ارزیابی شتابزده
13.7K subscribers
913 photos
305 videos
33 files
864 links
یادداشتهای محمدرضا اسلامی
- - - -
در ادامۀ یادداشتهای ژاپن و وبلاگ ارزیابی شتابزده؛ اینجا تلاشی است برای دیدن آمریکا و ثبت مشاهدات. تحلیل و مقایسۀ الگوی توسعه هر دو کشور آمریکا و ژاپن و مستندنگاریها، در حد امکان.
ارتباط:
@Mohammadreza_Eslami2
Download Telegram
جلسه
جمعی از دانشگاهیان و کنشگران در کنار فعالان ان جی اویی حوزه دفاع از حقوق مصدومین شیمیایی دو شهر حلبچه و سردشت، و نیز بهره مندی از تجربه های زیسته رویش دوباره در دو شهر هیروشیما و حلبچه،
امشب ساعت ۱۰ تا ۱۲

در این جلسه، #چالش_ها و #چشم_اندازهای_توسعه_سردشت را با محوریت پروژه های صلح ساز، واکاوی خواهد شد

🔻محورها و راهبرها:

۱-سردشت، روح سرگردان ملی و ظرفیت توسعه ای آن
(دکتر #محسن_رنانی)

۲-هنر گذر از رنج ها، شاه کلید توسعه
(دکتر #قطب_الدین_صادقی)

۳-انسان، زبان و گفتمان توسعه
(دکتر #نعمت_الله_فاضلی)

۴-سردشت، روان، جهان و گفتمان صلح و توسعه
(دکتر #علی_صاحبی)

۵-محیط زیست و فرصت های توسعه سردشت
(مهندس #محمد_درویش)

۶.روستا، گردشگری و توسعه
(مهندس #ابوالفضل_میرقاسمی)

۷-کارآفرینی اجتماعی و توسعه پایدار
(دکتر #آمال_موسوی)

همچنین با تجربه کاوی ویژه
توسعه هیروشیما[ژاپن] توسط دکتر #محمدرضا_اسلامی

و

حلبچه توسط مامۆستا #کامیل_عبدالقادر_ویس

و حضور رؤسای انجمن هایِ
+ دفاع از حقوق مصدومین شیمیایی سردشت،

+قربانیان حلبچه
(کاک #لقمان_عبدالقادر،جانباز شیمیایی حلبچه)

اطلاعات بیشتر
https://t.iss.one/Sopskf/5971
ارزیابی شتابزده
✍️توسعه قطری یا هویت قطری؟ مساله این است (گفتگو با هفته نامه تجارت فردا درباره جام جهانی فوتبال) 🔹به مناسبت شروع جام جهانی فوتبال در کشور قطر در این مصاحبه با تجارت فردا به بحث «توسعه کشور قطر» پرداخته شد که محورهای کلیدی این مصاحبه به شرح زیر است: ۱- هویت…
🔷 بنا به آمارهای منتشره نزدیک به سه میلیون نفر هندی الاصل در ایالات متحده آمریکا زندگی می کنند (مثلا این رفرنس: لینک).

بخش قابل توجهی از اینها مدیران دفاتر فنی مهندسی در شرکتهای بزرگ حوزه تِک هستند. (آمازون، گوگل، اپل، فیس بوک، اوبر و…)
ثروتمند و تحصیلکرده.

🔷 گردش مالی سفر سالیانه اینها به سرزمین شان (هند) چیزی است که سودش (متاسفانه) عمدتا گیر شرکتهای هواپیمایی امارات و قطر می آید چون که عموما برای ترانزیت از فرودگاه دوبی و دوحه استفاده می کنند.

🔷 در صورتی که «اگر» در ایران یک شرکت هواپیمایی در «تراز بین المللی» داشتیم، ترانزیت در تهران می توانست گزینه خیلی بهتری نسبت به ترانزیت در قطر و امارات باشد.

🔷 عمر تشکیل کشور قطر، کوتاه تر از عمر هما(ایران ایر) است:

☑️هما (ایران ایر): آغاز به کار در سال ۱۹۶۱
☑️قطر: اعلام استقلال از بریتانیا در سال ۱۹۷۱
یعنی ۱۰سال بعد از شروع به کار ایران ایر تازه کشور قطر رسمیت یافته.

(عمر هواپیمایی قطر کمتر از ۲۲ سال است!)

☑️تعداد مسافری که سالیانه توسط ایران ایر جابجا می شود: ۷ میلیون نفر
☑️تعداد مسافری که توسط هواپیمایی قطر جابجا می شود: ۱۸ میلیون نفر (لینک)

- - - - -
نقشه پروازی مسیر غرب آمریکا به سمت خلیج فارس را ببینیم (۱۰ اسلاید). هواپیما تمام آسمان ایران را طی می کند (متاسفانه)
🔻
https://www.instagram.com/p/CuJMH77ueRy/?igshid=MzRlODBiNWFlZA==
Forwarded from پادکست سکه
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
قسمت هشتادویکم پادکست سکه

«انسان و بتن»

حامی مالی این قسمت:

محیط | وب‌سایت

کابل ابهر | وب‌سایت

قسمت هشتادویکم پادکست سکه به زودی منتشر خواهد شد.

