هفته نامه سیروان
1.48K subscribers
2.29K photos
401 videos
270 files
479 links
سیروان نشریه #فارسی و #کوردی مناطق‌کردنشین ایران با٢٧ سال سابقه انتشار.
نشانی: سنندج،بلوار کردستان،جنب پل مردوخ،ساختمان سازمان همیاری
تلفکس :33177330_087
ارسال مطلب
@feizollahpiri
[email protected] : ایمیل
Download Telegram
هفته نامه سیروان
🟢 مردی خدایی که صداقت و تلاش را به کسب و کار در سنندج تزریق کرد و ماندگار شد ۶ اردیبهشت هفتمین سالمرگ حاج #اسعد_پویش کاسب صداقت‌پیشه و بانی #برند معتبر #حلیم_اسعد در سنندج که همزمان با روز تاسیس این شهر و در ماه مبارک رمضان آسمانی شد، یاد باد. گزارش #فیض‌الله_پیری…
♦️ #حلیم_اسعد

بازنشر به بهانه ماه رمضان و ۶ اردیبهشت هفتمین سالمرگ #اسعد_پویش و روز سنندج

#فیض‌الله_پیری

رمضان که فرامی‌رسد، بازار غذاهای سنتی کردستان رونق دوباره می‌گیرد و ساعت‌های نزدیک به افطار، جنب‌وجوش خاصی در شهر [سنندج] ایجاد می‌شود. از میان این همه تنوع غذایی، حلیم طرفداران خاص خود را دارد و صد البته نام حلیم‌اسعد (باغ ملی) به گوش و ذائقه مردم آشناتر است. این نام اکنون شهرتی فراتر از مغازه‌ای دور افتاده از مرکز شهر است که به واسطه یک عمر شب بیداری و تلاش صادقانه هنرمندی مرحوم اسعد‌ ورد زبان‌ها شده است. نام بردن شرح شوریدگی او و داستان مغازه نامی‌اش شاید به ظاهر تبلیغ تجاری تلقی شود، اما حلیم اسعد نه به معرفی نیاز دارد و نه تبلیغ، بلکه اگر بتوانی با ضد تبلیغ با آن برخورد کنی، به نوعی در حق فرزندان و کارگران این کارگاه شاید لطف تلقی شود که دمی بیشتر از کار فارغ شوند و بیاسایند؛ کاری طاقت فرسا که ادامه آن را پدر به فرزندان توصیه نکرده بود اما فرزندان به شوق روشن نگه داشتن یاد پدر و حفظ نام حلیم‌اسعد آن را پی گرفته‌اند، چنانکه همسر مرحوم پویش در گفتگو با سیروان آن را تایید می‌کند.
حلیم‌اسعد آسان در ذهن و ذائقه مردم سنندج جای نگرفته است. کار در گرمای۵۰ درجه با شعله‌های سوزان و جابجایی ابردیگ‌ها و یک عمر حضور ساعت۱۱شب تا۹ بامداد در کارگاه به شوق مردمی که هر روز مشتاق دست پخت اویند، تنها در روایت آسان است.
مرحوم حاج اسعد از پنج سالگی به این شغل گرایش داشته و خود گفته بود: کودک بود و در میانه راه گاهی خوابش می‌برد؛ وقتی از کوچه‌های محله #بردشت سنندج خود را به کارگاه استاد می‌رساند. این را #محمد‌کردمان فرزند آن مرحوم برای سیروان روایت می‌کند؛ روایتی که مادرش نیز آن را تایید می‌کند
مرحوم اسعد پویش تا پیش از راه اندازی کارگاه خود در سال ۱۳۶۶ ، نزد دایی مرحومش #عبدالله_جمارانی در روبروی سینما شیدا، همکاری می‌کرد.
گفته می‌شود آن دو، نخستین بار، تهیه و فروش حلیم را در سنندج باب کرده‌اند. پس از مرگ دایی، خود مستقل شد و حلیم‌اسعد را بنیان نهاد.
۲۷ سال صادقانه و به شوق مردم، بامداد را به روز و روز را به شب وصل می‌کرد تا استقبال مردم را به خوبی پاسخ گوید. حلیم اسعد، معمولا پیش از طلوع آفتاب تمام شده است. از این رو آنان که خواب می‌ماندند از دستپخت او بی نصیب می‌ماندند. چنین است که صف‌ نیمه شب به شوق تهیه حلیم اسعد، عادت دیرینه مردم سنندج است.
