@smjmiry
🔴 "هویت" و "جمهوریت"، دو گمشدهی بازسازی مزار شهدا
محمدجواد میری
1⃣ برای طراحی دوباره قاب و سنگ مزار شهدا در مشهد فراخوانی منتشر شده است. این که وضعیت فعلی #مزار_شهدا نامطلوب تلقی شده، جای شکر دارد. اما باید نگران بود که در پی تخریب قبلی این #میراث معنوی و مردمی، به ورطهی تکرار و تکمیل این تخریب نیفتیم. افسوس بر گذشته سودی ندارد، اما برای درمان دردهایی که خود ساختهایم، باید بدانیم چه بر ما گذشته است.
روزی که مزار شهدا با بولدوزرهای #توسعه صاف شد، سنگ ها و قابهایی که بزرگترین موزه تاریخ مردمی #دفاع_مقدس را ساخته بودند، جایشان را به سنگهای بیروحی دادند که نه زیبا بودند، نه بامعنا و نه مردمی.
نهادهای رسمی دست به دست هم دادند و به نام زیباسازی و بهسازی، تخریب -و حداکثر یکسانسازی- کردند. به قول رندی:
قلم در دست نادان مثل تیشه/ مزار یار را کنده ز ریشه/ بجای خط خوانای وصیت/ نشانده آهن و سیمان و شیشه...
و این گونه، آن چه به تعبیر #امام_خمینی زبان گویایی برای شهادت بر عظمت روح جاوید #شهدا بود، گنگ شد و گستردهترین سرمایه #هنر_مردمی قربانی نگاه فرمایشی و سادهانگارانهی برنامهریزانی شد که سادهترین راه برای بهسازی را درستترین راه یافته بودند.
2⃣ اما چه باید کرد؟ فراخوان تازه منتشر شده برای طراحی دوباره مزار شهدا را به فال نیک میگیریم و از این که آیا چنین امر خطیری از خلال فراخوان حاصل میشود یا نه، میگذریم (در پروژه هایی که اثر مهمی بر هویت شهری و ملی دارند، فراخوانهایی بدون چارچوب و سیاستگذاری درست، معمولاً به نتایج مطلوب نرسیدهاند).
در هر روی، آن چه مهم است معیار انتخاب طرحهاست و تعهد برگزارکنندگان به این که اگر بهترین طرحهای رسیده هم دارای معیارهای حداقلی نبودند، تکلیف خود را رفعشده نپندارند و در اندیشه طراحی جایگزین مطلوب باشند.
سال گذشته هم مجموعه ای از طرحهای جدید برای مزار شهدا آماده شد که در بازدیدی که یکی از نهادهای دخیل در مساله مزار شهدا برگزار کرده بود، مورد ارزیابی برخی کارشناسان قرار گرفت. اما باز هم فرم بارُم آن ارزیابی، مبتنی بر هیچ نظریهای در باب ماهیت و کارکرد مزار شهدا نبود.
3⃣ و اما مزار شهدای دفاع مقدس باید چه ویژگیهایی داشته باشد که با صاحبانش نسبتی داشته باشد؟ اگر اولین ویژگی را "هویت" داشتن بدانیم، میتوانیم آن را با سه شاخصه بسنجیم:
- شباهت به مزارات ایرانی اسلامی (که میتواند به تناسب #هویت هر بوم، رنگ و بویی متمایز یابد).
- داشتن نشانههای #انقلاب و دفاع مقدس.
- شباهت به مزار شهدایی که تخریب شد.
و از این میان اگر بضاعت طراحان، خلق اثری با همه ویژگیهای فوق نباشد، شاید سومی مطلوبتر و ممکنتر باشد. صدالبته جعبهآیینهها با محتویاتشان ارزش تاریخی و فرهنگی داشته و دارند که درباره آن نیز خواهم گفت. خلاصه آن که مزار شهدا در دو دهه نخست انقلاب، وجهه نمادینی داشته است که بازیابی آن، بستر انتقال معانی ارزشمند معنوی و مردمی جنگ ماست.
