Forwarded from عکس نگار
کمپین مهربانی های کوچک
نمونه ۲۱۰
رئوف آذری
@Raoufazari
—---------------------نگاشته فروردین ۹۶
#مهربانی_طبیعت با #کولبران
نوروز ۹۶ میزبان مهمانان عزیز نوروزی در خانه باغی در بیوران سردشت بودیم!
مشغول واکاوی موضوع اشتغال و حادثه ریزش بهمن و گرفتاری کولبران بودیم که عزم کردم از پنجره، محل ریزش بهمن را به مهمانان نشان دهم...
ناخواسته نگاهم به تصویری گره خورد که در همان محل بر اثر آب شدن برف ها حاصل آمده بود. چندبار پلک زدم تا مطمین شوم که رؤیا نیست و خواب نمی بینم که لکنتم، دوستان را به واکنش واداشت و سئوال کردند، چی شد هنگ کردید؟!
با انگشت اشاره، تصویر را نشانه رفتم وگفتم آنجا دقیقا" منطقه دره قه ره دان بیوران است و محل ریزش بهمن نیز کوه های اطراف آن!
ولی جالب است دقت کنید که دقیقا" در دامنه همان کوه و مشرف به همان دره وقوع بهمن، تصویری حاصل آمده است که نشان از یک نوجوان در حال فرار دارد که نکته تعجب انگیز دیگرش نیز نشان کوله ای بردوش است!!!
هم جمع میزبانان و هم مهمانان شهادت دادند که تصویر واضح حاصل آمده از ذوب برف ها، کولبری است که کوله بر دوش در حال فرار یا دونده ای درحال مسابقه به نظر می رسد!!!
این پدیده طبیعی را عنوان #مهربانی_طبیعت با #کولبران نام دادم و سعی کردیم از زاویه لنز دوربین مان با شما نیز به اشتراک بگذاریم تا شما عزیزان نیز با ما در تماشای این پدیده ی جالب طبیعی و نیز برداشت خاص خودتان سهیم شوید...
شخصا" به احترام کولبران عزیزی که؛
👈مجبورند برای تأمین حداقل های سفره خانواده شان، دره ها و کوه ها را درنوردند و سیلی برف و باران و تندبادها و نیز تهدید گلوله های سربی سربازان مرز را تحمل کنند😂
دستانم را گشودم تا آن کولبر خلق شده از ذوب برف ها، کمی و حداقل کمی احساس حمایت کند!(البته باز مجبور شدم کمی فاصله با کف پای تصویرخلق شده، رعایت کنم تا تصویر واضح تر به نظر آید و شاید آن نیز ظلمی دیگر بر کولبر ظاهر شده از ذوب برف ها😓 )
شما مهربانان نیز یار شوید و تصویر شکار شده با دوربین مهربان #دانا_آذری عزیز، #مدرس_معماری_دانشگاه را بهانه کنید تا بیشتر و بیشتر از کولبران و دردهای بی مثال شان بنگاریم و به جایی برسیم که دیگر هیچ انسانی از پی نان، سوژه ای ترحم انگیز نیافریند...
🌹🌹🌹
#مهربانی_طبیعت_با_کولبران
#پدیده_ای_طبیعی_درمحل_ریزش_بهمن
#کولبری_حاصل_از_ذوب_برف_ها
#بیوران_سردشت
#آدم_خاکی_با_شمایل_کولبر
#کولبر_آبی_حاصل_از_ذوب_برف_ها
#چالش_نان
@chaleshe_NAN
#نه_به_کولبری
@na_be_kolbari
___________________________
کمپین مهربانی های کوچک👇
https://t.iss.one/joinchat/AAAAADwcjLGWfyVvmh8gEw
نمونه ۲۱۰
رئوف آذری
@Raoufazari
—---------------------نگاشته فروردین ۹۶
#مهربانی_طبیعت با #کولبران
نوروز ۹۶ میزبان مهمانان عزیز نوروزی در خانه باغی در بیوران سردشت بودیم!
مشغول واکاوی موضوع اشتغال و حادثه ریزش بهمن و گرفتاری کولبران بودیم که عزم کردم از پنجره، محل ریزش بهمن را به مهمانان نشان دهم...