@Sekke_Podcast
برو گمشو
(گفتگویی درباره توسعه)

🔷 در این گفتگو با پادکست سکه و در صحبت با دکتر مهدی ناجی توضیح دادم که «برو گمشو» اسم رمز نابود شدن یک بنگاه اقتصادی است. اسم رمزِ نابود شدن یک رابطه اقتصادی بیست-سی ساله است. اگر می بینیم که عمر شرکت اوبایاشی در توکیو یا شرکت SOM در شیکاگو به صد سال رسید، یعنی که میان آقای S (لوئیس اسکیدمور) و آقای O (ناتانیل اووینگز) و آقای M (جان مریل) و‌ در متن اختلافهای متعددی که به هنگام اجرای مگاپروژه ها بروز می کرد هرگز اینها اینگونه با این کلمه (و با این اسم رمز نابودی) با هم حرف نزدند.
و «نسل بعد از آنها» هم در هیات مدیره ی شرکت، اختلافاتشان را با این واژه حل نکردند. و الان هم نسل سوم مدیران دارند این شرکت را اداره می کنند.
مگر می شود «خیال» کنیم که با هم اختلافی ندارند؟ پس اینها اختلافاتشان را چه جور حل می کنند؟

🔷 این دولت هم می رود. دولت بعدی هم. و دولت بعدی نیز هم. دولتها می آیند و می‌روند. سیاسیون نیز هم.
ولی استارت آپها و شرکتها ماندگار می شوند.
یک استارت آپ زمانی تبدیل به یک «کورپوریشن» می شود که یک «ساختار رابطه انسانی» میان اعضای هیات مدیره شکل گرفته باشد.

محال است شرکتی هفتاد-هشتاد ساله شده باشد ولی آن ساختار ذهنی (انسانی) شکل نگرفته باشد.

اما آن ساختار ذهنی چیست؟!

🔷انسان و بتن
عنوان این گفتگوست. توضیح دادم که شروع کار من با بتن و فولاد بود ولی منتهی شد به «پروژه». پروژه هایی که محصولِ اجرای آنها می شود توسعه (منطقه ای/کشوری).
در اصطلاح: «پروژه های محرکِ توسعه».

ولی «تفکر پروژه ای» خطرناک ترین نوع تفکر برای روابط انسانی است. آدمهایی که مسایل را «پروژه ای» می بینند، نگاه ابزارگونه به مفهوم «انسان» پیدا می کنند. مثلا می گوید: فلان مدیر قَدَر را استخدام می کنم و فلان کار را برایم به سامان می رساند. فلان آدم متخصص را می آورم و او فلان تارگت را به هدف می رساند.
خیر! با این نگاه مخرب، پروژه «اجرا» می شود ولی «رابطه انسانی» شکل نمی گیرد.

یک بنگاه اقتصادی در صورتی «ماندگار» می شود که «رابطه انسانی» در آن شکل گرفته باشد.
برای همین در سلیکن ولی (و محل رشد استارت آپها) تاکید می کنند که:
«شرکت» یک نفره نیست. شرکت دو نفره هم نیست. هیات مدیره شرکت، چهار نفره هم نباید باشد. شرکت «اگر» قرار است کورپوریشن شود، هیات مدیره اش «باید» سه نفره یا پنج نفره باشد.

🔴در این گفتگو با دکتر مهدی ناجی در خصوص این موارد صحبت کردیم.

لینک گفتگوی پادکست سکه در تلگرام
لینک در وب سایت سکه
لینک در کست باکس
باور نکردم که این توئیت واقعی باشد. لذا رفتم و اکانت این فرد را چک کردم. در کمال حیرت اینکه صحیح است. و واقعا «دبیرکل حزب» مؤتلفه این جملات را بیان کرده!

آیا می شود که کسی از حداقل نظم ذهن و سلامت مشاعر برخوردار باشد و چنین جملاتی بر زبان بیاورد.
روزگار و گذر ایام شما را کنار زد، و بیش از این نیز کنار نهاده خواهید شد.

نسل ما با چه کسانی هم نسل شد؟!

