، ضمن تشکر از اقدام خوب موزه صلح در ساماندهی #رالی_صلح تهران - سردشت در سالیاد بمباران شیمیایی سردشت، از اهداف سفر کاروان سفیران صلح و مهربانی به تهران گفتند و یادآور شدند:
"ما از سرزمینی آمده ایم که علی رغم مواهب طبیعی بسیارش، هر وجبش بوی خردل، نامهربانی و محرومیت می دهد.
ما آمده ایم تا مرهمی بر درد دیگران باشیم و نه اینکه صرفا" درد خود را فریاد برآوریم.
ما #تابوت_جنگ بر دوش آمده ایم تا نشان دهیم که جنگ مُرده است و اینک هر شهروند فرصتی دارد کین دل بزداید و جنگ و تعصب را از سرزمین وجود خود براند... "
این فعال مدنی و ایده پرداز و مدیر کمپین مهربانی های کوچک اضافه کرد:
"اما در کنار آن #گهواره_صلح_و_مهربانی نیز آورده ایم تا به نیابت از شهروندان صلح طلب سردشتی و حلبچه ای گفته باشیم که؛
هر چند صلح و مهربانی چندصباحی است متولد شده است اما به لالایی نسل امروز و دیروز نیازمند است تا بال و پر گیرد و شاخ و برگ آورد و میوه دهد...
آمده ایم تا دستان مان را در هم گره زنیم و انرژی پرورش #کودک_صلح_و_مهربانی را هم افزایی کنیم و توان ها روی هم گذاریم و مرزهای جغرافیایی را با هم درنوردیم"
در ادامه ماموستا عثمان محمد، معلم و مستندساز و قربانی جنگ افزارهای شیمیایی حلبچه ای نیز با تاکید بر مرگ جنگ، پرورش نوزاد صلح و مهربانی را رسالت همه معرفی کرد و بر همدلی شهروندان حلبچه ای در همراهی با شهروندان سردشتی در انتشار بذر صلح و مهربانی تاکید کردند و خواستار استفاده نهال مهربانی به جای بمب نفرت توسط قدرت مداران و سیاست ورزان شدند."
دکتر احمد سروش، به نیابت از همکارانش در پژوهشکده جانبازان و نیز موزه صلح، اراده شهروندان سردشتی و حلبچه ای را ستود و تاکید کردند:
"همه ما متعهد به انتشار بذر مهربانی و صلح هستیم و امیدواریم در طی مسیر همگرایی ها، توفیقات بیشتری نصیب بریم" .
وی با اشاره به رالی صلح که از تهران به سردشت در روزهای ۷و۸ تیر اجرایی شد، مجموعه خود را مصمم در صلح و همدلی با صلح طلبان معرفی کرد و از کاروان سفیران صلح و مهربانی سردشت و حلبچه تجلیل کردند."
وی همچنین از سفیران صلح و مهربانی برای حضور و مشارکت در نشست ویژه بعدازظهر با مدیرکل سازمان منع سلاح های شیمیایی، دعوت کرد.
کاروان صلح و مهربانی نیز پس از صرف نهار با میزبانی موزه صلح، با دعوت دکتر سروش، در مراسم ویژه ای که به افتخار حضور #احمد_اوزمجوو مدیرکل سازمان منع سلاح های شیمیایی (OPCW) ترتیب داده شده بود، شرکت کردند.
در این مراسم که به مدت ۲ ساعت و اندی طول کشید، سرپرست کاروان سفیران صلح و مهربانی سردشت، در جریان روایت بمباران شیمیایی سردشت توسط روای موزه، ابتکار عمل به خرج داد و چون راوی بمباران شیمیایی سردشت، ابتدا از مدیرکل به پاس صدور پیام هر ساله در سالیادها تشکر و حضور میدانی ایشان را در سردشت خواستار شد.
سپس ضمن اشاره به پاره ای آسیب های وارده بر خانواده های شهدا و جانبازان، از رژه سفیران صلح و مهربانی و نحوه حضور در موزه سخن راند و بر اراده شهروندان سردشت و حلبچه برای نهادینه کردن صلح و مهربانی و آموزش الفبای آن تاکید کرد و از مدیرکل برای رساندن پیام شهروندان سردشت و حلبچه به جهانیان مساعدت طلبید.
در ادامه،حاضران ضمن حضور در یادمان شهداء، به صورت نمادین،دسته گل هایی اهداء کرده و بادکنکی را رها کردند.
