Forwarded from اتچ بات
بنیاد توسعه صلح و مهربانی های کوچک
نمونه ۳۴۰
#رئوف_آذری
@Raoufazari
---------نگارش#تیرماه ۹۷
🌷سواد صلح و مهربانی🌷
مهربانی زبانی است که با احساس دل، فهمیدنی است...
از چندسال قبل در مدارسی که به عنوان مشاور ارتباط داشتم، زنگی را تحت عنوان #زنگ_مهربانی، طراحی کرده بودم و کل ایام هفته را با عناوین گوناگون از جمله مهربانی با خود، اعضای خانواده ....تقطیع و نامگذاری نموده بودیم.
یکی از روزها عنوان مهربانی با طبیعت داشت که یکی از اقدامات بچه ها، آب دادن، هرس کردن و شخم زدن پای درخت ها یا رساندن کودحیوانی بود و بسیار نیز بذرپاشی و پرورش جوانه های بلوط...
خردادماه بود و امتحانات رو به پایان بود و یک گلدان حاوی دوجوانه بلوط در کنار گلدان های سالن امتحانات هنوز خودنمایی می کرد و غرس نشده بود!
آخرین جلسه از ترس عدم رسیدگی در تابستان، آن را برداشته و با خود به منزل آوردم!
در آستانه پشت سرگذاشتن خرداد و ورود به تیرماه بودیم که سفر رسانه ای به ارمنستان با تیم ۱۰ نفره سواد رسانه ای ایران پیش آمد!
آن سوتر اما، هفتم تیرماه هر سال مصادف می شد با سالیاد بمباران شیمیایی سردشت و بزرگداشت مقام شهدا و مصدومان آن فاجعه سال ۱۳۶۶ ... و تلاقی سفر و سالیاد...
از یک طرف فرصت سفر با آن مجموعه ارزشمند و متخصص قابل اغماض نبود و از سویی دیگر غیبت آن ایام در سردشت و تنها گذاشتن دوستان مهربان و تلاشگرم در برنامه ریزی، مشارکت و میزبانی از مهمانان داخلی و خارجی سالیاد نابخشودنی!
شب قبل از عزیمت کاک رضای عزیزم را می پاییدم که چه بزرگوارانه ولع برنامه ریزی و هماهنگی دارد و همان بر شدت تردیدم فزود و خواب از چشمانم بربود!
حوالی سه نصف شب بود که جرقه ای به ذهنم رسید و ذهنم در جوانه بلوط دست پرورده بچه ها گره خورد و آن ایده مبارک شکل گرفت.
تمام مسیر بیش از چمدان، دغدغه بلوط ها را داشتم ولی شکر خدا سالم رسید...
در میانه راه نیز فرصتی یافتم و از چند ساعت انتظار تلاقی با تیم در جلفا، بهره ها بردم و ضمن عیادت دوستان تاجرم در آن سامان، با همراهی و همدلی شان تهیه گلدان و تراکت نوشته پرس شده حاوی مفهوم گلدان و بنرهای ۴ زبانه در دستور کار قرار گرفت و در جلفا و هادی شهر کار به لطف کاک سعید کمانی عزیز به سرانجام رسید و تماشای فوتبال ایران و اسپانیا بر سفره دانشجوی دیروزم و تاجر مشهور امروز پازل ساعات انتظارم را کامل کرد...
بالاخره لحظات موعود فرا رسید و سوت پایان بازی، آغاز دیداری شد که به مرز نوردوز و طبیعت رؤيايي شمال بدون طبیعت چندها کیلومتر مسیر ورودی ارمنستان منتهی شد و در نهایت ایروان و پایتخت ارمنستان میزبان مان شد.
شب اول ورود به ایروان، بعد از استراحتی موقت، با اعضای تیم جلسه ای گذاشتیم و برنامه ها را مرور کرده و به اولویت بندی برنامه های پیش رو پرداختیم و همان فرصتی آفرید تا در جمع دوستان، ضمن طرح ایده های خود حول کارگروه تحت مدیریتم(سواد رسانه ای و مسئولیت اجتماعی)، تلنگری بر مسئولیت رسانه ای ها و رسالت صلح گستری شان بزنم و با محوریت سالیاد بمباران شیمیایی سردشت، موضوع صلح و جوانه های بلوط را پیش کشم و از دغدغه خود حول آن سخن گویم.