- - - -
*(تعداد فالورش ۷۷ نفر، بعد با این میزان از impact به مکرون پیام می دهد «حالا هم می‌گویم!»)



t.iss.one/solseghalam
✍️ مقایسه فرودگاه امام و فرودگاههای منطقه

محمدرضا اسلامی

🔘 در دنیای مدرن، فرودگاهها دروازۀ شهرها و پیشخوان کشورها محسوب می شوند. اگر زمانی بود که دروازه قرآن محل ورود کاروانها از سمت اصفهان به شهر شیراز بود، اما امروز این فرودگاهها هستند که پیشانیِ تمدن یک منطقه محسوب می شوند. فرودگاههایی که «کیفیت و عملکرد» آنها بر اقتصاد مردم یک کشور تاثیر شگرفی داراست.
نگاهی مقایسه ای به وضعیت فرودگاههای منطقه، بیانگر یک هشدار جدی درباره جایگاه فرودگاه امام در ایران است. هشداری که هوش از سر می رباید:

🔵 توسعه فرودگاهی در پیرامون ایران

1️⃣- فرودگاه دوبی
امارات متحده عربی با ۴۷ میلیون مسافر پرواز هوایی در سال ۲۰۱۰ رتبه نخست جذب مسافر را در حوزه خلیج فارس به خود اختصاص داد و رتبه دوازدهم دنیا را کسـب کرد.

این روند در امارات متحده عربی ادامه پیدا کرد، به نحوی که در سال ۲۰۱۸ جابجایی مسافر در فرودگاه دوبی به رقم شگفت انگیز ۸۹ میلیون و صدهزار مسافر رسید.

✔️به رغم کرونا، فقط در سال ۲۰۲۱ درآمد (و آثار اقتصادی) فرودگاه دوبی نزدیک به 27 میلیارد دلار بوده که از میزان درآمد حاصل از صادرات غیرنفتی ایران در همان سال بیشتر بوده است. (نمونه لینک گزارش اقتصادی فرودگاه)

در سال ۲۰۲۲ و مقارن با پایان مسائل کرونا، 66 میلیون مسافر از این فرودگاه استفاده کردند. ترمینال شماره ۳ این فرودگاه (به لحاظ زیربنا)، دومین ساختمان بزرگ روی کره زمین محسوب می شود. (مقام اول متعلق است به ساختمان کارخانه بوئینگ در منطقه اورِت سیاتل: لینک+)

2️⃣- فرودگاه دوحه (حَمَد)
قطر دیگر کشور پیشرو در این حوزه بوده است؛ در رتبه بندی سالانه «موسسه تحقیقات هوایی اسکای تراکس» ۱۰ فرودگاه برتر جهان از نظر کیفیت و خدمات برای ســال ۲۰۲۲ رتبه بندی شدند که فرودگاه بین المللی حمَد قطر جایگاه بهترین فرودگاه جهان را کسب کرد. جالب اینجاست که رتبه ۲ متعلق است به فرودگاه هانِدا توکیو در ژاپن!
یعنی قطر توانسته در امر کیفیت، با کشوری که اساسا کیفی کار است (یعنی ژاپن) رقابت کند.

فرودگاه دوحه با اینکه به لحاظ "کیفیت" برتر از فرودگاه دوبی است ولی به لحاظ کمیت فاصله چشمگیری با دوبی دارد. در سال گذشته بیش از 35 میلیون مسافر از این فرودگاه جابجا شدند.

3️⃣- فرودگاه استانبول
ساخت فرودگاه بین المللی استانبول در ژوئن ۲۰۱۴ به عنوان بزرگترین فرودگاه جهان در دستور کار قرار گرفت. سـاخت این فرودگاه یکی از چشم اندازهای استراتژیک ترکیه برای سال ۲۰۲۳ بود که مرحله اول آن در اواخر اکتبر سال ۲۰۱۸ افتتاح شد.
فرودگاه جدید استانبول تا سال ۲۰۲۸ به بزرگترین فرودگاه جهان تبدیل خواهد شد.

✔️سهم فرودگاه جدید استانبول از تولید ناخالص داخلی ترکیه تا سال ۲۰۲۵ به 9/4 درصد می رسد که ۷۹ میلیارد دلار به تولید ناخالص داخلی ترکیه کمک کرده و بیش از ۲۲۵هزار شغل ایجاد خواهد کرد. این فرودگاه جدید، ترکیه را در مسیر تبدیل شدن به مهمترین مرکز حمل ونقل بین شمال، جنوب، شرق و غرب قرار خواهد داد.

فایل PDF گزارشهای سالیانه این فرودگاه را در این لینک+ ملاحظه نمایید. (کیفیت تنظیمِ این گزارشها، گویای کیفیت ذهن مدیران است). در سال گذشته بیش از 64 میلیون مسافر در این فرودگاه جابجا شده اند!

🔵 نگاهی به توسعه فرودگاهی در سایر کشورها

1️⃣- فرودگاه ناریتا ژاپن
توکیو قلب اقتصاد ژاپن است و هزاران شرکت بین المللی در این شهر در حوزه فنآوری مشغول به کار هستند. ژاپن سرزمینی جزیره ای است و هیچ اتصال خاکی به کشورهای پیرامون ندارد. لذا نقش و اهمیت جایگاه ناریتا در اقتصاد ژاپن مشخص می شود. در سال گذشته این فرودگاه در جابجایی بیش از 15 میلیون مسافر و ترانزیت 2.5 میلیون تن کالا نقش داشته است.