در این اثنا یکی از کودکان سردشتی در کنار مدیرکل سازمان منع سلاح های شیمیایی برای اهدای گل انتخاب گردید و نیز سه کودک سردشتی (اروین آذری، میدیاعباسی و متین عباسی) نیز در جلو تمام حضار و از جمله مدیرکل سازمان منع سلاح های شیمیایی، از زبان سردشت به سه زبان کوردی، فارسی و انگلیسی سرود صلح و همدلی سردادند که موجد تکریم مدیرکل و حضار شدند...
شایان ذکر است که گفت و گوهای متعاقب نیز در حواشی نشست با مدیرکل، انجام شد که در شناساندن پروژه سردشت، میعادگاه صلح جهانی موثر بود.
#الفبای_صلح_و_مهربانی
@havalani_ashti
بر دستان کاروان ۲۶ نفره سفیران صلح و مهربانی سردشت
سفیران صلح و مهربانی سردشت و حلبچه که بعد از برگزاری مراسم سالیاد بمباران شیمیایی سردشت(۷تیر۱۳۶۶) از صبحگاه روز شنبه دهم تیرماه ۹۶ وارد تهران شده بودند، بعد از دو روز اجرای خوب جشنواره #ترانه_صلح_سردشت در خانه هنر جمعیت امام علی (ع) واقع در خیابان کارگر جنوبی، امروز دوشنبه مورخ ۱۲ تیرماه ۹۶ به موزه صلح تهران وارد شدند.
کاروان سفیران صلح و مهربانی با در دست داشتن تراکت نوشته های:
بمباران شیمیایی و اثرات خردل، #تابوت_جنگ بردوش و #گهواره_صلح_و_مهربانی بر دستان و نیز بنرنوشته #صلح_و_مهربانی سه زبانه فارسی، کوردی، انگلیسی بر سینه، مسیر ورودی پارک شهر تا موزه صلح را با راهپیمایی پیموده و در ورودی موزه با استقبال مسئولان و راویان موزه مواجه شدند...
رئوف آذری، سرپرست کاروان، ضمن تشکر از اقدام خوب موزه صلح در ساماندهی #رالی_صلح تهران - سردشت در سالیاد بمباران شیمیایی سردشت، از اهداف سفر کاروان سفیران صلح و مهربانی به تهران گفتند و یادآور شدند:
"ما از سرزمینی آمده ایم که علی رغم مواهب طبیعی بسیارش، هر وجبش بوی خردل، نامهربانی و محرومیت می دهد.
ما آمده ایم تا مرهمی بر درد دیگران باشیم و نه اینکه صرفا" درد خود را فریاد برآوریم.
ما #تابوت_جنگ بر دوش آمده ایم تا نشان دهیم که جنگ مُرده است و اینک هر شهروند فرصتی دارد کین دل بزداید و جنگ و تعصب را از سرزمین وجود خود براند... "
این فعال مدنی و ایده پرداز و مدیر کمپین مهربانی های کوچک اضافه کرد:
"اما در کنار آن #گهواره_صلح_و_مهربانی نیز آورده ایم تا به نیابت از شهروندان صلح طلب سردشتی و حلبچه ای گفته باشیم که؛
هر چند صلح و مهربانی چندصباحی است متولد شده است اما به لالایی نسل امروز و دیروز نیازمند است تا بال و پر گیرد و شاخ و برگ آورد و میوه دهد...
آمده ایم تا دستان مان را در هم گره زنیم و انرژی پرورش #کودک_صلح_و_مهربانی را هم افزایی کنیم و توان ها روی هم گذاریم و مرزهای جغرافیایی را با هم درنوردیم"
در ادامه ماموستا عثمان محمد، معلم و مستندساز و قربانی جنگ افزارهای شیمیایی حلبچه ای نیز با تاکید بر مرگ جنگ، پرورش نوزاد صلح و مهربانی را رسالت همه معرفی کرد و بر همدلی شهروندان حلبچه ای در همراهی با شهروندان سردشتی در انتشار بذر صلح و مهربانی تاکید کردند و خواستار استفاده نهال مهربانی به جای بمب نفرت توسط قدرت مداران و سیاست ورزان شدند."
دکتر احمد سروش، به نیابت از همکارانش در پژوهشکده جانبازان و نیز موزه صلح، اراده شهروندان سردشتی و حلبچه ای را ستود و تاکید کردند:
"همه ما متعهد به انتشار بذر مهربانی و صلح هستیم و امیدواریم در طی مسیر همگرایی ها، توفیقات بیشتری نصیب بریم" .
