تجربه ای ناب در مسیر صلح سازی
https://t.iss.one/Sopskf/6365
✍️رئوف آذری
تو پای به راه در نه و هیچ مپرس
خود راه بگویدت که چون باید رفت
(عطار)
دیوید شوارتز در بخش سیزده کتاب جادوی فکر بزرگ، دومین قانون رهبری را چنین معرفی می کند:
"چه روشی برای مدیریت این مسٲله، انسانی ترین روش است؟"
و در توضیح این قانون، مصادیقی ذکر می کند و نهایت می نویسد:"... انسان باشید"
(صص ۲۹۹ الی٣٠۵)
دو دهه قبل و قبل تر نیز، شاید جغرافیا تحمیل یا والده الهام بخش، جمع ترغیب و محتمل رنج مکرر، در مسیری سوقم داد که خود جز آنچه در کُنش والدین یا حوادث و رنج پیرامونی ام یافته بودم، چیز شاخصی از آن نمی دانستم!
اما هرچه پیش رفتم و زمان را قربانی فهم عمیق کردم، دقیق تر در مسیر رهنمون شدم و هرچه بیشتر و بیشتر آموختم بر قانون ششم مولانا که هاکان منگوج، از لابه لای متون استحصال کرده، وقوف بیشتری یافتم، آنجا که با مطلعِ "زیبایی یک گُل، در بذر آن است و زیبایی انسان، از خوبی و مهربانی قلبش نشٲت می گیرد"آغازیده است و با مؤخره "
هر لحظه، تخم نیكی بکار، اگر نکاشتی نمی توانی چیزی برداشت کنی و فراموش مکن راه آنهایی که در قلب خود، خوبی جمع کرده اند، همیشه باز خواهد بود"
(صص ۶٣الی۶٨)
مسیر انتخابی ام، کنشگری صلح و محیط زیست شد و رسالت و مٲموریت الهام شده در مسیر نیز نشاء بذر مهربانی و پرورش جوانه صلح...
و ره چه یار شد که هر رفتنم را بی پُرس و جوی آدرس، چونی باید رفتن می آموخت!
رفتم و گام زدم و ره پیمودم و نکو فهمیدم که مهربانی زبان مشترک جهانیان باید می بود که بی ترجمه فهمیدنی است و همدلی دین مشترکی که بی مرزبندی، انسان ها را حول محور نکوی انسانیت، تجمیع می کند.
این چند ساله آخر مٲموریت شغلی را که پشت سرگذاشته و رهاتر از گذشته در دیروزِ فعالیت مدنی، امدادی و صلح سازی ام می نگرم و راه رفته را می کاوم، عجیب در مطلع این یادداشت و بیت شعر آن شیخ نیشابوری، غور می کنم که می گفت:" تو پای در ره نه و هیچ مپرس، خود راه گویدت که چون باید رفت"
شایدیکی از مصادیق این چراغ فراه راه، کسب نگرشی دُرُست تر به مفاد تعادل در روابط و تعامل در مناسبات بود که اگر به آن، صبر بر رنج هم اضافه کنیم، به سیبل و هدف نزدیک تر شویم.
هر چه جلوتر رفتیم بر جغرافیای درد مشترک و مسایل دامنگیر همسنگ نزدیکتر شدیم و بیشتر فهمیدیم که تنها مٲخذ مشترک راهبری حل معمای مسایل پیش روی وطن، "روش انسانی" و" کوچک، زیباست" می باشد و همانست که می تواند یخ امنیت چندوجهی را البته با لحاظ کردن تبرای از خطاهای دهگانه شناختی، آب و اقیانوس هم فهمی، همدلی و مهربانی را به برای به آب انداختن قایق زندگی، به جریان اندازد...
همان بذر و ره نیکی بود که نشاء شد و پیموده شد و ره نمود و به نمود..
