✍️ زیر باران گلوله ، سپرِ دیگری شدن
محمدرضا اسلامی
🔴 مقاله زیر توسط شبکه خبری #ان_بی_سی مروری دارد به برخی افرادی که در مدت رگبارِ گلوله های مرگبار استفین پداک، خود را سپر دیگری کرده اند (و یا به دیگران کمک کرده اند) و بر سرِ این ماجرا جان خود را از دست داده اند. #سی_ان_ان هم گزارش های مشابهی تهیه کرده است. نمونه این افراد، سانی ملتون ( Sonny Melton) است که بنا به نوشته این گزارش ، همسر خود را در آغوش می گیرد و خود را حائل و سپر او می کند و در اثر اصابت گلوله از پشت ، کشته می شود.
https://goo.gl/ERzmzS
سر که نه در پایِ عزیزان روَد/
بارِ گرانی است ، کشیدن به دوش
اینکه در جریانِ این واقعه زشت و شوم هم می توان جلوه های انسانیت و عشق را دید، حکایتِ احوالِ تاریخ انسان است. تاریخی که البته بیشتر زشتی ها را روایت می کند، و این جلوه های درخشان، در روایت هایش معمولا گم می شود.
* * * * *
🔵 چند سال پیش، شبی از شبهای رادیو پیام (پیش از آنکه رادیو پیام اینگونه خالی شود از اهل قبیله شعر و غزل) رادیو روشن بود و حسین آهی در حالِ صحبت راجع به #حافظ بود. داشت از ارادت اش به حضرت حافظ می گفت و اینکه حافظ چه شاهکارها که خلق کرده و چه ها که آفریده و ... اما در خلال صحبت ها می گفت: ما با همه ی اندیشه ها و گفته هایِ حافظ همدل نیستیم. حافظ در برخی جاها اشتباه هم کرده است. مثلاً این بیت. این چه حرفی است که حافظ زده که :
«آدمی» در عالمِ خاکی ، نمی آید به دست
عالمی دیگر بِباید ساخت ، وَز نُو آدمی
این یعنی چه؟ "آدمی" در همین عالم خاکی هم به دست می آید و جلوه های انسانیت، و برق درخشان انسانیت، همیشه همزمان با ظهور جلوه های نفرت و کینه، حضور و ظهور داشته است. بله در همین خاک، همین دو روز پیش ، برخی جانِ خود را بر سرِ مهر نهادند.
کاش می شد بر سر مزار این سانی ملتون رفت و دسته گلی برخاکش نهاد. گلی به جمال مردانگی ات.
#خبرخوانی
#امروز_با_حافظ
- - - - - - -
📌 پی نوشت: یادداشت های مرتبط: سونامی ژاپن و خانم میکی اِندو
https://t.iss.one/solseghalam/400
محمدرضا اسلامی
🔴 مقاله زیر توسط شبکه خبری #ان_بی_سی مروری دارد به برخی افرادی که در مدت رگبارِ گلوله های مرگبار استفین پداک، خود را سپر دیگری کرده اند (و یا به دیگران کمک کرده اند) و بر سرِ این ماجرا جان خود را از دست داده اند. #سی_ان_ان هم گزارش های مشابهی تهیه کرده است. نمونه این افراد، سانی ملتون ( Sonny Melton) است که بنا به نوشته این گزارش ، همسر خود را در آغوش می گیرد و خود را حائل و سپر او می کند و در اثر اصابت گلوله از پشت ، کشته می شود.
https://goo.gl/ERzmzS
سر که نه در پایِ عزیزان روَد/
بارِ گرانی است ، کشیدن به دوش
اینکه در جریانِ این واقعه زشت و شوم هم می توان جلوه های انسانیت و عشق را دید، حکایتِ احوالِ تاریخ انسان است. تاریخی که البته بیشتر زشتی ها را روایت می کند، و این جلوه های درخشان، در روایت هایش معمولا گم می شود.
* * * * *
🔵 چند سال پیش، شبی از شبهای رادیو پیام (پیش از آنکه رادیو پیام اینگونه خالی شود از اهل قبیله شعر و غزل) رادیو روشن بود و حسین آهی در حالِ صحبت راجع به #حافظ بود. داشت از ارادت اش به حضرت حافظ می گفت و اینکه حافظ چه شاهکارها که خلق کرده و چه ها که آفریده و ... اما در خلال صحبت ها می گفت: ما با همه ی اندیشه ها و گفته هایِ حافظ همدل نیستیم. حافظ در برخی جاها اشتباه هم کرده است. مثلاً این بیت. این چه حرفی است که حافظ زده که :
«آدمی» در عالمِ خاکی ، نمی آید به دست
عالمی دیگر بِباید ساخت ، وَز نُو آدمی
این یعنی چه؟ "آدمی" در همین عالم خاکی هم به دست می آید و جلوه های انسانیت، و برق درخشان انسانیت، همیشه همزمان با ظهور جلوه های نفرت و کینه، حضور و ظهور داشته است. بله در همین خاک، همین دو روز پیش ، برخی جانِ خود را بر سرِ مهر نهادند.
کاش می شد بر سر مزار این سانی ملتون رفت و دسته گلی برخاکش نهاد. گلی به جمال مردانگی ات.
#خبرخوانی
#امروز_با_حافظ
- - - - - - -
📌 پی نوشت: یادداشت های مرتبط: سونامی ژاپن و خانم میکی اِندو
https://t.iss.one/solseghalam/400
NBC News
Stories of heroism emerge from Las Vegas massacre
Heroes sprang into action during the chaos and carnage at a Las Vegas music concert, saving strangers and loved ones from bullets flying from a gunman's rifle.
✍️ مرگِ از شدت کار در ژاپن – قسمت سوم
محمدرضا اسلامی
🔴 به گزارش ژاپن تایمز🗾🇯🇵، دیروز دادگاهی در توكيو شرکت دتسو را به دلیل عدول از قوانینِ اضافه کاری زیاد که منجر به مرگ یکی از کارکنانش شده بود، محکوم کرد.
🔵قاضی (Tsutomu Kikuchi) گفت: اضافه کاریِ بیش از حد، به یک نُرم در شرکت دتسو تبدیل شده بود. این شرایط منجر به مرگ خانم ماتسوری تاکاهاشی (Matsuri Takahashi ) شده است. خانم تاکاهاشی پیش از مرگ دچار افسردگیِ ناشی از اضافه کار شده بوده و این مرگ از مصادیق "کاروشی" ( karōshi) محسوب می شود.
موضوع مرگ خانم تاکاهاشیِ بیست و چهار ساله (که در دسامبر 2015 رخ داده است) مجدداً بحثِ مرگ ناشی از اضافه کاری را در رسانه ها و شبکه های اجتماعی ژاپن پررنگ کرده است.
🔷شرکت هایی مانند دتسو متهم به این هستند که به رغم تذکرهای بازرسان وزارت کار، نسبت به افزایش پرسنل یا کاهش میزانِ کار افراد اقدام نمی کنند.
مدیرعامل دتسو در کنفرانس خبریِ بعد از دادگاه در عذرخواهی از مردم گفت: در شرکتِ ما اضافه کاری بدون دریافت حقوق ، یک امر شایع (rampant) شده بود.(!)
مادرِ خانم تاکاهاشیِ مرحوم گفت: من به اینها اعتمادی ندارم. باور نمی کنم شرایط کار رو عوض کنند. امیدوارم "جامعه" در برابر این امر ، واکنش نشان دهد.
🔶خانم تاکاهاشی پیش از مرگ (خودکشی) فقط در یک ماه 105 ساعت اضافه کاری کرده بود.
لینک خبر در ژاپن تایمز:
https://goo.gl/LP9UhE
▪️ ▪️ ▪️ ▪️▪️
📌پی نوشت 1: خب این اصل و متن #خبر. اما همچنان موضوعی که برقرار است واکاوی ریشه های این بحث است. اینکه اساسا مرگِ از کار، یا خودکشی ناشی از اضافه کاری یعنی چه؟ چه مفهومی دارد که یک نفر در اثر کارِ زیاد، دچار ایست قلبی یا خودکشی شود؟ بی گمان این امر در بسیاری از کشورهای دنیا قابل درک نیست. برای ادامه این بحث و ورود به "چرایی" این موضوع، ابتدا مروری باید داشته باشیم به موضوع «جایگاه ژاپن»⛩. در این باب، یادداشت زیر در مرورِ اجمالیِ #آمار و ارقام مرتبط با شرايط ژاپن (در مقايسه با #آمريكا)، همخوان می شود تا در نوبت های بعد، باز این بحث را دنبال کنیم:
https://t.iss.one/solseghalam/682
📌پی نوشت 2: ژاپن هم بی گمان مثل بقیه کشورهای دنیا، سکه یک رو نیست. سمتِ دیگرِ موضوع (روی خوبِ سکه) را هم باید دید. اما دنبال کردن این بحث به لحاظ ارزيابى و تحليلِ تلقی عمومى ما از «کار» در ایران، ضروری است.
📌پی نوشت 3: شرکت دتسو (فقط) پانصد هزار ین جریمه شده است. یعنی چهارهزار و چهارصد دلار!
📌پی نوشت 4: لینک یادداشت های مرتبط با این بحث در کانال:
✍️ مرگ از شدت کار مفرط در ژاپن – قسمت اول:
https://t.iss.one/solseghalam/739
✍️ژاپن رؤیایی - ژاپن واقعی :
https://t.iss.one/solseghalam/804
✍️ بخشنامه لبخند زدن در تویوتا :
https://t.iss.one/solseghalam/1058
✍️به زمین خوردن غول ها – قسمت پنجم: « سونی » :
https://t.iss.one/solseghalam/909
#خبرخوانی #ژاپن #کاروشی #KAROSHI
محمدرضا اسلامی
🔴 به گزارش ژاپن تایمز🗾🇯🇵، دیروز دادگاهی در توكيو شرکت دتسو را به دلیل عدول از قوانینِ اضافه کاری زیاد که منجر به مرگ یکی از کارکنانش شده بود، محکوم کرد.
🔵قاضی (Tsutomu Kikuchi) گفت: اضافه کاریِ بیش از حد، به یک نُرم در شرکت دتسو تبدیل شده بود. این شرایط منجر به مرگ خانم ماتسوری تاکاهاشی (Matsuri Takahashi ) شده است. خانم تاکاهاشی پیش از مرگ دچار افسردگیِ ناشی از اضافه کار شده بوده و این مرگ از مصادیق "کاروشی" ( karōshi) محسوب می شود.
موضوع مرگ خانم تاکاهاشیِ بیست و چهار ساله (که در دسامبر 2015 رخ داده است) مجدداً بحثِ مرگ ناشی از اضافه کاری را در رسانه ها و شبکه های اجتماعی ژاپن پررنگ کرده است.
🔷شرکت هایی مانند دتسو متهم به این هستند که به رغم تذکرهای بازرسان وزارت کار، نسبت به افزایش پرسنل یا کاهش میزانِ کار افراد اقدام نمی کنند.
مدیرعامل دتسو در کنفرانس خبریِ بعد از دادگاه در عذرخواهی از مردم گفت: در شرکتِ ما اضافه کاری بدون دریافت حقوق ، یک امر شایع (rampant) شده بود.(!)
مادرِ خانم تاکاهاشیِ مرحوم گفت: من به اینها اعتمادی ندارم. باور نمی کنم شرایط کار رو عوض کنند. امیدوارم "جامعه" در برابر این امر ، واکنش نشان دهد.
🔶خانم تاکاهاشی پیش از مرگ (خودکشی) فقط در یک ماه 105 ساعت اضافه کاری کرده بود.
لینک خبر در ژاپن تایمز:
https://goo.gl/LP9UhE
▪️ ▪️ ▪️ ▪️▪️
📌پی نوشت 1: خب این اصل و متن #خبر. اما همچنان موضوعی که برقرار است واکاوی ریشه های این بحث است. اینکه اساسا مرگِ از کار، یا خودکشی ناشی از اضافه کاری یعنی چه؟ چه مفهومی دارد که یک نفر در اثر کارِ زیاد، دچار ایست قلبی یا خودکشی شود؟ بی گمان این امر در بسیاری از کشورهای دنیا قابل درک نیست. برای ادامه این بحث و ورود به "چرایی" این موضوع، ابتدا مروری باید داشته باشیم به موضوع «جایگاه ژاپن»⛩. در این باب، یادداشت زیر در مرورِ اجمالیِ #آمار و ارقام مرتبط با شرايط ژاپن (در مقايسه با #آمريكا)، همخوان می شود تا در نوبت های بعد، باز این بحث را دنبال کنیم:
https://t.iss.one/solseghalam/682
📌پی نوشت 2: ژاپن هم بی گمان مثل بقیه کشورهای دنیا، سکه یک رو نیست. سمتِ دیگرِ موضوع (روی خوبِ سکه) را هم باید دید. اما دنبال کردن این بحث به لحاظ ارزيابى و تحليلِ تلقی عمومى ما از «کار» در ایران، ضروری است.
📌پی نوشت 3: شرکت دتسو (فقط) پانصد هزار ین جریمه شده است. یعنی چهارهزار و چهارصد دلار!
📌پی نوشت 4: لینک یادداشت های مرتبط با این بحث در کانال:
✍️ مرگ از شدت کار مفرط در ژاپن – قسمت اول:
https://t.iss.one/solseghalam/739
✍️ژاپن رؤیایی - ژاپن واقعی :
https://t.iss.one/solseghalam/804
✍️ بخشنامه لبخند زدن در تویوتا :
https://t.iss.one/solseghalam/1058
✍️به زمین خوردن غول ها – قسمت پنجم: « سونی » :
https://t.iss.one/solseghalam/909
#خبرخوانی #ژاپن #کاروشی #KAROSHI
The Japan Times
Court orders Dentsu to pay $4,400 fine over illegal working hours that led to suicide of 24-year-old recruit | The Japan Times
A court orders advertising giant Dentsu Inc. to pay ¥500,000 for labor practice violations, which resulted in the suicide of a new recruit due to excessive working hours.
✍️فرشتهی موسیقی پاپ جهان عرب
#خبرخوانی
🔹محبوب ترین خوانندهی موسیقی پاپ جهان عرب از اوج قله عشق به فراز سپهربلند اعتقاد، معصومانه پرواز نمود.
شاید بانو امل خود را برای رفتن به بهشت و اجرای موسیقی به خداوندگار بلخ مولانا ، امام غزالی و ابونصر فارابی و ... آماده می سازد.
🔹امل حجازی با انتشار یک ترانه جدید که در ستایش حضرت محمد خوانده، با حجاب کامل در برابر دوربین ظاهر شده و عکس اصلی صفحه فیسبوک خود را هم تغییر داده است.
امل حجازی، یکی از موفقترین خوانندگان زن دنیای عرب در چند دهه گذشته، امسال با اعلام بازنشستگی و تصمیمش برای ادامه زندگی چون یک زن مسلمان معتقد، میلیونها نفر را در کشورهای عربی شگفتزده کرده است.
🔹خانم حجازی نخستین آلبوم خود را در سال ۲۰۰۱ منتشر کرد و یک سال پس از آن با آلبوم جدیدش «زمان» به صدر ستارگان پاپ لبنان پیوست.
او در پایان دهه اول قرن بیست و یکم به یکی از بزرگترین هنرمندان دنیای عرب بدل شد.
آلبوم زمان او یکی از پرفروشترین آلبومهای تاریخ موسیقی به زبان عربی است. امل این آلبوم را در سال ۲۰۰۲ منتشر کرد.
🔹او در فیسبوک نوشته: "پروردگار بالاخره دعای من را اجابت کرد... سالها بود که من میان علاقه عاشقانهام به هنر از یک سو، و ستایش و پرستشم برای نزدیکی به عقاید دینیام، در کشمکش بودم. من این کشمکش درونی را سالها در خودم داشتم تا بالاخره خداوند پاسخ نیایشهای من را داد."
🔹🎥ویدئو:🔻 آخرین ترانه زیبای این بانوی فرشته خصال موسیقی پاپ جهان عرب در وصف آن یارِ ز محراب رسیده.
قلبٌ بِالحقِّ تَعلّق و بغارِ حراء تَعلّق
يَبكي يسألُ خالِقَهُ .. فأتاهُ الوحي ، فأَشرَق!
اقراء اقراء یا محمد
https://t.iss.one/solseghalam
#خبرخوانی
🔹محبوب ترین خوانندهی موسیقی پاپ جهان عرب از اوج قله عشق به فراز سپهربلند اعتقاد، معصومانه پرواز نمود.
شاید بانو امل خود را برای رفتن به بهشت و اجرای موسیقی به خداوندگار بلخ مولانا ، امام غزالی و ابونصر فارابی و ... آماده می سازد.
🔹امل حجازی با انتشار یک ترانه جدید که در ستایش حضرت محمد خوانده، با حجاب کامل در برابر دوربین ظاهر شده و عکس اصلی صفحه فیسبوک خود را هم تغییر داده است.
امل حجازی، یکی از موفقترین خوانندگان زن دنیای عرب در چند دهه گذشته، امسال با اعلام بازنشستگی و تصمیمش برای ادامه زندگی چون یک زن مسلمان معتقد، میلیونها نفر را در کشورهای عربی شگفتزده کرده است.
🔹خانم حجازی نخستین آلبوم خود را در سال ۲۰۰۱ منتشر کرد و یک سال پس از آن با آلبوم جدیدش «زمان» به صدر ستارگان پاپ لبنان پیوست.
او در پایان دهه اول قرن بیست و یکم به یکی از بزرگترین هنرمندان دنیای عرب بدل شد.
آلبوم زمان او یکی از پرفروشترین آلبومهای تاریخ موسیقی به زبان عربی است. امل این آلبوم را در سال ۲۰۰۲ منتشر کرد.
🔹او در فیسبوک نوشته: "پروردگار بالاخره دعای من را اجابت کرد... سالها بود که من میان علاقه عاشقانهام به هنر از یک سو، و ستایش و پرستشم برای نزدیکی به عقاید دینیام، در کشمکش بودم. من این کشمکش درونی را سالها در خودم داشتم تا بالاخره خداوند پاسخ نیایشهای من را داد."
🔹🎥ویدئو:🔻 آخرین ترانه زیبای این بانوی فرشته خصال موسیقی پاپ جهان عرب در وصف آن یارِ ز محراب رسیده.
قلبٌ بِالحقِّ تَعلّق و بغارِ حراء تَعلّق
يَبكي يسألُ خالِقَهُ .. فأتاهُ الوحي ، فأَشرَق!
اقراء اقراء یا محمد
https://t.iss.one/solseghalam
Telegram
ارزیابی شتابزده
یادداشتهای محمدرضا اسلامی
- - - -
در ادامۀ یادداشتهای ژاپن و وبلاگ ارزیابی شتابزده؛ اینجا تلاشی است برای دیدن آمریکا و ثبت مشاهدات. تحلیل و مقایسۀ الگوی توسعه هر دو کشور آمریکا و ژاپن و مستندنگاریها، در حد امکان.
ارتباط:
@Mohammadreza_Eslami2
- - - -
در ادامۀ یادداشتهای ژاپن و وبلاگ ارزیابی شتابزده؛ اینجا تلاشی است برای دیدن آمریکا و ثبت مشاهدات. تحلیل و مقایسۀ الگوی توسعه هر دو کشور آمریکا و ژاپن و مستندنگاریها، در حد امکان.
ارتباط:
@Mohammadreza_Eslami2
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥خانم تراشکار
✔️تراکلود= تراکتور+لودر
🔹بین اینهمه اخبار بد، این گزارش خیلی خوب بود.
🔹در #ژاپن این تیپ خانواده ها رو زیاد میشه دید.
#تراکلود #خبرخوانی
#گزارش_خوب
@solseghalam
✔️تراکلود= تراکتور+لودر
🔹بین اینهمه اخبار بد، این گزارش خیلی خوب بود.
🔹در #ژاپن این تیپ خانواده ها رو زیاد میشه دید.
#تراکلود #خبرخوانی
#گزارش_خوب
@solseghalam
✍️توکیو و ساختمانِ چوبى ٣٥٠ مترى
🖊محمدرضا اسلامى
🔹چند روز پيش خبرى منتشر شد كه بازتاب چندانى در رسانه هاى داخلى كشور ما نيافت.
✔️#خبر كوتاه است:
پروژه احداث ساختمان چوبى هفتاد طبقه (!) بزودى در توكيو آغاز مى شود(تصویر فوق🔺).
🔹در ذهن شنونده، ساختمان چوبى ٢ يا ٣ طبقه امرى قابل تجسم است.
در كشورهايي مثل كانادا و آمريكا نيز، ساختمان چوبى ٥ يا ٦ طبقه به كرات ساخته مى شود. اما ساختمان چوبى ٧٠ طبقه آنهم در شهرى زلزله خيز مانند #توكيو؟!
🔹 اين خبر در دل خود، يك پيام اوليه دارد: «تكنولوژى» (بخوانيم اعتماد به نفس مهندسى) ساختمانهاي چوبى در #ژاپن، به سطحي رسيده كه جسارتِ احداث چنين سازه اى را بر زمين لرزان توكيو پديد آورده.
در حال حاضر رکوردِ بلندترين ساختمان چوبى دنیا، در دانشگاه بريتيش كلومبياى كانادا (UBC) با 18 طبقه است.
🔹 اما اين پيام، لايه اول، يا سطحى ترين دريافت، از خبر مذكور مى تواند باشد. بياييد خبربالا را جور ديگرى بخوانيم:
هميشه پشتِ كارهاى بزرگ، مردانِ بزرگى قرار دارند. به تعبير #سعدى:
«كين كارهاىِ مشكل، دادند به كاردانها »
ببينيم پشتِ سرِ اين پروژه عظيم، چه كسانى هستند؟!
سوالِ مشخص تر اینکه: «پولِ» چنین پروژه ای را چه کسی می دهد؟ چنین سازه ای را، چه کسی «طراحی» می کند؟ «دانش فنیِ» چنین جسارتی ، از کجا آمده؟!
https://t.iss.one/solseghalam
🔴اما پاسخ سوالات مذکور:
✔️پولِ این پروژه عظیم، بالغ بر 600میلیارد ین، یا 5.6 میلیارد دلار (بیش از یک ونیم برابرِ کلِ بودجه وزارت راه و مسکن ایران در سال 97) را «صنایع چوب سومی تومو» تامین می کند.
خُب این آقای سومی تومو چه کسی است که فقط یکی از شرکتهایش، (صنایع چوبش) چنین پول هنگفتی دارد؟!
دربارۀ «بنگاه اقتصادی سومی تومو» و فهرست اموال و شرکتهایش قبلا در این کانال به تفصیل صحبت کرده بودیم.
لینک◀️
https://t.iss.one/solseghalam/951
خلاصه اینکه، صنایع چوب وجنگل سومی تومو (Sumitomo Forestry) قرار است درسال 2041 جشن 350 اُمین سالگرد ثبت شرکتش را بگیرد. برای این جشن، یک ساختمان چوبی 350 متری را به عنوان کادوی این جشن تولد، احداث می کند!
▪️▪️▪️▪️▪️
سِیرِ اعداد و ارقام را ببینیم! همیشه اعداد و ارقام حرف می زنند.