شکر خدا ایده مورد اقبال و توافق جمع قرار گرفت و بنا شد تا برنامه با حمایت همراهان در یادمان نسل کشی ارامنه اجرایی شود!
روز اول مان به حضور در نمایشگاه رسانه های دیجیتال و آماده سازی غرفه انجمن سوادرسانه ای با همکاری انتشارات پشتیبان سپری شد و دوم روز را "بازدید از شبکه یک تلویزیون ملی ارمنستان" در برنامه داشتیم...
ساعتی قبل از بازدید، یکی از جوانه ها را آماده و همراه خود برداشتم و در جریان نشست با مدیران جوان تلویزیون، بر میز مذاکره نهادم و همان تلنگری شد بر چرایی وجود آن و توضیح اینجانب...
آن یک از دو جوانه تقدیم مدیران شبکه تلویزیون ملی شد و آن دیگر نیز با حمایت و همراهی دوستان مهربانم ضمن بر سینه نهادن بنرهای چهارزبانه در جلو ساختمان نمایشگاه رسانه های دیجیتال
،(expo)
در یکی از میادین شهر ایروان غرس گردید و رسیدگی و مراقبتش به "آرچوم" سپرده شد.
بنرهای ۴ زبانه نیز غیر از یکی، بقیه در اماکن شلوع گردشپذیری نصب گردید تا شاهدی باشند بر فاجعه سردشت و اراده صلح گستری و مسئولیت اجتماعی ما و تلاش دانش آموزان نقاط صفر مرزی ما در زنگ مهربانی...
درود بر همسفران مهربانم و بر دانش آموز و همکاران همواره جانم که آموزگار سواد صلح و مهربانی ام شدند.
🌷❤
#کمپین_مهربانی_های_کوچک
#رئوف_آذری
#انجمن_سواد_رسانه_ای_ایران
#سفر_رسانه_ای
#سواد_صلح_و_مهربانی
#جوانه_صلح
#بمباران_شیمیایی_سردشت
#ارمنستان
#ایروان
--
تلگرام
@MLiteracy
@Sopskf
اینستا
https://instagram.com/_u/sopskf.raoufazari
سایت
WWW.balvezan.ir
نمونه ۳۴۰
#رئوف_آذری
@Raoufazari
---------نگارش#تیرماه ۹۷
🌷سواد صلح و مهربانی🌷
مهربانی زبانی است که با احساس دل، فهمیدنی است...
از چندسال قبل در مدارسی که به عنوان مشاور ارتباط داشتم، زنگی را تحت عنوان #زنگ_مهربانی، طراحی کرده بودم و کل ایام هفته را با عناوین گوناگون از جمله مهربانی با خود، اعضای خانواده ....تقطیع و نامگذاری نموده بودیم.
یکی از روزها عنوان مهربانی با طبیعت داشت که یکی از اقدامات بچه ها، آب دادن، هرس کردن و شخم زدن پای درخت ها یا رساندن کودحیوانی بود و بسیار نیز بذرپاشی و پرورش جوانه های بلوط...
خردادماه بود و امتحانات رو به پایان بود و یک گلدان حاوی دوجوانه بلوط در کنار گلدان های سالن امتحانات هنوز خودنمایی می کرد و غرس نشده بود!
آخرین جلسه از ترس عدم رسیدگی در تابستان، آن را برداشته و با خود به منزل آوردم!
در آستانه پشت سرگذاشتن خرداد و ورود به تیرماه بودیم که سفر رسانه ای به ارمنستان با تیم ۱۰ نفره سواد رسانه ای ایران پیش آمد!
آن سوتر اما، هفتم تیرماه هر سال مصادف می شد با سالیاد بمباران شیمیایی سردشت و بزرگداشت مقام شهدا و مصدومان آن فاجعه سال ۱۳۶۶ ... و تلاقی سفر و سالیاد...
از یک طرف فرصت سفر با آن مجموعه ارزشمند و متخصص قابل اغماض نبود و از سویی دیگر غیبت آن ایام در سردشت و تنها گذاشتن دوستان مهربان و تلاشگرم در برنامه ریزی، مشارکت و میزبانی از مهمانان داخلی و خارجی سالیاد نابخشودنی!
