هفته نامه سیروان
#بخش_چهارم 🔹️جلالي زاده: #شورای_هماهنگی_اصلاح‌طلبان_کرد احيا شود 📌 جلال جلال زاده نماينده پيشين سنندج در مجلس ششم و دومين دبير شوراي هماهنگي اصلاح طلبان کرد، در خصوص مواجهه کردها با انتخابات اسفند ماه مي‌گويد: قبل از هرچيز لازم است به معنا و مفهوم انتخابات…
#بخش_پنجم
🔹️ مصطفي بيگی فعال سیاسی_ فرهنگی ایلامی: "گفتمان ملی- محلی کورد" از نان شب برای ما واجب‌تر است
📌عضو ايلامی هيئت مديره جامعه کردهاي مقيم مرکز در پاسخ به سوال #سيروان در خصوص چگونگی مواجهه کردها با انتخابات پيش روی مجلس و شورايهای اسلامی شهر و روستا اعتقاد دارد که ايجاد "گفتمان ملي- محلي کورد" از نان شب براي ما واجب‌تر است، چرا که متاسفانه ما هنوز هم در برزخ دو گفتمان خوب و بد درمانده ايم که نياز به روزآمدی بيشتری دارند. اين ذهنيت در ميان برخی فعالين کورد که هنوز هم و به عنوان يک ژست روشنفکری در ضمير ناخودآگاه جمعي آنان ته نشين شده و دانسته و يا ندانسته خود را در فضای نوستالوژيک می‌بینند و يخ ذهنی خود را هم نمي‌توانند و يا نميیخواهند که بشکنند و هنوز هم طعم شيرين #تغيير را نچشيده‌اند.
📌 بيگي گفت: همين انجماد است که باعث ايجاد تعارف عجيبی برای ورود بخشی از اين فعالين پرتوان کورد در پروسه مدنی کشور شده است، وضعيتی که به اعتقاد وی، در حقيقت در پيکره ما سکته ايجاد کرده و برخي اعضای پيکر ملي ما را فلج کرده است. او از این پدیده به عنوان خودزنی سياسی ياد مي‌کند.
📌مورد ديگر - آن گونه که اين کنشگر سياسی و مدنی ايلامی بيان مي‌کند - بحث حضور بيیمزد و مواجب برخی ديگر از فعالين کورد در رقابت بين دو جناح عمده سياسی کشور است که به عنوان سياهی‌لشکر درمسابقه‌ای که کردها هميشه تماشاچی آن بوده‌اند، در تناسبات قدرت در هر دو جناح، حضور مي‌يابند.
📌 وي افزود: براي شاهد دوستان مثال رجوع مي‌دهم به انتخاب دو رييس‌جمهور اخير ايران، آقای احمدی‌نژاد که آراي خود را از سبد رای اصولگرايان کسب کرد و ديگری آقای روحانی که از سبد آرای اصلاح‌طلبان بيرون آمد. حالا خودتان برويد دامغان را در دل کوير ايران و به عنوان يک منطقه ويژه که بسيار هم فعال مي‌باشد، مقايسه کنيد با آنچه که روی کاغذ و بر روي دستهای ما به نام منطقه‌های ويژه در سه استان غربی ايران يعنی مهران ، قصرشيرين ، بانه و مريوان مانده و خود حديث مفصل بخوانيد از اين مجمل!
📌به عقيده وی، اينها حاصل حضوری بي برنامه است که بي‌تعارف حافظ و حتی معرف منافع جمعی کورد ايرانی نيست و تابعی است از منافع فردی يا گروهی عده‌ای از همتباران که نتيجتا در حد چند شعار در کميته اقوام ستادهای انتخاباتی هر دو جناح، و صرفا جهت ايجاد موج انتخاباتی است و پس از انتخابات نيز تب آن فروکش مي‌کند.
📌 در این شرایط _به نظر بیگی_شعاری مطرح مي‌شود و تمام ؛ و چيزی حتي در حد نان شب برای کوردها نمي‌ماند. چنين است که بيگي پيشنهاد مي‌کند: ما بايد راهي ميانه و ميان بر را پيدا کنيم که هم ايده اوليه آن را در دو دوره انتخابات شوراي شهر تهران و مجلس تهران و نيز انتخابات اخير شوراياريهای محلات تهران و تحت عنوان #کورد_تهران و با آرمان ايجاد #گفتمان_ملی_محلی_کورد مطرح کردم و با دوستان همتبارم و مشورت برخي از اساتيد مدام در حال تکميل و بازخوانی آن هستيم و لازم است ديگر کردها براي تکميل آن نظرات خود را ارئه دهند.