2️⃣- فرودگاه آتلانتا آمریکا
نگاهی به آمار بین المللی «شلوغ ترین فرودگاههای دنیا» نشان می دهد که فرودگاه آتلانتا در آمریکا با رقم شگفت آور جابجایی بیش از 90 میلیون مسافر در سال ۲۰۲۲ عملکرد مهمی در اقتصاد آمریکا داشته است. یعنی جمعیتی بیش از کل جمعیت کشور ایران از این نقطه آتلانتا تردد کرده اند. در این لینک+ ملاحظه می شود که از میان ده فرودگاه شلوغ دنیا در سال گذشته، پنج فرودگاه متعلق به ایالات متحده بوده است. (ارتباط تنگاتنگ اقتصاد و فرودگاه)

🔴به رغم موقعیت جغرافیایی ایران در منطقه، در حال حاضر فرودگاه امام حتی در جابجایی 10میلیون نفر هم نقش ندارد (آمارها ارقامی در حدود 7 میلیون را بیان می کند). این یعنی «کمتر از» یک پنجم قطر، یک هشتم دوبی/استانبول و یک دهم آتلانتا.
مقدار باری که از این فرودگاه ترانزیت می شود حتی به نیم میلیون تُن هم نمی رسد (آمارها رقمی در حدود 160 هزارتن را بیان می کند).

توسعه پایدار با این میزان غفلت از ترانزیت مسافر و کالا چگونه ممکن است؟
واقعیت‌گرایی و دوری از شعارزدگی یک ضرورت است.

🌐t.iss.one/solseghalam
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
کباب سیخ کردن سفیر بریتانیا در تهران در روز جهانی کباب🔻
✍️دیپلماسی سفیر بریتانیا با جوجه کباب و سفیر ژاپن با غزل حافظ!

محمدرضا اسلامی

🔵 دیپلماسی سفیر بریتانیا درباره «جوجه کباب، کوبیده و شمال» در‌سطح وسیعی در کشور دیده شد. اکنون بی مناسبت نیست که این هوشمندی انگلیسی مقایسه شود با دیپلماسی سفیر ژاپن در تهران!

بجای جوجه کباب و کوبیده، چهار ماه پیش و نزدیک به ساعات تحویل سال نو ایرانی، سفیر ژاپن در تهران چند بیت از غزل #حافظ و رباعیات خیام را به فارسی و در کنار سفره هفت سین (همراه با موسیقی ژاپنی) خواند.
«چقدر شباهت و چقدر تفاوت» در دیپلماسی عمومی این دو سفیر هست؟!

🔵 بریتانیا و ژاپن هر دو کشورهایی «جزیره ای» هستند. هر دو کشور دسترسی خاکی/زمینی به سرزمینهای پیرامونشان ندارند. بزرگان هر دو کشور در طول اعصار، سودای دیدنِ سرزمینهای دیگر را داشته اند، و شدیدا در اندیشه آنچه که در «بیرون از جزیره» می گذرد!
حتی مساحت هر دو کشور نیز تقریبا نزدیک به هم است:
☑️مساحت ژاپن: 377,975 کیلومتر مربع
☑️مساحت بریتانیا: 242,495 کیلومتر مربع
(مساحت "مفید" ژاپن به دلیل کوهستانهای بسیار تقریبا حدود بریتانیا می شود)

مردمان هر دو سرزمین، دارای روحیه به شدت حساس (Sensetive و اهل توجه به جزئیات) هستند و بزرگان هردو کشور از قدیم به شدت به فکر عُلو و تعالیِ سرزمینشان بوده اند!

اما به رغم همه این «تشابه» ها، قدری به تفاوت ویدیوی سفیر بریتانیا با این ویدئوی سفیر ژاپن🔻 بپردازیم.

1️⃣- سفیر ژاپن، به همان سیاق روحیه دقیق و کمالگرای ژاپنی (Perfectionism) همّت بلند صرف می کند، زجر زیاد متحمل می شود و غزل حافظ و رباعی خیام را می آموزد. آنقدر تلاش مصروف کرده که حتی تلفظ یک کلمه از غزل دشوار حافظ را هم اشتباه نخواند! اما سفیر بریتانیا کوبیده سر سیخ زدن و جوجه پختن آموخته!

2️⃣- این دو رفتار، فقط تفاوت‌های دو دیپلماسی را نشان نمی دهد بلکه تفاوتهای دو زیست مختلف را نشان می دهد. زیرکی بریتانیایی در برابر تلاشگری ژاپنی.

3️⃣- اساسا هدف از دیپلماسی ژاپنی اطلاع‌رسانی «هست» ولی تحت تأثیر قرار دادن افکار عمومی دیگر کشورها «نیست». عملا ژاپنی ها پذیرفته اند که روابط شان با دیگران پیرامون کالا/محصول تعریف می شود و لذا حضورشان در دیگر سرزمینهای بیرون «جزیره» بیشتر حضوری اقتصادی است تا فرهنگی/سیاسی.