اما حاج اسعد، ششم اردیبهشت بهاری ۹۳ در سن ۵۹ سالگی در کنار سکوت رسانه‌ها و میراث‌‌فرهنگی، دعوت حق را لبیک گفت. آنچه از او برجا ماند، جدای از #میراث خانوادگی، نام نیک و هویت و #برند حلیم اسعد در فرهنگ غذایی کردستان است، نامی که نه میراث‌فرهنگی به فکر ثبت آن بود و نه در جشنواره غذاهای سنتی از آن یاد می‌شود.
"پدر مرد و پوران به امید"حفظ نام و جایگاه او و شغلش در میان مردم کارش‌ را ادامه می‌دهند. 
محمدکردمان‌پویش تا مقطع کاردانی مهندسی عمران تحصیل کرده و ۳۷ساله [زمان تنطیم‌گزارش] و برادر کوچک او که ۲۵ساله است روزهای آخر مدرک کارشناسی ارشد مهندسی کشاورزی را می‌گذارند. پدر توصیه کرده که ترجیحا شغل او را ادامه ندهند چون کاری سخت و فرسایشگر است.
محمدکردمان تا این چند ماه پیش مسئول خرید یک شرکت خصوصی بود، اما مرگ پدر و حفظ نام حلیم‌اسعد، او را واداشت کار پدر را ادامه دهد. اینک در ماه رمضان و در غیاب مرحوم پدر، کارگاه را با همکاری برادرش مدیریت می‌کند. تا مبادا روزی مردم شهر به حسرت بگویند: حلیم‌اسعد یادش بخیر!
روزانه ۱۹۰ کیلو گندم که حدود ۲.۵ تن حلیم را شامل می‌شود، در کارگاه نها پخت می‌شود و صبح روز بعد، گندم پخته سبوس گیری می‌شود و با ادغام گوشت مخصوص ران گاو که فقط یک
نفر در شهر توان تامین آن را دارد، در این کارگاه دارد، پخته می‌شود و این کارها به قول محمد کردمان ریزه کاری و فوت و فن خاص خود را دارد. 
عصر هنگام بوی حلیم اسعد در شهر می‌پیچد. 
حدود ۱۵ نماینده خرده فروش حلیم اسعد را در شهر سنندج به فروش می‌رسانند. گاهی هم عده‌ای با سوءاستفاده، عرضه حلیم اسعد را تبلیغ می‌کنند در حالی که خود آن را می‌پزند. این پدیده برای خانواده پویش، جای نگرانی است، چرا که ممکن است هویت چند ساله آنها را با عرضه حلیم نامرغوب زیر سوال ببرد،حلیمی که شهرت آن از شهر سنندج فراتر رفته و مسافرانی به مثابه سوغات آن را به سلیمانیه، تهران و بندرعباس برده‌اند، با رعایت توصیه‌هایی که برای جلوگیری از ماندگی و ترشیدگی دارد. 
فرهنگ غذایی کردستان با نام "حلیم اسعد" آمیخته است. اسعد رفت، اما نامش ماندگار است در قالب حلیم اسعدو فرزندان و نام‌نیک.
آنچه از آن خبری نیست بی‌تفاوتی میراث فرهنگی برای هویت بخشی به این نام ماندگار و پاسداشت محصول و نام اوست. فرهنگ غذایی کردستان با حلیم اسعد آمیخته است.

#سیروان ، رمضان ۹۳
@sirwan_weekly
#روز_سنندج

♦️ بازنشر گفت و گوی #فیض‌الله_پیری #اختصاصی_سیروان با مرحوم استاد #محی‌الدین_حق‌شناس شاعر و فرهنگ نگار نام آوازه سنندجی
یادآور می‌شود که این‌ گفت‌‌و‌گو از محدود و معدود مصاحبه‌هایی که استاد حق‌شناس با مطبوعات داشت و تقریبا تنها گفت‌‌و‌گویی است که در فضای رسانه‌ای وجود دارد و بارها از سوی رسانه‌های مختلف‌ باز نشر شده‌ است.
استاد حق‌ شناس چند ماه بعد از این مصاحبه دعوت حق‌ را لبیک گفتند.
عکس مصاحبه هم به یادگار توسط استاد #عبدالحمید_حیرت‌‌سجادی تاریخ‌نگار نامی کردستانی گرفته‌ شده‌ است.