ناخواسته نگاهم به تصویری گره خورد که در همان محل بر اثر آب شدن برف ها حاصل آمده بود. چندبار پلک زدم تا مطمین شوم که رؤیا نیست و خواب نمی بینم که لکنتم، دوستان را به واکنش واداشت و سئوال کردند، چی شد هنگ کردید؟!
با انگشت اشاره، تصویر را نشانه رفتم وگفتم آنجا دقیقا" منطقه دره قه ره دان بیوران است و محل ریزش بهمن نیز کوه های اطراف آن!
ولی جالب است دقت کنید که دقیقا" در دامنه همان کوه و مشرف به همان دره وقوع بهمن، تصویری حاصل آمده است که نشان از یک نوجوان در حال فرار دارد که نکته تعجب انگیز دیگرش نیز نشان کوله ای بردوش است!!!
هم جمع میزبانان و هم مهمانان شهادت دادند که تصویر واضح حاصل آمده از ذوب برف ها، کولبری است که کوله بر دوش در حال فرار یا دونده ای درحال مسابقه به نظر می رسد!!!
این پدیده طبیعی را عنوان #مهربانی_طبیعت با #کولبران نام دادم و سعی کردیم از زاویه لنز دوربین مان با شما نیز به اشتراک بگذاریم تا شما عزیزان نیز با ما در تماشای این پدیده ی جالب طبیعی و نیز برداشت خاص خودتان سهیم شوید...
شخصا" به احترام کولبران عزیزی که؛
👈مجبورند برای تأمین حداقل های سفره خانواده شان، دره ها و کوه ها را درنوردند و سیلی برف و باران و تندبادها و نیز تهدید گلوله های سربی سربازان مرز را تحمل کنند😂
دستانم را گشودم تا آن کولبر خلق شده از ذوب برف ها، کمی و حداقل کمی احساس حمایت کند!(البته باز مجبور شدم کمی فاصله با کف پای تصویرخلق شده، رعایت کنم تا تصویر واضح تر به نظر آید و شاید آن نیز ظلمی دیگر بر کولبر ظاهر شده از ذوب برف ها😓 )
شما مهربانان نیز یار شوید و تصویر شکار شده با دوربین مهربان #دانا_آذری عزیز، #مدرس_معماری_دانشگاه را بهانه کنید تا بیشتر و بیشتر از کولبران و دردهای بی مثال شان بنگاریم و به جایی برسیم که دیگر هیچ انسانی از پی نان، سوژه ای ترحم انگیز نیافریند...
🌹🌹🌹
#مهربانی_طبیعت_با_کولبران
#پدیده_ای_طبیعی_درمحل_ریزش_بهمن
#کولبری_حاصل_از_ذوب_برف_ها
#بیوران_سردشت
#آدم_خاکی_با_شمایل_کولبر
#کولبر_آبی_حاصل_از_ذوب_برف_ها
#چالش_نان
@chaleshe_NAN
#نه_به_کولبری
@na_be_kolbari
___________________________
کمپین مهربانی های کوچک👇
https://t.iss.one/joinchat/AAAAADwcjLGWfyVvmh8gEw
Forwarded from ارزیابی شتابزده (Mohammadreza Eslami)
✍️سهند ایرانمهر، حسین دهباشی و وزیر بهداشت و معاونش
🔷 سهند ایرانمهر چند سال است که در عرصه کارهای قلمی فعال است و حضوری مستمر در عرصه نگارش دارد. هم طبع طنز دارد و هم وسعتِ مطالعات.
حسین دهباشی هم چندین سال است که در میخانه خدمت می کند به تعبیر حافظ. هم اهل قلم است، هم وسعت مطالعات تاریخی دارد و هم با اهالی وادی سیاست حشر و نشر دارد.
سهند ایرانمهر و حسین دهباشی، دو سه کلمه با هم "گفتگو" کرده اند و در عرض چند جمله، کارشان به فحش و فحش کشی کشیده و این به سابقه (شغلِ) پدر او اشاره کرده و آن به پدر(ان) و فرزندِ این اشاره کرده و... آنچنان به خدمتِ هم رسیده اند که گویی دو خصم کهَن به هم پریده اند. چه تلخ داستانی!