وی با اشاره به رالی صلح که از تهران به سردشت در روزهای ۷و۸ تیر اجرایی شد، مجموعه خود را مصمم در صلح و همدلی با صلح طلبان معرفی کرد و از کاروان سفیران صلح و مهربانی سردشت و حلبچه تجلیل کردند."
وی همچنین از سفیران صلح و مهربانی برای حضور و مشارکت در نشست ویژه بعدازظهر با مدیرکل سازمان منع سلاح های شیمیایی، دعوت کرد.
کاروان صلح و مهربانی نیز پس از صرف نهار با میزبانی موزه صلح، با دعوت دکتر سروش، در مراسم ویژه ای که به افتخار حضور #احمد_اوزمجوو مدیرکل سازمان منع سلاح های شیمیایی (OPCW) ترتیب داده شده بود، شرکت کردند.
در این مراسم که به مدت ۲ ساعت و اندی طول کشید، سرپرست کاروان سفیران صلح و مهربانی سردشت، در جریان روایت بمباران شیمیایی سردشت توسط روای موزه، ابتکار عمل به خرج داد و چون راوی بمباران شیمیایی سردشت، ابتدا از مدیرکل به پاس صدور پیام هر ساله در سالیادها تشکر و حضور میدانی ایشان را در سردشت خواستار شد.
سپس ضمن اشاره به پاره ای آسیب های وارده بر خانواده های شهدا و جانبازان، از رژه سفیران صلح و مهربانی و نحوه حضور در موزه سخن راند و بر اراده شهروندان سردشت و حلبچه برای نهادینه کردن صلح و مهربانی و آموزش الفبای آن تاکید کرد و از مدیرکل برای رساندن پیام شهروندان سردشت و حلبچه به جهانیان مساعدت طلبید.
در ادامه،حاضران ضمن حضور در یادمان شهداء، به صورت نمادین،دسته گل هایی اهداء کرده و بادکنکی را رها کردند.
در این اثنا یکی از کودکان سردشتی در کنار مدیرکل سازمان منع سلاح های شیمیایی برای اهدای گل انتخاب گردید و نیز سه کودک سردشتی (اروین آذری، میدیاعباسی و متین عباسی) نیز در جلو تمام حضار و از جمله مدیرکل سازمان منع سلاح های شیمیایی، از زبان سردشت به سه زبان کوردی، فارسی و انگلیسی سرود صلح و همدلی سردادند که موجد تکریم مدیرکل و حضار شدند...
شایان ذکر است که گفت و گوهای متعاقب نیز در حواشی نشست با مدیرکل، انجام شد که در شناساندن پروژه سردشت، میعادگاه صلح جهانی موثر بود.
#الفبای_صلح_و_مهربانی
@havalani_ashti
Forwarded from عکس نگار
تابوت جنگ
و
گهواره صلح و مهربانی
هدیه سفیران صلح و مهربانی سردشت و حلبچه به موزه صلح تهران
روز دوشنبه مورخ ۱۲ تیرماه ۹۶
#نه_به_جنگ
#آری_به #صلح_و_مهربانی
#الفبای_صلح_و_مهربانی
#تابوت_جنگ
#گهواره_صلح_و_مهربانی
@havalani_ashti
و
گهواره صلح و مهربانی
هدیه سفیران صلح و مهربانی سردشت و حلبچه به موزه صلح تهران
روز دوشنبه مورخ ۱۲ تیرماه ۹۶
#نه_به_جنگ
#آری_به #صلح_و_مهربانی
#الفبای_صلح_و_مهربانی
#تابوت_جنگ
#گهواره_صلح_و_مهربانی
@havalani_ashti
Forwarded from عکس نگار
🗝کمپین مهربانی های کوچک🔓🔒
🌷نمونه ۲۴۰🔏
🖊رئوف آذری
@Raoufazari
--------- نگارش ۱۲ #تیرماه ۹۶
🌷گهواره صلح و مهربانی🌷
سالیاد یکی از بدترین حوادث دوران زندگی ما شهروندان سردشتی فرا رسیده بود و می بایست چون سی سال گذشته، تلنگری به ذهن خود می زدیم و کاری می کردیم!
هر شهروند و هر گروه و انجمن ایده ای و کاری در پیش گرفت و این نشان جنبندگی بود و سرزندگی در پس خردل!