(برای مثال صفحه توئیتر سفیر بریتانیا در تهران ۳۲هزار عضو دارد ولی صفحه توئیتر سفارت ژاپن در تهران ۷هزار عضو دارد! صفحه اینستاگرام شبکه NHK کلا ۳۳۰هزار عضو دارد ولی اینستاگرام BBC حدود ۲۶ میلیون عضو دارد)

4️⃣- سفیر بریتانیا می کوشد تا کوبیده زدن بیاموزد ولی سفیر ژاپن می کوشد تا غزل حافظ و ابیات خیام فراگیرد. بدون شک برای ارتباط با ذهن «توده» ها، اولی و برای ارتباط با ذهن خواص، «دومی» کارآمد است!

5️⃣- هر کدام از اینها کار خودشان را می کنند ولی مسئله اینجاست که «تو» در چه حالی؟ احوال سفرای سرزمین تو چگونه است؟ سوال اساسی اینجاست که سفرای ایران در دیگر سرزمینها، چقدر انگلیسی را روان و سلیس صحبت می کنند؟ و علاوه بر زبان انگلیسی، چند نفر از سفرای ما توان سخن گفتن به زبان سوم (زبان کشور محل ماموریت) را دارا هستند؟

بدون شک آن سفیری که بتواند با جامعه هنرمندان، سینماگران، سیاستمدارانِ یک کشور، با زبان خودشان صحبت کند، سطح متفاوتی از «عملکرد» را داراست.

6️⃣- کیفیت اتفاقی نیست! چه آن سفیر جوجه کبابی و چه این سفیرِ ادیب و غزل دان، هر یک کار خود را به نحو احسن انجام می دهند. مهم این است که امروز از خود بپرسیم: دیپلماسی ما در دیگر کشورها (مثلا ژاپن یا بریتانیا) چقدر توان برقراری ارتباط با توده مردم، یا خواص را داشته است؟

7️⃣- سوال بالا را به نحو دیگری بخوانیم:
در یکی از پهناورترین سرزمینهایی که «انسان» بر روی آن زیست دارد (و حسب اتفاق اقتصادش نیز بزرگترین اقتصاد دنیاست) ما نه سفیر جوجه کبابی داریم و نه سفیر ادیبِ غزل خوان.
پس چگونه و چطور انتظار داریم که با جوانان و خواص آن سرزمین ارتباط برقرار کنیم؟!
اگر آمریکا سرزمینی است که از همه ی اقوام و ملل دنیا در آن زیست می کنند، پس چطور ما هیچ سفیری در آن سرزمین نداریم؟ چگونه است که پذیرفته ایم که «رسانه» ای برای «رساندن» حرفمان به «انسان» آن سرزمین پهناور نداشته باشیم؟ چطور اجازه می دهیم که دیگر کشورها بهترین و باهوش ترین مردان و زنان شان را در قالب سفرای جوجه کبابی یا ادیب/متخصص به ایالات متحده گسیل کنند و بعد ما منتظر بایستیم که ذهن جوان نخبه آمریکایی (که اصالت هندی، چینی، اروپایی و… داراست) بی هیچ دلیل/تلاش به سمت سرزمین ایران، فرهنگ و اقتصاد ایرانی متمایل شود؟
مردان و زنان هوشمند ما برای گفتگو با مردمان آن سوی عالم چه می کنند؟ هیچ؟

کیفیت اتفاقی نیست. کیفیت در امر دیپلماسی نیز اتفاقی نیست.


🌐t.iss.one/solseghalam
جناب آقای محمدی
مدیرعامل سازمان آتش نشانی تهران


با سلام
پیش از شروع عرایض این نامه، ضروری است که به اطلاعتان برسانم که بنا به رشته کاری و تخصصی (که از دانشگاه ایالتی میشیگان آغاز شد) به بحث سازه و آتش مرتبط هستم و لذا ضروری است که مطالب ذیل در قالب این نامه طرح شود.

🔵 شنبه شب پس از شرکت در جلسه روزنامه دنیای اقتصاد و مراسم بزرگداشت دوازدهمین سالگرد تولد نشریه تجارت فردا به خانه آمدم. در مجلس مذکور شگفت زده بودم از حضور افراد و نامهایی که به این نشریه در بسط مفاهیم توسعه کشور کمک می‌کنند. در واقع شبی بود که پس از مدتها سرشار از احساس خوب و شعف گذشت چرا که ساعاتی در جمع افرادی سپری شد که دغدغه ایران و این سرزمین را دارند.

پس از مراجعه به خانه تا پاسی از شب به انجام کارهای مکتوب و پژوهشی گذشت و حوالی ساعت ۳ نیمه شب برای سرکشی به منزل مادر (که در شرایط بیماری هستند) منزل را ترک کردم. وارد کوچه که شدم انتظار کوچه ای خلوت و ساکت شبانگاهی داشتم ولی در کمال تعجب شاهد بودم که 3 ماشین آتش نشانی بزرگ و 2 ماشین آتش نشانی متوسط تمام فضای کوچه را اشغال کرده اند. حدود بیست آتش نشان جوان در آن ساعات سحرگاه به شتاب در حال رفتن به سمت انتهای کوچه بودند.

