ارزیابی شتابزده
13.9K subscribers
897 photos
302 videos
33 files
848 links
یادداشتهای محمدرضا اسلامی
- - - -
در ادامۀ یادداشتهای ژاپن و وبلاگ ارزیابی شتابزده؛ اینجا تلاشی است برای دیدن آمریکا و ثبت مشاهدات. تحلیل و مقایسۀ الگوی توسعه هر دو کشور آمریکا و ژاپن و مستندنگاریها، در حد امکان.
ارتباط:
@Mohammadreza_Eslami2
Download Telegram
ارزیابی شتابزده
"عمر بیش از صد و بیست سال" یادداشت زیر راجع به شرکت اوبایاشی ژاپن و اساسا ساختار بنگاه های بزرگ اقتصادی ژاپنی ، مدتی پیش نوشته شده بود که در اینجا همخوان می شود. از متن : از میان جملاتی که ایشان گفت و از بین توضیحات ایشان ، جالبترین نکته برایم اشاره ایشان…
✍️درباره عزل رئیس دانشگاه آزاد

🔴متنِ خبر چنین بود: در جلسه فوری اعضای هیئت امنای دانشگاه آزاد که ۱۳۹۶/۲/۳ بعد از ظهر برگزار شد حمید میرزاده رئیس دانشگاه آزاد اسلامی ایران و عضو هیئت مؤسس و هیئت امنای این دانشگاه با تصویب اکثریت هیئت امنای دانشگاه آزاد برکنار و علی‌محمد نوریان به عنوان سرپرست انتخاب شد.
هیئت امنای دانشگاه آزاد یک هفته  به رئیس دانشگاه مهلت داد که از سِمت خود کناره گیری کند. فارغ از آنکه در این ماجرا، کدام یک از طرفین مقصر یا بی تقصیر است ، این رویداد یکبار دیگر واقعیتی تلخ را به ذهن متبادر می کند و آن ناتوانی در "گفتگو با یکدیگر" حتی در میان چهره هایِ مطرحِ دانشگاهی (و غیرجنجالی سیاسی) است.

🔵رمز پایداریِ سازمان ها و ساختارها، تکنولوژی نیست بلکه نحوۀ تعامل و گفتگو با یکدیگر است. فن آوری بخشِ دومِ ماجراست.
در یکی از یادداشت های بالا به بحث شرکت اوبایاشی ژاپن پرداخته شد و این سوال مطرح شد که چگونه یک شرکت ژاپنی 125 سال کار می کند و تولید می کند و گردش مالی عظیم دارد و در تمام فراز و نشیب هایش، مابین اعضایِ هیات مدیره، دعوا و اختلاف به جایی نمی رسد که شرکت در 30 سالگی یا 50 سالگی یا حتی 100 سالگی بمیرد. عمرِ شرکت مستدام می شود و موفقیت هایش -به تعبیر حافظ- دولتِ مستعجل* نمی شود و این دوام، علتش "تکنولوژی" نیست بلکه نحوۀ باهم سخن گفتن است. علت اینکه بر روی "تکنولوژی" یا فن آوری تاکید می شود این است که ما اقوام شرق عموماً در جستجوی رازِ کامیابی ها، به دنبال ریشه هایِ مرتبط با فن آوری هستیم حال آنکه این قبیل امور ، ربطی به پیچیدگی هایِ مهندسی نداشته و مستدام ماندنِ بسیاری از ساختارها ، بیش از آنکه به تکنولوژی ربط داشته باشد، به تعاملاتِ انسانی و نحوه سخن گفتنِ بزرگان با یکدیگر ، مرتبط است. اوبایاشی 120 سال پس از زمانِ تأسیس اش، برج مخابراتیِ دومِ توکیو را ساخت و ما در تحلیل اوبایاشی به دنبال فن آوری های موجود در بدنه مهندسی اش هستیم حال آنکه منهدم نشدن اوبایاشی به جای دیگری مرتبط است.