@sirwan_weekly

https://telegra.ph/%D8%AF%DB%8C%D8%AF%D8%A7%D8%B1-%D8%A8%D8%A7-%D9%85%D8%AD%DB%8C-%D8%A7%D9%84%D8%AF%DB%8C%D9%86-%D8%AD%D9%82-%D8%B4%D9%86%D8%A7%D8%B3-%D8%AE%D8%A7%D9%84%D9%82-%D9%85%D9%86%D8%B8%D9%88%D9%85%D9%87-%D8%B4%D8%A7%D8%B1%D9%87-%DA%A9%D9%87-%D9%85-%D8%B3%D9%86%D9%87--%DA%A9%D9%86%D8%A7%D8%B1-%D9%BE%D9%86%D8%AC%D8%B1%D9%87-%D9%86%D8%B4%D8%B3%D8%AA%D9%87-%D8%A7%D9%85-%D8%A8%D9%87-%D8%AE%D8%A7%D9%86%D9%87-%D8%AE%D9%88%DB%8C%D8%B4-04-25
🔹 عضو شوراي مركزي حزب اتحاد ملي ( در گفت و گو با #شرق ) مطرح كرد:

#رمضانزاده كانديداي اصلاح طلبان و اقوام

مواجهه اقوام ايراني با انتخابات در گفت و گو با #جلال_جلالي‌زاده نماينده اسبق سنندج در مجلس

✍️ #فیض‌الله_پیری
@sirwan_weekly

نماینده اسبق سنندج در مجلس معتقد است كه عبدالله رمضان زاده مي‌تواند كانديداي مشترك اقوام ايراني و اصلاح طلبان در انتخابات رياست جمهوري آينده باشد. جلال جلالی زاده با اشاره به محبوبيت سخنگوي سابق دولت در ميان كردها، اهل سنت و پيروان مذاهب ديگر، معتقد است رمضان زاده مي‌تواند با اشتراك فكري با اصلاح طلبان مي‌تواند يكي از پتانسيل‌هاي مهم براي انتخابات باشد. وی به سابقه اجرايي، دانش سياسي و حرفه‌اي بودن سخنگوی دولت خاتمی در سياست اشاره مي‌كند و مي‌گويد: او مي‌تواند مطالبات طيف‌هاي وسيعي از جامعه تحول خواه را نمايندگي كند. جلالي زاده در اين مصاحبه همچنين از مواجه اقوام ایرانی با انتخابات رياست جمهوري سخن مي‌گويد. ( متن مصاحبه در لینک زیر )

https://telegra.ph/%D8%B9%D8%B6%D9%88-%D8%B4%D9%88%D8%B1%D8%A7%D9%8A-%D9%85%D8%B1%D9%83%D8%B2%D9%8A-%D8%AD%D8%B2%D8%A8-%D8%A7%D8%AA%D8%AD%D8%A7%D8%AF-%D9%85%D9%84%D9%8A-%D9%85%D8%B7%D8%B1%D8%AD-%D9%83%D8%B1%D8%AF%D8%B1%D9%85%D8%B6%D8%A7%D9%86-%D8%B2%D8%A7%D8%AF%D9%87-%D9%83%D8%A7%D9%86%D8%AF%D9%8A%D8%AF%D8%A7%D9%8A-%D8%A7%D8%B5%D9%84%D8%A7%D8%AD-%D8%B7%D9%84%D8%A8%D8%A7%D9%86-%D9%88-%D8%A7%D9%82%D9%88%D8%A7%D9%85-05-10



@sharghdaily

@sirwan_weekly

Telegraph
سیروان؛ شاید تولدی دیگر!