🔵کنجکاو شدم و بنا به رشته کاری خود، نیروها را دنبال کردم تا متوجه شدم یکی از واحدهای مسکونی از یک ساختمان ۱۰ طبقه در انتهای کوچه آتش گرفته است.
ساکنین به همراه کودکان خردسال و خواب آلودشان در حال فرار از ساختمان بودند و نیروهای شما به شتاب در حال ورود به ساختمان بودند. بوی دود در فضا و سراسیمگی‌ در چهره ده ها تن از ساکنین مشهود بود. ‎در ژاپن بارها شاهد کیفیت کار نیروهای آتش نشان بوده ام (به خصوص در برنامه های مرکز E-Defense کوبه)و لذا کیفیت مواجه همکارانتان با این آتش برایم سوال بود. در کالیفرنیا هم بارها با سازمان آتش نشانی مستقیما کار کرده ام (از جمله سابقه همکاری با خانم Nicholson مدیر سازمان آتش نشانی سانفرانسیسکو).‎

در آن فضای ملتهب که همه در حال فرار از ساختمان بودند و آسانسورها نیز کار نمی کرد همکارانتان را دنبال کردم و پیاده تا طبقه هفتم و چشمه آتش رفتم.

در میانه آنهمه دود و التهاب، شاهد بودم که همکاران شما پس از بازکردن درب منزل و برای جلوگیری از خفگی ماسکهای اکسیژن را استفاده کرده، وارد منزل شدند، آب را از طبقه پایین و بالا به واحد مسکونی رساندند و آتش را اطفاء نمودند. سپس برق و دستگاهای فَن را رساندند تا که بخشی از دود را خارج کرده و امکان بیرون کشیدن ساکنین (که در بالکن پناه گرفته بودند) میسر شود.

در حین مشاهده تلاشهای نیروهای جوان (که از شدت گرمای لباسهای سنگین آتش نشانی غرق عرق بودند) و همزمان با دیدن فریادها و عربده های فرمانده تیم، می خواستم که در وسط آن پاگرد پله سجده کنم. از شدت بهت، نمی دانستم چه باید گفت؟ کیفیت زحمات افراد این تیم (در آن ساعات شب) بسیار مشابه کیفیت کارهای تیمهای آتش نشانی در سانفرانسیسکو یا کوبه ژاپن بود. فرمانده تیم به شدت مراقب دودزدگی افرادش بود. دستگاههای آژیر (متصل به لباس آتش نشانی که وارد دود می شود) به درستی کار می کرد و پیوسته آژیر می زد. هیچ کس بدون ماسک اکسیژن وارد دود نمی شد. فرمانده تیم کاملا درک روشنی از مساله «زمان» و اهمیت دقیقه ها داشت.

🔵 کاملا آگاهم که کشور درگیر مشکلات مالی است و سازمانهایی همچون آتش نشانی به شدت درگیر محدودیتهای مالی هستند، بنابراین تشکر و سپاس خود را به عنوان یک شهروند به حضورتان عرض می کنم. قابل تصور است که تیمهای شما چنین خدماتی (که آن شب از نزدیک شاهد بودم) را به رغم محدودیتها و در حد توان انجام می دهند. از شما درخواست دارم که از فرمانده عملیات آن شب (که مرتضی خطابش می کردند) تشکر و تقدیر ویژه داشته باشید. بنده حاضر و علاقمندم که حضورا به خدمت این جناب فرمانده و تیمش رسیده و به عنوان یک ایرانی از تلاشش برای حفظ مال و ناموس مردم آن کوچه خاضعانه تشکر کنم.

آن شب و در آن مهلکه یک فکر دیگر هم به ذهن می رسید: اینکه برای خاموش کردن آتشِ فقط «یک خانه» اینهمه انسان و جوان تلاشگر نیاز است و همچنین آنهمه آدم و کودک از خواب و زندگی خود آواره شدند. لذا باید از امروز به فکر «زلزله تهران» باشید. همچنین واقعا نمی دانم که چطور و چگونه برخی که خود خارج از این سرزمین و در استودیو شبکه های خبری اقامت دارند انتظار دارند که مردمان اینجا درگیر آتش و جنگ داخلی شوند؟ آتش وقتی که درگرفت، همه را آواره می کند.
امیدوارم در این سرزمین اگر تغییری لازم است که رخ دهد از مسیر امثال تجارت فردا و از مسیر انسانهای شریف و دردمندی همچون مسعود نیلی ها و موسی غنی نژاد ها و همکاران شما رخ بدهد. ‎و نه از میسر آنها که منتظر «درگرفتن آتش» در این کشور هستند.