شب قبل از عزیمت کاک رضای عزیزم را می پاییدم که چه بزرگوارانه ولع برنامه ریزی و هماهنگی دارد و همان بر شدت تردیدم فزود و خواب از چشمانم بربود!
حوالی سه نصف شب بود که جرقه ای به ذهنم رسید و ذهنم در جوانه بلوط دست پرورده بچه ها گره خورد و آن ایده مبارک شکل گرفت.
تمام مسیر بیش از چمدان، دغدغه بلوط ها را داشتم ولی شکر خدا سالم رسید...
در میانه راه نیز فرصتی یافتم و از چند ساعت انتظار تلاقی با تیم در جلفا، بهره ها بردم و ضمن عیادت دوستان تاجرم در آن سامان، با همراهی و همدلی شان تهیه گلدان و تراکت نوشته پرس شده حاوی مفهوم گلدان و بنرهای ۴ زبانه در دستور کار قرار گرفت و در جلفا و هادی شهر کار به لطف کاک سعید کمانی عزیز به سرانجام رسید و تماشای فوتبال ایران و اسپانیا بر سفره دانشجوی دیروزم و تاجر مشهور امروز پازل ساعات انتظارم را کامل کرد...
بالاخره لحظات موعود فرا رسید و سوت پایان بازی، آغاز دیداری شد که به مرز نوردوز و طبیعت رؤيايي شمال بدون طبیعت چندها کیلومتر مسیر ورودی ارمنستان منتهی شد و در نهایت ایروان و پایتخت ارمنستان میزبان مان شد.
شب اول ورود به ایروان، بعد از استراحتی موقت، با اعضای تیم جلسه ای گذاشتیم و برنامه ها را مرور کرده و به اولویت بندی برنامه های پیش رو پرداختیم و همان فرصتی آفرید تا در جمع دوستان، ضمن طرح ایده های خود حول کارگروه تحت مدیریتم(سواد رسانه ای و مسئولیت اجتماعی)، تلنگری بر مسئولیت رسانه ای ها و رسالت صلح گستری شان بزنم و با محوریت سالیاد بمباران شیمیایی سردشت، موضوع صلح و جوانه های بلوط را پیش کشم و از دغدغه خود حول آن سخن گویم.
شکر خدا ایده مورد اقبال و توافق جمع قرار گرفت و بنا شد تا برنامه با حمایت همراهان در یادمان نسل کشی ارامنه اجرایی شود!
روز اول مان به حضور در نمایشگاه رسانه های دیجیتال و آماده سازی غرفه انجمن سوادرسانه ای با همکاری انتشارات پشتیبان سپری شد و دوم روز را "بازدید از شبکه یک تلویزیون ملی ارمنستان" در برنامه داشتیم...
ساعتی قبل از بازدید، یکی از جوانه ها را آماده و همراه خود برداشتم و در جریان نشست با مدیران جوان تلویزیون، بر میز مذاکره نهادم و همان تلنگری شد بر چرایی وجود آن و توضیح اینجانب...
آن یک از دو جوانه تقدیم مدیران شبکه تلویزیون ملی شد و آن دیگر نیز با حمایت و همراهی دوستان مهربانم ضمن بر سینه نهادن بنرهای چهارزبانه در جلو ساختمان نمایشگاه رسانه های دیجیتال
،(expo)
در یکی از میادین شهر ایروان غرس گردید و رسیدگی و مراقبتش به "آرچوم" سپرده شد.
بنرهای ۴ زبانه نیز غیر از یکی، بقیه در اماکن شلوع گردشپذیری نصب گردید تا شاهدی باشند بر فاجعه سردشت و اراده صلح گستری و مسئولیت اجتماعی ما و تلاش دانش آموزان نقاط صفر مرزی ما در زنگ مهربانی...
درود بر همسفران مهربانم و بر دانش آموز و همکاران همواره جانم که آموزگار سواد صلح و مهربانی ام شدند.
🌷❤
#کمپین_مهربانی_های_کوچک
#رئوف_آذری
#انجمن_سواد_رسانه_ای_ایران
#سفر_رسانه_ای
#سواد_صلح_و_مهربانی
#جوانه_صلح
#بمباران_شیمیایی_سردشت
#ارمنستان
#ایروان
--
تلگرام
@MLiteracy
@Sopskf
اینستا
https://instagram.com/_u/sopskf.raoufazari
سایت
WWW.balvezan.ir
Telegram
attach 📎