یک پرانتز باید باز کرد در وسط این بحث: مگر می شود شرکتی 350سال عمر داشته باشد؟ مگر می شود «ورّاث» در یک خانواده، چند نسل با هم دعوا و جر و منجر نکرده باشند، و یک شرکت در یک خانواده باقی مانده باشد؟ چرا به چنین خانوادۀ خفنی در ژاپن «مافیا» نمی گویند؟ چرا اموالشان مصادره نشده؟
▪️▪️▪️▪️▪️
اما برویم سراغ سوال دوم:
✔️چه کسی این سازه را طراحی می کند؟
🔹طراح این سازه شرکت نیکّن سِکّی است(Nikken Sekkei). نیکن سکی یک شرکت ساختمانی است که 118سال پیش تاسیس شده است. در مدت این 118 سال، 20هزار پروژه در 40کشور دنیا طراحی کرده است. باز همان سوال مطرح می شود که: چطور می شود بین اعضای هیات مدیره یک شرکت، 118 سال دعوا و مرافعه به سطحی نرسد که منجر به "متلاشی" شدن شرکت بشود؟ رمز و رازِ این حرکتِ مستدام، چیست؟
نیکن سکی، با چنین عقبه ای، صاحب برترین مغزها و مهندسان طراح ژاپنی است. و دستِ برتر در حوزه طراحی. و کسی هم او را «مافیا» خطاب نمی کند.
✔️ اما سوال سوم: دانش فنی چنین کاری از کجا می آید؟
مثالی در این باب باید ذکر شود که می تواند گویای جواب این سوال باشد. نُه سال پیش در #میز_زلزله کوبه، در آزمایشی شرکت کردم که حاصل همکاری دانشگاه کولرادو آمریکا با دانشگاههای توکیو، کیوتو و کوبه بود. در آن تست، یک ساختمان چوبی 8 طبقه با مقیاس واقعی، روی میز زلزله آزمایش شد (لینک گزارش آزمایش◀️ https://solsnevis.blogfa.com/post-88.aspx ) در آن زمان، صَرف چنین پول هنگفتی برای «یک آزمایش»، برای بسیاری باعث تعجب بود. حاصل آن گونه مطالعاتِ جدى و عميق آزمایشگاهی و آکادمیک، می شود این گونه تجلی در بخش صنعت.
🔷چیزی که در مورد این پروژه چوبی 350متری باید گفت اینکه، این دست پروژه ها در #ژاپن، نماد هستند. نماد هایی که ما، عمدتا در آنها «دانش فنی» را متجلی می بینیم، ولی، اینها «میوه» و «محصول» یک سلسله حرکتهای "تدریجی"، "پیوسته" و "مستدام" هستند در کشوری که ذهن ها، بیش از آنکه به فکر انقلاب و دگرگونی باشد، به فکر ادامۀ کارِ نسلِ قبلی است. در کشوری که شرکت ها، عمرهای بیش از صدسال دارند. در کشوری که بین اعضای هیات مدیره، بعد از پانزده/بیست سال، دعوا و دادگاه کشی و نفرت رخ نمی دهد. ماجرا، بیش از آنکه فنی باشد، انسانی است.
#خبرخوانی
#ژاپن #سازه
▪️▪️▪️▪️▪️
پی نوشت:
📌1- لینک خبر در #سی_ان_ان
https://goo.gl/TbWecX
📌2- بودجه وزارت راه،مسکن و شهرسازى ایران در سال 97: https://goo.gl/rYdjH6
📌3- یادداشت مرتبط در کانال:
✍️«عمر بیش از ١٢٠ سال (مربوط به شرکت اُبایاشی)»
https://t.iss.one/solseghalam/139
🖊محمدرضا اسلامى
🔹چند روز پيش خبرى منتشر شد كه بازتاب چندانى در رسانه هاى داخلى كشور ما نيافت.
✔️#خبر كوتاه است:
پروژه احداث ساختمان چوبى هفتاد طبقه (!) بزودى در توكيو آغاز مى شود(تصویر فوق🔺).
🔹در ذهن شنونده، ساختمان چوبى ٢ يا ٣ طبقه امرى قابل تجسم است.
در كشورهايي مثل كانادا و آمريكا نيز، ساختمان چوبى ٥ يا ٦ طبقه به كرات ساخته مى شود. اما ساختمان چوبى ٧٠ طبقه آنهم در شهرى زلزله خيز مانند #توكيو؟!
🔹 اين خبر در دل خود، يك پيام اوليه دارد: «تكنولوژى» (بخوانيم اعتماد به نفس مهندسى) ساختمانهاي چوبى در #ژاپن، به سطحي رسيده كه جسارتِ احداث چنين سازه اى را بر زمين لرزان توكيو پديد آورده.
در حال حاضر رکوردِ بلندترين ساختمان چوبى دنیا، در دانشگاه بريتيش كلومبياى كانادا (UBC) با 18 طبقه است.
🔹 اما اين پيام، لايه اول، يا سطحى ترين دريافت، از خبر مذكور مى تواند باشد. بياييد خبربالا را جور ديگرى بخوانيم:
هميشه پشتِ كارهاى بزرگ، مردانِ بزرگى قرار دارند. به تعبير #سعدى:
«كين كارهاىِ مشكل، دادند به كاردانها »
ببينيم پشتِ سرِ اين پروژه عظيم، چه كسانى هستند؟!
سوالِ مشخص تر اینکه: «پولِ» چنین پروژه ای را چه کسی می دهد؟ چنین سازه ای را، چه کسی «طراحی» می کند؟ «دانش فنیِ» چنین جسارتی ، از کجا آمده؟!
https://t.iss.one/solseghalam
🔴اما پاسخ سوالات مذکور:
✔️پولِ این پروژه عظیم، بالغ بر 600میلیارد ین، یا 5.6 میلیارد دلار (بیش از یک ونیم برابرِ کلِ بودجه وزارت راه و مسکن ایران در سال 97) را «صنایع چوب سومی تومو» تامین می کند.
خُب این آقای سومی تومو چه کسی است که فقط یکی از شرکتهایش، (صنایع چوبش) چنین پول هنگفتی دارد؟!
دربارۀ «بنگاه اقتصادی سومی تومو» و فهرست اموال و شرکتهایش قبلا در این کانال به تفصیل صحبت کرده بودیم.
لینک◀️
https://t.iss.one/solseghalam/951
خلاصه اینکه، صنایع چوب وجنگل سومی تومو (Sumitomo Forestry) قرار است درسال 2041 جشن 350 اُمین سالگرد ثبت شرکتش را بگیرد. برای این جشن، یک ساختمان چوبی 350 متری را به عنوان کادوی این جشن تولد، احداث می کند!
▪️▪️▪️▪️▪️
سِیرِ اعداد و ارقام را ببینیم! همیشه اعداد و ارقام حرف می زنند.
یک پرانتز باید باز کرد در وسط این بحث: مگر می شود شرکتی 350سال عمر داشته باشد؟ مگر می شود «ورّاث» در یک خانواده، چند نسل با هم دعوا و جر و منجر نکرده باشند، و یک شرکت در یک خانواده باقی مانده باشد؟ چرا به چنین خانوادۀ خفنی در ژاپن «مافیا» نمی گویند؟ چرا اموالشان مصادره نشده؟
▪️▪️▪️▪️▪️
اما برویم سراغ سوال دوم:
✔️چه کسی این سازه را طراحی می کند؟
🔹طراح این سازه شرکت نیکّن سِکّی است(Nikken Sekkei). نیکن سکی یک شرکت ساختمانی است که 118سال پیش تاسیس شده است. در مدت این 118 سال، 20هزار پروژه در 40کشور دنیا طراحی کرده است. باز همان سوال مطرح می شود که: چطور می شود بین اعضای هیات مدیره یک شرکت، 118 سال دعوا و مرافعه به سطحی نرسد که منجر به "متلاشی" شدن شرکت بشود؟ رمز و رازِ این حرکتِ مستدام، چیست؟
نیکن سکی، با چنین عقبه ای، صاحب برترین مغزها و مهندسان طراح ژاپنی است. و دستِ برتر در حوزه طراحی. و کسی هم او را «مافیا» خطاب نمی کند.
✔️ اما سوال سوم: دانش فنی چنین کاری از کجا می آید؟
مثالی در این باب باید ذکر شود که می تواند گویای جواب این سوال باشد. نُه سال پیش در #میز_زلزله کوبه، در آزمایشی شرکت کردم که حاصل همکاری دانشگاه کولرادو آمریکا با دانشگاههای توکیو، کیوتو و کوبه بود. در آن تست، یک ساختمان چوبی 8 طبقه با مقیاس واقعی، روی میز زلزله آزمایش شد (لینک گزارش آزمایش◀️ https://solsnevis.blogfa.com/post-88.aspx ) در آن زمان، صَرف چنین پول هنگفتی برای «یک آزمایش»، برای بسیاری باعث تعجب بود. حاصل آن گونه مطالعاتِ جدى و عميق آزمایشگاهی و آکادمیک، می شود این گونه تجلی در بخش صنعت.
🔷چیزی که در مورد این پروژه چوبی 350متری باید گفت اینکه، این دست پروژه ها در #ژاپن، نماد هستند. نماد هایی که ما، عمدتا در آنها «دانش فنی» را متجلی می بینیم، ولی، اینها «میوه» و «محصول» یک سلسله حرکتهای "تدریجی"، "پیوسته" و "مستدام" هستند در کشوری که ذهن ها، بیش از آنکه به فکر انقلاب و دگرگونی باشد، به فکر ادامۀ کارِ نسلِ قبلی است. در کشوری که شرکت ها، عمرهای بیش از صدسال دارند. در کشوری که بین اعضای هیات مدیره، بعد از پانزده/بیست سال، دعوا و دادگاه کشی و نفرت رخ نمی دهد. ماجرا، بیش از آنکه فنی باشد، انسانی است.
#خبرخوانی
#ژاپن #سازه
▪️▪️▪️▪️▪️
پی نوشت:
📌1- لینک خبر در #سی_ان_ان
https://goo.gl/TbWecX
📌2- بودجه وزارت راه،مسکن و شهرسازى ایران در سال 97: https://goo.gl/rYdjH6
📌3- یادداشت مرتبط در کانال:
✍️«عمر بیش از ١٢٠ سال (مربوط به شرکت اُبایاشی)»
https://t.iss.one/solseghalam/139
Telegram
ارزیابی شتابزده
یادداشتهای محمدرضا اسلامی
- - - -
در ادامۀ یادداشتهای ژاپن و وبلاگ ارزیابی شتابزده؛ اینجا تلاشی است برای دیدن آمریکا و ثبت مشاهدات. تحلیل و مقایسۀ الگوی توسعه هر دو کشور آمریکا و ژاپن و مستندنگاریها، در حد امکان.
ارتباط:
@Mohammadreza_Eslami2
- - - -
در ادامۀ یادداشتهای ژاپن و وبلاگ ارزیابی شتابزده؛ اینجا تلاشی است برای دیدن آمریکا و ثبت مشاهدات. تحلیل و مقایسۀ الگوی توسعه هر دو کشور آمریکا و ژاپن و مستندنگاریها، در حد امکان.
ارتباط:
@Mohammadreza_Eslami2
✍️هجرت هوندا به چین
محمدرضا اسلامی
#خبرخوانى
🔷در سالی که گذشت، دو #خبر در حوزه صنعت خودرو منتشر شد که هر دو انعکاس چندانی در رسانه ها نیافت.
✔️خبر اول، مبنی بر تعطیل شدن بخش گسترده ای از صنعت خودرو در استرالیا.
خبر خیلی کوتاه و به ظاهر ساده :
Holden and Toyota Australia factories closed in late 2017
ولی در دل این خبر کوتاه، دلالت بر از دست رفتنِ «هزاران شغل» در صنایع #استرالیا بود.
در گزارشها چنين قيد شده كه ٣٠هزار شغل از دست رفت. متوسط سن افرادى كه "بيكار" شدند ٣٨سال ذكر شده است.
چرا چنین شد؟
🔷#خبر دوم را هم بخوانیم تا به این چرا پرداخته شود.
🔷خبر دوم دربارۀ خودرو ساز قدر و صاحبنام ژاپنی ، #هوندا بود.
✔️ اعلام شد که هوندا 24 درصد از تولید خود در ژاپن را کاهش می دهد
و پس از تعطیل کردن بخش زیادی از کارخانجات خود در سایتاما (شمال توکیو)، در #چین تولید خودرو خواهد کرد.
(لینک خبر در پی نوشت🔻)
✔️تصمیم هوندا برای هجرت به چین، یک تفاوت با خبر مربوط به استرالیا داشت. هوندا اعلام کرد که این کاهش تولید در ژاپن (و تولید جديد در چین) را به این منظور انجام می دهد که کارخانه هایش در ژاپن به «تکنولوژی های جدید موتورهای الکتریکی»
(electric cars (EVs))
بپردازند:
“As we focus more on adopting electrification and other new technologies, we want to hone our vehicle manufacturing expertise in Japan and expand it globally,” CEO Takahiro Hachigo told a press conference.
چرا هوندا اینکار را کرد؟
پاسخ ساده: ماشین در #ژاپن فروش نمی رود و صادرات هم مشکل است.
🔷هاچیگو، مدیرعامل هوندا اعلام کرده که کارخانه جدید هوندا در چین تا سال 2019 شروع به کار می کند.
[كارخانه اى كه تعطيل شد از ٥٤سال پيش تا كنون جزء بهترين هاى دنيا بوده].
امپراطوری هوندا سالانه بیش از پنج میلیون دستگاه خودرو تولید می کند ولی، عرصه صنعت و اقتصاد، عرصه حساب و کتاب است و وقتی خرج و دخل باهم نخوانند، باید بروی.
یا همچون رفتن از استرالیا (بروی که محو بشوی) یا همچون رفتنِ هوندا از ژاپن، تلاش کنی که تطبیق پیدا کنی با شرایط (به بازار چین فکر کنی و به تکنولوژیهای نو).
حساب و کتابِ اقتصاد، امپراطور و غیر امپراطور نمی شناسد. اعداد و ارقام که بهم نخورد، زمین خوردن در چند قدمی است. فقط چند قدم آن طرف تر.
#به_زمین_خوردن_غولها
#هوندا #ژاپن
#خبرخوانی
https://t.iss.one/solseghalam
▪️▪️▪️▪️▪️
📌پی نوشت:
1- یادداشتهای مرتبط با #هوندا در کانال◀️
✍️معرفی کتاب "هوندا "
[#خلاصه_کتاب نوشته رابرت ال. شوک]
https://t.iss.one/solseghalam/569
دو- لینک اخبار تعطیلی صنعت خودرو در استرالیا
https://goo.gl/5mjWwb
https://goo.gl/WJh47A
https://goo.gl/43pS8z
مقاله نيويورك تايمز: عزادارى استراليا براى صنعت خودرويش!
https://mobile.nytimes.com/2017/10/20/world/australia/holden-automaker-factory-closes.html
سه- لینک اخبار مربوط به کاهش تولید هوندا در ژاپن در رویترز
https://goo.gl/H7cj9K
https://goo.gl/ieUoGL
چهار - صنعت خودرو هنوز در ایران دارد نفس می کشد. درباره این گزاره هیچ سخنی نمی گویم. درباره هزینه هایش و سود و ضررش اینجا مجال صحبت نیست. اما این یک «واقعیت» است که نباید به سادگی از کنار آن گذشت.
محمدرضا اسلامی
#خبرخوانى
🔷در سالی که گذشت، دو #خبر در حوزه صنعت خودرو منتشر شد که هر دو انعکاس چندانی در رسانه ها نیافت.
✔️خبر اول، مبنی بر تعطیل شدن بخش گسترده ای از صنعت خودرو در استرالیا.
خبر خیلی کوتاه و به ظاهر ساده :
Holden and Toyota Australia factories closed in late 2017
ولی در دل این خبر کوتاه، دلالت بر از دست رفتنِ «هزاران شغل» در صنایع #استرالیا بود.
در گزارشها چنين قيد شده كه ٣٠هزار شغل از دست رفت. متوسط سن افرادى كه "بيكار" شدند ٣٨سال ذكر شده است.
چرا چنین شد؟
🔷#خبر دوم را هم بخوانیم تا به این چرا پرداخته شود.
🔷خبر دوم دربارۀ خودرو ساز قدر و صاحبنام ژاپنی ، #هوندا بود.
✔️ اعلام شد که هوندا 24 درصد از تولید خود در ژاپن را کاهش می دهد
و پس از تعطیل کردن بخش زیادی از کارخانجات خود در سایتاما (شمال توکیو)، در #چین تولید خودرو خواهد کرد.
(لینک خبر در پی نوشت🔻)
✔️تصمیم هوندا برای هجرت به چین، یک تفاوت با خبر مربوط به استرالیا داشت. هوندا اعلام کرد که این کاهش تولید در ژاپن (و تولید جديد در چین) را به این منظور انجام می دهد که کارخانه هایش در ژاپن به «تکنولوژی های جدید موتورهای الکتریکی»
(electric cars (EVs))
بپردازند:
“As we focus more on adopting electrification and other new technologies, we want to hone our vehicle manufacturing expertise in Japan and expand it globally,” CEO Takahiro Hachigo told a press conference.
چرا هوندا اینکار را کرد؟
پاسخ ساده: ماشین در #ژاپن فروش نمی رود و صادرات هم مشکل است.
🔷هاچیگو، مدیرعامل هوندا اعلام کرده که کارخانه جدید هوندا در چین تا سال 2019 شروع به کار می کند.
[كارخانه اى كه تعطيل شد از ٥٤سال پيش تا كنون جزء بهترين هاى دنيا بوده].
امپراطوری هوندا سالانه بیش از پنج میلیون دستگاه خودرو تولید می کند ولی، عرصه صنعت و اقتصاد، عرصه حساب و کتاب است و وقتی خرج و دخل باهم نخوانند، باید بروی.
یا همچون رفتن از استرالیا (بروی که محو بشوی) یا همچون رفتنِ هوندا از ژاپن، تلاش کنی که تطبیق پیدا کنی با شرایط (به بازار چین فکر کنی و به تکنولوژیهای نو).
حساب و کتابِ اقتصاد، امپراطور و غیر امپراطور نمی شناسد. اعداد و ارقام که بهم نخورد، زمین خوردن در چند قدمی است. فقط چند قدم آن طرف تر.
#به_زمین_خوردن_غولها
#هوندا #ژاپن
#خبرخوانی
https://t.iss.one/solseghalam
▪️▪️▪️▪️▪️
📌پی نوشت:
1- یادداشتهای مرتبط با #هوندا در کانال◀️
✍️معرفی کتاب "هوندا "
[#خلاصه_کتاب نوشته رابرت ال. شوک]
https://t.iss.one/solseghalam/569
دو- لینک اخبار تعطیلی صنعت خودرو در استرالیا
https://goo.gl/5mjWwb
https://goo.gl/WJh47A
https://goo.gl/43pS8z
مقاله نيويورك تايمز: عزادارى استراليا براى صنعت خودرويش!
https://mobile.nytimes.com/2017/10/20/world/australia/holden-automaker-factory-closes.html
سه- لینک اخبار مربوط به کاهش تولید هوندا در ژاپن در رویترز
https://goo.gl/H7cj9K
https://goo.gl/ieUoGL
چهار - صنعت خودرو هنوز در ایران دارد نفس می کشد. درباره این گزاره هیچ سخنی نمی گویم. درباره هزینه هایش و سود و ضررش اینجا مجال صحبت نیست. اما این یک «واقعیت» است که نباید به سادگی از کنار آن گذشت.
Telegram
ارزیابی شتابزده
یادداشتهای محمدرضا اسلامی
- - - -
در ادامۀ یادداشتهای ژاپن و وبلاگ ارزیابی شتابزده؛ اینجا تلاشی است برای دیدن آمریکا و ثبت مشاهدات. تحلیل و مقایسۀ الگوی توسعه هر دو کشور آمریکا و ژاپن و مستندنگاریها، در حد امکان.
ارتباط:
@Mohammadreza_Eslami2
- - - -
در ادامۀ یادداشتهای ژاپن و وبلاگ ارزیابی شتابزده؛ اینجا تلاشی است برای دیدن آمریکا و ثبت مشاهدات. تحلیل و مقایسۀ الگوی توسعه هر دو کشور آمریکا و ژاپن و مستندنگاریها، در حد امکان.
ارتباط:
@Mohammadreza_Eslami2
✍️رسوایی در فولاد کوبه
#خبرخوانی
محمدرضا اسلامی
🔴دستکاری نتایج تست و صدور گواهی های بازرسی جعلی در #فولاد_کوبه (کوبه_استیل)، به عنوان یکی از بزرگترین تولیدکننده های فولاد در #ژاپن (و همچنین یکی از کارخانه های صاحبنام دنیا)، موضوعی بود که طی چندماه گذشته سر و صدای زیادی در محافل صنعتی دنیا به راه انداخت ولی بازتاب چندانی در رسانه های داخل کشور نیافت. در این یادداشت به مرور اتفاقی که در کوبه استیل افتاد (و همچنین ابعاد آن) می پردازیم:
🔷یک - شرکت فولاد کوبه (سومین تولید کننده فولاد ژاپن) با دستکاری نتایج تست و صدور گواهی های بازرسی جعلی برای بعضی از محصولاتش موجب نگرانی شدید در بسیاری از شرکتهای خودروسازی، هواپیماسازی، تولید قطار، صنایع هوافضا و غیره شده است.
بخشی از محصولات این کارخانه در شرکتهای زیر مورد استفاده قرار گرفته است:
✔️ بوئینگ
✔️ تویوتا
✔️ هوندا
✔️ نیسا
✔️ مزدا
✔️سوبارو
✔️ صنایع سنگین میتسوبیشی
✔️ صنایع سنگین کاوازاکی
و ...
اینها "بخشی" از شرکتهایی هستند که تحت تاثیر این تقلب قرار گرفته اند.
محصولات شرکت کوبه استیل در صنایع مختلفی از اتومبیل و قطارهای #شینکانسن (سریع السیر) گرفته تا هواپیماهای جت و موشکهای حمل ماهواره استفاده شده است.
🔷دو- مروری بر داستان:
حدود شش ماه پیش (اکتبر 2017) شرکت قطارهای مرکز ژاپن
(Central Japan Railway Company)
اعلام کرد که متوجه شده در 310 قطعه از قطعاتی که کوبه استیل برای استفاده در قطارهای #شین_کانسن تولید کرده، میزان «مشخصات مکانیکی»، کمتر از میزان استاندارد است.
بلافاصله سهام شرکت کوبه استیل به میزان %18 در بازار سهام ژاپن افت پیدا کرد.
پس از اعلام این خبر، به فاصله کوتاهى كارخانه های خودروسازی #تویوتا و #جنرال_موتورز (آمریکا) و همچنین شرکت قطارسازی #هیتاچی به وجود این مشکل اذعان کردند و این باعثِ شروع زنجیره ای شد که طی آن 200شرکت دیگر نیز به وجود مشکل در محصولات کوبه استیل اعتراض کردند.
شرکتهای #فورد، #بوئینگ، #میتسوبیشی جزو این 200 شرکت بودند.
در تاریخ17 اکتبر ، شرکت کوبه استیل شرمسارانه اعلام کرد که حدود 500 شرکت صنعتی از این مشکل متضرر شده اند.😳
🔷سه- «ابعاد وسیع این مشکل»، نشان دهنده اهمیت صنایع فولاد، و دشواری کارهای کسانی است که در این صنعت (خصوصا در بحث #کنترل_کیفیت) مشغول بکار هستند. « زنجیرۀ به هم پیوسته صنایع» در دنیای امروز، به نحوی است که بروز مشکل در یکی، دیگران را هم متاثر می کند.
