✍️بحث دیگری درباره حقوق و درآمد در آمریکا
محمدرضا اسلامی
🔷با گَری جکسون، دوست خوبم که ساکن میشیگان است صحبت می کرديم. کلافه بود و می گفت: آخه این چه وضعشه؟
چرا اینطوریه؟
موضوع را جویا شدم. لینک #خبر مربوط به افزایش حقوق رئیس بانک ولز فارگو را نشان می داد.
🔷بنا به خبری که ده روز قبل منتشر شد، حقوق آقای تیم سُولان، مدیرعامل این بانک در سال جاری 36% افزایش خواهد یافت.(لینک در پایین🔻)
🔷جکسون می گفت: این بابا (یعنی سولان) پارسال 17میلیون دلار حقوق و پاداش😳 گرفته از بانک ولز فارگو (!).
بعد توی همون سال گذشته، این بی عرضه ها (به تعبیر ایشان) حدود 400شعبه از ولز فارگو را در سراسر آمریکا تعطیل کردند و 32میلیارد دلار ضرر بالا آوردن. چرا همچین آدم تعطیلی که 17میلیون دلار حقوق گرفته باید یک همچین افزایش حقوقی براش درنظر گرفته بشه؟ https://t.iss.one/solseghalam
▪️▪️▪️▪️
🔴درباره حقوق، درآمد و #كار در #آمریکا در نوبت های مختلفی صحبت کردیم. براي این کلافگیِ یک کارمند بازنشسته ولزفارگو و انتشار این خبر جدید، بی مناسبت نیست تا یکبار دیگر به مرور این بحث بنشینیم. در یک ارزیابی کلی وساده، خوب است ببینیم حقوق این آقای سولان زیاد است یا خیر؟ به اصطلاح رایج در ایران، "نجومی" هست یا خیر؟
🔴 قبل از پرداختن به این بحث، باید اشاره شود که در بحث «#به_زمین_خوردن_غولها» راجع به احوال تلخ و سخت این روزهای بانک ولز فارگو به تفصیل صحبت شده بود؛ لینک:
https://t.iss.one/solseghalam/1044
اما به ذهنم رسید که برای ارزیابی حقوق این جناب سولان، خوب است که از پایه حقوق استاد هیات علمی در دانشگاههای آمریکا شروع کنیم تا یک متر و معیاری برای ارزیابی داشته باشیم:
✔️حقوق یک هیات علمی جوان، که پس از پروسه های متعدد، طولانی و بسیار سختگیرانه ارزیابی، جذبِ یکی از دپارتمانهای مهندسی در دانشگاههای آمریکا می شود (منظور پنجاه دانشگاه برتر است) به طور متوسط سالانه حدود 70هزار دلار است.
✔️عدد فوق قطعی نیست و ممکن است در بعضی دانشگاهها قدری بیشتر باشد (بنا به رنک دانشگاه و نوع دپارتمان) ولی عددی متوسط و حدودی است.
✔️حقوق یک دانشیار با حدود 10سال سابقه در دانشگاه، حدود 120هزار دلار است.
✔️حقوق یک پروفسور بین 160 تا 180هزار دلار است.
✔️حقوق یک رئیس دپارتمان، (معادل رییس دانشکده) حدود 200 تا 220هزار دلار است.
✔️حقوق رییس دانشکده مهندسی (که چندین دپارتمان تحت نظرش است) بین 300 تا 350هزار دلار است.
✔️حقوق رییس دانشگاه، بین 500هزار دلار ، تا حدود 1میلیون دلار می تواند متغیر باشد.
✳️حالا چند سوال:
✔️🔹آیا فاصله بین حقوق استاد جوان (70هزار دلار) تا رییس دانشگاه (500هزار تا 1میلیون دلار) فاصله صحیحی است؟ به زبان ساده، حقوق رییس دانشگاه باید چندبرابر حقوق «یک استاد تازه استخدام» باشد؟
نمی دانم.