📌 به گفته وی ، بدون واهمه از هر گونه انگ خوردن ما بايد راه سوم يا به قول مولانا #خط_سوم ديگري خاص خود را براي خودمان بنويسيم، خطی که هم متضمن منافع ملی ما باشد و هم منافع محلی کردها؛ و البته با استفاده از تمامی ظرفيتهاي قانون اساسی.
📌 اين عضو موسس جامعه ايلاميان مرکز (جام) در پايان گفت: همين "خود دور نگاه داشتن" و عدم مشارکت موثر به نام خود، باعث شده که کردها نه تنها در تهران، بلکه در استانهای ديگر هم متاسفانه نتوانند آن گونه که شايسته آنهاست، سهمی در قدرت و ثروت در تمامي حوزه‌ها داشته باشيم. در حالی که به گفته وي، ما در انقلاب مشروطيت چند عضو موثر اصلي آن جريان، از جمله سردار #يارمحمدخان_زردلانی_کرمانشاهی ، سردار #اسعد_بختياری سردار #بی‌بی_مريم_بختياري ، و نيز روشنفکران روزنامه نگار و شاعری همانند #ميرزاده‌ی_عشقی_کوردستانی و #ابوالقاسم_لاهوتی را به عنوان شالوده‌های روشنفکری و يا بسيج توده ها، به ايران هديه کرده ايم ولي متاسفانه از همان جريان مشروطيت نيز به دليل نداشتن "گفتمان ملي - محلي" خاص خود، يا همانند ميرزاده عشقي شهيد شديم، يا همانند لاهوتی تبعيد، يا همان يارمحمدخان سرخورده به ولايت بازگشتيم و در جريانی هميشگی به نام #برادرکشی شهيد شديم، يا همانند سردار اسعد و بی‌بی‌مريم گم شديم، و در اين سيکل معيوب که "از ماست که بر ماست" حتي وقتي که نقش‌آفرين‌تر از سايرين هم بوده‌ايم، باز هم از مواهب کاری که ما در به انجام رساندن آن سهيم بوده‌ايم، بي‌نصيب مانده‌ايم و اينها همه، در مرتبه اول گناه روشنفکران و نخبگان و روشنفکر نمايان ماست که تحليل و درکی امروزين از واقعيتهای جامعه ما ندارند.
#ادامه_دارد
#سیروان_رسانه_مناطق_کردنشین
@sirwan_weekly
🔹️ مصطفي بيگی فعال سیاسی_ فرهنگی ایلامی: "گفتمان ملی- محلی کورد" از نان شب برای ما واجب‌تر است
📌عضو ايلامی هيئت مديره جامعه کردهاي مقيم مرکز در پاسخ به سوال #سيروان در خصوص چگونگی مواجهه کردها با انتخابات پيش روی مجلس و شورايهای اسلامی شهر و روستا اعتقاد دارد که ايجاد "گفتمان ملي- محلي کورد" از نان شب براي ما واجب‌تر است، چرا که متاسفانه ما هنوز هم در برزخ دو گفتمان خوب و بد درمانده ايم که نياز به روزآمدی بيشتری دارند. اين ذهنيت در ميان برخی فعالين کورد که هنوز هم و به عنوان يک ژست روشنفکری در ضمير ناخودآگاه جمعي آنان ته نشين شده و دانسته و يا ندانسته خود را در فضای نوستالوژيک می‌بینند و يخ ذهنی خود را هم نمي‌توانند و يا نميیخواهند که بشکنند و هنوز هم طعم شيرين #تغيير را نچشيده‌اند.
📌 بيگي گفت: همين انجماد است که باعث ايجاد تعارف عجيبی برای ورود بخشی از اين فعالين پرتوان کورد در پروسه مدنی کشور شده است، وضعيتی که به اعتقاد وی، در حقيقت در پيکره ما سکته ايجاد کرده و برخي اعضای پيکر ملي ما را فلج کرده است. او از این پدیده به عنوان خودزنی سياسی ياد مي‌کند.