🔷چهار- چند سوال مطرح است:
✔️اگر این اتفاق در صنایع داخلی ما رخ داده بود، چه می شد؟ چقدر پمپاژ ناامیدی، و حس تباهی، در رسانه ها و شبکه های اجتماعی داخل شکل می گرفت؟
✔️سرانجامِ کوبه استیل با چنین مشکلی به کجا خواهدانجامید؟
✔️چرا در کشوری که «کشورِ کیفیت» است (#ژاپن) و جزء بزرگان تولید فولاد دنیا، چنین اتفاقی افتاده؟
▪️درباره سوال اول، باید گفت که اساسا رفتار رسانه ای ژاپنی ها، بسیار پیچیده است و در این موارد (یا مشکلی مثل نیروگاه هسته ای #فوکوشیما که در این کانال به تفصیل به آن پرداخته شده) بسیار کم سر و صدا، حرکت می کنند .
(البته این جمله به معنی "تایید" یا "رد" این رفتار نیست. صرفا یک گزاره است)
▪️درباره سوال دوم، پاسخ این است که هنوز معلوم نیست ولی در کمال شگفتی، شرکت #کوبه_استیل در سال مالی گذشته ضرر نداده و با قدری سود(421 میلیون دلار) سال مالی را از سر گذرانده است. چگونه ؟ نمی دانیم. آیا از این #بحران عبور خواهد کرد؟ آینده معلوم خواهد شد.
▪️درباره سوال سوم نیز باید گفت، باوجود مکانیزمهای نظارتی، ملاحظات مالی منجر به بروز چنین مشکلاتی می شود و سابقه عظیم ژاپن(یا هر کشور دیگری در بحث های #کیفیت) نباید باعث شود تا محصولات آن با چشم بسته خریداری شود. وسواس و دقت دائم در زنجیره صنعت، یک الزام همیشگی است، چه تولید کننده آلمانی و ژاپنی باشد، چه چینی.
#به_زمین_خوردن_غولها
#صنعت #ژاپن
https://t.iss.one/solseghalam
▪️▪️
پی نوشت:
📌بحث اخیر دونالدترامپ درباره فولاد نیز در کشور ما چندان انعکاس نیافت. جمله دقیق و جالبی که ترامپ در این بحث جنگ فولاد آمریکا با چین بکاربرد اینکه: «فولاد، اساس است. فولاد نباشد، کشوری نخواهد بود(No steel, No country)».
📌یادداشت مرتبط: ✍️مقایسه تولید فولاد در چین، ژاپن و آمریکا https://t.iss.one/solseghalam/1024
📌درکنفرانس سال گذشته فولاد و سازه در آتلانتا، مدیر تحقیق و توسعه کارخانه فولاد نیپّون استیل، ارایه ای از تاریخچه فولاد ژاپن داد. در پایان ارایه و در قسمت پرسش وپاسخ ، از ایشان در زمینه این ماجرایِ شرکت کوبه استیل(که از کارخانه های رقیب نیپون استیل محسوب می شود) پرسیدم. پاسخ داد: ما اطلاعات مشخصی نداریم! صبر کنید از رسانه های پیگیر موضوع شویم! (گزارشی درباره آن کنفرانس:✍️صنعت فولاد ژاپن در کنگره آتلانتا◀️ https://t.iss.one/solseghalam/1114 )
#خبرخوانی
محمدرضا اسلامی
🔴دستکاری نتایج تست و صدور گواهی های بازرسی جعلی در #فولاد_کوبه (کوبه_استیل)، به عنوان یکی از بزرگترین تولیدکننده های فولاد در #ژاپن (و همچنین یکی از کارخانه های صاحبنام دنیا)، موضوعی بود که طی چندماه گذشته سر و صدای زیادی در محافل صنعتی دنیا به راه انداخت ولی بازتاب چندانی در رسانه های داخل کشور نیافت. در این یادداشت به مرور اتفاقی که در کوبه استیل افتاد (و همچنین ابعاد آن) می پردازیم:
🔷یک - شرکت فولاد کوبه (سومین تولید کننده فولاد ژاپن) با دستکاری نتایج تست و صدور گواهی های بازرسی جعلی برای بعضی از محصولاتش موجب نگرانی شدید در بسیاری از شرکتهای خودروسازی، هواپیماسازی، تولید قطار، صنایع هوافضا و غیره شده است.
بخشی از محصولات این کارخانه در شرکتهای زیر مورد استفاده قرار گرفته است:
✔️ بوئینگ
✔️ تویوتا
✔️ هوندا
✔️ نیسا
✔️ مزدا
✔️سوبارو
✔️ صنایع سنگین میتسوبیشی
✔️ صنایع سنگین کاوازاکی
و ...
اینها "بخشی" از شرکتهایی هستند که تحت تاثیر این تقلب قرار گرفته اند.
محصولات شرکت کوبه استیل در صنایع مختلفی از اتومبیل و قطارهای #شینکانسن (سریع السیر) گرفته تا هواپیماهای جت و موشکهای حمل ماهواره استفاده شده است.
🔷دو- مروری بر داستان:
حدود شش ماه پیش (اکتبر 2017) شرکت قطارهای مرکز ژاپن
(Central Japan Railway Company)
اعلام کرد که متوجه شده در 310 قطعه از قطعاتی که کوبه استیل برای استفاده در قطارهای #شین_کانسن تولید کرده، میزان «مشخصات مکانیکی»، کمتر از میزان استاندارد است.
بلافاصله سهام شرکت کوبه استیل به میزان %18 در بازار سهام ژاپن افت پیدا کرد.
پس از اعلام این خبر، به فاصله کوتاهى كارخانه های خودروسازی #تویوتا و #جنرال_موتورز (آمریکا) و همچنین شرکت قطارسازی #هیتاچی به وجود این مشکل اذعان کردند و این باعثِ شروع زنجیره ای شد که طی آن 200شرکت دیگر نیز به وجود مشکل در محصولات کوبه استیل اعتراض کردند.
شرکتهای #فورد، #بوئینگ، #میتسوبیشی جزو این 200 شرکت بودند.
در تاریخ17 اکتبر ، شرکت کوبه استیل شرمسارانه اعلام کرد که حدود 500 شرکت صنعتی از این مشکل متضرر شده اند.😳
🔷سه- «ابعاد وسیع این مشکل»، نشان دهنده اهمیت صنایع فولاد، و دشواری کارهای کسانی است که در این صنعت (خصوصا در بحث #کنترل_کیفیت) مشغول بکار هستند. « زنجیرۀ به هم پیوسته صنایع» در دنیای امروز، به نحوی است که بروز مشکل در یکی، دیگران را هم متاثر می کند.
🔷چهار- چند سوال مطرح است:
✔️اگر این اتفاق در صنایع داخلی ما رخ داده بود، چه می شد؟ چقدر پمپاژ ناامیدی، و حس تباهی، در رسانه ها و شبکه های اجتماعی داخل شکل می گرفت؟
✔️سرانجامِ کوبه استیل با چنین مشکلی به کجا خواهدانجامید؟
✔️چرا در کشوری که «کشورِ کیفیت» است (#ژاپن) و جزء بزرگان تولید فولاد دنیا، چنین اتفاقی افتاده؟
▪️درباره سوال اول، باید گفت که اساسا رفتار رسانه ای ژاپنی ها، بسیار پیچیده است و در این موارد (یا مشکلی مثل نیروگاه هسته ای #فوکوشیما که در این کانال به تفصیل به آن پرداخته شده) بسیار کم سر و صدا، حرکت می کنند .
(البته این جمله به معنی "تایید" یا "رد" این رفتار نیست. صرفا یک گزاره است)
▪️درباره سوال دوم، پاسخ این است که هنوز معلوم نیست ولی در کمال شگفتی، شرکت #کوبه_استیل در سال مالی گذشته ضرر نداده و با قدری سود(421 میلیون دلار) سال مالی را از سر گذرانده است. چگونه ؟ نمی دانیم. آیا از این #بحران عبور خواهد کرد؟ آینده معلوم خواهد شد.
▪️درباره سوال سوم نیز باید گفت، باوجود مکانیزمهای نظارتی، ملاحظات مالی منجر به بروز چنین مشکلاتی می شود و سابقه عظیم ژاپن(یا هر کشور دیگری در بحث های #کیفیت) نباید باعث شود تا محصولات آن با چشم بسته خریداری شود. وسواس و دقت دائم در زنجیره صنعت، یک الزام همیشگی است، چه تولید کننده آلمانی و ژاپنی باشد، چه چینی.
#به_زمین_خوردن_غولها
#صنعت #ژاپن
https://t.iss.one/solseghalam
▪️▪️
پی نوشت:
📌بحث اخیر دونالدترامپ درباره فولاد نیز در کشور ما چندان انعکاس نیافت. جمله دقیق و جالبی که ترامپ در این بحث جنگ فولاد آمریکا با چین بکاربرد اینکه: «فولاد، اساس است. فولاد نباشد، کشوری نخواهد بود(No steel, No country)».
📌یادداشت مرتبط: ✍️مقایسه تولید فولاد در چین، ژاپن و آمریکا https://t.iss.one/solseghalam/1024
📌درکنفرانس سال گذشته فولاد و سازه در آتلانتا، مدیر تحقیق و توسعه کارخانه فولاد نیپّون استیل، ارایه ای از تاریخچه فولاد ژاپن داد. در پایان ارایه و در قسمت پرسش وپاسخ ، از ایشان در زمینه این ماجرایِ شرکت کوبه استیل(که از کارخانه های رقیب نیپون استیل محسوب می شود) پرسیدم. پاسخ داد: ما اطلاعات مشخصی نداریم! صبر کنید از رسانه های پیگیر موضوع شویم! (گزارشی درباره آن کنفرانس:✍️صنعت فولاد ژاپن در کنگره آتلانتا◀️ https://t.iss.one/solseghalam/1114 )
Telegram
ارزیابی شتابزده
یادداشتهای محمدرضا اسلامی
- - - -
در ادامۀ یادداشتهای ژاپن و وبلاگ ارزیابی شتابزده؛ اینجا تلاشی است برای دیدن آمریکا و ثبت مشاهدات. تحلیل و مقایسۀ الگوی توسعه هر دو کشور آمریکا و ژاپن و مستندنگاریها، در حد امکان.
ارتباط:
@Mohammadreza_Eslami2
- - - -
در ادامۀ یادداشتهای ژاپن و وبلاگ ارزیابی شتابزده؛ اینجا تلاشی است برای دیدن آمریکا و ثبت مشاهدات. تحلیل و مقایسۀ الگوی توسعه هر دو کشور آمریکا و ژاپن و مستندنگاریها، در حد امکان.
ارتباط:
@Mohammadreza_Eslami2
✍️حقوق مدیرعامل فروشگاه والمارت 1,188 برابر کارکنان معمولی!
(حقوق و درآمد در آمریکا- قسمت سوم)
محمدرضا اسلامی
#خبرخوانی
🔵در اخبار چند روز اخیر، خبرى منتشر شد مبنى بر اينكه مدیرعامل فروشگاه زنجيره اى #والمارت (آقای مَک میلُن) در سال مالی گذشته، نزدیک به 23میلیون دلار حقوق و پاداش دریافت کرده است.
این در شرایطی است که کارگر معمولی، در والمارت، در همین مدت (یکسال) $19,177 (کمتر از بیست هزار دلار) دریافتی داشته است.
يعنى مديرعامل، بيش از هزار برابر يك كارگر ساده درآمد داشته است.
این خبر مجددا جنجال و بحث در مورد #اختلاف_درآمد افراد معمولی جامعه #آمریکا و مدیران ارشد بنگاههای بزرگ اقتصادی را براه انداخته است.
🔷دو دیدگاه نسبت به این حقوق و پاداش های کلان در جامعه وجود دارد. دیدگاه موافقان و دیدگاه مخالفان را به اجمال مرور کنیم:
✔️▪️موافقان حقوق های کلان:
افرادی که موافق چنین پرداخت های حیرت آوری هستند چنین استدلال می کنند که (مثلا) فروشگاه زنجیره ای والمارت ، 2میلیون و 300هزار پرسنل دارد. در واقع والمارت دارد «نان» سر سفره چنین بدنه بزرگی می گذارد. مدیرعامل چنین مجموعه بزرگی، باید هم از بهترین مغزهای اقتصادی/مديريتىِ کشور انتخاب شود و بتواند چنین مجوعه ای را اعتلا ببخشد و اگر اشتباه کند، چنین خانواده بزرگی را به خاک سیاه می نشاند. پس هر چقدر به او بدهیم/بدهند، در بهتر کردنِ جامعه ما ، نقش خواهد داشت.
گردش مالی والمارت (500ميليارد دلار!) ، 12برابر درآمد کشور ایران (از محل فروش #نفت) در سال 1395 و 2برابر گردش مالی امپراطوری #تویوتا در #ژاپن است. به ذهنی که چنین گردش مالی عظیمی را هدایت می کند، دادن 23 میلیون دلار در سال ایرادی ندارد.
سیاست گذاری های اخیر مدیرعامل والمارت باعث شده که والمارت بتواند به یک #کارگر_معمولی ساعتی 11دلار حقوق بدهد. اگر همچین کسی را سرِ کار نِگه نداریم، ضررش متوجه شهروند معمولی جامعه است.
اگر آقای مَک میلن از سال ۲۰۱۴ مدیرعامل نبود شاید والمارت در برابر #آمازون ورشکست شده بود.
اینها🔺نمونه ی صحبتهای موافقین این رویکرد است. اما رویکرد مخالفان؟
✔️▪️مخالفان حقوق های کلان:
درطرف دیگر، مخالفانِ چنین پرداخت های نجومی می گویند، بیایید نگاهی به این فهرست بیندازید که در آن، حقوق های برخی مديران عامل شرکت های صاحبنام آمریکا را لیست کرده ایم:
- مدیرعامل #گپ : 15.6 میلیون دلار در سال ؛ یعنی 2900 برابر حقوق کارکنان معمولی گپ
- مدیرعامل #میسیز (Macy's ): $11.1میلیون دلار در سال. یعنی 806 برابر حقوق کارکنان معمولی
- و... نمونه های مشابه نظیر حقوق مدیرعامل بانک #ولزفارگو یا مدیرعامل تاکسی اینترنتی #اوبر (لینک ها در پی نوشت🔻)
مخالفان (و افرادی نظیر Robert Reich) با بیان یک فکت تاریخی از تاریخ معاصر آمریکا می گویند: «عملکرد این #کورپوریشن ها (بنگاه های بزرگ اقتصادی) پولدارتر کردنِ جیبِ مدیران ارشد و فقیرتر کردن مردم عادی است. در سال 1965 (53سال پیش) حقوقِ مدیرعاملِ بزرگترین کورپوریشن آمریکا، حداكثر 20 برابرِ حقوق کارگر در همان مجموعه بود! چه دلیلی دارد که ما به این سمت می رویم؟ این #شكاف (و فاصله بین مدیر و کارگر) هم به لحاظ روحی، و هم به لحاظ اقتصادی برای جامعه مخرب است.
🔴کدام یک از این دیدگاهها صحیح است؟
دیدگاهی که می گوید ارزش انسانی كارآفرين مثل آقای مَک میلن، یعنی ارزش دو کمپانی #تویوتا ، یا دیدگاهی که می گوید حقوق امثال آقای مَک میلُن روحیه جامعه را نابود می کند؟
... کاش جواب ها راحت بود.
https://t.iss.one/solseghalam
▪️▪️▪️▪️▪️
📌پی نوشت:
یادداشت های مرتبط در کانال
✍️حقوق و درآمد مدیرعامل بانک ولزفارگو در آمریکا
https://t.iss.one/solseghalam/1311
✍️حقوق و درآمد آقای دارا خسروشاهی مدیرعامل تاکسی اینترنتی اوبر
https://t.iss.one/solseghalam/1030
✍️حقوق و درآمد سرمربی تیم فوتبال دانشگاه کلمسون & میشیگان استیت
https://t.iss.one/solseghalam/1032
✍️فیش های نجومی https://t.iss.one/solseghalam/585
(حقوق و درآمد در آمریکا- قسمت سوم)
محمدرضا اسلامی
#خبرخوانی
🔵در اخبار چند روز اخیر، خبرى منتشر شد مبنى بر اينكه مدیرعامل فروشگاه زنجيره اى #والمارت (آقای مَک میلُن) در سال مالی گذشته، نزدیک به 23میلیون دلار حقوق و پاداش دریافت کرده است.
این در شرایطی است که کارگر معمولی، در والمارت، در همین مدت (یکسال) $19,177 (کمتر از بیست هزار دلار) دریافتی داشته است.
يعنى مديرعامل، بيش از هزار برابر يك كارگر ساده درآمد داشته است.
این خبر مجددا جنجال و بحث در مورد #اختلاف_درآمد افراد معمولی جامعه #آمریکا و مدیران ارشد بنگاههای بزرگ اقتصادی را براه انداخته است.
🔷دو دیدگاه نسبت به این حقوق و پاداش های کلان در جامعه وجود دارد. دیدگاه موافقان و دیدگاه مخالفان را به اجمال مرور کنیم:
✔️▪️موافقان حقوق های کلان:
افرادی که موافق چنین پرداخت های حیرت آوری هستند چنین استدلال می کنند که (مثلا) فروشگاه زنجیره ای والمارت ، 2میلیون و 300هزار پرسنل دارد. در واقع والمارت دارد «نان» سر سفره چنین بدنه بزرگی می گذارد. مدیرعامل چنین مجموعه بزرگی، باید هم از بهترین مغزهای اقتصادی/مديريتىِ کشور انتخاب شود و بتواند چنین مجوعه ای را اعتلا ببخشد و اگر اشتباه کند، چنین خانواده بزرگی را به خاک سیاه می نشاند. پس هر چقدر به او بدهیم/بدهند، در بهتر کردنِ جامعه ما ، نقش خواهد داشت.
گردش مالی والمارت (500ميليارد دلار!) ، 12برابر درآمد کشور ایران (از محل فروش #نفت) در سال 1395 و 2برابر گردش مالی امپراطوری #تویوتا در #ژاپن است. به ذهنی که چنین گردش مالی عظیمی را هدایت می کند، دادن 23 میلیون دلار در سال ایرادی ندارد.
سیاست گذاری های اخیر مدیرعامل والمارت باعث شده که والمارت بتواند به یک #کارگر_معمولی ساعتی 11دلار حقوق بدهد. اگر همچین کسی را سرِ کار نِگه نداریم، ضررش متوجه شهروند معمولی جامعه است.
اگر آقای مَک میلن از سال ۲۰۱۴ مدیرعامل نبود شاید والمارت در برابر #آمازون ورشکست شده بود.
اینها🔺نمونه ی صحبتهای موافقین این رویکرد است. اما رویکرد مخالفان؟
✔️▪️مخالفان حقوق های کلان:
درطرف دیگر، مخالفانِ چنین پرداخت های نجومی می گویند، بیایید نگاهی به این فهرست بیندازید که در آن، حقوق های برخی مديران عامل شرکت های صاحبنام آمریکا را لیست کرده ایم:
- مدیرعامل #گپ : 15.6 میلیون دلار در سال ؛ یعنی 2900 برابر حقوق کارکنان معمولی گپ
- مدیرعامل #میسیز (Macy's ): $11.1میلیون دلار در سال. یعنی 806 برابر حقوق کارکنان معمولی
- و... نمونه های مشابه نظیر حقوق مدیرعامل بانک #ولزفارگو یا مدیرعامل تاکسی اینترنتی #اوبر (لینک ها در پی نوشت🔻)
مخالفان (و افرادی نظیر Robert Reich) با بیان یک فکت تاریخی از تاریخ معاصر آمریکا می گویند: «عملکرد این #کورپوریشن ها (بنگاه های بزرگ اقتصادی) پولدارتر کردنِ جیبِ مدیران ارشد و فقیرتر کردن مردم عادی است. در سال 1965 (53سال پیش) حقوقِ مدیرعاملِ بزرگترین کورپوریشن آمریکا، حداكثر 20 برابرِ حقوق کارگر در همان مجموعه بود! چه دلیلی دارد که ما به این سمت می رویم؟ این #شكاف (و فاصله بین مدیر و کارگر) هم به لحاظ روحی، و هم به لحاظ اقتصادی برای جامعه مخرب است.
🔴کدام یک از این دیدگاهها صحیح است؟
دیدگاهی که می گوید ارزش انسانی كارآفرين مثل آقای مَک میلن، یعنی ارزش دو کمپانی #تویوتا ، یا دیدگاهی که می گوید حقوق امثال آقای مَک میلُن روحیه جامعه را نابود می کند؟
... کاش جواب ها راحت بود.
https://t.iss.one/solseghalam
▪️▪️▪️▪️▪️
📌پی نوشت:
یادداشت های مرتبط در کانال
✍️حقوق و درآمد مدیرعامل بانک ولزفارگو در آمریکا
https://t.iss.one/solseghalam/1311
✍️حقوق و درآمد آقای دارا خسروشاهی مدیرعامل تاکسی اینترنتی اوبر
https://t.iss.one/solseghalam/1030
✍️حقوق و درآمد سرمربی تیم فوتبال دانشگاه کلمسون & میشیگان استیت
https://t.iss.one/solseghalam/1032
✍️فیش های نجومی https://t.iss.one/solseghalam/585
Telegram
ارزیابی شتابزده
یادداشتهای محمدرضا اسلامی
- - - -
در ادامۀ یادداشتهای ژاپن و وبلاگ ارزیابی شتابزده؛ اینجا تلاشی است برای دیدن آمریکا و ثبت مشاهدات. تحلیل و مقایسۀ الگوی توسعه هر دو کشور آمریکا و ژاپن و مستندنگاریها، در حد امکان.
ارتباط:
@Mohammadreza_Eslami2
- - - -
در ادامۀ یادداشتهای ژاپن و وبلاگ ارزیابی شتابزده؛ اینجا تلاشی است برای دیدن آمریکا و ثبت مشاهدات. تحلیل و مقایسۀ الگوی توسعه هر دو کشور آمریکا و ژاپن و مستندنگاریها، در حد امکان.
ارتباط:
@Mohammadreza_Eslami2
✍️پیاده رو هدیه دادن – قسمت ششم
(بزرگترین کمک مالی یک فارغ التحصیل در تاریخ دانشگاههای آمریکا)
#خبرخوانی
🖊محمدرضا اسلامی
🔷یکی از رسم های پسندیده در دانشگاههای آمریکا این است که فارغ التحصیلِ یک دانشگاه، بعد از رفتن از آن دانشگاه به فضای کسب و کار ، اگر که ثروتمند و پولدار شد، در مقاطع زمانی مختلف به دانشگاهی که خاستگاهش بوده، "هدیه" می دهد. این هدیه ها جورهای مختلف می تواند باشد. از گذاشتن یک نیمکت زیبا در کنار یکی از پیاده روهای دانشکده، تا سنگفرش کردنِ پیاده رو، تا خریدن وسایل برای یک آزمایشگاه ، تا ساختن یک ساختمان جدید به عنوان مرکز تحقیقاتی، یا مشارکت در ساختن استخر و ورزشگاه و ... .
بنابراین خیلی محتمل است که در حال عبور از میان ساختمان های مختلف ، اسامی گوناگون از افرادی را ببینیم که در سالهای مختلف ، هدیه هایی به دانشگاه داده اند. این #هدیه ها گاه فردی و گاه دسته جمعی است.