اما دومین ویژگی لازم برای قابهای مزار شهدا را قطعاً باید قابلیت "تعاملی"شان دانست. یکسانسازی مزار شهدا و از بین بردن چیدمانهایی که بازتاب فرهنگ و سلیقه اقشار گوناگون #مردم و #تنوع شهدا و تاریخچه آنان بوده است، نشانهای از عدم فهم عمیق #جمهوریت توسط #کارگزاران جمهوری اسلامی است. دخالت مستمر خانواده شهدا یا دوستان و هممحلیها و هممدرسهایهای او -بهعنوان متولیان زیباسازی قابها- ضامن استمرار پیوند اجتماعی مردم با شهدا و دور کردن مزار شهدا از شیئی صرفاً موزهای است. نوعی #وحدت_در_کثرت و کثرت در وحدت در مزار شهدا، محصول همین قابلیتِ ازدسترفته است که حتی میتواند بستر تطور منطقی مزارات در گذر زمان نیز باشد. فضای بیروح امروز مزار شهدا و احساس #غربت و سردرگمی مخاطب در این فضا ناشی از حذف جنبه #تعاملی در قابها و سلب قدرت #انتخاب بازماندگان شهید برای طراحی سنگ قبر شهیدشان است.
کلام آخر آن که اگر قرار است در برخورد با #هویت خویش دچار #غربزدگی هم شویم، کاش دستکم قرن بیست و یکمی باشیم، نه قرن نوزدهمی!
منتشرشده در روزنامه شهرآرا 25دی95
کانال اما بعد... 👇
telegram.me/joinchat/AAAAAD98j_vseGWcUFZURA
در همین زمینه بخوانید:
@razemazar
@smjmiry
🔴 "هویت" و "جمهوریت"، دو گمشدهی بازسازی مزار شهدا
محمدجواد میری
1⃣ برای طراحی دوباره قاب و سنگ مزار شهدا در مشهد فراخوانی منتشر شده است. این که وضعیت فعلی #مزار_شهدا نامطلوب تلقی شده، جای شکر دارد. اما باید نگران بود که در پی تخریب قبلی این #میراث معنوی و مردمی، به ورطهی تکرار و تکمیل این تخریب نیفتیم. افسوس بر گذشته سودی ندارد، اما برای درمان دردهایی که خود ساختهایم، باید بدانیم چه بر ما گذشته است.
روزی که مزار شهدا با بولدوزرهای #توسعه صاف شد، سنگ ها و قابهایی که بزرگترین موزه تاریخ مردمی #دفاع_مقدس را ساخته بودند، جایشان را به سنگهای بیروحی دادند که نه زیبا بودند، نه بامعنا و نه مردمی.
نهادهای رسمی دست به دست هم دادند و به نام زیباسازی و بهسازی، تخریب -و حداکثر یکسانسازی- کردند. به قول رندی:
قلم در دست نادان مثل تیشه/ مزار یار را کنده ز ریشه/ بجای خط خوانای وصیت/ نشانده آهن و سیمان و شیشه...
و این گونه، آن چه به تعبیر #امام_خمینی زبان گویایی برای شهادت بر عظمت روح جاوید #شهدا بود، گنگ شد و گستردهترین سرمایه #هنر_مردمی قربانی نگاه فرمایشی و سادهانگارانهی برنامهریزانی شد که سادهترین راه برای بهسازی را درستترین راه یافته بودند.
2⃣ اما چه باید کرد؟ فراخوان تازه منتشر شده برای طراحی دوباره مزار شهدا را به فال نیک میگیریم و از این که آیا چنین امر خطیری از خلال فراخوان حاصل میشود یا نه، میگذریم (در پروژه هایی که اثر مهمی بر هویت شهری و ملی دارند، فراخوانهایی بدون چارچوب و سیاستگذاری درست، معمولاً به نتایج مطلوب نرسیدهاند).
در هر روی، آن چه مهم است معیار انتخاب طرحهاست و تعهد برگزارکنندگان به این که اگر بهترین طرحهای رسیده هم دارای معیارهای حداقلی نبودند، تکلیف خود را رفعشده نپندارند و در اندیشه طراحی جایگزین مطلوب باشند.
سال گذشته هم مجموعه ای از طرحهای جدید برای مزار شهدا آماده شد که در بازدیدی که یکی از نهادهای دخیل در مساله مزار شهدا برگزار کرده بود، مورد ارزیابی برخی کارشناسان قرار گرفت. اما باز هم فرم بارُم آن ارزیابی، مبتنی بر هیچ نظریهای در باب ماهیت و کارکرد مزار شهدا نبود.
3⃣ و اما مزار شهدای دفاع مقدس باید چه ویژگیهایی داشته باشد که با صاحبانش نسبتی داشته باشد؟ اگر اولین ویژگی را "هویت" داشتن بدانیم، میتوانیم آن را با سه شاخصه بسنجیم:
- شباهت به مزارات ایرانی اسلامی (که میتواند به تناسب #هویت هر بوم، رنگ و بویی متمایز یابد).