📌مورد ديگر - آن گونه که اين کنشگر سياسی و مدنی ايلامی بيان مي‌کند - بحث حضور بيیمزد و مواجب برخی ديگر از فعالين کورد در رقابت بين دو جناح عمده سياسی کشور است که به عنوان سياهی‌لشکر درمسابقه‌ای که کردها هميشه تماشاچی آن بوده‌اند، در تناسبات قدرت در هر دو جناح، حضور مي‌يابند.
📌 وي افزود: براي شاهد دوستان مثال رجوع مي‌دهم به انتخاب دو رييس‌جمهور اخير ايران، آقای احمدی‌نژاد که آراي خود را از سبد رای اصولگرايان کسب کرد و ديگری آقای روحانی که از سبد آرای اصلاح‌طلبان بيرون آمد. حالا خودتان برويد دامغان را در دل کوير ايران و به عنوان يک منطقه ويژه که بسيار هم فعال مي‌باشد، مقايسه کنيد با آنچه که روی کاغذ و بر روي دستهای ما به نام منطقه‌های ويژه در سه استان غربی ايران يعنی مهران ، قصرشيرين ، بانه و مريوان مانده و خود حديث مفصل بخوانيد از اين مجمل!
📌به عقيده وی، اينها حاصل حضوری بي برنامه است که بي‌تعارف حافظ و حتی معرف منافع جمعی کورد ايرانی نيست و تابعی است از منافع فردی يا گروهی عده‌ای از همتباران که نتيجتا در حد چند شعار در کميته اقوام ستادهای انتخاباتی هر دو جناح، و صرفا جهت ايجاد موج انتخاباتی است و پس از انتخابات نيز تب آن فروکش مي‌کند.
📌 در این شرایط _به نظر بیگی_شعاری مطرح مي‌شود و تمام ؛ و چيزی حتي در حد نان شب برای کوردها نمي‌ماند. چنين است که بيگي پيشنهاد مي‌کند: ما بايد راهي ميانه و ميان بر را پيدا کنيم که هم ايده اوليه آن را در دو دوره انتخابات شوراي شهر تهران و مجلس تهران و نيز انتخابات اخير شوراياريهای محلات تهران و تحت عنوان #کورد_تهران و با آرمان ايجاد #گفتمان_ملی_محلی_کورد مطرح کردم و با دوستان همتبارم و مشورت برخي از اساتيد مدام در حال تکميل و بازخوانی آن هستيم و لازم است ديگر کردها براي تکميل آن نظرات خود را ارئه دهند.
📌 به گفته وی ، بدون واهمه از هر گونه انگ خوردن ما بايد راه سوم يا به قول مولانا #خط_سوم ديگري خاص خود را براي خودمان بنويسيم، خطی که هم متضمن منافع ملی ما باشد و هم منافع محلی کردها؛ و البته با استفاده از تمامی ظرفيتهاي قانون اساسی.
📌 اين عضو موسس جامعه ايلاميان مرکز (جام) در پايان گفت: همين "خود دور نگاه داشتن" و عدم مشارکت موثر به نام خود، باعث شده که کردها نه تنها در تهران، بلکه در استانهای ديگر هم متاسفانه نتوانند آن گونه که شايسته آنهاست، سهمی در قدرت و ثروت در تمامي حوزه‌ها داشته باشيم. در حالی که به گفته وي، ما در انقلاب مشروطيت چند عضو موثر اصلي آن جريان، از جمله سردار #يارمحمدخان_زردلانی_کرمانشاهی ، سردار #اسعد_بختياری سردار #بی‌بی_مريم_بختياري ، و نيز روشنفکران روزنامه نگار و شاعری همانند #ميرزاده‌ی_عشقی_کوردستانی و #ابوالقاسم_لاهوتی را به عنوان شالوده‌های روشنفکری و يا بسيج توده ها، به ايران هديه کرده ايم ولي متاسفانه از همان جريان مشروطيت نيز به دليل نداشتن "گفتمان ملي - محلي" خاص خود، يا همانند ميرزاده عشقي شهيد شديم، يا همانند لاهوتی تبعيد، يا همان يارمحمدخان سرخورده به ولايت بازگشتيم و در جريانی هميشگی به نام #برادرکشی شهيد شديم، يا همانند سردار اسعد و بی‌بی‌مريم گم شديم، و در اين سيکل معيوب که "از ماست که بر ماست" حتي وقتي که نقش‌آفرين‌تر از سايرين هم بوده‌ايم، باز هم از مواهب کاری که ما در به انجام رساندن آن سهيم بوده‌ايم، بي‌نصيب مانده‌ايم و اينها همه، در مرتبه اول گناه روشنفکران و نخبگان و روشنفکر نمايان ماست که تحليل و درکی امروزين از واقعيتهای جامعه ما ندارند.