در یادداشت های قبلی تصاویری از میشیگان و کارولینا(ی جنوبی) ارایه شد که مثلا عده ای فارغ التحصیل یک سال، دسته جمعی یک #پیاده_رو ساخته و هدیه کرده بودند به دانشگاهی که به روزگار جوانی در آن قدم می زده اند؛ یا اینکه مرکز تحقیقات موتور برای دانشکده مکانیک ساخته اند. تصاویری که نشانه ای بودند از اینکه گوشه ای از قلب و خاطر فارغ التحصیل، متعلق باقی مانده به جایی که خاستگاهِ رشدش بوده..
جایی که فقط سکویِ پرش نبوده.
مهری که در دل مانده.
(لینک تصاویر در پی نوشت🔻)
🔷چند روز پیش (18 نوامبر) در خبرها چنین آمد که آقای #مایکل_بلومبرگ به دانشگاه محل تحصیل خود هدیه ای داده که مبلغ این هدیه، «یک میلیارد و هشتصد میلیون دلار» (1.8میلیارد دلار) عنوان شده است. این بزرگترین کمکِ مالی یک فارغ التحصیل به دانشگاهش در تاریخ دانشگاههای آمریکا محسوب می شود. (لینک خبر و پادکست رادیو #ان_پی_آر در پی نوشت🔻)
مایکل بلومبرگ زمانی شهردار نیویورک بوده است . حدود پنجاه و چهارسال پیش، آقای شهردار جوانکی بوده با استطاعت اندک مالی که لیسانس خود را در همین دانشگاه گذرانده است. او در آن زمانِ بی شهرتی و بی پولی، با کمک هزینه ی این دانشگاه لیسانس گرفته، و حالا، این رقم درشت را داده تا دانشگاهِ جان هاپکینز از دانشجویان مستعد «شهریه» نگیرد، و به دانشجویان ممتاز «بورسیه» بدهد.
🔷 آقای بلومبرگ را نمی شناسم و نمی دانم چقدر از اینکارش قربه إلی الله یا قربه إلی دانشگاه جان هاپکینز بوده؟ (و نیت دیگری هم در این ماجرا بوده یا نه) ولی این را می دانم که بازگشتِ فارغ التحصیل به خاستگاهِ علمی اش، امری رایج در آمریکاست. این یک رفتار خوب و پسندیده است. در این باره نمونه هایی از دانشگاههای برکلی و استنفورد، در قسمت های بعدی ارایه خواهد شد.
@solseghalam
▪️▪️▪️▪️▪️
📌پی نوشت: نمونه تصاویر هدیه های فارغ التحصیلان دانشگاههای مختلف آمریکا به محوطه دانشگاهشان
https://t.iss.one/solseghalam/631
https://t.iss.one/solseghalam/656
https://t.iss.one/solseghalam/662
https://t.iss.one/solseghalam/715
https://t.iss.one/solseghalam/884
📌پی نوشت 2: برای اینکه تصویر روشنی از این هدیه آقای بلومبرگ داشته باشیم خوب است به این نکته اشاره شود که مثلا در رشته زلزله و سازه، ماگزیمم فاندی که "بنیاد علوم آمریکا" یا
NSF
به یک پروپوزال می دهد «یک میلیون و پانصد هزار دلار» است. وقتی که پروفسور کدور در دانشگاه ايالتى میشیگان، توانست از بنياد علوم قطر یک فاند 5میلیون دلاری برنده شود، مثل بمب در دانشگاه صدا کرد. پارسال که خانم سِز آتامتورک توانست برای دانشگاه کلمسون یک فاند 5 میلیون دلاری برنده شود، رئیس دانشگاه در ایمیلی که به همه اساتید و دانشجویان دانشگاه زد او را "ستارۀ دانشگاه" خطاب کرد. حالا این اعداد « 1.5میلیون دلار» یا «5میلیون دلار» را مقایسه کنیم با وزنِ هدیه آقای بلومبرگ به دانشگاه جان هاپکینز!
*پادکست رادیو ان.پی.آر دربارۀ این خبر◀️
https://www.npr.org/2018/11/18/669047641/michael-bloomberg-gives-1-8-billion-to-financial-aid-at-johns-hopkins-university
(بزرگترین کمک مالی یک فارغ التحصیل در تاریخ دانشگاههای آمریکا)
#خبرخوانی
🖊محمدرضا اسلامی
🔷یکی از رسم های پسندیده در دانشگاههای آمریکا این است که فارغ التحصیلِ یک دانشگاه، بعد از رفتن از آن دانشگاه به فضای کسب و کار ، اگر که ثروتمند و پولدار شد، در مقاطع زمانی مختلف به دانشگاهی که خاستگاهش بوده، "هدیه" می دهد. این هدیه ها جورهای مختلف می تواند باشد. از گذاشتن یک نیمکت زیبا در کنار یکی از پیاده روهای دانشکده، تا سنگفرش کردنِ پیاده رو، تا خریدن وسایل برای یک آزمایشگاه ، تا ساختن یک ساختمان جدید به عنوان مرکز تحقیقاتی، یا مشارکت در ساختن استخر و ورزشگاه و ... .
بنابراین خیلی محتمل است که در حال عبور از میان ساختمان های مختلف ، اسامی گوناگون از افرادی را ببینیم که در سالهای مختلف ، هدیه هایی به دانشگاه داده اند. این #هدیه ها گاه فردی و گاه دسته جمعی است.
در یادداشت های قبلی تصاویری از میشیگان و کارولینا(ی جنوبی) ارایه شد که مثلا عده ای فارغ التحصیل یک سال، دسته جمعی یک #پیاده_رو ساخته و هدیه کرده بودند به دانشگاهی که به روزگار جوانی در آن قدم می زده اند؛ یا اینکه مرکز تحقیقات موتور برای دانشکده مکانیک ساخته اند. تصاویری که نشانه ای بودند از اینکه گوشه ای از قلب و خاطر فارغ التحصیل، متعلق باقی مانده به جایی که خاستگاهِ رشدش بوده..
جایی که فقط سکویِ پرش نبوده.
مهری که در دل مانده.
(لینک تصاویر در پی نوشت🔻)
🔷چند روز پیش (18 نوامبر) در خبرها چنین آمد که آقای #مایکل_بلومبرگ به دانشگاه محل تحصیل خود هدیه ای داده که مبلغ این هدیه، «یک میلیارد و هشتصد میلیون دلار» (1.8میلیارد دلار) عنوان شده است. این بزرگترین کمکِ مالی یک فارغ التحصیل به دانشگاهش در تاریخ دانشگاههای آمریکا محسوب می شود. (لینک خبر و پادکست رادیو #ان_پی_آر در پی نوشت🔻)
مایکل بلومبرگ زمانی شهردار نیویورک بوده است . حدود پنجاه و چهارسال پیش، آقای شهردار جوانکی بوده با استطاعت اندک مالی که لیسانس خود را در همین دانشگاه گذرانده است. او در آن زمانِ بی شهرتی و بی پولی، با کمک هزینه ی این دانشگاه لیسانس گرفته، و حالا، این رقم درشت را داده تا دانشگاهِ جان هاپکینز از دانشجویان مستعد «شهریه» نگیرد، و به دانشجویان ممتاز «بورسیه» بدهد.
🔷 آقای بلومبرگ را نمی شناسم و نمی دانم چقدر از اینکارش قربه إلی الله یا قربه إلی دانشگاه جان هاپکینز بوده؟ (و نیت دیگری هم در این ماجرا بوده یا نه) ولی این را می دانم که بازگشتِ فارغ التحصیل به خاستگاهِ علمی اش، امری رایج در آمریکاست. این یک رفتار خوب و پسندیده است. در این باره نمونه هایی از دانشگاههای برکلی و استنفورد، در قسمت های بعدی ارایه خواهد شد.
@solseghalam
▪️▪️▪️▪️▪️
📌پی نوشت: نمونه تصاویر هدیه های فارغ التحصیلان دانشگاههای مختلف آمریکا به محوطه دانشگاهشان
https://t.iss.one/solseghalam/631
https://t.iss.one/solseghalam/656
https://t.iss.one/solseghalam/662
https://t.iss.one/solseghalam/715
https://t.iss.one/solseghalam/884
📌پی نوشت 2: برای اینکه تصویر روشنی از این هدیه آقای بلومبرگ داشته باشیم خوب است به این نکته اشاره شود که مثلا در رشته زلزله و سازه، ماگزیمم فاندی که "بنیاد علوم آمریکا" یا
NSF
به یک پروپوزال می دهد «یک میلیون و پانصد هزار دلار» است. وقتی که پروفسور کدور در دانشگاه ايالتى میشیگان، توانست از بنياد علوم قطر یک فاند 5میلیون دلاری برنده شود، مثل بمب در دانشگاه صدا کرد. پارسال که خانم سِز آتامتورک توانست برای دانشگاه کلمسون یک فاند 5 میلیون دلاری برنده شود، رئیس دانشگاه در ایمیلی که به همه اساتید و دانشجویان دانشگاه زد او را "ستارۀ دانشگاه" خطاب کرد. حالا این اعداد « 1.5میلیون دلار» یا «5میلیون دلار» را مقایسه کنیم با وزنِ هدیه آقای بلومبرگ به دانشگاه جان هاپکینز!
*پادکست رادیو ان.پی.آر دربارۀ این خبر◀️
https://www.npr.org/2018/11/18/669047641/michael-bloomberg-gives-1-8-billion-to-financial-aid-at-johns-hopkins-university
Telegram
ارزیابی شتابزده
هدیه ای از ورودی های شصت و چندسال پیش
@solseghalam
@solseghalam
✍️مگر ژاپن هم «مدیر» از «خارج» وارد می کند؟!
#خبرخوانی
🖊محمدرضا اسلامی
🔷خبر دستگیری «کارلوس گون» رئیس فرانسویِ شرکت #نیسان مثل بمب خبری در رسانه های ژاپن (و دنیا) منتشر شد. او متهم شد که درطول پنج سال، حقوقش را ۴۴میلیون دلار کمتر اعلام کرده بود.
🔷این خبر واکنشهای مختلفی در #ژاپن (وسایر کشورها) در پی داشت. سوالات مختلفی در پی شنیدن این خبر به ذهنها می رسید اما، یک سوال کلیدی برای برخى شنوندگان مطرح شد: «مگر ژاپنی هایی که خودشان استاد صنعت خودروسازی دنیا هستد، مدیرعامل از خارج "وارد" می کنند؟!»
🔷بله! ژاپن در صنعت خودرو، پیشرو و مبدع و صاحبِ نامهایی عظیم است: #تویوتا، #هوندا، #مزدا، #میتسوبيشی، #نیسان، #سوزوكى، #دای_هاتسو و...
لیست بالابلندی که سالها، کارنامه پرافتخاری از اختراع و ابداع و بازرگانی و مديريت و صنعتگری را در پیشینه دارد. آنگاه، چنین کشوری رفته و یک «فرانسوی» را برای ریاست «نیسان» آورده است؟ چرا؟
قبل از پاسخ به این "چرا" خوب است نگاهی به فهرست سایر شرکتهای صاحبنام ژاپنی که مدیرعاملِ «غیرژاپنی» (خارجی) دارند داشته باشیم:
✔️🔹یک- مزدا: در سال 2015 گروه #مزدا در ژاپن یک میلیون و پانصدهزاردستگاه خودرو تولید کرده است. برای ما ایرانی ها نام این شرکت جالب است چون ناظر به اهورا مزدا است.
این شرکت نزدیک به صدسال عمر دارد (دقیق بگوییم: 97 سال) یعنی بیش از سن پدربزرگهاى ما.
آقایان هِنری والاس و مارک فیلدز، دو تن از رؤسای مشهور «غیرژاپنی» مزدا بوده اند. طی سالهای 1996 تا 2003 مزدا مدیران عامل غیر ژاپنی استخدام کرده است!
• Henry Wallace (1996–1997, appointed by Ford Motor Company)
• James E. Miller (1997–1999)
• Mark Fields (1999–2002)
• Lewis Booth (2002–2003)
✔️🔹دو- گروه میتسوبیشی فوسو (تولید کننده موتورهای دیزلی کامیون و اتوبوس): این کارخانه که متعلق به گروه صنعتی
Mitsubishi Fuso Truck & Bus Corporation (MFTBC)
است هم یک مدیرعامل غیرژاپنی به نام آلبرت کریچمن استخدام کرد که در موفقیت شرکت موثر بوده است.
✔️🔹سه- آزورا بانک ژاپن: سابقۀ کارهای مالی عظیم در ژاپن (که اقتصاد دوم دنیا بود) با بيمه و بانکداریهای بزرگ و صاحبنام گره خورده است. ولی این دلیل نمی شود که بانکی همچون
Aozora Bank
که در سال 1957 (بیست سال قبل از انقلاب ایران) تاسیس شده، آقای برایان پرینس را به عنوان رئیس استخدام نکند.
براى تکمیل اين فهرست در مجال محدود تلگرام باید به تاریخچه استخدام مدیر در شرکتهای ژاپنى مثل:
▪️Sony (Howard Stringer 2009-2012)
▪️Nippon Sheet Glass Co.(Craig Naylo)
و...هم پرداخت.
🔴اینها مثالهایی از غولهای ژاپنی است که مدیران عامل «غیرژاپنی» استخدام کرده بودند. اما چرا کشوری که خود «صنعتگر» است، مدیر برای صنعت از خارج می آورد؟
🔶دو پاسخ به اجمال برای این پرسش مطرح است:
✔️🔸یک- در دنیای امروز، «سابقه دار بودن در یک حوزه»، به هیچ عنوان دلیل بر برنده ماندن، نیست. ادارۀ بنگاههای بزرگ اقتصادی/صنعتی با چنان پیچیدگیها و دشواریهایی گره خورده است، که هيات مديره به رغم صدسال سابقۀ صنعتگری هم باید به دنبال «مدیر قدَر» باشد.
✔️🔸دو- ورشکست شدن غولهای بزرگی مثل «توشیبا» (که قبلا به آن پرداختیم) و "به مرز ورشکستگی رسیدنِ" بزرگانى مثل «سونی» و «پاناسونیک» نشان داد که مرز نابودی، بسیار نزدیک است.
لذا گاه شركتهاى ژاپنى بخشى از "سهام" خود را به شركتهاى ديگر مى فروشند (مثل نيسان يا مزدا)، و به تبعِ اين فروش سهام، ورودِ مديرعامل خارجى از آن شركتها را هم مى پذيرند.
🔵اینها واقعیات دنیای امروز است. موفقیت/عدم موفقیت سازمانهای بزرگ، بستگی به منابع انسانی دارد. نقش منابع انسانی و خصوصا «مدیریت» در پيروزى سازمانهایِ با ابعاد "مگا" بسیار حیاتی است. البته مرتبط كردن رشد ژاپن به مديران غيرژاپنى گزاره صحيحى نيست (ژاپن اساسا كشور خارجى پذيرى نيست)؛ بلكه نگاه استراتژيك ژاپنى اين است كه در مواقع لزوم بايد از مدير خارجى "هم" استفاده كرد. دراين بحث، بايد اشاره كرد به بهره اى كه ژاپنى ها چنددهه پيش از آموزش هاى #ادوارد_دمينگ برده و پايه هاى صنعت خودرو ژاپن را بر مبناى آن استوار كردند.
🔷چند روز قبل از ماجراى نیسان، صحبتی از شهردار جدید #تهران جنجال آفرین شد. وى گفته بود: ما برای اداره کلان شهر ممکن است به مدیر غیرایرانی نیازمند باشیم. ایکاش این صحبت (که با استخدام مربی برای تیم #فوتبال مقايسه شد) با ارایه توضیحات بیشتری درباره رویکرد کشورهایی مثل ژاپن و آمریکا در «استخدام مدیر»/«متخصص» خارجى تکمیل شده بود. واقعیت این است که بزرگترین برگ برندۀ آمریکا در دنیای امروز جذب منابع انساني كيفى از كشورهاى مختلف است. رويكردى كه بسيار فراتر از نوع نگاه ژاپنى هاست.
https://t.iss.one/solseghalam
#خبرخوانی
🖊محمدرضا اسلامی
🔷خبر دستگیری «کارلوس گون» رئیس فرانسویِ شرکت #نیسان مثل بمب خبری در رسانه های ژاپن (و دنیا) منتشر شد. او متهم شد که درطول پنج سال، حقوقش را ۴۴میلیون دلار کمتر اعلام کرده بود.
🔷این خبر واکنشهای مختلفی در #ژاپن (وسایر کشورها) در پی داشت. سوالات مختلفی در پی شنیدن این خبر به ذهنها می رسید اما، یک سوال کلیدی برای برخى شنوندگان مطرح شد: «مگر ژاپنی هایی که خودشان استاد صنعت خودروسازی دنیا هستد، مدیرعامل از خارج "وارد" می کنند؟!»
🔷بله! ژاپن در صنعت خودرو، پیشرو و مبدع و صاحبِ نامهایی عظیم است: #تویوتا، #هوندا، #مزدا، #میتسوبيشی، #نیسان، #سوزوكى، #دای_هاتسو و...
لیست بالابلندی که سالها، کارنامه پرافتخاری از اختراع و ابداع و بازرگانی و مديريت و صنعتگری را در پیشینه دارد. آنگاه، چنین کشوری رفته و یک «فرانسوی» را برای ریاست «نیسان» آورده است؟ چرا؟
قبل از پاسخ به این "چرا" خوب است نگاهی به فهرست سایر شرکتهای صاحبنام ژاپنی که مدیرعاملِ «غیرژاپنی» (خارجی) دارند داشته باشیم:
✔️🔹یک- مزدا: در سال 2015 گروه #مزدا در ژاپن یک میلیون و پانصدهزاردستگاه خودرو تولید کرده است. برای ما ایرانی ها نام این شرکت جالب است چون ناظر به اهورا مزدا است.
این شرکت نزدیک به صدسال عمر دارد (دقیق بگوییم: 97 سال) یعنی بیش از سن پدربزرگهاى ما.
آقایان هِنری والاس و مارک فیلدز، دو تن از رؤسای مشهور «غیرژاپنی» مزدا بوده اند. طی سالهای 1996 تا 2003 مزدا مدیران عامل غیر ژاپنی استخدام کرده است!
• Henry Wallace (1996–1997, appointed by Ford Motor Company)
• James E. Miller (1997–1999)
• Mark Fields (1999–2002)
• Lewis Booth (2002–2003)
✔️🔹دو- گروه میتسوبیشی فوسو (تولید کننده موتورهای دیزلی کامیون و اتوبوس): این کارخانه که متعلق به گروه صنعتی
Mitsubishi Fuso Truck & Bus Corporation (MFTBC)
است هم یک مدیرعامل غیرژاپنی به نام آلبرت کریچمن استخدام کرد که در موفقیت شرکت موثر بوده است.
✔️🔹سه- آزورا بانک ژاپن: سابقۀ کارهای مالی عظیم در ژاپن (که اقتصاد دوم دنیا بود) با بيمه و بانکداریهای بزرگ و صاحبنام گره خورده است. ولی این دلیل نمی شود که بانکی همچون
Aozora Bank
که در سال 1957 (بیست سال قبل از انقلاب ایران) تاسیس شده، آقای برایان پرینس را به عنوان رئیس استخدام نکند.
براى تکمیل اين فهرست در مجال محدود تلگرام باید به تاریخچه استخدام مدیر در شرکتهای ژاپنى مثل:
▪️Sony (Howard Stringer 2009-2012)
▪️Nippon Sheet Glass Co.(Craig Naylo)
و...هم پرداخت.
🔴اینها مثالهایی از غولهای ژاپنی است که مدیران عامل «غیرژاپنی» استخدام کرده بودند. اما چرا کشوری که خود «صنعتگر» است، مدیر برای صنعت از خارج می آورد؟
🔶دو پاسخ به اجمال برای این پرسش مطرح است:
✔️🔸یک- در دنیای امروز، «سابقه دار بودن در یک حوزه»، به هیچ عنوان دلیل بر برنده ماندن، نیست. ادارۀ بنگاههای بزرگ اقتصادی/صنعتی با چنان پیچیدگیها و دشواریهایی گره خورده است، که هيات مديره به رغم صدسال سابقۀ صنعتگری هم باید به دنبال «مدیر قدَر» باشد.
✔️🔸دو- ورشکست شدن غولهای بزرگی مثل «توشیبا» (که قبلا به آن پرداختیم) و "به مرز ورشکستگی رسیدنِ" بزرگانى مثل «سونی» و «پاناسونیک» نشان داد که مرز نابودی، بسیار نزدیک است.
لذا گاه شركتهاى ژاپنى بخشى از "سهام" خود را به شركتهاى ديگر مى فروشند (مثل نيسان يا مزدا)، و به تبعِ اين فروش سهام، ورودِ مديرعامل خارجى از آن شركتها را هم مى پذيرند.
🔵اینها واقعیات دنیای امروز است. موفقیت/عدم موفقیت سازمانهای بزرگ، بستگی به منابع انسانی دارد. نقش منابع انسانی و خصوصا «مدیریت» در پيروزى سازمانهایِ با ابعاد "مگا" بسیار حیاتی است. البته مرتبط كردن رشد ژاپن به مديران غيرژاپنى گزاره صحيحى نيست (ژاپن اساسا كشور خارجى پذيرى نيست)؛ بلكه نگاه استراتژيك ژاپنى اين است كه در مواقع لزوم بايد از مدير خارجى "هم" استفاده كرد. دراين بحث، بايد اشاره كرد به بهره اى كه ژاپنى ها چنددهه پيش از آموزش هاى #ادوارد_دمينگ برده و پايه هاى صنعت خودرو ژاپن را بر مبناى آن استوار كردند.
🔷چند روز قبل از ماجراى نیسان، صحبتی از شهردار جدید #تهران جنجال آفرین شد. وى گفته بود: ما برای اداره کلان شهر ممکن است به مدیر غیرایرانی نیازمند باشیم. ایکاش این صحبت (که با استخدام مربی برای تیم #فوتبال مقايسه شد) با ارایه توضیحات بیشتری درباره رویکرد کشورهایی مثل ژاپن و آمریکا در «استخدام مدیر»/«متخصص» خارجى تکمیل شده بود. واقعیت این است که بزرگترین برگ برندۀ آمریکا در دنیای امروز جذب منابع انساني كيفى از كشورهاى مختلف است. رويكردى كه بسيار فراتر از نوع نگاه ژاپنى هاست.
https://t.iss.one/solseghalam
Telegram
ارزیابی شتابزده
یادداشتهای محمدرضا اسلامی
- - - -
در ادامۀ یادداشتهای ژاپن و وبلاگ ارزیابی شتابزده؛ اینجا تلاشی است برای دیدن آمریکا و ثبت مشاهدات. تحلیل و مقایسۀ الگوی توسعه هر دو کشور آمریکا و ژاپن و مستندنگاریها، در حد امکان.
ارتباط:
@Mohammadreza_Eslami2
- - - -
در ادامۀ یادداشتهای ژاپن و وبلاگ ارزیابی شتابزده؛ اینجا تلاشی است برای دیدن آمریکا و ثبت مشاهدات. تحلیل و مقایسۀ الگوی توسعه هر دو کشور آمریکا و ژاپن و مستندنگاریها، در حد امکان.
ارتباط:
@Mohammadreza_Eslami2
✍️چرا دونالد ترامپ از جنرال موتورز عصبانى است؟
#خبرخوانی
🖊محمدرضا اسلامى
🔷خبر تعطيلي پنج كارخانه #جنرال_موتورز در آمريكا، موضوعى است كه انعكاس كمرنگى در رسانه ها و شبكه هاى اجتماعى كشورمان داشت.