- داشتن نشانههای #انقلاب و دفاع مقدس.
- شباهت به مزار شهدایی که تخریب شد.
و از این میان اگر بضاعت طراحان، خلق اثری با همه ویژگیهای فوق نباشد، شاید سومی مطلوبتر و ممکنتر باشد. صدالبته جعبهآیینهها با محتویاتشان ارزش تاریخی و فرهنگی داشته و دارند که درباره آن نیز خواهم گفت. خلاصه آن که مزار شهدا در دو دهه نخست انقلاب، وجهه نمادینی داشته است که بازیابی آن، بستر انتقال معانی ارزشمند معنوی و مردمی جنگ ماست.
اما دومین ویژگی لازم برای قابهای مزار شهدا را قطعاً باید قابلیت "تعاملی"شان دانست. یکسانسازی مزار شهدا و از بین بردن چیدمانهایی که بازتاب فرهنگ و سلیقه اقشار گوناگون #مردم و #تنوع شهدا و تاریخچه آنان بوده است، نشانهای از عدم فهم عمیق #جمهوریت توسط #کارگزاران جمهوری اسلامی است. دخالت مستمر خانواده شهدا یا دوستان و هممحلیها و هممدرسهایهای او -بهعنوان متولیان زیباسازی قابها- ضامن استمرار پیوند اجتماعی مردم با شهدا و دور کردن مزار شهدا از شیئی صرفاً موزهای است. نوعی #وحدت_در_کثرت و کثرت در وحدت در مزار شهدا، محصول همین قابلیتِ ازدسترفته است که حتی میتواند بستر تطور منطقی مزارات در گذر زمان نیز باشد. فضای بیروح امروز مزار شهدا و احساس #غربت و سردرگمی مخاطب در این فضا ناشی از حذف جنبه #تعاملی در قابها و سلب قدرت #انتخاب بازماندگان شهید برای طراحی سنگ قبر شهیدشان است.
کلام آخر آن که اگر قرار است در برخورد با #هویت خویش دچار #غربزدگی هم شویم، کاش دستکم قرن بیست و یکمی باشیم، نه قرن نوزدهمی!
منتشرشده در روزنامه شهرآرا 25دی95
کانال اما بعد... 👇
telegram.me/joinchat/AAAAAD98j_vseGWcUFZURA
در همین زمینه بخوانید:
@razemazar
@smjmiry
🔴 دربارهی داستان تخریب مزار شهدا و آنچه باید کرد (۲)
آیا فقط باید افسوس بخوریم؟
یا
هفت فایده رویارویی با طرح #تخریب_مزار_شهدا
(این یادداشت قبلاً در آبان ۸۹ نگاشته و منتشر شده است).
آیا سخن گفتن از داستان غمناک #مزار_شهدا و انتقاد از تخریب آن، تنها افسوس خوردن بر گذشته است؟ یا برعکس، پیگیری این بحث سودی به حال مان خواهد داشت؟ واقعیت این است که بحث مزار شهدا، برای امروز و فردای ما برکات و فوایدی دارد، از جمله:
۱. آگاه سازي:
اين پيگيري بهانه بسیار خوبی برای آگاه سازی عمومی درباره اقدامات فرهنگی بی قاعده است. تخریب مزار شهدا نمونه روشنی از اقدامات مدیریت فرهنگیِ دولتی است که بدون توجه به ارزش های فرهنگی، مبانی علمی و عقبه مردمی انجام می گیرند. بازشدن داستان تخریب مزار شهدا و نقد فرایند برنامه ریزی و مدیریتی ای که به چنین فجایعی می انجامد، نیروهای انقلابی و خانواده شهدا را نسبت به نظارت بر فضای فرهنگی کشور، بیش از پیش حساس و آگاه خواهد کرد.
۲. انسجام:
اين پيگيري بهانه بسیار خوبی است برای گرد هم آمدن و همراهی عملی بین فعالان فرهنگی دفاع مقدس، خانواده شهدا و مسئولان دلسوزی که معتقدند اهداف و آرمان های انقلابی را نمی توان بدون احیای همگی ظرفیت های مردمی و انسجام و همراهی بین آنان پیگیری کرد.
