✍️ اول مهر و ابرپروژههای ایران
محمدرضا اسلامی
🔵 برای روز اول مهر انتخاب این پوستر ضروری است. اینکه امیدوار باشیم که روزی برسد که محصولات نظام آموزشی کشورمان چنین نباشد. چنین مباد. سِیر واژه ها را ملاحظه کنید: "ابَر پروژه".
پروژه ای که کل آن یک میلیارد دلار هم نبوده (پروژه ای «نیم میلیارد» دلاری!) را ابرپروژه خطاب کردن.
هر کسی که با بدیهیات مفاهیم و ابعاد پروژههای بینالمللی آشنا باشد میداند که در حوزه زیرساخت «پروژه نیم میلیارد دلاری» را ابرپروژه خطاب نمی کنند. اما محصول سیستم آموزشی ما چنین است: همین قدر بیمبالات در انتخاب واژهها و همین قدر غیرمتواضع در آدرس غلط دادن.
در شرایطی که کشورهای اطراف ایران در حال اجرای مگاپروژه های عظیم در حوزه زیربناهای خود هستند (که در این یادداشت تجارت فردا + به آن پرداخته شد) سیستم آموزشی ما میآید و به رئیسجمهور کشور می گوید: ابرپروژه . مفهوم ابرپروژه را در امارات، در ابوظبی و دوبی، در عربستان و ترکیه می بیند ولی پروژه نیم میلیارد دلاری را ابرپروژه معرفی می کند. با همین روش و با همین "تعریف" (Definition) رئیس جمهور کشور را تا سریلانکا می کشانند که برود و ابَرپروژه را افتتاح کند.(!؟)
اما ماجرا به همین جا ختم نمیشود. با همین روش و با همین سیاق واژه گزینی، متن خبر را به وب سایت ریاست جمهوری می دهد. در اینجا متن را ملاحظه کنید:
https://president.ir/fa/151410
🔵 سوال اینجاست که چرا سیستم آموزشعالی کشور ما اینگونه و با چنین ادبیاتی سخن می گوید؟ کجای دنیا رئیس جمهور کشور را برای یک پروژه نیممیلیارد دلاری از کشور خارج می کنند؟ آیا نمیفهمند سطح پروژه هایی که #اردوغان افتتاح می کند در چه ترازی است؟ آیا عدد و رقم نمیدانند و نمیفهمند سطح پروژه هایی که بنسلمان و شیخ محمد افتتاح می کنند در چه ترازی است؟ آیا ایران به سطحی رسیده که باید «یک روز کاریِ» رئیس جمهورش را به پروژه نیم میلیارد دلاری اختصاص بدهند؟
مرحوم رئیسی اعتماد میکرد به اینها، و بر سر همان اعتماد هم بود که تا سریلانکا رفت (تا 230 کیلومتری شرق پایتخت این کشور رفت). و بر سر همان اعتماد بود که مرحوم رئیسی تا سد خداآفرین هم رفت برای «افتتاح».
سدی که کل تولید برق آن 200 مگاوات است؛ ارتفاع آن ۶۱ متر است(!) و حجم مخزن آن 1.6 میلیارد مترمکعب است. سدی که در سایر کشورها معاون وزیر نیرو یا حداکثر «وزیر نیرو» باید آن را افتتاح کند. مرحوم رئیسی به خداآفرین رفت و در همان سفر هم جان باخت ولی کسی از برنامهریزانِ آن سفر نپرسید که آیا در سایر کشورهای دنیا هم رئیسجمهور مملکت را برای افتتاح پروژه ای در این سطح و این تراز جابجا می کنند؟
آیا آن هم «ابرپروژه» بود؟
🔵اول مهر است و بازگردیم به دانشگاه و سیستم آموزشی کشورمان.