ماجرا چنين است كه :
در واپسين روزهاى سال ٢٠١٨ #جنرال_موتورز اعلام كرد كه ناچار است براي كاهش هزينه ها، پنج كارخانه را تعطيل كند كه اين معادل است با از دست رفتن حدود ١٤٠٠٠ شغل.
با اين تصميم، خطوط توليد كارخانه هاى خودروسازى در ايالت هاي اوهايو، ميشيگان، مريلند و همچنين يك كارخانه در استان انتاريو كانادا، "تعطيل" مى شود.
توليد برندهايى نظير شورولت كروز، شورولت ولت، شورولت ايمپالا، بيوك لاكراس و كاديلاك سى.تى٦ از اين تصميم متأثر خواهند شد.
براى ترامپ كه با وعده بازگرداندن "شغل" ها آمده، اين اتفاق قابل قبول نيست. روز ٢٦ نوامبر ترامپ طى مصاحبه اى گفت: اين مملكت كلى براى جنرال موتورز هزينه كرده؛ حالا اين وضع اصلا قابل قبول نيست.
جاستين ترودو، نخست وزير كانادا هم از اين تصميم ابراز ناراحتى كرده است.
✔️اما چرا؟
🔷 سوال اينجاست كه چرا ابَركارخانه اى مثل جنرال موتورز به اينجا رسيده كه ناچار به چنين تصميمى مى شود؟
✔️يك نكته را درباره جنرال موتورز در ذهن داشته باشيم:
-جنرال موتورز صد و ده سال عمر دارد! يعنى يك عقبه تجربه به وسعت بيش از يك قرن "توليد" صنعت، بازرگانی، مدیریت و ثروت به اين كارخانه متصل است.
🔷مديرعامل كيست؟
خانم مرى باررا از ابتداى سال ٢٠١٤ مديرعامل جنرال موتورز است. او از ١٨ سالگى با اين كارخانه مرتبط شده و روزگارى را هم در سليكن ولى گذرانده است. او فارغ التحصيل دانشگاه #استنفورد در مقطع كارشناسي ارشد MBA است و از مسير رشدِ متعارف در جنرال موتورز (و نه جهشى همچون مهرداد بذرپاش در سايپا) برآمده است.
سال گذشته اين خانم مديرعامل حقوقى در حدود ٢٢ميليون دلار گرفته است!
يعنى خانم مرى براى يك روز كار، حدود هشتادهزار دلار حقوق و مزايا گرفته!
✔️بازگرديم به سوال؛
🔷چرا مديرعاملى كه از روى ميز كارش مي تواند با يك تلفن برترين مشاورين، اساتيد و فارغ التحصيلان دانشگاههاى آمريكا را استخدام كند و چنين حقوق كلانى هم مى گيرد و از مسير رشد به صدر مصطبه نشسته، مجموعه اش "ضرر ده" مى شود و بايد ١٤٠٠٠ كارگر را بيكار كند؟
پاسخ اينجاست كه اداره بنگاههاى بزرگ اقتصادى/صنعتى در دنياى امروز وابسته به پارامترهاى متعدد و پیچیده است. چنین نیست که بخواهیم و بشود! در میان دلایلی که برای این #ضرردهی ذکر شده، لزوم تمركز بر توليدخودرو SUV و (یک عامل هم) افزایش #تعرفه ها توسط ترامپ برای محصولات چینی عنوان شده است. #جنگ_تعرفه های ترامپ با چین، باعثِ گران شدن #فولاد در #آمريكا شده، و این امر در ضرردهی کارخانه موثر بوده است.
✔️بازگرديم به بحث عصبانيت دونالد ترامپ😡
🔷چرا آقاى ترامپ از جنرال موتورز عصبانى است؟
ترامپ با شعار "ايجاد #شغل براى آمريكا" بر سر كار آمد
(اين يكى از شعارهاي محورى اش بود). به ميشيگان كه آمده بود در جلسه كمپينش شركت و گزارشى در خبرآنلاين منتشر كردم. فرياد مى زد كه " اي اهل ميشيگان، من #صنعت_خودرو ى ميشيگان را زنده مى كنم. اوباما نتوانست صنعت شما را رونق دهد؛ اما من براى شما رونق مى آورم."
ترامپ حالا شاهد تعطيل شدن پنج كارخانه است و #تهديد كرده كه كمكهاى دولت به جنرال موتورز را قطع مى كند.
تفاوتِ سياستمدار با اقتصاددان را مدتی پیش علی میرزاخانی در یادداشتی شرح کرده بود. #سیاستمدار می گوید «باید» بشود، حال آنکه اقتصاددان/صنعتگر می گویند «اعداد» و ارقام است که می گویند می شود «یا» نمی شود. ترامپ از منظرِ یک سیاستمدار (که ادعای بازرگانی هم دارد ولی واقعا بازرگان نبوده و با ارث پدری پولدار شده) می گوید کارخانه نباید تعطیل شود، حال آنکه واقعیتها می گویند، کارخانه باید تعطیل شود.
دیترویت در میشیگان یک نماد است. نمادِ فتح يك شهر بي گلوله. دیترویت وصنعت خودروی صد وده ساله اش را خودروسازانِ شرق آسيا بی شلیک یک گلوله فتح کردند. دیترویت یک نماد است. نماد جنگ اقتصادی در دنیای جدید. جنگی که خاموش است و تلفاتش کارگرانِ بیکار است. سیاستمدار این را نمی فهمد.
زبانِ تهديد را مى فهمد.
https://t.iss.one/solseghalam
▪️▪️▪️▪️
لينك ١: مقاله نيويورك تايمز
https://www.nytimes.com/2018/11/26/business/general-motors-cutbacks.html?smid=fb-nytimes&smtyp=cur
لينك ٢: گزارش راديو ان.پى.آر
https://www.npr.org/2018/11/27/671231681/trump-administration-threatens-to-withhold-subsidies-from-gm?utm_source=facebook.com&utm_medium=social&utm_campaign=npr&utm_term=nprnews&utm_content=2056
لينك ٣: حقوق مديرعامل GM
https://goo.gl/LDCdbe
لينك ٤: هجرت هوندا به چين
https://t.iss.one/solseghalam/1321
لينك ٥: هجرت هوندا به چين(قسمت دو)
https://t.iss.one/solseghalam/1325
#خبرخوانی
🖊محمدرضا اسلامى
🔷خبر تعطيلي پنج كارخانه #جنرال_موتورز در آمريكا، موضوعى است كه انعكاس كمرنگى در رسانه ها و شبكه هاى اجتماعى كشورمان داشت.
ماجرا چنين است كه :
در واپسين روزهاى سال ٢٠١٨ #جنرال_موتورز اعلام كرد كه ناچار است براي كاهش هزينه ها، پنج كارخانه را تعطيل كند كه اين معادل است با از دست رفتن حدود ١٤٠٠٠ شغل.
با اين تصميم، خطوط توليد كارخانه هاى خودروسازى در ايالت هاي اوهايو، ميشيگان، مريلند و همچنين يك كارخانه در استان انتاريو كانادا، "تعطيل" مى شود.
توليد برندهايى نظير شورولت كروز، شورولت ولت، شورولت ايمپالا، بيوك لاكراس و كاديلاك سى.تى٦ از اين تصميم متأثر خواهند شد.
براى ترامپ كه با وعده بازگرداندن "شغل" ها آمده، اين اتفاق قابل قبول نيست. روز ٢٦ نوامبر ترامپ طى مصاحبه اى گفت: اين مملكت كلى براى جنرال موتورز هزينه كرده؛ حالا اين وضع اصلا قابل قبول نيست.
جاستين ترودو، نخست وزير كانادا هم از اين تصميم ابراز ناراحتى كرده است.
✔️اما چرا؟
🔷 سوال اينجاست كه چرا ابَركارخانه اى مثل جنرال موتورز به اينجا رسيده كه ناچار به چنين تصميمى مى شود؟
✔️يك نكته را درباره جنرال موتورز در ذهن داشته باشيم:
-جنرال موتورز صد و ده سال عمر دارد! يعنى يك عقبه تجربه به وسعت بيش از يك قرن "توليد" صنعت، بازرگانی، مدیریت و ثروت به اين كارخانه متصل است.
🔷مديرعامل كيست؟
خانم مرى باررا از ابتداى سال ٢٠١٤ مديرعامل جنرال موتورز است. او از ١٨ سالگى با اين كارخانه مرتبط شده و روزگارى را هم در سليكن ولى گذرانده است. او فارغ التحصيل دانشگاه #استنفورد در مقطع كارشناسي ارشد MBA است و از مسير رشدِ متعارف در جنرال موتورز (و نه جهشى همچون مهرداد بذرپاش در سايپا) برآمده است.
سال گذشته اين خانم مديرعامل حقوقى در حدود ٢٢ميليون دلار گرفته است!
يعنى خانم مرى براى يك روز كار، حدود هشتادهزار دلار حقوق و مزايا گرفته!
✔️بازگرديم به سوال؛
🔷چرا مديرعاملى كه از روى ميز كارش مي تواند با يك تلفن برترين مشاورين، اساتيد و فارغ التحصيلان دانشگاههاى آمريكا را استخدام كند و چنين حقوق كلانى هم مى گيرد و از مسير رشد به صدر مصطبه نشسته، مجموعه اش "ضرر ده" مى شود و بايد ١٤٠٠٠ كارگر را بيكار كند؟
پاسخ اينجاست كه اداره بنگاههاى بزرگ اقتصادى/صنعتى در دنياى امروز وابسته به پارامترهاى متعدد و پیچیده است. چنین نیست که بخواهیم و بشود! در میان دلایلی که برای این #ضرردهی ذکر شده، لزوم تمركز بر توليدخودرو SUV و (یک عامل هم) افزایش #تعرفه ها توسط ترامپ برای محصولات چینی عنوان شده است. #جنگ_تعرفه های ترامپ با چین، باعثِ گران شدن #فولاد در #آمريكا شده، و این امر در ضرردهی کارخانه موثر بوده است.
✔️بازگرديم به بحث عصبانيت دونالد ترامپ😡
🔷چرا آقاى ترامپ از جنرال موتورز عصبانى است؟
ترامپ با شعار "ايجاد #شغل براى آمريكا" بر سر كار آمد
(اين يكى از شعارهاي محورى اش بود). به ميشيگان كه آمده بود در جلسه كمپينش شركت و گزارشى در خبرآنلاين منتشر كردم. فرياد مى زد كه " اي اهل ميشيگان، من #صنعت_خودرو ى ميشيگان را زنده مى كنم. اوباما نتوانست صنعت شما را رونق دهد؛ اما من براى شما رونق مى آورم."
ترامپ حالا شاهد تعطيل شدن پنج كارخانه است و #تهديد كرده كه كمكهاى دولت به جنرال موتورز را قطع مى كند.
تفاوتِ سياستمدار با اقتصاددان را مدتی پیش علی میرزاخانی در یادداشتی شرح کرده بود. #سیاستمدار می گوید «باید» بشود، حال آنکه اقتصاددان/صنعتگر می گویند «اعداد» و ارقام است که می گویند می شود «یا» نمی شود. ترامپ از منظرِ یک سیاستمدار (که ادعای بازرگانی هم دارد ولی واقعا بازرگان نبوده و با ارث پدری پولدار شده) می گوید کارخانه نباید تعطیل شود، حال آنکه واقعیتها می گویند، کارخانه باید تعطیل شود.
دیترویت در میشیگان یک نماد است. نمادِ فتح يك شهر بي گلوله. دیترویت وصنعت خودروی صد وده ساله اش را خودروسازانِ شرق آسيا بی شلیک یک گلوله فتح کردند. دیترویت یک نماد است. نماد جنگ اقتصادی در دنیای جدید. جنگی که خاموش است و تلفاتش کارگرانِ بیکار است. سیاستمدار این را نمی فهمد.
زبانِ تهديد را مى فهمد.
https://t.iss.one/solseghalam
▪️▪️▪️▪️
لينك ١: مقاله نيويورك تايمز
https://www.nytimes.com/2018/11/26/business/general-motors-cutbacks.html?smid=fb-nytimes&smtyp=cur
لينك ٢: گزارش راديو ان.پى.آر
https://www.npr.org/2018/11/27/671231681/trump-administration-threatens-to-withhold-subsidies-from-gm?utm_source=facebook.com&utm_medium=social&utm_campaign=npr&utm_term=nprnews&utm_content=2056
لينك ٣: حقوق مديرعامل GM
https://goo.gl/LDCdbe
لينك ٤: هجرت هوندا به چين
https://t.iss.one/solseghalam/1321
لينك ٥: هجرت هوندا به چين(قسمت دو)
https://t.iss.one/solseghalam/1325
Telegram
ارزیابی شتابزده
یادداشتهای محمدرضا اسلامی
- - - -
در ادامۀ یادداشتهای ژاپن و وبلاگ ارزیابی شتابزده؛ اینجا تلاشی است برای دیدن آمریکا و ثبت مشاهدات. تحلیل و مقایسۀ الگوی توسعه هر دو کشور آمریکا و ژاپن و مستندنگاریها، در حد امکان.
ارتباط:
@Mohammadreza_Eslami2
- - - -
در ادامۀ یادداشتهای ژاپن و وبلاگ ارزیابی شتابزده؛ اینجا تلاشی است برای دیدن آمریکا و ثبت مشاهدات. تحلیل و مقایسۀ الگوی توسعه هر دو کشور آمریکا و ژاپن و مستندنگاریها، در حد امکان.
ارتباط:
@Mohammadreza_Eslami2
✍️سلطان سوشی در ژاپن اعدام شود؟!
#خبرخوانی
محمدرضا اسلامی
🔷در خبرهای روز اول سال نو میلادی از #ژاپن ، چنین آمد که در #بازار_ماهی_توکیو، رئیس یک مجموعه رستوران سوشی ، یک ماهی تُن بزرگ را به بهای بیش از سه میلیون دلار خریده و رکوردی بر جای گذاشته است.
وزن ماهی تن که در این حراج فروش رفته ، 278 کیلوگرم بوده است. یعنی برای یک کیلوگرم ماهی، بیش از 11هزار دلار پرداخت شده است. (به پول خودمان یعنی برای یک کيلوگرم ماهی، حدودا 110میلیون تومان!)
این آقا که به #سلطان_سوشی در ژاپن معروف است، «کیوشی کیمورا» نام دارد و این، بارِ اولش نیست که در روز اول سال، ارقام نجومی برای خرید ماهی می پردازد. گفته می شود که در هفت سال از هشت سال اخیر بالاترین قیمت حراج اول سال بازار توکیو را این "سلطان" پرداخته کرده است.
✔️سوال اینجاست که چطور این آقای سلطان جرأت می کند در روز روشن و مقابل چشم دوربین ها و رسانه ها برای «یک کیلوگرم ماهی» 11هزار دلار از جیب خود خرج کند؟
✔️سوال مشخص تر اینکه چرا عاقبتِ این سلطان سوشی، مثل عاقبت برخى سلطان/تاجرهاى اخير ما نمی شود؟
به بیان صریح اینکه، چه ساز و کاری برقرار است که ما ناچار به حذف فیزیکی سلطان ها می شویم ولی سلطان سوشی برای یک کیلوگرم ماهی، سالهای سال (صبح روز اول ژانويه) چنین پول درشتی بر کف زمین بازار توکیو می نهد؟
🔷برای پاسخ به این سوال، نگاهی کنیم به سرنوشت سلطان دیگری در ژاپن که این روزها محل بحث رسانه هاست. #سلطان_نیسان ، آقای کارلوس گون، کسی که سه غول عظیم خودروسازی #رنو ، #نیسان و #میتسوبیشی را به طور «همزمان» مدیریت می کرد، اکنون چند هفته است که در زندان پلیس ژاپن است. دربارۀ ماجرای آقای #گون چند نوبت در کانال صحبت شد. سلطانی که نیسان را از «ورشکستگی» نجات داد، ولی امروز، کارش به زندان و پلیسِ خشن ژاپن رسیده.
نکته جالبی که درباره اتهامات آقای گون مطرح است (فارغ از اینکه درست باشد یا غلط) این است که اتهام او #اختلاس و #دزدی نیست! اتهامِ او، صرفا این است که مقدار/میزان «درآمد و پاداشِ» خود را به طور شفاف اعلام نکرده است!
✔️بازگردیم به سلطان سوشی
🔷چه سلطان سوشی، چه سلطان پارچه و فولاد ، چه سلطان اینترنت و سایر سلطان ها در نظام اقتصادی ژاپن تحت سیطره سیستم بانکی شفاف ، با ضابطه و نظمی قرار دارند که گردش مالی آنها و نحوۀ پرداخت مالیاتشان را کاملا مشخص و روشن می سازد. وجود چنین ساز و کاری باعث می شود تا سلطان، به فعالیت اقتصادی اش بپردازد ( بخوانیم: کارآفرینی کند) و به فکرش رفتن به سمت مسیرهایِ میانبر (همچون ماجرای تنزیل #ال_سی توسط متهم پرونده شهريور ١٣٩٠) خطور نکند. سلطان می داند که گردش پولش، تحت نظارت است، و نظام اقتصادی هم می داند که نیاز به اعدام «سلطان های تحت کنترل» ندارد.
در واقع، شلختگی مالی/مالیاتی، منجر به نیاز به "گزینه" اعدام می شود حال آنکه در یک نظام بانکی/مالیاتی سختگیرانه و شفاف،
(با قوانین حسابداری در راستای حذف درآمدهای موهومی)
نیازی به سلطان زنی نمی شود.
(قبل از عمق پيدا كردن تخلفات، سيستم بانكى/مالياتى واكنش نشان مى دهد*)
✔️ اما چرا سلطان لازم است؟
🔷سوالی که گاه مطرح می شود اینکه اساسا چه نیازی به وجود/شکلگیری سلطان سوشی و قیر و پارچه و ... است؟ پاسخ این است که جوامع انسانی با سازوکار مدرن، در برابر شهرهایی با نیازهای میلیونی قرار دارند و برای برآورده کردنِ این «نیاز» ، حضور افرادِ با توانمندیهایِ ویژه ، و قدرتِ مدیریت بنگاههای با ابعاد مگا، یک ضرورت انکار ناپذیر است. ما نمی توانیم و نباید سلطان ها را حدف کنیم، بلکه تلاش ما باید در جهت قرار دادنِ یک قطب نما در ذهن سلطان ها باشد، قطب نمایی که پسِ ذهنِ سلطان می نشیند و پیوسته به او هشدار می دهد: هر کاری دلت خواست نمی توانی بکنی.
@solseghalam
https://goo.gl/c31p1Y
▪️▪️▪️▪️
📌پی نوشت:
لينك ١: خبر فروش ماهى در بازار توكيو در سى.ان.ان
https://goo.gl/kuHGf3
لينك ٢: یادداشت مرتبط با دستگيرى مدیرعامل نیسان
https://t.iss.one/solseghalam/1468
https://t.iss.one/solseghalam/1484
*حتی در تجربۀ یک زندگی دانشجویی ساده هم برای بسیاری از دانشجویان این اتفاق رخ داده که مثلا وقتی براى پرداخت شهريه ترم دانشگاه با مشكل مواجه شده، و از خانواده (در کشور خودشان) تقاضاى كمك کنند، و مبلغی دو/سه هزار دلاری از خارج از #ژاپن به حسابشان واريز شود، فرداىِ ارسال وجه، بانک ژاپنی زنگ می زند كه "مبلغي" به حسابتان واريز شده، "علت" ارسال و "منبع" اين پول را عنوان كنيد. سيستم منظم بانكى که حتی به گردش مالیِ غیر متعارف یک دانشجو واکنش نشان می دهد.
#خبرخوانی
محمدرضا اسلامی
🔷در خبرهای روز اول سال نو میلادی از #ژاپن ، چنین آمد که در #بازار_ماهی_توکیو، رئیس یک مجموعه رستوران سوشی ، یک ماهی تُن بزرگ را به بهای بیش از سه میلیون دلار خریده و رکوردی بر جای گذاشته است.
وزن ماهی تن که در این حراج فروش رفته ، 278 کیلوگرم بوده است. یعنی برای یک کیلوگرم ماهی، بیش از 11هزار دلار پرداخت شده است. (به پول خودمان یعنی برای یک کيلوگرم ماهی، حدودا 110میلیون تومان!)
این آقا که به #سلطان_سوشی در ژاپن معروف است، «کیوشی کیمورا» نام دارد و این، بارِ اولش نیست که در روز اول سال، ارقام نجومی برای خرید ماهی می پردازد. گفته می شود که در هفت سال از هشت سال اخیر بالاترین قیمت حراج اول سال بازار توکیو را این "سلطان" پرداخته کرده است.
✔️سوال اینجاست که چطور این آقای سلطان جرأت می کند در روز روشن و مقابل چشم دوربین ها و رسانه ها برای «یک کیلوگرم ماهی» 11هزار دلار از جیب خود خرج کند؟
✔️سوال مشخص تر اینکه چرا عاقبتِ این سلطان سوشی، مثل عاقبت برخى سلطان/تاجرهاى اخير ما نمی شود؟
به بیان صریح اینکه، چه ساز و کاری برقرار است که ما ناچار به حذف فیزیکی سلطان ها می شویم ولی سلطان سوشی برای یک کیلوگرم ماهی، سالهای سال (صبح روز اول ژانويه) چنین پول درشتی بر کف زمین بازار توکیو می نهد؟
🔷برای پاسخ به این سوال، نگاهی کنیم به سرنوشت سلطان دیگری در ژاپن که این روزها محل بحث رسانه هاست. #سلطان_نیسان ، آقای کارلوس گون، کسی که سه غول عظیم خودروسازی #رنو ، #نیسان و #میتسوبیشی را به طور «همزمان» مدیریت می کرد، اکنون چند هفته است که در زندان پلیس ژاپن است. دربارۀ ماجرای آقای #گون چند نوبت در کانال صحبت شد. سلطانی که نیسان را از «ورشکستگی» نجات داد، ولی امروز، کارش به زندان و پلیسِ خشن ژاپن رسیده.
نکته جالبی که درباره اتهامات آقای گون مطرح است (فارغ از اینکه درست باشد یا غلط) این است که اتهام او #اختلاس و #دزدی نیست! اتهامِ او، صرفا این است که مقدار/میزان «درآمد و پاداشِ» خود را به طور شفاف اعلام نکرده است!
✔️بازگردیم به سلطان سوشی
🔷چه سلطان سوشی، چه سلطان پارچه و فولاد ، چه سلطان اینترنت و سایر سلطان ها در نظام اقتصادی ژاپن تحت سیطره سیستم بانکی شفاف ، با ضابطه و نظمی قرار دارند که گردش مالی آنها و نحوۀ پرداخت مالیاتشان را کاملا مشخص و روشن می سازد. وجود چنین ساز و کاری باعث می شود تا سلطان، به فعالیت اقتصادی اش بپردازد ( بخوانیم: کارآفرینی کند) و به فکرش رفتن به سمت مسیرهایِ میانبر (همچون ماجرای تنزیل #ال_سی توسط متهم پرونده شهريور ١٣٩٠) خطور نکند. سلطان می داند که گردش پولش، تحت نظارت است، و نظام اقتصادی هم می داند که نیاز به اعدام «سلطان های تحت کنترل» ندارد.
