بنیاد توسعه صلح و مهربانی های کوچک
469 subscribers
1.77K photos
630 videos
136 files
2.12K links
عزم کرده ایم با موهبت #مهربانی و #صلح بر هژمونیِ ناصلحی در جهانشهر پایان دهیم.

مٲموریت ما:
#نشاء_بذر_مهربانی و #پرورش_جوانه_صلح

#Together_For_Peace
--------
Spread Of Peace & Small Kindness Foundation

لینک ارتباطی:
@Raouf_Azari
Download Telegram
روز جهانی مهاجرت،نخبگان مهاجر و سواد حکمرانی!
رئوف آذری*

هیجدهم دسامبر هر سال مصادف شده است با #روز_جهانی_مهاجرت!
این روز توسط سازمان علمی،فرهنگی #یونسکو نامگذاری شده و همه کشورهای عضو سازمان ملل متحد، متعهد به گرامی داشت آن هستند.
ویکی پدیا در ذیل عنوان آن روز با الهام از👇

https://www.un.org/en/events/migrantsday/index.shtml
آورده است:
"'مهاجرت عبارت‌است از جابه‌جایی مردم از مکانی به مکانی دیگر برای کار یا زندگی. مردم معمولاً به دلیل دور شدن از شرایط یا عوامل نامساعد دورکننده‌ای مانند فقر، کمبود غذا، بلایای طبیعی، جنگ، بیکاری و کمبود امنیت مهاجرت می‌کنند. دلیل دوم می‌تواند شرایط و عوامل مساعد جذب کننده مانند امکانات بهداشتی بیشتر، آموزش بهتر، درآمد بیشتر و مسکن بهتر در مقصد مهاجرت باشد."

صدالبته اگر به دلایل عزم مهاجران از جغرافیای سرزمینی خود بپردازیم، عوامل بیشتری را برای #مهاجرت،خواهیم یافت که در این مقال مجال پرداختن به آنها نیست ولی آنچه در کوتاه نوشت، بنا داریم به آن بپردازیم اینست:

#نخبگان چرا فراری اند؟
ذکر مصداقی، شاید به پاسخ ما کمک کند👇
دوستی دارم فارغ التحصیل یکی از رشته های تاپ و ناب یکی از معتبرترین دانشگاه های دولتی در مقطع عالی!
مدت ها از فارغ التحصیلی اش،سپری شده بود ولی علی رغم طی کردن همه راه های ممکن، بیکار مانده بود و به ناچار،دوربینی احیانا" با فروش طلاهای مادرش، خریده بود و با این اوصاف، به ناچار و در راستای کسب معاش، به عکسبرداری از مجالس عروسی مشغول شده بود!
جالب اینکه در #کنشگری_اجتماعی نیز لنگه نداشت و هرگاه هم کلام می شدیم، از #زجر_روحی و #رنج_تحمیلی ناشی از #دوگانگی های روزمره اش می گفت ...
هرچند بسیار در تلطیف روح و روانش،می کوشیدم اما #واقعیت،چیز دیگر بود و قانع نمی شدتا اینکه تابستان سال جاری در پی #خروج_گروهی_جوانان، ایشان نیز گزینه #کوچ،اختیار کرد و رفت!
از آنجا که گاه سنگ صبورش بودم، از تمام ایستگاه های سفرش، تماسی می گرفت و از توالی سفر و چگونگی وصولش به مقصد و #جهنمی که پیموده بود،گزارش می داد.
بعد از هر مرحله می پرسیدم،پشیمان شدی، تعارف نکن و برگرد که قلب مان را سفره می کنیم!
می گفت: " همین که #حس_آزادی دارم وحتی در کمپ ها هم،#مسئولی یافت نمی شود،دروغ بگویدو از #مسئولیت شانه خالی کند، احساس نکویی است و.."
پریشب تماس گرفت و از رسیدن به جای امنی خبر داد.
ابراز خوشحالی کردم ولی پاسخی داد که قلبم به لرزه افتاد:
"اینجا از مؤلفه های شهرنشینی وامنیت و آزادی، چیزی کم ندارد، اما #طعم_نیشتمان، چیز دیگر است!"