🔴در این فقرۀ اخیر، نه پای احمدی نژاد در میان است و نه پای دولت های استکباری. دو چهرۀ موجه دانشگاهی ما (باسالها سابقه چشمگیر آکادمیک) توانِ با هم گفتگو کردن و با هم حل و فصل کردنِ یک موضوع را ندارند و کار به جایی می رسد که هیئت امنای دانشگاه باید یکباره بیاید در میانه رسانه ها و روزنامه ها به ریاست دانشگاه چند روز مهلت بدهد که دفتر کارش را ترک کند. آیا هیچ راهی نبود که کار به اینجا نکشد؟

افسوس
مايی كه می خواستیم
زمین را
مهدِ مهربانی کنیم
خود نتوانستیم با هم مهربان باشیم!
#برتولت_برشت

🔵ما نمی توانیم و نباید این دست اتفاقات را ندیده بگیریم.

ما برای بقا در دنیایِ فردا و برای سعادت فرزندانمان و برای حضور در عرصه رقابت های میلیمتری چاره ای نداریم جز اینکه با هم سازگاری بیشتری داشته باشیم. و مسائلمان را (پیش از زشت شدن) بین خود حل و فصل کنیم. تا بلوغِ با هم کار کردن و با هم بودن هنوز راه زیادی باقی است.
موضوعِ عزل ریاست دانشگاه آزاد، دانشگاهی که 70هزار هیات علمی و یک میلیون وهفتصدهزار دانشجو دارد، نقطه تاریکی است بر این ناتوانی تاریخی ما. بحث، بحثِ دانشگاه است و حتی اگر اختلاف دیدگاههای سیاسی هم حاکم باشد، میانِ چهره های آکادمیک (و غیرجنجالی سیاسی) نباید کار به اینجا ها بکشد. تا بلوغِ باهم گفتگو کردن، راهِ زیادی داریم.


*راستی خاتمِ فیروزهٔ بواسحاقی/
خوش درخشید، ولی دولتِ مُستعجل بود
#حافظ

https://t.iss.one/solseghalam
✍️سهند ایرانمهر، حسین دهباشی و وزیر بهداشت و معاونش


🔷 سهند ایرانمهر چند سال است که در عرصه کارهای قلمی فعال است و حضوری مستمر در عرصه نگارش دارد. هم طبع طنز دارد و هم وسعتِ مطالعات.
حسین دهباشی هم چندین سال است که در میخانه خدمت می کند به تعبیر حافظ. هم اهل قلم است، هم وسعت مطالعات تاریخی دارد و هم با اهالی وادی سیاست حشر و نشر دارد.

سهند ایرانمهر و حسین دهباشی، دو سه کلمه با هم "گفتگو" کرده اند و در عرض چند جمله، کارشان به فحش و فحش کشی کشیده و این به سابقه (شغلِ) پدر او اشاره کرده و آن به پدر(ان) و فرزندِ این اشاره کرده و... آنچنان به خدمتِ هم رسیده اند که گویی دو خصم کهَن به هم پریده اند. چه تلخ داستانی!

این هر دو، «اهل قلم» و اهل کتاب بوده/هستند (و حسب اتفاق هر دو «اهل قدرت» هم نیستند) اما در عرض یک «گفتگو» ی ساده، کارشان به چنان زد و خورد خشن و تُندی توئیتری/تلگرامی کشیده و چنان پنجه بر صورت یکدیگر کشیدند که به جز غصه و اندوه چیزی بر قلب انسان نمی نشیند.

🔷 دکتر محسن رنانی

دکتر رنانی مقاله ای دارد تحت عنوان: «ناتوانی در گفتگو، از امیرکبیر تا شیخ شجاع» و خلاصۀ کلامش در آن مقاله این است که: «یکی از اصلی‌ترین مولفه‌های بلوغ عقلانی و روحی، چه در سطح فردی و چه در سطح اجتماعی، "توانایی گفتگو" است». او پس از مروری تاریخی بر «مشکل» جاری در میان ما ایرانیان، توضیح می دهد که:

✔️امیر کبیر و ناصرالدین شاه مهارت گفتگو با یکدیگر نداشتند (ایکاش داشتند)؛
✔️محمدعلی شاه و مشروطه خواهان هم نتوانستند با یکدیگر گفتگو کنند و این دودمان قاجاران را درنوردید.
✔️رضاخان هم (با وجود خدماتی که به کشور کرد) گفتگو را نمی‌فهمید.
✔️رنانی می گوید: شاید اگر رضا شاه و #مدرس به عنوان رهبرِ اقلیت مجلس، مهارت گفتگو داشتند و به گونه‌ای عقلانی با هم گفتگو کرده بودند، ایران مسیرِ دیگری را طی کرده بود.
✔️رنانی ادامه می دهد: اگر محمدرضا شاه و مصدق و یارانشان تواناییِ درانداختن گفتگوهایی عمیق و جدی و صریح و منصفانه "بین خودشان" را داشتند، راهکارهایی برای تفاهم پیدا می کردند.
✔️او سپس به داستان #مهندس_بازرگان و عزل بنی صدر اشاره می کند.
✔️رنانی در این بحث حتی به ماجرای عزل آیت الله منتظری هم اشاره می کند و تا داستان مناقشه 88 پیش می آید.

✔️این بحث در میان سلسله بحثهایی که دکتر رنانی طی این سالها طرح کرده، دیده/شنیده شد ولی شاید در مقایسه با سایر مباحث ایشان، کمتر جدی انگاشته شد.
با این عقبه، بازگردیم و نگاهی کنیم به دو فقره رویداد اخیر که در تناظر با بحث دکتر رنانی قرار دارد و در انبوه اخبار جاری گم خواهد شد:

🔷نمکی و ملک زاده

از سهند ایرانمهر و حسین دهباشی بگذریم و به فقره بعدی بپردازیم؛ گفتگوی معاون وزیر بهداشت با رفیق/رئیس سابقش. یک پزشک و یک داروساز، که حسب اتفاق هر دو سالها تجربه تخصصی و سالها فعالیتهای عالیِ علمی داشته اند. این دو در یک ویژگی دیگر هم مشترک هستند: در بحران #کرونا، هر دو متولّی مدیریت #سلامت کشور هستند.
این دو متخصص عالیرُتبه چنان عقیم از گفتگو «با یکدیگر» هستند که حرفهایشان به یکدیگر را «در رسانه» و «مقابل دیدگان مردم» می زنند. حرف نه! پنجه بر صورت هم می کشند.

🔷 از رنجی که می بریم

زمانی که در مدارس ابتدایی ژاپنی تدریس می کردم، مهمترین انگیزه از حضور در فضای مدرسه این بود که بفهمم آن #ژاپن رویایی و آرمانی (که می خواستیم اسلامی اش را بسازیم)، در مدارسش چه رخ می دهد که خروجیِ بخشِ صنعتش، می شود تویوتا و هوندا؟

گمانم آن بود که شاید «کودک ژاپنی» خیلی متفاوت با کودک ایرانی است. شگفت آنکه پس از چند ماه متوجه شدم که در سالهای نخست کودکی، تفاوتِ چندانی بین رفتارهای کودک ژاپنی با #کودک_ایرانی نیست. در هر کلاس، چند بچۀ شیطان و بازیگوش بودند. چند بچۀ گوشه گیر و ساکت هم بودند. نظم در مدرسه ژاپنی عالی است ولی مدارسِ منظم، در ایران هم کم نداریم. پس ماجرا چیست که در انتهای مسیر، خروجیِ ما آن می شود که دو پزشک عالیرتبه آنگونه با هم صحبت می کنند و دو روشنفکر اینگونه؟

🔷 تویوتا

از زمان #مشروطه تا به امروز، ما ایرانیان در تلاش و تکاپو برای اصلاح ساختارهای #حاکمیتی هستیم (که البته امر مثبتی است) ولی هر گونه ساختارِ حاکمیتی هم که برقرار شود تا زمانی که سطحِ گفتگو میان ما در حد نمکی و ملک زاده، دهباشی و ایرانمهر... است از میانِ ما «شرکت» بیرون نخواهد آمد. نامهایی همچون تویوتا، فیس بوک، اَپل، سونی و... نامهایی است که بر روی «شرکت» ها گذاشته شده و #شرکت، یعنی چند نفر «انسان» که می توانند سالها با هم #تولید_ثروت کنند و اختلافاتشان را با گفتگو حل کنند.
...

افسوس
مايی كه می خواستیم
زمین را
مهدِ مهربانی کنیم
خود نتوانستیم با هم مهربان باشیم!

#برتولت_برشت

t.iss.one/solesghalam
▪️▪️▪️
*خبرآنلاین مورخ ۵ دی ۱۳۹۹