در واقع، شلختگی مالی/مالیاتی، منجر به نیاز به "گزینه" اعدام می شود حال آنکه در یک نظام بانکی/مالیاتی سختگیرانه و شفاف،
(با قوانین حسابداری در راستای حذف درآمدهای موهومی)
نیازی به سلطان زنی نمی شود.
(قبل از عمق پيدا كردن تخلفات، سيستم بانكى/مالياتى واكنش نشان مى دهد*)
✔️ اما چرا سلطان لازم است؟
🔷سوالی که گاه مطرح می شود اینکه اساسا چه نیازی به وجود/شکلگیری سلطان سوشی و قیر و پارچه و ... است؟ پاسخ این است که جوامع انسانی با سازوکار مدرن، در برابر شهرهایی با نیازهای میلیونی قرار دارند و برای برآورده کردنِ این «نیاز» ، حضور افرادِ با توانمندیهایِ ویژه ، و قدرتِ مدیریت بنگاههای با ابعاد مگا، یک ضرورت انکار ناپذیر است. ما نمی توانیم و نباید سلطان ها را حدف کنیم، بلکه تلاش ما باید در جهت قرار دادنِ یک قطب نما در ذهن سلطان ها باشد، قطب نمایی که پسِ ذهنِ سلطان می نشیند و پیوسته به او هشدار می دهد: هر کاری دلت خواست نمی توانی بکنی.
@solseghalam
https://goo.gl/c31p1Y
▪️▪️▪️▪️
📌پی نوشت:
لينك ١: خبر فروش ماهى در بازار توكيو در سى.ان.ان
https://goo.gl/kuHGf3
لينك ٢: یادداشت مرتبط با دستگيرى مدیرعامل نیسان
https://t.iss.one/solseghalam/1468
https://t.iss.one/solseghalam/1484
*حتی در تجربۀ یک زندگی دانشجویی ساده هم برای بسیاری از دانشجویان این اتفاق رخ داده که مثلا وقتی براى پرداخت شهريه ترم دانشگاه با مشكل مواجه شده، و از خانواده (در کشور خودشان) تقاضاى كمك کنند، و مبلغی دو/سه هزار دلاری از خارج از #ژاپن به حسابشان واريز شود، فرداىِ ارسال وجه، بانک ژاپنی زنگ می زند كه "مبلغي" به حسابتان واريز شده، "علت" ارسال و "منبع" اين پول را عنوان كنيد. سيستم منظم بانكى که حتی به گردش مالیِ غیر متعارف یک دانشجو واکنش نشان می دهد.
در کشوری که برترین مراکز زلزله شناسی دنیا احداث شده، پیشرفته ترین تجهیزات تهیه شده، و زلزله شناسان بسیار مشهوری داره، این داستان «پارو ماهی بدشُگون» و «ترس از یک سونامی جدید» همچنان بر سر زبانها هست و سی.ان.ان دوباره بهش پرداخته .
حکایت غریبی هست حکایت انسان و ترس از طبیعت و قدرت مهیبش.
چند تا از این ماهی ها، اواخر ژانویه و اوایل فوریه به تور صیادان ژاپنی افتاده بود و شایعه بین مردم پخش شد که ای داد! قراره دوباره سونامی و زلزله بزرگ بیاد
(یادداشت قبلی در پی نوشت🔻 )
حالا با وجود گذشت چند هفته از ماجرا، همچنان این ترس از «واقعه» بر سر زبانها هست. گزارش جدید #سی_ان_ان در باره این پارو ماهی! 🔻
https://edition.cnn.com/2019/02/19/asia/okinawa-living-oarfish-intl-trnd/index.html?utm_medium=social&utm_term=image&utm_content=2019-02-21T07%3A28%3A51&utm_source=twCNN
دو جور آدم پولدار داریم. یکی کسی که باباش پولدار بوده و از ارث پدری سرمایه ای داشته و کسب و کاری براه اندخته. یکی هم کسی که از صفر، قطعه به قطعه و آجر روی آجر ساخته و جلو آمده و «دارا» شده. #ژاپن اون دومی هست. آجر روی آجر. به وسواس و به صبر. واقعا تحمل دیدن سختی مردم این کشور پرتلاش و صبور سخته
✔️گرد آمده «از نیستی» این مزرعه را برگ /
ای برق مزن! خرمنِ ما سوختنی نیست
▪️▪️▪️▪️
📌پی نوشت:
✍️یادداشت قبلی کانال درباره شایعه و زلزله در ژاپن
https://t.iss.one/solseghalam/1520
✔️گزارش ژاپن تایمز از داستان پیدا شدن پاروماهی و نگرانیها
https://www.japantimes.co.jp/news/2019/02/17/national/rare-okinawa-oarfish-found-alive-eaten/#.XG73iOhKh9O
#خبرخوانی
حکایت غریبی هست حکایت انسان و ترس از طبیعت و قدرت مهیبش.
چند تا از این ماهی ها، اواخر ژانویه و اوایل فوریه به تور صیادان ژاپنی افتاده بود و شایعه بین مردم پخش شد که ای داد! قراره دوباره سونامی و زلزله بزرگ بیاد
(یادداشت قبلی در پی نوشت🔻 )
حالا با وجود گذشت چند هفته از ماجرا، همچنان این ترس از «واقعه» بر سر زبانها هست. گزارش جدید #سی_ان_ان در باره این پارو ماهی! 🔻
https://edition.cnn.com/2019/02/19/asia/okinawa-living-oarfish-intl-trnd/index.html?utm_medium=social&utm_term=image&utm_content=2019-02-21T07%3A28%3A51&utm_source=twCNN
دو جور آدم پولدار داریم. یکی کسی که باباش پولدار بوده و از ارث پدری سرمایه ای داشته و کسب و کاری براه اندخته. یکی هم کسی که از صفر، قطعه به قطعه و آجر روی آجر ساخته و جلو آمده و «دارا» شده. #ژاپن اون دومی هست. آجر روی آجر. به وسواس و به صبر. واقعا تحمل دیدن سختی مردم این کشور پرتلاش و صبور سخته
✔️گرد آمده «از نیستی» این مزرعه را برگ /
ای برق مزن! خرمنِ ما سوختنی نیست
▪️▪️▪️▪️
📌پی نوشت:
✍️یادداشت قبلی کانال درباره شایعه و زلزله در ژاپن
https://t.iss.one/solseghalam/1520
✔️گزارش ژاپن تایمز از داستان پیدا شدن پاروماهی و نگرانیها
https://www.japantimes.co.jp/news/2019/02/17/national/rare-okinawa-oarfish-found-alive-eaten/#.XG73iOhKh9O
#خبرخوانی
CNN
Pair of rare oarfish discovered alive in Japan | CNN
Fishermen were stunned to discover two deep-sea fish believed to be ancient harbingers of earthquakes and tsunamis alive in nets in the Japanese island of Okinawa.
✍️بالاخره از سلطان نيسان خبرى شد!
🔷سرانجام پس از صد و هشت روز بازداشت، دادگاهى در توكيو با قرار وثيقه با آزادى #كارلوس_گون از زندان، موافقت كرد.
سلطان، مى تواند به خريد برود! و مى تواند مراحل بعدى دادگاهش را بدون بازداشت طى كند. ولی باید تحت نظر باشد.
🔷مبلغ این وثیقه یک میلیارد ین (هشت میلیون و نهصد هزار دلار) تعیین شده است.
تقاضای قرار وثیقه آقای گون پیشتر و در دو مورد، رد شده بود. مقامات قضایی دلیل این اقدام را خطر فرار آقای گون و احتمال مخفی کردن مدارک از سوی وی عنوان کرده بودند.
🔷سرنوشت آقاى گون در #ژاپن از دو جهت مورد توجه است. اول اينكه وی، يك مدير خارجى (غير ژاپنى) موفق بود و فراتر از یک «مدیر»، در قامت یک رهبر (صنعتی) ظاهر شده بود و در ساختارهاى بسته ژاپن امكان دستيابى به چنين جايگاهى براى يك خارجى (گای جین)، به ندرت رخ مى دهد. دوم اينكه شدت عمل و خشونت دستگاه قضائى و پليس ژاپن نسبت به كارلوس گون اين شبهه را پيش آورده كه آيا اگر بجاى نام كارلوس ، ( مثلا) نام تاناكا در اين ميانه بود، بازهم به اين شدت با وى برخورد مى شد؟
آیا با مدیران شرکت برق #تپکو هم بعد از فاجعه #فوکوشیما به این تندی برخورد شد؟
پيشتر در دو يادداشت توضيح دادم كه ژاپن، به لحاظ #صنعت و #فن_آورى غنى (و حتى تا حدود زيادي بى نياز است) ولى، اين مانع نشده كه در مواقع لازم (همچون مربى فوتبال) "مدير" از خارج استخدام كنند. ولی کمتر مدیری به اندازه آقای گون به شهرت و موفقیت دست یافت.
🔷همچنان منتظریم تا ببینیم که اتهامات وی مشخصا چیست و چرا وی با چنین برخورد شدیدی مواجه شده است؟ کسی که #نیسان را از ورشکستگی نجات داد و شرکتی بدهکار را در مدتی کوتاه، سودآور کرد اکنون به اتهام سوء استفاده از اموال و «عدم اعلام مقدار درآمد و پاداش»، از سلطانی به زندانی دچار شده است.
آیا همه ماجرا این است یا اینها کودتای نیسان علیه #رنو است؟
فعلا نمی دانیم. هنوز باید منتظر ماند.
https://www.cnn.com/2019/03/06/business/carlos-ghosn-released-jail-nissan/index.html
▪️▪️▪️
📌پی نوشت: یادداشت های قبل درباره کارلوس گون
✍️مگر ژاپن هم «مدیر» از «خارج» وارد می کند؟!
https://t.iss.one/solseghalam/1468
✍️جرم مدیرعامل نیسان یا جرم مدیران نیروگاه هسته ای فوکوشیما؟!
https://t.iss.one/solseghalam/1484
🔷سرانجام پس از صد و هشت روز بازداشت، دادگاهى در توكيو با قرار وثيقه با آزادى #كارلوس_گون از زندان، موافقت كرد.
سلطان، مى تواند به خريد برود! و مى تواند مراحل بعدى دادگاهش را بدون بازداشت طى كند. ولی باید تحت نظر باشد.
🔷مبلغ این وثیقه یک میلیارد ین (هشت میلیون و نهصد هزار دلار) تعیین شده است.
تقاضای قرار وثیقه آقای گون پیشتر و در دو مورد، رد شده بود. مقامات قضایی دلیل این اقدام را خطر فرار آقای گون و احتمال مخفی کردن مدارک از سوی وی عنوان کرده بودند.
🔷سرنوشت آقاى گون در #ژاپن از دو جهت مورد توجه است. اول اينكه وی، يك مدير خارجى (غير ژاپنى) موفق بود و فراتر از یک «مدیر»، در قامت یک رهبر (صنعتی) ظاهر شده بود و در ساختارهاى بسته ژاپن امكان دستيابى به چنين جايگاهى براى يك خارجى (گای جین)، به ندرت رخ مى دهد. دوم اينكه شدت عمل و خشونت دستگاه قضائى و پليس ژاپن نسبت به كارلوس گون اين شبهه را پيش آورده كه آيا اگر بجاى نام كارلوس ، ( مثلا) نام تاناكا در اين ميانه بود، بازهم به اين شدت با وى برخورد مى شد؟
آیا با مدیران شرکت برق #تپکو هم بعد از فاجعه #فوکوشیما به این تندی برخورد شد؟
پيشتر در دو يادداشت توضيح دادم كه ژاپن، به لحاظ #صنعت و #فن_آورى غنى (و حتى تا حدود زيادي بى نياز است) ولى، اين مانع نشده كه در مواقع لازم (همچون مربى فوتبال) "مدير" از خارج استخدام كنند. ولی کمتر مدیری به اندازه آقای گون به شهرت و موفقیت دست یافت.
🔷همچنان منتظریم تا ببینیم که اتهامات وی مشخصا چیست و چرا وی با چنین برخورد شدیدی مواجه شده است؟ کسی که #نیسان را از ورشکستگی نجات داد و شرکتی بدهکار را در مدتی کوتاه، سودآور کرد اکنون به اتهام سوء استفاده از اموال و «عدم اعلام مقدار درآمد و پاداش»، از سلطانی به زندانی دچار شده است.
آیا همه ماجرا این است یا اینها کودتای نیسان علیه #رنو است؟
فعلا نمی دانیم. هنوز باید منتظر ماند.
https://www.cnn.com/2019/03/06/business/carlos-ghosn-released-jail-nissan/index.html
▪️▪️▪️
📌پی نوشت: یادداشت های قبل درباره کارلوس گون
✍️مگر ژاپن هم «مدیر» از «خارج» وارد می کند؟!
https://t.iss.one/solseghalam/1468
✍️جرم مدیرعامل نیسان یا جرم مدیران نیروگاه هسته ای فوکوشیما؟!
https://t.iss.one/solseghalam/1484
Telegram
ارزیابی شتابزده
✍️مگر ژاپن هم «مدیر» از «خارج» وارد می کند؟!
#خبرخوانی
🖊محمدرضا اسلامی
🔷خبر دستگیری «کارلوس گون» رئیس فرانسویِ شرکت #نیسان مثل بمب خبری در رسانه های ژاپن (و دنیا) منتشر شد. او متهم شد که درطول پنج سال، حقوقش را ۴۴میلیون دلار کمتر اعلام کرده بود.
🔷این خبر…
#خبرخوانی
🖊محمدرضا اسلامی
🔷خبر دستگیری «کارلوس گون» رئیس فرانسویِ شرکت #نیسان مثل بمب خبری در رسانه های ژاپن (و دنیا) منتشر شد. او متهم شد که درطول پنج سال، حقوقش را ۴۴میلیون دلار کمتر اعلام کرده بود.
🔷این خبر…
✍️توکیو امن ترین شهر دنیا
#خبرخوانی
🖊محمدرضا اسلامی
🔷برای سومین سال پیاپی، شهر توکیو به عنوان «امن ترین شهر دنیا» انتخاب شد. این رتبه بندی، هر سال توسط «اکونومیست» انجام می شود و شاخصهای امنیت در این ارزیابی، جالب توجه هستند. خلاصه این شاخصها عبارتند از:
✔️یک- آمار پائین جرم و خشونت
✔️دو- استحکام فراسازه ها در برابر سوانح طبیعی شدید
✔️سه- ایمنی شبکه های کامپیوتری در برابر بدافزارها
✔️چهار- امنیت بهداشتی
مطابق گزارش مذکور، در بحث امنیت دیجیتال، توکیو (با فاصله چشمگیر) قوی ترین شهر دنیا محسوب می شود. این رتبه بندی پنجشنبه گذشته در کنفرانس بین المللی امنیت شهری، اعلام شد.
🔷نکته قابل تأمل در این گزارش اینکه، مفهوم «امنیت» که (بعضا) سرسری از آن عبور می کنیم، مفهومی «چندوجهی» و «گسترده» است. از بحث امنیت شبکه های کامپیوتری که اداره یک ابَر شهر بر آن استوار است، تا بحث تاب آوری شهر در برابر سوانح طبیعی همچون زلزله.
🔷در واقع، برخلاف تصوّر ذهنی غالب، امنیت شهری صرفا به مقوله «خشونت» و «خلاف» (جرم) خلاصه نمی شود و «یک شهر امن» باید واجد این «زنجیره» از زیربناها باشد.
شهرهای دیگری که "بعد از توکیو" در رتبه بندی امنیت قرار گرفته اند عبارتند از:
- سنگاپور
- اوساکا (!)
- آمستردام
- سیدنی
- تورنتو
- واشنگتن
🔶پاسپورت ژاپنی!
حال این خبر بالا (در خصوص امنیت توکیو) را وصل کنیم به خبری که مدتی پیش در خصوص «قدرت پاسپورت ژاپنی» در مطبوعات و رسانه های دنیا منتشر شد. طی آن خبر (و بنا به ارزیابی یک موسسه غیرژاپنی)، شهروندان کشور ژاپن می توانند به 180 کشور دنیا «بدون نیاز به ویزا» سفر کنند.
Henley Passport Index: +
🔴 حافظ دِگر چه می طلبی از نعیمِ دهر؟!
تا اینجای کار، همه چیز عالی و مطبوع است. «توکیو» رتبه نخست و «اوساکا» رتبه سوم امن ترین شهرهای دنیا را کسب کرده اند. چقدر تصوّر ذهنی مطبوعی است که تو در امن ترین شهر(های دنیا) زندگی کنی و هر لحظه که اراده کنی بتوانی با پاسپورتت به هرکجای این عالم که خواستی سفر کنی. «ین» (واحد پولی کشورت) متکی به صنایع پیشرفته و تولیدات کارخانجات صاحبنام (همچون سونی و تویوتا و هوندا) بوده و جزء پولهای قدرتمند دنیا محسوب شود.
اما یک اشتباه کلیدی در خواندن اخباری از این دست، آن است که این خبر در اتصال به مجموعه اخبار دیگر دیده نشود.
حال دو خبر بالا (امنیت شهری و قدرت پاسپورت ژاپنی) را در کنار سه خبر دیگری که قبلا (به تفصیل) درباره آنها بحث شده بود بگذاریم:
✔️▪️-رتبه بسیار پایین ژاپن در شادی (و شاخصهای شادکامی) - لینک
✔️▪️- مرگ در اثر کار زیاد در ژاپن [Karōshi/ 過労死] - لینک
✔️▪️- شاخص پایین تولد نوزاد در ژاپن - لینک (کمترین میزان تولد در 118سال گذشته)
* Global Happiness Index:
وضعيت #ژاپن 🇯🇵در بحث شادى و شادكامى بسيار خراب است و در رتبه پنجاه و هشتم دنيا (تنها يك پله بالاتر از هوندراس Honduras) است.
🔘 در واقع، زندگى در امن ترين شهر دنيا مترادف با شادکامی (یا آنچه که سهراب سپهری «دل خوش» نام نهاده) نیست.
🔘حکایت غریبی است. «توسعه» در دنیای جدید، مفهومی بسیار پیچیده است. کشورهای مختلف، از روشهای مختلف، در تلاش برای دست یافتن به توسعه کلانشهرهای خود هستند امّا، «توازن در زندگی» در کدام کشور، محقق شده است؟!
آن مدینه فاضله ای که انسان/شهروند در آن، هم احساس امنیت داشته باشد، و هم دلی شاد، و هم امید به فرزندآوری و ادامه نسل، و هم رونق اقتصاد و صنعت و «هم» های دیگر... کجاست؟!
امنیتِ توکیو، محصول «پیچیدگی» است و «جاریِ زندگی» در پیچیدگی گم می شود.
🔘بهایِ رسیدن به آن «ترین» های بالا (همچون «امن ترین»، «قوی ترین» و...)، خردشدن استخوانهای روح «انسان» است در سیستمهای نظم پادگانی و خشن شرکتهای عظیم مهندسی (کورپوریشنها). خشونتی که شش سال در ژاپن گوشه هایی از آن را دیدم و این سالها هم گونه دیگرش را در دفاتر مهندسین مشاور سلیکن ولی... کورپوریشنهایی که «ثروت و محصول» تولید می کنند اما «خوشحالی» تولید نمی کنند.
دفاتر مهندسی ای که درباره شان باید گفت: صد رحمت به پادگان.
در پادگان، امنیت هست، اما لبخند نیست.
@solseghalam
▪️▪️▪️
📌پی نوشت:
✔️ نکته جالب در این بحث اینکه توکیو، «امروز» در انتظار یک زلزله بزرگ است. دوره بازگشت زلزله های بزرگ در این شهر سپری شده، ولی زلزله بزرگی نیامده است. لذا زلزله شناسان، در انتظار رخ دادنِ یک زلزله بزرگ هستند.
شهری به عنوان شاخص امنیت در تراز جهانی مطرح می شود که فونداسیون تمام زیربناهایش بر روی زمینی با امکان «جُنبایی» گسلها، واقع شده. اوجِ مهندسی سازه!
چیزی که مدتی قبل در سرمقاله روزنامه شرق، آن را «احداث تمدنی استوار بر بستری لرزان» نام نهادم.
✔️یادداشت مرتبط: بخشنامه لبخند زدن در تویوتا (لینک)
*این یادداشت در خبرآنلاین +
#خبرخوانی
🖊محمدرضا اسلامی
🔷برای سومین سال پیاپی، شهر توکیو به عنوان «امن ترین شهر دنیا» انتخاب شد. این رتبه بندی، هر سال توسط «اکونومیست» انجام می شود و شاخصهای امنیت در این ارزیابی، جالب توجه هستند. خلاصه این شاخصها عبارتند از:
✔️یک- آمار پائین جرم و خشونت
✔️دو- استحکام فراسازه ها در برابر سوانح طبیعی شدید
✔️سه- ایمنی شبکه های کامپیوتری در برابر بدافزارها
✔️چهار- امنیت بهداشتی
مطابق گزارش مذکور، در بحث امنیت دیجیتال، توکیو (با فاصله چشمگیر) قوی ترین شهر دنیا محسوب می شود. این رتبه بندی پنجشنبه گذشته در کنفرانس بین المللی امنیت شهری، اعلام شد.
🔷نکته قابل تأمل در این گزارش اینکه، مفهوم «امنیت» که (بعضا) سرسری از آن عبور می کنیم، مفهومی «چندوجهی» و «گسترده» است. از بحث امنیت شبکه های کامپیوتری که اداره یک ابَر شهر بر آن استوار است، تا بحث تاب آوری شهر در برابر سوانح طبیعی همچون زلزله.
🔷در واقع، برخلاف تصوّر ذهنی غالب، امنیت شهری صرفا به مقوله «خشونت» و «خلاف» (جرم) خلاصه نمی شود و «یک شهر امن» باید واجد این «زنجیره» از زیربناها باشد.
شهرهای دیگری که "بعد از توکیو" در رتبه بندی امنیت قرار گرفته اند عبارتند از:
- سنگاپور
- اوساکا (!)
- آمستردام
- سیدنی
- تورنتو
- واشنگتن
🔶پاسپورت ژاپنی!
حال این خبر بالا (در خصوص امنیت توکیو) را وصل کنیم به خبری که مدتی پیش در خصوص «قدرت پاسپورت ژاپنی» در مطبوعات و رسانه های دنیا منتشر شد. طی آن خبر (و بنا به ارزیابی یک موسسه غیرژاپنی)، شهروندان کشور ژاپن می توانند به 180 کشور دنیا «بدون نیاز به ویزا» سفر کنند.
Henley Passport Index: +
🔴 حافظ دِگر چه می طلبی از نعیمِ دهر؟!
تا اینجای کار، همه چیز عالی و مطبوع است. «توکیو» رتبه نخست و «اوساکا» رتبه سوم امن ترین شهرهای دنیا را کسب کرده اند. چقدر تصوّر ذهنی مطبوعی است که تو در امن ترین شهر(های دنیا) زندگی کنی و هر لحظه که اراده کنی بتوانی با پاسپورتت به هرکجای این عالم که خواستی سفر کنی. «ین» (واحد پولی کشورت) متکی به صنایع پیشرفته و تولیدات کارخانجات صاحبنام (همچون سونی و تویوتا و هوندا) بوده و جزء پولهای قدرتمند دنیا محسوب شود.
اما یک اشتباه کلیدی در خواندن اخباری از این دست، آن است که این خبر در اتصال به مجموعه اخبار دیگر دیده نشود.