#ادامه_دارد
#سیروان_رسانه_مناطق_کردنشین
@sirwan_weekly
#تیتر_اول
#قسمت_دوم_وپایانی
🔹سه‌گانه اول
* رمزنگاري و نشانه گذاري پتانسيلهاي پوپوليستي و گزارش تحليلي از دوئل تغيير و پوپوليسم در کردستان
* آيا ديپلماسي و نگرش اجرايي موسوم به "دولت سيب زميني" به استان بازگشته است؟
#ل_چون_لهوني
سه گانه فلاکت خبري هفته گذشته که به صورت اتفاقي در کنار هم قرار گرفتند و سامانه اطلاع رساني ناهشيار رسمي و همچنين شبکه يک‌دست رسانه‌هاي حامي در کردستان نيز بدان دامن زدند، شامل سخن گفتن استاندار از توسعه مددطلبي و شکوفايي ادبيات حامي پروري اقتصادي تحت نهادهاي حمايتي و تداوم سنت ناصحيح تلويزيوني کردن "امر اخلاقي" حمايت، که برخلاف دروني کردن ارزشهاست و مشخصا شکستن و ويران کردن عزت نفس برخي شهروندان مددطلب از جمله آن است. چنانکه براساس خبر رسمي روابط عمومي استانداري، "لهوني توانمندسازي يک هزار و 700 نفر از مددجويان کميته امداد استان را ستودني عنوان کرد و ميزباني سنندج براي برگزاري مراسم نمادين اهداي 52 هزار سري جهيزيه و کمک هزينه ازدواج به مددجويان تحت حمايت سراسرکشور را مبارک برشمرد". (سايت استانداري)
همچنين سخن گفتن معاون سياسي از امر خيريه و يا مهمتر از آن سخن از ديپلماسي سيب زميني توسط معاون اقتصادي استاندار و احياي خاطرات "دولت سيب زميني" گرچه به صورت اتفاقي قرار گرفتند، اما همه اينها براي شهروند آگاه و يا روزنامه‌نگار پرسشگر يک تصوير آفريد و آن اينکه دولت در کردستان همچنان رگه‌هايي از پوپوليسم و رسوباتي از عامه گرايي را هنوز با خود دارد. نبود ذهن تحليگر و مطالعاتي براي کنار هم چيدن پازل و داده‌ها موجب چنين تصويري مي‌شود و تداوم ناهشياري رسانه‌اي نيز در آينده به خلق و صيقل دادن چنين تصويري خواهد افزود.
گرچه هرکدام از رويداد سه گانه در جاي خود مي‌تواند موثر و مفيد باشد، اما دامن زدن رسانه‌اي به هر سه موضوع و برجسته کردن آن در فضاي عمومي ، ديگر بار خاطرات تلخ دولت مهرورزان که شماري از کارگزارن دولت سيزدهم و چهاردهم نيز در آن عضويت داشتند، زنده مي‌کند. به عنوان مثال اگر در جاي خود خدمات کميته امداد، بهزيستي و نهادهاي خصوصي خيريه تشريح و در نوع ارائه خدمات تجديد نظر شود، شايد بتوان بخشي بزرگ از افکار عمومي را با خود همراه کرد که متاسفانه تاکنون چنين نبوده، بلکه آلوده به ندانم كاري رسانه‌اي، مسائل سياسي و انتخاباتي و دخالت نمايندگان مجلس شده است.
اين گزارش تحليلي به صورت مقدماتي به آرايش و صورت بندي و البته نشانه گذاري پتانسيلهاي پوپوليستي در کردستان مي‌پردازد و صرفا هشداري دلسوزانه است که مبادا مديريت اجرايي کردستان به دام آن بيفتد.
به اين امر سه گانه، رفتارهاي پوپوليستي موسيقي درماني معاون عمراني و سيستم فرسوده اين معاونت و نيز نشست خبري استانداري کردستان را اضافه کنيد که غير از خبر پروژه‌هاي دهه فجر، متاسفانه عاري از محتوا و سرشار از تکرار و حقيقت تلخ "نبود اعتبار "بود. اينک نگراني بزرگتر اين است که #پوپوليسم در کردستان نفس #تغيير را ببندد و آن سوال ترديد آلود مشهور ، به اطمينان برسد که چه فکر مي‌کرديم، چه شد؟!