فیضالله پیری/ سردبیر و‌جانشین مدیرمسئول

سه سال و یک ماه ١٥٥ شماره از قصه هزار و یک‌شب سیروان را برای شما روایت کردیم. میان ما و شما با ١٤٠ شماره و سه سال (٣٨ روزکم) فاصله افتاد. چه بر شما گذشت، می‌دانیم. چه برما گذشت نمی‌دانید. همه ثروت و‌ دلخوشی یک روزنامه‌نگار اهل دغدغه این است که بتواند در فضای آزاد بنویسد و روایتگر شادی و رنجهای مردمانش باشد. عصر اصلاحات و اعتدال را تجربه کردیم. ثبت است برجریده‌ #سیروان دوام ما. اینک فصل وفاق است و دیگر بار از ضرورت اصلاحات دموکراتیک و بازگشت به مردم مطالبه‌گر خواهیم گفت. در این فضای غیر قابل پیش بینی و مبهم ، روزنامه‌نگاری در جغرافیای راز آلودی چون کردستان، اگر راه رفتن روی‌ مین نباشد، دیوانگی محض‌ است؛مخصوصا اینکه می‌دانیم از #سیروان مخروبه‌‌ای با لوگوی صرف، چیزی باقی نمانده است. دستمان خالی است، اما اینجا خانه امید ماست و چاره‌ای غیر از آبادانی‌اش و امیدآفرینی در جامعه آن‌ نداریم. امروز دیگربار و برخلاف میل باطنی‌ مسئولیت سیروان را به عنوان #سردبیر و #جانشین_مدیرمسئول بر عهده گرفتم. مسئولیت آنچه از تاریخ ٨ مهرماه و از شماره ١٢٩٨ منتشر می‌شود با من است. در سرمقاله خواهم‌گفت چه خواهیم‌ کرد، ولی بی گمان تیتر سفارشی نخواهم پذیرفت و به این سنت اهانت‌آمیز پایان خواهیم داد. این نشریه از بودجه عمومی استفاده می‌کند و نه دولت. بنابراین سیروان دیگر آلبوم شخصی هیچ مسئولی نخواهد بود، از دولتی شدن آن هویت زدایی خواهیم‌کرد، اما تلاش امید بخش دولت را نیز بازتاب خواهیم داد. سعی می‌کنیم به جامعه مدنی نزدیک شویم و زبان تحلیلی تحولات و‌مطالبات مردم باشیم.
امروز که فعالیتم را همزمان با استاندار کردستان آغاز می‌کنم، تولد شناسنامه‌ای من نیز هست. شاید تولد دوباره #سیروان هم باشد.

یادداشت #سیروان
کانال #قصرفرهاد
#فیض‌الله_پیری

https://t.iss.one/ghasrefarhad

اول‌ مهر١٤٠٣
هفته نامه سیروان
kazhal ahmad 1.pdf
#pdf 👆

نه کفری نه روانگه، شیعرم ژنانه‌یه

وت و‌ وێژ لە گەڵ که‌ژال_احمد شاعیری نوێخوازی کورد

بازنشر مصاحبه‌ای از #فیض‌الله_پیری بنا به درخواست مخاطبان

#زمانی_کوردی
#سیروان_میدیای_کورده‌واری

@sirwan_weekly
#حافظه
🔹ماموستا هه‌ژار به روایت ئاکو جلیلیان نویسنده فرهنگ کوردیکا/ برشی کوتاه از مصاحبه مشروح #فیض‌الله_پیری با #ئاکو_جلیلیان

سیروان: از ماموستا هژار چه درسهاي ديگري آموخته ايد؟

ئاکوجلیلیان: اين مرد را دو بار ديده‌ام. افسوس مي خورم چرا بيشتر او را نديدم!؟ بيشتر عاشق کتابهايش هستم. تمام کتابهايش را دارم. هژار خيلي بزرگ بود و ما خيلي زود او را از دست داديم. يک نکته روي دلم مانده است، بگذاريد بگويم. در تشييع جنازه مرحوم هژار، ظرفيت جمعيت خيابانها از مردم پر شده بود. ما هم رفتيم. به نظرم بيش از 10 تا 15 هزار نفر حضور داشتند. اما ايشان در خانه اي در زورآباد ( عظيميه فعلي) کرج زندگي مي کرد که يک اتاقي ...!
"ماجد روحاني" مي تواند بهتر بگويد که چه جور جايي بود. خيلي حسرت آور است که آدمي با اين عظمت و اين همه خدمت، تا زماني که زنده بود، قدرش را دانسته نشد، اما زماني که فوت کرد، 20 هزار نفر به جنازه اش را تشييع کردند. به چه درد مي خورد؟! چه دردي؟! خود ماموستا روحاني يکي از افرادی بود که خيلي بيشتر با مرحوم ماموستا هژار موانست و همکاري داشت و مطمئنا بهتر از خيلي افراد مي تواند درباره اين شخص اظهارنظر کند. باور کنيد اگر بدبختي هايي که ماموستا هژار چشيده، روايت کند، ...! نمي دانم چرا اين مسايل را عنوان نمي کند؟ چون ايشان مدت زيادي با ماموستا هژار بود. ما کي مي خواهيم ياد بگيريم؟ ما مردماني مرده پرستيم! گاهي به شوخي به دوستان مي گويم صرفا به اين خاطر نمي خواهم بميرم! مي خواهم 200 سال عمر کنم! طرف تا زنده است احترامي ندارد؛ بعد از مرگ چه سود؟! مرحوم ماموستا هژار در خانه اي زندگي مي کرد که باور کن جاي زندگي انسان نبود! هيچ کس هم به نظر من به اندازه اين مرد به زبان و فرهنگ و ادبيات کردي نکرد. چرا بايد چنين مردي با بیماری سل بميرد؟ در حالي که سن زيادي هم نداشت. الان50 سال عمر دراز تلقي مي شود؟ خيلي مفت مرحوم هژار را از دست داديم. نه فقط ايشان، شخصيت هاي ديگر هم به همين منوال از دست داده ايم.