حال دو خبر بالا (امنیت شهری و قدرت پاسپورت ژاپنی) را در کنار سه خبر دیگری که قبلا (به تفصیل) درباره آنها بحث شده بود بگذاریم:
✔️▪️-رتبه بسیار پایین ژاپن در شادی (و شاخصهای شادکامی) - لینک
✔️▪️- مرگ در اثر کار زیاد در ژاپن [Karōshi/ 過労死] - لینک
✔️▪️- شاخص پایین تولد نوزاد در ژاپن - لینک (کمترین میزان تولد در 118سال گذشته)
* Global Happiness Index:
وضعيت #ژاپن 🇯🇵در بحث شادى و شادكامى بسيار خراب است و در رتبه پنجاه و هشتم دنيا (تنها يك پله بالاتر از هوندراس Honduras) است.
🔘 در واقع، زندگى در امن ترين شهر دنيا مترادف با شادکامی (یا آنچه که سهراب سپهری «دل خوش» نام نهاده) نیست.
🔘حکایت غریبی است. «توسعه» در دنیای جدید، مفهومی بسیار پیچیده است. کشورهای مختلف، از روشهای مختلف، در تلاش برای دست یافتن به توسعه کلانشهرهای خود هستند امّا، «توازن در زندگی» در کدام کشور، محقق شده است؟!
آن مدینه فاضله ای که انسان/شهروند در آن، هم احساس امنیت داشته باشد، و هم دلی شاد، و هم امید به فرزندآوری و ادامه نسل، و هم رونق اقتصاد و صنعت و «هم» های دیگر... کجاست؟!
امنیتِ توکیو، محصول «پیچیدگی» است و «جاریِ زندگی» در پیچیدگی گم می شود.
🔘بهایِ رسیدن به آن «ترین» های بالا (همچون «امن ترین»، «قوی ترین» و...)، خردشدن استخوانهای روح «انسان» است در سیستمهای نظم پادگانی و خشن شرکتهای عظیم مهندسی (کورپوریشنها). خشونتی که شش سال در ژاپن گوشه هایی از آن را دیدم و این سالها هم گونه دیگرش را در دفاتر مهندسین مشاور سلیکن ولی... کورپوریشنهایی که «ثروت و محصول» تولید می کنند اما «خوشحالی» تولید نمی کنند.
دفاتر مهندسی ای که درباره شان باید گفت: صد رحمت به پادگان.
در پادگان، امنیت هست، اما لبخند نیست.
@solseghalam
▪️▪️▪️
📌پی نوشت:
✔️ نکته جالب در این بحث اینکه توکیو، «امروز» در انتظار یک زلزله بزرگ است. دوره بازگشت زلزله های بزرگ در این شهر سپری شده، ولی زلزله بزرگی نیامده است. لذا زلزله شناسان، در انتظار رخ دادنِ یک زلزله بزرگ هستند.
شهری به عنوان شاخص امنیت در تراز جهانی مطرح می شود که فونداسیون تمام زیربناهایش بر روی زمینی با امکان «جُنبایی» گسلها، واقع شده. اوجِ مهندسی سازه!
چیزی که مدتی قبل در سرمقاله روزنامه شرق، آن را «احداث تمدنی استوار بر بستری لرزان» نام نهادم.
✔️یادداشت مرتبط: بخشنامه لبخند زدن در تویوتا (لینک)
*این یادداشت در خبرآنلاین +
اعجاز تلخ اعداد
#خبرخوانی
گاه اعداد به شکل معجزه آسایی «کوتاه» سخن می گویند. سخن گفتنی مُجمل، بدون نیاز به ده ها سطر مقاله و یادداشت.
🔘در این ماجرای اخیر حمله حوثی ها به پالایشگاه نفت عربستان، «یک عدد» در متن #خبر شوکه کننده بود. جمله حاوی آن عدد چنین است:
✔️«عبدالعزیز بن سلمان، وزیر نفت عربستان، تایید کرده که حملات دیروز تولید نفت این کشور را به نصف، یعنی ۵ میلیون و ۷۰۰ هزار بشکه در روز کاهش داده »
🔵این یعنی چه؟! یعنی عربستان در هر روز حدود یازده میلیون و چهارصدهزار بشکه نفت تولید می کند؟
عربستان کشوری با کمتر از «نصف جمعیت ایران» ، بیشتر از «یازده برابر ایران» نفت تولید و صادر می کند هر روز؟
🔴یک کشور نفتخیز به نام ایران با هشتاد میلیون عائله «کمتر از یک میلیون بشکه» بفروشد و یک کشور نفتخیر به نام عربستان سعودی با «سی وسه میلیون جمعیت» بیش از یازده برابر ایران بفروشد؟ این فرمول را چه کسی مشخص کرده؟
چه خبر است در این دنیا؟
🔵البته که ما ایرانیان، ایرادهای بسیار داشته/داریم ولی ، یک «ولی» اینجا باقیست و آن اینکه استانداردهای رفتار دوگانه غربی هم اینقدر «فاحش» است. آیا جناب محمد بن سلمان پذیرفتنی تر است در مفاهیم دنیای امروز؟
سهم یک شهروند عربستانی از بازار نفت جهانی حدوداً 26برابر یک شهروند ایرانی است. به همین راحتی قبول؟
روزی روزگاری بزرگان و سیاستمداران غرب پشت سر جناب صدام حسین عبدالمجید تکریتی و حزب البعث العربی الإشتراکی فی العراق را خالی نکردند
و بعدها او آنچنان ها کرد که می دانیم. به حلبچه و کویت چنان کرد که انگشت به دهان ماندند در مشاهده مرزهای قساوت. امروز هم روزانه یازده میلیون بشکه نفت و سونامی پول نقد به حساب های بانکی جناب شاهزاده محمدبن سلمان و فرزندان عبدالعزیز بن عبدالرحمن بن فیصل سعودی فرستاده بشود و همزمان خوشحال از اینکه برای «ایران» سیاست فشار حداکثری «بر اقتصاد» در نظر گرفته شده؛ فشاری که گَرد فقر می پراکند در شهرهای کشوری هشتاد میلیون نفری... نظم و ریاضیات روزگار، البته چنین نیست که از کنار این اعداد و خطاهای فاحش بدون پیامد بگذرد.
Consequenses...
این نیز بگذرد؟
@solseghalam
▪️▪️▪️
📌پی نوشت:
*فروش نفت ایران الان روزانه کمتر از یک میلیون بشکه نفت است. در ماه ژوئن گزارش رویترز درباره افت صادرات نفت ایران به ۳۰۰ هزار بشکه در روز هم منتشر شد.
**از ۳۳ میلیون نفر جمعیت عربستان فقط ۱۶ میلیون آنها شهروند این کشور و بقیه از اتباع خارجی هستند!
https://sites.google.com/site/mrezaeslamisite/_/rsrc/1568610370972/Home/11.png
#خبرخوانی
گاه اعداد به شکل معجزه آسایی «کوتاه» سخن می گویند. سخن گفتنی مُجمل، بدون نیاز به ده ها سطر مقاله و یادداشت.
🔘در این ماجرای اخیر حمله حوثی ها به پالایشگاه نفت عربستان، «یک عدد» در متن #خبر شوکه کننده بود. جمله حاوی آن عدد چنین است:
✔️«عبدالعزیز بن سلمان، وزیر نفت عربستان، تایید کرده که حملات دیروز تولید نفت این کشور را به نصف، یعنی ۵ میلیون و ۷۰۰ هزار بشکه در روز کاهش داده »
🔵این یعنی چه؟! یعنی عربستان در هر روز حدود یازده میلیون و چهارصدهزار بشکه نفت تولید می کند؟
عربستان کشوری با کمتر از «نصف جمعیت ایران» ، بیشتر از «یازده برابر ایران» نفت تولید و صادر می کند هر روز؟
🔴یک کشور نفتخیز به نام ایران با هشتاد میلیون عائله «کمتر از یک میلیون بشکه» بفروشد و یک کشور نفتخیر به نام عربستان سعودی با «سی وسه میلیون جمعیت» بیش از یازده برابر ایران بفروشد؟ این فرمول را چه کسی مشخص کرده؟
چه خبر است در این دنیا؟
🔵البته که ما ایرانیان، ایرادهای بسیار داشته/داریم ولی ، یک «ولی» اینجا باقیست و آن اینکه استانداردهای رفتار دوگانه غربی هم اینقدر «فاحش» است. آیا جناب محمد بن سلمان پذیرفتنی تر است در مفاهیم دنیای امروز؟
سهم یک شهروند عربستانی از بازار نفت جهانی حدوداً 26برابر یک شهروند ایرانی است. به همین راحتی قبول؟
روزی روزگاری بزرگان و سیاستمداران غرب پشت سر جناب صدام حسین عبدالمجید تکریتی و حزب البعث العربی الإشتراکی فی العراق را خالی نکردند
و بعدها او آنچنان ها کرد که می دانیم. به حلبچه و کویت چنان کرد که انگشت به دهان ماندند در مشاهده مرزهای قساوت. امروز هم روزانه یازده میلیون بشکه نفت و سونامی پول نقد به حساب های بانکی جناب شاهزاده محمدبن سلمان و فرزندان عبدالعزیز بن عبدالرحمن بن فیصل سعودی فرستاده بشود و همزمان خوشحال از اینکه برای «ایران» سیاست فشار حداکثری «بر اقتصاد» در نظر گرفته شده؛ فشاری که گَرد فقر می پراکند در شهرهای کشوری هشتاد میلیون نفری... نظم و ریاضیات روزگار، البته چنین نیست که از کنار این اعداد و خطاهای فاحش بدون پیامد بگذرد.
Consequenses...
این نیز بگذرد؟
@solseghalam
▪️▪️▪️
📌پی نوشت:
*فروش نفت ایران الان روزانه کمتر از یک میلیون بشکه نفت است. در ماه ژوئن گزارش رویترز درباره افت صادرات نفت ایران به ۳۰۰ هزار بشکه در روز هم منتشر شد.
**از ۳۳ میلیون نفر جمعیت عربستان فقط ۱۶ میلیون آنها شهروند این کشور و بقیه از اتباع خارجی هستند!
https://sites.google.com/site/mrezaeslamisite/_/rsrc/1568610370972/Home/11.png
✍️کرونا در آمریکا (از منظری دیگر)
#خبرخوانی
🖊محمدرضا اسلامی
درباره اخبار این روزهای ویروس #کرونا در آمریکا (و اعلام وضعیت قرمز) به قدر کافی در #خبر ها مطلب منتشر شده است، اما خوب است که نگاهی به دلایل شوک اجتماعی کرونا در ینگه دنیا از منظری دیگر داشته باشیم.
🔷یک - آمریکا کشوری است که سالهاست در بحث تولیدِ علم و داشتنِ دانشگاههای برتر، صاحبِ جایگاه بوده است (درباره علت این موضوع قبلا چندین نوبت صحبت کرده ایم) و بنابراین بدیهی است که در علم #پزشکی و حضور برترین متخصصان دانش پزشکی هم بسیار به خود مطمئن است. «بنیاد علوم آمریکا» از قویترین بنیادهای حامی تولید علم در جهان است. پس کرونا نباید محل نگرانی جدی برای مردم آمریکا باشد؟
سیستم ممتاز پزشکی و مرز این دانش، در دستان دانشمندان این کشور است و (احتمالا) به زودی #واکسن یا #داروی کرونا تولید خواهد شد.
🔷دو- اقتصاد آمریکا هم (به رغم رشد اقتصادی ژاپن، چین، هند و ...) همچنان #اقتصاد_اول دنیاست و قاعدتا برای #مدیریت_بحران مشکل #مالی نباید باشد. پس شهروندِ این کشور از چه چیز باید نگران باشد؟
🔷سه- مقاله زیر از بخش اقتصادی/مالی سی.ان.ان (لینک) و همچنین مقاله مشابه در سی.ان.بی.سی حکایت از آمار حیرت آوری دارد که (احتمالا) برای بخش زیادی از مردم دنیا، غیرقابل باور است:
«چهل درصد از شهروندان کشور آمریکا پس اندازشان در زندگی کمتر از 400 دلار است».
این عددِ بسیار حیرت آوری است و نشان می دهد که به رغم وجود بنگاههای قوی اقتصادی (همچون آمازون، والمارت، صنایع خودرو مانند جنرال موتورز، تسلا و ...)، بخش بزرگی از جمهورِ جامعه، بُنیه مالی بسیار ضعیفی دارد و بنابراین اگر قرار باشد یک «هزینه درمانی» به خانواده تحمیل شود که «بیشتر از 400 دلار» (!) هزینه داشته باشد، خانواده از پسِ تامین هزینه ها بر نمی آید.
ممکن است گفته شود «بیمه ها» هزینه های درمانی مربوط به کرونا را پوشش می دهند ولی قبلا در بحث بیمه هم نوشته بودم که یک سرماخوردگی ساده در آمریکا چه هزینه هایی دارد و «بیمه درمانی» در آمریکا در مقایسه با کشوری مثل #ژاپن بیشتر به یک «شوخی» شبیه است تا بیمه. صنعت بیمه با یک گردش مالی بزرگ در سال، بیشتر برای پوشش و حمایت از شهروندان با درآمد «متوسط به بالا» طراحی شده است.
🔷چهار- قبلا در این لینک درباره «نوعی از زندگی» به نام
Paycheck to paycheck
توضیح داده بودم. نوعی از زندگی که برای بخش حقوق بگیر جامعه آمریکایی «هر ماه» رخ می دهد. همان زمان کامنتهایی از دوستان دریافت کردم که مگر چنین چیزی ممکن است؟! مگر می شود که در اقتصاد اول دنیا شرایط زندگی «چهل درصد مردم» چنین باشد؟!
🔷پنج- کرونا برای خانواده آمریکایی که زندگی «روزمزد» دارد (مانند رانندگان تاکسی اینترنتی اوبر، لیفت یا کارگران رستورانهایی مثل مک دونالد، استارباکس، والمارت و ...) اگر که باعث کاهش درآمد 400 دلاری شود، یا اینکه هزینه درمان 400 دلاری تحمیل کند، یعنی نقطه #وحشت.
بدیهی است که زندگی در آمریکا برای بخش ثروتمند جامعه، با چنین تنشهایی همراه نیست و چه با کرونا چه بی کرونا، غبار ملال بر خاطر نخواهد نشست ولی برای جمعیتی حدودا 130 میلیون نفر (یعنی پنجاه میلیون نفر بیشتر از کلِ جمعیت ایران) وحشت کرونا اکنون بیش از «بیماری» ، وحشت از «هزینه های پیش بینی نشده» است.
وحشتِ بی پولی.
▪️▪️▪️▪️▪️
📌پی نوشت:
✔️ لینک مقاله سی.ان.ان
✔️لینک مقاله سی.ان.بی.سی
✔️لینک مقاله دیگری در سی.ان.بی.سی در همین بحث
✔️همین بحث در #رادیو ان.پی.آر : یک گزارش هفت دقیقه ای با این عنوان
«آیا شما 400 دلار اضافه دارید؟!»
*اعداد و ارقام در این بحث وقتی جالبتر می شود که مقالاتی مشابه این را ببینیم: «از هر سه آمریکایی، یک نفر هنگامِ بازنشستگی پس اندازی کمتر از 5000 دلار دارد!»
t.iss.one/solseghalam
#خبرخوانی
🖊محمدرضا اسلامی
درباره اخبار این روزهای ویروس #کرونا در آمریکا (و اعلام وضعیت قرمز) به قدر کافی در #خبر ها مطلب منتشر شده است، اما خوب است که نگاهی به دلایل شوک اجتماعی کرونا در ینگه دنیا از منظری دیگر داشته باشیم.
🔷یک - آمریکا کشوری است که سالهاست در بحث تولیدِ علم و داشتنِ دانشگاههای برتر، صاحبِ جایگاه بوده است (درباره علت این موضوع قبلا چندین نوبت صحبت کرده ایم) و بنابراین بدیهی است که در علم #پزشکی و حضور برترین متخصصان دانش پزشکی هم بسیار به خود مطمئن است. «بنیاد علوم آمریکا» از قویترین بنیادهای حامی تولید علم در جهان است. پس کرونا نباید محل نگرانی جدی برای مردم آمریکا باشد؟
سیستم ممتاز پزشکی و مرز این دانش، در دستان دانشمندان این کشور است و (احتمالا) به زودی #واکسن یا #داروی کرونا تولید خواهد شد.
🔷دو- اقتصاد آمریکا هم (به رغم رشد اقتصادی ژاپن، چین، هند و ...) همچنان #اقتصاد_اول دنیاست و قاعدتا برای #مدیریت_بحران مشکل #مالی نباید باشد. پس شهروندِ این کشور از چه چیز باید نگران باشد؟
🔷سه- مقاله زیر از بخش اقتصادی/مالی سی.ان.ان (لینک) و همچنین مقاله مشابه در سی.ان.بی.سی حکایت از آمار حیرت آوری دارد که (احتمالا) برای بخش زیادی از مردم دنیا، غیرقابل باور است:
«چهل درصد از شهروندان کشور آمریکا پس اندازشان در زندگی کمتر از 400 دلار است».
این عددِ بسیار حیرت آوری است و نشان می دهد که به رغم وجود بنگاههای قوی اقتصادی (همچون آمازون، والمارت، صنایع خودرو مانند جنرال موتورز، تسلا و ...)، بخش بزرگی از جمهورِ جامعه، بُنیه مالی بسیار ضعیفی دارد و بنابراین اگر قرار باشد یک «هزینه درمانی» به خانواده تحمیل شود که «بیشتر از 400 دلار» (!) هزینه داشته باشد، خانواده از پسِ تامین هزینه ها بر نمی آید.
ممکن است گفته شود «بیمه ها» هزینه های درمانی مربوط به کرونا را پوشش می دهند ولی قبلا در بحث بیمه هم نوشته بودم که یک سرماخوردگی ساده در آمریکا چه هزینه هایی دارد و «بیمه درمانی» در آمریکا در مقایسه با کشوری مثل #ژاپن بیشتر به یک «شوخی» شبیه است تا بیمه. صنعت بیمه با یک گردش مالی بزرگ در سال، بیشتر برای پوشش و حمایت از شهروندان با درآمد «متوسط به بالا» طراحی شده است.
🔷چهار- قبلا در این لینک درباره «نوعی از زندگی» به نام
Paycheck to paycheck
توضیح داده بودم. نوعی از زندگی که برای بخش حقوق بگیر جامعه آمریکایی «هر ماه» رخ می دهد. همان زمان کامنتهایی از دوستان دریافت کردم که مگر چنین چیزی ممکن است؟! مگر می شود که در اقتصاد اول دنیا شرایط زندگی «چهل درصد مردم» چنین باشد؟!
🔷پنج- کرونا برای خانواده آمریکایی که زندگی «روزمزد» دارد (مانند رانندگان تاکسی اینترنتی اوبر، لیفت یا کارگران رستورانهایی مثل مک دونالد، استارباکس، والمارت و ...) اگر که باعث کاهش درآمد 400 دلاری شود، یا اینکه هزینه درمان 400 دلاری تحمیل کند، یعنی نقطه #وحشت.
بدیهی است که زندگی در آمریکا برای بخش ثروتمند جامعه، با چنین تنشهایی همراه نیست و چه با کرونا چه بی کرونا، غبار ملال بر خاطر نخواهد نشست ولی برای جمعیتی حدودا 130 میلیون نفر (یعنی پنجاه میلیون نفر بیشتر از کلِ جمعیت ایران) وحشت کرونا اکنون بیش از «بیماری» ، وحشت از «هزینه های پیش بینی نشده» است.
وحشتِ بی پولی.
▪️▪️▪️▪️▪️
📌پی نوشت:
✔️ لینک مقاله سی.ان.ان
✔️لینک مقاله سی.ان.بی.سی
✔️لینک مقاله دیگری در سی.ان.بی.سی در همین بحث
✔️همین بحث در #رادیو ان.پی.آر : یک گزارش هفت دقیقه ای با این عنوان
«آیا شما 400 دلار اضافه دارید؟!»
*اعداد و ارقام در این بحث وقتی جالبتر می شود که مقالاتی مشابه این را ببینیم: «از هر سه آمریکایی، یک نفر هنگامِ بازنشستگی پس اندازی کمتر از 5000 دلار دارد!»
t.iss.one/solseghalam
CNNMoney
40% of Americans can't cover a $400 emergency expense
Covering unexpected expenses and preparing for retirement are among American's biggest financial challenges according to a new Federal Reserve study.
رییس دانشگاه هاروارد و همسرش هم به کرونا مبتلا شدند🔻
📌در میان دانشگاههای برتر دنیا (که به رقابتی سخت و استانداردهای سختگیرانه مدیریت می شوند) سالهاست که "هاروارد" یکی از #دانشگاههای_برتر محسوب می شود. دانشگاهی که در تولید علم و اختراع و اکتشاف، کارهای بزرگی در کارنامه خود دارد.
دانشگاهی که مغناطیسِ جذب نخبگان علمی دنیاست.
امروز اعلام شد که رئیس دانشگاه هاروارد و همسرش هم به ویروس کرونا مبتلا شده اند و تست آنها مثبت اعلام شده است.
انگار به نحوی نمادین این ویروس، بزرگان و سکّانداران علم و تکنولوژی را هم به زانو در آورده است. هاروارد مهد تکنولوژی است و امروز #کرونا ، انسانِ کوشا در وادیِ تولید علم را به وادیِ حیرت کشانده است.
دانشگاهی که برترین متخصصان علم پزشکی و برترین دانشمندان و محققان را در اتاقهای خود دارد، امروز باید به فکر درمان ریاست دانشگاه باشد.
هیچ مرز و قلعه و قلّه رفیعِ تمدن بشری نیست که این #ویروس از آن عبور نکرده باشد و انسانِ بالنده را ، زمینگیر نکرده باشد.
برای آنها که به نماد و نشانه علاقمندند، این ابتلا ، شاید نشانه ای باشد از فروریختنِ برترین تجلیهای هوش بشری، در برابر طبیعتی که رام می پنداشتیمش.
#خبرخوانی
#دانشگاه
@solseghalam
https://www.google.com/amp/s/amp.cnn.com/cnn/2020/03/24/us/harvard-president-wife-coronavirus-positive-test-trnd/index.html
📌در میان دانشگاههای برتر دنیا (که به رقابتی سخت و استانداردهای سختگیرانه مدیریت می شوند) سالهاست که "هاروارد" یکی از #دانشگاههای_برتر محسوب می شود. دانشگاهی که در تولید علم و اختراع و اکتشاف، کارهای بزرگی در کارنامه خود دارد.
دانشگاهی که مغناطیسِ جذب نخبگان علمی دنیاست.
امروز اعلام شد که رئیس دانشگاه هاروارد و همسرش هم به ویروس کرونا مبتلا شده اند و تست آنها مثبت اعلام شده است.
انگار به نحوی نمادین این ویروس، بزرگان و سکّانداران علم و تکنولوژی را هم به زانو در آورده است. هاروارد مهد تکنولوژی است و امروز #کرونا ، انسانِ کوشا در وادیِ تولید علم را به وادیِ حیرت کشانده است.
دانشگاهی که برترین متخصصان علم پزشکی و برترین دانشمندان و محققان را در اتاقهای خود دارد، امروز باید به فکر درمان ریاست دانشگاه باشد.
هیچ مرز و قلعه و قلّه رفیعِ تمدن بشری نیست که این #ویروس از آن عبور نکرده باشد و انسانِ بالنده را ، زمینگیر نکرده باشد.