راستی چرا چنین می کنیم؟ روی سخنم با #متولیان است... چرا چنین می کنید؟ اگر ادعا دارید #تأمین_امنیت را گریزی از #حصر_آزادی، نیست! بااغماض قبول داریم اما محرومیت از آزادی های مشروع و قانونی چرا؟! اگر می گویید اجرای قانون می کنیم و مکلف هستیم، خارج از قانون #حصر، #خشونت، #تندی و #حقوق_ستانی چرا؟! اگر می گویید در جغرافیای مرزی هستیم و خشونت در قواعد مرزداری، روا!، تندی و حصر آزادی و سلب حقوق قانونی در مرکز چرا؟! اگر جوان مرزنشین، علی رغم داشتن مدرک عالی و معتبر دانشگاهی و تمام مؤلفه های قانونی، تنها و تنها بر مبنای سلیقه ی یک کارشناس امنیتی یا گزینشی از حق کار اداری محروم می شود، به گلوله بستنش، در معبر #کولبری و در دل شب چرا؟!

مسئولان، متولیان، والامرتبگان،کرسی داران و انگشت بر ماشگان تفنگ:

بیایید و کمی و حداقل کمی تأمل کنید و یا حداقل تاریخ خوانید تا ببینید #شایستگی_محرومی و #نخبه_رانی، چه عواقبی برای #ملک و #ملت و #حکومت تان دارد؟!...‌

چرا و به کدامین امید و با چه چشم اندازی، چنین می کنید و این نخبگان ناز و این سرمایه های مملکت را فراری می دهید؟!
این بار سخنم باآن دسته از #حوزویان، #دانشگاهیان و حداقلِ #مسئولان_مسئولیت_شناس است:

شما را به خدا، شما بیایید و سر از لاکِ #سکوت و #بی_تفاوتی، درآورید که بی تعارف، گُهرسرزمین مان در معرض خطر است و می رود که در زیر خاکستر عقده های فروخورده ی فرزندانِ کولبران شهید شده، شایستگان فراری داده شده، مهاجران پرعطش چشم در طعم نیشتمان، مغزهای حصرشده در چاردیواری امنیتِ خودتعریف امنیت اندیشان، و..‌. مدفون شود!

قسم به یزدانی که شما هم می گویید براو علم دارید باورش می دارید، ماهم ایمانی داریم و سرسوزن باوری و خروار عشقی به خاک و سرزمین و نیشتمان...

بیایید امروز را به #گفت_و_گوی_ملی، اختصاص دهیم و در کشف نقاط مشترک و رسیدن به همدلی، اقدام کنیم که فردا، بسیار دیر است و امروز #غنیمت...

#ثروت_امروز، از دست ندهیم که تاریخ، بس بی تعارف است در فریاد عمل امروزین ما...
همین امروز به #جرعه_ای_تفکر، #میخ_مهر،#سلاح_عشق و #سواد_حکمرانی نیازمندیم.
@sopskf
---
https://www.instagram.com/p/Brhf_IyFo7k/?utm_source=ig_share_sheet&igshid=1sa25wgub42gl
Forwarded from اتچ بات
🌏 هزار اما و اگر مهاجرت

هم مزه غربت را چشیده ام و هم طعم قربت را. ریه هایم هم از هوای آزادی پر است و هم از غبار استبداد.
هم کفش های دست دوز قرون وسطی را می پوشم و هم چراغ عصر روشنگری را می افروزم.
خانه ای روی قله های البرز دارم و کلبه ای در پایین ترین خاک جهان.
در آنجایی که منم هر روز هم برف می آید و هم آفتاب تموز می تابد. هم مدام باران می بارد و هم سال به دوازده ماه خشکسالی است. در دلم هم آسیاب های بادی می چرخند و هم قنات حفر می کنند.
از جنگل تا کوه از کویر تا دریا از آهار تا آمستردام را هر روز با پای پیاده می روم.
هم در شامگاه ۱۷ مرداد به دنیا آمده ام و هم در نیمروز هشت آگوست.
هر روز از این تقویم به آن تقویم از هر روز این قرن به آن قرن ورق می خورم.
در دو جغرافیا زیست نمی کنم، در دو تاریخ زندگی می کنم. در آینده ای زندگی می کنم که قرار است روزی برای دیگران از راه برسد اما به چشم بر هم زدنی به گذشته می روم. گذشته ای نه لابه لای اسناد کتابخانه ها و اشیا موزه ها، گذشته ای که اکنون است.
گذشته سرزمین های دیگر حال سرزمین ماست!
اما
سفر یا حضر؟
رفتن یا نرفتن؟
ترک یا تعلق؟
غربت یا قربت؟
هجرت یا عزیمت؟
تاب آوری یا گریختن؟
رویا یا واقعیت؟


این سوال ها را از من بپرسید اما قول نمی دهم که جواب هایم همان باشد که انتظارش را دارید.