منبع: سیروان شماره ١٠١٠ تاریخ ٢٦ آبان ١٣٩٤
#سیروان #میدیای_کوردی


@sirwan_weekly
نشناخت، نپذيرفت و آن جمع نيز، بواسطه همگني سن و گذر عمرشان، “جمع اسرار” بود، نه “جمع اصرار” براي پيگيري و کنجکاوي خبرنگارانه جواني نوکار چون من. شايد شرم ناشي از ناپختگي و خامه خام و يا ضرورت ادای ادب “دوري گزيدن” از جمع بزرگان ناشناخته، چنين حکم مي‌کرد که از خير مصاحبه بگذرم. به هر صورت فضا و رضاي گفت و گو نبود و نشد.
نخستين ديدارمان اما در سال ۱۳۸۳ در کنگره ادبيات کردي در کرماشان ممکن شد. آخرين ديدار هم بود. سخن فراوان گفتيم و نسبتا صميمي شده بوديم. به غايت مورد محبت و تفقد او قرار گرفتم. وقتي از بزرگان و سرنوشت و خاطرات قصرشيرين مي‌گفت، اشک در چشمانش حلقه بست. مصاحبه اين بار به دليلي ديگر ممکن نشد. سخن به مسيري رفت که تصور نمي‌کردم؛ فضايي احساسي و حسرت آلود که شنيدنش اشتياق برانگيزتر از مصاحبه رسمی بود. کتابي به نام “گزيده ادبيات معاصر” که بخشي از اشعار پارسي او را در بر مي‌گرفت، به دست داشت. كتاب را هديه داد و از شوق، شکفتم. هنوز به ياد و يادگار دارمش از دوست. چون ني، مي‌ناليد از زخمهاي جنگ، ويراني زادگاهش و فراق ياران که بعضا آسماني شده بودند و اينکه خودش سالهاست ساکن کرج شده است. تاآخر عمر نيز در اين شهر ماند و حيات را بدرود گفت.
همواره در اين سالها و به فاصله‌اي چند، صداي او را پشت تلفن مي‌شنيدم. آخرين بار در همين ايام کرونا بود که با صدايش روحم تازه شد. آرژين برايش غزل “برشن برشن” را بازخواند که بسيار مسرورش کرد و شکفت و شگفت زده گفت: از خودم بهتر مي‌خواند!
تمام اين سالها اما، مترصد و منتظر فرصت ديداری دیگر بودم که براي تحقق “آخرين وعده ديدار” و ثبت رسانه‌اي، سخن چهره به چهره داشته باشيم که به هردليل ممکن نشد. زلزله، کرونا و تراکم کاري را اگر دليل تلقي نکنيم، مشکلات ناشي از کار روزنامه نگاري و سختي تعادل معيشت و کار‌حرفه‌اي و روزگار تلخ کار در “سيروان” همه مانع از آن بود که به ديدار او بروم. تا اينکه در کمال نا باوري هفته گذشته خبر جاودانگي‌اش نيز از راه رسيد و به مثابه اصل “روزنامه نگاران غصه مي‌خورند و پير مي‌شوند” و به سان سنت ديگران که رفتند و آهشان بر اندام و رواح ما باقيست، حسرتي عميق و دريغي دردآلود بر دل ناکام ما نشاند و ديدار را به قيامت سپرد. نامش جاويد و جايگاهش در جنت جاودانه باد.