و نشانه ای بس ارزشمند و پاسخی در خور برای همه آنان که:
سیب،لیمو و خردل هدیه آورده بودند و #مرگ را...
ایده هایی طرح شد و اقداماتی صورت گرفت که هر یک خود ده ها گزارش مهربانی در بطن نهفته دارند که به وقت خود، شاید فرصتی یافتیم و ذکری داشتیم!
اما این یکی را نگفتن، نشاید...
دو روز بود با کاروان خودبنیاد سفیران صلح و مهربانی در تهران بودیم و بدون اتلاف دقایقی، مشغول اجرای برنامه هایی که هدیه برده بودیم...
... گاه اشک جاری ساختیم و گاه دوباره اشک!
اما این بار از نوع شوق و شعف...
بعد از اجرای خوب و دستاوردمدار جشنواره ترانه صلح سردشت که در کنتداکتور آن، نمایش #چریکه_ی_بی_ده_نگ، نیز زمانی نصیب برده بود و اجرا شد و خوب اجراشد و تشویق ها برانگیخت،حال نوبت ما بود که آن ابزار و دکور و گهواره را ماندگار کنیم!
ذهن جرقه ای خورد و #جنگ و #صلح برای چندمین بار مقابل هم گرفتند و طرحی شد که جانی دوباره مان بخشید.
بچه ها دست به کار شدند و بخشی از دکور #تابوت شد و بخشی نیز #گهواره که خود گهواره بود و عملیاتی جز تهیه یک بنر نیاز نداشت...
محل اسکان و زمان در برابر انرژی سفیران صلح کم آورد و در نهایت راهروهای سایه دار و نیمکت های فلزی پارک شهر تهران یار شدند تا در فضای باز طراحی بنر صورت گیرد و تابوت کامل گردد و گهواره با بنر نشانه گذاری شود...
همه چیز دست به دست هم داد تا ایده اجرایی شود و به لطف مهربان سفیران صلح همراه به بهترین نوع ممکن در کسری از روز اجرایی شد و خوب اجرا شد!
گهواره دکور نمایش چریکه بی ده نگ - فریاد بی صدا- اینک مهمان موزه صلح شده است تا همچنان برای پرورش #صلح_و_مهربانی شهروندان سردشتی، سرود همدلی و همکرایی بسراید و ماندگارشان کند...
شیما و شیوا دو بازیگر آن تئاتر بودند که گهواره ارث پدری شان را همراه آورده بودند و اینک شیوا بعد از تحویل گهواره به موزه در قالب گهواره صلح و مهربانی چنین با گهواره اش که سالها در آن رشد جسمی و سال ها نیز توسعه نقش بازیگری اش را تجربه کرده بود، خداحافظی می کند...
shiwa ahmadpour:
"گهواره صلح و مهربانی
روزگاری یکی از عموهایم در آن بزرگ شده بود و بعد از بزرگ شدنش آن را به پدر عزیزم دادن و ماه ها پدرجانم در آن خوابید و بازی کرد وگریه هم کرد و بعد نوبت خواهر بزرگم شیما و بعد خودم و بعد از خودم داداشم نیما کوچولو 🌺
و اینک با افتخار از این همه خاطرات و خوبی و خوشی های که با آن گهواره واقعا مهربان داشتم، گذشتم و آن مهربان گهواره را همراه با هیأت سفیران صلح و مهربانی و آشتی تقدیم به موزه صلح کردیم تا شاید صلح و مهربانی دوباره زنده شود..
شیوا احمد پور، سفير کاروان صلح و مهربانی سردشت"
درود بر این مهربان بزرگان و سفیران صلح مدار سردشتی که دلی دارند به وسعت اقیانوس ها و هر خردل نامرادی را تا اعماق خود فرمی کشند و مهر می پراکنند و خورشید صلح بر می افروزند...
گروه کمپین👇👇👇
https://t.iss.one/joinchat/AAAAADwcjLHIA5Qmdu33Yw
کانال چالش مهربانی
(گزیده گزارش مهربانی مهربانان)👇
@kindness_challenge
🌷نمونه ۲۴۰🔏
🖊رئوف آذری
@Raoufazari
--------- نگارش ۱۲ #تیرماه ۹۶
🌷گهواره صلح و مهربانی🌷
سالیاد یکی از بدترین حوادث دوران زندگی ما شهروندان سردشتی فرا رسیده بود و می بایست چون سی سال گذشته، تلنگری به ذهن خود می زدیم و کاری می کردیم!