✍️#عرفان_نظرآهاری
🌏@erfannazarahari

«کارگاه انتقال تجربه» امکانی است برای گفتگو با کسانی که در دو راهی رفتن و نرفتن ایستاده اند.

📍زمان: ۲۴ آبان ساعت ۲۰
📍هزینه شرکت در کارگاه: ۵۰ هزار تومان

باشگاه فرهیختگان آموزگارا و پشتیبانی فنی
(تماس از طریق واتساپ)

09108523100 باشگاه فرهیختگان
09369790098 بخش فنی
@amozegara.ir



#آموزش_آنلاین #مهاجرت
#ادبیات #سبک_زندگی #نگاهی_متفاوت
#تجربه_کارآمد
#فلسفه_زیستی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🌍 مهاجرت
پریشب وبینار«هزار و یک اما اگر مهاجرت و هزار و یک شاید و باید ماندن» را برگزار کردیم.
شب خوبی بود. اما نشد من همه قصه هایم را برایتان بگویم. من هنوز هزار و یک قصه نگفته دارم. باید هزار شب دیگر برایتان قصه تعریف کنم. شهرزاد شدم بس که از این شهر به آن شهر رفتم، از این قاره به آن قاره، از این مردم به آن مردم.
از خانه ام تا آخرت رفته ام. از دنیا تا قیامت. از جهنم تا بهشت، از برزخ تا دورخ.
من راوی راه های رفته و اندوه های طی شده ام؛ اما اگر کسی روایت راوی را نمی خواهد باید خودش برود و اگر کسی اندوه دیگری را قدر نمی داند، خودش باید اندوهگزار شود.

گریختن و رفتن و واگذاشتن قصه بسیاری کسان است اما آجر روی آجر گذاشتن، دل بر دل نشاندن و جان بر جان نهادن قصه هر کسی نیست.

تقدیس می کنم بغض #دکتر_محسن_رنانی را، من این بغض قیمتی را همچون قلبم در سینه نگه می دارم، هر چند سرزنش نمی کنم دیگرانی را که بغضی بر فردای این خاک ندارند و آنها که می روند و تن زخمی این سرزمین را به جهل و به ظلم گردانندگانش می سپارند.

✍️#عرفان_نظرآهاری
🌏@erfannazarahari
#مهاجرت
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
دکتر محمد فاضلی:
"حکمران، حواست باشد..."
--
بنیادتوسعه صلح و مهربانی:
"اگر جامعه شناسان با تخصص و ابزار کارشان، متوجه فاجعه ای که مهاجرت می آفریند، می شوند ما که در جُرگه ی میدان کنشگری هستیم، با مشاهده گری و حس دردِ غیبت شان در خانواده، متوجه هستیم که پاندمی مهاجرت، بسیار بیش از کرونا، بمباران شیمیایی و جنگ تحمیلی،
آسیب وارد می کند، نمی کند؟!

فرار مغزها، فدای سرتان،
از خروج مرزداران و نیروهای یدی، فیزیکی و کارگری جلوگیری کنید که مرزها، مرزدار مرزبان، باغات و مزارع، باغبان و پدربزرگان و مادربزرگان، پرستار، همزبان و همدل و همراه شان را از دست دادند و می دهند!

متوجه باشیم که صلح پایدار در یک جغرافیا، به نقش آفرینی همه عوامل درون یک جغرافیا، برخورداری همسنگ و سلامت روان متقارن وابسته است و حذف هر یک از این عوامل، تعادل اکوسیستم زیست مشترک را بر هم می زند، نمی زند؟!"
----

اینجا را کلیک کنید و پیام را بشنوید👇

https://www.instagram.com/reel/CvoWJM2KKGl/?igshid=MzRlODBiNWFlZA==
🌹❤️🌹
#بنیاد_توسعه_صلح_و_مهربانی
#نامهربانی_های_بزرگ
#فرار_مغزها
#کوچ_تحمیلی
#مهاجرت
#هشدار
#حواستان_باشد
#حواسمان_هست!


@sopskf