✔️🔹با این اوصافی که در بالا رفت، آیا حقوق رییس بانک ولز فارگو در مقام مقایسه با مثلا رییس (محبوب و مستعفى) دانشگاه ايالتى میشیگان خانم Anna K. Simon، که با بیش از 50هزار دانشجو، حدود 1میلیون دلار حقوق گرفته، زیاد هست یا نیست؟
✔️🔹با یک نگاه بر «قدر مطلق ارقام فوق»، با قطعیت می توان گفت، به شکل عجیبی حقوق آقای سولان، زیاد است. به قول ما، نجومی است. اما موضوع حساسیتِ کار مدیرعامل یک بانک (در قواره ولز فارگو) وحساسیت تصمیم گیریها و ریسکهای همچین سِمَتی، باعث می شود که هیات مدیره چنین حقوقی برای وی، در نظر بگیرد. آیا این صحیح است؟
نمی دانیم.
▪️▪️▪️▪️
خب حالا که تا اینجا آمدیم، بیائیم و حقوق آقای سولان را مقایسه کنیم با درآمد و حقوقِ دارا خسروشاهی، مدیرعامل تاکسی اینترنتی اوبر.
خسروشاهی درسال2015 ، 95میلیون دلارحقوق گرفته(برای مدیریت یک آژانس مسافرتی اینترنتی)
(دراین مورد قبلا به تفصیل صحبت شده بود؛ لینک◀️ https://t.iss.one/solseghalam/1030 )
🔵 حالا سوال اولِ این متن را جور دیگری بخوانیم. آیا وقتی که مدیرعامل یک شرکت خصوصی مثل اکسپِدیا و یا تاکسی اوبر، در یک سال 95میلیون دلار حقوق می گیرد، تصمیم هیات مدیره ولزفارگو برای درنظرگرفتن حقوق 17 یا حتی 20میلیون دلاری برای آقای سولان، تصمیمی غلط است یا درست؟
🔵بی گمان پاسخ به این دست سوالات، پاسخی #ساده و خطی نیست و وقتی ما به پاسخ ها رهنمون می شویم، که مبانی، فلسفه ها و پیچیدگیهای ساختارهای اداره دیگر کشورها را بشناسیم. دراین باره بیشتر صحبت خواهیم کرد.
▪️▪️▪️
📌پی نوشت:
1-لینک خبر افزایش حقوق مدیرعامل بانک ولزفارگو
https://goo.gl/6zczEP
2- ممکن است گفته شود #آمریکا کشور "سرمایه داری" است و این حقوقها و ارقام و اعداد نمی تواند مبنا باشد برای ما. کاملا موافقم. هرچند که در سالهای اخیر، ما به شکل ظریفی در کشورمان بجای واژه سرمایه دار، از واژه "کارآفرین" استفاده می کنیم(!)، ولی خوب است همین ارقام فوق را بررسی کنیم که در ژاپن چگونه است؟
محمدرضا اسلامی
🔷با گَری جکسون، دوست خوبم که ساکن میشیگان است صحبت می کرديم. کلافه بود و می گفت: آخه این چه وضعشه؟
چرا اینطوریه؟
موضوع را جویا شدم. لینک #خبر مربوط به افزایش حقوق رئیس بانک ولز فارگو را نشان می داد.
🔷بنا به خبری که ده روز قبل منتشر شد، حقوق آقای تیم سُولان، مدیرعامل این بانک در سال جاری 36% افزایش خواهد یافت.(لینک در پایین🔻)
🔷جکسون می گفت: این بابا (یعنی سولان) پارسال 17میلیون دلار حقوق و پاداش😳 گرفته از بانک ولز فارگو (!).