هر شهروند و هر گروه و انجمن ایده ای و کاری در پیش گرفت و این نشان جنبندگی بود و سرزندگی در پس خردل!
و نشانه ای بس ارزشمند و پاسخی در خور برای همه آنان که:
سیب،لیمو و خردل هدیه آورده بودند و #مرگ را...
ایده هایی طرح شد و اقداماتی صورت گرفت که هر یک خود ده ها گزارش مهربانی در بطن نهفته دارند که به وقت خود، شاید فرصتی یافتیم و ذکری داشتیم!
اما این یکی را نگفتن، نشاید...
دو روز بود با کاروان خودبنیاد سفیران صلح و مهربانی در تهران بودیم و بدون اتلاف دقایقی، مشغول اجرای برنامه هایی که هدیه برده بودیم...
... گاه اشک جاری ساختیم و گاه دوباره اشک!
اما این بار از نوع شوق و شعف...
بعد از اجرای خوب و دستاوردمدار جشنواره ترانه صلح سردشت که در کنتداکتور آن، نمایش #چریکه_ی_بی_ده_نگ، نیز زمانی نصیب برده بود و اجرا شد و خوب اجراشد و تشویق ها برانگیخت،حال نوبت ما بود که آن ابزار و دکور و گهواره را ماندگار کنیم!
ذهن جرقه ای خورد و #جنگ و #صلح برای چندمین بار مقابل هم گرفتند و طرحی شد که جانی دوباره مان بخشید.
بچه ها دست به کار شدند و بخشی از دکور #تابوت شد و بخشی نیز #گهواره که خود گهواره بود و عملیاتی جز تهیه یک بنر نیاز نداشت...
محل اسکان و زمان در برابر انرژی سفیران صلح کم آورد و در نهایت راهروهای سایه دار و نیمکت های فلزی پارک شهر تهران یار شدند تا در فضای باز طراحی بنر صورت گیرد و تابوت کامل گردد و گهواره با بنر نشانه گذاری شود...
همه چیز دست به دست هم داد تا ایده اجرایی شود و به لطف مهربان سفیران صلح همراه به بهترین نوع ممکن در کسری از روز اجرایی شد و خوب اجرا شد!
گهواره دکور نمایش چریکه بی ده نگ - فریاد بی صدا- اینک مهمان موزه صلح شده است تا همچنان برای پرورش #صلح_و_مهربانی شهروندان سردشتی، سرود همدلی و همکرایی بسراید و ماندگارشان کند...
شیما و شیوا دو بازیگر آن تئاتر بودند که گهواره ارث پدری شان را همراه آورده بودند و اینک شیوا بعد از تحویل گهواره به موزه در قالب گهواره صلح و مهربانی چنین با گهواره اش که سالها در آن رشد جسمی و سال ها نیز توسعه نقش بازیگری اش را تجربه کرده بود، خداحافظی می کند...
shiwa ahmadpour:
"گهواره صلح و مهربانی
روزگاری یکی از عموهایم در آن بزرگ شده بود و بعد از بزرگ شدنش آن را به پدر عزیزم دادن و ماه ها پدرجانم در آن خوابید و بازی کرد وگریه هم کرد و بعد نوبت خواهر بزرگم شیما و بعد خودم و بعد از خودم داداشم نیما کوچولو 🌺
و اینک با افتخار از این همه خاطرات و خوبی و خوشی های که با آن گهواره واقعا مهربان داشتم، گذشتم و آن مهربان گهواره را همراه با هیأت سفیران صلح و مهربانی و آشتی تقدیم به موزه صلح کردیم تا شاید صلح و مهربانی دوباره زنده شود..
شیوا احمد پور، سفير کاروان صلح و مهربانی سردشت"
درود بر این مهربان بزرگان و سفیران صلح مدار سردشتی که دلی دارند به وسعت اقیانوس ها و هر خردل نامرادی را تا اعماق خود فرمی کشند و مهر می پراکنند و خورشید صلح بر می افروزند...
گروه کمپین👇👇👇
https://t.iss.one/joinchat/AAAAADwcjLHIA5Qmdu33Yw
کانال چالش مهربانی
(گزیده گزارش مهربانی مهربانان)👇
@kindness_challenge
Forwarded from بنیاد توسعه صلح و مهربانی های کوچک
يادداشت مهندس #محمد_درويش، لوكوموتيوران قطار توسعه سبز ايران به مناسبت هفتم تيرماه، سالروز بمباران شيميايي شهر سردشت و كامنت "بنياد توسعه صلح و مهرباني" ذيل آن👇
https://www.instagram.com/p/CB7lHtGF0C7/?igshid=1kfl2iuywuw8g
-------
كامنت بنياد:👇
"
سلام و درود مهندس جان..