منتشر شده در #سیروان

#یادداشت #ادبیات
کانال #قصرفرهاد
#فیض‌الله_پیری

https://t.iss.one/ghasrefarhad
#قاموس_رسانه‌ای_اختصاصی_سیروان‌

🔹#رمز_خبر

#فیض‌الله_پیری

#رمز_خبر از زمره عبارات‌ها و اختصاصی است که از سیروان به دنیای رسانه‌ها پامی‌گذارد و منتشر می‌شود. ‌
#رمز_خبر در سیروان، به اخباری تلقی می‌شود که امکان انتشار همه ابعاد آن و پاسخ به عناصر شش‌گانه خبر از جمله به دلایل حقوقی وجود ندارد.
#رمز‌_خبر ایجاد کننده پرسش و جرقه‌ای است برای کنجکاو کردن مخاطبان و رسانه‌های دیگر جهت پیگیری و‌ تکمیل آن از منابع دیگر. همچنین ممکن است هشدار و آگاهی باشد برای افرادی که شاید در جریان کامل آن‌ باشند و به خفیه‌گی، پوشیدگی و عدم ‌انتشار آن (مانند یک مدیر یا مجرم اجتماعی و مالی) تمایل داشته باشند. رمز خبر چهار نوع مخاطب یعنی هرکدام از دوگانه (انتشار و عدم انتشار ) آن ، دو‌ مخاطب مخالف و‌ موافق دارد.
#رمز_خبر ممکن است ارسال سیگنالی باشد از ضمیر رسانه‌ای به مرجع خبر به عنوان #مخاطب_خاص که ما شما را زیر داریم و شاید از سیاست #قطره‌_چکانی_خبری برای افشاگری استفاده کنیم. در اینجا رمز خبرها #خصلت_بی‌سیمی خود را برای ارتباط با #مخاطب_خاص نمایان می‌کنند. گاهی خاصیت #رمز_خبر ممکن است چنین باشد که مخاطب خاص بعد از #رمز_گشایی_خبر متوجه‌ شود که باید حواس خود را نسبت به هر نوع رفتا مدیریتی، مالی، اجتماعی و… جمع کند و هشیاری بیشتر به خرج دهد ، چون زیر ذره‌بین رسانه‌ است.
عبارت#رمز_خبر حاوی پرسشهایی است هم برای تکمیل خبر توسط عناصر رسانه‌ای و یا مخاطبان عمومی و یا خاص.
#رمز‌ها_خبر ، مخاطبان را به #رمزگشایی_خبر و درگیر شدن با آن تشویق و‌ احتمالا ملزم می‌کند و هدف آن ابهام آفرینی با انتشار بخشی، و نه همه ابعاد خبر است. بخش تکمیلی رمزخبرها ممکن است نزد عامه و یا حتی رسانه وجود داشته و یا به صورت شایعه و یا حقیقت در میان افکار عمومی باشد، اما امکان انتشار و تایید نهایی آن از سوی مراجع رسمی وجود ندارد. اما مخاطب بر اساس داده‌های ذهنی خند آن را تکمیل‌ می‌کند.
رمز‌_خبر ، از قاعده‌ سنتی و رایج تئوری و دانش فعلی دنیای رسانه‌ها پیروی نمی‌کند. هدف غایی آن ایجاد بی‌قراری برای پیگیری و عمیق شدن مخاطب برای دسترسی به اصل است.
به افرادی که #رمز_خبر را تهیه و منتشر می‌کنند ، #رمز_نگار_خبر و به فعل آن #رمز_نگاری_خبر می‌گویند. مخاطبانی که ابعاد دیگر خبر را کشف و یا براساس پس زمینه و داده‌های ذهنی خود تکمیل می‌کنند، #رمز_گشای_خبر و فعل آن را #رمز_گشایی_خبر می‌گویند.
#رمز_خبر بخشی از کالای رسانه‌ای #تحلیلگران_خبر است که برای تکمیل #جدول_خبری رسانه‌ها و یا داده‌های ذهنی خود و رسیدن به تحلیل واحد از آن استفاده می‌کنند.
با #رمز_خبر در #سیروان همراه باشید

#اختصاصی_سیروان

#سیروان_رسانه_مناطق_کردنشین

@sirwan_weekly