بعد توی همون سال گذشته، این بی عرضه ها (به تعبیر ایشان) حدود 400شعبه از ولز فارگو را در سراسر آمریکا تعطیل کردند و 32میلیارد دلار ضرر بالا آوردن. چرا همچین آدم تعطیلی که 17میلیون دلار حقوق گرفته باید یک همچین افزایش حقوقی براش درنظر گرفته بشه؟ https://t.iss.one/solseghalam
▪️▪️▪️▪️
🔴درباره حقوق، درآمد و #كار در #آمریکا در نوبت های مختلفی صحبت کردیم. براي این کلافگیِ یک کارمند بازنشسته ولزفارگو و انتشار این خبر جدید، بی مناسبت نیست تا یکبار دیگر به مرور این بحث بنشینیم. در یک ارزیابی کلی وساده، خوب است ببینیم حقوق این آقای سولان زیاد است یا خیر؟ به اصطلاح رایج در ایران، "نجومی" هست یا خیر؟
🔴 قبل از پرداختن به این بحث، باید اشاره شود که در بحث «#به_زمین_خوردن_غولها» راجع به احوال تلخ و سخت این روزهای بانک ولز فارگو به تفصیل صحبت شده بود؛ لینک:
https://t.iss.one/solseghalam/1044
اما به ذهنم رسید که برای ارزیابی حقوق این جناب سولان، خوب است که از پایه حقوق استاد هیات علمی در دانشگاههای آمریکا شروع کنیم تا یک متر و معیاری برای ارزیابی داشته باشیم:
✔️حقوق یک هیات علمی جوان، که پس از پروسه های متعدد، طولانی و بسیار سختگیرانه ارزیابی، جذبِ یکی از دپارتمانهای مهندسی در دانشگاههای آمریکا می شود (منظور پنجاه دانشگاه برتر است) به طور متوسط سالانه حدود 70هزار دلار است.
✔️عدد فوق قطعی نیست و ممکن است در بعضی دانشگاهها قدری بیشتر باشد (بنا به رنک دانشگاه و نوع دپارتمان) ولی عددی متوسط و حدودی است.
✔️حقوق یک دانشیار با حدود 10سال سابقه در دانشگاه، حدود 120هزار دلار است.
✔️حقوق یک پروفسور بین 160 تا 180هزار دلار است.
✔️حقوق یک رئیس دپارتمان، (معادل رییس دانشکده) حدود 200 تا 220هزار دلار است.
✔️حقوق رییس دانشکده مهندسی (که چندین دپارتمان تحت نظرش است) بین 300 تا 350هزار دلار است.
✔️حقوق رییس دانشگاه، بین 500هزار دلار ، تا حدود 1میلیون دلار می تواند متغیر باشد.
✳️حالا چند سوال:
✔️🔹آیا فاصله بین حقوق استاد جوان (70هزار دلار) تا رییس دانشگاه (500هزار تا 1میلیون دلار) فاصله صحیحی است؟ به زبان ساده، حقوق رییس دانشگاه باید چندبرابر حقوق «یک استاد تازه استخدام» باشد؟
نمی دانم.
✔️🔹با این اوصافی که در بالا رفت، آیا حقوق رییس بانک ولز فارگو در مقام مقایسه با مثلا رییس (محبوب و مستعفى) دانشگاه ايالتى میشیگان خانم Anna K. Simon، که با بیش از 50هزار دانشجو، حدود 1میلیون دلار حقوق گرفته، زیاد هست یا نیست؟
✔️🔹با یک نگاه بر «قدر مطلق ارقام فوق»، با قطعیت می توان گفت، به شکل عجیبی حقوق آقای سولان، زیاد است. به قول ما، نجومی است. اما موضوع حساسیتِ کار مدیرعامل یک بانک (در قواره ولز فارگو) وحساسیت تصمیم گیریها و ریسکهای همچین سِمَتی، باعث می شود که هیات مدیره چنین حقوقی برای وی، در نظر بگیرد. آیا این صحیح است؟
نمی دانیم.
▪️▪️▪️▪️
خب حالا که تا اینجا آمدیم، بیائیم و حقوق آقای سولان را مقایسه کنیم با درآمد و حقوقِ دارا خسروشاهی، مدیرعامل تاکسی اینترنتی اوبر.