سپاسگزاريم كه مناسبت ها را بهانه مي كنيد تا اوراقي از مصايب دامنگير اين سرزمين را ورق بزنيد و بيشتر سپاس تان مي گوييم چون هربار از دل مصيبت ها، هنرمندانه به دنبال استحصال فرصت هاي نابي هستيد كه اگر با زاويه ديدجنابعالي توسط متوليان هم رصد و ديده شوند، اقدامات خارق العاده و خدمات ماندگاري را سبب مي شوند كه جهانيان را به تحسين وادار مي كنند..
متأسفانه ما در اين سامان، با جمعي مسئول بزدل صندلي چسب مواجهيم كه هر آنچه شايستگان كاشتند و به پاي جوانه شدن شان خون و عرق جبين ريختند، بر باد دادند!
سال ١٣٧٨ به تبع مسئوليتي كه در دانشگاه داشتم،عضو كميسيون فرهنگي اجتماعي شوراي شهر بودم و از طريق رييس وقت كميسيون(جناب معروفيان) پيشنهادي به شوراي شهر رفت تا بعد از يك دهه فراموشي، ياداواره بمباران شيميايي سردشت، برگزار شود.
از آن جهت كه شوراي دوره اول به آفت نظارت استصوابي چون امروز آلوده نشده بود، پيشنهاد مصوب شد و اولين مراسم بمباران شيميايي سال ١٣٦٦ سردشت در سال ١٣٧٨(يك دهه تأخير)و در سالن دو هزارنفري بسيار پرشور برگزار شد.
و در همان دوره اول شوراي شهر، شاهد چند يادواره متوالي بوديم كه ماحصل آن؛
الف)حضور و مشاركت هيأت هاي ژاپني و حلبچه اي و اعلام خواهرخواندگي سردشت و حلبچه و هيروشيما و نامگذاري خيابان ها و مدارس در سه شهر به نام خواهرخوانده ها و عضويت شهرداري سردشت در شهردران براي صلح جهان و حضور شهردار سردشت در اجلاس جهاني
ب) انگيزه شكل گيري انجمن دفاع از حقوق مصدومين شيميايي سردشت و كسب دو كرسي در سازمان منع كاربرد سلاح شيميايي(OPCW) و شركت ادواري در مراسمات سالگرد خواهرخوانده ها
ج) تأسيس دو دانشگاه مردم نهاد و طرح تعامل و ارتباطات بين دانشگاهي كه جلسات هم انديشي تفاهم نامه بين المللي دانشگاه آزادشهر با مديريت وقت با دانشگاه حلبچه،وزيرآموزش عالي و نخست وزير اقليم كردستان عملي شد و يك كتابچه حاوي پيام كودكان سردشتي با توليت دانشگاه آزاد با ٤زبان، براي هيروشيما و حلبچه ارسال شد
و...
اما جالبه بدانيد، در دهه هشتاد و مابعد، #موزه_صلح سردشت در گذر زمان از سطح يك تابلو عبور نكرد و تازه تابلويش هم به "موزه جنگ"؟!!! آن هم رنگ و رو رفته، تغيبر نام يافت!
سالن همايش هايي كه در دهه هفتاد وعده داده شده بود، همچنان بدون امكان بهره برداري(جز يك مورد و آن هم با كلي امكانات عاريتي و امانتي) باقي ماند!
دانشگاه هاي مردم نهاد، از اختيار مؤسسان و مديران بومي و مردمي خارج و به نيروهاي امنيت گزين واگذار و به طور كلي از حيز هدف اوليه خارج و خنثي شدند
#تابوت_جنگ و #گهواره_صلح كاروان كودكان سردشتي كه از سردشت تا تهران با همت و اسپانسري #جمعيت_امام_علي (ع)در سال ١٣٩٥ راه پيمود، حتي يك متر هم در #موزه_جنگ به نام صلح تهران، امكان استقرار و نمايش نيافت!ً
و هزار من كتابي كه اگر بنگاريم درياي خزر و خليج فارس و زاب مظلوم و در شرف انتقال هم براي اشك ريزان مان كم خواهند آورد..