عزت زیاد
۲۶ تیر ۱۴۰۲

*پی نوشت: تصاویر زحمات همکارانتان ضمیمه است.
32-43_Zirsakht.pdf
1.4 MB
جنگ زیرساخت ها در منطقه ما
(«جنگ بی گلوله» در گفتگو با تجارت فردا)


🔵 در گفتگو با تجارت فردا عنوان شد که:

☑️ یک جنگ تمام عیار برای توسعه زیرساخت ها در منطقه ما در جریان است. در این جنگِ بدون گلوله، هر کشوری در تلاش است تا شرایط/جایگاه نسل آینده را تثبیت و تضمین کند. باید ببینیم که ما کجای این جنگ ایستاده ایم؟

☑️ توسعه زیرساخت ها یعنی «سرنوشت اقتصادی نسل آینده». قطر در این جنگ چه کرده؟ ترکیه چه می کند؟ امارات در چه جایگاهی است؟

☑️ در توسعه ‌سواحل مکران در دو سال گذشته یک آجر جابجا نشده.
ظرفیت حمل کالا «اثر مستقیم» روی «اقتصاد یک کشور» دارد. چرا نگران نیستیم که بازنده جنگ ترانزیت کالا نشویم؟

☑️فرودگاه امام چرا یک «نقش بین المللی» در جابجایی مسافر و کالا دارا نیست؟ مشکلِ به حاشیه افتادن این فرودگاه در مقایسه با فرودگاه های استانبول، دوحه و دوبی چیست؟

☑️ توسعه زیرساخت فقط به پول و سرمایه گذاری مرتبط نیست. مگاپروژه ها به غیر از «پول» به چه نیاز دارند؟

فایل پی دی اف تجارت فردا🔺

t.iss.one/solseghalam
ایلان ماسک دستور داده که لوگوی توئیتر عوض شود. گفته که تابلوی ساختمان توئیتر رو پایین بیاورند و بجای علامت همیشگیِ توئیتر، علامتِ مورد علاقه خودش (یعنی ایکس X) را نصب کنند.
(در ادامۀ همان اخلاق‌های عجیب و غریب و بعضاً زننده اش)

تابلوی ایکس نصب شد ولی در دو-سه روز اخیر همسایه ها و مردم به پلیس زنگ زدند که نور این تابلوی ایکس، چشمهای ما رو اذیت می کنه.
پلیس هم رفته و تابلو رو کنده!

این ویدیوی کوتاه زیر🔻 وضعیت نور ایکس را نشان می دهد که چشم همسایه ها(ی حساس) رو اذیت کرده (!)
https://www.instagram.com/reel/CvXWkDKNywB/?igshid=MzRlODBiNWFlZA==

این ویدئو هم وضعیتِ امروز را نشان می دهد که پلیس رفته و تابلوی ایلان ماسک رو کنده (!)🔻
https://www.instagram.com/reel/CvX5v_uraNV/?igshid=MzRlODBiNWFlZA==

*قبلا درباره این ساختمان در اینجا صحبت شده بود:
https://t.iss.one/solseghalam/2039

▪️▪️▪️
📌پی نوشت: در کشوری که کسی حق خدا شدن ندارد حتی ایلان ماسک!
عملا ساختارها طوری تنظیم شده که حتی کسانی مثل ایلان ماسک یا استیو جابز هم نمی توانند ادعای «فعال مایشاء» بودن کنند. همسایه ها اگر شکایت کنند سریع پلیس تابلو را می کَند.
قبلا در این ویدئو🔻 نشان داده شد که در سلیکن ولی و در دبیرستان سابق استیوجابز (دبیرستان هوم اِستِد) حتی «یک عکس» از استیو جابز بر در و دیوار دبیرستان نصب نشده!
https://t.iss.one/solseghalam/1419

به این مفهوم که «یک نفر» (هرچند هم موثر/هرچند هم منشاء اثر) نباید زیاده از حد تقدیس شود. نباید زیاده از حد بزرگ شود.

امروز ایلان ماسک بدون شک جسورترین و یکی از موثرترین کارآفرینان در سرتاسر آمریکاست. در فضا "استارلینک" دارد و در زمین تسلا و بر روی گوشیهای موبایل، توئیتر. ولی حقّ ندارد تابلویی را نصب کند که نورش چشم همسایه ها را اذیت کند!


۹ مرداد ۱۴۰۲
🌐t.iss.one/solseghalam
مروری بر تجارب شهرهای توکیو و سانفرانسیسکو
در احداث و نگهداری ساختمان های بلندمرتبه

دوشنبه ۱۶ مرداد - ساعت ۱۶ الی ۱۸
دیدار با همکاران و عزیزان پژوهشگاه بین المللی زلزله شناسی و مهندسی زلزله. اسلاید اول
به ترتیب از چپ به راست:

دکتر سید علی رضوی، مهندس مرتضی باقری، دکتر عبدالرضا سروقد مقدم، دکتر مرتضی بسطامی، اینجانب، مهندس علیرضا مقدم نژاد، دکتر بهرخ حسینی هاشمی، دکتر آرمین عظیمی نژاد.