خسروشاهی درسال2015 ، 95میلیون دلارحقوق گرفته(برای مدیریت یک آژانس مسافرتی اینترنتی)
(دراین مورد قبلا به تفصیل صحبت شده بود؛ لینک◀️ https://t.iss.one/solseghalam/1030 )
🔵 حالا سوال اولِ این متن را جور دیگری بخوانیم. آیا وقتی که مدیرعامل یک شرکت خصوصی مثل اکسپِدیا و یا تاکسی اوبر، در یک سال 95میلیون دلار حقوق می گیرد، تصمیم هیات مدیره ولزفارگو برای درنظرگرفتن حقوق 17 یا حتی 20میلیون دلاری برای آقای سولان، تصمیمی غلط است یا درست؟
🔵بی گمان پاسخ به این دست سوالات، پاسخی #ساده و خطی نیست و وقتی ما به پاسخ ها رهنمون می شویم، که مبانی، فلسفه ها و پیچیدگیهای ساختارهای اداره دیگر کشورها را بشناسیم. دراین باره بیشتر صحبت خواهیم کرد.
▪️▪️▪️
📌پی نوشت:
1-لینک خبر افزایش حقوق مدیرعامل بانک ولزفارگو
https://goo.gl/6zczEP
2- ممکن است گفته شود #آمریکا کشور "سرمایه داری" است و این حقوقها و ارقام و اعداد نمی تواند مبنا باشد برای ما. کاملا موافقم. هرچند که در سالهای اخیر، ما به شکل ظریفی در کشورمان بجای واژه سرمایه دار، از واژه "کارآفرین" استفاده می کنیم(!)، ولی خوب است همین ارقام فوق را بررسی کنیم که در ژاپن چگونه است؟
Telegram
ارزیابی شتابزده
یادداشتهای محمدرضا اسلامی
- - - -
در ادامۀ یادداشتهای ژاپن و وبلاگ ارزیابی شتابزده؛ اینجا تلاشی است برای دیدن آمریکا و ثبت مشاهدات. تحلیل و مقایسۀ الگوی توسعه هر دو کشور آمریکا و ژاپن و مستندنگاریها، در حد امکان.
ارتباط:
@Mohammadreza_Eslami2
- - - -
در ادامۀ یادداشتهای ژاپن و وبلاگ ارزیابی شتابزده؛ اینجا تلاشی است برای دیدن آمریکا و ثبت مشاهدات. تحلیل و مقایسۀ الگوی توسعه هر دو کشور آمریکا و ژاپن و مستندنگاریها، در حد امکان.
ارتباط:
@Mohammadreza_Eslami2
✍️اشتباه رستم قاسمی درباره ۴ میلیون واحد مسکونی چیست؟
🔹وزیر جدید مسکن (که در نطق مجلس دل در گرو مِهر وزارت نفت داشت) وعده ساخت ۴ میلیون مسکن در طی ۴ سال را داده است.
✔️برخی از افراد وارد محاسبه شده اند که آیا برای چنین وعده ای، سیمان و فولاد و... سایر مصالح ساختمانی به قدر کافی در کشور هست؟
✔️برخی نیز به این سوال پرداخته اند که اساسا "نیاز سالانه" مسکن در کشور ما حدودا چقدر است؟
🔹به هر دو سوال فوق می توان به شکل مستند و در قالب اعداد مشخص پرداخت (که در ادامه تا حدودی پرداخته می شود). ولی مشکلِ اصلی، اینها نیست. مشکل اصلی رستم قاسمی این است که نمی داند اگر در کشوری سالیانه این میزان نقدینگی وارد بازار شود، تورمِ ناشی از برپا کردنِ چنین کارگاه ساختمانی عظیمی، کمر اقتصاد کشور و مردم را خواهد شکست.
به عبارت دیگر، ما "عده ای" از مردم را خانه دار می کنیم اما "همه مردم" را گرفتار تورم شدید می کنیم.
با چنین ساخت و ساز انبوهی (در هر کشوری) پایۀ پولی آن کشور افزایش خواهد یافت و در واقع برای تامین هزینه ساخت یک میلیون واحد، دست در جیب هشتاد میلیون نفر می کنیم.