اين همه بنوشتم تا مخاطب مان متوجه شود كه در همين يك بروكراسي سقط و زنگ زده هم، نقش يك نهاد برآمده از دل مردم و خرد ملت و مسئول مسئوليت شناس چه اندازه مهم است و تفاوت ها در دهه هفتاد و حتي سال هاي اوليه دهه هشتاد و دهه هاي متعاقب آن از كجا تا به كجاست؟
امروز خودتان شاهد بوديد كه "نفس كشيدن بلوط ها" نيز زير چكمه ي مسئولان وقت چقدر سخت شده است تا جايي كه؛
#رفتن_سرمزارشهداء-شيميايي و #بلوطباني هم سياسي ديده،خوانده و برخورد مي شود..
اما علي رغم همه اينها باز در "بنياد خودبنياد توسعه صلح و مهرباني" با درس آموزي در مكتب بزرگاني چون "درويش"ها و "رناني" هاي روزگار، ريه هاي شيميايي و اين روزها كرونايي را به زور "اميد"، به حركت وا مي داريم تا بلكه، نفس جانبازمان بالا آيد و خودي نشان دهد و عجب اينكه؛
بتواند پيام صلح و مهرباني اش را مخابره كند بلكه بسترساز شود و از تكرارفجايعي چون سردشت در اقصي نقاط جهان، جلوگيري كند..
اميدمان را در خس خس سينه ها، از كف نخواهيم داد تا "جوانه صلح" جهاني شود..
چون گذشته يارمان باشيد 🌹❤️🌹👏"
@sopskf
https://www.instagram.com/p/CB7lHtGF0C7/?igshid=1kfl2iuywuw8g
-------
كامنت بنياد:👇
"
سلام و درود مهندس جان..
سپاسگزاريم كه مناسبت ها را بهانه مي كنيد تا اوراقي از مصايب دامنگير اين سرزمين را ورق بزنيد و بيشتر سپاس تان مي گوييم چون هربار از دل مصيبت ها، هنرمندانه به دنبال استحصال فرصت هاي نابي هستيد كه اگر با زاويه ديدجنابعالي توسط متوليان هم رصد و ديده شوند، اقدامات خارق العاده و خدمات ماندگاري را سبب مي شوند كه جهانيان را به تحسين وادار مي كنند..
متأسفانه ما در اين سامان، با جمعي مسئول بزدل صندلي چسب مواجهيم كه هر آنچه شايستگان كاشتند و به پاي جوانه شدن شان خون و عرق جبين ريختند، بر باد دادند!
سال ١٣٧٨ به تبع مسئوليتي كه در دانشگاه داشتم،عضو كميسيون فرهنگي اجتماعي شوراي شهر بودم و از طريق رييس وقت كميسيون(جناب معروفيان) پيشنهادي به شوراي شهر رفت تا بعد از يك دهه فراموشي، ياداواره بمباران شيميايي سردشت، برگزار شود.
از آن جهت كه شوراي دوره اول به آفت نظارت استصوابي چون امروز آلوده نشده بود، پيشنهاد مصوب شد و اولين مراسم بمباران شيميايي سال ١٣٦٦ سردشت در سال ١٣٧٨(يك دهه تأخير)و در سالن دو هزارنفري بسيار پرشور برگزار شد.
و در همان دوره اول شوراي شهر، شاهد چند يادواره متوالي بوديم كه ماحصل آن؛
الف)حضور و مشاركت هيأت هاي ژاپني و حلبچه اي و اعلام خواهرخواندگي سردشت و حلبچه و هيروشيما و نامگذاري خيابان ها و مدارس در سه شهر به نام خواهرخوانده ها و عضويت شهرداري سردشت در شهردران براي صلح جهان و حضور شهردار سردشت در اجلاس جهاني
ب) انگيزه شكل گيري انجمن دفاع از حقوق مصدومين شيميايي سردشت و كسب دو كرسي در سازمان منع كاربرد سلاح شيميايي(OPCW) و شركت ادواري در مراسمات سالگرد خواهرخوانده ها
ج) تأسيس دو دانشگاه مردم نهاد و طرح تعامل و ارتباطات بين دانشگاهي كه جلسات هم انديشي تفاهم نامه بين المللي دانشگاه آزادشهر با مديريت وقت با دانشگاه حلبچه،وزيرآموزش عالي و نخست وزير اقليم كردستان عملي شد و يك كتابچه حاوي پيام كودكان سردشتي با توليت دانشگاه آزاد با ٤زبان، براي هيروشيما و حلبچه ارسال شد
و...