این هر دو، «اهل قلم» و اهل کتاب بوده/هستند (و حسب اتفاق هر دو «اهل قدرت» هم نیستند) اما در عرض یک «گفتگو» ی ساده، کارشان به چنان زد و خورد خشن و تُندی توئیتری/تلگرامی کشیده و چنان پنجه بر صورت یکدیگر کشیدند که به جز غصه و اندوه چیزی بر قلب انسان نمی نشیند.
🔷 دکتر محسن رنانی
دکتر رنانی مقاله ای دارد تحت عنوان: «ناتوانی در گفتگو، از امیرکبیر تا شیخ شجاع» و خلاصۀ کلامش در آن مقاله این است که: «یکی از اصلیترین مولفههای بلوغ عقلانی و روحی، چه در سطح فردی و چه در سطح اجتماعی، "توانایی گفتگو" است». او پس از مروری تاریخی بر «مشکل» جاری در میان ما ایرانیان، توضیح می دهد که:
✔️امیر کبیر و ناصرالدین شاه مهارت گفتگو با یکدیگر نداشتند (ایکاش داشتند)؛
✔️محمدعلی شاه و مشروطه خواهان هم نتوانستند با یکدیگر گفتگو کنند و این دودمان قاجاران را درنوردید.
✔️رضاخان هم (با وجود خدماتی که به کشور کرد) گفتگو را نمیفهمید.
✔️رنانی می گوید: شاید اگر رضا شاه و #مدرس به عنوان رهبرِ اقلیت مجلس، مهارت گفتگو داشتند و به گونهای عقلانی با هم گفتگو کرده بودند، ایران مسیرِ دیگری را طی کرده بود.
✔️رنانی ادامه می دهد: اگر محمدرضا شاه و مصدق و یارانشان تواناییِ درانداختن گفتگوهایی عمیق و جدی و صریح و منصفانه "بین خودشان" را داشتند، راهکارهایی برای تفاهم پیدا می کردند.
✔️او سپس به داستان #مهندس_بازرگان و عزل بنی صدر اشاره می کند.
✔️رنانی در این بحث حتی به ماجرای عزل آیت الله منتظری هم اشاره می کند و تا داستان مناقشه 88 پیش می آید.
✔️این بحث در میان سلسله بحثهایی که دکتر رنانی طی این سالها طرح کرده، دیده/شنیده شد ولی شاید در مقایسه با سایر مباحث ایشان، کمتر جدی انگاشته شد.
با این عقبه، بازگردیم و نگاهی کنیم به دو فقره رویداد اخیر که در تناظر با بحث دکتر رنانی قرار دارد و در انبوه اخبار جاری گم خواهد شد:
🔷نمکی و ملک زاده
از سهند ایرانمهر و حسین دهباشی بگذریم و به فقره بعدی بپردازیم؛ گفتگوی معاون وزیر بهداشت با رفیق/رئیس سابقش. دو پزشک، که حسب اتفاق هر دو سالها تجربه تخصصی و سالها فعالیتهای عالیِ علمی داشته اند. این دو در یک ویژگی دیگر هم مشترک هستند: در بحران #کرونا، هر دو متولّی مدیریت #سلامت کشور هستند.
این دو پزشک عالیرُتبه چنان عقیم از گفتگو «با یکدیگر» هستند که حرفهایشان به یکدیگر را «در رسانه» و «مقابل دیدگان مردم» می زنند. حرف نه! پنجه بر صورت هم می کشند.