#سیروان_رسانه_مناطق_کردنشین
@sirwan_weekly
#قسمت_دوم_وپایانی
🔹سه‌گانه اول
* رمزنگاري و نشانه گذاري پتانسيلهاي پوپوليستي و گزارش تحليلي از دوئل تغيير و پوپوليسم در کردستان
* آيا ديپلماسي و نگرش اجرايي موسوم به "دولت سيب زميني" به استان بازگشته است؟
#ل_چون_لهوني
سه گانه فلاکت خبري هفته گذشته که به صورت اتفاقي در کنار هم قرار گرفتند و سامانه اطلاع رساني ناهشيار رسمي و همچنين شبکه يک‌دست رسانه‌هاي حامي در کردستان نيز بدان دامن زدند، شامل سخن گفتن استاندار از توسعه مددطلبي و شکوفايي ادبيات حامي پروري اقتصادي تحت نهادهاي حمايتي و تداوم سنت ناصحيح تلويزيوني کردن "امر اخلاقي" حمايت، که برخلاف دروني کردن ارزشهاست و مشخصا شکستن و ويران کردن عزت نفس برخي شهروندان مددطلب از جمله آن است. چنانکه براساس خبر رسمي روابط عمومي استانداري، "لهوني توانمندسازي يک هزار و 700 نفر از مددجويان کميته امداد استان را ستودني عنوان کرد و ميزباني سنندج براي برگزاري مراسم نمادين اهداي 52 هزار سري جهيزيه و کمک هزينه ازدواج به مددجويان تحت حمايت سراسرکشور را مبارک برشمرد". (سايت استانداري)
همچنين سخن گفتن معاون سياسي از امر خيريه و يا مهمتر از آن سخن از ديپلماسي سيب زميني توسط معاون اقتصادي استاندار و احياي خاطرات "دولت سيب زميني" گرچه به صورت اتفاقي قرار گرفتند، اما همه اينها براي شهروند آگاه و يا روزنامه‌نگار پرسشگر يک تصوير آفريد و آن اينکه دولت در کردستان همچنان رگه‌هايي از پوپوليسم و رسوباتي از عامه گرايي را هنوز با خود دارد. نبود ذهن تحليگر و مطالعاتي براي کنار هم چيدن پازل و داده‌ها موجب چنين تصويري مي‌شود و تداوم ناهشياري رسانه‌اي نيز در آينده به خلق و صيقل دادن چنين تصويري خواهد افزود.
گرچه هرکدام از رويداد سه گانه در جاي خود مي‌تواند موثر و مفيد باشد، اما دامن زدن رسانه‌اي به هر سه موضوع و برجسته کردن آن در فضاي عمومي ، ديگر بار خاطرات تلخ دولت مهرورزان که شماري از کارگزارن دولت سيزدهم و چهاردهم نيز در آن عضويت داشتند، زنده مي‌کند. به عنوان مثال اگر در جاي خود خدمات کميته امداد، بهزيستي و نهادهاي خصوصي خيريه تشريح و در نوع ارائه خدمات تجديد نظر شود، شايد بتوان بخشي بزرگ از افکار عمومي را با خود همراه کرد که متاسفانه تاکنون چنين نبوده، بلکه آلوده به ندانم كاري رسانه‌اي، مسائل سياسي و انتخاباتي و دخالت نمايندگان مجلس شده است.
اين گزارش تحليلي به صورت مقدماتي به آرايش و صورت بندي و البته نشانه گذاري پتانسيلهاي پوپوليستي در کردستان مي‌پردازد و صرفا هشداري دلسوزانه است که مبادا مديريت اجرايي کردستان به دام آن بيفتد.
به اين امر سه گانه، رفتارهاي پوپوليستي موسيقي درماني معاون عمراني و سيستم فرسوده اين معاونت و نيز نشست خبري استانداري کردستان را اضافه کنيد که غير از خبر پروژه‌هاي دهه فجر، متاسفانه عاري از محتوا و سرشار از تکرار و حقيقت تلخ "نبود اعتبار "بود. اينک نگراني بزرگتر اين است که #پوپوليسم در کردستان نفس #تغيير را ببندد و آن سوال ترديد آلود مشهور ، به اطمينان برسد که چه فکر مي‌کرديم، چه شد؟!
#سیروان_رسانه_مناطق_کردنشین
@sirwan_weekly