۱۹ مرداد ۱۴۰۲

- - -
* در میان گفتگوها صحبت از اشرف حبیب اله شد و آن اخلاق های عجیبش، و شرکت او CSI که نرم افزارهای ایتبز و سپ و … را تولید می کند. بحث اینکه شرکت CSI دائماً ایمیلهای متعدد از مهندسین محاسب جوان ایرانی دریافت می کند درباره باگها و ایرادهای نرم افزار.

و همین ایمیلها یکی از منابع بهبود/ارتقاء ویرایشهای جدید نرم افزار شده.
فیلم نگهبان شب رضا میرکریمی
(من که مَلول گشتمی از نفسِ فرشتگان)


پدیده شگفت انگیز درباره رضا میرکریمی «سینما» نیست؛ بلکه «دریچه نگاه» اوست. رضا میرکریمی فیلم نمی سازد بلکه روایتی شاعرانه از دیده هایش را بر پرده به تصویر می کشد. البته «شاعرانه دیدنِ هستی» دلیل نمی شود که فردی با مختصات میرکریمی تلخیها را نبیند و به دامِ رومانتیک دیدنِ امور (و جامعه) بلغزد.

حافظ هم از دریچه نگاهِ شاعرانه اش هستی را می دیده ولی همزمان منتقدِ روزگار پر از ریا و تباهی زمان خودش بوده.

همان حافظ که این بیت را سروده:
من که ملول گشتمی از نفس فرشتگان/
قال و مقال عالَمی می‌کشم از برای تو

همان حافظ این بیت را هم سروده:
صوفی شهر بین که چون لقمهٔ شُبهه می‌خورد/
پاردُمَش دراز باد آن حَیَوانِ خوش علف



همان حافظ که در شاعرانگی نمادین از صدای نفسِ فرشتگان هم ملول می شده، همان حافظ اینگونه خشمگین و خروشان به صوفی شهر شیراز فحش‌ می دهد: آن حَیَوانِ خوش علف.

شاعرانه دیدن حافظ، به معنی تیزبینی حافظ است. ظریف ترین و جزئی ترین رویدادهای جامعه را رصد می کرده ولی همزمان برایش قصّةُ الْعِشق، لَا انْفِصامَ لَها!


🔷 یک اشتباه کلیدی درباره میرکریمی این است که گمان کنیم که او به تلخیهای روزگار ما نمی پردازد. روایتهای میرکریمی شاعرانه/عاشقانه است، ولی عاشقانه هایی که در کنار شرح تلخ ترین احوال جامعه ایرانی رخ می دهد.

او همزمان که به شرح لطیف ترین احوال عاشقانه یک انسان (یک نگهبان شب) می نشیند، اکبر طبری قوه قضائیه را هم می بینند. لواسان به نامش زدن را هم می بیند. حالِ خراب پیمانکار پروژه ساختمانی را هم می بیند. زشتی مشمئزکننده وامهای بانکی (و انحطاط لاکچری وام دهنده ها) را هم می بیند.
ولی همه ی این تلخیها/زشتیها باعث «نمی‌شود» که او شاعرانه های این عالم را نبیند!

🔷 در دیدن نگهبان شب، اگر به دنبال یک فیلمنامه پر اتفاق هستید، یا اگر به دنبال یک فیلم متعارف، در سینما ناامید خواهید شد. ولی اگر به دنبال دیدن فیلمی باشیم که «هر ثانیه اش» و هر لحظه از آنچه که بر پرده می بینیم، حاوی توجه به ظرافتها و جزئیات زیست انسانی است، بهت زده خواهید شد.

🔷 در جامعه ای که هر کس در تلاش است از دیگری «بدزدد» یا لااقل چیزی بکَنَد(!) میرکریمی انسانهایی را می بیند که حافظانه زندگی می کنند. عاشقانه زندگی می کنند. یا بهتر بگوئیم: سالکانه زندگی می کنند.
میرکریمی کسانی را شرح می کند که دنیا را «یک بازار بزرگ» نمی بینند.

جامعه ایرانی سرشار از ریا و تظاهر است. سرشار از پیمانکارهای بدعهد. ولی امروز میرکریمی، این حافظ زمانه ما، همزمان که کلافه و خشمگین است از ریاورزی، زهد فروشی و دزدی، اما بر پرده سینما چنین می سراید:

مراد دل ز تماشای باغ عالم چیست/
به دستِ مردمِ چشم از رخ تو گل چیدن


🔷 این فیلم را در سینما ببینید و بر خلوصِ عشق زیبایِ نگهبان شب به دخترِ کم شنوا اشک در گوشه دیده بنشانید!
پسرک، پیرمرد بنّا را ناامید نمی کند.
داماد دوم، مثل داماد اول نیست.

«جریان خوبی» در این عالم، متوقف شدنی نیست.



✍️محمدرضا اسلامی
🌐t.iss.one/solseghalam