🌹❤️🌹
#تعادل
#تعامل
#روش_انسانی
#صلح
#مهربانی
#امنیت_چندوجهی
@sopskf
https://t.iss.one/Sopskf/6365
✍️رئوف آذری
تو پای به راه در نه و هیچ مپرس
خود راه بگویدت که چون باید رفت
(عطار)
دیوید شوارتز در بخش سیزده کتاب جادوی فکر بزرگ، دومین قانون رهبری را چنین معرفی می کند:
"چه روشی برای مدیریت این مسٲله، انسانی ترین روش است؟"
و در توضیح این قانون، مصادیقی ذکر می کند و نهایت می نویسد:"... انسان باشید"
(صص ۲۹۹ الی٣٠۵)
دو دهه قبل و قبل تر نیز، شاید جغرافیا تحمیل یا والده الهام بخش، جمع ترغیب و محتمل رنج مکرر، در مسیری سوقم داد که خود جز آنچه در کُنش والدین یا حوادث و رنج پیرامونی ام یافته بودم، چیز شاخصی از آن نمی دانستم!
اما هرچه پیش رفتم و زمان را قربانی فهم عمیق کردم، دقیق تر در مسیر رهنمون شدم و هرچه بیشتر و بیشتر آموختم بر قانون ششم مولانا که هاکان منگوج، از لابه لای متون استحصال کرده، وقوف بیشتری یافتم، آنجا که با مطلعِ "زیبایی یک گُل، در بذر آن است و زیبایی انسان، از خوبی و مهربانی قلبش نشٲت می گیرد"آغازیده است و با مؤخره "
هر لحظه، تخم نیكی بکار، اگر نکاشتی نمی توانی چیزی برداشت کنی و فراموش مکن راه آنهایی که در قلب خود، خوبی جمع کرده اند، همیشه باز خواهد بود"
(صص ۶٣الی۶٨)
مسیر انتخابی ام، کنشگری صلح و محیط زیست شد و رسالت و مٲموریت الهام شده در مسیر نیز نشاء بذر مهربانی و پرورش جوانه صلح...
و ره چه یار شد که هر رفتنم را بی پُرس و جوی آدرس، چونی باید رفتن می آموخت!
رفتم و گام زدم و ره پیمودم و نکو فهمیدم که مهربانی زبان مشترک جهانیان باید می بود که بی ترجمه فهمیدنی است و همدلی دین مشترکی که بی مرزبندی، انسان ها را حول محور نکوی انسانیت، تجمیع می کند.
این چند ساله آخر مٲموریت شغلی را که پشت سرگذاشته و رهاتر از گذشته در دیروزِ فعالیت مدنی، امدادی و صلح سازی ام می نگرم و راه رفته را می کاوم، عجیب در مطلع این یادداشت و بیت شعر آن شیخ نیشابوری، غور می کنم که می گفت:" تو پای در ره نه و هیچ مپرس، خود راه گویدت که چون باید رفت"
شایدیکی از مصادیق این چراغ فراه راه، کسب نگرشی دُرُست تر به مفاد تعادل در روابط و تعامل در مناسبات بود که اگر به آن، صبر بر رنج هم اضافه کنیم، به سیبل و هدف نزدیک تر شویم.
هر چه جلوتر رفتیم بر جغرافیای درد مشترک و مسایل دامنگیر همسنگ نزدیکتر شدیم و بیشتر فهمیدیم که تنها مٲخذ مشترک راهبری حل معمای مسایل پیش روی وطن، "روش انسانی" و" کوچک، زیباست" می باشد و همانست که می تواند یخ امنیت چندوجهی را البته با لحاظ کردن تبرای از خطاهای دهگانه شناختی، آب و اقیانوس هم فهمی، همدلی و مهربانی را به برای به آب انداختن قایق زندگی، به جریان اندازد...
همان بذر و ره نیکی بود که نشاء شد و پیموده شد و ره نمود و به نمود..
🌹❤️🌹
#تعادل
#تعامل
#روش_انسانی
#صلح
#مهربانی
#امنیت_چندوجهی
@sopskf
Telegram
بنیاد توسعه صلح و مهربانی های کوچک
#تعادل
#تعامل
#روش_انسانی
#صلح
#مهربانی
#امنیت_چندوجهی
@sopskf
#تعامل
#روش_انسانی
#صلح
#مهربانی
#امنیت_چندوجهی
@sopskf