نگاهی داشته باشیم به اعداد و ارقام:
1️⃣- وزن فولاد مصرفی در سازه های فولادی با مهاربندی (بدون وزن آرماتور سقف) حدود ۴۵ - ۷۰ کیلوگرم بر مترمربع هست؛
2️⃣- وزن فولاد مصرفی در سازه فولادی با قاب خمشی ویژه (بدون وزن آرماتور سقف) ۷۰ - ۱۱۵ کیلوگرم بر مترمربع
(این عدد در #ژاپن حدود ۲۰۰ تا ۲۵۰ کیلوگرم برای هر متر مربع است که دلیلش سختگیری آیین نامه های ژاپنی، اهمیت زلزله و... است.
*رجوع شود به مقاله Nakashima دانشگاه کیوتو و Roader دانشگاه واشنگتن)
3️⃣- وزن فولاد مصرفی در سازه بتنی با قاب خمشی+دیوار برشی (بدون وزن آرماتور سقف) حدود ۳۵ - ۶۰ کیلوگرم بر مترمربع است.
4️⃣- با در نظر گرفتن شروع ۲ میلیون واحد در سال اول (برای رسیدن به هدفِ تحویل ۱ میلیون واحد در سال)، و با در نظر گرفتن متراژ متوسط ۸۰ مترمربع، با احتساب مشاعات، شروع به ساخت ۲۰۰ تا ۲۲۰ میلیون مترمربع بنا (در سال نخست) مورد نیاز است.
اگر "فرض" کنیم نیمی از این سازه ها اسکلت فولادی و نیمی اسکلت بتنی باشند، (با فرض "متوسط" نیاز به ۷۰ کیلوگرم فولاد برای هرمترمربع) به بیش از ۱۵ میلیون تُن فولاد در سال اول نیاز است.
اشتباه نخست رستم قاسمی در این است که "تولید فولاد سالیانه در کشور" را به مفهوم وجودِ "پروفیل" های (مقاطع) ساختمانی فرض کرده است در حالی که بخش زیادی از تولیدات کارخانجات فولاد کشور شامل ورق و شمش است که اساسا قابلیت استفادۀ مستقیم در "سازه" (Structural applications) را ندارند.
این میزان "تقاضا" (نیاز به فولاد) چه اثرِ جهشی، بر قیمت بازار خواهد گذاشت؟
5️⃣- مشابه همین محاسبه، می تواند اثرِ شروع یک طرح #شتابزده بر روی "تقاضا" در بازار سیمان کشور را هم نشان دهد.
وقتی که تنها چند «برق رفتگی کوتاه» در مردادماه امسال باعث افزایش قیمت «هر کیسه سیمان» می شود، چنین تقاضا/نیاز شدیدی به مصالح پایه، چه اثر تورمی روی قیمت مصالح خواهد داشت؟
6️⃣- اما همچنان که ذکر شد، سوال اصلی "مصالح/زمین" نیست. سوال اصلی این است که منابع مالی لازم برای ۲۲۰ میلیون متر مربع ساخت و ساز (با فرض متری ۶ میلیون تومان) یعنی تزریق حدود پانصدهزار میلیارد تومان نقدینگی به اقتصاد کشور در طول یک سال(!)، و این چه اثری بر اقتصاد کشور دارد؟
✅رستم قاسمی باید پاسخگو باشد که این پول چه میزان تورم در بازار ایجاد می کند؟
✅چه میزان فشار به منابع بانکها می خواهید تحمیل کنید؟
7️⃣- اشتباه اصلی کسانی که وعده های اینچنین می دهند این است که اقتصاد کلان مسکن را با اقتصاد خرد تحلیل می کنند. یعنی با یک #ذهن_ساده ماجرا را یک موضوعِ "پنج پارامتری" (!) فرض می کنند. (زمین، مصالح، خدمات دولت، خدمات مهندسی، منابع مالی اشخاص)
8️⃣- مساله اصلی رستم قاسمی (و اشخاصی مانند او) "ساده" دیدن امور است. چرا هرگز از خود نمی پرسند که اگر مشکل مسکن با "دادن زمین" و "تامین مصالح" حل می شُد، در آمریکا که زمینِ مرغوب الی ماشااله وجود دارد (و مصالح هم هست) دولت با "پول پاشی" و تامین مالی مشکل را حل نمی کند؟!