۳. توقف:
تخریب مزار شهدا هنوز در بسیاری از نقاط کشور اتفاق نیفتاده است. مثلاً شهر طرقبه که بحمدالله موج یکسان سازی از مشهد به آن نرسیده است. اعتراضات و مطالبات در موضوع تخریب مزار شهدا، مانع تکرار این خیانت فرهنگی در این نقاط دست نخورده خواهد شد.
۴. معاقبه:
همان طور که مفاسد یا اشتباهات مدیریتی در عرصه های اقتصادی و سیاسی قابلیت پیگیری مطالبه گرانه و حتی حقوقی و جزایی دارند، اقدام غلط اندر غلطی همچون تخریب مزار شهدا به بهانه ساماندهی آن نیز باید زیر ذره بین قرار گیرد و مقصران و خاطیان آن شناسایی شوند. راه پیگیری قانونی نیز برای خانواده شهدا باز است و هرچند یافتن و مجازات مقصران، شاید این مشکل را حل نکند، اما می تواند موجب پیشگیری از تکرار بسیاری از خطاهای اینچنینی گردد. به هر صورت ما در حال سخن گفتن از یک پدیده متاخر هستیم، نه یک پدیده ی به تاریخ پیوسته.
۵. عدم تكرار:
پیگیری این ماجرا می تواند مانع تخریب مضاعف مزار شهدا شود. چه به خاطر اعتراضات و چه فارغ از آن، مسئولان امر ممکن است دوباره هوس کنند گلزارها را به سبک دلخواه خود و کارشناسانشان، بهسازی کنند! مثلاً الآن در مشهد بحث بازسازی مجدد مطرح شده. اگر این دور بازسازی هم بخواهد همان فرایند غلط قبلی را تکرار کند باز ما با مشکلات مواجه خواهیم شد. بنابراین از حداقل فواید پیگیری مردمی این بحث، جلوگیری از بازسازی غلط دوباره است.
۶. بازیابی:
گرچه سنگ ها و ویترین های مزار شهدا از بین رفته اند، اما تصاویر و خاطرات زیادی از آن ها به جا مانده است. این بهترین فرصت است برای تبیین اهمیت این میراث ها و جمع آوری، ثبت و بازخوانی آن ها. هر کسی از این سنگ مزارها و حجله ها، چیزی از قبیل عکس، فیلم، خاطره و ... دارد، باید آن را سند مهمی در عرصه تاریخ نگاری انقلاب و جنگ و مردمشناسی دفاع مقدس به حساب بیاورد. تجمیع و تحلیل علمی این اسناد نیز رسالت متولیان و پژوهشگران این حوزه است.
۷. بهره برداری
مناطق شهری و روستایی ای از قبیل همان طرقبه که هنوز دست نخورده باقی مانده اند، باید مورد حراست و سپس بهره برداری فرهنگی قرار گیرند. می توانیم نامش را بگذاریم منطقه حفاظت شده روایتگری. چه اردوهایی که با هدف روایت کردن دفاع مقدس برای جوان ها برگزار می شود و چه پژوهش ها و تأملات پژوهشی در حوزه تاریخ و مردمشناسی جنگ با رویکردهای مختلف –از معرفتی گرفته تا گرافیکی- باید بر این مزارهای باقیمانده متمرکز شوند. شاید این گونه، آخرین گلزارهای زنده ی انقلاب و جنگ، نقطه توجه همیشگی دلدادگان به اسلام و انقلاب بمانند.
⏪ کانال اما بعد...
یادداشتهای محمدجواد میری
🆔 https://t.iss.one/smjmiry
🆔 https://ble.im/smjmiry
👉 https://ble.im/join/OGU5NmI2NT
آیا فقط باید افسوس بخوریم؟
یا
هفت فایده رویارویی با طرح #تخریب_مزار_شهدا
(این یادداشت قبلاً در آبان ۸۹ نگاشته و منتشر شده است).
آیا سخن گفتن از داستان غمناک #مزار_شهدا و انتقاد از تخریب آن، تنها افسوس خوردن بر گذشته است؟ یا برعکس، پیگیری این بحث سودی به حال مان خواهد داشت؟ واقعیت این است که بحث مزار شهدا، برای امروز و فردای ما برکات و فوایدی دارد، از جمله:
۱. آگاه سازي:
اين پيگيري بهانه بسیار خوبی برای آگاه سازی عمومی درباره اقدامات فرهنگی بی قاعده است. تخریب مزار شهدا نمونه روشنی از اقدامات مدیریت فرهنگیِ دولتی است که بدون توجه به ارزش های فرهنگی، مبانی علمی و عقبه مردمی انجام می گیرند. بازشدن داستان تخریب مزار شهدا و نقد فرایند برنامه ریزی و مدیریتی ای که به چنین فجایعی می انجامد، نیروهای انقلابی و خانواده شهدا را نسبت به نظارت بر فضای فرهنگی کشور، بیش از پیش حساس و آگاه خواهد کرد.