اما جالبه بدانيد، در دهه هشتاد و مابعد، #موزه_صلح سردشت در گذر زمان از سطح يك تابلو عبور نكرد و تازه تابلويش هم به "موزه جنگ"؟!!! آن هم رنگ و رو رفته، تغيبر نام يافت!
سالن همايش هايي كه در دهه هفتاد وعده داده شده بود، همچنان بدون امكان بهره برداري(جز يك مورد و آن هم با كلي امكانات عاريتي و امانتي) باقي ماند!
دانشگاه هاي مردم نهاد، از اختيار مؤسسان و مديران بومي و مردمي خارج و به نيروهاي امنيت گزين واگذار و به طور كلي از حيز هدف اوليه خارج و خنثي شدند
#تابوت_جنگ و #گهواره_صلح كاروان كودكان سردشتي كه از سردشت تا تهران با همت و اسپانسري #جمعيت_امام_علي (ع)در سال ١٣٩٥ راه پيمود، حتي يك متر هم در #موزه_جنگ به نام صلح تهران، امكان استقرار و نمايش نيافت!ً
و هزار من كتابي كه اگر بنگاريم درياي خزر و خليج فارس و زاب مظلوم و در شرف انتقال هم براي اشك ريزان مان كم خواهند آورد..
اين همه بنوشتم تا مخاطب مان متوجه شود كه در همين يك بروكراسي سقط و زنگ زده هم، نقش يك نهاد برآمده از دل مردم و خرد ملت و مسئول مسئوليت شناس چه اندازه مهم است و تفاوت ها در دهه هفتاد و حتي سال هاي اوليه دهه هشتاد و دهه هاي متعاقب آن از كجا تا به كجاست؟
امروز خودتان شاهد بوديد كه "نفس كشيدن بلوط ها" نيز زير چكمه ي مسئولان وقت چقدر سخت شده است تا جايي كه؛
#رفتن_سرمزارشهداء-شيميايي و #بلوطباني هم سياسي ديده،خوانده و برخورد مي شود..
اما علي رغم همه اينها باز در "بنياد خودبنياد توسعه صلح و مهرباني" با درس آموزي در مكتب بزرگاني چون "درويش"ها و "رناني" هاي روزگار، ريه هاي شيميايي و اين روزها كرونايي را به زور "اميد"، به حركت وا مي داريم تا بلكه، نفس جانبازمان بالا آيد و خودي نشان دهد و عجب اينكه؛
بتواند پيام صلح و مهرباني اش را مخابره كند بلكه بسترساز شود و از تكرارفجايعي چون سردشت در اقصي نقاط جهان، جلوگيري كند..
اميدمان را در خس خس سينه ها، از كف نخواهيم داد تا "جوانه صلح" جهاني شود..
چون گذشته يارمان باشيد 🌹❤️🌹👏"
@sopskf
Instagram
محمد درویش | Mohammad Darvish
. . 🔸️برای اینکه فاجعه هفت تیر در سردشت تکرار نشود، چه باید کرد؟🔸️ . 1️⃣ سی و سه سال پیش - ۷تیر ۱۳۶۶ - در چنین روزی، هواپیماهای رژیم خونآشام صدامحسین، شهر زیبای سردشت را با سلاحهای شیمیایی بمباران کردند که یکی از مناطق مورد اصابت، محلی است که در عکس میبینید…
Audio
لالایی مادرانه ...
گوش جان، بسپارید بلکه نوزاد درون گهواره زندگی،
آرام خوابش ببرد
تا فردا،
سرحال تر ازهمیشه ازخواب بیدار شود...
*با سپاس ویژه از کاک مادح الهی بابت همرسانی به موقع شان❤️
🙏
#بنیاد_توسعه_صلح_و_مهربانی
#مهربانی_همیاری
#لالایی_مادرانه
#گهواره_شهر
#سردشت
#شهر_صلح_و_مهربانی
@sopskf
گوش جان، بسپارید بلکه نوزاد درون گهواره زندگی،
آرام خوابش ببرد
تا فردا،
سرحال تر ازهمیشه ازخواب بیدار شود...
*با سپاس ویژه از کاک مادح الهی بابت همرسانی به موقع شان❤️
🙏
#بنیاد_توسعه_صلح_و_مهربانی
#مهربانی_همیاری
#لالایی_مادرانه
#گهواره_شهر
#سردشت
#شهر_صلح_و_مهربانی
@sopskf