برای آنها که به نماد و نشانه علاقمندند، این ابتلا ، شاید نشانه ای باشد از فروریختنِ برترین تجلیهای هوش بشری، در برابر طبیعتی که رام می پنداشتیمش.
#خبرخوانی
#دانشگاه
@solseghalam
https://www.google.com/amp/s/amp.cnn.com/cnn/2020/03/24/us/harvard-president-wife-coronavirus-positive-test-trnd/index.html
CNN
Harvard's president and his wife test positive for coronavirus
Harvard President Lawrence S. Bacow said he and his wife have tested positive for coronavirus.
دفتر توکیو بی بی سی، گزارشی از بیمارستانهای توکیو تهیه کرده وبه شرح وضعیت بحرانی بیمارستانها و کمبود شدید امکانات در پایتخت #ژاپن پرداخته است. در ماههای فوریه و مارس که ویروس کرونا در ایتالیا، اسپانیا و ایران در حال کشتار بود دولت ژاپن آمارهایی ارایه می کرد که باعث حیرت بود. در آن ماهها (به رغم نزدیکیِ ژاپن به چین و سطحِ بالای مبادلات تجاری/صنعتی با چین) صحبت از چندصد نفر مبتلا (!) به #کرونا بود. اما حالا، گفته می شود که بیمارستانها از مبتلایان کرونا پر شده و امکان پذیرش مریض جدید، بسیار سخت شده است.
طبق گزارش بی بی سی، پزشکان ژاپنی می گویند که این «وضعیت اضطراری» که دولت دو هفته پیش اعلام کرد، اثرِ چندانی روی کاهش مبتلایان به کرونا نداشته است! (شاید دلیلش این است که دولت در اعلام وضعیت اضطراری، تاخیر داشته است). در ویدئویی که خبرنگار بی بی سی، راپتر وینگفیلد، از داخل یکی از بیمارستانهای کاواساکی گزارش می دهد گفته می شود:
«تا دو هفته پیش اینجا یک آی سی یو معمولی بود ولی امروز اینجا تبدیل شده به یونیت #کرونا و ایده این است که علایم حیاتی بیماران، عمدتا از طریق مانیتورها و دوربینها، کنترل شده و پرستاران کمتر به داخل سالن نگهداری بیمار تردد کنند. دلیل امر این است که بیمارستان به تعداد کافی نیرو ندارد تا به این تعداد بیمار مبتلا به کرونا سرویس بدهد.»
ژاپن یکی از بهترین امکانات پزشکی و یکی از بیشترین سرانه های تخت بیمارستانی را در دنیا داراست. در ژاپن یک میلیون و پانصدهزار تخت بیمارستانی وجود دارد اما امروز، مشکلِ پذیرش بیمار در توکیو رخ داده است.
🔷 نکته حائز اهمیت در بحث ژاپن و کرونا نحوۀ پوشش خبری/رسانه ای در چند ماه اخیر است.
الان در گوگل گزارشهای شبکه #سی_ان_ان درباره «کرونا در ژاپن» را جستجو کنید! سی ان ان در توکیو «دفتر خبری» فعّال دارد ولی از روز هفدهم آوریل که سی ان ان گزارش نگران کننده ای از بحران در بیمارستانهای توکیو منتشر کرده تا امروز (یعنی بعد از شانزده روز) هیچ گزارش "جدی" دیگری از شرایط بحرانی توکیو منتشر نکرده است! چرا چنین است؟
حال در گوگل جستجو کنید و ببینید در این دوهفته پایانی ماه آوریل و پیک بحران کرونا در ژاپن، بی بی سی چند گزارش در خصوص بحران بیمارستانها منتشر کرده است؟! به شکل حیرت آوری گزاشهای معدودی توسط سی ان ان یا حتی بی بی سی منتشر شده است. (برای مثال، هفت روز طول کشیده تا خبرنگار بی بی سی بعد از ویدئوی مذکور، یک مقاله ملایم منتشر کرده و پرسیده «چرا تستهای کرونا در ژاپن اینقدر کم بوده است؟» در انتهای این گزارش اخیر بی بی سی، گفته شده که احتمالا «آمار واقعی» مبتلایان کرونا در #ژاپن، «بیست تا پنجاه برابرِ» آماری است که دولت ارایه می کند(!؟). این یعنی که کشور در برابر شرایط پرخطر قرار گرفته است.)
🔷اما چرا چنین است؟
طی چندسال گذشته بارها در خصوص رفتار رسانه ای ژاپنیها صحبت کرده ام. رسانه در ژاپن مقوله بسیار پیچیده ای است و اساسا ژاپنیها در خصوص بحرانهای داخلیِ خود، براحتی به رسانه های خارجی اطلاعات نمی دهند.
بارها نوشته ام که ژاپنیها مسائلشان را «داخل خودشان» حل و فصل می کنند. حتی اگر بحرانی به ابعادِ فاجعه نیروگاه هسته ای فوکوشیما باشد یا این بحران کرونا.
🔷 حال مجددا دست به گوگل شویم و ببینیم چند روزنامه (مثلا آساهی شیمبون یا ماینیچی یا یوموری) یا حتی وبلاگ یا وبسایت شخصی پیدا می کنیم که به تُندی به تصمیم #آبه و دولت در اولویت دادن به اقتصاد (در برابر سلامتی مردم) و دیر اعلام کردنِ وضعیت اضطراری (با وجودِ دیدن اسپانیا و ایتالیا و ایران و نیویورک و ...)، انتقادها کرده اند؟!
🔷 شینزو آبه اشتباه بزرگی در دیر اعلام کردن وضعیت اضطراری مرتکب شد ولی، رابطه دولت-ملت در ژاپن رابطه بسیار پیچیده ای است. رفتار رسانه ای از آن هم پیچیده تر!
#کرونا
#ژاپن
#خبرخوانی
✍️محمدرضا اسلامی
https://t.iss.one/solseghalam
طبق گزارش بی بی سی، پزشکان ژاپنی می گویند که این «وضعیت اضطراری» که دولت دو هفته پیش اعلام کرد، اثرِ چندانی روی کاهش مبتلایان به کرونا نداشته است! (شاید دلیلش این است که دولت در اعلام وضعیت اضطراری، تاخیر داشته است). در ویدئویی که خبرنگار بی بی سی، راپتر وینگفیلد، از داخل یکی از بیمارستانهای کاواساکی گزارش می دهد گفته می شود:
«تا دو هفته پیش اینجا یک آی سی یو معمولی بود ولی امروز اینجا تبدیل شده به یونیت #کرونا و ایده این است که علایم حیاتی بیماران، عمدتا از طریق مانیتورها و دوربینها، کنترل شده و پرستاران کمتر به داخل سالن نگهداری بیمار تردد کنند. دلیل امر این است که بیمارستان به تعداد کافی نیرو ندارد تا به این تعداد بیمار مبتلا به کرونا سرویس بدهد.»
ژاپن یکی از بهترین امکانات پزشکی و یکی از بیشترین سرانه های تخت بیمارستانی را در دنیا داراست. در ژاپن یک میلیون و پانصدهزار تخت بیمارستانی وجود دارد اما امروز، مشکلِ پذیرش بیمار در توکیو رخ داده است.
🔷 نکته حائز اهمیت در بحث ژاپن و کرونا نحوۀ پوشش خبری/رسانه ای در چند ماه اخیر است.
الان در گوگل گزارشهای شبکه #سی_ان_ان درباره «کرونا در ژاپن» را جستجو کنید! سی ان ان در توکیو «دفتر خبری» فعّال دارد ولی از روز هفدهم آوریل که سی ان ان گزارش نگران کننده ای از بحران در بیمارستانهای توکیو منتشر کرده تا امروز (یعنی بعد از شانزده روز) هیچ گزارش "جدی" دیگری از شرایط بحرانی توکیو منتشر نکرده است! چرا چنین است؟
حال در گوگل جستجو کنید و ببینید در این دوهفته پایانی ماه آوریل و پیک بحران کرونا در ژاپن، بی بی سی چند گزارش در خصوص بحران بیمارستانها منتشر کرده است؟! به شکل حیرت آوری گزاشهای معدودی توسط سی ان ان یا حتی بی بی سی منتشر شده است. (برای مثال، هفت روز طول کشیده تا خبرنگار بی بی سی بعد از ویدئوی مذکور، یک مقاله ملایم منتشر کرده و پرسیده «چرا تستهای کرونا در ژاپن اینقدر کم بوده است؟» در انتهای این گزارش اخیر بی بی سی، گفته شده که احتمالا «آمار واقعی» مبتلایان کرونا در #ژاپن، «بیست تا پنجاه برابرِ» آماری است که دولت ارایه می کند(!؟). این یعنی که کشور در برابر شرایط پرخطر قرار گرفته است.)
🔷اما چرا چنین است؟
طی چندسال گذشته بارها در خصوص رفتار رسانه ای ژاپنیها صحبت کرده ام. رسانه در ژاپن مقوله بسیار پیچیده ای است و اساسا ژاپنیها در خصوص بحرانهای داخلیِ خود، براحتی به رسانه های خارجی اطلاعات نمی دهند.
بارها نوشته ام که ژاپنیها مسائلشان را «داخل خودشان» حل و فصل می کنند. حتی اگر بحرانی به ابعادِ فاجعه نیروگاه هسته ای فوکوشیما باشد یا این بحران کرونا.
🔷 حال مجددا دست به گوگل شویم و ببینیم چند روزنامه (مثلا آساهی شیمبون یا ماینیچی یا یوموری) یا حتی وبلاگ یا وبسایت شخصی پیدا می کنیم که به تُندی به تصمیم #آبه و دولت در اولویت دادن به اقتصاد (در برابر سلامتی مردم) و دیر اعلام کردنِ وضعیت اضطراری (با وجودِ دیدن اسپانیا و ایتالیا و ایران و نیویورک و ...)، انتقادها کرده اند؟!
🔷 شینزو آبه اشتباه بزرگی در دیر اعلام کردن وضعیت اضطراری مرتکب شد ولی، رابطه دولت-ملت در ژاپن رابطه بسیار پیچیده ای است. رفتار رسانه ای از آن هم پیچیده تر!
#کرونا
#ژاپن
#خبرخوانی
✍️محمدرضا اسلامی
https://t.iss.one/solseghalam
✍️ کشورِ اَپل یا اژدهای اَپل ؟
(به بهانه افزایشِ ارزش شرکت اپل به دوهزار میلیارد دلار)
#خبرخوانی
🔹با وجودِ بلایی که #کرونا بر سر اقتصاد جهان آورده، «خبرِ جدید» مبنی بر افزوده شدنِ «ارزشِ» اپل به «دوهزار میلیارد دلار» بهانه ای است که تاملی دوباره در این بحث داشته باشیم.
دوسال پیش، خبری منتشر شد که ابعاد اقتصادی شرکت اپل را نشان می داد. آن زمان در یادداشتی (اینجا) به موضوع ارزش شرکت اپل پرداخته شد. در آن یادداشت از اپل به عنوان یک «کشور» یاد شد و نه شرکت!
✅ چرا کشور اپل؟
نگاهى به بودجه كشور #عربستان سعودی، به ما نشان می دهد که "چرا" باید شرکتی مانند اپل را فراتر از «شرکت» ببینیم و نگاهی در حدِّ قد و قواره یک کشور، به آن داشته باشیم: شركت #آرامكو (نفت)عربستان در نيمه اول همان سال ٣٤ميليارد دلار سودِ فروش #نفت داشت در حالی که اپل در آن سال ۴۸ میلیارد دلار «سودِخالص» داشت! (لينك) یعنی فرزندانِ عبدالعزیز سعودی که در عربستان برروی نفت نشسته اند و طلای سیاه را بی ملال و بی زحمت از دل زمینِ بیرون می کشند و بی عرق جبین می فروشند به یک سبد اقتصادیِ ۳۴ میلیارد دلاری باید فکر کنند، حال آنکه هیات مدیره اَپل بر روی یک سود ۴۸ میلیارد دلاری برنامه ریزی می کنند.
ماجرا اما متوقف نماند! آن یکی (شاهزاده آل سعود) در این دو سالی که گذشت، هر سال (حدودا) همان مقدار نفت از دل زمین بیرون کشیده و فروخته، ولی هیات مدیرۀ اپل ظرف دو سال گذشته، ارزشِ «شرکت» را از هزارمیلیارد دلار، به دو هزار میلیارد دلار افزایش داده است. ابعادِ ذکاوت و توانمندیِ «هیات مدیره» اپل در این مقایسه است که نمایان می شود.
🔷 مسئله «تکنولوژی» است یا «انسانی» است؟
«اپل» یک شرکت «فن آوری» محسوب می شود. شرکتی که همچون ساحرانِ روزگارِ مصر قدیم، پیوسته در کار «سحر» و ساحری است و هر لحظه به شکلی این بتِ عیّار برآید. تفاوت این سِحر با ساحرانِ پیرامونِ موسی این است که اپل «محصول» تولید می کند و دایم به «کار جدید» مشغول است. اما این یک اشتباه کلیدی است که گمان کنیم «ماجرایِ اپل»، «ماجرای تکنولوژی» است. ماجرا، قبل از محصول و قبل از تکنولوژی، بحثِ انسان است. اینکه هيأت مديره اى كه گردشِ مالى به عظمتِ گردش مالىِ يك كشورِ نفتخيز را هدايت مى كنند، چطور دچار اختلافات مهلك و چرخۀ منازعاتِ بى پايان داخلى نمى شوند؟ چطور کودتا نمی شود بین اینها؟!
چطور چنین هیولای بزرگی از قدرت و ثروت، اهالیِ هیات مدیره را مَست نمی کند و «مستیِ قدرت» به بدمستی نمی کشد و زد و خوردی رخ نمی دهد؟!
🔷اژدهایِ اپل؟
در انیمیشن سینمایی «چگونه اژدهای خود را تربیت کنیم» (How to Train Your Dragon) که برای کودکان تولید شده، سازندۀ کارتن، عنوان بسیار زیبایی را برای کارتن انتخاب کرد: «مهارِ اژدها» . حکایتِ بشر، همیشه حکایتِ مهار اژدها بوده؛ اینکه چطور و به چه فرمولی باید اژدها را مهار کرد. از اژدهای نفس تا اژدهای قدرت... بشر همیشه در یک تقلّای بی پایان بوده که «برای مهارِ اژدها چه باید کرد»؟! مثلا گفته می شود که «دموکراسی» تلاشِ ناقصِ بشر بوده برای کنترل و مهارِ اژدهای حاکمیت. مساله اساسی در این بحثِ اپل اینجاست که «قبل از» آنکه به موضوع از زاویه «مهندسی الکترونیک» یا کامپیوتر یا برق یا ... هر «مهندسیِ دیگری» نگاه کنیم، باید به موضوع از زاویه «تعاملِ انسانی» نگاه کنیم. باید از خود بپرسیم که چطور بین فرزندانِ عبدالعزیز بر سرِ «قدرت» دعوا می شود و عموزاده های سعودی به جانِ هم می افتند ولی در بینِ آقای «تیم کوک» (مدیرعاملِ سحرخیز!) با آرتور لوینسون، (مدیر عملیات) جِف ویلیامز «ساز و کاری» برقرار است که شرکت «متلاشی» نمی شود؟
✅بحث، قبل از آنکه بحثِ «کالا» باشد، بحثِ انسان است و «روابط انسانی»
دریغ که بهترین و نخبه ترین دانشجویانِ ما در این سالها (عموما) برای خواندن «مهندسی برق» و «الکترونیک» و «کامپیوتر» و ... (اساسا برای "مهندسی" ) عازم ایالات متحده شدند و ما در این سالها از دانشِ «شرکت داری» و مهارتِ «باهم کارکردن» و سازوکارِ «حقوقی» بنگاههایی مانند اَپل، تقریبا هیچ نمی دانیم.
دریغ است که از جزئیات اختلافاتِ مابین شاهزاده ولید بن طلال و شاهزاده بن سلمان بیشتر می دانیم تا «ساز و کار حقوقیِ» حاکم بر شرکت اوبر و اپل و آمازون و لیفت و ...
🔷اپل و حاکمیت
یک نکته دیگر هم در این بحث مهم است و آن مسئله «حاکمیت و بنگاه اقتصادی» است. به نظر می رسد که یک تعریفِ مشخص از موضوع "همزیستیِ" حاکمیت با بخشِ خصوصیِ فیل پیکر باید شکل گیرد تا مشخص باشد که حدّ و حدود «بزرگ شدنِ» بخشِ خصوصی تا کجاست؟!
اگر حاکمیت بخواهد اضافه بر «مالیات» بر شانه و گردنِ بخشِ خصوصی چیزی «دیکته» کند، این حدّ و حدود باید کاملا شفاف باشد. اگر نباشد، هرگز بخشِ خصوصی از حدّ و حدودی بزرگتر نخواهد شد.
#اپل
#بنگاه_اقتصادی
🖊محمدرضا اسلامی
t.iss.one/solseghalam
(به بهانه افزایشِ ارزش شرکت اپل به دوهزار میلیارد دلار)
#خبرخوانی
🔹با وجودِ بلایی که #کرونا بر سر اقتصاد جهان آورده، «خبرِ جدید» مبنی بر افزوده شدنِ «ارزشِ» اپل به «دوهزار میلیارد دلار» بهانه ای است که تاملی دوباره در این بحث داشته باشیم.
دوسال پیش، خبری منتشر شد که ابعاد اقتصادی شرکت اپل را نشان می داد. آن زمان در یادداشتی (اینجا) به موضوع ارزش شرکت اپل پرداخته شد. در آن یادداشت از اپل به عنوان یک «کشور» یاد شد و نه شرکت!
✅ چرا کشور اپل؟
نگاهى به بودجه كشور #عربستان سعودی، به ما نشان می دهد که "چرا" باید شرکتی مانند اپل را فراتر از «شرکت» ببینیم و نگاهی در حدِّ قد و قواره یک کشور، به آن داشته باشیم: شركت #آرامكو (نفت)عربستان در نيمه اول همان سال ٣٤ميليارد دلار سودِ فروش #نفت داشت در حالی که اپل در آن سال ۴۸ میلیارد دلار «سودِخالص» داشت! (لينك) یعنی فرزندانِ عبدالعزیز سعودی که در عربستان برروی نفت نشسته اند و طلای سیاه را بی ملال و بی زحمت از دل زمینِ بیرون می کشند و بی عرق جبین می فروشند به یک سبد اقتصادیِ ۳۴ میلیارد دلاری باید فکر کنند، حال آنکه هیات مدیره اَپل بر روی یک سود ۴۸ میلیارد دلاری برنامه ریزی می کنند.
ماجرا اما متوقف نماند! آن یکی (شاهزاده آل سعود) در این دو سالی که گذشت، هر سال (حدودا) همان مقدار نفت از دل زمین بیرون کشیده و فروخته، ولی هیات مدیرۀ اپل ظرف دو سال گذشته، ارزشِ «شرکت» را از هزارمیلیارد دلار، به دو هزار میلیارد دلار افزایش داده است. ابعادِ ذکاوت و توانمندیِ «هیات مدیره» اپل در این مقایسه است که نمایان می شود.
🔷 مسئله «تکنولوژی» است یا «انسانی» است؟
«اپل» یک شرکت «فن آوری» محسوب می شود. شرکتی که همچون ساحرانِ روزگارِ مصر قدیم، پیوسته در کار «سحر» و ساحری است و هر لحظه به شکلی این بتِ عیّار برآید. تفاوت این سِحر با ساحرانِ پیرامونِ موسی این است که اپل «محصول» تولید می کند و دایم به «کار جدید» مشغول است. اما این یک اشتباه کلیدی است که گمان کنیم «ماجرایِ اپل»، «ماجرای تکنولوژی» است. ماجرا، قبل از محصول و قبل از تکنولوژی، بحثِ انسان است. اینکه هيأت مديره اى كه گردشِ مالى به عظمتِ گردش مالىِ يك كشورِ نفتخيز را هدايت مى كنند، چطور دچار اختلافات مهلك و چرخۀ منازعاتِ بى پايان داخلى نمى شوند؟ چطور کودتا نمی شود بین اینها؟!
چطور چنین هیولای بزرگی از قدرت و ثروت، اهالیِ هیات مدیره را مَست نمی کند و «مستیِ قدرت» به بدمستی نمی کشد و زد و خوردی رخ نمی دهد؟!
🔷اژدهایِ اپل؟
در انیمیشن سینمایی «چگونه اژدهای خود را تربیت کنیم» (How to Train Your Dragon) که برای کودکان تولید شده، سازندۀ کارتن، عنوان بسیار زیبایی را برای کارتن انتخاب کرد: «مهارِ اژدها» . حکایتِ بشر، همیشه حکایتِ مهار اژدها بوده؛ اینکه چطور و به چه فرمولی باید اژدها را مهار کرد. از اژدهای نفس تا اژدهای قدرت... بشر همیشه در یک تقلّای بی پایان بوده که «برای مهارِ اژدها چه باید کرد»؟! مثلا گفته می شود که «دموکراسی» تلاشِ ناقصِ بشر بوده برای کنترل و مهارِ اژدهای حاکمیت. مساله اساسی در این بحثِ اپل اینجاست که «قبل از» آنکه به موضوع از زاویه «مهندسی الکترونیک» یا کامپیوتر یا برق یا ... هر «مهندسیِ دیگری» نگاه کنیم، باید به موضوع از زاویه «تعاملِ انسانی» نگاه کنیم. باید از خود بپرسیم که چطور بین فرزندانِ عبدالعزیز بر سرِ «قدرت» دعوا می شود و عموزاده های سعودی به جانِ هم می افتند ولی در بینِ آقای «تیم کوک» (مدیرعاملِ سحرخیز!) با آرتور لوینسون، (مدیر عملیات) جِف ویلیامز «ساز و کاری» برقرار است که شرکت «متلاشی» نمی شود؟
✅بحث، قبل از آنکه بحثِ «کالا» باشد، بحثِ انسان است و «روابط انسانی»
دریغ که بهترین و نخبه ترین دانشجویانِ ما در این سالها (عموما) برای خواندن «مهندسی برق» و «الکترونیک» و «کامپیوتر» و ... (اساسا برای "مهندسی" ) عازم ایالات متحده شدند و ما در این سالها از دانشِ «شرکت داری» و مهارتِ «باهم کارکردن» و سازوکارِ «حقوقی» بنگاههایی مانند اَپل، تقریبا هیچ نمی دانیم.
دریغ است که از جزئیات اختلافاتِ مابین شاهزاده ولید بن طلال و شاهزاده بن سلمان بیشتر می دانیم تا «ساز و کار حقوقیِ» حاکم بر شرکت اوبر و اپل و آمازون و لیفت و ...
🔷اپل و حاکمیت
یک نکته دیگر هم در این بحث مهم است و آن مسئله «حاکمیت و بنگاه اقتصادی» است. به نظر می رسد که یک تعریفِ مشخص از موضوع "همزیستیِ" حاکمیت با بخشِ خصوصیِ فیل پیکر باید شکل گیرد تا مشخص باشد که حدّ و حدود «بزرگ شدنِ» بخشِ خصوصی تا کجاست؟!
اگر حاکمیت بخواهد اضافه بر «مالیات» بر شانه و گردنِ بخشِ خصوصی چیزی «دیکته» کند، این حدّ و حدود باید کاملا شفاف باشد. اگر نباشد، هرگز بخشِ خصوصی از حدّ و حدودی بزرگتر نخواهد شد.
#اپل
#بنگاه_اقتصادی
🖊محمدرضا اسلامی
t.iss.one/solseghalam