🔷 از رنجی که می بریم
زمانی که در مدارس ابتدایی ژاپنی تدریس می کردم، مهمترین انگیزه از حضور در فضای مدرسه این بود که بفهمم آن #ژاپن رویایی و آرمانی (که می خواستیم اسلامی اش را بسازیم)، در مدارسش چه رخ می دهد که خروجیِ بخشِ صنعتش، می شود تویوتا و هوندا؟
گمانم آن بود که شاید «کودک ژاپنی» خیلی متفاوت با کودک ایرانی است. شگفت آنکه پس از چند ماه متوجه شدم که در سالهای نخست کودکی، تفاوتِ چندانی بین رفتارهای کودک ژاپنی با #کودک_ایرانی نیست. در هر کلاس، چند بچۀ شیطان و بازیگوش بودند. چند بچۀ گوشه گیر و ساکت هم بودند. نظم در مدرسه ژاپنی عالی است ولی مدارسِ منظم، در ایران هم کم نداریم. پس ماجرا چیست که در انتهای مسیر، خروجیِ ما آن می شود که دو پزشک عالیرتبه آنگونه با هم صحبت می کنند و دو روشنفکر اینگونه؟
🔷 تویوتا
از زمان #مشروطه تا به امروز، ما ایرانیان در تلاش و تکاپو برای اصلاح ساختارهای #حاکمیتی هستیم (که البته امر مثبتی است) ولی هر گونه ساختارِ حاکمیتی هم که برقرار شود تا زمانی که سطحِ گفتگو میان ما در حد نمکی و ملک زاده، دهباشی و ایرانمهر... است از میانِ ما «شرکت» بیرون نخواهد آمد. نامهایی همچون تویوتا، فیس بوک، اَپل، سونی و... نامهایی است که بر روی «شرکت» ها گذاشته شده و #شرکت، یعنی چند نفر «انسان» که می توانند سالها با هم #تولید_ثروت کنند و اختلافاتشان را با گفتگو حل کنند.
...
افسوس
مايی كه می خواستیم
زمین را
مهدِ مهربانی کنیم
خود نتوانستیم با هم مهربان باشیم!
#برتولت_برشت
t.iss.one/solesghalam
▪️▪️▪️
*خبرآنلاین مورخ ۵ دی ۱۳۹۹
🔷 سهند ایرانمهر چند سال است که در عرصه کارهای قلمی فعال است و حضوری مستمر در عرصه نگارش دارد. هم طبع طنز دارد و هم وسعتِ مطالعات.
حسین دهباشی هم چندین سال است که در میخانه خدمت می کند به تعبیر حافظ. هم اهل قلم است، هم وسعت مطالعات تاریخی دارد و هم با اهالی وادی سیاست حشر و نشر دارد.
سهند ایرانمهر و حسین دهباشی، دو سه کلمه با هم "گفتگو" کرده اند و در عرض چند جمله، کارشان به فحش و فحش کشی کشیده و این به سابقه (شغلِ) پدر او اشاره کرده و آن به پدر(ان) و فرزندِ این اشاره کرده و... آنچنان به خدمتِ هم رسیده اند که گویی دو خصم کهَن به هم پریده اند. چه تلخ داستانی!
این هر دو، «اهل قلم» و اهل کتاب بوده/هستند (و حسب اتفاق هر دو «اهل قدرت» هم نیستند) اما در عرض یک «گفتگو» ی ساده، کارشان به چنان زد و خورد خشن و تُندی توئیتری/تلگرامی کشیده و چنان پنجه بر صورت یکدیگر کشیدند که به جز غصه و اندوه چیزی بر قلب انسان نمی نشیند.
🔷 دکتر محسن رنانی
دکتر رنانی مقاله ای دارد تحت عنوان: «ناتوانی در گفتگو، از امیرکبیر تا شیخ شجاع» و خلاصۀ کلامش در آن مقاله این است که: «یکی از اصلیترین مولفههای بلوغ عقلانی و روحی، چه در سطح فردی و چه در سطح اجتماعی، "توانایی گفتگو" است». او پس از مروری تاریخی بر «مشکل» جاری در میان ما ایرانیان، توضیح می دهد که:
✔️امیر کبیر و ناصرالدین شاه مهارت گفتگو با یکدیگر نداشتند (ایکاش داشتند)؛
✔️محمدعلی شاه و مشروطه خواهان هم نتوانستند با یکدیگر گفتگو کنند و این دودمان قاجاران را درنوردید.
✔️رضاخان هم (با وجود خدماتی که به کشور کرد) گفتگو را نمیفهمید.
✔️رنانی می گوید: شاید اگر رضا شاه و #مدرس به عنوان رهبرِ اقلیت مجلس، مهارت گفتگو داشتند و به گونهای عقلانی با هم گفتگو کرده بودند، ایران مسیرِ دیگری را طی کرده بود.