وقتی نهاد دانشگاه میآید و به راحتی پروژه نیم میلیارد دلاری را «ابر پروژه» خطاب می کند، «این دانشگاه» قرار است چگونه و چه چیزی به فرزندان ایران و نسل آینده بیاموزد؟
چه نسلی از مهندسین را قرار است تربیت کند؟ آیا در دانشگاههای ترکیه هم به نسل جوان مهندسین میآموزند که در توسعه ترکیه، افق فکری خود را برای "ابرپروژه" در چنین ترازی تنظیم کنند؟ آیا نسل جوان اماراتی اینگونه آموزش می بیند؟
🔵 اول مهر است و جای این پرسش هم باقی است که اگر پروژه ای را ابرپروژه خطاب می کنید پس چطور «رئیس دانشکده» مسئولیت اجرایی در آن ابرپروژه داشته است؟ «رئیس دانشکده» یعنی کسی که انبوهی وظایف مشخص در نهاد دانشگاه دارد. او موظف است که به برنامهریزی برای «اعضای هیات علمی» اهتمام داشته باشد. چطور ممکن است که یک نفر هم رئیس دانشکده باشد و هم «همزمان» در ابرپروژه «مسئولیت اجرایی» داشته باشد؟
این چه نهاد دانشگاهی است که به رئیسجمهور آنگونه سخن میگوید و در انجام وظایف آموزشی/پژوهشی خودش هم اینگونه وقت میگذراند؟
🔵اول مهر است و نهاد دانشگاه نیازمند بازنگری جدی در بازتعریف عملکردهای خودش است.
دانشگاه ایرانی باید به روند توسعه کشورهای منطقه با دقت بنگرد. استاد دانشگاه ایرانی باید «اصل وقتش» در دانشگاه باشد. دغدغه اصلی استاد دانشگاه باید آموزش نسل جوان و پژوهش باشد. دغدغه اش حل #مسائل_ایران باشد. در بیرون دانشگاه کارهای «مشاوره ای» بلامانع است ولی «مسئولیتهای اجرایی» در دستگاههای اجرایی؟ (آنهم طولانی مدت؟)
اول مهر است و دانشگاه ایرانی اگر می خواهد که شانههایش زیر بار توسعه کشور قرار گیرد، باید به این سوال بپردازد که دارد چه می کند؟ و جایگاه دانشگاه در «حل مسائل ایران» کجاست؟
https://t.iss.one/solseghalam/2421
محمدرضا اسلامی
🔵 برای روز اول مهر انتخاب این پوستر ضروری است. اینکه امیدوار باشیم که روزی برسد که محصولات نظام آموزشی کشورمان چنین نباشد. چنین مباد. سِیر واژه ها را ملاحظه کنید: "ابَر پروژه".
پروژه ای که کل آن یک میلیارد دلار هم نبوده (پروژه ای «نیم میلیارد» دلاری!) را ابرپروژه خطاب کردن.
هر کسی که با بدیهیات مفاهیم و ابعاد پروژههای بینالمللی آشنا باشد میداند که در حوزه زیرساخت «پروژه نیم میلیارد دلاری» را ابرپروژه خطاب نمی کنند. اما محصول سیستم آموزشی ما چنین است: همین قدر بیمبالات در انتخاب واژهها و همین قدر غیرمتواضع در آدرس غلط دادن.
در شرایطی که کشورهای اطراف ایران در حال اجرای مگاپروژه های عظیم در حوزه زیربناهای خود هستند (که در این یادداشت تجارت فردا + به آن پرداخته شد) سیستم آموزشی ما میآید و به رئیسجمهور کشور می گوید: ابرپروژه . مفهوم ابرپروژه را در امارات، در ابوظبی و دوبی، در عربستان و ترکیه می بیند ولی پروژه نیم میلیارد دلاری را ابرپروژه معرفی می کند. با همین روش و با همین "تعریف" (Definition) رئیس جمهور کشور را تا سریلانکا می کشانند که برود و ابَرپروژه را افتتاح کند.(!؟)
اما ماجرا به همین جا ختم نمیشود. با همین روش و با همین سیاق واژه گزینی، متن خبر را به وب سایت ریاست جمهوری می دهد. در اینجا متن را ملاحظه کنید:
https://president.ir/fa/151410
🔵 سوال اینجاست که چرا سیستم آموزشعالی کشور ما اینگونه و با چنین ادبیاتی سخن می گوید؟ کجای دنیا رئیس جمهور کشور را برای یک پروژه نیممیلیارد دلاری از کشور خارج می کنند؟ آیا نمیفهمند سطح پروژه هایی که #اردوغان افتتاح می کند در چه ترازی است؟ آیا عدد و رقم نمیدانند و نمیفهمند سطح پروژه هایی که بنسلمان و شیخ محمد افتتاح می کنند در چه ترازی است؟ آیا ایران به سطحی رسیده که باید «یک روز کاریِ» رئیس جمهورش را به پروژه نیم میلیارد دلاری اختصاص بدهند؟
مرحوم رئیسی اعتماد میکرد به اینها، و بر سر همان اعتماد هم بود که تا سریلانکا رفت (تا 230 کیلومتری شرق پایتخت این کشور رفت). و بر سر همان اعتماد بود که مرحوم رئیسی تا سد خداآفرین هم رفت برای «افتتاح».