لابد نگران اثرات مخرب اقتصادی (یا Consequences) هستند.
🔴مشکل اصلی امثال رستم قاسمی این است که هنوز بعد از ۴۲ سال همه چیز را #ساده و #شدنی می بینند. مسایل را ۵ پارامتری تحلیل می کنند.
ذهن آنها در ارتباطِ پارامترها به یکدیگر، همه چیز را #خطی می فهمد. عدم وجود یک ذهن چندوجهی و عدمِ قائل شدن به ارتباطِ پیچیده و ماتریسی پارامترها به یکدیگر، مشکل اصلی کسانی است که وعده ۴ میلیون خانه در ۴ سال را می دهند.
چرا در #ژاپن که سالها دومین تولید کننده فولاد دنیا بود (و نیز اقتصاد دوم دنیا بود)، مساله مسکن هنوز کمرشکن ترین بخش اقتصاد خانوار است؟
🖊محمدرضا اسلامی
🌐t.iss.one/solseghalam
🔹وزیر جدید مسکن (که در نطق مجلس دل در گرو مِهر وزارت نفت داشت) وعده ساخت ۴ میلیون مسکن در طی ۴ سال را داده است.
✔️برخی از افراد وارد محاسبه شده اند که آیا برای چنین وعده ای، سیمان و فولاد و... سایر مصالح ساختمانی به قدر کافی در کشور هست؟
✔️برخی نیز به این سوال پرداخته اند که اساسا "نیاز سالانه" مسکن در کشور ما حدودا چقدر است؟
🔹به هر دو سوال فوق می توان به شکل مستند و در قالب اعداد مشخص پرداخت (که در ادامه تا حدودی پرداخته می شود). ولی مشکلِ اصلی، اینها نیست. مشکل اصلی رستم قاسمی این است که نمی داند اگر در کشوری سالیانه این میزان نقدینگی وارد بازار شود، تورمِ ناشی از برپا کردنِ چنین کارگاه ساختمانی عظیمی، کمر اقتصاد کشور و مردم را خواهد شکست.
به عبارت دیگر، ما "عده ای" از مردم را خانه دار می کنیم اما "همه مردم" را گرفتار تورم شدید می کنیم.
با چنین ساخت و ساز انبوهی (در هر کشوری) پایۀ پولی آن کشور افزایش خواهد یافت و در واقع برای تامین هزینه ساخت یک میلیون واحد، دست در جیب هشتاد میلیون نفر می کنیم.
نگاهی داشته باشیم به اعداد و ارقام:
1️⃣- وزن فولاد مصرفی در سازه های فولادی با مهاربندی (بدون وزن آرماتور سقف) حدود ۴۵ - ۷۰ کیلوگرم بر مترمربع هست؛
2️⃣- وزن فولاد مصرفی در سازه فولادی با قاب خمشی ویژه (بدون وزن آرماتور سقف) ۷۰ - ۱۱۵ کیلوگرم بر مترمربع
(این عدد در #ژاپن حدود ۲۰۰ تا ۲۵۰ کیلوگرم برای هر متر مربع است که دلیلش سختگیری آیین نامه های ژاپنی، اهمیت زلزله و... است.
*رجوع شود به مقاله Nakashima دانشگاه کیوتو و Roader دانشگاه واشنگتن)
3️⃣- وزن فولاد مصرفی در سازه بتنی با قاب خمشی+دیوار برشی (بدون وزن آرماتور سقف) حدود ۳۵ - ۶۰ کیلوگرم بر مترمربع است.
4️⃣- با در نظر گرفتن شروع ۲ میلیون واحد در سال اول (برای رسیدن به هدفِ تحویل ۱ میلیون واحد در سال)، و با در نظر گرفتن متراژ متوسط ۸۰ مترمربع، با احتساب مشاعات، شروع به ساخت ۲۰۰ تا ۲۲۰ میلیون مترمربع بنا (در سال نخست) مورد نیاز است.