۲. انسجام:
اين پيگيري بهانه بسیار خوبی است برای گرد هم آمدن و همراهی عملی بین فعالان فرهنگی دفاع مقدس، خانواده شهدا و مسئولان دلسوزی که معتقدند اهداف و آرمان های انقلابی را نمی توان بدون احیای همگی ظرفیت های مردمی و انسجام و همراهی بین آنان پیگیری کرد.
۳. توقف:
تخریب مزار شهدا هنوز در بسیاری از نقاط کشور اتفاق نیفتاده است. مثلاً شهر طرقبه که بحمدالله موج یکسان سازی از مشهد به آن نرسیده است. اعتراضات و مطالبات در موضوع تخریب مزار شهدا، مانع تکرار این خیانت فرهنگی در این نقاط دست نخورده خواهد شد.
۴. معاقبه:
همان طور که مفاسد یا اشتباهات مدیریتی در عرصه های اقتصادی و سیاسی قابلیت پیگیری مطالبه گرانه و حتی حقوقی و جزایی دارند، اقدام غلط اندر غلطی همچون تخریب مزار شهدا به بهانه ساماندهی آن نیز باید زیر ذره بین قرار گیرد و مقصران و خاطیان آن شناسایی شوند. راه پیگیری قانونی نیز برای خانواده شهدا باز است و هرچند یافتن و مجازات مقصران، شاید این مشکل را حل نکند، اما می تواند موجب پیشگیری از تکرار بسیاری از خطاهای اینچنینی گردد. به هر صورت ما در حال سخن گفتن از یک پدیده متاخر هستیم، نه یک پدیده ی به تاریخ پیوسته.
۵. عدم تكرار:
پیگیری این ماجرا می تواند مانع تخریب مضاعف مزار شهدا شود. چه به خاطر اعتراضات و چه فارغ از آن، مسئولان امر ممکن است دوباره هوس کنند گلزارها را به سبک دلخواه خود و کارشناسانشان، بهسازی کنند! مثلاً الآن در مشهد بحث بازسازی مجدد مطرح شده. اگر این دور بازسازی هم بخواهد همان فرایند غلط قبلی را تکرار کند باز ما با مشکلات مواجه خواهیم شد. بنابراین از حداقل فواید پیگیری مردمی این بحث، جلوگیری از بازسازی غلط دوباره است.
۶. بازیابی:
گرچه سنگ ها و ویترین های مزار شهدا از بین رفته اند، اما تصاویر و خاطرات زیادی از آن ها به جا مانده است. این بهترین فرصت است برای تبیین اهمیت این میراث ها و جمع آوری، ثبت و بازخوانی آن ها. هر کسی از این سنگ مزارها و حجله ها، چیزی از قبیل عکس، فیلم، خاطره و ... دارد، باید آن را سند مهمی در عرصه تاریخ نگاری انقلاب و جنگ و مردمشناسی دفاع مقدس به حساب بیاورد. تجمیع و تحلیل علمی این اسناد نیز رسالت متولیان و پژوهشگران این حوزه است.
۷. بهره برداری
مناطق شهری و روستایی ای از قبیل همان طرقبه که هنوز دست نخورده باقی مانده اند، باید مورد حراست و سپس بهره برداری فرهنگی قرار گیرند. می توانیم نامش را بگذاریم منطقه حفاظت شده روایتگری. چه اردوهایی که با هدف روایت کردن دفاع مقدس برای جوان ها برگزار می شود و چه پژوهش ها و تأملات پژوهشی در حوزه تاریخ و مردمشناسی جنگ با رویکردهای مختلف –از معرفتی گرفته تا گرافیکی- باید بر این مزارهای باقیمانده متمرکز شوند. شاید این گونه، آخرین گلزارهای زنده ی انقلاب و جنگ، نقطه توجه همیشگی دلدادگان به اسلام و انقلاب بمانند.
⏪ کانال اما بعد...
یادداشتهای محمدجواد میری
🆔 https://t.iss.one/smjmiry
🆔 https://ble.im/smjmiry
👉 https://ble.im/join/OGU5NmI2NT