سدی که کل تولید برق آن 200 مگاوات است؛ ارتفاع آن ۶۱ متر است(!) و حجم مخزن آن 1.6 میلیارد مترمکعب است. سدی که در سایر کشورها معاون وزیر نیرو یا حداکثر «وزیر نیرو» باید آن را افتتاح کند. مرحوم رئیسی به خداآفرین رفت و در همان سفر هم جان باخت ولی کسی از برنامهریزانِ آن سفر نپرسید که آیا در سایر کشورهای دنیا هم رئیسجمهور مملکت را برای افتتاح پروژه ای در این سطح و این تراز جابجا می کنند؟
آیا آن هم «ابرپروژه» بود؟
🔵اول مهر است و بازگردیم به دانشگاه و سیستم آموزشی کشورمان.
وقتی نهاد دانشگاه میآید و به راحتی پروژه نیم میلیارد دلاری را «ابر پروژه» خطاب می کند، «این دانشگاه» قرار است چگونه و چه چیزی به فرزندان ایران و نسل آینده بیاموزد؟
چه نسلی از مهندسین را قرار است تربیت کند؟ آیا در دانشگاههای ترکیه هم به نسل جوان مهندسین میآموزند که در توسعه ترکیه، افق فکری خود را برای "ابرپروژه" در چنین ترازی تنظیم کنند؟ آیا نسل جوان اماراتی اینگونه آموزش می بیند؟
🔵 اول مهر است و جای این پرسش هم باقی است که اگر پروژه ای را ابرپروژه خطاب می کنید پس چطور «رئیس دانشکده» مسئولیت اجرایی در آن ابرپروژه داشته است؟ «رئیس دانشکده» یعنی کسی که انبوهی وظایف مشخص در نهاد دانشگاه دارد. او موظف است که به برنامهریزی برای «اعضای هیات علمی» اهتمام داشته باشد. چطور ممکن است که یک نفر هم رئیس دانشکده باشد و هم «همزمان» در ابرپروژه «مسئولیت اجرایی» داشته باشد؟
این چه نهاد دانشگاهی است که به رئیسجمهور آنگونه سخن میگوید و در انجام وظایف آموزشی/پژوهشی خودش هم اینگونه وقت میگذراند؟
🔵اول مهر است و نهاد دانشگاه نیازمند بازنگری جدی در بازتعریف عملکردهای خودش است.
دانشگاه ایرانی باید به روند توسعه کشورهای منطقه با دقت بنگرد. استاد دانشگاه ایرانی باید «اصل وقتش» در دانشگاه باشد. دغدغه اصلی استاد دانشگاه باید آموزش نسل جوان و پژوهش باشد. دغدغه اش حل #مسائل_ایران باشد. در بیرون دانشگاه کارهای «مشاوره ای» بلامانع است ولی «مسئولیتهای اجرایی» در دستگاههای اجرایی؟ (آنهم طولانی مدت؟)
اول مهر است و دانشگاه ایرانی اگر می خواهد که شانههایش زیر بار توسعه کشور قرار گیرد، باید به این سوال بپردازد که دارد چه می کند؟ و جایگاه دانشگاه در «حل مسائل ایران» کجاست؟
https://t.iss.one/solseghalam/2421
Telegram
ارزیابی شتابزده
👍85👌11❤4👎2👏1🤔1