✔️رنانی ادامه می دهد: اگر محمدرضا شاه و مصدق و یارانشان تواناییِ درانداختن گفتگوهایی عمیق و جدی و صریح و منصفانه "بین خودشان" را داشتند، راهکارهایی برای تفاهم پیدا می کردند.
✔️او سپس به داستان #مهندس_بازرگان و عزل بنی صدر اشاره می کند.
✔️رنانی در این بحث حتی به ماجرای عزل آیت الله منتظری هم اشاره می کند و تا داستان مناقشه 88 پیش می آید.
✔️این بحث در میان سلسله بحثهایی که دکتر رنانی طی این سالها طرح کرده، دیده/شنیده شد ولی شاید در مقایسه با سایر مباحث ایشان، کمتر جدی انگاشته شد.
با این عقبه، بازگردیم و نگاهی کنیم به دو فقره رویداد اخیر که در تناظر با بحث دکتر رنانی قرار دارد و در انبوه اخبار جاری گم خواهد شد:
🔷نمکی و ملک زاده
از سهند ایرانمهر و حسین دهباشی بگذریم و به فقره بعدی بپردازیم؛ گفتگوی معاون وزیر بهداشت با رفیق/رئیس سابقش. دو پزشک، که حسب اتفاق هر دو سالها تجربه تخصصی و سالها فعالیتهای عالیِ علمی داشته اند. این دو در یک ویژگی دیگر هم مشترک هستند: در بحران #کرونا، هر دو متولّی مدیریت #سلامت کشور هستند.
این دو پزشک عالیرُتبه چنان عقیم از گفتگو «با یکدیگر» هستند که حرفهایشان به یکدیگر را «در رسانه» و «مقابل دیدگان مردم» می زنند. حرف نه! پنجه بر صورت هم می کشند.
🔷 از رنجی که می بریم
زمانی که در مدارس ابتدایی ژاپنی تدریس می کردم، مهمترین انگیزه از حضور در فضای مدرسه این بود که بفهمم آن #ژاپن رویایی و آرمانی (که می خواستیم اسلامی اش را بسازیم)، در مدارسش چه رخ می دهد که خروجیِ بخشِ صنعتش، می شود تویوتا و هوندا؟
گمانم آن بود که شاید «کودک ژاپنی» خیلی متفاوت با کودک ایرانی است. شگفت آنکه پس از چند ماه متوجه شدم که در سالهای نخست کودکی، تفاوتِ چندانی بین رفتارهای کودک ژاپنی با #کودک_ایرانی نیست. در هر کلاس، چند بچۀ شیطان و بازیگوش بودند. چند بچۀ گوشه گیر و ساکت هم بودند. نظم در مدرسه ژاپنی عالی است ولی مدارسِ منظم، در ایران هم کم نداریم. پس ماجرا چیست که در انتهای مسیر، خروجیِ ما آن می شود که دو پزشک عالیرتبه آنگونه با هم صحبت می کنند و دو روشنفکر اینگونه؟
🔷 تویوتا
از زمان #مشروطه تا به امروز، ما ایرانیان در تلاش و تکاپو برای اصلاح ساختارهای #حاکمیتی هستیم (که البته امر مثبتی است) ولی هر گونه ساختارِ حاکمیتی هم که برقرار شود تا زمانی که سطحِ گفتگو میان ما در حد نمکی و ملک زاده، دهباشی و ایرانمهر... است از میانِ ما «شرکت» بیرون نخواهد آمد. نامهایی همچون تویوتا، فیس بوک، اَپل، سونی و... نامهایی است که بر روی «شرکت» ها گذاشته شده و #شرکت، یعنی چند نفر «انسان» که می توانند سالها با هم #تولید_ثروت کنند و اختلافاتشان را با گفتگو حل کنند.
...
افسوس
مايی كه می خواستیم
زمین را
مهدِ مهربانی کنیم
خود نتوانستیم با هم مهربان باشیم!
#برتولت_برشت
t.iss.one/solesghalam
▪️▪️▪️
*خبرآنلاین مورخ ۵ دی ۱۳۹۹