اگر "فرض" کنیم نیمی از این سازه ها اسکلت فولادی و نیمی اسکلت بتنی باشند، (با فرض "متوسط" نیاز به ۷۰ کیلوگرم فولاد برای هرمترمربع) به بیش از ۱۵ میلیون تُن فولاد در سال اول نیاز است.
اشتباه نخست رستم قاسمی در این است که "تولید فولاد سالیانه در کشور" را به مفهوم وجودِ "پروفیل" های (مقاطع) ساختمانی فرض کرده است در حالی که بخش زیادی از تولیدات کارخانجات فولاد کشور شامل ورق و شمش است که اساسا قابلیت استفادۀ مستقیم در "سازه" (Structural applications) را ندارند.
این میزان "تقاضا" (نیاز به فولاد) چه اثرِ جهشی، بر قیمت بازار خواهد گذاشت؟
5️⃣- مشابه همین محاسبه، می تواند اثرِ شروع یک طرح #شتابزده بر روی "تقاضا" در بازار سیمان کشور را هم نشان دهد.
وقتی که تنها چند «برق رفتگی کوتاه» در مردادماه امسال باعث افزایش قیمت «هر کیسه سیمان» می شود، چنین تقاضا/نیاز شدیدی به مصالح پایه، چه اثر تورمی روی قیمت مصالح خواهد داشت؟
6️⃣- اما همچنان که ذکر شد، سوال اصلی "مصالح/زمین" نیست. سوال اصلی این است که منابع مالی لازم برای ۲۲۰ میلیون متر مربع ساخت و ساز (با فرض متری ۶ میلیون تومان) یعنی تزریق حدود پانصدهزار میلیارد تومان نقدینگی به اقتصاد کشور در طول یک سال(!)، و این چه اثری بر اقتصاد کشور دارد؟
✅رستم قاسمی باید پاسخگو باشد که این پول چه میزان تورم در بازار ایجاد می کند؟
✅چه میزان فشار به منابع بانکها می خواهید تحمیل کنید؟
7️⃣- اشتباه اصلی کسانی که وعده های اینچنین می دهند این است که اقتصاد کلان مسکن را با اقتصاد خرد تحلیل می کنند. یعنی با یک #ذهن_ساده ماجرا را یک موضوعِ "پنج پارامتری" (!) فرض می کنند. (زمین، مصالح، خدمات دولت، خدمات مهندسی، منابع مالی اشخاص)
8️⃣- مساله اصلی رستم قاسمی (و اشخاصی مانند او) "ساده" دیدن امور است. چرا هرگز از خود نمی پرسند که اگر مشکل مسکن با "دادن زمین" و "تامین مصالح" حل می شُد، در آمریکا که زمینِ مرغوب الی ماشااله وجود دارد (و مصالح هم هست) دولت با "پول پاشی" و تامین مالی مشکل را حل نمی کند؟!
لابد نگران اثرات مخرب اقتصادی (یا Consequences) هستند.
🔴مشکل اصلی امثال رستم قاسمی این است که هنوز بعد از ۴۲ سال همه چیز را #ساده و #شدنی می بینند. مسایل را ۵ پارامتری تحلیل می کنند.
ذهن آنها در ارتباطِ پارامترها به یکدیگر، همه چیز را #خطی می فهمد. عدم وجود یک ذهن چندوجهی و عدمِ قائل شدن به ارتباطِ پیچیده و ماتریسی پارامترها به یکدیگر، مشکل اصلی کسانی است که وعده ۴ میلیون خانه در ۴ سال را می دهند.
چرا در #ژاپن که سالها دومین تولید کننده فولاد دنیا بود (و نیز اقتصاد دوم دنیا بود)، مساله مسکن هنوز کمرشکن ترین بخش اقتصاد خانوار است؟
🖊محمدرضا اسلامی
🌐t.iss.one/solseghalam
Telegram
خبرآنلاين
🔸 وزیر راه و شهرسازی: توان ساخت 4 میلیون مسکن در 4 سال را داریم
@KhabarOnline_IR
@KhabarOnline_IR